فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۱٬۱۷۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف تعیین اثربخشی خودگویی مثبت بر میزان خودکارآمدی دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی اجرا شد. جامعة آماری در این تحقیق عبارت بودند از کلیة دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی که در سال تحصیلی 1394-1393 در شهر پیرانشهر مشغول به تحصیل بودند. این پژوهش مبتنی بر طرحی نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون بود. ابتدا از بین مدارس ابتدایی پسرانه شهر پیرانشهر دو مدرسه به صورت تصادفی انتخاب و سپس از هر مدرسه از بین کلاس های پایة دوم به صورت تصادفی یک کلاس به عنوان نمونه انتخاب شده و از طریق نمونه گیری تصادفی دانش آموزان انتخاب شده یکی از مدارس به عنوان گروه آزمایش (34 نفر) و مدرسه دیگر به عنوان گروه کنترل (36 نفر) انتخاب شدند. دانش آموزان گروه آزمایش به مدت ده جلسه آموزش خودگویی مثبت دریافت کردند. ابزار اندازه گیری عبارت بود آزمون خودکارآمدی عمومی شرر که در مورد هر دو گروه به صورت پیش آزمون و پس آزمون اجرا شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس تک متغیری و آزمون تعقیبی بن فرونی استفاده شد. نتایج تحلیل کوواریانس و همچنین آزمون بن فرونی جهت مقایسه میانگین ها نشان داد که خودگویی مثبت بر افزایش خودکارآمدی دانش آموزان به طور معناداری مؤثر است (05/0 .(p<
بررسی ابعاد بهزیستی روانشناختی، تاب آوری و شوخ طبعی در بیماران عروق کرونر قلب و افراد سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی ابعاد بهزیستی روانشناختی، تاب آوری و شوخ طبعی در بیماران عروق کرونر قلب و افراد سالم بود. روش: این پژوهش از نوع علی – مقایسه ای بود. جامعه آماری آن شامل دو گروه افراد مبتلا به عروق کرونر قلب و حاضر در بیمارستان ها و کیلنیک های تخصصی قلب شهر رشت و گروه افراد سالم که با گروه بیماران همگن بودند. نمونه مورد بررسی شامل 200 نفر(100بیمار عروق کرونر قلب و 100 فرد سالم) بود که به شیوه نمونه گیری در دسترس و به طور مساوی از دو جنس انتخاب شدند. آزمودنی های دو گروه با استفاده از پرسشنامه های بهزیستی روانشناختی، تاب آوری و شوخ طبعی مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها : تحلیل داده ها نشان داد که در ابعاد بهزیستی روانشناختی تنها در دو بعد پذیرش و رشد فردی بین دو گروه بیمار و عادی تفاوت معنی داری وجود دارد. در تاب آوری نیز بین دو گروه بیمار و عادی تفاوت معنی دار بود. در نمره کل شوخ طبعی نیز تفاوت معنی داری بین دو گروه به دست آمد اما این تفاوت در ابعاد آن معنی دار نبود. مقایسه ابعاد شوخ طبعی در مردان بیمار و سالم حاکی از وجود تفاوت معنی دار در تمامی ابعاد آن بود درحالی که در زنان چنین تفاوتی مشاهده نشد. نتیجه گیری: بیماران مبتلا به عروق کرونری قلب در ابعاد بهزیستی روانشناختی، تاب آوری و شوخ طبعی میانگین کمتری نسبت به افراد سالم دارند.
