فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴۱ تا ۴۶۰ مورد از کل ۱٬۷۵۳ مورد.
منبع:
روان شناسی سلامت سال هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۲۷)
81 - 99
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ناباروری به عنوان یک بحران روانی، استرس زیادی را بر زوج های نابارور وارد کرده و بر جنبه های گوناگون زندگی آنها تأثیر می گذارد.هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان پذیرش و تعهد با درمان مصون سازی در برابر استرس بر سرمایه روان شناختی زنان نابارور است. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان نابارور جزیره کیش بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 45 نفر از آنان در دو گروه آزمایش (هر گروه 15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. گروه های آزمایش تحت آموزش درمان پذیرش و تعهد (9 جلسه 90 دقیقه ای) و مصون سازی در برابر استرس (10 جلسه 90 دقیقه ای) قرار گرفتند؛ اما گروه کنترل هیچ گونه درمانی دریافت نکردند. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه سرمایه روان شناختی لوتانز و همکاران (2007) استفاده شد. تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار SPSS-v22 در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس) انجام پذیرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که هر دو مداخله به کار رفته در این پژوهش می توانند سرمایه روان شناختی و مؤلفه های آن (امید، خوش بینی، خودکارآمدی و تاب آوری) را در زنان نابارور بهبود بخشند (p
پیش بینی سلامت بدنی بر اساس فشارزاهای تحصیلی و سبک های شوخ طبعی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هفتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۲۶)
117 - 131
حوزههای تخصصی:
مقدمه: از آنجایی که عوامل مرتبط با سلامت بدنی همواره مورد توجه پژوهشگران است لذا در تحقیق حاضر، پیش بینی سلامت بدنی بر اساس فشارزاهای تحصیلی و سبک های شوخ طبعی در دانشجویان مورد بررسی قرارگرفت. روش : دانشجویان دانشگاه پیام نور اهواز جامعه آماری تحقیق را تشکیل داده اند که از بین آن ها 259 نفر (200 دختر و 59 پسر) به شیوه نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. طرح تحقیق همبستگی است. برای جمع آوری داده های تحقیق، از پرسش نامه فشارزاهای تحصیلی، سبک های شوخ طبعی و سلامت بدنی محقق ساخته (1396) استفاده شد. تحلیل داده ها از طریق نرم افزار آماری Spss و از طریق آمار توصیفی و استنباطی صورت گرفت. یافته ها : نتایج تحقیق نشان داد فشارزاهای تحصیلی، سبک های شوخ طبعی پیوند دهنده، خود افزایشی و شوخ طبعی پرخاشگرانه با سلامت بدنی همبستگی منفی و بین سبک شوخ طبعی خود کاهنده با سلامت بدنی رابطه مثبت وجود دارد. تحلیل رگرسیون نشان داد فشارزاهای تحصیلی و سبک های شوخ طبعی به استثنای سبک شوخ طبعی پیوند دهنده، توانستند متغیر سلامت بدنی را پیش بینی کنند. نتیجه گیری: تحقیق نشان داد به منظور کاهش بیماری های جسمانی، بایستی فشارزاهای تحصیلی دانشجویان و طرق مقابله با آنها را شناسایی نمود و هم سبک های شوخ طبعی را توسعه داد.
مقایسه ویژگی های شخصیت و ادراک کنترل اضطراب در افراد با و بدون پسوریازیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پسو ریازیس، بیماری مزمن و التهابی پوستی است که عوامل روان شناختی در ایجاد و تداوم آن دخالت دارند. این پژوهش با هدف مقایسه ی ویژگی های شخصیتی و ادراک کنترل اضطراب در افراد با و بدون پسوریازیس انجام شد. طرح پژوهشی علّی مقایسه ای بود و با نمونه گیری در دسترس، تعداد 260 نفر انتخاب و در دو گروه با و بدون پسوریازیس جایگزین شدند. تمامی شرکت کنندگان به پرسش نامه های پنج عاملی نئو، ادراک کنترل اضطراب و اطلاعات جمعیت شناختی پاسخ دادند. یافته ها نشان داد در ویژگی شخصیتی گشودگی به تجربه، نمره ی افراد با پسوریازیس، از گروه عادی کمتر است؛ ولی در دیگر ویژگی های شخصیتی، تفاوت معنی داری مشاهده نشد. از لحاظ ادراک کنترل اضطراب در همه ی خرده مقیاس ها، تفاوت دو گروه معنی دار بود و نمره ی افراد با پسوریازیس کمتر بود. بر این اساس به نظر می رسد سوگیری در ادراک کنترل اضطراب و گشودگی به تجربه در شکل گیری و تداوم پسوریازیس نقش جدی داشته باشند .
اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر شرم درونی وعزت نفس جنسی زنان مبتلا به سرطان پستان پس از جراحی ماستکتومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هفتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۲۸)
184 - 199
حوزههای تخصصی:
مقدمه: جراحی ماستکتومی رکن اساسی درمان در مبتلایان به سرطان پستان می باشد که می تواند موجب آسیب به زندگی زنانشویی گردد. بر این اساس هدف پژوهش حاضر اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر شرم درونی وعزت نفس جنسی زنان مبتلا به سرطان پستان پس از جراحی ماستکتومی بود. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش زنان ساکن شهر بهشهر مبتلا به سرطان پستان پس از جراحی ماستکتومی که در کلینیک های تخصصی بهشهر و ساری در سال 1397 تحت درمان بودند. با روش نمونه گیری در دسترس 30 نفراز زنان با رعایت معیارهای ورود و خروج به مطالعه به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل گمارده شدند.گروه آزمایش در معرض درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در ده جلسه نود دقیقه ای قرار گرفتند اما گروه کنترل درمانی را دریافت نکردند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های استاندارد شرم درونی شده کوک(2011) و عرت نفس جنسی زنان اسچوارز(1996) استفاده شد.داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS21 و تحلیل کواریانس چندمتغیری مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایح تحلیل کواریانس چندمتغیری نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر برخی مولفه های شرم درونی شده از جمله کمرویی و عزت نفس تاثیر مثبت داشته است.همچنین این مداخله بر برخی مولفه های عرت نفس جنسی مثل تجربه و مهارت، جذابیت، کنترل، قضاوت اخلاقی و انطباق اثر مثبت داشته است. نتیجه گیری: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد باعث افزایش عزت نفس جنسی و کاهش شرم درونی شده است. استفاده از این مداخله در بهبود سلامت روانی در زنان مبتلا به سرطان پستان پس از جراحی ماستکتومی پیشنهاد می شود
تاثیر فرهنگ بر تجربه عواطف، استرس، صفات شخصیت و سلامت روان: یافته های حاصل از مطالعات بین فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرهنگ به صورت های مختلفی روی پدیده های روان شناختی اثرگذار است. در این مقاله، ابتدا چهارچوبی کلی برای بررسی رابطه فرهنگ و شخصیت ارائه شده است، سپس گزارش چهار مطالعه بین فرهنگی در این چهارچوب ارائه شده است. به نظر می رسد فرهنگ ایرانی روی طبقه بندی صفات شخصیت و فرایندهای روانشناختی موثر در مقابله با استرس و سلامت روانی اثرگذار است. رابطه عواطف مثبت و منفی با سلامت روانی در فرهنگ ایرانی با فرهنگ سوئدی متفاوت است. در فرهنگ ایرانی، عواطف مثبت و منفی به یک میزان روی سلامت روانی اثرگذارند؛ ولی در فرهنگ سوئدی عواطف مثبت نقش بیشتری روی سلامت روانی دارد. دانشجویان ایرانی برای مقابله با استرس بیشتر از فرایندهای اولیه و دانشجویان سوئدی از فرایندهای ثانویه استفاده میکنند ولی استرس تحصیلی در دانشجویان ایرانی کمتر از دانشجویان سوئدی است. می توان نتیجه گیری کرد که ویژگی های شخصیتی، تجربه استرس و مقابله با استرس در دو فرهنگ ایران و سوئد به رغم شباهت کلی، یک سری تفاوت ها نیز دارد. از این روی سیاست گذاری ها در سطح عمومی و تدوین برنامه های تغییر رفتار در سطح هر کشور باید متاثر از شباهت ها و تفاوت های فرهنگی باشد
Effectiveness of Cognitive Therapy on Emotional Distress and Stress Coping Strategies in Patients with Multiple Sclerosis(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The present study was conducted to evaluate the effectiveness of cognitive therapy on emotional distress and stress coping strategies in patients with Multiple Sclerosis. The design of study was semi-experimental with pre and post-test, with a control group. The participants were 30 patients with Multiple Sclerosis living in Tehran who were randomly assigned in the experimental and control groups. The data was gathered by Stress Coping Strategies Questionnaire, and Depression, Anxiety, and Stress Scale. The experimental group participated in 12 sessions of cognitive therapy, while the control group received no help. Results of Multivariate Covariance Analysis confirmed the effectiveness of cognitive therapy on improvement of anxiety, depression, and stress coping strategies in patients suffering MS (P
