فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۲۱ تا ۵۴۰ مورد از کل ۶٬۳۴۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
با توجه به این موضوع که نوع رابطه والد- فرزند نقش بسزایی در رشد یا اختلال کودک دارد. این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی بازی درمانی مبتنی بر خانواده بر بهبود رابطه مادر- فرزند و کاهش پرخاشگری انجام شد. در یک طرح شبه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل، 27 کودک با نشانه های پرخاشگری با نمونه گیری هدفمند در دو گروه آزمایش (10) و گروه کنترل (17) قرار گرفتند. آزمودنی های گروه آزمایش مداخلات مبتنی بر رویکرد رشد یکپارچه انسان و گروه کنترل مداخله نما (ایمنی در خیابان) را دریافت کرد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه رابطه مادر- فرزند و پرسشنامه پرخاشگری کودکان پیش دبستانی بود. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد مداخلات رابطه مثبت کلی مادر- فرزند را به طور معناداری افزایش و خرده مقیاس های تعارض و وابستگی را به طور معناداری کاهش داد اما در خرده مقیاس نزدیکی افزایش معناداری حاصل نشد همچنین پرخاشگری به طور معناداری کاهش یافت. مداخلات توانست رابطه مادر- فرزند را بهبود بخشیده و پرخاشگری را کاهش دهد. این امر لزوم طراحی یک مداخله جامع و در ارتباط با انواع چالش های رشدی دوران کودکی را آشکار می سازد.
اثربخشی آموزش جرات¬ورزی و ایمن¬سازی در مقابل تنیدگی بر احساس غربت دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
" مقدمه: پژوهـش حاضر به بررسی اثربخـشی روش آمـوزش جراتورزی و ایمنسازی در مقابل تنیدگی بر احساس غربت دانشجویان دختر، با توجه به ویژگی شخصیت و سبک دلبستگی آنان پرداخته است.
روش: 249 دانشجوی دختر سال اول مراکز تربیت معلم، با محدوده سنی 17 تا 35 سال، از طریق پرسشنامههای احساس غربت، سبک دلبستگی و ویژگیهای شخصیت مورد ارزیابی قرار گرفتند. 90 دانشجو بر اساس اکتساب نمره بالاتر از میانگین (1 واحد انحراف معیار بالاتر) و 30 نفر بر اساس اکتساب نمره پایینتر از میانگین (1 واحد انحراف معیار پایینتر) در پرسشنامه ""احساس غربت"" انتخاب شدند. سپس گروه نمونه (کسانی که نمره احساس غربت آنان 1 واحد انحراف معیار بالاتر از میانگین بود)، بهطور تصادفی به 3 گروه دستهبندی شده و در دو گروه آزمایش به مدت 12 جلسه تحت شیوههای آموزشی قرار گرفتند. پس از آموزش، احساس غربت 3 گروه مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافتهها: نتایج آزمون t نشان داد که شیوههای آموزشی بهکاررفته در تغییر احساس غربت دانشجویان موثر بوده است. احساس غربت با ویژگیهای نوروزگرایی بالا و برونگرایی پایین تعیین گردید. میان سبک دلبستگی و احساس غربت تفاوت معنیداری مشاهده نشد.
نتیجهگیری: برنامههای آموزش جراتورزی و ایمنسازی در کاهش احساس غربت و استرس ناشی از حادثه انتقال موثر است. "
نقش ابعاد شخصیتی ، دلبستگی ، شاخصهای خلقی و عوامل جمعیت شناختی فاصله جغرافیایی و جنس دانشجویان در پیش بینی احساس غربت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور بررسی عوامل پیش بینی کننده احساس غربت در دانشجویان، نمونه ای بالغ بر 360 دانشجوی سال اول (210 دختر و 150 پسر) با روش نمونه گیری تصادفی از خوابگاه های دانشگاه شهید بهشتی انتخاب و پرسشنامه های احساس غربت (ون ولیت، 2001)،NEO-FFI (کاستا و مک کری، 1992)، سبک های دلبستگی بزرگسالان (هازان و شیور، 1987)، و مقیاس افسردگی، اضطراب، استرس (DASS) (لویباند و لویباند، 1995) اجرا شدند. در ضمن، عوامل جمعیت شناختی جنس و فاصله جغرافیایی نیز مورد بررسی قرار گرفتند. داده های به دست آمده با استفاده از تحلیل رگرسیون گام به گام، حاکی از آن هستند که از میان عوامل جمعیت شناختی مورد مطالعه، عامل جنس و از میان متغیرهای روانشناختی، نوروزگرایی و اضطراب قادر به پیش بینی احساس غربت می باشند.