تأثیر ادراک شایستگی بر تاب آوری تحصیلی با میانجی گری انگیزش خودمختار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی رابطه ادراک شایستگی با تاب آوری تحصیلی با توجه به نقش واسطه ای انگیزش خودمختار است. جامعه آماری این پژوهش را دانشجویان کارشناسی دانشکده های علوم تربیتی و روان شناسی دانشگاههای دولتی تهران در سال تحصیلی 94-93 تشکیل می دادند. از این جامعه 438 نفرانتخاب شدند. شیوه نمونه گیری به گونه تصادفی خوشه ای انجام گرفت. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه انگیزش تحصیلی والرند (1989)، پرسش نامه ادراک شایستگی ویلیامز و دسی (1996) و پرسش نامه تاب آوری تحصیلی مارتین (2003) بودند. داده ها با استفاده از مدل سازی معادله ساختاری مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که نه تنها تاب آوری یادگیرندگان به گونه مستقیم از راه ادراک شایستگی قابل پیش بینی است بلکه این رابطه از راه انگیزش خودمختار تحصیلی نیز میانجی گری می شود.
رابطه کیفیت زندگی، سبک زندگی، عملکرد تحصیلی با پیشرفت تحصیلی دانشجویان علوم پزشکی دانشگاه اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و اهداف: با توجه به اهمیت پیشرفت تحصیلی دانشجویان و عوامل تأثیرگذار برآن و همچنین با در نظر گرفتن کاهش پیشرفت تحصیلی، میزان پیش بینی پذیری هریک از متغییر های کیفیت زندگی، سبک زندگی، عملکرد تحصیلی را بر پیشرفت تحصیلی در این پژوهش بررسی می گردد. روش بررسی: در یک مطالعه همبستگی، نمونه 150 نفری از دانشجویان دانشکده علوم پزشکی اصفهان در سال تحصیلی 1391-1390 که تعدادشان 657 نفر بود از طریق فرمول نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. پرسشنامه سبک زندگی (BASIS-A)، عملکرد تحصیلی درتاج و پرسشنامه کیفیت زندگی (فرم کوتاه پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی) روی نمونه مورد نظر اجرا شد. اطلاعات خام به وسیله Spss16 و با اجرای آزمون های توصیفی (فراوانی، شاخص های مرکزی، شاخص های پراکندگی) و استنباطی از جمله همبستگی، رگرسیون چند متغیره و تحلیل مسیر صورت گرفت.
نقش واسطه ای خودکارآمدی اجتماعی در رابطه بین دلبستگی به گروه همسال و والدین با احساس تنهایی در دانش آموزان دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با این هدف انجام شد تا امکان پیش بینی احساس تنهایی را در نوجوانان بر اساس دلبستگی آن ها به گروه همسال و والدین با بررسی نقش واسطه ای خودکارآمدی اجتماعی مورد کنکاش قرار دهد. روش پژوهش از نوع همبستگی و شرکت کنندگان در پژوهش شامل 460 نفر (235 دختر و 225 پسر) از دانش آموزان دوره ی دبیرستان شهر کرمان بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای تصادفی، انتخاب شدند. پرسشنامه دلبستگی به والدین و همسالان، پرسشنامه خودکارآمدی کودکان، و فرم کوتاه شده ی مقیاس احساس تنهایی اجتماعی- عاطفی مورداستفاده قرار گرفتند. ویژگی های روان سنجی ابزارها اعم از پایایی و روایی؛ به ترتیب با استفاده از روش آلفای کرانباخ و تحلیل عاملی بررسی شد و کفایت ابزارهای جمع آوری اطلاعات در حد مطلوب بود. نتایج تحلیل های آماری نشان داد که دلبستگی به والدین به صورت منفی و معنی دار و کناره گیری از والدین به صورت مثبت و معنی دار، احساس تنهایی را پیش بینی می کنند. همچنین، دلبستگی به والدین و دلبستگی به همسالان به صورت مثبت و معنی دار خودکارآمدی اجتماعی را پیش بینی کردند. علاوه بر این، خودکارآمدی اجتماعی، نقش میانجی میان سبک دلبستگی به والدین و احساس تنهایی ایفا کرد. یافته ها بر اساس ادبیات پژوهشی موجود و جایگاه نظری سازه تنهایی تبیین شده و به بحث گذاشته شده اند. در پایان ضمن اشاره به دلالت های نظری و کاربردهای عملی یافته ها؛ پیشنهادهایی برای انجام پژوهش بیشتر در حوزه مربوطه ارائه شده است.
