فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۱٬۲۷۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
سبک شناختی بیشتر خاص توصیفات آکادمیک و نظری بوده است و از ویژگی های سبک شناختی دو قطبی بودن ابعاد آن است. این سبک ها شامل سبک های شناختی مستقل از زمینه و وابسته به زمینه است که نه تنها ثابت نیستند، بلکه سیالند. هدف مقاله حاضر روشن ساختن رابطه بین سبک های شناختی و عملکرد دانشجویان در آزمون های مختلف پاسخ نگار و پاسخ گزین است. روش پژوهش این مطالعه، بر حسب هدف، کاربردی و بر اساس شیوه گردآوری داده ها، توصیفی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیة دانشجویان شاغل به تحصیل در سال تحصیلی 88-1387 دانشگاه آزاد اسلامی مهاباد بود که از طریق نمونه گیری تصادفی طبقه ای، تعداد 280 نفر بر اساس دانشکده و جنسیت به عنوان نمونه انتخاب شد. برای جمع آوری اطلاعات در مورد با سبک های شناختی از آزمون شکل های نهفته (EFT)، پرسشنامه سبک های یادگیری و برای سنجش عملکرد دانشجویان در ارزشیابی پاسخ نگار و پاسخ گزین از دو فرم موازی: یکی از فرم ها به صورت چهار گزینه ای و دیگری به صورت تشریحی که با توجه به اجرای مقدماتی آنها پایایی برای آزمون تشریحی 87/0 و برای آزمون چهار گزینه ای 79/0 بدست آمد. محتوای آزمون ها در هر دو فرم در ارتباط با درس عمومی (ادبیات فارسی) بود. برای تحلیل داده ها ی به دست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS از آزمون ها ی تحلیل واریانس یک راهه، آزمون T مستقل و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. یافته ها ی این پژوهش حاکی است، بین سبک شناختی مستقل از زمینه و عملکرد در ارزشیابی پاسخ نگار رابطه مثبت و مستقیم وجود دارد و همچنین بین سبک شناختی وابسته به زمینه و عملکرد در ارزشیابی پاسخ گزین رابطه وجود ندارد. از یافته ها ی دیگر این تحقیق، دانشجویان رشته ها ی علوم انسانی، علوم پایه، کشاورزی و فنی به لحاظ سبک یادگیری تفاوت معناداری با هم دارند. بالاخره بین سبک ها ی یادگیری مردان و زنان رابطه مثبت وجود دارد.
تأثیر آموزش راهبردهای شناختی وفراشناختی بر افزایش یادگیری و یادداری متون درسی مختلف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی بر افزایش یادگیری و یادداری سه نوع درس مطالعات اجتماعی، فیزیک و زبان انگلیسی سال اول متوسطه بود.
روش: از روش نیمه تجربی و طرح گسترش یافته گروه های کنترل نابرابر استفاده شد. آزمودنی ها 270 دانش آموز پسر سال اول دبیرستان بودند که به وسیله معلمانشان انتخاب و در قالب دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل در هر درس (در مجموع شش گروه آزمایشی و سه گروه کنترل) به صورت تصادفی نامگذاری شدند. طی 10 جلسه به گروه آزمایشی اول راهبردهای شناختی و به گروه آزمایشی دوم راهبردهای فراشناختی آموزش داده شد. گروه کنترل در زمینه مشاهدات مربوط به اجرای پیش آزمون ها، پس آزمون ها و آزمون های نگهداری (پس از یک ماه) با دو گروه آزمایشی مقایسه گردید. اثرمندی آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی به طور جداگانه برای متون آسان و دشوار درس ها بنا به تشخیص معلمان بررسی شد.
یافته ها: آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی تقریبا در تمام موارد بر درس مطالعات اجتماعی موثر بود و موجب افزایش عملکرد تحصیلی یادگیرندگان هم در افزایش یادگیری و هم در افزایش یادداری شد. آموزش راهبردهای شناختی در درس فیزیک از آموزش راهبردهای فراشناختی موثرتر بود. آموزش این راهبردها در درس زبان انگلیسی تاثیر قابل توجهی نداشت.
