فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۱٬۹۶۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی معنادرمانی توأم با تلاوت قرآن و دعا بر آخرت نگری و سلامت روان زنان افسرده شهر کرمان انجام شد. طرح پژوهش، نیمه آزمایشی پیش آزمون پس آزمون با گمارش تصادفی می باشد. جامعه آماری پژوهش را زنان افسرده تشکیل می دهند. نمونه پژوهش 30 زن افسرده بود که با استفاده از مقیاس افسردگی بک، افسرده تشخیص داده شدند. سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل، هر کدام 15 نفر قرار گرفتند. به گروه آزمایشی کارگاه معنادرمانی توأم با تلاوت قرآن و دعا در 10 جلسه ارائه شد و گروه کنترل برنامه ای دریافت نکردند. هر دو گروه قبل و بعد از آزمایش به مقیاس های آخرت نگری و سلامت روان پاسخ دادند. نتایج نشان داد معنادرمانی توأم با تلاوت قرآن بر آخرت نگری و سلامت روان زنان تأثیر داشته است (001/0P<). تلفیق معنادرمانی با امور معنوی به زنان افسرده در معطوف ساختن آرزوها به زندگی اخروی و شناخت واقعیت دنیا کمک می کند و منجر به افزایش آخرت نگری و به دنبال آن سلامت روان آنان می گردد.
مقایسه اثر بخشی روش درمانگری چندوجهی با رویکرد اسلامی و معنادرمانی بر افزایش حمایت اجتماعی ادراک شده زنان آسیب دیده از روابط فرازناشویی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال سیزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
111-125
حوزههای تخصصی:
این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون، شامل دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل بود و با هدف مقایسه روان درمانگری چندوجهی با رویکرد اسلامی و معنادرمانی بر افزایش حمایت اجتماعی ادراک شده زنان آسیب دیده از روابط فرازناشویی منطقه پنج تهران انجام شد. برای انجام پژوهش به روش نیمه آزمایشی تعداد 30 نفر از افرادی که با مشکل روابط فرازناشویی مواجه بودند به صورت هدفمند انتخاب شده و به طور تصادفی در دو گروه با اندازه های برابر به گروه های آزمایشی 1 و 2 تقسیم شدند. گروه اول، مورد مداخله روان درمانگری چندوجهی با رویکرد اسلامی قرار گرفت. گروه دوم مورد مداخله معنادرمانی قرار گرفت. هر دو گروه قبل و بعد از مداخله پرسش نامه حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت را تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس مختلط بین درون آزمودنی ها استفاده شد. نتایج نشان داد روان درمانگری چندوجهی با رویکرد اسلامی و معنادرمانی توانست حمایت اجتماعی ادراک شده زنان آسیب دیده از عهدشکنی را افزایش دهد و این تأثیر پس از دو ماه ماندگار بود. بین روان درمانگری چندوجهی با رویکرد اسلامی و معنادرمانی در افزایش حمایت اجتماعی ادراک شده تفاوتی وجود نداشت. براین اساس، می توان از روش های روان درمانگری چندوجهی با رویکرد اسلامی و معنادرمانی برای افزایش حمایت اجتماعی ادراک شده زنان آسیب دیده از روابط فرازناشویی و کاهش آسیب های ناشی از آن استفاده نمود.
ساخت پرسش نامه انسان کامل بر اساس منابع اسلامی؛ با تأکید بر الگوی انسان کامل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، ساخت پرسش نامه انسان کامل، بر اساس الگوی انسان کامل، در منابع اسلامی بود. روش تحقیق، به دو شیوه توصیفی و پیمایشی بود. برای سنجش روایی محتوایی این پرسش نامه، در دو مرحله ابتدا از شاخص روایی محتوا (CVI)، برای بررسی مؤلفه ها و خرده مؤلفه ها و نسبت روایی محتوا(CVR)، برای بررسی گویه ها مطابق با نظر کارشناسان متخصص، در امور دینی و روان شناسی استفاده شد. نتیجه بررسی روایی سازه، به شیوه تحلیل عاملی با ارزش ویژه بیش از 3/0، استخراج 6 عامل با بار عاملی بالاتر از 3/0 بود که در مجموع، 425/35 درصد واریانس کل پرسش نامه را تبیین کردند. عوامل به دست آمده عبارت بودند از: عامل اتکا به خدا، قناعت ورزی، خداباوری، خودمهارگری، جامعه گرایی و شجاعت. برای بررسی اعتبار پرسش نامه، ضریب آلفای کرونباخ، در دو مرحله آزمایشی و نهایی به ترتیب، 859/0 و 856/0 و ضریب آلفای عوامل پنج گانه، همگی بالاتر از 642/0 بود. همبستگی بین دونیمه پرسش نامه نیز برابر با 58/0 بود. از این پرسش نامه، می توان در سنجش ویژگی های مثبت و متعالی انسان و پژوهش در حوزه روان شناسی مثبت گرا، همچنین، کار در محیط های تربیتی برای خودشناسی و تشخیص میزان نزدیکی به کمال استفاده کرد.
