فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۶۱ تا ۶۸۰ مورد از کل ۱٬۷۵۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثر بخشی رویکرد درمانی نظام های زبان مشارکتی بر افزایش میزان صمیمیت زناشویی زوج های دانشجو بود.این پژوهش نیمه آزمایشی است وجامعه آماری آن، دانشجویان متاهل مراجعه کننده به مراکز مشاوره دانشجویی دانشگاه های شهر تهران بودند. نمونه مورد پژوهش شامل 14 زوج(28 نفر) بود که به روش تصادفی ساده انتخاب و در دوگروه آزمایش و کنترل قرار داده شدند. زوج های گروه آزمایش در 8 جلسه درمان زبان مشارکتی شرکت نمودند. ابزار سنجش در این پژوهش پرسشنامه نیازهای صمیمیت باگاروزی و پرسشنامه جمعیت شناختی بود.داده ها با روش تحلیل کوواریانس تک متغیری و چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد، درمان نظام های زبان مشارکتی برافزایش میزان صمیمیت و همه ابعاد آن( عاطفی،روانشناختی،عقلانی،جنسی،جسمانی،معنوی،زیبا شناختی،اجتماعی-تفریحی) مؤثر است و این اثربخشی در سطح 0.001>p معنادار می باشد.می توان نتیجه گرفت که در درمان زبان مشارکتی،درمانگر با ایجاد فرایند و فضایی برای روابط مشارکتی و گفتمانی موجب افزایش صمیمیت زناشویی و ابعاد آن در زوج ها می گردد.
رابطه ی انواع بدرفتاری در دوران کودکی با شفقت بر خود و سلامت روانی در افراد متاهل(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه ی بین انواع بدرفتاری در دوران کودکی با شفقت بر خود و سلامت روانی در افراد متاهل بود.
روش کار: در این مطالعه ی توصیفی–تحلیلی مقطعی، 350 نفر (زن و مرد) متاهل ساکن شهر تهران در سال 1392 به صورت تصادفی با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و پرسش نامه های خودگزارشی کودک آزاری، شفقت بر خود و سلامت عمومی را تکمیل نمودند. پرسش نامه های 13 شرکت کننده به دلیل نقص، حذف و پرسش نامه های 337 نفر مورد ارزیابی قرار گرفت. برای تحلیل داده های از نرم افزار SPSS نسخه ی 19 و آزمون همبستگی پیرسون، رگرسیون خطی و چندگانه استفاده شد.
یافته ها: بین بدرفتاری و شفقت بر خود رابطه ی منفی و معنی داری وجود دارد (001/0>P و 521/0- =r). بین بدرفتاری و سلامت عمومی همبستگی مثبت و معنی داری وجود دارد (001/0>P و 306/0=r). نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که خرده مقیاس های آزار جسمی، آزار عاطفی و خرده مقیاس غفلت، پیش بین های معنی داری برای شفقت بر خود هستند. خرده مقیاس غفلت بیشترین سهم را در تبیین شفقت بر خود دارد. هم چنین تنها خرده مقیاس آزار عاطفی قادر به پیش بینی سلامت عمومی می باشد (001/0>P).
نتیجه گیری: نتایج نشان داد هر چقدر فرد در دوران کودکی آزار بیشتری را تجربه کرده باشد از میزان شفقت بر خود کمتری در بزرگسالی برخوردار است، هم چنینهر چقدر فرد در دوران کودکی آزار بیشتری را تجربه کرده باشد از میزان علایم روانی بیشتری در بزرگسالی برخوردار است.
