فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۱٬۲۹۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
مادر جایگزین یا رحم جایگزین از جدیدترین تکنیک های باروری است که در درمان زنانی به کار می رود که به نوعی به نگهداری جنین در رحم خود قادر نیستند. در این روش پس از لقاح اسپرم و تخمک، جنین به رحم مادر جایگزین منتقل می شود و او در طی 9 ماه وظیفه نگهداری از جنین را برعهده گرفته و پس از تولد، نوزاد را به والدین اصلی تحویل می دهد. بر این اساس در این پژوهش، محققان به دنبال درک معنا و تجربه این پدیده به کمک افرادی بودند که رحم جایگزین را تجربه کرده اند. این مطالعه به صورت کیفی با رویکرد پدیدار شناسی و مبتنی بر نمونه گیری هدفمند انجام شد . به این منظور، مصاحبه های عمیق و بدون ساختار با 9 مادر جایگزین انجام شد که به مرکز باروری ناباروری اصفهان مراجعه کرده بودند.داده ها با روش 7 مرحله ای کولیزی تجزیه و تحلیل شد، که حاصل آن استخراج پنج تم اصلی از یافته ها بود که که عبارت بودند از: «دلایل اقدام»، «رابطه مادر جایگزین با مادر درخواست کننده»، «اطرافیان»، «احساس مادران جایگزین» و «روند تصمیم گیری».. نتایج حاکی از آن بود که دلیل اصلی اقدام مادران به اجاره رحم مشکلات مالی است، ولی حس انسان دوستانه نیز در این بین بی تأثیر نبوده است. روابط مادران جایگزین و درخواست کننده معطوف به زمان بارداری است و اکثراً ترجیح می دادند که این رابطه بعد از زایمان به طور کامل قطع شود. وابستگی عاطفی شدیدی هم میان مادران جایگزین و فرزند در رحم آن ها مشاهده نشد.
نقشهای زنان و مردان در کتابهای فارسی دورة ابتدایی
حوزههای تخصصی:
"
محتوای کتابهای درسی میتواند در شکلگیری دیدگاهها، بازخوردها و ارزشهای کودکان به شدت مؤثر باشد. این بررسی به منظور به تصویر کشیدن نقش زنان و مردان در کتابهای فارسی اول تا چهارم انجام شد. نتایج تحلیل محتوا نشان داد که : الف) 262 ارزش مثبت به مردان و 129 ارزش مثبت به زنان نسبت داده شده بودند، ب) 1266 و 507 جمله به ترتیب مشتمل بر مفاهیمی درباره مردان و زنان بودند. افزون بر آن، این مفاهیم بازخورد مثبتتری را نسبت به مردان در مقایسه با زنان ایجاد میکردند. میتوان نتیجه گرفت که کتابهای فارسی دورة ابتدایی بازخوردهای متفاوتی در کودکان، نسبت به مردان و زنان ایجاد میکنند و این بازخورد نسبت به مردان مثبتتر از زنان است.
"
بررسی اثربخشی آموزش راهبردهای یادگیری خودگردان بر مهارت حل مسئله اجتماعی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش راهبردهای یادگیری خودگردان بر مهارت حل مسأله اجتماعی دانش آموزان بود. روش: جامعه پژوهش حاضر شامل 1573 دانش آموز پسر سال اول دبیرستان بود که در سال تحصیلی 90-89 در مدارس دولتی شهر کرج مشغول به تحصیل بودند. بدین منظور از جامعه یاد شده با توجه به هدف تحقیق، نمونه ای به حجم50 نفر( 25 نفر گروه کنترل و 25 نفر گروه آزمایش )با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند.روشپژوهش نیمه آزمایشی بود وشرکت کنندگان در یک مداخله سه ماهه به مدت 15 جلسه و هر جلسه به مدت زمان 90 دقیقه آموزش دیدند؛ آنگاه با استفاده از طرح پیش آزمون،پس آزمون با گروه کنترل و اجرای پرسشنامه توانایی حل مسأله اجتماعی و دوره پیگیری اطلاعات لازم جمع آوری شد. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کواریانس و آزمون تی استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان می دهد که آموزش راهبردهای یادگیری خودگردان در افزایش مهارت حل مسأله اجتماعی دانش آموزان گروه آزمایش مؤثر بوده است. همچنین میزان مهارت حل مسأله اجتماعی دانش آموزان گروه آزمایش در طول زمان از پایداری مناسبی برخوردار بوده است.بحث و نتیجه گیری: آموزش راهبردهای یادگیری خودگردان به دانش آموزان کمک می کند تاآن ها بتوانند در مورد مسائل اجتماعی و تحصیلی خود بهتر تصمیم گرفته و راه حل ارائه نمایند، دربارة تفکر و فرآیند یادگیری خود، عمیق تر و دقیق تر شوند و به این باور برسند که توانایی حل مسائل را دارند.
