فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۶۵۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تبیین تاثیر زوج درمانی طرحواره محور بر بهبود عملکرد زوجین دانشجو صورت گرفت. نمونه پژوهش شامل 16زوج است که دارای پایین ترین سطح عملکرد و بیشترین طرحواره ناسازگار بودند. که بطور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزار پژوهش عبارت از پرسشنامه سنجش عملکرد خانوده(FAD) و پرسشنامه طرحواره یانگ – فرم کوتاه (YQS-SF)است. گروه آزمایش به مدت 2ماه(8جلسه2ساعته) مورد آموزش به شیوه زوج درمانی طرحواره محور قرار گرفت. تجزیه و تحلیل اطلاعات نشان دادکه زوج درمانی طرحواره محور بر بهبود عملکرد زوجین تاثیر معنادار مثبت داشته است. میانگین نمرات عملکرد زوجین در ابعاد نقش ،حل مشکل و ابراز عواطف(01/ >p )، به طور معنا داری بیشتر از گروه کنترل شد بنابراین ، می توان گفت : طرحواره های ناسازگار اولیه ی زوجین در زندگی زناشویی، عامل مهمی در شکل گیری عملکردمختل آنها می باشد.
تأثیر آموزش روش تربیتی مبتنی بر حل مسئله بر روش فرزندپروری و رفتارهای خشمگینانه والدین
حوزههای تخصصی:
از آنجایی که خشم در برخی از موارد نتیجه ناتوانی افراد در اتخاذ راه حل مناسب برای مشکلات روزمره خانوادگی است، آموزش مهارت های حل مسئله و به کارگیری آن در تربیت فرزندان می تواند از بروز رفتارهای پرخاشگرانه والدین پیشگیری کند. هدف مطالعه حاضر ارزیابی اثربخشی آموزش روش تربیتی مبتنی بر حل مسئله بر تغییر روش تربیتی والدین و کاهش خشم آنها نسبت به فرزندان است. در این مطالعه والدین 29 کودک به صورت داوطلبانه در کارگاه های آموزش والدین شرکت کردند. در این کارگاه ها والدین در زمینه استفاده از روش حل مسئله و تغییر روش تربیتی خود در مواجهه با رفتارهای چالش برانگیز کودکان و واکنش مناسب نسبت به آنها آموزش دیدند. کارگاه ها به مدت 9 جلسه دو ساعته و یک روز در هفته برگزار می شدند. ابزارهای پژوهش حاضر پرسشنامه ارزیابی روش تربیتی والدین و پرسشنامه ارزیابی میزان خشم والدین بوده است. نتایج نشان داد که آموزش روش حل مسئله به والدین در بهبود سبک تربیتی و کاهش رفتارهای خشم آلود آنها نسبت به فرزندان موثر بوده است.
سبک فرزند پروری شما
سبک فرزندپروری شما
عوامل جمعیت شناختی، دینداری با تکیه بر اسلام و عملکرد خانواده در پیش بینی شادکامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تبریز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به اهمیت موضوع شادکامی در زندگی، این پژوهش به منظور تعیین سهم عوامل جنسیت، نوع سکونت، دینداری و عملکرد خانواده در پیش بینی شادکامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تبریز انجام گرفت.
مواد و روش ها: این تحقق از نوع توصیفی ـ همبستگی بود. جامعه آماری شامل دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تبریز و مشغول به تحصیل در نیمسال دوم سال تحصیلی 88-1387 بود، 372 دانشجو به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده و به ابزار سنجش خانواده (FAD)، مقیاس شادکامی (MUNSH) و مقیاس سنجش دینداری با تکیه بر اسلام پاسخ دادند؛ سن، جنسیت و نوع سکونت آنان پرسیده شد. داده ها با استفاده از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه به شیوه گام به گام تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: بین عملکرد خانواده و نیز دینداری با تکیه بر اسلام، با شادکامی رابطه وجود دارد (01/0< P). عوامل جنسیت، نقش ها، نوع سکونت، دینداری و ارتباط، 32 درصد تغییرات احساس شادکامی را پیش بینی می کنند (01/0< P). ضرایب بتای متغیرهای پیش بین نشان می دهد جنسیت نقش مهمتری در پیش بینی تغییرات شادکامی دارد.