نتیجه گیری: آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی به یادگیرندگان در افزایش میزان یادگیری و یادداری درس ها تاثیر قابل توجهی دارد و لذا معلمان باید در آموزش این راهبردها به یادگیرندگان به ویژه افراد ضعیف، بکوشند.
رابطه بین تیپ شخصیتی و سبک های حل مسئله در کارکنان دانشگاه
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه تیپ های شخصیت با سبک های حل مسئله در کارکنان دانشگاه تهران بود. روش پژوهش از نوع همبستگی و علی- مقایسه-ای بود. 191 نفر از کارکنان جهاد دانشگاهی تهران به فرم Mتیپ نمای مایرز بریگز (بریگز و بریگز،1990)، پرسشنامه سبک های حل مسئله کسیدی و لانگ (1996) و یک پرسشنامه جمعیت-شناختی محقق ساخته پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون، آزمون t برای گروه های مستقل، تحلیل واریانس یک راهه به همراه آزمون تعقیبی شفه استفاده شد. یافته ها نشان دادند که تیپ کلی نمونه حاضر برونگرای حسی با قضاوت تفکری است. رابطه بین ترجیحات برونگرایی، تفکری و قضاوتی با سبک-های حل مسئله سازنده مثبت و با سبک-های حل مسئله غیرسازنده منفی بود و رابطه بین ترجیحات درونگرایی، احساسی و ادراکی با سبک های حل مسئله سازنده منفی و با سبک های حل مسئله غیرسازنده مثبت بود. مردان نسبت به زنان کمتر از سبک حل مسئله غیرسازنده استفاده می کردند. افراد 44-33 ساله نسبت به افراد 33-21 ساله کمتر از سبک حل مسئله غیرسازنده استفاده می نمودند. افراد متاهل نسبت به افراد مجرد بیشتر از ترجیحات حسی، تفکری و قضاوتی و به تبع آن بیشتر از سبک حل مسئله سازنده استفاده می کردند. هم چنین با افزایش سطح تحصیلات استفاده از سبک حل مسئله غیرسازنده کاهش می یافت. نتیجه گیری: به طور کلی افراد هر چه برونگراتر، تفکری-تر و قضاوتی تر باشند، احتمال بیشتری دارد که از سبک حل مسئله سازنده استفاده کنند.
مقایسه انواع حافظه رویدادی و معنایی در دانش آموزان شنوا و ناشنوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه انواع حافظه رویدادی و معنایی در دانش آموزان شنوا و ناشنوا انجام شده است.
روش: در این مطالعه در چارچوب طرحی پس رویدادی آزمایشی 72 نفر دانش آموز شنوا و ناشنوای دختر و پسر پایه اول و دوم دبیرستان (از هر گروه 36 نفر) به طور تصادفی در پژوهش شرکت داده شدند. روش نمونه گیری تصادفی و ابزار پژوهش بررسی حافظه رویدادی شامل تکالیف رمزگردانی کلامی، عملی و تصویرسازی، تکالیف یادآوری آزاد و یادآوری با کمک نشانه بود. نتایج در انواع نمره گذاری جملات کامل، اسامی و افعال به طور جداگانه، و نمره گذاری به روش سخت گیرانه و آسان گیرانه به دست آمد. در بررسی حافظه معنایی از آزمون سیالی کلمات (حروف الفبایی و مقوله های معنایی) استفاده گردید.
یافته ها: بر اساس نتایج این پژوهش، افراد ناشنوا و شنوا در آزمون های یادآوری آزاد، یادآوری با کمک نشانه اسم و مقوله های معنایی عملکرد مشابه داشتند. ولی در آزمون یادآوری با کمک نشانه فعل (0171/0p=) و آزمون حروف الفبایی (001/0p=) تفاوت دو گروه معنادار بود و افراد ناشنوا در این آزمون ها نقص حافظه نشان دادند. همچنین نتایج حاکی از آن است که در اکثر موارد مربوط به حافظه رویدادی، دختران از پسران حافظه بهتری داشتند (یادآوری با کمک نشانه اسم (0332/0p=) و یادآوری آزاد (001/0p=) ولی در حافظه معنایی تفاوت دو جنس معنادار نبود.