رابطه ی علّی الگوهای ارتباطی خانواده و جهت گیری های دینی با سرزندگی تحصیلی؛ نقش ابعاد خودکارآمدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه ی حاضر بررسی نقش میانجی گری ابعاد خودکارآمدی در رابطه ی الگوهای ارتباطی خانواده و جهت گیری های دینی با سرزندگی تحصیلی بود. در این مطالعه 392 نفر از دانش آموزان دوم و سوم شاخه ی نظری (شامل 205 دختر و 187 پسر) دوره ی دوم متوسطه ی شهر پل دختر در سال تحصیلی 92-1391 مشارکت داشتند که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. مشارکت کنندگان، نسخه ی فرزندان ابزار تجدیدنظر شده ی الگوهای ارتباطی خانواده، مقیاس جهت گیری های دینی، مقیاس ابعاد خودکارآمدی و پرسشنامه ی سرزندگی تحصیلی را تکمیل کردند. ابزارها از روایی و پایایی مناسب برخوردار بودند. نتایج تحلیل مسیر نشان داد الگوی ارتباطی گفت وشنود و جهت گیری دینی درونی هم به شکل مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم و از طریق ابعاد خودکارآمدی منجر به افزایش سرزندگی تحصیلی شده است. بر این اساس می توان گفت ابعاد خودکارآمدی، نقش میانجی در رابطه ی الگوی ارتباطی گفت وشنود و جهت گیری دینی درونی با سرزندگی تحصیلی ایفا می کند. این یافته ها بر نقش کیفیت ارتباطات خانوادگی و جهت گیری دینی فرد در ارتقای باورهای خودکارآمدی، جهت نیل به سرزندگی تحصیلی تأکید می ورزد.
رابطه ی هویت اخلاقی با بی صداقتی تحصیلی: بررسی نقش تعدیلی جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بی صداقتی تحصیلی شامل عدول از اصول اخلاقی و قوانین در انجام تکالیف تحصیلی است که برای فرد امتیاز یا اعتبار علمی و آموزشی به همراه دارد. تحول اخلاقی و سطح درونی شدن اخلاقیات ازجمله عوامل تعیین کننده ی بی صداقتی تحصیلی به حساب آمده است. ازاین رو پژوهش حاضر نقش هویت اخلاقی را به عنوان شاخصی از تحول اخلاقی، در پیش بینی ابعاد بی صداقتی تحصیلی (تقلب در آزمون و تقلب در تکلیف) مورد کنکاش قرار داد. شرکت کنندگان پژوهش 352 دانش آموز (65 دختر و 87 پسر) مقطع دوم دبیرستان شهر شیراز بودند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و مقیاس «اهمیت هویت اخلاقی برای خود» آکینو و رید و «پرسش نامه ی بی صداقتی تحصیلی» مک کابی و تروینییو را تکمیل نمودند. با استفاده از ویرایش پنجم نرم افزار WarpPLS متغیرهای پژوهش به صورت مکنون، وارد معادلات رگرسیون چندگانه به روش هم زمان شدند و قدرت پیش بینی ابعاد هویت اخلاقی (درونی سازی و نمادسازی) در ابعاد بی صداقتی تحصیلی (تقلب در تکلیف و تقلب در امتحان)، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بعد نمادسازی هویت اخلاقی، بعد تقلب در تکلیف را به صورت منفی و معنادار و بعد تقلب در آزمون را به صورت منفی اما در حد مرزی پیش بینی نمود. همچنین، بعد درونی سازی هویت اخلاقی، برخلاف انتظار، تنها بعد تقلب در آزمون را به صورت منفی و معنادار پیش بینی کرد. به بیان دیگر، بعد خصوصی هویت اخلاقی پیش بینی کننده ی گونه ی فردی بی صداقتی تحصیلی، یعنی تقلب در آزمون و بعد عمومی هویت اخلاقی پیش بینی کننده ی گونه ی اجتماعی بی صداقتی تحصیلی، یعنی تقلب در تکلیف بود. بررسی نقش تعدیل کنندگی جنسیت در رابطه ی ابعاد هویت اخلاقی با ابعاد بی صداقتی تحصیلی نشان داد که الگوی رابطه ی بین درونی سازی و ابعاد بی صداقتی تحصیلی در دختران و پسران متفاوت است، بدین صورت که رابطه ی بعد درونی سازی هویت اخلاقی با بعد تقلب در آزمون در پسران کاهش یافت.