تأثیر آموزش تحلیل رفتار متقابل بر تعدیل کمال گرایی مادران با توجه به سبک فرزندپروری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی تحلیل رفتار متقابل بر تعدیل کمال گرایی مادران انجام شد. این پژوهش مطالعه نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل بود. با کاربرد طرح نیمه آزمایشی و استفاده از دو گروه کنترل و آزمایش با پیش آزمون- پس آزمون؛ جامعه آماری این پژوهش را کلیه مادران کودکان پیش دبستانی و دبستانی6 تا 11سال در 5 مدرسه مقطع ابتدایی شهرستان آمل در سال 92-1391تشکیل داد. با استفاده از نمونه گیری در دسترس، از میان مادران داوطلب که واجد معیارهای ورود - خروج بودند، تعداد 42 نفر که نمره فرزندپروری آن ها یک انحراف استاندارد بالاتر از نمره میانگین در زیر مقیاس های مستبدانه و سهل گیرانه بودند، انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه 21 نفره جایگزین شدند. کلیه آزمودنی های دو گروه به گویه های پرسش نامه های فرزندپروری باومریند و چند وجهی کمال گرایی والدینیقبل و بعد از مداخله روی گروه آزمایش، پاسخ دادند. پس از جمع آوری داده ها، تجزیه و تحلیل داده ها با کاربرد نسخه بیستم نرم افزار آماری SPSS و استفاده از آزمون مان ویتنی یو نشان داد که آموزش تحلیل رفتار متقابل روی مادران می تواند به تعدیل کم ال گ رایی منتهی شود (05/0 p<). بنابراین می توان نتیجه گیری کرد که آموزش تحلیل رفتار متقابل به واسطه کاربرد فنون رشد بالغ، ساخت دهی به زمان، اقتصاد نوازش و غیره توانسته است به تعدیل کمال گرایی مادران بیانجامد.
نقش راهبردهای مقابله با تنیدگی و رضایت مندی زناشویی بر سلامت عمومی مادران کودکان اتیستیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مطالعه نقش راهبردهای مقابله با تنیدگی و رضایت مندی زناشویی بر سلامت عمومی مادران کودکان اتیستیک بود. پژوهش از نوع کاربردی و شیوه ی انجام گرفتن آن همبستگی است. جامعه آماری شامل همه مادران کودکان اتیستیک شهر تهران در سال 1391 بود که از بین آنان 63 نفر از مادران به عنوان شرکت کننده در پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از چهار ابزار پرسشنامه ارتباط اجتماعی (راتر و همکاران، 2003) به منظور تشخیص اختلال اتیستیک، مقیاس های سلامت عمومی (گلدبرگ،1972)، سیاهه مقابله با موقعیت های تنیدگی زا اندلر و پارکر (1990) و مقیاس رضایت مندی همسران افروز (افروز و قدرتی، 1390) در پژوهش به کاربرده شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی مانند میانگین و انحراف استاندارد و آمار استنباطی تحلیل رگرسیون به شیوه گام به گام استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین راهبردهای مقابله مسئله مدار و رضایت مندی زناشویی و داشتن سلامت عمومی رابطه ی مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج نشان داد که راهبردهای مسئله مدار و هیجان مدار توانستند سلامت عمومی را به طور معنادار پیش بینی کرده و راهبرد اجتنابی به طور معنادار توان پیش بینی سلامت عمومی را نداشت. همچنین چهار مؤلفه از مقیاس رضایت مندی زناشویی بهترین پیش بینی کننده های سلامت عمومی مادران بودند. نتایج بیانگر آن است که با وجود آنکه داشتن کودکی با اختلال های اتیستیک تنش هایی برای والدین آنان و به ویژه مادران دارد، داشتن رضایت مندی زناشویی و به کارگیری راهبردهای حل مسئله در مقابله با تنیدگی به عنوان متغیرهای تعدیل گر می تواند به سلامت و بهزیستی روانی آنان کمک نماید.
وضعیت سلامت روان در دانش آموزان ناشنوا و شنوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: در مطالعه حاضر، نوجوانان شنوا و ناشنوای دختر و پسر شهر تبریز از نظر سلامت عمومی مورد مقایسه قرار گرفته اند. روش: نمونه پژوهش شامل 100 دانش آموز ناشنوا و شنوای دختر و پسر مدارس ناشنوایان و شنوایان شهر تبریز می باشد. برای سنجش متغیر سلامت عمومی (نشانه های بدنی، اضطراب و بی خوابی، نارسا کنش وری اجتماعی و افسردگی وخیم) از پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ (28- GHQ) استفاده شد. روش آماری مورد استفاده تحلیل واریانس یک راهه بود. یافته ها: نتایج نشان داد که نوجوانان شنوا و ناشنوا در متغیر سلامت عمومی تفاوت معنا داری دارند و سطح سلامت عمومی نوجوانان ناشنوا از نوجوانان شنوا و پسران ناشنوا از دختران ناشنوا پایین تر است. نتیجه گیری: نوجوانان ناشنوا نسبت به نوجوانان شنوا، نشانه های بدنی، اضطراب و بی خوابی و نارساکنش وری اجتماعی بیشتری دارند. اما در متغیر افسردگی وخیم بین دو گروه تفاوت معنادار مشاهده نشد.
