فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۶۱ تا ۴۸۰ مورد از کل ۱٬۷۵۳ مورد.
منبع:
روان شناسی سلامت سال هفتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۲۵)
133 - 145
حوزههای تخصصی:
مقدمه: نشانه های فیزیولوژیک استرس می تواند با تضعیف سیستم ایمنی بدن عامل مزاحمی در درمان بیماران سرطانی باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مواجهه درمانی روایتی بر بهبود شاخص های فیزیولوژیک استرس در زنان مبتلا به سرطان بود. روش: این مطالعه شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری را کلیه بیماران زن سرطانی تشکیل دادند که در تابستان 1395 در بخش خون و انکولوژی بیمارستان شهید مطهری فولاد شهر (اصفهان) تحت درمان بودند. 30 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (15نفر) و کنترل (15نفر) جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون از دستگاه بیوفیدبک استفاده شد. گروه آزمایش به مدت 6 جلسه به صورت گروهی مواجهه درمانی روایتی (NET) را دریافت کردند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس چند متغیره (مانکوا) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: تفاوت معنی داری بین میانگین نمرات پس آزمون دو گروه درمتغیرهای میزان تعریق پوست (002/0 >P )، درجه حرارت پوست (01/0 >P) ضربان قلب (001/0 >P) وجود دارد. نتیجه گیری: این نتایج نشان می دهد که روش مواجهه درمانی روایتی می تواند درمان مفیدی برای کاهش علایم فیزیولوژیک استرس در بیماران سرطانی باشد.
اثر بخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر تاب آوری، تنظیم هیجان و امید به زندگی در زنان مبتلا به دیابت نوع 2(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هفتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۲۸)
167 - 183
حوزههای تخصصی:
مقدمه این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر تاب آوری، تنظیم هیجان و امید به زندگی در زنان مبتلا به دیابت شهرستان خوانسار انجام شد.روش: طرح این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون بود.ازپرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) ، پرسشنامه تنظیم شناختی گارنفسکی، کرایج (2006) و پرسشنامه امیدواری میلر وپاور(1988) جهت گردآوری داده ها استفاده شد. با روش نمونه گیری هدفمند 30 نفر از زنان مبتلا به دیابت خوانسار انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. گروه آزمایش در طی 9 جلسه شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی را آموزش دید.یافته ها : نتایج پژوهش نشان داد که آموزش ذهن آگاهی بر بهبود امید به زندگی در زنان مبتلا به دیابت موثر نیست(05/0P>) ولی بر بهبود تاب آوری و تنظیم هیجان در زنان مبتلا به دیابت تاثیر معنا دار دارد(05/0P
مقایسه حمایت اجتماعی ادراک شده و خود- دلسوزی بین بیماران مبتلا به اسکلروز متعدد و افراد عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هفتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۲۵)
21 - 34
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مولتیپل اسکلروزیس بر روی وضعیت جسمانی و روانی بسیاری از بیماران تاثیر بسزایی دارد. هدف از مطالعه حاضر مقایسه حمایت اجتماعی ادراک شده و خود- دلسوزی بین بیماران مبتلا به اسکلروز چندگانه و افراد عادی بود. روش: طرح تحقیق مطالعه حاضر از نوع علی مقایسه ای بوده است. در این پژوهش تعداد 200 نفر از فرد مبتلا به اسکلروز چندگانه و 200 نفر فرد سالم به شیوه نمونه گیری دردسترس به عنوان نمونه های این پژوهش در سال 96-97 انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس چند وجهی حمایت اجتماعی ادراک شده و مقیاس خود- دلسوزی بود. داده ها با تحلیل واریانس چند متغیره تحلیل شد یافته ها: نتایج نشان داد که بین گروه بیماران مبتلا به اسکلروز چندگانه و افراد سالم از لحاظ حمایت اجتماعی ادراک شده و خود- دلسوزی تفاوت معنادار وجود دارد، نتیجه گیری: افراد مبتلا به بیماری اسکلروز چندگانه به از حمایت اجتماعی ادراک شده و خود- دلسوزی برای سازگاری بیشتر با بیماری استفاده می کنند.