بررسی اثربخشی آموزش مضرات الکل مبتنی بر آموزه های اسلامی در کاهش ولع مصرف آن و بازگشت در افراد با سابقه اعتیاد به الکل در انجمن الکلی های گمنام شهر تهران در سال 1396(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
36-46
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: الکل یکی از شایع ترین مواد اعتیادآور در دنیا است. امروزه با وجود مطالعات گسترده در این زمینه، درمان های نگهدارنده برای جلوگیری از بازگشت پس از ترک، چندان موفقیت آمیز عمل نکرده است. دین که یکی از ارکان اصلی فرهنگ یک ملت محسوب می شود، دارای ظرفیت قدرتمند در پیشگیری از اختلالات روانی و عامل بازدارنده مؤثر در جلوگیری از بازگشت مصرف الکل است. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش مضرات الکل مبتنی بر آموزه های اسلامی بر کاهش ولع مصرف آن و بازگشت در افراد با سابقه اعتیاد به الکل در انجمن الکلی های گمنام شهر تهران در سال 1396 بود. روش کار: این پژوهش به شیوه شبه آزمایشی و طرح آن از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری شامل کلیه اعضای انجمن الکلی های گمنام شهر تهران در سال 1396 بود که تعداد 30 نفر از آنان به شیوه نمونه گیری دردسترس و مبتنی بر هدف انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه مداخله و کنترل قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه سنجش ولع مصرف مواد پس از ترک بود. مداخله به صورت شش جلسه آموزش دو ساعته با موضوع بیان نگرش دین اسلام به مصرف الکل و انطباق با یافته های علمی برگزار شد و برای تعیین اثربخشی آموزش از آزمون تحلیل واریانس استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده و مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته ها اثربخشی این نوع آموزش را بر کاهش ولع مصرف الکل و بازگشت آن را در افراد با سابقه اعتیاد به الکل در مقدار 05/0>P نشان داده است. نتیجه گیری: به نظر می رسد آموزش مضرات الکل مبتنی بر آموزه های اسلامی می تواند موجب کاهش ولع مصرف الکل در افراد با سابقه اعتیاد به آن شود. ازاین رو، توصیه می شود با توجه به مؤثر و به صرفه بودن این روش و اهمیت آن، افراد و سازمان های مربوط و رسانه ها آن را به کار گیرند.
بررسی و نقد کتاب «درآمدی بر روا ن شناسی اسلامی»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی و نقد کتاب «مدخل إلی علم النفس الإسلامی» انجام شده است. کتاب حاضر، تلاشی در جهت پیدا کردن گام هایی در راستای تولید علم روا ن شناسی اسلامی است. محمد عثمان نجاتی نویسنده کتاب، کوشیده است با بیان مقدماتی به بررسی چگونگی مسیر و مراحل پایه گذاری روا ن شناسی بر اساس اسلام بپردازد. این کتاب به زبان عربی و در هفت فصل تدوین یافته و روش تحقیق آن توصیفی- تحلیلی بوده و ابزار گردآوری داده های آن کتابخانه ای است. در فصل اول به تعریف و بررسی اصطلاحات بیانگر علم روا ن شناسی اسلامی پرداخته و تاریخچه هر اصطلاح را بحث کرده است. در فصل دوم نظریات مهم پیرامون ماهیت و منابع دانش را تجزیه وتحلیل کرده و نظر اسلامی خود را در این موضوع ارائه کرده است. در فصل سوم وضعیت کنونی آموزش روا ن شناسی در دانشگاه های اسلامی را بررسی و در فصل چهارم به مراحل تأسیس روا ن شناسی اسلامی پرداخته است. در فصل پنجم، روا ن شناسی معاصر فعلی را با توجه به مبانی اسلامی نقد و بررسی کرده و در فصل ششم به مسلمات علم روا ن شناسی اسلامی به عنوان اولین گام ایجابی در این مسیر پرداخته است. کتاب حاضر در عین نکات مثبت مانند نوآوری و خلاقیت دارای اشکالاتی است که در ابعاد روشی، شکلی و محتوایی در این مقاله بررسی و نقد شده است.