اتاق اسنوزلن برای افراد با نیازهای ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روش اسنوزلن مبتنی بر تحریک حسی و آرامش آموزی است. در این روش با استفاده از مواد و وسایل و تجهیزات ویژه رنگی، نور، اشیاء متحرک، صداهای گوناگون، بوهای مختلف و اجسام دارای بافت های گوناگون (زبری، نرمی و ...) به افراد با نیازهای ویژه کمک می کنند تا به محرک های حسی پاسخ درست بدهند. در واقع این روش نارسایی های نظام حسی را اصلاح می کند و با برآوردن نیازهای حسی افراد با نیازهای ویژه بر عملکرد آنها تأثیر مثبت می گذارد. در این مقاله روش و اثر روش اسنوزلن بر حواس گوناگون افراد با نیازهای ویژه و مزایای آن به طور خلاصه ارائه شده است. سپس وسایل و تجهیزات ویژه برای تحریک و تقویت حس بینایی، شنوایی، لامسه، بویایی، چشایی و تعادل ارائه شده است.
شناسایی مدیریت درد در بیماران مبتلا به درد مزمن با سبک دلبستگی ایمن: یک مطالعه ی کیفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: درد مزمن، تجربه ی حسی و عاطفی ناخوش آیندی است که از آسیب واقعی یا احتمالی به بافت ها ناشی می شود و حداقل شش ماه تداوم دارد. در این میان نظریه ی دلبستگی برای درک چگونگی رابطه ی بیماران با سایر افراد در طی دوران درد با اهمیت قلمداد شده است. هدف از این تحقیق شناسایی مدیریت درد در بیماران مبتلا به درد مزمن با سبک دلبستگی ایمن می باشد. روش کار: این تحقیق در کلینیک درد و مغز واعصاب دانشگاه کبانگسان مرکز درمانی مالزی از اگوست 2009 تا فوریه 2010 انجام گرفته است. بیست و دو بیمار زن مبتلا به درد مزمن با استفاده از مصاحبه ی نیمه ساختاریافته به زبان انگلیسی مورد مصاحبه قرار گرفتند. داده ها با استفاده از روش پدیدارشناسی تفسیری مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: تم پشتیبانی ایده آل و پنج ساب تم شامل وابستگی عاطفی به خانواده، احساسی عاطفی نزدیک با دوستان، استقلال و خودکفایی، اولویت بودن در کنار خانواده و نیاز به حمایت استخراج گردید.
نتیجه گیری: بیماران مبتلا به درد مزمن گزارش نموده اند که در لحظات درد نیاز به نزدیکی با اعضای خانواده ی خود داشته و از این احساس نزدیکی به عنوان نوعی سبک سازگاری در جهت تسکین درد از طریق افزایش احساس صمیمیت بهره می گیرند. تداوم طول دوره ی درد بیماران را وادار به تغییر در فعالیت های روزمره ی زندگی کرده و می تواند احساس نیاز به روابط نزدیک را افزایش دهد.
مقایسه اثر آموزش تلفیقی با آموزش سنتی بر تفکر انتقادی و شادکامی دانش آموزان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور مقایسه اثر آموزش تلفیقی با آموزش سنتی بر تفکر انتقادی و شادکامی دانش آموزان پایه سوم دوره راهنمایی شهرستان قدس انجام گرفت. روش تحقیق نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری، شامل دانش آموزان پایه سوم راهنمایی شهرستان قدس که در سال ۱۳۹۱ مشغول به تحصیل بودند، می باشد. به منظور انتخاب نمونه آماری، از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد. بدین ترتیب، یکی از مدارس شهرستان قدس که مجهز به امکانات لازم جهت اجرای آموزش تلفیقی بود انتخاب، و از میان کلاس های پایه سوم، دو کلاس به عنوان گروه های آزمایش و شاهد انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، آزمون تفکر انتقادی کالیفرنیا و شادکامی آکسفورد بود. ابتدا از هر دو گروه پیش آزمون گرفته شد، سپس یک نیمسال تحصیلی گروه آزمایش با روش آموزش تلفیقی و گروه شاهد با روش سنتی آموزش دیدند. پس از پایان نیمسال، از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی شامل میانگین و انحراف معیار و در بخش آمار استنباطی از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد، آموزش تلفیقی در مقایسه با روش سنتی تأثیر بیشتری بر تفکر انتقادی و شادکامی دانش آموزان دارد.
