فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۸۱ تا ۵۰۰ مورد از کل ۱٬۲۷۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقایسه ی تاثیر دو روش آموزش از طریق تلفن همراه و سخنرانی بر میزان یادگیری هنرجویان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
با توجه به سرعت فزاینده تولید دانش جدید و توسعه فن آوری های ارتباطی نظیر تلفن همراه که منابع و داده های مرتبط با هر موضوع را بدون محدودیت زمانی و مکانی در اختیار فراگیران قرار می دهد و با عنایت به جنبه های مثبت فراوان کاربرد آن در مدارس و ضرورت سازگاری با تغییرات و بهره گیری صحیح از این فن آوری جدید، پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیرآموزش از طریق تلفن همراه بر میزان یادگیری هنرجویان و مقایسه آن با روش آموزش سخنرانی، در هنرستان کشاورزی خوشه های زرین شهرستان روانسر در استان کرمانشاه طراحی و در سال 1388 اجرا گردید. طی یک مطالعه نیمه تجربی،30 هنرجوی پسر به عنوان نمونه به طور تصادفی انتخاب، و با توجه به سن، وضعیت تحصیلی، معدل و وضعیت اقتصادی خانواده به دو گروه همتا (15 نفر آزمایش و 15 نفر کنترل) تقسیم شدند. ابتدا با استفاده از آزمون 10 سؤالی بر اساس اهداف رفتاری درس، پیش آزمون انجام شد و سپس به گروه آزمایش از طریق تلفن همراه و به گروه کنترل از طریق سخنرانی، طی دو جلسه ی دو ساعته، آموزش داده شد و با همان سؤالات، پس آزمون انجام شد و با آزمون t مورد قضاوت آماری قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد با وجود اینکه هر دو روش آموزش سخنرانی و آموزش از طریق تلفن همراه بر یادگیری هنرجویان تاثیر مثبت دارد، ولی آموزش از طریق تلفن همراه نسبت به آموزش از طریق سخنرانی تاثیر بیشتری بر میزان یادگیری هنرجویان داشت.
تاثیر القای خلق بر سوگیری حافظه ی آشکار با توجه به سیستم های مغزی رفتاری: تحلیل مبتنی بر تئوری تشخیص علامت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین تاثیر القای خلق بر سوگیری حافظه ی آشکار [زمان واکنش، سوگیری پاسخ ( ) و حساسیت پاسخ ( )] در افراد با حساسیت بالای BAS، BIS بود. ابتدا 527 نفر از دانشجویان، پرسشنامه ی BAS و BIS را به همراه تعدادی سوال برای کنترل برتری جانبی دست تکمیل نمودند. سپس براساس نمره ی استاندارد (z) 25 نفر آزمودنی با حساسیت بالای BAS، 25 نفر با حساسیت بالای BIS و 25 نفر به عنوان گروه کنترل انتخاب شدند. ابتدا واژه ای هیجانی به آزمودنی ها ارائه شد تا آنها را به خاطر بسپارند. سپس نیمی از آزمودنی-های هر گروه در معرض القای خلق شاد و نیم دیگر در معرض القای خلق غمگین قرار گرفتند. در مرحله ی بعد واژه های هیجانی قبلی به همراه یک سری کلمات دیگر به آزمودنی ها ارائه شد تا آنها را بازشناسی نمایند. قبل از تجزیه و تحلیل آماری، ابتدا شاخص های سوگیری پاسخ و حساسیت پاسخ بر مبنای نظریه ی تشخیص علامت محاسبه گردید و سپس با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. نتایج به دست آمده نشان داد که افراد با BIS بالا در شرایط القای خلق غمگین در مقایسه با BAS بالا و گروه کنترل واژه های دارای بار هیجانی منفی را سریع تر بازشناسی می کنند اما در مورد افراد با BAS بالا در موقعیت های القای خلق تفاوت معنی داری مشاهده نگردید. در مورد حساسیت پاسخ تفاوت معنی داری مشاهده نشد. نتایج مربوط به مولفه سوگیری پاسخ نشان داد که میانگین برای واژه های منفی در گروه BIS به طور معناداری پایین تر از گروه BAS و کنترل بود؛ یعنی این افراد در بازشناسی واژه های منفی راهبرد سهل گیرانه ای را اتخاذ می کنند.
