فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۸۱ تا ۴۰۰ مورد از کل ۸۶۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر مطالعه ی اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اختلال وحشتزدگی در بین مراجعه کنندگان با تشخیص اختلال وحشتزدگی مراجعه کننده به بیمارستان امام حسین شهر تهران در سال 89 بود. روش: از بین جامعه مورد نظر 1 نفر بر اساس نمونه گیری در دسترس انتخاب شد و با پرسشنامه های اضطراب بک، سیاهه نشانه شناسی مختصر و مصاحبه ی بالینی ساختار یافته مورد بررسی قرار گرفت. پژوهش حاضر یک طرح مطالعه تک موردی به صورت خط پایه چندگانه است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل نموداری و ترسیمی استفاده شده است. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی در کاهش شدت علائم وحشتزدگی تأثیر مثبت دارد و درصد بهبودی برای بیمار به میزان 4/72 درصد به دست آمد و این اثرات در دوره پیگیری هم تا میزان زیادی باقی می ماند. نتیجه گیری: درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی در کاهش علائم اختلال وحشتزدگی مؤثر است.
فرا تحلیل مقایسه اثربخشی مداخلات روان شناختی و دارو درمانی بر میزان نشانه های اختلال وسواسی- اجباری: (ایران 1389- 1379)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: در سال های اخیر، متخصصان در زمینه اختلال وسواسی- اجباری به دنبال ارزیابی و مقایسه اعتبار و کارایی مداخلات روان شناختی و درمان دارویی هستند. در این خصوص فرا تحلیل با یکپارچه کردن نتایج حاصل از انجام تحقیقات مختلف، میزان اندازه اثر روش درمان را مشخص می نماید.
هدف: پژوهش حاضر نیز بر آن است تا با استفاده ی الگوی پژوهشی فرا تحلیل، میزان اثرگذاری مداخلات روان شناختی و دارو درمانی را بر کاهش نشانه های وسواس فکری- عملی مورد بررسی قرار داده است.
روش: بدین منظور 40 پژوهش که از لحاظ روش شناسی مورد قبول بود، انتخاب و فرا تحلیل بر روی آن ها انجام گرفت. ابزار پژوهش عبارت از چک لیست فرا تحلیل بود.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد میزان اندازه اثر مداخلات روان شناختی بر کاهش نشانه وسواس فکری- عملی 88/1 d= بود (001/0 p≤). همچنین نتایج پژوهش نشان داد میزان اندازه اثر مداخلات دارو درمانی بر کاهش نشانه های وسواس فکری- عملی11/1d= بود (001/0 p≤).
بحث و نتیجه گیری: پژوهش نشان داد میزان اندازه اثر مداخلات روان شناختی و دارو درمانی بر کاهش نشانه های اختلال وسواسی- اجباری مطابق جدول تفسیر اندازه اثر کوهن در حد بالا می باشد.
مقایسه نیمرخ شخصیتی افراد مبتلا به حساسیت با افراد عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه شیوع انواع حساسیت ها رو به افزایش است. به همین دلیل شناسایی عوامل خطرساز روان شناختی در پیشگیری و درمان این بیماری ها ضروری می باشد. مطالعه حاضر به شناسایی ویژگی های شخصیتی افراد مبتلا به حساسیت می پردازد. در این پژوهش علی- مقایسه ای، از میان بیماران مبتلا به حساسیت مراجعه کننده به کلینیک طوبی در ساری، 110 نفر مرد و زن انتخاب شدند. 110 نفر گروه گواه سالم از بین جمعیت عادی شهر انتخاب و با نمونه مبتلا به حساسیت همتاسازی شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه NEO-FFI استفاده شد. سپس با استفاده از تحلیل واریانس وآزمون t داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. تفاوت آماری معنی داری بین دو گروه از نظر ویژگی های شخصیتی روان رنجورخویی، برون گرایی و وظیفه شناسی مشاهده شد(p
بررسی اثربخشی آموزش گروهی مدیریت استرس به شیوه ی شناختی- رفتاری بر اضطراب و افسردگی افراد مبتلا به سوء مصر ف مواد تحت درمان نگهدارنده با متادون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از انجام این پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش گروهی مدیریت استرس به شیوه ی شناختی- رفتاری بر اضطراب و افسردگی افراد مبتلا به سوء مصر ف مواد تحت درمان نگهدارنده با متادون بود. روش: تعداد 20 فرد مبتلا به سوء مصر ف مواد تحت درمان نگهدارنده با متادون به شیوه تصادفی از مرکز ترک اعتیاد پویا در رفسنجان انتخاب شده و در دو گروه آزمایش (10 نفر) و گروه گواه (10 نفر) قرار گرفتند. آموزش گروهی مدیریت استرس به شیوه شناختی- رفتاری، طی نه جلسه بر گروه آزمایش انجام شد. زیرمقیاس های اضطراب و افسردگی فهرست وارسی 90 سؤالی نشانگان مرضی در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون توسط کلیه شرکت کنندگان تکمیل شد. یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که میانگین نمرات پس آزمون اضطراب و افسردگی گروه آزمایش نسبت به گروه گواه کاهش معناداری داشته است. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که آموزش گروهی مدیریت استرس به شیوه شناختی- رفتاری می تواند به عنوان یک روش مداخله ای مفید، برای افراد مبتلا به سوء مصر ف مواد تحت درمان نگهدارنده با متادون به کار رود.