اثربخشی روان درمانی عقلانی- عاطفی- رفتاری به شیوه گروهی بر بهزیستی روان شناختی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی روان درمانی عقلانی- عاطفی- رفتاری به شیوه گروهی بر بهزیستی روان شناختی زنان صورت گرفت. این پژوهش کاربردی و از نوع نیمه آزمایشی (به صورت پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل) بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس از بین زنانی که در کلاس های روان شناسی خانه سلامت شهرداری منطقه 5 تبریز شرکت کرده بودند، با توجه به نمره پایین در مقیاس بهزیستی روان شناختی ریف (RSPWB)، 24 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. سپس در گروه آزمایش مداخله روان درمانی عقلانی- عاطفی- رفتاری به شیوه گروهی به مدت 8 جلسه (هفته ای یک جلسه 2 ساعته) اجرا شد. نتایج تحلیل کوواریانس یک طرفه نشان داد که بین گروه آزمایش و کنترل بعداز اعمال متغیر مستقل از نظر بهزیستی روان شناختی تفاوت معنی داری وجود دارد (001/0>p ). بنابراین، می توان نتیجه گرفت که روان درمانی عقلانی- عاطفی- رفتاری به شیوه گروهی در بهبود بهزیستی روان شناختی زنان موثر است.
رابطه راهبردهای مقابله، تنش و سلامت روان با نگرش به اعتیاد نوجوانان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: این پژوهش با هدف بررسی رابطه سبک های مقابله با تنش و سلامت روان با نگرش به اعتیاد دانش آموزان انجام شده است.
مواد و روش ها: با استفاده از یک طرح پس رویدادی تعداد 600 دانش آموز مقطع متوسطه شهر شیراز با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند که به ابزارهای پرسش نامه راهبردهای مقابله ای کارور، سلامت عمومی و پرسش نامه نگرش به اعتیاد پاسخ دادند. داده های پژوهش با استفاده از روش های آماری t ، همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی گام به گام تحلیل شدند.
یافته ها: این مطالعه نشان داد که بین دانش آموزان برخوردار از سلامت روانی بهتر و دانش آموزانی که از سلامت روانی کمتری برخوردار هستند و در متغیر نگرش به اعتیاد تفاوت معنی داری وجود دارد. علاوه بر این بین سبک مقابله ای مسأله مدار و نگرش منفی به اعتیاد همبستگی مثبت معنی دار و بین سبک مقابله ای ناکارامد و نگرش منفی به اعتیاد همبستگی منفی معنی داری مشاهده شد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که سبک مقابله ای ناکارامد بهترین پیش بین نگرش مثبت به اعتیاد است.
نتیجه گیری: می توان گفت که سبک های مقابله ای و مؤلفه های سلامت عمومی در دانش آموزان، از اهمیت زیادی در غربالگری و مداخلات پیشگیری مربوط به خطر مصرف مواد برخوردار است.
پیش بینی سطح سلامت روان پرستاران بخش های داخلی و جراحی بر اساس متغیرهای جمعیت شناختی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
سلامت پرستاران از جمله سلامت روان آنان، با توجه به نقش پرستاران در سیستم بهداشتی درمانی در ارتقاء کمی و کیفی مراقبت ارایه شده از سوی آن ها بر بیماران، از اهمیت دوچندان برخوردار است. به علاوه مطالعات در مورد ارتباط بین متغیرهای دموگرافیک با سلامت روان هنوز نتایج متناقضی را نشان می دهند؛ از این رو تحقیق حاضر به منظور پیش بینی سطح سلامت روان پرستاران شاغل در بخش های داخلی و جراحی بر اساس متغیرهای جمعیت شناختی صورت گرفته است.
مواد و روش ها: نمونه مورد پژوهش در این مطالعه توصیفی- همبستگی، 380 نفر از پرستاران بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بودند که با روش نمونه گیری تصادفی طب قه ای وارد مطالعه شدند .ابزار گردآوری اطلاعات در این مطالعه شامل فرم اطلاعات و پرسش نامه سلامت عمومی 28 سؤالی (GHQ-28) بود. جهت تجزیه وتحلیل از نرم افزار SPSS نسخه بیستم و روش های آمار توصیفی، تی مستقل، آنالیز واریانس یک طرفه و تحلیل رگرسیون خطی چندگانه استفاده شد.