ارزیابی توانمندی شغلی دانش آموختگان رشته های فنی - حرفه ای ( شاغل در شرکت ایران خودرو از دیدگاه مدیران واحدهای تولیدی )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"یکی از راهبردهای اساسی تغییر در نظام های آموزشی افزایش توانمندی شغلی دانش آموختگان، با توجه به نیازهای جامعه، بازار کار و اشتغال است که با کنترل خروجی های سازمان های آموزشی به سامان می رسد. بنابراین، هدف از انجام این پژوهش، ارزیابی توانمندی شغلی دانش آموختگان برخی رشته های فنی– حرفه ای شاغل در شرکت ایران خودرو از دیدگاه مدیران واحد های تولیدی است. نمونه های مورد بررسی دانش آموختگان رشته های ساخت و تولید، مکانیک خودرو و الکترونیک هنرستان های فنی– حرفه ای هستند که در سال 1383 جذب شرکت ایران خودرو شده اند. نمونه های مورد بررسی 200 نفر بوده که با روش سرشماری انتخاب شده اند ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه توانمندی شغلی بوده است.
یافته های پژوهش نشان داده اند که از دیگاه مدیران واحدهای تولیدی شرکت ایران خودرو، دانش آموختگان رشته های ساخت و تولید، مکانیک خودرو و الکترونیک به میزان مطلوبی از مهارت های ارتباطی، کارگروهی، تعهد و مسوولیت پذیری برخوردارند. همچنین آنان از خلاقیت، توانایی حل مساله، دانش تخصصی و مهارت های فنی و عملی نسبتا مطلوب برخوردارند. در مجموع، از دیدگاه مدیران واحدهای تولیدی شرکت ایران خودرو، میزان توانمندی شغلی دانش آموختگان این رشته ها نسبتا مطلوب است. همچنین یافته های دیگر پژوهش نشان می دهد که دانش آموختگان رشته های الکترونیک نسبت به دانش آموختگان رشته ساخت، تولید متعهدتر و مسوولیت پذیرترند. در سایر موارد تفاوت معنادار میان دانش آموختگان سه رشته مذکور وجود ندارد
"
قصه گویی و تحول مفهوم خدا در کودکان ایرانی و لبنانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی تاثیر قصه گویی برتحول مفهوم خدا در کودکان ایرانی و لبنانی پرداخت. بدین منظور، 238 دختر (138 ایرانی و 100 لبنانی) و 222 پسـر (107 ایرانی و 115 لبنانی) از دانش آموزان 6 تا 11 ساله ایرانی و لبنانی به طور تصادفی انتخاب و به دو گروه کنترل و آزمایشی تقسیم شدند. بـرای گروه آزمایشی در هشت جلسه 45 دقیقه ای قصه گفته شد اما گروه کنترل جلسه ای نداشت. قبل و بعد از هشت جلسه قصه گویی، مصاحبه بالینی (لارنس، 1965) به منظور بررسی مفهوم خداوند انجام شد. تحلیل کوواریانس نشان داد که قصه گویی بر تحول مفهوم خداوند و همه مؤلفه های آن تاثیر مثبت داشت. نمره کل مفهوم خداوند در دانش آموزان دو جنـس و دو فرهنگ تفاوت معنادار نداشت؛ اما دانش آموزان ایرانی در دو مؤلفه وجود خداوند در زمان حال و علم مطلق خداوند و دانش آموزان لبنانی در مؤلفه نامرئی بودن خداوند، نمره های بالاتری کسب کردند. پسران، خداوند را قویتر از دختران توصیف کردند. در پس آزمون، پسران گروه آزمایشی نمره بالاتری نسبت به دختران و گروه کنترل، در مؤلفه ماهیت خداوند به دست آوردند.