راهبردهای یادگیری ، جهت گیریهای هدفی و اضطراب امتحان در دانش آموزان نابینا(مقاله علمی وزارت علوم)
نقش راهبردهای شناختی و فراشناختی در انگیزه پیشرفت فراگیران نظام آموزشی مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات
حوزههای تخصصی:
این مقاله براساس پژوهشی که به منظور بررسی نقش راهبردهای شناختی و فراشناختی در انگیزه پیشرفت فراگیران نظام آموزشی مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات از دیدگاه متخصصان انجام گرفته، تدوین شده است. روش تحقیق توصیفی و از نوع پیمایشی است. از تعداد 70 نفر متخصصان (برنامه ریزی درسی، فناوری آموزشی، آموزش الکترونیکی) دانشگاههای تهران (شهید بهشتی، علامه طباطبایی، تربیت مدرس، تربیت معلم، دانشگاه تهران، دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات تهران) 58 نفر به شیوه نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته است با 46 گویه و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ 85/0 محاسبه گردید. داده های جمع آوری شده از طریق نرم افزار SPSS مورد بررسی قرار گرفت. برای پاسخگویی به سؤالات پژوهش از آمار توصیفی و آزمون خی دو، آزمون آنالیز واریانس (F فیشر)، آزمون دانکن و t دو نمونه ای استفاده شد. یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که از بین راهبردهای شناختی راهبرد تکرار و مرور و بسط و گسترش معنایی و سازماندهی هر کدام به ترتیب دارای نقش خیلی زیاد، خیلی زیاد و زیاد هستند و راهبرد بسط و گسترش معنایی بیشترین نقش را در انگیزه پیشرفت فراگیران دارد. و از بین راهبردهای فراشناختی، راهبردبرنامه ریزی، کنترل و نظارت و نظم دهی هر کدام به ترتیب دارای نقش زیاد، خیلی زیاد و زیاد هستند که راهبرد کنترل و نظارت بیشترین نقش را در انگیزه پیشرفت فراگیران دارند و تفاوت معناداری بین نقش های راهبردهای شناختی و فراشناختی وجود ندارد.
کارکرد سبکهای تفکر و رابطه آن با پیشرفت تحصیلی در بین دانشجویان دانشکده های فنی مهندسی و روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش مقایسه کارکرد سبکهای تفکر و رابطه آن با پیشرفت تحصیلی در بین دانشجویان دانشکده فنی ـ مهندسی و روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران بود. نمونه مورد مطالعه 288 دانشجو (146 نفر فنی ـ مهندسی و 142 نفر روان شناسی و علوم تربیتی) بود که دانشجویان رشته روان شناسی و علوم تربیتی با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و دانشجویان رشته فنی ـ مهندسی از طریق نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. یافته ها از طریق پرسشنامه سبکهای تفکر استرنبرگ و واگنر و پرسشنامه خودگزارشی پیشرفت تحصیلی جمع آوری و سپس از طریق روشهای آماری همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه وt مستقل تحلیل شد. برای روایی پرسشنامه از نظر متخصصان و برای پایایی از آلفای کرونباخ استفاده شد. که مقدار آن 75/0 به دست آمد. نتایج به دست آمده نشان داد که در سبک تفکر اجرایی دانشجویان دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی و در سبک تفکر قانونگذارانه، دانشجویان دانشکده های فنی ـ مهندسی بالاتر بودند و در سبک تفکر قضایی تفاوتی بین آنان وجود نداشت. همچنین سبک تفکر اجرایی در بین دانشجویان دانشکده های فنی ـ مهندسی و سبک تفکر قانونگذارانه در بین دانشجویان دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی بیشترین قدرت پیش بینی پیشرفت تحصیلی را داشته اند و اینکه در سبک تفکر اجرایی و قضایی بین دانشجویان پسر و دختر دانشکده های فنی ـ مهندسی تفاوت معناداری وجود داشت و در سبک اجرایی دختران و در سبک قضایی پسران بالاتر قرار داشتند و در سبک تفکر قانونگذارانه، دانشجویان پسر دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی بالاتر از دختران قرار داشتند.