یافته ها: از لحاظ سلامت روان پرستاران، 73/69 درصد (265 نفر) نمره بالاتر از 23 داشتند که نشانه نامناسب بودن سلامت روان و مشکوک بودن به اختلال روانی بود. یافته های پژوهش حاضر حاکی از عدم ارتباط آماری معنی دار بین سلامت روان با سن، وضعیت تأهل، جنس و تعداد فرزندان پرستاران شرکت کننده در پژوهش بود. این درحالی بود که بر اساس نتایج مطالعه حاضر ارتباط بین کیفیت خواب، سابقه کار و میزان اضافه کار پرستاران با سلامت روان ایشان از نظر آماری معنی دار بود. بر اساس نتایج تحلیل رگرس یون، 9/40 درصد از واریانس نمرات سلامت روان پرستاران به وسیله متغیرهای کیفیت خواب، سابقه کار و میزان اضافه کار تبیین گردید (9/40R2 = ).
نتیجه گیری:
بر اساس نتایج تحقیق حاضر، بیش از نی می از پرستاران مورد مطالعه در وضعیت مشکوک به اختلال در سلامت روان قرار داشتند و نزدیک به دو س وم از پرستاران دارای سلامت روان تا حدی مطلوب و یا نامطلوب بودند. پیشنهاد می شود مدیران سازمان های بهداشتی- درمانی تمهیداتی را در جهت بهبود شرایط محیط کار و سلامت روان پرستاران به کار گیرند. بر اساس یافته های مطالعه حاضر سطح سلامت روان را در قالب یک معادله رگرسیون می توان به وسیله برخی متغیرهای جمعیت شناختی پیش بینی کرد.
بررسی مقایسه ای حمایت اجتماعی ادراک شده و سلامت روان مادران کودکان با و بدون آسیب شنوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعات نشان می دهند که خانواده های دارای کودکان با آسیب شنوایی به ویژه مادران با مشکلات جسمانی و روان شناختی بیشتری مواجه می شوند. هدف این پژوهش، مقایسه حمایت اجتماعی ادراک شده و سلامت روان مادران کودکان با و بدون آسیب شنوایی بود. نمونه ی این پژوهش متشکل از 100 مادر در شهرستان بابل بود که به صورت نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزار به کار گرفته شده، مقیاس چندبعدی حمایت اجتماعی ادراک شده و پرسشنامه سلامت عمومی بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون های تحلیل واریانس یک طرفه، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته ها نشان داد که بین حمایت اجتماعی ادراک شده (003/0>p) و سلامت روان (005/0>p) مادران کودکان با و بدون آسیب شنوایی تفاوت معناداری وجود دارد. بین حمایت اجتماعی ادراک شده با سلامت روان رابطه معناداری وجود دارد (01/0P<). همچنین، حمایت اجتماعی ادراک شده توانست با ضریبی معادل 56/0 تغییرات سلامت روان را پیش بینی کند. با توجه به یافته های پژوهش، حمایت اجتماعی ادراک شده می تواند سلامت روان مادران کودکان با آسیب شنوایی را بهبود بخشد. لذا، توصیه می شود کارشناسان و مسئولان خدمات بهداشتی و درمانی به سلامت روان مادران کودکان با نیازهای ویژه از جمله، مادران کودکان با آسیب شنوایی بیشتر توجه کنند.
ترکیب ابعاد دلبستگی همسران و رضایت زناشویی زوجین(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: نظریه ی دلبستگی بزرگسالان، نظریه ی مهمی برای روابط همسران و رضایت زناشویی آنان است. هدف پژوهش حاضر، بررسی رضایت زناشویی همسران با توجه به ابعاد اضطراب و اجتناب دلبستگی آنان بود.
روش کار: جامعه ی آماری این پژوهش همبستگی، زوج های شهر اصفهان در سال 1391 بودند که در همایش های خانوادگی و برنامه های آموزشی و تربیتی فرهنگ سراهای این شهر شرکت نموده و حداقل یک سال از ازدواج آن ها گذشته و در یک سال اخیر با رویدادهای تنش زا در زندگی مشترک مواجه نشده بودند. 242 زوج به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. از شاخص رضایت زناشویی (CSI) و پرسش نامه ی تجدید نظر شده ی تجارب در روابط نزدیک (ECR-R) استفاده شد. داده ها با استفاده از SPSS-18 و به کمک تحلیل خوشه ای، تحلیل واریانس تک متغیره و چندمتغیره و مدل معادله ی ساختاری تحلیل شد.