مقایسه معلمان با نیم رخ های گوناگون انگیزشی از لحاظ راهبردهای آموزشی و انضباطی: تحلیل مبتنی بر فرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش مقایسه معلمان با نیم رخ های گوناگون انگیزشی از لحاظ راهبردهای آموزشی و انضباطی بود. شرکت کنندگان پژوهش شامل 354 معلم (158 مرد و 196 مرد) مقاطع ابتدایی، راهنمایی و متوسطه شهرهای شمالی استان آذربایجان غربی بود که به روش ترکیبی نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و طبقه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه انگیزش خودتعیین گری بلیس و پرسش نامه های محقق ساخته راهبردهای آموزشی و راهبردهای انضباطی استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل خوشه ای، آزمون چندمتغیری T2 هاتلینگ و آزمون تی برای گروههای مستقل استفاده شد. بر اساس نتایج، دو خوشه انگیزشی برای معلمان شناسایی گردید که نخستین خوشه انگیزشی که در آن مقدار بالای انگیزش درونی، انگیزش یکپارچه شده و انگیزش همانند سازی شده و مقادیر پایین انگیزش بیرونی و بی انگیزگی مشاهده گردید، به عنوان خوشه انگیزش خودتعیین گری و خوشه ای که در آن همه انگیزش ها تقریباً در یک سطح قرار دارند، خوشه برخوردار از همه انگیزش ها نامیده شد. در ادامه، برای بررسی تفاوت دو خوشه انگیزشی از لحاظ راهبردهای آموزشی و انضباطی از T2 هاتلینگ و آزمون t برای گروههای مستقل استفاده شد که نتایج نشان دادند بین خوشه های انگیزشی معلمان براساس راهبردهای آموزشی و راهبردهای انضباطی، تفاوتی معنادار وجود دارد.لذا می توان نتیجه گرفت انگیزش خودتعیین گری از عوامل مهم درافزایش عملکردهای شغلی معلمان بشمار می آید.
الگوی ساختاری رابطه متغیرهای شخصیتی هگزاکو و شادکامی: بررسی نقش واسطه ای سبک های اسنادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی اثر متغیر های شخصیتی هگزاکو بر شادکامی با واسطه گری سبک های اسنادی می باشد. در این پژوهش متغیر های شخصیتی هگزاکو به عنوان متغییر پیش بین شادکامی می باشد. سبک های اسنادی به عنوان متغیر میانجی رابطه بین متغیر های پیش بین و وابسته در نظر گرفته شده است. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه شخصیت هگزاکو، پرسش نامه شادکامی آکسفورد و پرسش نامه سبک های اسنادی می باشد. بدین منظور داده ها از 445 نفر از کارکنان یک شرکت صنعتی به روش نمونه گیری تصادفی ساده گرد آوری شده است. برای تحلیل داده ها از روش مدل یابی معادله های ساختاری با Amous 18 وSpss 18 استفاده شده است. اثرهای غیر مستقیم روابط با روش بوت استراپ مورد آزمون قرار گرفت و نتایج به دست آمده با استفاده از روش الگویابی معادله های ساختاری نشان داد که متغیرهای برون زای صداقت - فروتنی، برون گرایی، وظیفه شناسی و تجربه پذیری اثر مستقیم معنادار و تهییج پذیری و هم سازی، اثر مستقیم غیر معنادار بر سبک های اسنادی دارند. هم چنین، نتایج نشان دادند که رابطه بین متغیرهای پیش بین (صداقت- فروتنی، برون گرایی، وظیفه شناسی و تجربه پذیری) با شادکامی از راه سبک های اسنادی میانجی گر شد.