اصول هفتگانه قدرت هرمس
حوزههای تخصصی:
اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر خودتوانمند سازی اجتماعی دانش آموزان پسر با اختلال ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر خودتوانمندسازی اجتماعی دانش آموزان پسر با اختلال ریاضی بود.
روش: از جامعه آماری دانش آموزان پسر 13 تا 15 ساله با اختلال ریاضی که در سال تحصیلی 91-1390 در مراکز اختلال یادگیری شهرستان های تهران مشغول به تحصیل بودند، 40 نفر به شیوه نمونه گیری تصادفی انتخاب و در یکی از 2 گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 20 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش در 9 جلسه 50 دقیقه ای (هفته ای یک جلسه) در زمینه مهارت های زندگی آموزش دریافت کرد؛ ولی گروه کنترل در این جلسات شرکت نکردند. تمامی آزمودنی ها پیش و پس از مداخله آموزشی، پرسشنامه خودتوانمندسازی اجتماعی را تکمیل کردند. داده های حاصل از پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: نتایج تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد که آموزش مهارت های زندگی اثر معناداری بر خودتوانمندسازی اجتماعی دانش آموزان با اختلال ریاضی دارد. همچنین نتایج، بیانگر اثر مثبت و معنادار آموزش مهارت های زندگی بر مهارت های شناختی، رفتاری، کفایت هیجانی و آمایه انگیزشی در دانش آموزان با اختلال ریاضی بود.
نتیجه گیری: آموزش مهارت های زندگی می تواند خودتوانمندسازی اجتماعی دانش آموزان پسر با اختلال ریاضی را بهبود بخشد.
تفاوت میان اندیشه شرقی و غربی
حوزههای تخصصی:
بررسی رفتار میان فردی معلمان با دانش آموزان مدارس راهنمایی دخترانه تهران
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر رفتار وروابط میان فردی معلمان با دانش آموزان را در کلاس درس مورد بررسی قرار میدهد.نمونه این پژوهش شامل 948 نفر از دختران دانش آموز و30 نفر از معلمان منطقه 2 آموزش و پرورش تهران است .برای اندازه گیری رفتار میان فردی معلمان‘از برگردان فارسی پرسشنامه تعامل معلم (QTI) که براساس الگوی دو بعدی "لیری"ساخته شده‘ استفاده گردیده است. یافته ها نشان میدهد که معلمان با توجه به الگوی لیری خود را در بعد همکاری-مخالفت جویی (CO) ودانش آموزان معلمان خود را در بعد سلطه گری- سلطه پذیری (DS) قرار میدهند.نتایج نشان میدهد تصویری که معلمان از خود وارتباطشان با دانش آموزان در ذهن دارند با تصویری که دانش آموزان از آنان دارند متفاوت است .تصویر معلمان از خود و ارتباطشان با دانش آموزان با تصویری که آنان از معلم مطلوب در ذهن دارند چندان تفاوتی ندارد ‘در حالیکه تصویر دانش آموزان از معلم خود با تصویری که از معلم مطلوب دارند تفاوت دارد.تصویر ذهنی دانش آموزان و معلمان ازمعلم مطلوب به هم شبیه است.
مهمانی رفتن و فواید آن
منبع:
پیوند ۱۳۸۶ شماره ۳۴۱
عناصر آسیب زا در فرهنگ ایران (2) فردگرایی
منبع:
پیوند ۱۳۸۰ شماره ۲۵۸
حوزههای تخصصی:
بررسی اثربخشی رویکرد تحلیل رفتار متقابل بر کاهش باورهای غیرمنطقی زنان متأهل
حوزههای تخصصی:
در جهان کنونی هر فرد در زندگی روزمره شکلی از فشار روانی را تجربه می کند. تقریباً هیچ فردی از فشار روانی ناشی از عوامل تنش زای محیطی و شخصی گریزی ندارد. هر کس به ناچار سعی می کند با اتخاذ شیوه های مختص به خود به آن عوامل پاسخ دهد. ضرورت بسیار مهم و جدی در برخورد با افرادی که تفکر غیرمنطقی دارند، تغییر دادن افکار و باورهای غیرمنطقی و ناکارآمد آنان می باشد. از آنجا که فرض می شود، درمان مبتنی بر رویکرد تحلیل رفتار متقابل بر تغییر باورهای غیرمنطقی موثر است، لذا در این پژوهش، درمان رویکرد تحلیل رفتار متقابل جهت تغییر باورهای غیرمنطقی در بین زنان متأهل مورد بررسی قرار می گیرد.