Post coronary heart diseases depression: role of illness perception and copping strategies(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: Due to unpleasant consequences of depression in patients suffering from cardiac diseases, such as increase in mortality rate during the first year, especially after undergoing a surgery; this study addresses structural relationships between cognitive and behavioral variables including illness perception and coping strategies in predicting depression after undergoing Coronary Artery Bypass Grafting (CABG) and Percutaneous Coronary Intervention (PCI). Besides, one of the cognitive models for assessing psychological adaptation with chronic medical diseases was outlined for the first time. Method: The sample comprised 245 coronary patients confronted with the diagnosis for the first time, who had undergone PCI and CABG interventions. They were chosen and interviewed through convenience sampling following one month of initiating treatment process. For this purpose, Beck Depression Inventory for Primary Care (BDI-PC), Coping Inventory for Stressful Situations (CISS-21) and the short format of Disease Perception Questionnaire were administered. Data was analyzed using structural equations modeling (LISREL software). Results: findings indicated that applying emotion-focused coping strategies determined 40% of depression variance in these patients, whereas problem-focused strategies determined 4.5% of it and avoidant coping strategy didn’t have a significant role in depression. On the other hand, illness perception as a cognitive variable, could directly determine 26% of depression and 4.5% of it through emotion-focused strategies and 0.25% by means of problem-focused strategies. Also illness perception, could meaningfully determine 50% of emotion-focused coping variance, 7% of problem-focused variance and 8% of avoidance variance. Conclusion: Overall results of this study supported Leventhal’s theoretical model of self-regulation and verified the role of cognitive variables (illness perception) and behavioral ones (coping strategy) in emerging depression. Therefore it is recommended that much attention be drawn to the process of developing patient’s illness perception through personal or group trainings and if necessary, offering effective cognitive and behavioral treatments by practitioners.
نقش میانجی گر اندیشناکی خشم بر رابطه بین خشم و شدت درد در بیماران مبتلا به اختلال درد عضلانی- اسکلتی مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تجربه ی احساس خشم از شاخص های شرایط زندگی بیماران مبتلا به اختلالات درد مزمن عضلانی اسکلتی است. هدف اصلی از این مطالعه، بررسی نقش میانجی گر اندیشناکی خشم بر رابطه ی بین ابعاد خشم و شدت درد، در بیماران مبتلا به اختلال درد عضلانی اسکلتی مزمن بود. بدین منظور، نمونه ای 109 نفری از بیماران مبتلا به اختلال درد عضلانی اسکلتی مزمن، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها، مقیاس های شدت درد، خشم چندبعدی و اندیشناکی خشم اجرا شد. داده ها با استفاده از تحلیل همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی به روش بارون و کنی تحلیل شدند. نتایج نشان داد که خشم و همه ی ابعاد آن، به استثنای موقعیت های خشم برانگیز و خشم بیرونی، شدت درد را پیش بینی می کنند. خشم و همه ی ابعاد آن، اندیشناکی خشم را نیز پیش بینی کردند؛ به علاوه، نتایج نشان داد اندیشناکی خشم در رابطه ی بین خشم و شدت درد، به طور کامل نقش میانجی ایفا می کند. این رابطه ی میانجی، برای برخی از ابعاد خشم نیز تأیید شد؛ همچنین، نقش میانجی اندیشناکی خشم تنها برای ابعاد خشمی که دارای ماهیت ذ اتی و درونی بودند و با شدت درد رابطه ی معنادار داشتند، مانند انگیختگی خشم، نگرش خصمانه و خشم درونی، تأیید شد؛ اما برای ابعادی با ماهیت بیرونی و بدون ارتباط معنادار با شدت درد، مانند موقعیت های خشم انگیز و خشم بیرونی تأیید نشد. به طورکلی، اندیشناکی خشم سبب تشدید و تداوم آثار منفی خشم و درد در بیماران مبتلا به اختلال درد مزمن اسکلتی عضلاتی می شود.