رابطه جهت گیری دینی و خوش بینی با سازگاری اجتماعی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی کرمانشاه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی اسلامی سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۳
107 - 117
حوزههای تخصصی:
سازگاری اجتماعی، از مهم ترین نشانه های رشد اجتماعی و سلامت روان است که متأثر از عواملی متعددی است. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه جهت گیری دینی و خوش بینی با سازگاری اجتماعی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی کرمانشاه است. پژوهش حاضر مطالعه ای توصیفی از نوع همبستگی بود که در سال 1398 با مشارکت 200 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد کرمانشاه با استفاده از نمونه گیری در دسترس انجام شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه جهت گیری دینی آلپورت، پرسشنامه سازگاری اجتماعی کالیفرنیا و پرسشنامه سبک های اسنادی بود. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 24 و آزمون های توصیفی (فراوانی، میانگین، درصد) و استنباطی (آزمون کالموگروف- اسمیرنوف، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی) تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین جهت گیری دینی با سازگاری اجتماعی و خوش بینی با سازگاری اجتماعی در دانشجویان دانشگاه آزاد کرمانشاه ارتباط معنادار وجود دارد. همچنین دو متغیر جهت گیری دینی و خوش بینی توانستند 11/7 درصد از واریانس مربوط به سازگاری اجتماعی را پیش بینی کنند. با توجه به نتایج می توان استنباط کرد که جهت گیری دینی و خوش بینی به ارتقا سازگاری اجتماعی دانشجویان می انجامد.
اهمیت آشنایی با فرایند فرزندپروری با تأکید بر توقعّات تربیتی روان شناختی حداقلّی اسلام از والدین(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
یکی از توقعّات مهم از والدین در نظام خانواده، آموزش و پرورش فرزندان به گونه ای هم تراز با هنجارهای اخلاقی، اجتماعی، دینی و فرهنگی است. در آموزه های اسلامی توقعات حداقلّی و حداکثری در رابطه با آموزش و پرورش فرزندان وجود دارد. پرسش اساسی این است که فواید آگاهی والدین از فرایند فرزندپروری چیست و توقعات (انتظارات) حداقلّی اسلام از والدین در فرایند فرزندپروری کدام است؟ در این پژوهش تلاش می شود تا افزون بر تبیین اهمیت آگاهی والدین از فرایند فرزندپروری از دیدگاه اسلام و دانش روان شناسی، به استخراج و استنباط توقعّات اسلام از والدین درباره فرزندپروری پرداخته شود. پژوهش حاضر از روش توصیفی−تحلیلی و اجتهادی بهره برده است که از تتبع و ژرف اندیشی و اجتهاد در آموزه های اسلامی و آموزه های تربیتی−روان شناختی می توان نتیجه گرفت که توقعات مختلفی از والدین در مورد فرزندپروری وجود دارد. توقعات حداقلّی (نه حداکثری) اسلام در فرایند فرزندپروری عبارت است از: 1. لزوم تعامل مسئولانه با فرزند؛ 2. رعایت اولویت ها در فرزندپروری؛ 3. بهره گیری از تشویق و تنبیه هوشمندانه؛ 4. تأکید بر تحوّل شناختی؛ 5. تقویت خودکنترلی در فرزندان؛ 6. تغافل بجا؛ 7. رفتار صمیمانه با فرزندان؛ 8. رعایت هم ترازی با تحولات زیستی و روان شناختی فرزندان؛ 9. مدارا و نرم کُنشی با فرزندان.