Questions of Self-regulation and Affect: Affectivity, Locomotion, Assessment, and Psychological Well-Being(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Background: The affectivity system is a complex dynamic system, thus, it needs to be seen as a whole-system unit that is best studied by analyzing four profiles: self-destructive (low positive affect, high negative affect), low affective (low positive affect, low negative affect), high affective (high positive affect, high negative affect), and self-fulfilling (high positive affect, low negative affect). Our purpose was to examine individual differences in psychological well-being and self-regulatory strategies (assessment/locomotion). Additionally, we investigated if the effect of psychological well-being on self-regulatory strategies was moderated by the individual’s type of profile. Method: Participants (N = 567) answered the Positive Affect Negative Affect Schedule, Ryff’s Scales of Psychological Well-being, and the Regulatory Mode Questionnaire. We conducted a Multivariate Analysis of Variance using age as covariate and Structural Equation Modeling in a multi-group for moderation analysis. Result: Individuals with a self-fulfilling profile scored highest in all psychological well-being constructs and locomotion and lowest in assessment. Nevertheless, matched comparisons showed that increases in certain psychological resources might lead to profile changes. Moreover, while some psychological well-being constructs (e.g., self-acceptance) had an effect of self-regulatory mode independently of the individual’s profile, other constructs’ (e.g., personal growth) effect on self-regulation was moderated by the person’s unique type of profile. Conclusions: Although only theoretical, these results give an idea of how leaps/changes might be extreme (i.e., from one profile at the extreme of the model to the other extreme), while other might be serial (i.e., from one profile to another depending on matching affective dimensions).
The Effect of Coping Therapy on Immunological Indicators in Patients with Coronary Heart Disease(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The studies since the second half of the 20th century have revealed the effect of stress on the heart and vessels with mediating neurological indicators and techniques of dysfunctional coping techniques. They also have shown that stress management and the improvement of coping techniques improve the indicators. The present study examined the appraisal of the effect of coping-therapy on cortisol, Interleukin 6 (IL-6) and Interleukin 1β (IL-1β) in comparison with the control group. The study was a quasi-experimental research with pre-test and post-test design conducted on 44 patients (randomly assigned into two experimental and control groups) suffering from coronary heart disease who were hospitalized in Shahid Rajaei Heart Hospital in Tehran in 2011. The experimental group was treated with coping-therapy, and the immunological indicators of both groups were measured using ELISA at the beginning, the fourth, the eighth, (immediately after the end of treatment), the tenth, and the fourteenth weeks. The collected data were analyzed using repeated measures ANOVA by SPSS version 17. The gender and education of the sample was controlled statistically. The results revealed that coping-therapy could significantly decrease cortisol, IL-6, IL-1β from the eighth to the end of the fourteenth week (follow-up). Considering the cognitive limitations of the present study, one can conclude that coping-therapy may decrease the negative effects of stress on immunological indicators through improving dysfunctional techniques to effective ones, and in this way, reveal the positive effects on health.