ساخت و بررسی ویژگی های روان سنجی پرسشنامه جهت گیری هیجانی به رابطه جنسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۲۷)
100 - 112
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر، تدوین و بررسی ویژگی های روانسنجی پرسشنامه جهت گیری های هیجانی در رابطه جنسی می باشد. پژوهش حاضر به روش توصیفی با هدف تدوین و بررسی ویژگی های روان سنجی پرسشنامه جهت گیری هیجانی به رابطه جنسی بود. روش: جامعه آماری پژوهش حاضر زنان متاهل شهر بابل در سال 1396 بود. همچنین نمونه آماری شامل زنان متاهل مراجعه کننده به مراکز خصوصی مشاوره مامایی شهرستان بابل بود که از این میان تعداد 300 نفر به روش نمونه گیری غیر تصادفی در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه جهت گیری های هیجانی در رابطه جنسی علی آبادیان و حسن زاده (1396) بود. به منظور تحلیل داده ها از روش تحلیل عاملی تاییدی با استفاده از نرم افزارSmart PLS استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد شاخص های نیکویی برازندگی مدل اندازه گیری بارگذاری سه عامل پرسشنامه جهت گیری هیجانی در رابطه جنسی، مقادیر قابل قبولی را نشان دادند. نتیجه گیری: پرسشنامه جهت گیری هیجانی در رابطه جنسی می تواند به خانواده درمانگران و متخصصان حوزه سکس تراپی جهت سنجش ارزیابی جهت گیری های هیجانی افراد مورد استفاده قرار گیرد.
A Prediction Model of Cognitive Failures Based on Personality Dimensions and Lifestyle in the Elderly(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Background: The aim of the present study was to predict cognitive failures in the elderly based on personality dimensions and lifestyle and examine the mediating role of negative emotions as a model. Materials and Methods: This research is of correlation type and its statistical population included all the elderly in Tehran. In the present study, 150 elderly persons participated by convenience sampling method. Research instruments were cognitive failures, Eysenck Personality Inventory, lifestyle scale and Negative emotions. In order to analyze the data, the path analysis and stepwise regression analysis were used. Results: The results showed that personality dimensions and lifestyle can significantly and negatively predict emotions and cognitive failures and finally with respect to the proposed model, it was found that lifestyle and personality dimensions could significantly predict cognitive failures through the mediation negative emotions. Conclusions: The result obtained from this study can be used to identify the groups vulnerable to cognitive failures and make necessary recommendations to the experts to understand the causes and etiology, consultation and prevention of cognitive failures.
The Mediation Role of Physical Activity Level on Quality of Working Life and Memory Self-Efficacy Beliefs in Staff with Different Circadian Rhythms(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Background: This study aimed to compare quality of working life and memory self-efficacy beliefs in people with different circadian rhythms and physical activity levels. Materials and methods: The study took a causal-comparative method. Subjects consisted of 149 fixed and rotating shift employees, working in health enters and hospitals that were participated based on inclusion criteria. The subjects completed demographic, international physical activity, quality of working life and memory self-efficacy questionnaires. All data were analyzed using two-way ANOVA and Bonferroni post hoc test. Result:The results show that the quality of working life and memory self-efficacy are different in fixed and rotating shift employees at three levels of high, medium and low physical activity. Employees with fixed shift and high and medium physical activity level have higher quality of working life and memory self-efficacy than other employees. Moreover, quality of work life of fixed shift employees with medium and low physical activity is better than quality of working life of rotating shift employees with medium and low physical activity, and quality of working life of rotating shift employees with high physical activity levels were significantly better than quality of working life of rotating shift employees with medium and low levels of physical activity (PConclusion: Choosing active lifestyle is recommended to fixed and rotating hospital employees in order to avoid reduction of quality of working life and memory self-efficacy.
پیش بینی اضطراب سلامت بر پایه ی اجتناب تجربی و حساس بودن به علائم اضطراب در جمعیت غیر بالینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خودبیمارانگاری یا اضطراب سلامت اختلالی است که با اضطراب و ترس فراوان در مورد داشتن یک بیماری جدی مشخص می شود. هدف از پژوهش حاضر تعیین رابطه ی بین حساس بودن به علائم اضطراب و اجتناب تجربی با اضطراب سلامت بود. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی و جامعه ی آماری آن شامل کلیه ی دانشجویان دانشگاه ملایر بود که از میان آنان 388 نفر (138 نفر مرد و 250 نفر زن) بر اساس روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسش نامه حساس بودن به علائم اضطراب ، پرسش نامه پذیرش و عمل و فرم کوتاه پرسش نامه اضطراب سلامت استفاده شد . تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه به شیوه ی گام به گام انجام شد. نتایج تحلیل همبستگی پیرسون نشان داد که بین ابعاد حساس بودن به علائم اضطراب و اجتناب تجربی با اضطراب سلامت رابطه ی مثبت معنی داری وجود دارد. علاوه براین، نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نشان داد که اضطراب سلامت به ترتیب از طریق حساس بودن به علائم اضطراب و اجتناب تجربی قابل پیش بینی است. این متغیرها می توانند 24 درصد از پراکندگی های اضطراب سلامت را به صورت معنادار پیش بینی نمایند. بر این اساس، حساس بودن به علائم اضطراب و اجتناب تجربی توان پیش بینی اضطراب سلامت را داراد و می توان گفت که با کاهش حساس بودن به علائم اضطراب و اجتناب تجربی می توان اضطراب سلامت را کاهش داد.