نتیجه گیری: دانشجویان بومی نسبت به دانشجویان غیربومی، و پسران نسبت به دختران شادتر هستند. دانشجویان با عملکرد خانوادگی سازگارانه و گرایش و تعهد به دین اسلام، شاد تر هستند. بنابراین، برگزاری کارگاه های آموزش خانواده و مراسم مذهبی مناسب برای افزایش شادکامی دانشجویان پیشنهاد می شود.
راهبردهای رویارویی با مشکلات کودکان و نوجوانان: چگونه فرزندانی مستقل پرورش دهیم؟
حوزههای تخصصی:
نقش واسطه گری تنظیم شناختی هیجان برای سبک والدگری و مشکلات هیجانی
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه تبین نقش واسطه گری تنظیم شناختی هیجان برای سبک های والدگری و مشکلات هیجانی بود. بدین منظور با انتخاب یک گروه 240 نفری از دانش آموزان دبیرستانی از شهرستان فسا به شیوه ی خوشه ای چند مرحله ای مقدمات مطالعه مهیا گردید. به منظور گردآوری اطلاعات از سه مقیاس پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان، پرسشنامه سبک والدگری آلاباما و مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس استفاده شد. به منظور بررسی نقش واسطه گری تنظیم شناختی هیجان برای سبک والدگری و مشکلات هیجان در قالب یک مدل علّی از شیوه ی مدل معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج این تحلیل حاکی از تایید نقش واسطه گری تنظیم شناختی هیجان بود. همچنین شاخص های برازش مدل نیز حاکی از کفایت مناسب مدل مورد آزمون بود. نتایج این مطالعه نشان داد که والدگری کارآمد موجب کاهش استفاده از استراتژی های منفی تنظیم شناختی هیجان برای مقابله با شرایط استراس زا در نوجوانان می شود و این امر موجب افزایش سطح سلامت در آنها می گردد. از سوی دیگر سبک والدگری ناکارآمد از طریق افزایش به کارگیری استراتژی های منفی در تنظیم شناختی هیجان موجب افزایش مشکلات هیجانی در نوجوانان می شود.
تاثیر آموزش خانواده بر تغییر گونه شناسی خانواده در مدل بافت نگر فرایند و محتوای خانواده
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی تاثیر آموزش خانواده بر گونه شناختی خانواده های دارای کودک عقب مانده ی ذهنی بود. در این پژوهش از روش آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل و گمارش تصادفی استفاده شد. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی، 30 نفر از والدین دانش آموزان عقب مانده ی ذهنی انتخاب و در دوگروه آزمایش و گواه به شیوه ی تصادفی گماشته شدند. قبل از هر اقدام، هر دو گروه مورد پیش آزمون به وسیله ی مقیاس خودگزارشی فرایند و محتوا قرار گرفتند و بدینوسیله وضعیت گونه شناسی خانواده ی شرکت کنندگان مشخص گردید. سپس گروه آزمایش در این مطالعه به مدت 10 جلسه ی 2 ساعته براساس مولفه های مدل بافت نگر فرایند و محتوای خانواده مورد آموزش قرار گرفتند. پس از آموزش، پس آزمون در مورد هر دو گروه کنترل و آزمایش به عمل آمد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد خانواده هایی که در معرض برنامه ی آموزش قرار گرفتند، پس از اتمام برنامه از وضعیت گونه شناسی خانوادگی بهتری برخوردار شده بودند. این مطالعه همچنین نشان داد که تدبیر مورد استفاده در این مطالعه دارای اثربخشی مناسبی برای آموزش خانواده می باشد. در مجموع این مطالعه ویژگی تجویزی مدل بافت نگر فرایند و محتوای خانواده را مورد تایید قرار داد.