رابطه بین وضعیت اجتماعی اقتصادی خانواده،راهبردهای یادگیری و توانایی حل مساله ریاضی در میان دانشجویان
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین وضعیت اجتماعی ـ اقتصادی خانواده، اهداف پیشرفت، راهبردهای یادگیری و توانایی حل مساله ریاضی دانشجویان انجام گرفت. به این منظور از روش تحقیق پیمایشی استفاده شد و داده های مورد نیاز درباره راهبردهای عمقی، راهبردهای سطحی، اهداف تسلط، اهداف عملکرد ـ گرایش، اهداف عملکرد ـ اجتناب و وضعیت اجتماعی ـ اقتصادی خانواده با استفاده از پرسشنامه های هدف پیشرفت الیوت و چرچ و فرایندهای مطالعه بیگز از بین 427 دانشجو با روش نمونه گیری خوشه ای جمع آوری شد. نتایج نشان داد رابطه اهداف تسلط با راهبردهای عمقی و توانایی حل مساله ریاضی مثبت و معنادار، اما رابطه اهداف عملکرد ـ گرایش و اجتناب با توانایی حل مساله ریاضی معنادار نمی باشد. رابطه راهبردهای عمقی با توانایی حل مساله ریاضی مثبت و معنادار و رابطه راهبردهای سطحی با توانایی حل مساله ریاضی معنادار نیست. همچنین نتایج نشان داد که اهداف تسلط مهمترین عامل اثرگذار بر توانایی حل مساله ریاضی است و پسران اهداف عملکرد ـ گرایش را بیشتر از دختران به کار می گیرند و دانشجویان متعلق به طبقه پایین جامعه نسبت به دانشجویان طبقه بالای جامعه اهداف تسلط را بیشتر به کار می گیرند. بین راهبردهای یادگیری و توانایی حل مساله ریاضی دانشجویان برحسب جنسیت و وضعیت اجتماعی ـ اقتصادی خانواده تفاوتی وجود ندارد.
بررسی ارتباط دانش زبانی با هوش و خلاقیت در یادگیری زبان خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق، یافتن چگونگی ارتباط بین دانش زبانی با هوش و خلاقیت دریادگیری زبان خارجی است. بدین منظور 80 دانشجوی کارشناسی دانشگاه اصفهان به عنوان آزمایش شوندگان مورد بررسی قرار گرفتند. به منظور سنجش میزان دانش زبانی، هوش، و جنبه های شخصیتی این افراد از آزمونهای متعددی استفاده شد. با استفاده از روشهای آماری مشخص شد که دانش زبانی با هوش ارتباط مثبت دارد ولی بین خلاقیت باهوش یا دانش زبانی ارتباطی نیست. یافته های این تحقیق می تواند برای پژوهشهای آینده راهگشا باشد.