پژوهش حاضر تلاش می کند تا با به کارگیری روش های درمانی رویکرد تحلیل رفتار متقابل و با بهره مندی از تکنیک ها و راهبردهای مداخله ای آنها امکان اثربخشی هر یک از روش ها را بر تغییر باورهای غیرمنطقی مورد بررسی قرار دهد. لزوم ضرورت تغییر باورهای غیرمنطقی، آگاهی افراد از باورهای غیرمنطقی و نحوه تغییر آنها در موقعیت های مختلف است. که با استفاده از فنون و راهبردهای رویکرد تحلیل رفتار متقابل، می توان در یک چارچوب درمانی مناسب، به افراد دارای مشکلات مرتبط با باورهای غیرمنطقی پیشنهاد داد که به تغییر باورهای غیرمنطقی بپردازند. به همین دلیل در سرتاسر فرایند درمان بر روی باورها و انتظارات خاص هر یک از اعضاء کار می شود و شیوه اصلاح آن به ایشان آموزش داده می شود. بر این اساس، سوال این پژوهش بر این مبنا قرار دارد که درمان براساس رویکرد تحلیل رفتار متقابل تا چه اندازه می تواند باورهای غیرمنطقی را تغییر دهد.
بررسی رابطهی بین الگوی روابط خانوادگی وخشونت خانگی علیه زنان در استان لرستان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ساختار بعضی خانوادهها شرایط لازم را برای به کار گیری خشونت علیه زنان و کودکان فراهم میآورد. این تحقیق سعی دارد از دریچهی نوع روابط حاکم در خانواده به بررسی پدیدهی خشونت علیه زنان بپردازد .
روشکار: این تحقیق با استفاده از روش همبستگی روی زنان جامعهی شهری استان لرستان در سال 1386 صورت گرفته است. حجم نمونهی آماری بر اساس فرمول کوکران 383 نفر در نظر گرفته شد. جمعآوری اطلاعات از طریق پرسشنامه شامل سه قسمت 1- سئوالهای مربوط به اطلاعات جمعیتشناختی 2- پرسشنامهی خشونت علیه زنان حاج یحیی 3- پرسشنامهی محقق ساختهی انواع روابط خانوادگی صورت گرفت. در تحلیل دادهها از روش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس یکطرفه و رگرسیون چند متغیری به روش گام به گام استفاده شد.
یافتهها: در بین انواع خشونت، خشونت روانی و جسمی بیش از سلیر اشکال آن در زنان تجربه میشود، همچنین بین خشونت و الگوهای همکاری، همفکری، همدلی، هماهنگی و روابط گفتمانی و داشتن اختیار زن در تصمیمگیری همبستگی معکوس معنیداری وجود دارد (001/0>P) و از سوی دیگر بین وجود الگوی پرخاشگری در خانوادهی پدری و تصور سلطهگرایانهی مرد نسبت به زن رابطهی مثبت معنیداری موجود است (001/0>P).
نتیجهگیری: زمانی که روابط اعضای خانواده بر اساس تشریک مساعی و همکاری با یکدیگر باشد، میزان خشونت خانگی کاهش می یابد.
پیش بینی خشونت مردان علیه همسرانشان بر اساس طرحواره های ناسازگار اوّلیه و سبک های دلبستگی آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، پیش بینی خشونت مردان علیه همسرانشان بر اساس طرحواره های ناسازگار اوّلیه و سبک های دلبستگی آنها بود.نمونه مورد مطالعه شامل 197 زوج بود که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. در این پژوهش که یک طرح توصیفی از نوع همبستگی بود، برای سنجش میزان خشونت تجربه شده بوسیله زنان مورد مطالعه از پرسشنامه سنجش خشونت (حاج یحیی ،1999) ، اسنفاده شد . برای سنجش سبکهای دلبستگی وطرحواره های ناسازگارمردان از پرسشنامه های سبک های دلبستگی بزرگسالان (کولینز و رید،1990) و فرم کوتاه پرسشنامه طرحواره های ناسازگار (یانگ،1998) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد، بین سبک های دلبستگی ناایمن در مردان با میزان خشونت آنها علیه همسرانشان همبستگی مثبت و معناداروجود دارد. همچنین میان تمامی طرحواره -های آنها به جز 5 مورد ( وابستگی، آسیب پذیری نسبت به ضرر، خودتحوّل نیافته/ گرفتار، ایثار و بازداری عاطفی) نیز با خشونت همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. تحلیل واریانس رگرسیون داده ها نشان داد سبک های دلبستگی ناایمن و طرحواره ها، نقش تعیین کننده ای در پیش بینی خشونت دارند.این نتایج نشان می دهد، می توان از روی طرحواره های ناسازگارو کیفیت دلبستگی درمردان میزان خشونت آنها علیه همسرانشان را پیش بینی نمودوبا رویکرد طرحواره درمانی به آنها کمک نمود.