نتیجه گیری: براساس این یافته ها مهم ترین نتیجه پژوهش حاضر این بود که مشکل افراد ناشنوا عمدتاً در مرحله یادآوری است و چنانچه به آنها حمایت محیطی (نشانه) داده شود، عملکردی بهتر از افراد عادی خواهند داشت.
بررسی ارتباط ویژگی های شخصیتی (اختلالات شخصیت) و سبک های حل مساله در زندانیان مجرم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق، بررسی ارتباط ویژگی های شخصیتی و سبک های مقابله ای مجرمین است. یافتن پاسخ این مساله که آیا ارتباط هایی بین ویژگی شخصیتی و سبک های مقابله ای افراد مجرم وجود دارد و این که در صورت وجود، کدام یک از ویژگی و سبک های مقابله ای را شامل می شود، از عللی است که پژوهش به قصد دستیابی به آن ها صورت گرفت. روش این پژوهش از نوع توصیفی است که در آن، نمونه ای شامل 50 نفر از مجرمین در زندان تبریز انتخاب و با استفاده از پرسشنامه شخصیتی میلون دو (MCMI-II)، پرسشنامه سبک حل مساله کسیدی و لانگ و پرسشنامه محقق ساخته مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج حاصل از آزمون همبستگی نشان داد که در مجرمین، سبک مقابله ای گرایش با ویژگی های اسکیزوئیدو خودآزارگری ارتباط معکوس دارد. سبک اجتناب با ویژگی وابسته، ارتباط مستقیم و با ویژگی خودشیفته، ارتباط معکوس دارد. سبک اعتماد با ویژگی شخصیتی اجتناب، ارتباط معکوس دارد. سبک خلاقیت با هیچ کدام از ویژگی های شخصیتی همبسته نیست. سبک مهارگری با ویژگی شخصیتی وابسته، ارتباط مستقیم و با سه ویژگی ضداجتماعی، پرخاشگری و منفعل پرخاشگر، ارتباط معکوس دارد. سبک درماندگی با دو ویژگی درمانده و اسکیزوئید ارتباط مستقیم و با سه ویژگی ضداجتماعی، پرخاشگری و اجباری ارتباط معکوس دارد.
شیوه های موثر بر تدریس و یادگیری درس آناتومی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: آناتومی از پایه های اساسی دانش پزشکی و آموزش آن برای دانشجویان رشته های مختلف پزشکی، ضروری است. ارتقای کیفیت این درس جز با شناخت دقیق ارکان آن میسر نخواهد بود. این مطالعه با هدف یافتن بهترین شیوه آموزشی و مهم ترین عوامل موثر بر یادگیری آناتومی از دیدگاه دانشجویان انجام شد.
روش ها: این مطالعه توصیفی در دانشجویان مقطع کارشناسی پیوسته رشته های پیراپزشکی ورودی سال های 88-1387 دانشگاه علوم پزشکی بابل به روش سرشماری انجام گرفت. 167 دانشجو به پرسش نامه ها پاسخ داده و وارد مطالعه شدند. پرسش نامه مورد استفاده برای جمع آوری داده ها خودایفا و دارای 15 سئوال در زمینه روش تدریس نظری و عملی، روند ارزشیابی اساتید و فاکتورهای موثر برای ارتقای کیفیت یادگیری دانشجویان مانند فضای فیزیکی کلاس، ساعت تدریس و نحوه چیدمان صندلی بود. داده ها با استفاده از آزمون های آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون و نرم افزار SPSS 18 تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: از نظر دانشجویان، مرور مباحث نظری در کلاس عملی، نحوه چیدمان صندلی U شکل در کلاس، برگزاری کلاس های عملی، ارزشیابی پایان دوره به صورت تلفیقی، برگزاری کوئیزهای کلاسی و افزایش ساعت های کلاس عملی، ارتقای روش های تدریس اساتید، برگزاری کلاس های آناتومی در ساعت 8 تا 10 صبح و ارایه جمع بندی مطالب تدریس شده در پایان هر جلسه توسط استاد بر یادگیری درس آناتومی تاثیر مثبت داشت.
نتیجه گیری: با به کارگیری مناسب ابزارهای کمک آموزشی و ارتقای مهارت های تدریس اساتید، می توان گامی موثر در پیشبرد یادگیری دانشجویان در درس آناتومی برداشت.