چند روش برای تقویت قدرت تمرکز حواس
حوزههای تخصصی:
مشاهده و یادگیری فراگیرندگان
حوزههای تخصصی:
یادیارها در تدریس کلمات انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه حدود یک هفتم مردم دنیا به زبان انگلیسی سخن می گویند و شمار زیادی آن را به عنوان زبان دوم یا زبان خارجی می آموزند. این زبان امروزه به عنوان یک زبان بین المللی، از لحاظ علمی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی از جایگاه ویژه ای برخوردار است. از این رو بسیاری از نظام های آموزش رسمی، آموزش این زبان را در برنامه درسی خود گنجانده اند. در نظام رسمی آموزش ایران، آموزش زبان انگلیسی از سال اول راهنمایی آغاز شده و تا پایان دورة پیش دانشگاهی ادامه می یابد. در فرایند یادگیری زبان های خارجی، یادگیری لغت از جایگاه مهمی برخوردار است؛ چراکه تفاوت زبان ها با یکدیگر بیشتر به حوزة لغت مربوط می شود؛ و بسیاری از زبان ها از جمله زبان فارسی و انگلیسی در قسمت دستور زبان دارای اشتراکات فراوانی هستند. فراگیران زبان برای بخاطر سپاری درازمدت معانی لغات انگلیسی، ممکن است از راهبردهای متنوعی استفاده کنند که احتمالاً رایج ترین آن تکرار ساده است. اما این راهبرد «در دسترس» نمی تواند همواره اثربخش باشد، لذا باید به دنبال راهبردهای دیگر- و احتمالاً اثربخش تر- نیز بود. از جملة این راهبردها می توان به تکنیک های یادیار، از جمله «کلمه کلید» و «تصویرسازی ذهنی» اشاره کرد که بکارگیری آن برای یادگیری لغات زبان های خارجی در دیگر نقاط دنیا به کرات مورد تأیید قرار گرفته است. پژوهش حاضر تأثیر این دو راهبرد را در یادگیری و یادداری کلمات انگلیسی در مقایسه با روش سنتی تکرار، از سوی دانش آموزان فارسی زبان مورد بررسی قرار داده است. در این پژوهش سه گروه از دانش آموزان سوم راهنمایی به شیوه تصادفی مرحله ای انتخاب شده و از آنها خواسته شد که مجموعه ای از کلمات انگلیسی و معانی آنها را با سه شیوه متفاوت تصویرسازی ذهنی، کلمه کلید و تکرار ساده به خاطر بسپارند. تجزیه و تحلیل نتایج پس آزمون های مربوط به یادگیری و یادداری نشان داد که روش کلمه کلید در هر دو مورد نسبت به دو روش دیگر در سطح معناداری مؤثرتر عمل می کند. نتایج همچنین تفاوت معناداری را بین روش تکرار و روش تصویرسازی در یادگیری و یادداری معانی کلمات انگلیسی نشان نداد.
روند تحول تفکر انتقادی در دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش بررسی چگونگی روند تحول تفکر انتقادی دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد را کانون توجه خویش قرار داده است. بدین منظور، پژوهشی پیمایشی در مقطع زمانی معینی؛ برای تعیین میزان تفکر انتقادی دانشجویان سال اول و سال چهارم انجام شده است. افراد نمونه در این پژوهش 144 نفر دانشجوی کارشناسی دانشگاه فردوسی مشهد بوده که به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شده اند. در این تحقیق، آزمون تفکر انتقادی واتسون- گلیرز بعنوان ابزار اندازه گیری مورد استفاده قرار گرفته است. در این پرسشنامه مولفه های اصلی تفکر انتقادی عبارتنداز: استنباط، شناسایی مفروضات، استنتاج، تعبیر و تفسیر و ارزشیابی. یافته های پژوهش نشان می دهد که بین میانگین نمرات تفکر انتقادی دانشجویان سال اول و سال چهارم تفاوت معنی داری وجود دارد. با وجود این ، میانگین کلی نمرات تفکر انتقادی دانشجویان سال اول و چهارم که به ترتیب 42.88 و46.21 می باشد بنا بر استانداردهای گزارش شده، در حد ضعیف ارزیابی می شود. همچنین یافته های این پژوهش نشان داده است دانشجویان دختر در مهارت استنتاح و دانشجویان پسر در مهارت تفسیر نمرات بیشتری را کسب کرده اند. با وجود این بین میزان تفکر انتقادی دانشجویان دختر و پسر تفاوت معنی داری مشاهده نشده است. بعلاوه، بر اساس یافته های بدست آمده، تفاوت معناداری بین میانگین نمرات تفکر انتقادی دانشجویان رشته های علوم انسانی و سایر رشته ها در کلیه حیطه های به جز حیطه تفسیر مشاهده نشد.