بررسی ساختار عاملی مقیاس عزت نفس روزنبرگ با سه شکل واژه پردازی مثبت ، منفی و نیمی از ماده ها مثبت و نیمی منفی در دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر آن است تا اعتبار و روایی ساختار تک عاملی و دو عاملی مقیاس عزت نفس روزنبرگ را در میان دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز ارزیابی کند و علاوه بر آن، جهت مطالعة اثر آمادگی سوگیرانة آزمودنی ها، به بررسی نقش واژه پردازی مثبت، منفی و نیمی از ماده ها مثبت و نیم دیگر منفی در برازش ساختار عاملی این مقیاس بپردازد. جامعة آماری پژوهش شامل کلیة دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز بوده است که از میان آن ها 660 نفر به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. با توجه به اهداف پژوهش سه شکل واژه پردازی متفاوت در پرسشنامه های جداگانه به عمل آمد و به طور تصادفی در اختیار آزمودنی ها قرار داده شد. از میان نمونة پژوهش 218 نفر به صورت مثبت، 214 نفر به صورت منفی و 209 نفر به صورت مثبت و منفی به ماده های مقیاس عزت نفس پاسخ دادند و 19 پرسشنامة دیگر وصول نشد. نتایج حاصل از مدل یابی معادلات ساختاری (انجام سه تحلیل عوامل تأژییدی مجزا) به وسیلة نرم افزار (Amos 16) بر روی این سه شکل واژه پردازی ماده ها نشان داد که بهترین برازش در ساختار دو عاملی و با واژه پردازی نیمی از ماده ها مثبت و نیمی دیگر منفی وجود دارد. برازش ساختار تک عاملی و دو عاملی این آزمون در نمونه هایی که به صورت یک دست مثبت و یا منفی به ماده ها پاسخ داده بودند از لحاظ آماری تأیید نشد. نتایج این پژوهش همسو با برخی دیگر از مطالعات، از ساختار دو عاملی عزت نفس مثبت و عزت نفس منفی این مقیاس حمایت می کند.
رابطه ی افسردگی، اضطراب، عزت نفس، رضایت زناشویی و عوامل جمعیت شناختی با ترس از زایمان در زنان نخست زا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در این مطالعه رابطهی افسردگی، اضطراب، عزت نفس، رضایت زناشویی، عوارض مادری زودرس و عوامل جمعیتشناختی با ترس از زایمان در زنان نخستزا بررسی گردید.
روشکار: این مطالعه از نوع همبستگی و روی 100 زن نخستزا با سن حاملگی کامل( ترم ) که در تابستان و پاییز سال 1389 در بیمارستان امالبنین (س) مشهد بستری شدند، انجام شد. از مراجعان پس از اخذ رضایت آگاهانه، اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامههای مشخصات جمعیتشناختی و اجتماعی، پرسشنامهی ترس از زایمان خودساختهی پژوهشگر، پرسشنامهی رضایت زناشویی انریچ، مقیاس عزت نفس روزنبرگ، آزمون اضطراب اشپیل برگر و آزمون افسردگی بک، گردآوری شد. سپس سرنوشت زایمان آنها ثبت و اطلاعات حاصل توسط آزمونهای آماری همبستگی پیرسون و رتبهای اسپیرمن،یو منویتنی با استفاده از نرمافزار SPSS نسخهی 13 تحلیل گردید.