بررسی وضعیت سلامت روانی بیماران مبتلا به تالاسمی ماژور در استان مازندران در سال 1385(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"
مقدمه: تالاسمی ماژور بیماری ژنتیکی مزمنی است که با علایم و نشانه های یک کم خونی مزمن و شدید مشخص می گردد. مطالعات اندکی در رابطه با جنبه های مختلف روان پزشکی این بیماری و نیازهای مشاوره ای روان پزشکی و اجتماعی بیماران مذکور در دسترس می باشد. هدف مطالعه حاضر، تعیین وضعیت سلامت روانی و جنبه های مختلف روان پزشکی بیماری تالاسمی ماژور بر اساس سن، جنس، وضعیت تحصیلی و شدت علایم بالینی بیماران است.روش کار: این پژوهش، یک مطالعه توصیفی- مقطعی بر روی کلیه مبتلایان به تالاسمی ماژور بالای 15 سال مراجعه کننده به چهارده بخش تخصصی تالاسمی در بیمارستان های استان مازندران در سال 1385 است. میزان شدت نشانه ها، شکایت های معمول روانی و وضعیت سلامت روانی با استفاده از پرسش نامه تجدید نظر شده فهرست علایم90 سوالی (SCL-90-R) ارزیابی گردید. اطلاعات مربوط به مشخصات دموگرافیک، وضعیت تحصیلی، علایم بالینی و شدت عوارض بیماری بر اساس پرسش نامه خود ساخته استاندارد شده جمع آوری گردید. جهت تجزیه و تحلیل آماری از آزمون های مجذور خی، تست t و تحلیل واریانس یک طرفه کمک گرفته شد. نتایج: از میان 1672 بیمار مبتلا به تالاسمی ماژور دعوت شده به این مطالعه، 687 (08/41%) بیمار تالاسمی ماژور با میانگین سنی 90/5 ± 93/21 سال و محدوده سنی 15 تا 45 سال، پرسش نامه های تحقیقاتی مربوطه را به طور کامل تکمیل نمودند و مابقی از مطالعه خارج شدند. از این میان 363 (8/52%) نفر جنس زن، 602 (6/87%) نفر مجرد، 465 (7/67%) دارای تحصیلات دیپلم و یا زیر دیپلم بوده اند. (9/64%) 446 نفر از افراد شرکت کننده بر اساس تست -R90SCL- دارای شاخص کلی بیماری بیشتر از 7/0 و در نتیجه فاقد سلامت روانی و به عبارتی بیمار روانی،141 نفر (5/20%) از افراد دارای شاخص کلی بیماری بین 4/0 تا 7/0 و در نتیجه مشکوک به بیماری روانی و در نهایت 100 نفر (6/14%) از افراد دارای شاخص کلی بیماری کمتر از 4/0 و در نتیجه سالم در نظر گرفته شدند.بحث: بیماران مبتلا به تالاسمی در معرض ابتلا به انواع اختلالات روان پزشکی بوده اند و در نتیجه نیازمند مشاوره روان پزشکی هستند.
"
بررسی رابطه بین ویزگی های شخصیتی و سبک های دلبستگی با شکست عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه ی بین ویژگی های شخصیتی و سبک های دل بستگی با شکست عاطفی دانشجویان بود. روش پژوهش توصیفی-پیمایشی از نوع همبستگی بود. از جامعه آماری پژوهش ۴۸۹۹ دانشجو در سطح خوابگاه های دانشگاه فردوسی مشهد، ۳۵۰ پرسشنامه به روش تصادفی ساده جمع آوری و تحلیل شد. ابزارهای مورداستفاده پرسشنامه های «پنج عاملی شخصیت، سبک های دل بستگی بزرگ سالان و نشانگان شکست عاطفی راس» بود. نتایج نشان داد؛ بین نمره ویژگی روان رنجورخویی و شکست عاطفی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد(۰۰۱/۰p=). اما بین ویژگی های برونگرایی/درون گرایی(۰۵/۰p
