فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۱٬۲۷۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: این تحقیق بررسی تاثیر مداخله شناختی رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی یکپارچه بر میزان کیفیت زندگی ، وبهزیستی روان شناختی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس میباشد. روش: این مطالعه یک پژوهش نیمه آزمایشی و طرح پژوهش از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است، جامعه پژوهش آن را کلیه بیماران مبتلا به ام اس که در جامعه ام اس ایران دارای پرونده هستند تشکیل می دهد که از میان آنها ، 30 نفر به روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب شدند. این بیماران به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند، سپس گروه آزمایش تحت مداخله قرار گرفت. ابزار گردآوری اطلاعات دو پرسشنامه استاندارد، شامل پرسشنامه کیفیت زندگی خاص بیماران ام اس و پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف و کیز بودکه قبل و بعد از مداخله بوسیله آزمودنی ها تکمیل گردید. یافته ها: تحلیل کو واریانس نشان داد که بین میانگین های نمرات گروه آزمایش و کنترل در پس آزمون متغییر های بهزیستی روان شناختی وابعاد روانی کیفیت زندگی تفاوت معنی داری وجود دارد(1/00 P˂) نتیجه گیری: مداخله شناختی رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی یکپارچه را می توان به عنوان مداخله روان شناختی ثمر بخش برای افزایش شاخص های بهزیستی روان شناختی و کیفیت زندگی مبتلایان به بیماران مولتیپل اسکلروزیس معرفی کرد
درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی و اختلالات مصرف مواد: مروری نظری و پژوهشی
حوزههای تخصصی:
رفتارهای پرخطر رفتارهایی هستند که سلامت و رفاه افراد را تحت تأثیر قرار می دهند لذا به کارگیری درمان مناسب برای کاهش این خطرات ضرورت دارد. درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی شکلی جدیدی از درمان ها برای اختلال مصرف مواد است که برای کاهش آسیب های بیماران، مدلی مبتنی بر سلامت عمومی و بیماری را فراهم نموده است. برخلاف اشکال سنتی درمان و روش های ترک مواد، درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی به نوعی طراحی شده است که جایگاهی که افراد در آن قرار دارند را نشان دهد. شکل سنتی درمان اختلال مصرف مواد مانع عود در افراد می گردد تا به عنوان یک درمان شکست خورده قلمداد نشود. درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش عواقب منفی مصرف مواد تمرکز می کند و فرصتی برای مصرف کنندگان مواد فراهم می نماید تا تأثیرات مخرب اختلال را کاهش دهند. درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی از طریق شناساندن نشانه های آغاز تمایل به مصرف مواد، افراد را از حال حاضر، اینجا و اکنون خود آگاه می کند. این مقاله، مروری بر کاربرد فنون درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی است که به عنوان یک درمان جایگزین نسبت به برنامه های سنتی مصرف مواد تلقی می شود چرا که این برنامه های سنتی برای هر فردی کارایی لازم را ندارند. بر اساس مبانی نظری و پژوهشی می توان گفت که درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی یک مداخله مؤثر و کارآمد برای اختلالات مصرف مواد است که برای انواع اختلالات مصرف مواد و در نمونه های مختلف توصیه شده است.
مقایسه اثربخشی درمان فراشناخت و آموزش نوروفیدبک بر بهبود باورهای فراشناختی و علائم اضطراب در دانشجویان دختر دارای اختلال اضطراب اجتماعی (تک آزمودنی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان فراشناخت با نوروفیدبک در بهبود باورهای فراشناختی و علائم اختلال اضطراب اجتماعی بود. این پژوهش از نوع مطالعه تک آزمودنی و نمونه گیری داوطلبانه بود. 5 دانشجوی دانشگاه فردوسی مشهد و دانشگاه فرهنگیان با تشخیص اختلال اضطراب اجتماعی، براساس شدت اختلال (خفیف تر یا شدید) همتا شده، به صورت تصادفی در دو گروه فراشناخت و نوروفیدبک جای گرفتند. از مصاحبه بالینی DSM-IV-TR، پرسشنامه هراس اجتماعی کانور، پرسشنامه اضطراب اجتماعی واتسون و فرند و پرسشنامه باورهای فراشناختی استفاده شد. درمان فردی فراشناخت در 8 جلسه هفتگی و نوروفیدبک 16جلسه، سه بار در هفته اجرا شد. پرسشنامه ها در خط پایه، انتهای درمان و پیگیری 45 روزه تکمیل شدند، به علاوه پرسشنامه کانور دوبار در میانه درمان (یک سوم و دو سوم مدت دوره درمان) نیز تکمیل گردید. برای تحلیل داده ها از شاخص درصد بهبودی استفاده گردید. یافته ها نشان دهنده اثربخشی هردو درمان در نشانه های اضطرابی آزمودنی ها، با دامنه درصدهای بهبودی متفاوت در هر فرد بود. میانگین درصدهای بهبودی آزمودنی ها برای هردو درمان در اختلال اضطراب اجتماعی، تفاوت معناداری نداشت. اگرچه بیشترین بهبودی در باورهای فراشناختی در آزمودنی های گروه فراشناخت ایجاد شده بود. بهبودی همه آزمودنیها در دوره پیگیری ادامه یافته بود. بطورکلی درمان فراشناخت و نوروفیدبک به طور اثربخشی توانستند اختلال اضطراب اجتماعی را بهبود بخشند اما اثربخشی بیشتر درمان فراشناخت برای کاهش علائم اضطراب اجتماعی خفیف و نوروفیدبک برای اختلال اضطراب اجتماعی شدیدتر مشاهده شد.