ویژگی های روان سنجی پرسشنامه انگیزه های اقدام به خودکشی (IMSA)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هفتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۲۸)
83 - 112
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بررسی ویژگی های روانسجی پرسشنامه ای که انگیزه های اقدام به خودکشی را در همه نظریه های موردتوجه قرار داده باشد می تواند متناسب با نوع انگیزه بستری را برای ارزیابی، تشخیص و مداخله فراهم آورد. این پژوهش باهدف ویژگی های روان سنجی پرسشنامه انگیزه های اقدام به خودکشی (IMSA) انجام گرفت. روش: نمونه پژوهش شامل 250 نفر از افراد اقدام کننده به خودکشی بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل عامل اکتشافی 9 عامل را شناسایی کرد که درمجموع این 9 عامل 115/64 درصد از واریانس انگیزه برای اقدام به خودکشی را تبیین می کنند. نتایج تحلیل عامل تأییدی 43 گویه را در نه عامل تأیید کردند. آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه انگیزه برای اقدام به خودکشی 94/0 و برای عامل ناامیدی 83/0، درد ذهنی 75/0، عامل فرار 76/0، عامل فشار ادراک شده 68/0، حس تعلق کم 68/0، بی پروایی و نترسیدن 74/0، تأثیر بین فردی 72/0، جستجوی کمک و حل مسئله 75/0، تکانشوری 73/0 به دست آمد. نتیجه گیری: نسخه فارسی پرسشنامه انگیزه برای اقدام به خودکشی در افراد اقدام کننده، از خصوصیات روان سنجی قابل قبولی برخوردار است و می توان از آن به عنوان ابزاری معتبر برای هر دو هدف پژوهشی و بالینی زمانی که یک ارزیابی جامع از انگیزه های اقدام به خودکشی لازم است استفاده کرد.
مدل سازی دینامیکی اثربخشی درمان های شناختی رفتاری موج سوم و داروهای ضدافسردگی بر اختلال افسردگی اساسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه ی دوره های افسردگی اساسی و عوامل مؤثر بر آن ها، برای درک ماهیت این اختلال و تدوین راهبرد درمانی مؤثرتر، ضروری است. مدت زمان تقریبی دیرش یک دوره اختلال افسردگی اساسی به صورت متوسط بین 3 تا 12 ماه است؛ درحالی که این نسبت برای دوره های مزمن تا 24 ماه طول می کشد. هدف این پژوهش، مدل سازی دینامیکی نحوه ی تأثیر داروهای ضد افسردگی و درمان های شناختی رفتاری موج سوم، بر دوره های اختلال افسردگی، با استفاده از مدل دینامیکی مرتبه دوم بود. با استفاده از برنامه نویسی متلب و تغییر پارامترهای مدل، که هر کدام بیانگر یک عامل مؤثر در اختلال افسردگی است، نحوه ی تأثیر درمان ها، بر روی دوره های افسردگی بیماران، در بازه ی زمانی یک عمر طبیعی 64 ساله، مدل سازی شد. دوره های افسردگی اساسی، قبل و بعد از درمان با داروهای ضد افسردگی نظیر ایمی پرامین ویا معادل آن و درمان به روش تعهد و پذیرش مبتنی بر توجه آگاهی و رفتار درمانی دیالکتیکی، برای بیمارانی، که به مدت 14 هفته خدمات درمانی، دریافت کردند، به دست آمد. یافته ها نشان داد، برای بیشتر افراد دارای اختلال افسردگی اساسی، عود پس از بهبودی، پدیده ای رایج است. مدت زمان بهبودی از افسردگی، در شرایط عدم دریافت درمان، بیش از 144 ماه، با دریافت داروهای ضد افسردگی 71 ماه، با رفتاردرمانی دیالکتیکی 68 ماه، و برای ترکیب مداخله داروهای ضد افسردگی و رفتار درمانی دیالکتیکی 59 ماه، است. نتایج مدل سازی دینامیکی نشان داد، که ترکیب دو مداخله، روش تعهد و پذیرش همراه با رفتار درمانی دیالکتیکی و درمان دارویی، نتایج بهتری در درمان افسردگی و پیشگیری از عود دارد. این روش ترکیبی، در حدود 10 ماه، مدت زمان لازم برای بهبودی از افسردگی را کاهش می دهد.