یافتهها: میانگین سنی شرکت کنندگان 7/3± 54/22 با محدودهی سنی36-16 سال بود. بین سطح اضطراب آشکار و پنهان فرد با ترس از زایمان رابطهی مستقیم معنیدار (05/0P<)، بین سطح آگاهی از فرآیند زایمان طبیعی، میزان همکاری در زایمان و نمرهی آپگار نوزاد با ترس از زایمان، رابطهی معکوس و معنیداری وجود داشت (05/0P<). بین میزان عزت نفس، افسردگی، رضایت زناشویی، سن، سطح تحصیلات، میزان درآمد و عوارض مادری زودرس با ترس از زایمان، رابطهی معنیداری مشاهده نشد (5/0P>).
نتیجهگیری: ترس از زایمان در زنان نخستزا با میزان اضطراب آشکار و پنهان آنان ارتباط مستقیم و معنیداری دارد، اما با سطح آگاهی آنان از فرآیند زایمان طبیعی و میزان همکاری در زمان زایمان و آپگار نوزاد، رابطهی معکوسی وجود دارد.
رابطه ابعاد مثبت و منفی کامل گرایی با استرس(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: سال های زیادی است که کامل گرایی به عنوان یک صفت شخصیتی بالقوه ناسازگارانه و دارای پیامد های روان شناختی شناخته شده است. بنابراین هدف مطالعه حاضر، بررسی رابطه ابعاد مثبت و منفی کامل گرایی با استرس در افراد سالم بود.
مواد و روش ها: با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 162 نفر از افراد 50-18 ساله انتخاب شدند که بیماری خاصی گزارش نکرده بودند و به کمک مقیاس کامل گرایی مثبت و منفی و پرسش نامه نشانه های فشار روانی Cooper مورد بررسی قرار گرفتند. یافته های مطالعه به کمک نرم افزار SPSS نسخه 16 و تحلیل های آماری ضریب همبستگی Pearson، تحلیل رگرسیون چندگانه و تحلیل کوواریانس محاسبه شد.
یافته ها: کامل گرایی منفی با استرس رابطه مثبت و معنی داری داشت (01/0 < P). همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که کامل گرایی منفی قادر به پیش بینی 14 درصد از تغییرات مربوط به نشانه های استرس است. تحلیل کوواریانس نیز نشان داد که تفاوت معنی داری بین میانگین نمرات کامل گرایی مثبت و منفی و استرس در زنان و مردان وجود ندارد.
نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان داد که کامل گرایی منفی با افزایش استرس در ارتباط است و در حقیقت کامل گرایی منفی به عنوان یک صفت شخصیتی استرس زای درونی محسوب می شود.
تفاوت های جنسیتی در اضطراب سلامتی و باورهای ناکارآمد مرتبط با آن: با کنترل متغیر سن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در این پژوهش هدف بررسی تفاوت های جنسیتی در اضطراب سلامتی و باورهای ناکارآمد مرتبط با آن با کنترل متغیر سن بود.
روش: نمونه پژوهش شامل 300 معلم مقطع ابتدایی (150 مرد و 150 زن) در شهر اندیمشک بود که پرسشنامه اضطراب سلامتی و شناخت هایی درباره ی بدن و سلامتی (کابا) را تکمیل کردند. طرح تحقیق از نوع علی- مقایسه ای است و جهت آزمون فرضیه ها از تحلیل کواریانس چند متغیری استفاده شد.
یافته ها: یافته ها بیانگر این بود که بین زنان و مردان در اضطراب سلامتی (018/0 p= ,6/5f=) تفاوت معنی داری وجود دارد. زنان بیشتر از مردان دچار اضطراب سلامتی بوده و همچنین باور ناکارآمد مربوط به احساس های خودمختار و ضعف بدنی در مردان بیشتر از زنان بود. اما تفاوت معنی داری در باورهای ناکارآمد مربوط به حیطه های تعبیر فاجعه آمیز شکایات بدنی، غیرقابل تحمل بودن شکایات بدنی و عادت های سلامتی مشاهده نگردید.