بررسی رابطه باورهای معرفت شناسی و نیاز به شناخت با آگاهی فراشناختی در اساتید دانشگاه مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی رابطه راهبردهای فراشناختی با یادگیری خود راهبر در بین دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی قم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و اهداف: با توجه به تحولات روزافزون دانش در دنیای دانش مدار کنونی، نیاز به یادگیری خود راهبر و راهبردهای فراشناختی در دانشجویان علوم پزشکی، امری ضروری می باشد. مطالعه حاضر با هدف بررسی رابطه راهبردهای فراشناختی با یادگیری خود راهبر در بین دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی قم انجام شد. روش بررسی: این پژوهش به روش توصیفی همبستگی در سال 1394 انجام شد. نمونه ای با حجم303 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی قم به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی بر حسب جنسیت انتخاب شدند. داده ها از طریق پرسشنامه حالت فراشناختی اونیل و عابدی و پرسشنامه یادگیری خود راهبر فیشر و همکاران جمع آوری شد. سپس اطلاعات با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، آزمون t مستقل و رگرسیون چندگانه مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.
تاثیر کیفیت و کمیت دیدگاه دیگران در دیدگاه گیری بصری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اخیرا پژوهشگران حوزه شناختی به بررسی فرایندهای درگیر در ذهن خوانی و محدودیت های ذهن خوانی خودکار، توجه بیشتری نشان داده اند. دیدگاه گیری بصری به عنوان بخشی از ذهن خوانی در این پژوهش مورد توجه قرار گرفت. پژوهش حاضر، با هدف مشخص کردن تاثیر کیفیت و کمیت دیدگاه دیگران در دیدگاه گیری بصری انجام شد. به این منظور 42 آزمودنی مرد انتخاب و به دو گروه آزمایشی 21 نفره تخصیص داده شدند. سپس به وسیله ابزار دیدگاه گیری بصری مورد سنجش قرار گرفتند. نتایج نشان داد که اثرات اصلی نوع قضاوت، کیفیت دیدگاه و تعامل این دو معنادار است. به این معنا که شرکت کنندگان دیدگاه خود را سریع تر از دیدگاه دیگری و موقعیت دیدگاه مساوی را سریع تر از موقعیت دیدگاه ناقص و مشابه قضاوت کردند. در حوزه محاسبه دیدگاه، نتایج نشان داد که دیدگاه دیگری اگرچه بی ربط باشد، به صورت خودکار محاسبه می شود و این خودکاربودن به واسطه تعداد افراد محدود نشده است. هم چنین برخلاف انتظار، دیدگاه گیری در موقعیت دیدگاه مساوی سریع تر از موقعیت دیدگاه مشابه صورت گرفت. این یافته، چالش هایی را برای فرضیه شبیه سازی، که در آن فرض می شود فرد ابتدا دیدگاه خود را به صورت شهودی درک می کند و سپس به واسطه تعدیل دیدگاه خود پی به دیدگاه دیگری می برد، به همراه دارد.