خلاقیت: توصیف؛ محدودیت ها و روش های ایجاد خلاقیت
منبع:
پیوند ۱۳۷۸ شماره ۲۴۱
حوزههای تخصصی:
نوروترانسمیترها و شناخت: بخش اول (سیستم های کولینرژیک، دوپا مینرژیک، آدرنرژیک، سرونرژیک و گابائرژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در دو دهه گذشته، موضوع نوروترانسمیترها و کارکردهای شناختی توجه بسیاری را به خود معطوف کرده است. در این مقاله، نقش سیستمهای کولینرژیک، دوپامینرژیک، آدرنرژیک، سروتونرژیک و گابائرژیک در رفتار شناختی مرور میشود.
روش: این مطالعه با روش مروری انجام شده است.
یافته ها و نتیجه گیری: نقش فعالیت سیستم کولینرژیک در حافظه و دمانس، یافته ای تکرار شونده است، اگرچه نمیتواند کل فرآیند حافظه را تبیین کند. جهت بررسی اثر نوروترانسمیترها بر یادگیری و حافظه نیز مطالعات آزمایشگاهی متعددی روی حیوانات انجام شده است. افزایش یا کاهش میزان نوروترانسمیترها و یا فعال یا مسدود شدن گیرندههای مربوطه، آشکار نموده که مکانیسمهای مختلفی در فرآیند یادگیری و حافظه دخالت دارند. وجود یک شبکه از سیستمهای متفاوت نوروترانسمیترها، میتواند نقش مهمی در یادگیری و پردازش حافظه داشته باشد.
بررسی رابطه اهداف پیشرفت، خودکارآمدی و راهبردهای فراشناختی: آزمون یک الگوی علی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور بررسی رابطه ی خلاقیت و سلامت روان و همچنین تعیین این مطلب که هر یک از عناصر خلاقیت(ابتکار، بسط، انعطاف پذیری و سیالی) تا چه حد می توانند ملاک های سلامت روان را پیش بینی کنند،248 دانشجوی دختر و پسر به روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب شدند و از نظر میزان خلاقیت و ملاک های سلامت روانی به ترتیب توسط آزمون خلاقیت و مقیاس های اضطراب و افسردگی، حرمت خود و تنیدگی ادراک شده، مورد ارزیابی قرار گرفتند. ضرایب همبستگی نشان دادند که خلاقیت با سلامت روان رابطه ی معنادار دارد؛ به عبارت دیگر افرادی که سطح خلاقیت بالاتری داشتند، اضطراب، افسردگی و تنیدگی کمتری را تجربه می کردند و در ضمن، ارزش بیشتری برای خود قائل بودند. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که تنها، متغیر ابتکار، توان پیش بینی نمرات افسردگی و تنیدگی ادراک شده را داشت. علاوه بر آن، نتیجه ی تحلیل واریانس نمره های خلاقیت آزمودنی های دانشکده های مختلف، بیانگر این مطلب بود که دانشجویان رشته ی هنر نسبت به دانشجویان رشته ی ادبیات و علوم انسانی به طور معنادار، خلاق تربودند.