یافته ها: از نظر رضایت زناشویی هر دو همسر، چهار گروه همسران زن ناراضی، همسران درمانده، همسران راضی، و همسران سرزنده مشخص شدند که از نظر رضایت زناشویی زن و شوهر با یکدیگر تفاوت معنی دار داشتند (001/0>P). هم چنین گروه های چهارگانه ی همسران از نظر اضطراب (001/0>P) و اجتناب (001/0>P) دلبستگی زن و شوهر با یکدیگر تفاوت معنی داری داشتند. بررسی بر اساس مدل وابستگی متقابل خود-شریک، اثر خود و اثر همسر بر رضایت زناشویی زن و شوهر، مشخص نمود که هم در زن و هم در شوهر، ابعاد دلبستگی، رضایت زناشویی را کاهش می دهد (05/0>P). هم چنین اجتناب دلبستگی همسر بر کاهش رضایت زناشویی فرد، تاثیر دارد (01/0>P).
نتیجه گیری: بر اساس سبک دلبستگی همسران می توان رضایت زناشویی آن ها را پیش بینی نمود. هم چنین رضایت زناشویی تحت تاثیر سیستم دلبستگی خود و همسر است.
مقایسه مدل زوج درمانگری تلفیقی مبتنی بر خود تنظیم گری- دلبستگی با مدل غنی-سازی زناشویی انریچ در افزایش رضایت زناشویی و بهزیستی روان شناختی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی مدل زوج درمانگری تلفیقی مبتنی بر خود تنظیم گری- دلبستگی و برنامه غنی سازی زناشویی انریچ بر رضایت زناشویی و بهزیستی روانشناختی زوجین انجام شده است. برای این منظور، از میان زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان خرم آباد تعداد 33 زوج انتخاب شدند و به طور مساوی در سه گروه زوج درمانگری مبتنی بر خود تنظیم گری- دلبستگی، غنی سازی زناشویی و گروه کنترل قرار گرفتند. پیش از مداخله، پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ (ENRICH)، پرسشنامه وضعیت زناشویی گلومبوک- راست (GRIMS) و پرسشنامه سلامت روانی (MHI-28) توسط شرکت کنندگان تکمیل شد. سپس زوجین گروه های آزمایش در برنامه زوج درمانگری تلفیقی خود تنظیم گری- دلبستگی (8-6 جلسه) و برنامه غنی سازی زناشویی (6 جلسه) شرکت کردند و گروه کنترل در لیست انتظار باقی ماند. بعد از اجرای مداخله زوجین سه گروه مجددا پرسشنامه ها را در مرحله پس آزمون تکمیل کردند. نتایج حاصل از اجرای تحلیل کوواریانس چند متغیره نشان داد که پس از کنترل اثرات پیش آزمون، تفاوت میانگین گروه ها در متغیر وابسته مرکب معنادار است که بیانگر اثر عضویت گروهی بر ترکیب خطی متغیرهای وابسته است. نتایج تحلیل واریانس نشان داد که بین میانگین گروه ها در هر یک از متغیرهای وابسته یعنی مشکلات زناشویی، رضایت زناشویی، بهزیستی روان شناختی و درماندگی روان شناختی نیز تفاوت معنادار وجود دارد. به علاوه، مقایسه های زوجی کمترین تفاوت معنادار نیز نشان داد که مدل زوج درمانگری تلفیقی مبتنی بر خود تنظیم گری- دلبستگی و برنامه غنی سازی زناشویی در هر یک از متغیرهای وابسته تفاوت معنادار با گروه کنترل دارند، اما در مقایسه با یکدیگر تفاوت معنادار ندارند.
مقایسه مشکلات رفتاری کودکان در خانواده های تک فرزند و دو فرزند(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به مقایسه میزان مشکلات رفتاری برونی سازی و درونی سازی شده دانش آموزان مقطع ابتدایی در خانواده های تک فرزند و دو فرزند شهرستان یزد می پردازد. روش این پژوهش از نوع علّی- مقایسه ای است. نمونه مورد پژوهش، 308 نفر از دانش آموزان پایه اول تا ششم مدارس ابتدایی شهرستان یزد (163 تک فرزند و 145 دو فرزند)، به همراه والدین آنان هستند که به صورت نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار این پژوهش، سیاهة رفتاری کودکان (CBCL) به همراه فرم اطلاعات جمعیت شناختی محقق ساخته است. نتایج آزمون تحلیل واریانس یک راهه، حاکی از معناداری تفاوت میانگین مشکلات رفتاری اعم از مشکلات برونی سازی و درونی سازی، میان تک فرزندی ها و دو فرزندی ها بود. براساس یافته های به د ست آمده می توان گفت: کودکان خانواده های دو فرزند، در مشکلات رفتاری اعم از مشکلات درونی سازی و مشکلات برونی سازی، میانگین کمتر و وضعیت کاملاً بهتری نسبت به تک فرزندی ها دارند.