شخصیت و رویکردهای یادگیری به عنوان پیش بین های عملکرد تحصیلی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین ویژگی های شخصیتی، رویکردهای یادگیری و عملکرد تحصیلی دانشجویان بود. به این منظور 371 نفر از دانشجویان علوم انسانی دانشگاه پیام نور مرکز تبریز (259 زن و 112 مرد) به صورت تصادفی با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای و خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. پرسشنامه پنج عامل اصلی شخصیت و سیاهه رویکردها و مهارت های مطالعه توسط این دانشجویان تکمیل شدند و معدل کل دانشجویان به عنوان شاخص عملکرد تحصیلی در نظر گرفته شد. برای تحلیل داده های جمع آوری شده آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه سلسله مراتبی و تحلیل مسیر مورداستفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین ویژگی شخصیتی وظیفه شناسی، رویکرد یادگیری راهبردی و عملکرد تحصیلی دانشجویان رابطه مثبت ولی بین رویکرد سطحی با عملکرد تحصیلی رابطه منفی و معنی داری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که اثر مستقیم وظیفه شناسی بر عملکرد تحصیلی هنگامی که رویکرد راهبردی در گام دوم وارد تحلیل می شود، از بین می رود. در این تحلیل دو پیش بین معنی دار برای عملکرد تحصیلی وجود داشت: رویکرد راهبردی (باارزش بتای مثبت) و رویکرد سطحی (باارزش بتای منفی). نتایج تحلیل مسیر نیز نشان داد که اثر غیرمستقیم وظیفه شناسی بر عملکرد تحصیلی دانشجویان از طریق رویکرد راهبردی میانجی گری می شود.
نقش کارکردهای توجهی اجرایی حافظه فعال در عملکرد ریاضیات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اثربخشی برنامه های تقویت حافظه فعال و ادراک دیداری بر بهبود خواندن دانش آموزان دارای اختلال خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خواندن یکی از مهارت های اساسی است که ما را در دریافت و درک اطلاعات و مفاهیم جدید یاری می دهد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر آموزش حافظه فعال و ادراک دیداری بر بهبود عملکرد خواندن دانش آموزان دارای اختلال خواندن انجام شد. نوع مطالعه حاضر، شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. نمونه مورد مطالعه شامل 30 نفر از دانش آموزان پایه دوم و سوم ابتدایی دارای اختلال خواندن بود که از مراکز اختلال های یادگیری شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 92-91 انتخاب، و به صورت همتا در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) جایدهی شده اند. برنامه تقویت حافظه فعال و ادراک دیداری در طول ۱٠جلسه یک ساعته به گروه آزمایش آموزش داده شد. در این پژوهش برای جمع آوری داده ها از آزمون خواندن و نارساخوانی کرمی نوری و مرادی استفاده شد. داده های پژوهش با تحلیل کوواریانس یک متغییره و چندمتغیره تحلیل شد. نتایج نشان داد استفاده از برنامه های تقویت حافظه فعال و ادراک دیداری بر بهبود نمره عملکرد خواندن و مؤلفه های خواندن کلمات، زنجیره کلمات، آزمون قافیه، نامیدن تصاویر، درک کلمات، حذف آواها، و آزمون نشانه های حرف در دانش-آموزان مؤثر است در حالی که اثر این برنامه ها بر مؤلفه های درک متن، خواندن ناکلمات و شبه کلمات، و آزمون نشانه های مقوله، معنی دار نبود. بنابراین استفاده از این رویکرد در درمان افراد مبتلا به اختلال خواندن در کنار سایر روش های درمانی پیشنهاد می گردد.
بررسی اثربخشی آموزش تکنیک های فراشناختی بر انگیزش پیشرفت و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش تکنیک های فراشناختی بر انگیزش پیشرفت و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر دبیرستانی شهر اصفهان بود. این پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری چهارماهه با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری در این پژوهش، دانش آموزان دختر دوره دبیرستان شهر اصفهان در سال تحصیلی 1392-1391 بودند. نمونه گیری این پژوهش به صورت تصادفی مرحله ای بود که تعداد 40 آزمودنی انتخاب و به شیوه تصادفی گروه آزمایش و گروه کنترل گمارده شدند و برگه اطلاعات جمعیت شناختی و پرسشنامه انگیزش پیشرفت هرمنس (1970) بر روی آنان اجرا شد. از معدل دانش آموزان به عنوان شاخص عملکرد تحصیلی استفاده شد. گروه آزمایش 8 جلسه 1 ساعته تحت آموزش تکنیک های فراشناختی قرار گرفتند. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد، ارائه مداخله آموزش تکنیک های فراشناختی باعث افزایش 6/45% نمره های عملکرد تحصیلی آزمودنی ها در مرحله پس آزمون و افزایش 9/45% آن در مرحله پیگیری شد. لذا فرضیه اول پژوهش تأیید شد. علاوه بر این، نتایج نشان داد که مداخله تکنیک های فراشناختی باعث افزایش 1/57% نمره های انگیزش تحصیلی آزمودنی ها در مرحله پس آزمون 6/56% آن در مرحله پیگیری شده است. لذا فرض دوم پژوهش نیز تأیید شد. یافته های این پژوهش مداخلات مبتنی بر آموزش تکنیک های فراشناختی را در جهت افزایش انگیزش پیشرفت و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر پیشنهاد می کند.