تأثیر آموزش راهبردهای یادگیری خود تنظیمی بر ادراک شایستگی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پسر پایه اول متوسطه در درس زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی بر ادراک شایستگی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس زبان انگلیسی بود. جامعه آماری آن کلیه دانش آموزان پایه اول متوسطه شهر همدان به حجم 4435 نفر بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تعداد 60 نفر از آن ها به صورت تصادفی انتخاب و در سه گروه 20 نفری (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) جایگزین شدند. گروه های آزمایشی هر یک جداگانه به مدت 8 جلسه تحت آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی(یک گروه تحت آموزش راهبردهای شناختی خودتنظیمی و گروه دیگر تحت آموزش راهبردهای فراشناختی خودتنظیمی) قرار گرفتند. برای گردآوری داده ها از مقیاس ادراک فرد از شایستگی خود و نمرات درس زبان انگلیسی دانش آموزان در پایه سوم راهنمایی(پیش آزمون) و نمرات نوبت اول در پایه اول متوسطه(پس آزمون) استفاده شد. یافته های پژوهش با استفاده از آزمون t در گروه های مستقل، اثر بخشی شیوه های مختلف آموزش را بر ادراک شایستگی نشان داد، ولی درباره تأثیر دو روش آموزشی بر پیشرفت تحصیلی در درس زبان انگلیسی نتایج حاصل از آزمون t در گروه های مستقل تنها برای روش آموزش راهبردهای شناختی خودتنظیمی معنا دار بود. همچنین نتایج حاصل از تحلیل واریانس یک راهه مشخص کرد که بین میزان تأثیر آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی خودتنظیمی بر ادراک شایستگی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس زبان انگلیسی تفاوت معناداری وجود دارد، یعنی راهبردهای
اصول و روش های تربیت اجتماعی مبتنی بر نظریه کنش ارتباطی هابرماس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی مبانی گفتگو از نظر هابرماس و تعیین اصول و روش های تربیت اجتماعی متناظر با این مبانی می باشد. برای دستیابی به این هدف از روش پژوهش تحلیل مفهومی پیش رونده بهره گرفته شد. در این پژوهش با بررسی مبانی نظری و تشریح و توضیح نظریه انتقادی و تحلیل نظریه کنش ارتباطی هابرماس یازده اصل تربیتی و سیزده روش تربیتی به دست آمد که تمامی آن ها بر ضرورت بازسازی مفهوم یادگیری، مدیریت کلاس و مدرسه، نقش معلم و دانش آموز، چگونگی استفاده از مطالب و محتوای درسی، نحوه ارزشیابی تأکید می کنند. بدین ترتیب، برخی دلالت های مهم برای تربیت اجتماعی که به طور مستقیم یا غیرمستقیم در این عرصه نقش آفرینی می کنند، استخراج شدند.
اثربخشی آموزش راهبردهای فراشناختی بر بهبود خواندن، درک مطلب و سرعت خواندن دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش راهبردهای فراشناختی (آموزش دوجانبه) بر بهبود خواندن، درک مطلب و سرعت خواندن دانش آموزان ابتدایی دارای اختلال یادگیری خواندن انجام شد. جامعه آماری پژوهش عبارت بود از کلیه ی دانش آموزان دختر دوره ابتدایی آموزش وپرورش شهر تهران که در سال تحصیلی 1389-1388 مشغول به تحصیل بودند.به منظور انتخاب نمونه آماری در مرحله اول، از همه مناطق آموزش وپرورش تهران، یک منطقه به صورت تصادفی انتخاب گردید. درمرحله دوم، دو دبستان از منطقه مورد نظر و در مرحله بعد ده کلاس از سی کلاس موجود در آن دو مدرسه، بطور تصادفی انتخاب شدند. سپس با اجرای آزمون خواندن و نارسا خوانی کرمی نوری و مرادی (1387) 68 نفراز دانش آموزان گروه نمونه که نمره پایین تر از میانگین کسب کرده بودند، انتخاب شدند. با توجه به نیمه آزمایشی بودن پژوهش، 34 نفر در گروه کنترل و34 نفر در گروه آزمایش جایگزین شدند. گروه آزمایش به مدت 36 جلسه یک ساعته، تحت آموزش دو جانبه قرار گرفت و گروه کنترل آموزش عادی مدرسه رادریافت نمود. داده ها به کمک روش آماری تحلیل واریانس چند متغیری تحلیل شدند. نتایج تحلیل واریانس چند متغیری در سطح (001/0p<) نشان داد که آموزش دو جانبه باعث افزایش درک مطلب و عملکرد کلی خواندن و کاهش تعداد غلط ها در خواندن گردید و باعث افزایش در سرعت خواندن در سطح (05/0<P) در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل گردید. نتایج نشان داد که آموزش راهبردهای فراشناختی بر بهبود خواندن، درک مطلب و سرعت خواندن و کاهش تعداد غلط ها در خواندن تأثیر داشت و آموزش فراشناختی می تواند برای بهبود درک مطلب و خواندن دانش آموزان در سایر دروس و سطوح تحصیلی نیز مورد استفاده قرار گیرد.