نقش میانجیگری حمایت ادراک شده در پیش بینی درماندگی روانشناختی بر اساس کنترل هیجانی و سبک های مقابله ای در مادران کودکان مبتلا به تالاسمی.(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از انجام پژوهش حاضر مطالعه نقش میانجیگری حمایت اجتماعی ادراک شده در پیش بینی درماندگی روانشناختی بر اساس کنترل هیجانی و سبک های مقابله ای در مادران کودکان مبتلا به تالاسمی بود. روش:جامعه آماری پژوهش حاضر مادران کودکان مبتلا به تالاسمی شهر تهران بود که از بین آنها 200 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه پژوهش انتخاب گردیدند. یافته ها: شواهد پژوهش و نتایج حاصل از تحلیل عاملی تاییدی نشان داد که حمایت ادراک شده نقش میانجیگری در پیش بینی درماندگی روانشناختی بر اساس سبکهای مقابله ای را داشت اما نقش میانجیگری در پیش بینی درماندگی روانشناختی بر اساس کنترل هیجانی را نداشت. همچنین حمایت اجتماعی ادراک شده بر درماندگی روانشناختی اثر مستقیم معنادار داشته است که این اثر برابر 75/0-، برای کنترل هیجانی و سبک های مقابله ای این اثر برابر 36/0است. اثر مستقیم سبک های مقابله ای بر حمایت اجتماعی ادراک شده برابر 36/0 است. تنها متغیر کنترل هیجانی بر حمایت اجتماعی ادراک شده اثر مستقیم معنادار نداشته است. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت حمایت اجتماعی ادراک شده، کنترل هیجانی و سبکهای مقابله ای بر درماندگی روانشناختی مادران کودکان مبتلا به تالاسمی تاثیر داشته است. بنابراین آموزش این موارد می تواند به کاهش درماندگی مادران کودکان مبتلا به تالاسمی کمک کند.
مطالعه و مقایسه نارسایی هیجانی، تحمل آشفتگی و نشخوارخشم در زنان مبتلا به فشار خون و زنان سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر مطالعه و مقایسه نارسایی هیجانی، تحمل آشفتگی و نشخوار خشم در زنان مبتلا به فشار خون و زنان سالم می باشد روش: روش پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی از نوع علی- مقایسه ای است. جامعه آماری این پژوهش، شامل تمامی بیماران زن مبتلا به فشار خون مراجعه کننده به کلینک ها و مراکز درمانی شهر الشتر بودند. از این جامعه، 40 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و با 40 نفر از زنان سالم مورد مقایسه قرار گرفتند. جهت گردآوری داده ها از مقیاس های نارسایی هیجانی، تحمل آشفتگی و نشخوار خشم استفاده شد و داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس چند متغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که بین نارسایی هیجانی، تحمل آشفتگی و نشخوار خشم در زنان مبتلا به فشار خون و زنان سالم تفاوت معنا داری وجود دارد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که عوامل روان شناختی بر نشانه های بیماری فشار خون و کنترل آن تاثیر می گذارند. بنابراین در تدوین برنامه های درمانی توجه به این خصوصیات ضروری به نظر می رسد.