مقایسه ادراک درد و ناگویی خلقی در بیماران آرتریت روماتوئید، تب فامیلی مدیترانه ای و افراد سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه ادراک درد و ناگویی خلقی در بیماران آرتریت روماتوئید، تب فامیلی مدیترانه ای و افراد سالم انجام شد. روش پژوهش از نوع علی-مقایسه ای و جامعه آماری پژوهش را تمامی بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید، تب فامیلی مدیترانه ای و افراد سالم شهر اردبیل در سال 1396 تشکیل دادند. روش نمونه گیری به صورت در دسترس بود و با استفاده از این روش تعداد 40 نفر از بیماران آرتریت روماتوئید، تب فامیلی مدیترانه ای و افراد سالم، در مجموع 120 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. جمع آوری داده ها در پژوهش حاضر با استفاده از پرسشنامه درد مک گیل و مقیاس ناگویی خلقی تورنتو انجام شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از آزمون تحلیل واریانس چند متغیره و آزمون تعقیبی استفاده شد. نتایج نشان داد ناگویی خلقی و ادراک درد به طور معناداری در بیماران آرتریت روماتوئید، تب فامیلی مدیترانه ای و افراد سالم تفاوت معناداری دارد. شدت ادراک درد در بیماران آرتریت روماتوئید بیشتر از تب فامیلی مدیترانه ای است. بر این اساس می توان نتیجه گرفت اختلال در ناگویی خلقی و ادراک درد در بیماران آرتریت روماتوئید و تب فامیلی مدیترانه ای می تواند در تشدید این اختلال ها یا فرآیند درمان شان اثرگذار باشد.
نقش طرحواره های جنسی با میانجی گری سبک انصاف در پیش بینی اختلال درد جنسی: بررسی مدل معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۲۷)
169 - 190
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این پژوهش به منظور بررسی رابطه بین طرحواره های جنسی و اختلال درد جنسی با میانجیگری سبک های تبادل اجتماعی صورت گرفت. روش: جامعه آماری شامل کلیه زنان مراجعه کننده به کلینیک های جنسی شهر تهران بود که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای 220 نفر از زنان واجد شرایط انتخاب شدند. در پژوهش حاضر از مقیاس طرحواره های جنسی اندرسن و سیرووانسکی (1994)، ابزار زنانه چندوجهی اختلال دخول واژینال مولائی نژاد و همکاران (2014) و پرسشنامه تبادل اجتماعی لیمبن و همکاران (2011) به عنوان ابزار استفاده گردید. ارزیابی الگوی پیشنهادی از طریق الگویابی معادلات ساختاری (SEM) و با استفاده از نرم افزار لیزرل انجام شد. روابط واسطه ای در الگوی پیشنهادی نیز با استفاده از روش بوت استرپ آزموده شدند. یافته ها: نتایج مدل یابی معادلات ساختاری حاکی از برازش نسبی مدل بود و نشان داد طرحواره جنسی پرشور-رمانتیک و طرحواره جنسی خجالتی – محتاط با میانجیگری سبک انصاف اثر غیرمستقیم بر اختلال درد جنسی دارد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج، جهت بهبود اختلال درد جنسی باید به سبک های تبادل اجتماعی به خصوص سبک انصاف توجه کرد. آموزش و مداخله بر اساس تئوری تبادل اجتماعی جهت کاهش مشکلات جنسی زنان مبتلا به اختلال درد جنسی به درمانگران حوزه سلامت جنسی یشنهاد می شود
نقش اضطراب و افسردگی در ارزیابی موفقیت جراحی اسلیو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در میان عوامل ارزیابی موفقیت جراحی چاقی اسلیو معده، عوامل روانشناختی به دلیل برداشت شخصی فرد از موفقیت درمان، اهمیت ویژه ای دارند. در این پژوهش نقش اضطراب و افسردگی به عنوان دو اختلال شایع در افراد اقدام کننده به جراحی اسلیو در ارزیابی موفقیت جراحی بررسی می شود. روش: پژوهش حاضر از روش پدیدارشناسی برای مطالعه ی کیفی تجربه زیسته ی افراد اقدام کننده به جراحی اسلیو استفاده کرده است. 20 نفر با روش همگون و به صورت هدفمند از میان افراد موفق و ناموفق در کاهش وزن که یک سال از جراحی اسلیو آنها گذشته بود، به عنوان نمونه انتخاب شدند. یافته ها: یافته ها نشان می دهد که اضطراب و افسردگی قبل از جراحی بیشتر متمرکز بر بدکارکردی های روانی یا کارکردهای اجتماعی و نقص به وجود آمده بخاطر اضافه وزن می باشد، اما اهمیت اضطراب و افسردگی پس از انجام جراحی بیشتر به علت نقایص یا بدکارکردی های مقطعی پس از جراحی نظیر ریزش مو، بی حالی، پرخوابی و غیره به وجود آمده است. نتیجه گیری: اضطراب و افسردگی نقش مهمی در استنباط موفقیت جراحی و بازخوردی احساسی در مورد مفید بودن جراحی دارند. اگر جراحی ناراحتی های مربوط به چاقی را رفع کند، عوارض کمتری داشته باشد، فرد بتواند از دستورات پزشک پس از جراحی پیروی کند و بازگشت وزن نداشته باشد، آنگاه احساس اضطراب و افسردگی فرد کاهش می یابد و احساس مثبتی در مورد نتیجه جراحی دارد.