کنترل زندگی خود را به دست بگیرید
حوزههای تخصصی:
سبک فرزندپروری شما
تقسیم کار خانگی میان زوجین، عدالت ادراک شده از آن و رضایت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگرچه حضور زنان در مشاغل مختلف افزایش قابل ملاحظه ای داشته است، اما هم چنان بخش عمده-ای از مسئولیت های خانه برعهده آن هاست. پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل تاثیرگذار بر تقسیم کار خانگی میان زوجین، عدالت ادراک شده از تقسیم کار خانگی و تاثیر آن ها بر رضایت زناشویی انجام شد. 162 نفر از زنان شاغل با استفاده از روش نمونه-گیری در دسترس و تعداد 150 نفر از زنان خانه-دار به وسیله روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از میان زنان متاهل شهرستان کامیاران انتخاب شدند. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون، همبستگی جزئی، آزمون t برای گروه های مستقل و رگرسیون گام به گام استفاده شده است. نتایج نشان دادند که بین تقسیم کار خانگی و رضایت زناشویی رابطه بسیار ضعیف، اما میان عدالت ادراک شده از کار خانگی و رضایت زناشویی رابطه قوی تری وجود دارد. مدل به دست آمده از تحلیل رگرسیون بیانگر این است که 9/16 درصد از کل تغییرات رضایت زناشویی توسط متغیرهای عدالت ادراک شـده از کار خانگی و سطح تحصیلات و هم چنین 5/5 درصد از کل تغییرات متغیر تقسیم کار خانگی توسط متغیرهای ساعات کاری و تحصیلات همسر تبیین می گردد.
اثربخشی آموزش برنامه فرزندپروری مثبت بر خوداثرمندی والدینی مادران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خوداثرمندی والدینی اشاره به باورها یا قضاوت های یک والد از توانمندی هایش جهت نظم دهی و اجرای یک سری از تکالیف مربوط به والد گری با کودک را دارد. احساس خـود اثـرمندی ضعیف در والدین می تواند مقدمه ای بر بد رفتاری با کودک و تاثیرات سوء بر رشد اجتماعی، هیجانی و شناختی کودک باشد و نیز می تواند عملکرد و سازگاری روان-شناختی والدین را تحت تاثیر قرار دهد. این مطالعه با هدف اثر بخشی آموزش برنامه فرزند-پروری مثبت بر خود اثرمندی والدینی مادران صورت گرفته است. این پژوهش از نوع تجربی و به صورت پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل است.
نمونه پژوهش شامل 24 نفر از مادران دختران 7 تا 9 ساله شهر بردسکن در سال تحصیلی 89-88 است که به صورت تصادفی و همتاسازی شده در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفته اند. اعضای گروه آزمایش به مدت 8 هفته، هر هفته یک جلسه، به مدت 2 ساعت در جلسات برنامه فرزند-پروری مثبت شرکت کرده در حالی که گروه کنترل هیچ گونه آموزشی دریافت نکردند. ابزارهای گرد آوری داده ها شامل پرسشنامه خود اثرمندی والدینی و پرسشنامه توانایی ها و مشکلات بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری t مستقل و تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته-های حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد که میانگین نمرات در دو گروه، بعد از برنامه آموزش، دارای تفاوت معنا داری در سطح 05/0P< است. به طور کلی می توان گفت که برنامه فرزند پروری مثبت توانسته است از طریق تقویت رفتار های مثبت کودکان به وسیله مادر، الگو سازی والد گری مناسب، تلفیق سطح دانش و توانایی مادران، ایجاد تعاملات موثر والد-کودک و فراهم آوردن حمایت اجتماعی، سطح خود اثرمندی والدینی مادران را ارتقاء بخشد.