مقایسه خودپنداره، طرحوارهای ناکارآمد و پردازش هیجانی در افراد متقاضی جراحی زیبایی و غیرمتقاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش مقایسه خودپنداره، طرحوارهای ناکارآمد و پردازش هیجانی در افراد متقاضی جراحی زیبایی و غیرمتقاضی بود. روش پژوهش علّی- مقایسه از نوع پس رویدادی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه افراد متقاضی جراحی زیبایی مراجعه کننده به کلینیک های زیبایی (مطب های پوست، مو و زیبایی) و افراد عادی شهر اردبیل در نیمه اول سال 1394 بودند که از این بین تعداد 120 نفر (60 متقاضی جراحی زیبایی و 60 غیر متقاضی) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه طرحواره یانگ، مقیاس خودپنداره راجرز و پردازش هیجانی باکر استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها به روش تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) صورت گرفت. یافته های پژوهش نشان داد میانگین طرحواره بریدگی و طرد، خودگردانی، دیگر جهت مندی و گوش بزنگی بیش از حد در گروه متقاضی جراحی زیبایی بیشتر از گروه غیر متقاضی جراحی زیبایی بود. همچنین پردازش هیجانی در افراد متقاضی جراحی زیبایی کمتر از افراد غیر متقاضی جراحی زیبایی است. بعلاوه نتایج نشان داد افراد متقاضی جراحی زیبایی در مقایسه با افراد غیرمتقاضی از خودپنداره منفی بالاتری برخوردار بودند. در نتیجه می توان بیان کرد طراحی مداخلات آموزشی برای کاهش خودپنداره منفی، طرحوارهای ناکارآمد و افزایش پردازش هیجانی در افراد متقاضی جراحی زیبایی ضرورت دارد.
اثر بخشی آموزش شناختی بر سرعت پردازش و حافظه ی کاری کودکان مبتلا به ناتوانی های یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش شناختی بر سرعت پردازش حافظه کاری کودکان مبتلا به ناتوانی های یادگیری انجام شده است. پژوهش به شیوه ی آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه مورد مطالعه شامل تمامی دانش آموزان دختر و پسر پایه سوم، چهارم و پنجم ابتدایی مراجعه کننده به مراکز ویژه یادگیری شهر تهران بود. از بین این دانش آموزان 20 دانش آموز به شکل تصادفی انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 10 نفر) جایگزین شدند. در پیش آزمون و پس آزمون همه مشارکت کنندگان، از طریق آزمون های رمزنویسی، نمادیابی، فراخنای ارقام و حافظه تصویری مورد ارزیابی قرار گرفتند. آموزش شناختی در ده جلسه یک ساعته برای گروه آزمایش اجرا شد. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج به دست آمده نشان داد که تأثیر آموزش شناختی در سرعت پردازش اطلاعات و حافظه ی کاری کلامی و دیداری- فضایی در گروه آزمایش به طور معناداری بیشتر از گروه گواه بود ولی تفاوتی از نظر عملکرد تحصیلی بین دو گروه مشاهده نشد. بر اساس نتایج این تحقیق می توان به این نتیجه دست یافت که از آموزش شناختی می توان برای ارتقای عملکرد شناختی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری بهره گیری نمود.