یادگیری از کودکان
حوزههای تخصصی:
مقایسه تاثیر روش تدریس قیاسی و روش تدریس سنتی در یادگیری مفاهیم انتزاعی شیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
بررسی رابطه بین گفتار خصوصی و خلاقیت در کودکان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه بین گفتار خصوصی و خلاقیت در میان کودکان 6-4 ساله شهر تهران انجام شد. بدین منظور 111کودک (55 پسر و 56 دختر) 6-4 ساله، براساس روش نمونه گیری خوشهای چند مرحلهای از بین مهد کودکهای خصوصی شهر تهران انتخاب شدند. خلاقیت با استفاده از آزمون تفکر خلاق در عمل و حرکت (TCAM) سنجیده شد. گفتارخصوصی هر کودک بر اساس طرح رمز گردانی مانینگ به چهار طبقه گفتار نامربوط به تکلیف، گفتار مربوط به تکلیف غیر تسهیل گر، گفتار تقویتی/ مقابله ای و گفتار راه حلی طبقه بندی شد. نتایج به دست آمده از این پژوهش با استفاده از آزمون خی دو نشان داد که بین گفتارخصوصی و خلاقیت رابطه معناداری وجود ندارد. همچنین، بین دو جنس از نظر گفتار خصوصی تفاوت معناداری مشاهده نشد، اما پسران درمقیاس خلاقیت نمرات بالاتری به دست آوردند. براساس نتایج به دست آمده از این پژوهش، به نظر می رسد، متغیرهای دیگری غیر از گفتار خصوصی در پدیدآیی خلاقیت نقش دارند.
آلکسی تایمیا وابعاد آن با افسردگی و اضطراب در اختلالات روان پزشکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه:آلکسی تایمیا به معنای ناتوانی در ابراز هیجانات است که در طیف وسیعی از اختلالات روان پزشکی و پزشکی گزارش می گردد. در این پژوهش ارتباط آلکسی تایمیا و ابعاد آن با افسردگی و اضطراب در بیماران روان پزشکی بررسی شده است.
روش کار:این مطالعه از نوع توصیفی همبستگی است. در این پژوهش 81 بیمار (62 زن و 19 مرد) از بین بیماران مراجعه کننده به یکی از درمانگاه های روان پزشکی دولتی در شهر اصفهان در سال 1387 در طی 5 ماه انتخاب شده و با استفاده از مقیاس آلکسی تایمیای تورنتو و معیار بیمارستانی اضطراب و افسردگی مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده های پژوهش به کمک روش های آماری توصیفی، ضریب همبستگی و رگرسیون تحلیل شدند.
یافته ها:نتایج حاصل از ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین آلکسی تایمیا و دو بعد دشواری در شناسایی احساسات و دشواری در توصیف احساسات آن با افسردگی و اضطراب همبستگی مثبت و معنی داری وجود دارد(به ترتیب با 001/0=P و 014/0=P) در حالی که همبستگی بین بعد تمرکز بر تجارب بیرونی با افسردگی و اضطراب معنی
دار نبود (96/0=P). نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نشان داد که آلکسی تایمیا و ابعاد آن توانایی پیش بینی تغییرات مربوط به افسردگی و اضطراب را ندارند.
نتیجه گیری:یافته های این پژوهش بر وجود رابطه ی بین آلکسی تایمیا و ابعاد آن با افسردگی و اضطراب تاکید دارد. بین دو بعد دشواری در شناسایی احساسات و دشواری در توصیف احساسات آلکسی تایمیا با افسردگی و اضطراب ارتباط وجود دارد.