مطالعه پدیدارشناسانه تجربه هیجان خشم در افراد با اختلال وسواس اجباری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آشفتگی هیجانی به عنوان یک ویژگی مرکزی آسیب شناسی در اختلال های گوناگون به ویژه اختلال وسواس اجباری مطرح است. خشم یکی از این هیجان های اصلی است که کمتر مورد توجه قرار گرفته و همین یافته های اندک نیز تناقض های متعدد و آشفتگی زیادی دارند. بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی تجربه زیسته خشم در این افراد صورت گرفت. این پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناسی بود. شرکت کنندگان 29 نفر از افراد مبتلا به اختلال وسواس اجباری بودند که به روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند. جمع آوری اطلاعات نیز از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته، مصاحبه روایتی و تصویرسازی ذهنی صورت گرفت. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از اصول تحلیل تفسیری پدیدارشناختی استفاده شد. نتایج پژوهش شامل 7 مضمون بود. مضامین شامل کنترل گری، نفرت، کینه، درماندگی، هم آمیزی خشم – نفرت، ناراحتی و کنترل ناپذیری بودند. نتایج نشان می دهند تجربه هیجان خشم در اختلال وسواس اجباری دارای طیف گسترده ای است که می تواند نشانگر ناهمگونی این اختلال نیز باشد. از آن جا که دو مضمون اصلی مربوط به تجربه نفرت بود یافته ها بیانگر نقش کلیدی نفرت در این اختلال هستند. رابطه بین خشم و نفرت را نیز می توان دقیق تر در این اختلال مورد بررسی قرار داد. اما ارتباط هرکدام از مضامین با برخی از ویژگی های این اختلال می تواند مطالعات را به سمت تقسیم بندی دیگری برحسب کیفیت تجربه هیجانی نیز سوق دهد. به این معنی که تجربه های هیجانی بارز و اختصاصی در هر دسته می تواند دلالت بر آسیب شناسی متفاوت و در نتیجه رویکرد درمانی متفاوت برای درمان اختلال داشته باشد. علاوه بر این مقایسه معنای تجربه خشم و دیگر هیجان های اصلی با اختلال های اضطرابی و اختلال های طیف وسواس نیز می تواند در شناخت و متمایز سازی این اختلال از سایر اختلالات موثر باشد.
نقش واسطه ای تاب آوری روان شناختی در رابطه ارزیابی های شناختی و حمایت اجتماعی ادراک شده با بهزیستی هیجانی و رفتارهای سلامت در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هفتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۲۶)
75 - 100
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف آزمون نقش واسطه ای تاب آوری روان شناختی در رابطه فرایندهای ارزیابی شناختی و حمایت اجتماعی ادراک شده با رفتارهای سلامت و بهزیستی هیجانی انجام شد. روش: 409 نوجوان پسر به مقیاس چندبُعدی حمایت اجتماعی ادراک شده (MSPSS)، نسخه تجدید نظر شده مقیاس ارزیابی تنیدگی (SAM-R)، مقیاس تاب آوری نوجوان (ARS)، نیمرخ سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت نسخه تجدید نظر شده دوم (HPLP-II) و فهرست عواطف مثبت و منفی (PANAS) پاسخ دادند. در مطالعه همبستگی حاضر، به منظور آزمون روابط ساختاری در مدل مفروض، از روش آماری مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که الگوی مفروض واسطه مندی کامل تاب آوری روان شناختی در رابطه فرایندهای ارزیابی شناختی و حمایت اجتماعی ادراک شده با رفتارهای سبک زندگی سالم و بهزیستی هیجانی با داده ها برازش مطلوبی داشت. علاوه بر این، نتایج نشان داد که در مدل مفروض، تمامی وزن های رگرسیونی از لحاظ آماری معنادار بودند و در این مدل به ترتیب 25، 12 و 11 درصد از پراکندگی نمرات رفتارهای سلامت، عاطفه مثبت و عاطفه منفی از طریق متغیر مکنون تاب آوری روان شناختی تبیین شد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که بخشی از پراکندگی مشترک بین دوایر مفهومی ارزیابی های شناختی و حمایت اجتماعی ادراک شده با رفتارهای سلامت و بهزیستی هیجانی از طریق تاب آوری روان شناختی قابل تبیین است.