بازکاوی و مقایسه جایگاه عادت در تربیت از دیدگاه مرتضی مطهری و امانوئل کانت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این جستار در پی بررسی رابطه عادت با تربیت از دیدگاه مرتضی مطهری (1298−1358ه.ش) و امانوئل کانت[1] (1724−1804م)، فیلسوف آلمانی است تا از این رهگذر معلوم شود: تربیت چگونه تعریف می شود؛ عادت چه تعریفی دارد و چه نسبتی میان عادت و تربیت حاکم است. در این پژوهش بنیادی−تاریخی که به روش توصیفی−تحلیلی انجام شده است، برای بازشکافت دیدگاه مطهری و کانت درباره عادت و نسبت آن با تربیت، به گردآوری اطلاعات لازم و تحلیل آنها پرداخته شد و برپایه یافته های موجود معلوم شد که: الف) مطهری درمجموع با ایجاد عادات در متربی موافق است و حتی عادت را یکی از روش های تربیتی می داند؛ ب) وی برای تبیین دیدگاه برگزیده خود در اقدامی ابتکاری، عادت را به فعلی (تکرار تأثیر و فعل/ مثبت) و انفعالی (تکرار تأثر و انفعال/ منفی) تقسیم کرده است؛ 3) بنا بر قول مشهور، کانت عادت را برای تربیت، زیانبار خوانده است؛ ج) به نظر نگارنده، کانت بی آنکه عنوان کند یا حتی متوجه باشد، از عادت چنان یاد کرده است که گویی به تقسیم عادت به فعلی و انفعالی باور دارد و اولی را بخشی از تربیت و دومی را مخالف آن می داند؛ د) بنابراین و به ادعای بی سابقه این مقاله، نگرش مطهری و کانت نسبت به عادت و تربیت (با چشم پوشی از جزئیات)، بسیار به هم نزدیک و بلکه یکی است. <br clear="all" /> [1] .Immanuel Kant
الگوی خودمهارگری جوان شیعه با رویکرد نظریه زمینه ای(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
60-73
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: خودمهارگری نقش بسزایی در سلامت جسمی و معنوی دارد. در پژوهش هایی نشان داده شده که نگرش های معنوی و آموزه های دینی در ارتقای خودمهارگری نقش دارند. هدف این پژوهش تعیین مؤلفه های سازه خودمهارگری در جوانان شیعه بود. روش کار: با توجه به هدف پژوهش که تدوین سازه خودمهارگری بود و با توجه به پژوهش های ملاک محور انجام شده در این زمینه؛ در این پژوهش، جمع آوری داده ها با روش مصاحبه کیفی و تحلیل داده ها با روش نظریه زمینه ای (کدگذاری باز، محوری و انتزاعی) انجام شد. شرکت کنندگان در پژوهش 32 نفر از جوانان شیعه (14 زن و 18 مرد در سنین 22 تا 45) بودند که چگونگی خودمهارگری آنان با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته ارزیابی شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که سازه خودمهارگری در جوانان شیعه، دارای چهار مؤلفه اصلی و 20 ریزمؤلفه است: 1) نگرش (باور به فواید اجتناب، باور به آسیب های ارتکاب، اهتمام به احساسات درگیر در مسئله و عزّت نفس)، 2) توانایی خودانگیزشی (توجه به فواید اجتناب، توجه به آسیب های ارتکاب، توجه به احساسات درگیر در مسئله، تلقین مثبت به خود و الگوگیری از اهل بیت)، 3) توانایی کنترل خود و محیط (توانایی بازداری توجه، توانایی کنترل تکانه، توانایی کنترل محیط، شرطی سازی کنشگر، معاشرت با دوستان خوب و مداومت بر عمل مطلوب) و 4) سازگاری (خودآگاهی، توانایی حل مسئله، انعطاف پذیری، پذیرش هیجان و مدیریت رفتار و ارزیابی مثبت ثانویه معنوی). نتیجه گیری: با مقایسه نتایج این پژوهش با پژوهش های متن محور همچون پژوهش رفیعی هنر که سازه خودمهارگری را شامل خودنظارت گری، هدف شناسی، انگیزش، مهار هیجانی، مهار رفتاری، مهار شناختی و مهار تداوم بخش دانسته است، مشاهده می شود که مدل حاصل از این پژوهش سازوکارهای روانی خودمهارگری را آشکارتر کرده و در نتیجه بستر مناسب تری برای تدوین مقیاس خودمهارگری جوان شیعه مسلمان و تدوین برنامه های آموزش روانی معنوی مناسب برای ارتقای خودمهارگری فراهم کرده است.
پیش بینی رشد پس از آسیب بر اساس تعلق مادی و ابعاد آن در بیماران متأهل مبتلا به سرطان خون(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
37-48
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: در سال های اخیر در پژوهش های مختلف، توجه بسیاری به مقوله رشد پس از آسیب در ارتباط با عوامل استرس زای مختلف ازجمله بیماری های جسمی شده است. هدف از مطالعه حاضر پیش بینی رشد پس از آسیب بر اساس تعلق مادی و ابعاد آن در افراد متأهل مبتلا به سرطان خون در شهر شیراز بود. روش کار: روش این پژوهش توصیفی-مقطعی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل بیماران مبتلا به سرطان خون بود که برای درمان به بیمارستان نمازی یا درمانگاه مطهری شیراز در طول دوره ای از سال های 97-1396 مراجعه نمودند. از بین این بیماران با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس 124 نفر انتخاب شدند. ابزارهای سنجش شامل پرسش نامه های رشد پس از آسیب و تعلق مادی بود. برای تحلیل داده ها نیز از آزمون های همبستگی پیرسون و رگرسیون ساده و چندگانه (گام به گام) استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان داد که تعلق مادی می تواند رشد پس از آسیب را به صورت منفی پیش بینی کند (05/0>P). علاوه براین، در بین مؤلفه های پرسش نامه تعلق، مؤلفه «تعلق به وضع موجود» نسبت به دیگر مؤلفه ها پیش بینی نیرومندتری از میزان رشد پس از آسیب به عمل آورد. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش، آموزش ها و مداخله هایی که بتواند بیماران مبتلا به سرطان خون را از «تعلقات مادی» به ویژه «تعلق به وضع موجود» دور کند، می تواند رشد پس از آسیب را تسهیل نمایند.