الگوی ساختاری روابط فضیلت های شخصیتی، اصالت شخصیت و اقدام برای رشد شخصی با کسب خرد در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش بررسی روابط ساختاری فضیلت های شخصیتی، اصالت شخصیت و اقدام برای رشد شخصی با کسب خرد در دانشجویان بود. بدین منظور با طرح یک مدل ساختاری فرضی که بیانگر شبکه ای از ارتباطات مستقیم و غیرمستقیم بین توانمندی های منش، اصالت شخصیت و اقدام برای رشد شخصی با میزان خرد بود، تعداد 200 نفر از دانشجویان دانشگاه اصفهان (101 نفر پسر و 99 نفر دختر) به شیوه نمونه گیری دردسترس، انتخاب و با مقیاس های خرد (آردلت، 2003)، ارزش های فعال در عمل- نسخه کوتاه 72سؤالی، اصالت شخصیت (وود و همکاران، 2008) و اقدام برای رشد شخصی (رابیتیشک،1998) ارزیابی شدند. تحلیل معادلات ساختاری نشان داد بین مؤلفه های فضایل و توانمندی های منش، اصالت شخصیت و اقدام برای رشد شخصی با میزان خرد در دانشجویان، رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. نتایج همچنین نشان داد که مؤلفه های فضیلت های شخصیتی، اصالت شخصیت و اقدام برای رشد شخصی روابط معناداری باهم دارند. یافته ها از برازندگی مناسب ساختار فرضی متغیرهای پژوهش حمایت کرد. یافته های پژوهش حاضر علاوه بر تلویحات کاربردی، چارچوب مفیدی را در شناسایی مؤلفه هایی در روند کسب و رشد خرد در دانشجویان فراهم می کند.
بررسی رابطه بین شادکامی و کمال گرایی در دانشجویان دختر و پسر مؤسسه آموزش عالی جهاد دانشگاهی خوزستان
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین شادکامی و کمال گرایی در دانشجویان دختر و پسر مؤسسه آموزش عالی جهاد دانشگاهی خوزستان بود. فرضیه اصلی عبارت بود از این که بین شادکامی و کمال گرایی دانشجویان دختر و پسر مؤسسه آموزش عالی جهاد دانشگاهی رابطه معناداری وجود دارد. آزمودنی های تحقیق شامل، 100 دانشجو (50 دختر و 50 پسر) بود به روش نمونه گیری تصادفی ساده از بین دانشجویان مؤسسه آموزش عالی جهاد دانشگاهی خوزستان انتخاب شدند. طرح پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است و برای سنجش متغیرها، از پرسشنامه شادکامی آکسفورد و مقیاس کمال گرایی APS به عنوان ابزار پژوهش استفاده شد. نتایج حاصل از روش ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین شادکامی و کمال گرایی رابطه معنی داری وجود دارد.
اثربخشی برنامه آموزش مروج سلامت بر استرس تحصیلی، مهارت های زندگی و رفتارهای پرخطر در دانش آموزان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و اهداف:برنامه آموزش مروج سلامت در مدارس به منظور پیشگیری از سوءمصرف مواد، افزایش مهارت های تحصیلی، بروز رفتارهای پرخطر و کاهش اختلالات روانی در حال اجرا است. بنابراین هدف از انجام پژوهش حاضر، اثربخشی برنامه آموزش مروج سلامت بر استرس تحصیلی، مهارت های زندگی و رفتارهای پرخطر در دانش آموزان بود.
مقایسه اثربخشی روشهای درمانگری بیوفیدبک و کگل در ارتقاء کیفیت زندگی زنان مبتلا به بی اختیاری ادراری فوریتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی روشهای درمانگری بیوفیدبک و کگل بر روی ارتقاء کیفیت زندگی در زنان مبتلا به بی اختیاری ادرار فوریتی بود.روش: در یک طرح شبه آزمایشی 45 بیمار زن مبتلا به بی اختیاری ادرار فوریتی مراجعه کننده به مرکز علوم اعصاب آتیه از مهر تا بهمن 1393 با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند و در یکی از گروه های آزمایش و کنترل قرار گرفتند. بیماران در گروه بیوفیدبک 2 روز در هفته به مدت 5 جلسه 40 دقیقه الکترومایوگرافی بیوفیدبک را دریافت کردند. در گروه تمرینات کگل بیماران هر روز دوبار مجموعاً به مدت 30 دقیقه در طی 8 هفته تمرینات کگل را انجام دادند. بیماران از طریق پرسشنامه سنجش کیفیت زندگی در افراد مبتلا به بی اختیاری ادرار ( I-QOL) در قبل و در بعد از درمان ارزیابی شدند و در نهایت داده ها به کمک روش آماری مانکوا تحلیل شدند.یافته ها: درمان بیوفیدبک باعث تغییرات معناداری در ارتقاء کیفیت زندگی زنان مبتلا به بی اختیاری ادرار فوریتی گردید (0001/0> P). تمرینات کگل باعث تغییرات معناداری در کیفیت زندگی بیماران مبتلا به بی اختیاری فوریتی نگردید (9/0 P