اثربخشی رویکرد شناختی رفتاری بر استحکام ایگو و الگوهای ارتباطی زنان متاهل مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۲۷)
49 - 61
حوزههای تخصصی:
مقدمه: زنان به عنوان هسته اصلی خانواده، نقش مهمی دارند، سلامت و بیماری آن ها به طور مستقیم سلامت کل خانواده و جامعه را تحت تاثیر قرار می دهد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر رویکرد شناختی رفتاری بر استحکام ایگو و الگوهای ارتباطی زنان مبتلا به سرطان پستان انجام شد. روش: طرح پژوهشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش کلیه زنان متاهل۴۰ تا ۶۰ ساله مبتلا به سرطان پستان مراجعه کننده به سه بیمارستان شهر تبریز بود که از میان آنها 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسشنامه استحکام ایگو (PIES) و پرسشنامه الگو های ارتباطی کریستنسن و سالاوی (CPQ) بود و داده ها از طریق تحلیل کوواریانس تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که تفاوت بین دو گروه آزمایش و کنترل در استحکام ایگو (01/0P
تأثیر روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده به شیوه گروهی بر عملکرد جنسی و ابراز گری هیجانی زنان مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هفتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۲۸)
131 - 150
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف بررسی تأثیر روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده به شیوه گروهی بر ابرازگری هیجانی و عملکرد جنسی زنان مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس انجام شد. روش: مطالعه حاضر یک پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. از بین بیماران زن مبتلا به ام اس مراجعه کننده به کلینیک جامع ام اس شهر کرمانشاه در سال 1396، 28 نفر به صورت نمونه گیری هدفمند و از طریق مصاحبه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. از پرسشنامه های ابرازگری هیجانی کینگ و امونز (1990) و عملکرد جنسی زنان روزن و همکاران (2000) در پیش آزمون و پس آزمون برای جمع آوری اطلاعات استفاده شد. مداخله روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده برای گروه آزمایش به صورت گروهی، هفته ای 2 بار در 20 جلسه 60 دقیقه ای اجرا شد؛ گروه کنترل به مدت دو ماه در لیست انتظار قرار گرفت. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون کوواریانس چندمتغیره به کمک نرم افزار SPSS نسخه 23 استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل بر روی نمرات پیش آزمون و پس آزمون نشان داد که پس از تعدیل نمرات پیش آزمون بین 2 گروه آزمایش و کنترل در متغیرهای عملکرد جنسی (05/0P
الگوهای شخصیت طبیعی و کژکار در بیمار با سرطان خون: یک مورد پژوهی بالینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرطان می تواند زمینه ساز مشکلات روانی متعددی باشد. تاکنون در اغلب پژوهش های حوزه روانشناسی سلامت، به رخدادهای بعد از ابتلا به سرطان پرداخته شده است؛ اما پژوهش حاضر با هدف فهم فرایندهای طبیعی و کژکار شخصیتی که احتمالاً در سرطان نقش دارند، انجام شده است. این پژوهش با روش مورد پژوهی بالینی براساس الگوی زیستی روانی اجتماعی سلامت و مدل پویشی از شخصیت انجام شده است. با استفاده از آزمون ارزیابی شدلر و وستن یا آزمون سوآپ ( SWAP )، شخصیت بیمار و الگوهای شخصیتی طبیعی و کژکار احتمالی اثرگذار در سرطان در بیمار ارزیابی شده است. نتایج آزمون سواپ با نیمرخ ویژگی های طبیعی و کژکار شخصیتی این بیمار همخوان بود. به عبارتی دیگر، الگوی اختلال شخصیت وسواسی- اجباری، و اختلال شخصیت وابسته در این بیمار با خودشناسی پایین، خودشیفتگی بالا، ماکیاولیسم پایین، ضد اجتماعی پایین، ارزش خود پایین، ساختارگرایی بالا، سرکوب بالا، بهوشیاری و شفقت خود پایین و جامعه پسندی بالا هماهنگ بود. یافته های این پژوهش مدلی جدید از ویژگی های شخصیتی همبسته با سرطان خون ارائه داده است. شناسایی وبرنامه ریزی برای مدیریت اثرات این ویژگی های شخصیتی می تواند غنای برنامه های رواندرمانی را برای بیماران با سرطان خون بالا ببرد و راهبردهای روانشناختی را برای افزایش متابعت درمانی در این گروه از افراد به دست دهد.