مقایسه ی تاثیردرمان شناختی رفتاری با رویکرد اسلامی و درمان شناختی رفتار کلاسیک بر سلامت روانی همسران شهدا و جانبازان شهر زاهدان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"مقدمه: پژوهش حاضر جهت بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری مبتنی بر باورهای مذهبی در کاهش مشکلات رواشناختی همسران شهدا و جانبازان اجرا شد. روش کار: : در طی سال های 88-1387 و در یک آزمایه بالینی دوسوکور 60 نفر از همسران شهدا و جانبازان زاهدان که نمره
ی بالاتر از نمره ی برش پرسش نامه ی سلامت عمومی داشتند و علایم اضطراب و افسردگی آنان نیز براساس مصاحبه ی بالینی مورد تایید قرار گرفت به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی به سه گروه 20 نفره تقسیم شدند. گروه اول درمان رفتاری شناختی کلاسیک (8 جلسه)، گروه دوم درمان رفتاری شناختی با رویکرد اسلامی (8 جلسه) را دریافت داشتند وگروه سوم در این مدت تحت مداخله ی درمانی قرار نگرفتند.پرسش نامه های سلامت عمومی و نگرش های ناکارآمد در ابتدا و انتهای مداخله برای آزمودنی ها تکمیل شد. نمرات پس آزمون با روش آماری تحلیل واریانس یک متغییری و در نظر گرفتن نمرات پیش آزمون به عنوان کواریانس تحلیل شدند.یافته ها: اگر چه هر دو گروه مورد درمان (شناختی رفتاری با رویکرد اسلامی و کلاسیک) نسبت به گروه شاهد بهبود معنی داری را در علایم بر اساس پرسش نامه ها نشان می دادند (01/0>P) اما بین میزان بهبودی دو گروه تفاوت معنی داری مشاهده نشد (05/0<P).نتیجه گیری: درمان رفتاری شناختی مبتنی بر رویکرد اسلامی اثری مشابه درمان شناختی و رفتاری کلاسیک دارد.
"
تبیین سازه خودمهارگری بر اساس اندیشه اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف توصیف و تحلیل خودمهارگری با دو رویکرد روان شناسی و اسلامی و طراحی سازه خودمهارگری بر اساس اندیشه اسلامی انجام شده است. روش پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی و همبستگی می باشد. یافته های پژوهش نشان می دهد که خودمهارگری در ادبیات روان شناسی با چندین اصطلاح دیگر ارتباط دارد: خودمهارگری زیرمجموعه دو مفهوم «خودنظم بخشی» و «کنش اجرایی خود» بوده، و با مفاهیم قدرت اراده، خودانضباط دهی، خودداری، و مدیریت خود، مترادف بوده و مفاهیم تأخیرارضاء، تعالی، و بازداری پاسخ از نشانه ها و لوازم آن به شمار می آیند. سازه خودمهارگری اسلامی، دارای دو سطح است: سطح اول، شامل دو مؤلفه «شناخت» و «بازدارندگی» است که از دو مفهوم عقل و تقوا استنباط شده است. سطح دوم، دارای هفت مؤلفه خودنظارتگری، هدف شناسی، مؤلفه انگیزشی، مهار رفتاری، مهارشناختی، مهار هیجانی، و مهار تداوم بخش می باشد. روایی محتوای سازه مذکور توسط کارشناسان دینی تأیید شده است و ضریب همبستگی نظرات آنان در سطح آلفای 001/0 معنادار است.
مقایسه تأثیر تحریکات حسی برسطح هوشیاری بیماران دچار اغما در دو زمان دیرهنگام و زودهنگام(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه بر توانبخشی زودهنگام و صحیح بیماران دارای اختلال هوشیاری تأکید فراوان دارند، اما تحقیقات انجام شده در این زمینه حاکی از ارائه این مداخلات در زمان های متفاوت می باشد. لذا به منظور مقایسه میزان افزایش سطح هوشیاری متعاقب تحریکات حسی در دو زمان زودهنگام و دیرهنگام مطالعه حاضر انجام شد.