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر شخصیت سنخ D و پیروی از درمان در بیماران کرونر قلبی: نقش تعدیل کننده حافظه کاری و حافظه آینده نگر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ششم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۲۴)
138 - 161
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف مطالعه حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر شخصیت سنخ D و پیروی از درمان در بیماران کرونر قلبی با نقش تعدیل کننده حافظه کاری و حافظه آینده نگر بود. روش: این پژوهش به شکل تجربی به شیوه تک آزمودنی با کنترل خط پایه چندگانه همزمان و با پیگیری 6 هفته ای اجرا شد. 5 نفر مرد مبتلا به بیماری قلبی به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. اثربخشی پروتکل درمانی طی3 مرحله( خط پایه، درمان 6جلسه و پیگیری 6 هفته ای) با استفاده از پرسشنامه شخصیت سنخ D، پرسشنامه ی حافظه ی آینده نگر ذهنی(PMQ)، آزمون حافظه کاری وکسلر،پرسشنامه پیروی ازدرمان(MMAS-8) مورد بررسی قرار گرفت. داده ها به روش ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا(RCI) و فرمول درصد بهبودی تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان دادند که تأثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش شخصیت سنخD، افزایش حافظه کاری، آینده نگر و پیروی از درمان پزشکی بیماران قلبی از نظر آماری( در سطح 05/0>P) و بالینی معنادار است. نتیجه گیری: درمان مبتنی بر پذیرش در کاهش شخصیت سنخD، افزایش حافظه کاری، آینده نگر و پیروی از درمان پزشکی فراگیر مؤثر است.واژه های کلیدی: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، شخصیت سنخD، حافظه کاری، حافظه آینده نگر ، پیروی از درمان.
کاربرد توانبخشی شناختی برای انواع اختلالات روانی
حوزههای تخصصی:
هدف توان بخشی بازگرداندن تمامی کارکردهای جسمانی، روانی و اجتماعی آسیب دیده ناشی از بیماری هاست و منظور از توانبخشی شناختی یا نوروسایکولوژیک مجموعه ای از روش ها یا راهبردهای مداخله ای است که به منظور توانمندسازی درمان-جویان یا بیماران روانپزشکی و خانواده های آنها صورت می گیرد. در این مقاله پس از معرفی دقیق توانبخشی شناختی، تاریخچه و انواع نظریه های موجود در این حیطه ارائه شده و سپس به مرور مطالعاتی پرداخته شده است که اخیراً از روش های توانبخشی شناختی در نمونه های مختلف بیماران و انواع اختلالات استفاده کرده اند و موثر بودن این روش های مداخله ای را گزارش نموده اند.
اثربخشی روان درمانی مثبت گرا بر تصویر بدنی، امید به زندگی و شادکامی در زنان با تجربه جراحی پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ششم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۲۴)
180 - 195
حوزههای تخصصی:
مقدمه: جراحی برای درمان سرطان پستان از رایج ترین درمان هاست. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی روان درمانی مثبت گرا بر تصویر بدنی، امید به زندگی و شادکامی در زنان با تجربه جراحی پستان انجام گرفته است. روش: این پژوهش، یک مطالعه نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش زنان مبتلا به سرطان پستان شهر تهران با تجربه جراحی پستان بود. در این پژوهش 30 بیمار شرکت داشتند که نمونه گیری به صورت داوطلبانه انجام شد و شرکت کنندگان به طور تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و گواه گمارده شدند. گروه آزمایش به مدت 6 جلسه 90 دقیقه ای تحت روان درمانی مثبت گرا قرار گرفت در حالی که برای گروه گواه مداخله ای انجام نشد. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های روابط چند بعدی بدن- خود (1990)، امیدواری اسنایدر (1991) و شادکامی آکسفورد (1989) استفاده شد. یافته ها: تجزیه و تحلیل داده ها بوسیله تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که روان درمانی مثبت گرا تأثیر مثبت معناداری بر امید به زندگی و شادکامی زنان با تجربه جراحی پستان دارد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج بدست آمده، استفاده از روان درمانی مثبت گرا در فرآیند درمان زنان با تجربه جراحی پستان توصیه می گردد.