نگرش و عملکرد معلمان ورزش مقطع ابتدایی در ارتباط با چاقی: مطالعه ای با رویکرد نظریه ی گفتمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تحلیل نگرش و عملکرد معلمین ورزش مقطع ابتدایی در ارتباط با چاقی، با رویکرد نظریه گفتمان است. سوال این است که پیام ها، نشانه ها، گفتگوها و برخوردهای کلاسی با محوریت معلم، زمینه ایجاد چه دیدگاهی نسبت به چاقی فراهم می کند و چگونه باورهای چاقی را در تجربیات کلاسی تقویت یا تضعیف می کند؟ تاثیر یک گفتمان تولید و تقویت شده در فضای کلاس تربیت بدنی به احتمال زیاد بر مراحل زندگی ورزشی دانش آموزان چاق، حس مطلوب نسبت به جسم خود، باید ها و نبایدها، قصدهای کوتاه مدت و دراز مدت تمرین، تعریف از ورزش در زندگی روزمره و عادات ورزشی تاثیر گذار است. داده ها با استفاده از مشاهدات کلاسی و مصاحبه با معلمان جمع آوری گردید و تحلیل ها بر اساس توصیف مفاهیم به کار رفته در نظریه گفتمان لاکلا و موف(1985) انجام گردید. نتایج نشان داد که دو رویکرد ایجاد ترس از چاقی و رویکرد مسئولیت سلامت(هلسیزم)، در ارتباط با چاقی در کلاس های ورزش مدرسه وجود دارد که در هر دو رویکرد، چاق بودن مذمت میشود و توجه ویژه نسبت به دانش آموزان چاق برای معلم از اولویت برخوردار است و تفاوت عمده ی این دو رویکرد، ایجاد چشم انداز متفاوت نسبت به چاقی است. در گفتمان مسئولیت سلامت، نگرش و عملکرد معلم در کلاس های ورزشی توام با ایجاد یک حس مسئولیت پذیری فردی همراه با افزایش آگاهی است؛ اما گفتمان ایجاد ترس نسبت به چاقی به احساسات نامطلوب و حقارت آمیز نسبت به چاقی دامن میزند
اثربخشی آموزشی مبتنی بر مدیریت استرس با محتوای معنویت درمانی ایرانی- اسلامی بر استرس، اضطراب و افسردگی زنان مبتلا به فیبرومیالژیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۲۷)
62 - 80
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مدیریت استرس با محتوای معنویت درمانی ایرانی- اسلامی بر استرس، اضطراب، افسردگی در زنان مبتلا به فیبرومیالژیا انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی دو گروهی (یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل) سه مرحله ای پیش آزمون-پس آزمون- پیگیری) بود. جامعه آماری پژوهش زنان مبتلا به فیبرومیالژیا بودند که تعداد 30 نفر از میان آن ها در شهر اصفهان بر اساس معیارهای ورود به پژوهش به صورت هدفمند انتخاب و به طور تصادفی به گروه آزمایش(15=n: تحت برنامه آموزشی مبتنی بر مدیریت استرس با محتوای معنویت درمانی ایرانی- اسلامی طی 12 جلسه گروهی ) و گروه کنترل(15=n: مداخله یی دریافت نکرد) گمارده شدند. کلیه شرکت کنندگان مقیاس سنجش افسردگی، اضطراب و استرس (21DASS ) را در سه مرحله خط پایه، پس از اجرای معنویت درمانی ایرانی-اسلامی و در مرحله پی گیری تکمیل کردند. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که برنامه مبتنی بر مدیریت استرس با محتوای معنویت درمانی ایرانی- اسلامی پس از مداخله و پیگیری (45 روز پس از سنجش خط پایه) برکاهش استرس، اضطراب و افسردگی در مراحل پس آزمون و پیگیری تأثیر معنا داری داشته است (01/0>p). نتیجه گیری: طبق نتایج این پژوهش، آموزش مدیریت استرس با محتوای معنویت درمانی ایرانی- اسلامی به شیوه گروهی روش موثری برای کاهش شدت استرس، اضطراب، افسردگی در زنان مبتلا به بیماری فیبرومیالژیا است.