نتیجه گیری: زنان بیش از مردان در معرض اضطراب سلامتی هستند و دو جنس باورهای ناکارآمد متفاوتی در زمینه سلامتی دارند.
اثر سبک های هویت بر افسردگی، اضطراب، و استرس دانشجویان: نقش واسطه ی تعهد هویت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف تعیین اثرسبک های هویت بر افسردگی، اضطراب و استرس دانشجویان از راه تعهد هویت انجام شد. این پژوهشیک پژوهش همبستگی است، که در جامعه دانشجویان کارشناسی سال دوم دانشگاه تهران انجام شد. نمونه شامل150 دانشجو با میانگین سنی 09/20 و انحراف استاندارد 13/1 سال بود، که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. آنان به سیاهه سبک هویت(ISI-4) و مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (DASS) پاسخ دادند. تحلیل مسیر نشان داد که سبک های اطلاعاتی و هنجاری دارای اثر مستقیم مثبت و سبک آشفته-اجتنابی دارای اثر مستقیم منفی و معنادار بر تعهد هویت است. اثر مستقیم تعهد هویت بر افسردگی و اضطراب منفی و معنادار و بر استرس منفی و غیرمعنادار است. اثر غیر مستقیم سبک های اطلاعاتی و هنجاری از راه تعهد هویت بر افسردگی منفی و معنادار و اثر غیرمستقیم سبک آشفته-اجتنابی مثبت و معنادار است. هم چنین سبک های داده ای و هنجاری از راه تعهد هویت بر اضطراب اثر غیر مستقیم منفی و معنادار دارند و اثر غیرمستقیم سبک آشفته-اجتنابی براضطراب مثبت و معنادار است. هیچ یک از اثرات غیرمستقیم سبک های هویت بر استرس معنادار نبود. به گونه کلی یافته ها واسطه گری تعهد هویت در اثر سبک های هویت بر سلامت روان دانشجویان را تایید می کند. بر اساس یافته ها، تدارک محیط های دانشگاهی به صورتی که امکان کاوشگری بیش تری برای دانشجویان فراهم آورد می تواند منجر به تعهد هویت بیش تر و درپی آن کاهش مشکلات روان شناختی دانشجویان شود.
تأثیر آموزش ایمن سازی در مقابل استرس بر اضطراب امتحان و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر آموزش ایمن سازی در مقابل استرس بر اضطراب امتحان و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر مقطع اول متوسطه شهر میاندوآب در سال تحصیلی90-89 بود. این پژوهش نیمه تجربی روی 30 نفر از دانش آموزانی که در آزمون اضطراب امتحان فیلیپس بالاترین نمره را آورده بودند انجام شد. نمونه آماری با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب و بطور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. آموزش ایمن سازی در مقابل استرس در شش جلسه یک و نیم ساعته هفته ای دو بار به گروه آزمایش داده شد، ولی گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. داده های بدست آمده با استفاده از تحلیل کواریانس یک راهه (آنکووا) تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که اضطراب امتحان در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل به طور معنی داری کاهش یافت در حالی که مداخله تأثیری در بهبود عملکرد تحصیلی نداشت.
اثربخشی مداخله ی شناختی رفتاری گروهی کوتاه مدت بر افسردگی، اضطراب و تنش بیماران کرونری قلب مزمن: یک آزمایه ی کنترل شده ی تصادفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از مطالعهی حاضر تعیین اثربخشی مداخلهی شناختیرفتاری گروهی کوتاهمدت برای بیماری کرونری قلب (CBGI-CHD) بر تنش، افسردگی واضطراب بیماران مبتلا میباشد.
روشکار: با استفاده از طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه شاهد، بیماران کرونری قلب مزمن به طور تصادفی به یک برنامهی مداخلهی 12 هفتهای (جلسات 5/2 ساعته) شناختیرفتاری گروهی (24 نفر) و یا به گروه شاهد (20 نفر) که تنها مراقبت معمول را دریافت میکردند، وارد شدند. بیماران گروه آزمون به مدت 3 ماه (از اول خرداد تا پایان مرداد 89) تحت برنامهی CBGI-CHD در بیمارستان امام رضا (ع) مشهد قرار گرفتند. نشانههای افسردگی، اضطراب و تنش بیماران، توسط نسخهیهای فارسی پرسشنامههای افسردگی بک 2، اضطراب زونگ و خرده مقیاس تنش از مقیاسهای افسردگی، اضطراب و تنش (42-DASS) قبل از مداخله (پیشآزمون) و بلافاصله بعد از مداخله (پسآزمون) مورد اندازهگیری قرار گرفت.