بررسی رابطه خودکارآمدی تحصیلی با همایندی ادراک از خود و تفکر انتقادی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین خودکارآمدی تحصیلی با ادراک از خود و تفکر انتقادی در دانش آموزان بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر مقطع اول و دوم متوسطه شهر تهران در سال 1394 - 1395 بود. نمونه مورد پژوهش از بین دانش آموزان دختر پایه اول و دوم دبیرستان های علوم انسانی منطقه 2 تهران که به صورت تصادفی و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شد و شامل190 نفر بود. ابزار این پژوهش 3 پرسشنامه خودکار آمدی تحصیلی جینک و مورگان ، ادراک از خود و تفکر انتقادی کالیفرنیا می باشد. که به وسیله آن اطلاعات مربوط به دانش آموزان گرد آوری شد. در تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. یافته های این پژوهش نشان داد که بین خودکار آمدی با ادراک خویشتن، خودکار آمدی و تفکر انتقادی و تفکر انتقادی و ادراک خویشتن رابطه معنا داری وجود ندارد.
اثربخشی برنامه بازی های زبان شناختی بر حافظه کاری دانش آموزان پسر با نارساخوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه بازی های زبان شناختی بر حافظه کاری دانش آموزان پسر با نارساخوانی انجام شد.
روش: روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. نمونه مورد بررسی شامل 30پسر با نارساخوانی (15نفر گروه آزمایش و 15نفر گروه گواه) بودند که به روش نمونه گیری هدفمند از بین دانش آموزان پایه اول تا پنجم، از مرکز ناتوانی یادگیری رودکی شیراز انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و گواه جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها از آزمون حافظه کاری کورنولدی استفاده شد. گروه آزمایش به مدت 15جلسه 45دقیقه ای، در 8 هفته متوالی تحت آموزش برنامه بازی های زبان شناختی قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل کوواریانس استفاده شد.
یافته ها: یافته پژوهش نشان داد در مرحله پس آزمون نمرات حافظه کاری آزمودنی های گروه آزمایش به طور معناداری افزایش یافته است (05/0>p).
نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت آموزش برنامه بازی های زبان شناختی می تواند بر حافظه کاری دانش آموزان نارساخوان تاثیر داشته باشد
رابطه روش های تدریس (مباحثه گروهی،پرسش وپاسخ،نمایش علمی وسخنرانی) باانگیزه پیشرفت در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تاثیر روش های آموزشی مباحثه گروهی،پرسش و پاسخ،نمایش علمی و سخنرانی بر انگیزه پیشرفت دانشجویان بود.جامعه آماری این پژوهش همه دانشجویان مراکز تربیت معلم استان البرز بودند.در یک طرح نیمه آزمایشی 270 دانشجو به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب انتخاب ودرچهار گروه جایگزین شدند.د انشجویان نمونه تحقیق پس از قرارگرفتن در گروه های چهارگانه روش تدریس (مباحثه گروهی، پرسش و پاسخ،نمایش علمی و سخنرانی )به مدت یک ترم تحصیلی درس مشترکی(روانشناسی تربیتی)را با روش های تدریس اختصاصی گروه خود گذراندند.در خاتمه ترم انگیزه پیشرفت گروه ها بوسیله پرسشنامه انگیزه پیشرفت هرمنس(1970) و با در نظر گرفتن چهارمولفه اصلی انگیزه پیشرفت هرمنس یعنی اعتماد به نفس،پشتکار،آینده نگری وسخت کوشی، اندازه گیری شد.برای تحلیل داده ها ازروش آماری تحلیل واریانس چندمتغیری (مانوا)،تحلیل واریانس یک راهه (آنوا) وآزمون تعقیبی توکی استفاده شد. یافته هانشان دادکه میزان انگیزه پیشرفت دانشجویان باتوجه به روش های مختلف تدریس (مباحثه گروهی ،پرسش وپاسخ،نمایش علمی وسخنرانی) متفاوت است. همچنین نتایج تحلیل ها نشان داد دانشجویانی که باروش مباحثه گروهی آموزش می بینند انگیزه پیشرفت بیشتری ازخود نشان می دهند.بر همین اساس به ترتیب روش های نمایش علمی،پرسش وپاسخ بر انگیزه پیشرفت دانشجویان تاثیر گذاربودند بنابراین دانشجویانی که با شیوه های نوین آموزش می بینند به انگیزه پیشرفت بیشتری دست میابند.