مقایسه مفهومی پایگاه های شخصیت با مراتب نفس بر اساس رویکردهای فلسفی، عرفانی و تفسیری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، مقایسه «پایگاه های شخصیت» با «مراتب نفس» بر اساس رویکردهای فلسفی، عرفانی و تفسیری است که با «روش تحلیل کیفی متون» و رعایت «قواعد و ضوابط تفسیر» و «رویکردی میان رشته ای» صورت گرفته است. از نتایج این پژوهش، استخراج الگوی مفهومی مراتب نفس بر اساس رویکردهای فلسفی، عرفانی و تفسیری است. الگوی استخراج شده می تواند تناظری برای درک بهتر پایگاه های شخصیت در نظریه روان تحلیل گری با مراتب نفس ارائه کند. از این رو، می توان «نفس ملهمه» و «نفس عاقله» را متناظر با ساختار «من»، «نفس مسوله» و «نفس اماره» را متناظر با ساختار «نهاد» و «نفس لوامه رحمانی» و «نفس لوامه شیطانی» را متناظر با ساختار «فرامن» در نظر گرفت. در روان تحلیل گری، برای مراتب نفس «مطمئنه، راضیه و مرضیه» به علت تفاوت مبانی انسان شناسی، تناظری قابل تصور نیست. تفاوت دیگر بین دو رویکرد، ترتیب تحقق و ایجاد آن هاست به گونه ای که نفس ملهمه اولین مرتبه نفس است، اما در روان تحلیل گری، نهاد اولین مرتبه وجودی روان است.
تأثیر رهبری معنوی بر سلامت معنوی با میانجی گری حمایت سازمانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
73-86
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: سلامت معنوی بُعد اساسی از بهزیستی و سلامت کلی فرد است که موجب هماهنگی دیگر ابعاد سلامت می گردد. مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر رهبری معنوی بر سلامت معنوی با میانجی گری حمایت سازمانی صورت گرفته است. روش کار: این پژوهش کاربردی و از نوع همبستگی مبتنی بر مدل معادلات ساختاری است. جامعه آماری معلمان ابتدایی شهرستان میرجاوه بودند که متناسب با حجم، تعداد 215 نفر به شیوه نمونه گیری تصادفی-طبقه ای انتخاب و وارد مطالعه شدند. برای جمع آوری اطلاعات از سه پرسش نامه رهبری معنوی، سلامت معنوی و حمایت سازمانی و برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها : بر اساس نتایج به دست آمده، میانگین سلامت معنوی 65/18±22/215، رهبری معنوی 92/17±03/122 و حمایت سازمانی 56/11±71/49 بود. مقدار ضریب همبستگی رهبری معنوی با سلامت معنوی (01/0 P<و 228/0r=)، رهبری معنوی با حمایت سازمانی (01/0 P<و 257/0r=)، حمایت سازمانی با سلامت معنوی (01/0P< و 241/0r=) معنا دار بود. همچنین اثر مستقیم رهبری معنوی بر سلامت معنوی (72/4 t=و 41/0β=)، اثر مستقیم رهبری معنوی بر حمایت سازمانی (02/3t= و 29/0β=)، اثر مستقیم حمایت سازمانی بر سلامت معنوی (68/2 t=و 23/0β=)؛ و نیز اثر غیرمستقیم رهبری معنوی بر سلامت معنوی با نقش میانجی حمایت سازمانی (0667/0β=) معنا دار بود. نتیجه گیری : مدیران سازمان ها می توانند با به کارگیری سبک رهبری معنوی و حمایت سازمانی، سلامت معنوی کارکنان را بهبود ببخشند.