رابطه بین سبکهای یادگیری، سبکهای شناختی و انتخاب رشتههای تحصیلی
حوزههای تخصصی:
"
در این پژوهش رابطة بین سبکهای یادگیری، سبکهای شناختی و انتخاب رشتههای تحصیلی دانشآموزان پسر دبیرستانی بررسی شد. 300 پسر سال دوم دبیرستانهای تهران که رشتههای ریاضی، علوم تجربی و علوم انسانی را به عنوان رشته تحصیلی انتخاب کرده بودند، نمونه این بررسی را تشکیل دادند. از پرسشنامة سبکهای یادگیری کلب (LSI) و آزمون شکلهای گروهی نهفته ویتکین (GEFT) استفاده شد تا چهار سبک یادگیری (همگرا، واگرا، جذبکننده و انطباقی) و دو سبک شناختی (وابسته به زمینه و مستقل از زمینه) در آزمودنیها اندازهگیری شود. نتایج نشان دادند که آزمودنیهای برخوردار از سبکشناختی مستقل از زمینه، بیشتر ریاضی و علوم تجربی را به عنوان رشتههای تحصیلی انتخاب میکنند. در حالی که آزمودنیهای دارای سبک شناختی وابسته به زمینة بیشتر علوم انسانی را به عنوان رشته تحصیلی بر میگزیند. همچنین، آزمودنیهای دارای سبک یادگیری همگرا و جذبکننده بیش از آزمودنیهایی که از سبکهای واگرا و انطباقی بهره میجویند به انتخاب رشتههای ریاضی و علوم تجربی میپردازند. اما دانشآموزان دارای سبکهای واگرا و انطباقی در مقایسه با گروه همگرا و جذبکننده بیشتر علوم انسانی را بر میگزینند.
"
ساختارهای معناگذاری/ طرحواره ها،حالت های هیجانی و پردازش شناختی اطلاعات هیجانی: مقایسه دو چارچوب مفهومی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
نقائص حافظه فعال در کودکان با اختلال بیش فعالی- نقص توجه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مطالعات نشان می دهند که کودکان ADHD دارای نقائصی در کارکردهای اجرایی از جمله حافظه فعال می باشند. هدف پژوهش حاضر بررسی نقائص مولفه های دیداری-فضایی و کلامی حافظه فعال در کودکان با اختلال بیش فعالی- نقص توجه است.
مواد و روش ها: روش پژوهش از نوع علی- مقایسه ای است. بدین منظور 30 کودک با اختلال بیش فعالی- نقص توجه و 30 کودک عادی پایه دوم دبستان در شهر اصفهان به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و در پژوهش شرکت داده شدند. ابزارهای مورد استفاده، پرسش نامه کانرز والدین، مصاحبه بالینی، مقیاس هوش کودکان وکسلر برای ارزیابی حافظه فعال کلامی و تکلیف بلوک های کرسی به منظور ارزیابی حافظه فعال دیداری- فضایی بود. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-20 و با روش تحلیل واریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که در دو متغیر حافظه فعال کلامی و دیداری- فضایی در بین کودکان ADHD و عادی تفاوت معناداری وجود دارد (001 /0 P≤). بدین صورت که کودکان ADHD در این مولفه ها از گروه کنترل عملکرد پایین تری دارند. هم چنین میانگین گروه ADHD در دو نوع از حافظه فعال پایین تر از گروه عادی بود.
نتیجه گیری: کودکان ADHD در حافظه فعال دیداری- فضایی و کلامی دارای نارسایی هستند. به درمانگران و مشاوران پیشنهاد می گردد که در مداخلات آموزشی و درمانی به این مهم توجه نمایند و از آموزش های مبتنی بر مولفه های مختلف حافظه فعال در این کودکان استفاده نمایند. برای مثال فعالیت هایی از قبیل به خاطر سپردن چند عدد یا لغت ساده، به خاطر سپردن اشعار کوتاه کودکانه و ...... را می توانند در کودکان انجام دهند.
مقایسه ویژگیهای حافظه شنیداری کودکان با نارسایی توجه بیش فعالی و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف کلی این پژوهش، مقایسه توالی حافظه شنوایی- بیانی، تشخیص شنوایی، درک زبانی از جملات امری همزمان و تشخیص صداها در اول، وسط و آخر کلمات کودکان ADHD و عادی است.