سواد سلامت، وضعیت هیجانی منفی و رفتارهای خودمراقبتی در بیماران دیالیزی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بیماران مبتلا به نارسایی کلیه که سواد سلامت پایین دارند در معرض خطر بیشتری برای رفتارهای خودمراقبتی نامطلوب و نتایج منفی سلامت هستند. هدف پژوهش حاضر برآورد شیوع سواد سلامت پایین، تفاوت در حالات هیجانی منفی و رفتارهای خودمراقبتی بر حسب سطوح سواد سلامت و آزمون نقش واسطه ای هیجان های منفی در رابطه ی بین سواد سلامت و خودمراقبتی در بیماران تحت درمان دیالیز بود.
روش کار: در این مطالعه ی مقطعی، 240 بیمار با تشخیص مراحل انتهایی نارسایی کلیه در مراکز دیالیز وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران به روش نمونه گیری هدفمند از اسفند 1392 تا خرداد 1393انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل معاینه ی مختصر وضعیت روانی، فرم کوتاه پرسش نامه ی سواد سلامت بزرگسالان و مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس 21 آیتمی و زیرمقیاس خودمراقبتی رفتارهای خودمدیریتی بود.
یافته ها: میزان 25 درصد آزمودنی ها سواد سلامت پایین، 2/65 درصد سواد سلامت کافی و 8/9 درصد سواد سلامت مرزی داشتند. افسردگی، اضطراب، استرس و رفتارهای خودمراقبتی از لحاظ سطوح سواد سلامت تفاوت معنی داری داشتند (به ترتیب 001/0P
بررسی وضعیت سلامت روانی دانش آموزان دبستانی شهر مشهد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: برای رسیدن به سطح مطلوب سلامت روان در جامعه به داده ها و اطلاعات آماری مناسب از وضعیت موجود نیاز می باشد که این پژوهش نیز به همین منظور و با هدف بررسی میزان شیوع اختلالات هیجانی-رفتاری در دانش آموزان دبستانی شهر مشهد انجام گردیده است.
روش کار: در این پژوهش توصیفی-مقطعی 500 دانش آموز دختر و پسر از پایه های اول تا پنجم دبستان های دولتی شهر مشهد در سال تحصیلی 90-1389 به روش ترکیبی (طبقه ای-چندمرحله ای) انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، سیاهه ی رفتاری کودک آخنباخ (فرم گزارش معلم) بوده است. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و تحلیل واریانس تک عاملی ANOVA استفاده شده است.
یافته ها: به میزان15 درصد از کل دانش آموزان مقطع دبستان دچار مشکلات بالینی و 5 درصد در محدوده ی مرزی می باشند که بیشترین میزان شیوع مشکلات رفتاری مربوط به پایه ی پنجم وکمترین میزان شیوع مربوط به پایه ی سوم دبستان می باشد.
نتیجه گیری: این یافته ها توجه بیشتر به فضای روانی مدارس و ایجاد محیطی سالم و ایمن را توسط اولیای مدرسه می طلبد و همچنین می تواند هشداری برای مسئولین آموزش و پرورش، معلمان و والدین باشد تا توجه بیشتری به وضعیت سلامت روان و رشد هیجانی و اجتماعی کودکان نمایند.
اثربخشی آموزش گروهی به شیوه ی عقلانی–هیجانی–رفتاری بر کاهش بحران هویت و افزایش شادکامی نوجوانان خوابگاهی پسر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: دوره ی نوجوانی، مرحله ی مهم رشد و تکامل اجتماعی و روانی فرد به شمار می رود. بحران هویت در این دوره می تواند موجب مشکلات روانی در نوجوانان گردد. هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیرآموزش گروهی به شیوه ی عقلانی هیجانی-رفتاری بر کاهش بحران هویت و افزایش شادکامی دانش آموزان نوجوان خوابگاه های
شبانه روزی می باشد.