سلامت معنوی در سالمندان ایرانی: مرور نظام مند(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
129-147
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: با توجه به افزایش جمعیت سالمندان در کشور، توجه به ابعاد مختلف سلامتی ازجمله سلامت معنوی و عوامل مرتبط با آن ضروری به نظر می رسد. این مطالعه با هدف دستیابی به دیدی جامع از سلامت معنوی سالمندان ایرانی و عوامل مرتبط با آن انجام شده است. روش کار: این مطالعه از نوع مروری و جست وجوی نظام مند است. در مرداد ماه سال 1398 مرور مقالات فارسی و انگلیسی در پایگاه های پابمد، ساینس دایرکت، گوگل اسکولار، بانک اطلاعات نشریات کشور، پایگاه مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی و نورمگز با کلیدواژه های ,Spiritual Well-being ,elderly ,older people ,older adult ,aged ,senior ,Iran Spiritual Health و همچنین سلامت معنوی، بهزیستی معنوی، سالمند، سالخورده، پیر، مسن و ایران انجام شد و با توجه به معیارهای ورود و خروج 34 مقاله مرتبط وارد پژوهش شد. مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی درباره این پژوهش گزارش نکرده اند. یافته ها : از میان مقالاتی که وارد مطالعه شد، در 17 مقاله به بررسی رابطه سلامت معنوی با عوامل روان شناختی، هفت مقاله به توصیف وضعیت سلامت معنوی، چهار مقاله به بررسی رابطه سلامت معنوی و کیفیت زندگی و سه مقاله به بررسی سالمندی موفق، دعا و کنترل قند خون در سالمندان پرداخته شده است. سه مقاله نیز به صورت مداخله ای تأثیر خاطره گویی، مراقبت معنوی و مداخله معنوی را بر سلامت معنوی سالمندان بررسی کرده است. علاوه براین، در بیش از 90 درصد مطالعات برای سنجش سلامت معنوی از پرسش نامه پالوتزین و الیسون استفاده شده و در بیشتر مطالعات میانگین نمره سلامت معنوی متوسط ارزیابی شده است. نتیجه گیری : بر اساس یافته ها می توان گفت که ارتقای سلامت معنوی در سالمندان می تواند در سلامت روانی، کیفیت زندگی و رضایت از زندگی آنان مؤثر باشد. نتایج به دست آمده در بررسی رابطه ویژگی های جمعیت شناختی و سلامت معنوی بعضاً متناقض بود؛ ازاین رو لازم است برای ارزیابی دقیق سلامت معنوی در سالمندان ابزار متناسب با این گروه سنی و فرهنگ جامعه ایرانی و اسلامی طراحی و اجرا شود.
الگوی ابراز وجود بر اساس منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر «تدوین الگوی ابراز وجود بر اساس منابع اسلامی» بوده است. پژوهش حاضر تحقیقی نظری از نوع توصیفی-تحلیلی بوده و روش گردآوری اطلاعات، بر پایه مطالعات کتابخانه ای انجام گرفته است. برای بررسی روایی محتوایی به شکل کمّی، از دو ضریب نسبی روایی محتوا (CVR) و شاخص روایی محتوا (CVI) استفاده شد. نتیجه بررسی در آموزه های دینی، استخراج ۱۷ مفهوم مرتبط با مؤلفه های ابراز وجود بود که به دوازده کارشناس دینی و روان شناسی ارائه شد. بعد از بررسی کارشناسان، ده مفهوم به عنوان مؤلفه های ابراز وجود تأیید و هفت مفهوم حذف شدند. یکی از دستاوردهای این تحقیق، رسیدن به تعریفی جدید از ابراز وجود است. مشخص کردن تفاوت های دین اسلام با مکاتب غربی در هدف و انگیزه ابراز وجود، مواضع ابراز وجود، تفاوت در تعریف مفاهیم اصلی مثل حق و حقوق، قدرت و قوت تأمین حقوق و جامعیت تأمین حقوق در دین اسلام بخش دیگری از دستاوردهای تحقیق است.