اثر آموزش راهبردهای یادگیری (شناختی و فراشناختی) بر عملکرد حافظه فعّال دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر آموزش راهبردهای یادگیری (شناختی و فراشناختی) بر عملکرد حافظه فعال انجام شد. جامعه ی این پژوهش عبارت بود از کلیه ی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهر تهران که در سال تحصیلی 88-1387مشغول به تحصیل بودند. به منظور انتخاب نمونه آماری پژوهش، تعداد 175 نفر از دانش آموزان با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. سپس، با اجرای آزمون ظرفیت حافظه فعال (اقتباس از دانیمن و کارپنتر، 1980) و پرسشنامه تلفیقی چهل و چهار سؤالی راهبردهای یادگیری (کرمی، 1381) تعداد 40 نفر از دانش آموزان گروه نمونه که نمره پائین تر از میانگین در این دو آزمون کسب کرده بودند، انتخاب شدند. آنگاه، به طور تصادفی، 20 نفر از آنان در گروه کنترل و20 نفر دیگر در گروه آزمایش جایگزین شدند. گروه آزمایش به مدت10 جلسه یک ساعته تحت آموزش راهبردهای یادگیری قرار گرفتند. پس از اتمام جلسات آموزش، به عنوان پس آزمون، عملکرد حافظه فعال هر دو گروه آزمایش و کنترل مورد سنجش قرار گرفت. داده های حاصل از اجرای پیش آزمون و پس آزمون، با استفاده از آزمونt گروه های مستقل و همبسته مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد، آگاهی و استفاده از راهبردهای شناختی و فراشناختی یادگیری روی عملکرد حافظه فعال اثر مثبت دارد. این نتایج می تواند کاربردهایی برای تدریس و یادگیری اثربخش داشته باشد که در مقاله ی حاضر به آن پرداخته می شود.
نورون های آیینه ای و یادگیریِ مشاهده ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در گذشته، رابطه بین نظریه های سنتی یادگیری در روان شناسی و نظریه های نوروفیزیولوژی رابطه نزدیکی نبود. اما به تازگی یافته های نو در علوم عصب شناسی برای پدیده های یادگیری ِگاه پیچیده، مانند یادگیری مشاهده ای، مکانیسم های عصبی نسبتاً ساده ای کشف کرده اند که یکی از آنها نورون های آیینه ای است.این نورون ها نشان می دهند که مغز چگونه فعالیتی را که ما انسان ها مشاهده می کنیم در خود ثبت می نماید و انجام آن فعالیت را در همان لحظه یا درآینده آسان می سازد. نقش این نورون ها آن است که، در تعاملات اجتماعی، عمل فرد مشاهده کننده را با عمل فرد مورد مشاهده مطابقت می دهد و از این طریق به فرد مشاهده کننده کمک می کند تا از طریق همسو نمودن رفتار خود با رفتار فرد مورد مشاهده آن رفتار را بفهمد.در مورد منشأ نورون های آیینه ای سه دیدگاه وجود دارند: (1) دیدگاه تکاملی که وجود نورون های آیینه ای را بخشی از سازگاری می داند که در طول عمر نوع جاندار در او تکامل یافته است؛ (2) دیدگاه تداعی که بر توانایی ذاتی در شکل دهی به نورون های آیینه ای با تأکید بر تجربه استوار است؛ و (3) دیدگاه اندیشه- عمل که طبق آن تصوری که ما از بازخوردهای حسی مرتبط با یک عمل می سازیم اساس اجرای درست آن عمل است. پیش از کشف نورون های آیینه ای دو تبیین عمده برای یادگیری مشاهده ای از سوی روان شناسان رفتاری و شناختی ارائه شده بود.رفتارگرایان به رهبریت بی اف اسکینر، واضع شرطی سازی کنشگر، برای یادگیری از راه مشاهده و تقلید آموزی سه عنصر مشاهده الگو، انجام رفتار مطابق با الگو، و دریافت تقویت را ضروری می دانستند. در مقابل، شناخت گرایان، به سرکردگی آلبرت بندورا، یادگیریِ مشاهده ای را عمدتاً پدیده ای کاملاً شناختی و خبر پردازانه معرفی کردند و برای یادگیری آن به چهار فرایندِ توجه، به یاد سپاری، باز آفرینی حرکتی، و انگیزش متوسل می شدند.کشفیات مربوط به نورون های آیینه ای هم دیدگاه رفتار گرایان و هم اندیشه شناخت گرایان را مورد چالش قرار می دهد.