مقایسه کارکردهای اجرایی و حافظه دانش آموزان دوزبانه و یک زبانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر مقایسه کارکردهای اجرایی و حافظه دانش آموزان دو زبانه و یک زبانه بود. روش: برای این منظور 120 دانش آموز دختر و پسر 7 12 ساله (60 دانش آموز یک زبانه فارسی زبان و 60 دانش آموزان دو زبانه ارمنی فارسی زبان) از پایه های دوم تا ششم دبستان های منطقه 8 آموزش و پرورش شهر تهران با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. از آزمون آندره ری و ویسکانسین برای سنجش کارکردهای اجرایی (برنامه ریزی و سازماندهی، انعطاف پذیری) وماتریس 3×3 و 5×5 کورنولدی برای سنجش حافظه فعال و حافظه منفعل آزمودنی ها استفاده شد. داده ها به روش تحلیل واریانس دو راهه و با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که کارکردهای اجرایی سازماندهی و برنامه ریزی و انعطاف پذیری دانش آموزان یک زبانه و دوزبانه متفاوت است اما در حافظه فعال و منفعل بین این دو گروه تفاوت معناداری دیده نشد. علاوه بر این، تفاوت های جنسیتی چندانی بین دو گروه مشاهده نشد، به جز اینکه در دانش آموزان یک زبانه کارکرد اجرایی انعطاف پذیری دختران بهتر از پسران به دست آمد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده و برتری دانش آموزان دو زبانه در کارکردهای اجرایی نسبت به دانش آموزان یک زبانه می توان نسبت به برنامه ریزی زودهنگام آموزش زبان دوم در مدارس پیش دبستانی اقدام کرد.
پیش بینی مؤلفه های شناختی و عاطفی شادمانی بر اساس تجارب معنوی روزانه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
شادمانی، گمشدة انسان معاصر، بنیادی ترین مفهوم در روان شناسی مثبت گراست. شمار پژوهش هایی که به عوامل مرتبط با شادکامی پرداخته اند، در دو دهه اخیر فزونی یافته است. این پژوهش، با هدف شناسایی نقش تجارب معنوی روزانه در مؤلفه های شناختی و عاطفی شادمانی انجام گرفت. بدین منظور، تعداد 193 نفر از دانشجویان کارشناسی دانشگاه شیراز با روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند و پرسش نامة تجارب معنوی روزانه، رضایت از زندگی، عاطفه مثبت و منفی را تکمیل نمودند. داده ها با روش آماری تحلیل رگرسیون چندگانه، به شیوه همزمان بررسی شدند. یافته های بیانگر این است که نمرة کل تجارب معنوی روزانه با مؤلفه های شناختی و عاطفی شادمانی رابطه ای مثبت و معنادار دارد. همچنین دو مؤلفة احساس حضور خداوند و ارتباط با خداوند در تجارب روزمره می توانند رضایت از زندگی و عاطفة مثبت را به صورت مثبت و عاطفة منفی را به صورت منفی پیش بینی نمایند.