روش بررسی: در یک مطالعه تجربی و مداخله ای و به طریق سنجش های مکرر، 21 مرد دچار اغما که GCS آنها در 3 روز اول پس از ضربه، 8 یا پایین تر بود، به صورت تصادفی به 3 گروه مقایسه، مداخله زودهنگام و مداخله دیرهنگام تخصیص یافتند. تمامی بیماران تا روز 25 پس از ضربه پیگیری شده و سطح هوشیاری آنان با دو معیارGCS و CRS-R به صورت یکروز درمیان ارزیابی شد. مداخله تحریک حسی یک هفته ای با تحریک 5 حس شنوایی، بینایی، لامسه، حرکتی و بویایی در گروه زودهنگام از روز 7-5 پس از ضربه و در گروه دیرهنگام از روز 15 پس از ضربه ارائه شد. همچنین طی هفته انجام مداخله، روزانه قبل و بعد از دریافت مداخله سطح هوشیاری ارزیابی شد. داده های بدست آمده با استفاده از آزمونهای آماری تی زوجی، همبستگی پیرسون و اندازه گیریهای مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: تحلیل روند تغییرات سطح هوشیاری در طول 25 روز اول پس از ضربه حاکی از افزایش معنادار نمره دو معیار نامبرده در هر 3 گروه بود . مقایسه میزان تغییرات نمره GCS در 3 گروه توسط آزمون تعقیبی post hoc تفاوت معناداری بین 3 گروه نشان نداد (15/0 = P). اما میزان تغییرات نمره CRS-R در دو گروه زودهنگام و دیرهنگام تفاوت معناداری را نشان داد.
نتیجه گیری: بیداری بیماران اغمایی در طول 25 روز اول پس از ضربه در هر 3 گروه بهبود خودبخودی دارد. همچنین یافته های تحقیق حاکی از آن است که ارائه تحریکات حسی زودهنگام می تواند این روند بهبود خودبخودی را تسریع کند.
بررسی ارتباط میان خوش بینی و راهبردهای مقابله با استرس در دانشجویان دانشگاه
حوزههای تخصصی:
تاثیر استرس بر توجه بینایی متمرکز و انتخابی با نگاه به عامل شخصیتی دلپذیر بودن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر استرس بر توجه بینایی انتخابی و متمرکز با نگاه به عامل شخصیتی دلپذیربودن (A) است.
روش: بدین منظور از میان دانشجویان دانشگاههای شهر تهران، به صورت نمونهگیری تصادفی چندمرحلهای و با رعایت متغیرهای کنترل غربال گری نوروسایکالوژیک،60 دانشجوی پسر انتخاب و در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل (هر گروه 20 نفر) قرار داده شدند. آزمودنیهای گروههای آزمایش پس از انجام تکالیف استرسزای شناختی، تحت آزمایش توجه بینایی انتخابی و متمرکز قرار گرفتند. توجه بینایی انتخابی و متمرکز آزمودنیهای گروه کنترل، بدون انجام این تکالیف سنجیده شد. شاخصهای سنجش توجه بینایی آزمودنیها، تعداد خطاهای شمارش و طبقه بندی بود.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که استرس به افزایش معنادار خطای شمارش و طبقه بندی منجر میشود (001/0>p) و عامل شخصیتی دلپذیربودن نیز خطای شمارش (001/0>p) و طبقه بندی (001/0>p) آزمودنیها را بیشتر افزایش میدهد.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشاندهنده این است که استرس، توجه بینایی انتخابی و متمرکز به محرکهای خنثی را کاهش میدهد و عامل A نیز این اثر منفی را تشدید میکند.
تربیت برای زندگی (تربیت فرهنگی)
حوزههای تخصصی:
تصویر ذهنی از خدا و خاستگاه آن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مطالعه خاستگاه تصویر ذهنی از خدا انجام شده است. بدین منظور 342 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم و طلبه های حوزه علمیه قم به روش نمونه برداری احتمالی تصادفی طبقه ای انتخاب شده و به پرسش نامه تصویر ذهنی از خدا پاسخ داده اند. داده هایی که از طریق پرسش نامه تصویر ذهنی از خدا به دست آمده و داده هایی، از جمله جنسیت، سن، تحصیلات (حوزوی یا دانشگاهی)، نوع رابطه با والدین و دیگر اعضای خانواده که بر حسب اظهارات خود آزمودنی به دست آمده است، با شاخص های آماری تحلیل شده اند. نتایج به دست آمده نشان میدهد که تصویر ذهنی از خدا با عوامل یاد شده، همبستگی دارد و کیفیت این همبستگی، نشانه چند وجهی بودن تصویر ذهنی از خدا و خاستگاه آن است، زیرا همبستگیِ تصویر ذهنی از خدا با همه عوامل به یک شکل نبوده، بلکه به تناسب خرده مقیاس های تصویر ذهنی متغیر بوده است، به این دلیل که برخی از این عوامل در حالی که با یکی از خرده مقیاس های تصویر ذهنی همبستگی مثبت معنادار داشته با خرده مقیاس های دیگر، رابطه منفی یا غیر معنادار نشان داده است.