روش: این تحقیق، از نوع کاربردی و روش انجام آن زمینه ای است. جامعه آماری این پژوهش را کودکان منطقه 2 شهر تهران تشکیل می دهند که در محدوده سنی 3 تا 8 سال قرار داشتند. تعداد کل نمونه 195 نفر بود که برای انتخاب نمونه کودکان عادی، از روش نمونه گیری تصادفی ساده و برای انتخاب نمونه کودکان ADHD از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شده است. برای جمع آوری داده ها از چهار چک لیست تهیه و تنظیم شده توسط سیف نراقی و نادری بهره گرفته شده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات گردآوری شده، از آمار توصیفی(فراوانی، فراوانی تراکمی، درصد و امثال آن) استفاده شده است. از آزمون خی دو برای بررسی فرضهای تحقیق بهره گرفته شده است.
یافته ها: یافته ها نشان داد که در فرضیه یک و در مقاطع سنی 3 تا 4، 4 تا 5 و 6 تا 7 سال تفاوت معنی داری بین کودکان ADHD و عادی در توالی حافظه شنوایی – بیانی مشاهده نشده است، اما در مقاطع سنی 5 تا 6 و 7 تا 8 سال تفاوت معنی داری بین کودکان ADHD و عادی در این زمینه، مشاهده شده است. در فرضیه دوم و در همه مقاطع سنی، تفاوت معنی داری بین کودکان ADHD و عادی در تشخیص شنوایی، مشاهده شده است. در فرضیه سوم و در همه مقاطع سنی، به غیر از 7 تا 8 سالگی تفاوت معنی داری بین کودکان ADHD و عادی در درک جملات امری همزمان مشاهده شده است. در نهایت در فرضیه چهارم در هیچ کدام از مقاطع سنی، تفاوت معنی داری بین کودکان ADHD و عادی در تشخیص صداها در اول، وسط و آخر کلمات مشاهده نشده است.
نتیجه گیری: نتایج کلی این تحقیق نشان می هد که کودکان ADHD درمقایسه با کودکان عادی در زمینه های توالی حافظه شنوایی- بیانی، تشخیص شنوایی و درک جملات امری همزمان، پایین تر عمل می کنند.
رابطه باورهای انگیزشی با رویکردهای یادگیری در میان جمعی از دانشجویان رشته پزشکی و مهندسی دانشگاههای شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه باورهای انگیزشی جمعی از دانشجویان دانشگاههای شیراز با رویکردهای یادگیری آنان بود. بدین منظور 183 دانشجوی سال سوم از دانشگاه شیراز و دانشگاه علوم پزشکی شیراز (61 زن و 123 مرد) با میانگین سنی 22 سال از رشته های پزشکی (89 نفر) و مهندسی برق و مکانیک (94 نفر) به عنوان آزمودنی برگزیده شدند. به منظور سنجش باورهای انگیزشی در 6 مولفه، یعنی خودکارآمدی، ارزش تکلیف، اضطراب امتحان، جهت گیری درونی هدف، جهت گیری بیرونی هدف و باورهای کنترل درباره یادگیری، از "پرسشنامه راهبردهای انگیزشی برای یادگیری" استفاده به عمل آمد. رویکردهای یادگیری به وسیله «پرسشنامه رویکردهای مطالعه" در سه مولفه، یعنی رویکرد عمیق، سطحی و راهبردی، مورد سنجش قرار گرفت. در پژوهش حاضر، اعتبار سازه ای این پرسشنامه ها به روش تحلیل عاملی با چرخش واریمکس انجام شد و ضرایب آلفای کرونباخ نشان از همسانی درونی مولفه های آنها داشت. رابطه 6 مولفه انگیزشی با هر یک از رویکردهای یادگیری، به طور جداگانه در رشته پزشکی و مهندسی، از طریق تحلیل رگرسیون مرحله ای، مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل نشانگر آن بود که روابطی پیچیده بین باورهای انگیزشی و رویکردهای یادگیری برقرار است، که الگوی این روابط در میان دانشجویان پزشکی و مهندسی یکسان نمی باشد. این یافته ها با توجه به نتایج مطالعات پیشین و نظریه های مربوط، مورد بحث قرار گرفت و از تلویحات تربیتی آن سخن به میان آمد.