مقایسه نظریه ذهن سوءاستفاده کنندگان جنسی از زنان و کودکان با افراد عادی مطالعه ای براساس نظریه عام و خاص ذهن وارد و کنین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیقات پیشین در زمینه سوءاستفاده گری جنسی نشان داده است عواملی از قبیل نقص در ارتباط صمیمی با دیگران، مشکل در همدلی با قربانی و تحریف های شناختی همگی در ایجاد و تداوم سوءاستفاده گری جنسی نقش به سزایی دارند. هدف از تحقیق حاضر، بررسی نظریه نقص عام و خاص ذهن در سوءاستفاده کنندگان جنسی از زنان و کودکان بود. برای این منظور، 60 نفر سوءاستفاده کنندگان جنسی زندانی (30 سوءاستفاده کننده جنسی از زن و 30 سوءاستفاده کنندگان از جنسی از کودک) همراه با گروه کنترل (60 نفر عادی) در این تحقیق شرکت کردند. از آزمون چشم ها برای ارزیابی نقص عام نظریه ذهن و از پرسشنامه تحریفات سوءاستفاده کنندگان جنسی جهت بررسی نظریه خاص ذهن استفاده شد. نتایج نشان داد سوءاستفاده کنندگان نسبت به گروه عادی در نظریه خاص و عام ذهن نقص بیشتری داشتند، که از لحاظ آماری کاملاً معنی دار بود. بین دو گروه سوءاستفاده کنندگان جنسی از زنان و سوءاستفاده کنندگان جنسی از کودکان از لحاظ نظریه عام ذهن تفاوت معنی دار به دست نیامد. ولی در نقص در نظریه خاص ذهن تفاوت معنی داری به دست آمد که حاکی از نقص بیشتر در نظریه خاص ذهن سوءاستفاده کنندگان جنسی از کودکان بود. مبتنی بر یافته ها می توان بیان داشت که مشکلات سوءاستفاده کنندگان جنسی در حوزه های صمیمیت، همدلی و تحریف های شناختی از نقص در نظریه ذهن ناشی می گردد.
پیش بینی تصمیم گیری تحلیلی توسط هیجان شادی و ابعاد سبک های شناختی با واسطه گری تمایلات فراشناختی چکیده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر در قالب یک مدل علّی، ساز و کار فرایند تصمیم گیری را با رویکرد شناخت داغ مورد بررسی قرار داد. در این راستا، مبتنی بر مدل پردازش دوگانه کلازینسکی (2004)، هیجان شادی و ابعاد سبک های شناختی (نیاز به شناخت، نیاز به ساختار و نیاز به قطعیت) به عنوان متغیر برون زاد، تمایلات فراشناختی متغیر واسطه ای و تصمیم گیری تحلیلی متغیر درون زاد مدل در نظر گرفته شدند. روش: شرکت کنندگان پژوهش، شامل 228 دانشجوی دختر و پسر مقطع کارشناسی دانشگاه شیراز بودند. مقیاس نیاز به شناخت (کاچیوپو و همکاران، 1996)، نیاز به ساختار و نیاز به قطعیت (تامپسون و همکاران، 1992)، به عنوان شاخص سبک های شناختی؛ مقیاس شادی (لیبومیرسکی و لپر، 1999)؛ مقیاس تفکر فعال روشنفکرانه (استانوویچ و وست، 2007) و مقیاس تصمیم گیری (کلازینسکی، 2001) مورداستفاده قرار گرفتند. پایایی ابزارهای پژوهش به روش آلفای کرونباخ و روایی آن ها به شیوه تحلیل عاملی مورد تأیید قرار گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهند که هیجان شادی، تصمیم گیری تحلیلی را به صورت منفی پیش بینی می کند؛ این پیش بینی هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم (از طریق واسطه گری تفکر روشنفکرانه) صورت می گیرد؛ بدین شکل که هیجان شادی پیش بینی کننده منفی تفکر روشنفکرانه است و در ادامه تفکر روشنفکرانه، تصمیم گیری تحلیلی را به صورت مثبت پیش بینی می کند. در مقابل بعد نیاز به شناخت (از ابعاد سبک های شناختی) به صورت مستقیم و غیرمستقیم (با واسطه گری تفکر روشنفکرانه)، تصمیم گیری تحلیلی را به صورت مثبت پیش بینی می کند. بعد دوم سبک های شناختی یعنی نیاز به ساختار پیش بینی کننده منفی تفکر روشنفکرانه است و بدین ترتیب با واسطه گری این متغیر، تصمیم گیری تحلیلی را به صورت منفی پیش بینی می کند. درنهایت یافته ها حاکی از آن بود که بعد نیاز به قطعیت پیش بینی کننده تصمیم گیری تحلیلی نیست. نتیجه گیری: درمجموع نتایج پژوهش حاضر تائیدی است بر رویکرد شناخت داغ و به طور خاص مدل پردازش دوگانه کلازینسکی، مبنی بر اینکه فرایندهای شناختی، به ویژه تصمیم گیری تحلیلی، تحت تأثیر حالات هیجانی، وضعیت انگیزشی (سبک های شناختی) و تمایلات فراشناختی می باشند.