روش کار: جامعه ی آماری این کارآزمایی بالینی شامل تمام دانش آموزان نوجوان پسر خوابگاهی در شهرستان تربت حیدریه در فاصله ی زمانی سال تحصیلی 1391-1390 بودند. نمونه شامل 24 نفراز دانش آموزان نوجوان بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمون (12 نفر) و شاهد (12 نفر) قرار داده شدند.گروه آزمون، درمان عقلانی هیجانی-رفتاری را به مدت نه جلسه ی 90 دقیقه ای دریافت کرد و گروه شاهد، 8 جلسه آموزش
مهارت های زندگی را دریافت نمود. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه ی شادکامی آکسفورد و پرسش نامه ی هویت شخصی احمدی می باشد. داده ها با استفاده از آزمون تی مستقل و نرم افزار SPSS نسخه ی 12 تحلیل گردید.
یافته ها: آموزش گروهی به شیوه ی عقلانی-هیجانی-رفتاری در مقایسه با گروه شاهد به گونه ای معنی دار به کاهش بحران هویت (002/0=P) وافزایش شادکامی (001/0=P) منجر می شود.
نتیجه گیری: به نظر می رسد مولفه های آموزش گروهی با رویکرد عقلانی هیجانی-رفتاری مانند شناسایی و چالش با افکار غیر منطقی می تواند موجب کاهش بحران هویت و افزایش شادکامی شود.
رابطه بین عوامل جمعیت شناختی با ولع مصرف در وابستگان به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی نقش عوامل جمعیت شناختی مانند سن، وضعیت تأهل، میزان تحصیلات، سن شروع اعتیاد، مدت اعتیاد، هزینه ماهیانه مصرف مواد، سابقه زندانی شدن در شدت ولع مصرف در وابستگان به مواد انجام شد. روش: در این پژوهش توصیفی-مقطعی 195 نفر شرکت کننده مرد معتاد در شش گروه (کشیدن تریاک، استنشاق هروئین، کشیدن هروئین، تزریق هروئین، کشیدن مت آمفتامین، کشیدن کراک) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و پس از مصاحبه اولیه وارد بررسی شدند و به فرم ویژگی های جمعیت شناختی و پرسشنامه ولع مصرف لحظه ای فرانکن پاسخ دادند. شدت ولع مصرف افراد به وسیله آزمون کامپیوتری شاخص های تصویری سنجش ولع مصرف ارزیابی گردید. یافته ها : نتایج نشان داد که بین تحصیلات با ولع مصرف القائی، هزینه ماهیانه مصرف مواد با ولع مصرف القائی، و تحصیلات با ولع مصرف لحظه ای رابطه مثبت وجود دارد. نتیجه گیری : برخی عوامل جمعیت شناختی می توانند عوامل مهمی در پیش بینی میزان ولع مصرف فرد معتاد باشند که خود از ابعاد مورد توجه در فرایند درمان است.
رابطه رضایت از زندگی و عوامل برون گرایی شخصیت در آزمون های نئو وآیزنگ در دانشجویان رشته های مختلف دانشگاه های تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر بررسی تأثیر عوامل شخصیتی برون گرایی بر سطح رضایت از زندگی بوده است. نمونه مورد مطالعه شامل 224 نفر از دانشجویان دانشگاه تهران و الزهراء بودند. این دانشجویان به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند .برای جمع آوری داده ها از دو آزمون پنج عاملی نئو(فرم کوتاه) و شخصیت آیزنگ استفاده شد. این آزمون ها مؤلّفه های متفاوتی از برون گرایی را در بر دارند. برای سنجش متغیر رضایت از زندگی از پرسشنامه رضایت از زندگی داینر استفاده شد. نتایج حاصل نشان داد رابطه رضایت از زندگی با برون گرایی در آزمون نئو در سطح 1%α معنادار بود. اما در آزمون آیزنگ، رابطه رضایت از زندگی و برون گرایی معنادار نشد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد رضایت از زندگی با دو مقیاس هیجانات مثبت و فعالیت، از شاخص برون گرایی آزمون نئو، رابطه معنادار دارد. احتمالاً رضایت از زندگی با مفهوم کلی برون گرایی رابطه ندارد، اما بروز هیجانات مثبت چون شادی و فعالیت در بالا بردن سطح رضایت از زندگی افراد مؤثر است.