اثربخشی آموزش مهارت های مثبت اندیشی با تأکید بر آموزه های دینی بر تاب آوری و رغبت های شغلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بخشی آموزش مثبت اندیشی با تاکید بر آموزه های دینی برتاب آوری و رغبت های شغلی دانش آموزان پایه اول متوسطه شهرستان چهاردانگه انجام گردید. پژوهش مورد مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل انجام پذیرفت. جامعه آماری تحقیق را کلیه دانش آموزان دختر پایه اول متوسطه مشغول به تحصیل در دبیرستانهای شهرستان چهاردانگه تشکیل دادند. به منظور انتخاب آزمودنیها با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای 30 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش(15 نفر) و گروه کنترل(15نفر) جایگزین شدند. برای هر دو گروه پیش آزمون اجرا شد. گروه آزمایش مدت 9 جلسه ی 90 دقیقه ای تحت آموزش مثبت اندیشی بر مبنای آموزه های دینی قرار گرفتند. در پایان دوره آموزش، پس آزمون اجرا گردید.پرسش نامه های مورد استفاده در پژوهش پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون و فرم کوتاه رغبت سنج شغلی استرانگ بود. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار spss ، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت . نتایج بدست آمده از پژوهش نشان داد که 1- بین عملکرد دو گروه در پس آزمون تاب آوری تفاوت معناداری وجود دارد .2- بین عملکرد دو گروه در پس آزمون رغبت شغلی ، تفاوت معناداری وجود دارد،.در مجموع مثبت اندیشی بر مبنای آموزه های دینی موجب بهبود نسبی شاخص تاب آوری و تغییر نسبی در رغبت های شغلی تحصیلی دانش آموزان شده است.
نقش عوامل انگیزشی جهت گیری های هدفی شخصی، خودکارآمدی تحصیلی وفشارتحصیلی در تقلب تحصیلی دانشجویان داروسازی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و اهداف:درراستای تلاش برای فهم میزان نقش عوامل انگیزشی درتقلب تحصیلی دانشجویان، پژوهش حاضر به منظور تعیین تاثیرعوامل انگیزشیِ جهت گیری هدفی شخصی، خود کارآمدی تحصیلی و فشار تحصیلی بر تقلب تحصیلی دانشجویان داروسازی دانشگاه علوم پزشکی تبریز صورت گرفت.
مطالعه تغییرات انگیزش پیشرفت و خودپنداره به واسطه یادگیری زبان دوم (زبان مورد مطالعه: انگلیسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفاهیم خودپنداره و انگیزه پیشرفت جزء موضوعات اساسی در روانشناسی و نظام آموزشی می باشند. خودپنداره یکی از جنبه های مهم شخصیتی هر فرد و انگیزش یکی از عوامل اصلی دخیل در جریان فرآیند یاددهی –یادگیری است؛ بنابراین ضروری است که دنبال برنامه هایی باشیم تا بتوان از آن طریق در بالا بردن خودپنداره و انگیزه پیشرفت آنان تلاش نمود. این پژوهش در نظر دارد تا به بررسی تأثیر آموزش زبان انگلیسی به عنوان یک زبان خارجه بر خودپنداره و انگیزش پیشرفت زبان آموزان بپردازد. برای این تحقیق در یک بررسی آزمایشی، از میان 280 دانش آموز و دانشجوی 30-15 ساله شهرستان املش با استفاده از آزمون های خودپنداره راجرز و انگیزه پیشرفت هرمنس، 160 نفر نمرات پایینی کسب کردند که از میان این افراد 30 نفر به تصادف انتخاب و به دو گروه 15 نفری شامل گروه آزمایش و گروه کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایش طی 63 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش زبان انگلیسی قرار گرفتند. سپس برای هر دو گروه مجدداً پس آزمون اجرا شد. پس از تحلیل داده ها به کمک آزمون های آماری t و تحلیل کوواریانس یافته ها حاکی از این بود که در مرحله پس آزمون در دو گروه از نظر متغیرهای خودپنداره و انگیزه پیشرفت (05/0>p) تفاوت معناداری دارد. به عبارت دیگر در گروه آزمایش، خودپنداره بهبود و انگیزش پیشرفت آن ها افزایش معناداری پیدا کرد. نتایج نشان داد که آموزش زبان انگلیسی به عنوان یک زبان خارجه می تواند بر بهبود خودپنداره و افزایش انگیزه پیشرفت افراد مؤثر باشد.