ایجاد برنامه آموزش زبان در دوره اول ابتدایی: بایدها ونبایدها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی ایجاد برنامه آموزش زبان انگلیسی در دوره ی اول ابتدایی در ایران انجام شده است. این مطالعه از نوع توصیفی پیمایشی است. اطلاعات با فیش برداری از منابع متعدد و مطالعه برنامه آموزش زبان در کشورهای موفق آسیایی جمع آوری و تحلیل گردید. در مرحله بعد سه نمونه پرسش نامه محقق ساخته جهت نظر سنجی از متخصصان آموزش زبان تنظیم گردید. تمام نظرات نسبتا موافق و کاملا موافق انتخاب شدند و نهایتا در نظر خواهی سوم مورد بررسی، اصلاح و تایید نهایی قرار گرفت. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و شاخصهایی مانند فراوانی، میانگین، انحراف استاندارد و در سطح آمار استنباطی آزمون تی تک نمونه با استفاده از نرم افزار مورد محاسبه قرار گرفت. سپس بر اساس نمرات به دست آمده که از (0) تا (5) را شامل می شد – مرتب و مشخص شدند. صاحب نظران با نمره میانگین 64/4 برنامه آموزش زبان انگلیسی در دوره ی اول ابتدایی در ایران را ضروری دانستند. اهداف آموزش زبان انگلیسی و میزان تاکید مهارت های زبانی طبق نظر متخصصان تعیین گردید. با توجه به نظر موافق اکثریت صاحب نظران و فشار روزافزون والدین برای حضور کودکان در آموزشگاه های خصوصی در ساعات خارج از مدرسه جهت یادگیری زبان انگلیسی به نظر می رسد راه اندازی برنامه آموزش زبان انگلیسی در دوره ی ابتدایی می تواند به اجرای عدالت آموزشی برای همه کودکان ایرانی منجر شود.
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر پردازش شناختی خودکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر پردازش شناختی خودکار دانش آموزان دختر پایة پنجم دبستان اجرا شد. روش پژوهش شبه آزمایشی، با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود و جامعة آماری شامل دانش آموزان دختر پایة پنجم دبستان های منطقة 6 آموزش و پرورش شهر تهران بودند، که از میان آن ها 24 نفر به شیوة نمونه گیری دردسترس انتخاب و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (12 نفر) و گواه (12 نفر) قرار گرفتند. از همة دانش آموزان دو گروه آزمون استروپ (نگاشت کامپیوتری) گرفته شد. سپس گروه آزمایش در 12 جلسة آموزش ذهن آگاهی، تلفیقی از آموزش های عمومی ذهن آگاهی برای کودکان آلیدینا و برنامة اجرایی آموزش ذهن آگاهی در مدارس ابتدایی آمریکا متعلق به کیسر-گرینلند، که بر اساس پروتکل درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی- نسخه کودکان بایر مدل سازی شده است، در 8 هفته شرکت کرد. پس از تحلیل کوواریانس داده ها، نتایج نشان داد که بین گروه آزمایش و گروه گواه در هر سه مؤلّفه تعداد پاسخ درست ناهمخوان، زمان واکنش ناهمخوان و تداخل تفاوت معناداری وجود دارد. به این ترتیب یافته های پژوهش حاضر نشان دهندة اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر افزایش انعطاف پذیری شناختی و کاهش پردازش شناختی خودکار است.
بررسی رابطه بین راهبردهای یادگیری خودتنظیمی و انواع جهت گیری هدف با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی و شناسایی سهم هر یک از متغیر های انواع جهت گیری هدف و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی در پیش بینی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بود. پژوهش حاضر از نوع مقطعی بوده و رویکرد توصیفی از نوع همبستگی هست. جامعه ی آماری در این پژوهش عبارت است از کلیه ی دانش آموزان سال اول دبیرستان های پسرانه و دخترانه در شهر رشت که در سال تحصیلی 93- 1392 به تحصیل اشتغال داشتند. از بین دانش آموزان 364 نفر (208پسر و 156دختر) با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و با توجه به حجم جامعه انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسش نامه ی راهبردهای یادگیری پینتریچ و دی گرو، پرسش نامه ی سنجش جهت گیری های هدف الیوت و مک گریگور بود. برای تجزیه وتحلیل داده های پژوهش از تحلیل رگرسیون چندمتغیره با استفاده از برنامه ی کامپیوتری SPSS استفاده شد. نتایج مؤید این مطلب است که متغیرهای راهبردهای یادگیری خودتنظیمی و جهت گیری هدف تسلطی به صورت مثبت و جهت گیری هدف عملکردی به صورت منفی پیش بینی کننده های معناداری برای پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بوده و سهم راهبردهای یادگیری خودتنظیمی در این زمینه بیش از سایر متغیرها است.