تدوین بسته آموزشی انصاف برای کاهش تعارضات زناشویی بر اساس منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تدوین بسته آموزشی انصاف برای کاهش تعارضات زناشویی بر اساس منابع اسلامی با روش پژوهش تحلیل محتوای کیفی است. از میان منابع اسلامی و کتب معتبر دینی و حدیثی، 7 مؤلفه: یکسان انگاری خود-دیگری، توانایی فرض خودمیزان گری، خوددگر پسندی امور، خوددگر ناپسندی امور، دگر دوستی، دگر تقدم گری و برآوردن انتظارات معقول و مشروع، برای انصاف استخراج گردید. سپس با استفاده از روش تحلیل مفهومی به تحلیل مؤلفه های انصاف پرداخته و با استفاده از روش های کمّی به بررسی اعتبار محتوای بسته آموزشی پرداخته شده است؛ لذا برای بررسی روایی مؤلفه ها، به همراه منابع آنها با استفاده از شاخص CVI و CVR فرمی آماده گردید. آن فرم در معرض آرا و نظر کارشناسان دارای مدرک دکترا در رشته روان شناسی و رشته راهنمایی و مشاوره، قرار گرفت. نتایج نشان داد که 4 مؤلفه: یکسان انگاری خود-دیگری، توانایی فرض خودمیزان گری، خوددگر پسندی امور، خوددگر ناپسندی امور، تأیید گردید. بر اساس منابع اسلامی برای هر یک از مؤلفه ها تکنیک هایی به عنوان محتوای جلسات بسته آموزشی با هدف کاهش تعارضات زناشویی تدوین گردید. کارشناسان، محتوای بسته آموزشی را ارزیابی نمودند که با استفاده از شاخص CVI، تمامی تکنیک ها تأیید گردید.
همسویی حوزه های سلامت و دین در برخورد با کووید ۱۹(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
180-186
حوزههای تخصصی:
در پی انتشار ویروس کووید 19، متخصصانِ حوزه سلامت این ویروس را نوعی تهدید برای سلامت و جان انسان ها تشخیص داده و اقدامات و دستورهای تخصصی در برخورد با کووید 19 اعلام کرده اند. وضعِ این قوانین و آداب جدید شامل همه حوزه ها ازجمله حوزه دین می شود و نوعی محدودیت در این حوزه را نیز در پی دارد. از سویی اشکال تقلید حوزه دین از حوزه سلامت هم مطرح نیست و باطل است، زیرا تشخیص موضوع ها و مصداق های عرفی احکام از وظایف مجتهد نیست و چه بسا متخصصانِ حوزه سلامت، این کار را بهتر انجام دهند و در بحث کووید 19، تشخیص مصادیقِ مواظبت و حفظ جان بر عهده حوزه سلامت است.
اثربخشی معنویت درمانی گروهی بر تسهیل فرایند رشد پس از سانحه در زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: شایع ترین سرطان در میان زنان، سرطان پستان است که می تواند مشکلات روان شناختی زیادی برای افراد مبتلا به آن به وجود آورد. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی معنویت درمانی گروهی بر تسهیل فرایند رشد پس از سانحه در بیماران مبتلا به سرطان پستان بود. روش کار: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش را همه زنان مبتلا به سرطان پستان شهر ارومیه در سال 1396 تشکیل دادند که از میان آنان با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس، 30 نفر انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. شرکت کنندگان گروه آزمایش 12 جلسه (هر جلسه 90 دقیقه) معنویت درمانی گروهی دریافت کردند ولی شرکت کنندگان گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکردند. در این پژوهش از پرسش نامه رشد پس از سانحه استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیّره تجزیه و تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته ها نشان داد معنویت درمانی به طور معناداری در تسهیل فرایند رشد پس از سانحه زنان مبتلا به سرطان پستان مؤثر بوده است (05/0>P)؛ به عبارتی دیگر، این مداخله توانست میزان رشد پس از سانحه را در گروه آزمایش ارتقا دهد. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش حاکی از کارآمدی معنویت درمانی گروهی بر تسهیل فرایند رشد پس از سانحه در بیماران مبتلا به سرطان پستان بود؛ بنابراین معنویت درمانی را می توان روشی برای رشد و بهبود بیماران مبتلا به سرطان پستان دانست و از آن بهره برد.