رابطه انواع سبک های تفکّر و سازگاری آموزشی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مقطع متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش بررسی رابطه انواع سبک های تفکّر و سازگاری آموزشی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه شهرستان کاشان و حومه بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان سال دوم و سوم مقطع متوسطه بودند و به روش نمونه گیری خوشه ای 367 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری دو پرسشنامه سبک های تفکّر استرنبرگ – واگنر و سازگاری آموزشی سینهاوسینگ و برای سنجش پیشرفت تحصیلی، از معدل کل دانش آموزان استفاده شد. داده های پژوهشی با بهره گیری از آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس دوراهه تحلیل شد و نتایج نشان داد دانش آموزان دارای سبک های تفکّر اجرایی، قضاوت گر، تک محور، سلسله مراتبی، سازگارتر و دارای سبک های تفکّر بی قانونی و جزئی نگرناسازگار بودند. رابطل پیشرفت تحصیلی با سبک های تفکّر قانون گذار، اجرایی، قضایی، تک محور، سلسله مراتبی، محافظه کار؛ مثبت و باسبک تفکّر بی قانونی، منفی است. یافته ها نشان داد، هرچه دانش آموز سازگارتر باشد، پیشرفت تحصیلی بالاتری دارد. در مقایسه بین سبک ها با توجه به جنسیّت، دختران قانون گذارتر و برون نگرتر از پسران هستند. دانش آموزان دختر در مقایسه با دانش آموزان پسرسازگارتر هستند. پسران در رشته های کار و دانش و دختران در رشته علوم انسانی نسبت به سایر رشته های تحصیلی از سازگاری آموزشی کم تری بهره مند هستند. پسران در رشته ریاضی فیزیک و دختران در رشته علوم تجربی نسبت به سایر رشته های تحصیلی از پیشرفت تحصیلی بیشتری بهره مند هستند.
رابطه عملکرد خانواده با خودتنظیمی تحصیلی در دانشجویان پرستاری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و اهداف: : جو حاکم بر خانواده زمینه ساز بسیاری از مسائل افراد در تمامی مراحل زندگی بالاخص دوران تحصیل است. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه میزان عملکرد خانواده با خودتنظیمی تحصیلی در میان دانشجویان پرستاری دانشگاه علوم پزشکی شهر زاهدان صورت گرفت. روش بررسی: این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی با جامعه آماری کلیه دانشجویان رشته پرستاری دانشگاه علوم پزشکی زاهدان در سال تحصیلی 1394-1393 انجام گرفت. تعداد، 200 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های عملکرد خانواده اپشتاین، بالدوین و بیشاب (1983) و خودتنظیمی تحصیلی کانل و ریان (1987) استفاده گردید. داده ها در دو سطح توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (ضریب همبستگی و روگرسیون گام به گام) و با استفاده از نرم افزار Spss-18 تحلیل شدند.