یافتهها: تحلیل کوواریانس نشان داد که گروه آزمون در مقایسه با گروه شاهد، کاهش معنیداری در تنش در پسآزمون داشت (05/0P<). اگر چه مداخله، منجر به کاهش افسردگی و اضطراب در بیماران گروه آزمون در مقایسه با گروه شاهد در پسآزمون شد اما این کاهش، معنیدار نبود (05/0P<).
نتیجهگیری: برنامهCHD-CBGI میتواند منجر به کاهش تنش بیماران قلبی شود. اما در خصوص کاهش افسردگی و اضطراب، نیاز به بازبینی در محتوای مداخله و افزایش جلسات درمان افسردگی و اضطراب دارد. تحقیقات بعدی با دورههای طولانیمدت پیگیری به منظور حصول اطمینان از تداوم اثربخشی پیشنهاد میگردد.
مقایسه تأثیر رفتار درمانی شناختی و روان درمانی معنوی- مذهبی بر کاهش اضطراب پنهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور مقایسه اثربخشی رفتار درمانی شناختی و روان درمانی معنوی- مذهبی بر کاهش میزان اضطراب پنهان دانشجویان پسر ساکن در خوابگاه های دانشگاه علامه طباطبایی انجام شده است. این پژوهش از جمله پژوهش های نیمه آزمایشی است. با اجرای آزمون اضطراب کتل به منظور غربالگری، از بین دانشجویان خوابگاهی که دارای اضطراب بودند تعداد 45 نفر به صورت تصادفی انتخاب و به طور گمارش تصادفی در سه گروه به حکم گروه آزمایشی اول (مداخله رفتار درمانی شناختی)، گروه آزمایشی دوم (مداخله روان درمانی معنوی- مذهبی) و گروه کنترل قرار گرفتند. اعضای گروه های آزمایشی هر یک در دوازده جلسه مداخله درمانی به صورت گروهی دو ساعت در هفته شرکت کردند و در گروه کنترل هیچ مداخله ای انجام نشد. در پایان مداخله درمانی، هر سه گروه بار دیگر با آزمون یاد شده مورد سنجش قرار گرفتند. داده های به دست آمده با استفاده از تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین دو شیوه درمانی در کاهش میزان اضطراب دانشجویان تفاوت معناداری وجود ندارد، و هر دو شیوه درمانی به طور معنا داری (05/0 < P) در کاهش میزان اضطراب پنهان دانشجویان مؤثر است.
تأثیرآموزش راهبردهای مقابله با باورهای غیر منطقی با رویکرد شناختی بر اضطراب امتحان دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش راهبردهای مقابله با باورهای غیر منطقی (با رویکرد شناختی) بر اضطراب امتحان دانش آموزان بود. روش: جامعه آماری شامل همه دانش آموزان پایه اول متوسطه شهرستان شهریار بود. 60 نفر از دانش آموزانی که در اضطراب امتحان یک انحراف معیار بالاتر از میانگین جامعه بودند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه (30 نفر گروه آزمایش، و 30 نفر گروه گواه) جایگزین شدند. هشت جلسه برنامه آموزش گروهی راهبردهای مقابله با باورهای غیر منطقی جهت کاهش اضطراب برای گروه آزمایش انجام شد. تمام آزمودنی ها قبل و بعد از درمان و در مرحله پیگیری یک ماهه پرسشنامه راهبردهای مقابله با باورهای غیر منطقی را تکمیل کردند. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل واریانس چند متغیره ی اندازه گیری مکرر نشان داد که آموزش راهبردهای مقابله با باورهای غیر منطقی باعث کاهش اضطراب امتحان در این دانش آموزان می شود. این نتایج در مرحله پیگیری حفظ شد. نتیجه گیری: آموزش راهبردهای مقابله ای می تواند اضطراب امتحان دانش آموزان را کاهش دهد و به سلامت روانی آنها منجر شود.