پیش بینی شوخ طبعی دانشجویان بر اساس ویژگی های شخصیتی و بررسی رابطه آن ها با سلامت روان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر جهت تعیین رابطه ویژگی های شخصیتی با شوخ طبعی و بررسی رابطه آن با سلامت روان در دانشجویان پرداخته است. روش: به این منظور 100 دانشجوی دختر و پسر پرسشنامه های ویژگی پنج عاملی شخصیت (FFI)، سلامت روان (GHQ) و شوخ طبعی (SHQ) را تکمیل نمودند. یافته ها: برای تحلیل داده ها از روش همبستگی و رگرسیون چندگانه استفاده شده است. همچنین نتایج پژوهش نشان داده که برون گرایی و نوروزگرایی بیشتر از سایر مقیاس های ویژگی شخصیتی پیش بینی کننده میزان حس شوخ طبعی در افراد هستند. همچنین بین سلامت روان و ویژگی شخصیتی برون گرایی با شوخ طبعی، همبستگی مثبت معنادار وجود دارد.
ارزیابی سلامت سازمانی دانشکده های دانشگاه شهید بهشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ""ارزیابی سلامت سازمانی دانشکده-های دانشگاه شهید بهشتی"" است که با استفاده از روش نمونه-گیری تصادفی طبقه ای 219 نفر از کارکنان آموزش و پژوهش دانشکده های دانشگاه به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. با توجه به روش تحقیق توصیفی- پیمایشی و به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه سلامت سازمانی لاین و کلینگل که با مطالعه اسناد و منایع 2 مولفه دیگر به ابعاد افزوده شده است، میزان پایایی پرسشنامه با در نظر گرفتن روش آلفای کرنباخ 876/0 =α محاسبه شده است. به طور کلی نتایج نشان داد که وضعیت دانشکده های دانشگاه شهید بهشتی از نظر مولفه های 13گانه تحقیق در مولفه های ارتباطات، وفاداری و تعهد، روحیه کاری، اعتبار و شهرت، اخلاقیات، مسیر هدف، رهبری، توسعه کارکنان، سلامت و ایمنی در حد بالا، و هم چنین در مولفه های مشارکت و یادگیری، شناسایی عملکرد، کاربرد بهینه منابع، شرایط فیزیکی در حد پایین ارزیابی می گردد و در این موارد دانشگاه نیازمند بهبود و رشد بیشتری است.
"ررسی رابطه کارایی خانواده و دینداری با بحران هویت "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه کارایی خانواده و دینداری با بحران هویت در دانش آموزان است. بدین منظور 312 دانش آموز دختر و پسر پایه سوم دبیرستان در رشته های تحصیلی علوم تجربی، انسانی و ریاضی با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند که نهایتا 287 پرسشنامه برای تجزیه و تحلیل آماده شد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه کارایی خانواده (family assessment devic:FAD)، آزمون معبد و آزمون هویت شخصی بوده است. داده های به دست آمده با روش های آماری «تی» برای مقایسه دو گروه، همبستگی و رگرسیون گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین کارایی خانواده و دینداری با بحران هویت رابطه معکوس معنادار وجود دارد. بین سازه های کارایی خانواده، یعنی نقش ها و حل مساله با بحران هویت نیز رابطه معکوس معنادار مشاهده شد. همچنین مشخص گردید که از بین دو عامل دینداری و کارایی خانواده، دینداری، و از بین سازه های کارایی خانواده، نقش ها و سپس حل مساله، بیش ترین تغییرات مربوط به بحران هویت را تبیین می کنند. علاوه بر این مشاهده شد که بین دینداری دختران و پسران تفاوت معنادار وجود دارد و دختران نسبت به پسران باورهای مذهبی قوی تر دارند. اما بین بحران هویت دو گروه تفاوت معناداری یافت نشد. در این تحقیق، تاثیر کارایی خانواده و دینداری بر بحران هویت تایید شد که این بیانگر اهمیت نقش خانواده و مذهب در هویت یابی نوجوانان است.
"