همبسته های روانشناختی عدم تحمل بلاتکلیفی (فراتحلیل مقاله های فارسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عدم تحمل بلاتکلیفی، نوعی سوگیری شناختی است که بر چگونگی دریافت، تفسیر و واکنش فرد به یک موقعیت نامطمئن در سطوح هیجانی و شناختی و رفتاری تأثیر می گذارد. همه ی پژوهش های انجام شده در سراسر کشور طی سال های 1389 تا 1396 گردآوری و بررسی شدند و تعداد دوازده پژوهش انجام گرفته در زمینه ی عدم تحمل بلاتکلیفی، با بهره گیری از ابزار فهرست بازبینی گزینش پژوهش ها، از نظر فنی و روش شناختی، شامل روش نمونه گیری درست، روش پژوهشی و آماری صحیح و مناسب و روایی و پایایی مناسب پرسش نامه ها انتخاب شدند. برای این منظور از بین پژوهش ها، پژوهش هایی که ازلحاظ روش شناختی مورد قبول بودند، انتخاب و فراتحلیل شدند. مفروضه های همگنی و خطای انتشار مورد بررسی قرار گرفتند. ضریب اندازه ی اثر با استفاده از نرم افزارجامع فراتحلیل( CMA-2 )ارزیابی شد. براساس نتایج فراتحلیل، باورهای فراشناختی بالاترین اثر و پس از آن، بالاترین اندازه های اثر، به ترتیب مربوط به استرس، ناتوانی برای انجام عمل و افکار تکرارشونده منفی بود و اندازه ی اثر بازداری رفتاری و فعال سازی رفتاری ازلحاظ آماری معنادار نشد؛ ازاین رو، مدنظر قراردادن متغیرهای گفته شده در تدوین مداخلات درمانیِ مربوط به عدم تحمل بلاتکلیفی، می تواند به کارآمدی هرچه بیشتر این مداخلات کمک کند.
مقایسه اثربخشى درمان شناختى- رفتارى متمرکز بر تنظیم هیجان و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش علایم کمر درد، افسردگی و افزایش رضایت از زندگی در زنان مبتلا به کمردرد مزمن با اختلال افسردگی اساسی همبود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر به مقایسه اثربخشی درمان شناختی-رفتارى متمرکز بر تنظیم هیجان و درمان پذیرش و تعهد بر علایم کمر درد، افسردگی و رضایت از زندگی در زنان مبتلا به کمردرد مزمن با اختلال افسردگی اساسی همبود پرداخت. روش: این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. 30 زن دارای کمردرد مزمن با اختلال افسردگی اساسی همبود به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (20 نفر) و یک گروه کنترل (10 نفر) گمارده شدند. یک گروه آزمایش درمان شناختی-رفتاری متمرکز بر تنظیم هیجان و گروه دیگر آزمایش درمان پذیرش و تعهد را دریافت کردند و گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفت. شرکت کنندگان پرسشنامه های درد مک گیل، افسردگی بک و رضایت از زندگی را در پیش آزمون و پس آزمون کامل کردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد. یافته ها درمان شناختی- رفتاری متمرکز بر تنظیم هیجان و درمان پذیرش و تعهد باعث کاهش علایم درد و افسردگی و افزایش رضایت از زندگی شدند. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که بین دو روش درمانی تفاوت معناداری مشاهده نشد.