بررسی تأثیر معنویت بر کیفیت زندگی کاری و کارآفرینی با میانجی گری اخلاق حرفه ای در میان کارکنان دانشگاه لرستان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
101-116
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: در سالیان اخیر، در سازمان ها به معنویت توجه بسیاری شده است و صاحب نظران مدیریت و سازمان نیز به جرگه علاقه مندان به معنویت پیوسته اند. ادعاهای فراوانی درباره فواید مثبت معنویت در محیط های کاری مطرح شده که به تشویق علاقه مندان به جست وجوی راه هایی جهت واردساختن معنویت به محیط های سازمانی منجر شده است. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر معنویت بر کیفیت زندگی کاری و کارآفرینی با میانجی گری اخلاق حرفه ای صورت گرفته است. روش کار: این پژوهش توصیفی-همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری 340 نفر از کارکنان دانشگاه لرستان بود که از میان آنان 181 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای تعیین حجم نمونه از جدول کرجسی و مورگان استفاده شد. داده های پژوهش با استفاده از پرسش نامه های استاندارد معنویت میلیمان و همکاران، کیفیت زندگی کاری والتون، کارآفرینی هیل و اخلاق حرفه ای کادوزیر جمع آوری شد و تحلیل داده ها نیز با استفاده از شاخص های توصیفی و روش مدل یابی معادلات ساختاری صورت گرفت. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین معنویت و کیفیت زندگی کاری و کارآفرینی (31/0=r، 45/0=r و 05/0>P) رابطه مثبت و معناداری وجود داشت اما بین اخلاق حرفه ای و کیفیت زندگی کاری رابطه معناداری یافت نشد. علاوه براین، معنویت با میانجی گری اخلاق حرفه ای بر کیفیت زندگی کاری و کارآفرینی (17/0=β، 05/0=β و 01/0>P) تأثیرگذار بود و هم به صورت مستقیم هم غیرمستقیم موجب افزایش کیفیت زندگی کاری و کارآفرینی شد. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان گفت هرگونه افزایش معنویت در سازمان با افزایش کیفیت زندگی کاری و کارآفرینی و اخلاق حرفه ای کارکنان همراه است.
کارآمدی برنامه ذکر گویی در کاهش اضطراب(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
با وجود پیشرفت های چشمگیر در زمینه سلامت روانی و رشد تکنیک های درمان اختلالات روانی، هنوز بشر امروز در اعماق وجود خود از یک اضطراب ناشناخته رنج می برد. پژوهش حاضر با هدف بررسی کارآمدی یک شیوه درمانی از نوع مداخلات مذهبی در کاهش اضطراب، با بهره گیری از ذکرها و دعاهای مأثور در متون اسلامی، انجام شد. طرح این پژوهش، آزمایشی از نوع پیش آزمون−پس آزمون، با گروه کنترل در لیست انتظار بود. جامعه آماری کلیه زندانیان مرد زندان مرکزی قم بودند. بدین منظور از بین زندانیانی که بالاتر از نرم اضطراب داشتند، 34 نفر انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش مقیاس اضطراب کتل و پروتکل آموزشی و برنامه ذکرگویی در مورد اضطراب و براساس منابع اسلامی بود که در قالب هفت جلسه آموزشی−توجیهی و در ۴۰ روز تمرین ارائه و روایی محتوایی آن نیز با ارزیابی ۱۲ خبره متخصص دینی و روان شناسی تأیید شد. تحلیل کوواریانس داده ها نشان داد که میانگین نمرات اضطراب گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در مرحله پس آزمون کاهش معناداری (001/0>P) پیدا کرده است. نتایج این پژوهش نشان داد که ذکر خدا اثر آرام بخشی و کاهندگی اضطراب دارد. برنامه ذکرگویی می تواند به عنوان یک عامل مؤثر در کاهش اضطراب تعمیم یافته استفاده شود و از پروتکل این برنامه می توان به عنوان درمان مکمل اختلالات اضطرابی بهره برد.
مقایسه اجتناب شناختی دانشجویان افسرده غیربالینی با توجه به وضعیت دلبستگی آنها به خدا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، از نوع علّی مقایسه ای است که با هدف مقایسه اجتناب شناختی دانشجویان افسرده غیربالینی، با توجه به وضعیت دلبستگی آنها به خدا انجام شد. جامعه آماری،کلیه دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد بیرجند بود که نمونه اولیه شامل 360 نفر براساس جدول کرجسی مورگان، به روش نمونه گیری چندمرحله ای تصادفی انتخاب و سپس، (108 نفر) افراد افسرده غیربالینی شناسایی و در مرحله بعد، 70 نفر افسرده، با توجه به میانگین سبک های دلبستگی به خدا، در سبک های مختلف دلبستگی ایمن، اجتنابی و دوسوگرا قرار گرفتند. ابزارهای مورداستفاده عبارت بودند از: پرسش نامه افسردگی بک، اجتناب شناختی سکستون و دوگاس و پرسش نامه سبک دلبستگی به خدا روات و کرک پاتریک. نتایج نشان داد افراد افسرده دارای سبک ایمن به خدا، نسبت به افراد دارای سبک های اجتنابی و دوسوگرا، در تمامی مؤلفه های اجتناب شناختی به طور معناداری نمرات پایین تری به دست آورند. بنابراین، با داشتن سبک دلبستگی ایمن به خدا می توان، زمینه کاهش راهبردهای اجتناب شناختی را فراهم ساخت که حاکی از اهمیت نقش دلبستگی به خدا در ارتباط با رابطه مفهومی اجتناب شناختی و افسردگی می باشد.