فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۷۹۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
یش زمینه و هدف: با توجه به اهمیت پیشگیری و مقابله با خودکشی، هدف پژوهش حاضر مقایسه الگوهای بالینی شخصیتی در افراد اقدام کننده به خودکشی و بهنجار است.
مواد و روش کار: پژوهش حاضر از نوع علی - مقایسه ای و پس رویدادی است و برای انجام آن از 90 فرد اقدام کننده به خودکشی که در سنین 18-21 سال قرار داشته اند، استفاده شده است. برای این منظور از پرسشنامه چند محوری بالینی میلون استفاده شده است. تجزیه و تحلیل آماری داده های این پژوهش به کمک نرم افزار آماری SPSS 19 و روش تحلیل واریانس چند متغیره صورت گرفته است.
یافته ها: یافته های آماری نشان می دهد که میان گروه های مورد بررسی در تمامی مقیاس های الگوهای بالینی شخصیت، به جز الگوی بالینی وسواسی و آزارگر تفاوت معنا داری وجود دارد (در سطح 001/0>p). همچنین این یافته ها نشان می دهند که بیشترین تفاوت معنادار بین گروه ها، مربوط به الگوی بالینی افسرده است.
بحث و نتیجه گیری: افراد اقدام کننده به خودکشی بیش از افراد گروه گواه دارای الگو های بالینی شخصیت نابهنجار هستند.
مقایسه اثربخشی تکنیک های شناختی و هیجانی طرح واره درمانی بر کاهش طرح واره های ناسازگار اولیه افراد افسرده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور مقایسه اثربخشی تکنیک های شناختی و هیجانی طرح واره درمانی بر کاهش طرح واره های ناسازگاراولیه افراد افسرده مراجع کننده به مراکز مشاوره و روان شناسی شهر تهران انجام شد. برای این منظور 34 نفر از افراد افسرده با استفاده از اجرای پرسش نامه افسردگی بک (II-BDI) انتخاب شدند. مصاحبه تشخیصی ساختاریافته بر اساس DSM-IV و فرم کوتاه پرسش نامه طرح واره یانگ به منظور غربال نهایی اجرا گردید و در نهایت ده نفر به طور تصادفی انتخاب شدند که آموزش تکنیک های شناختی طرح واره درمانی بر روی 5 نفر و تکنیک های تجربی بر روی 5 نفر دیگر اجرا شد. از طرح تجربی تک موردی از نوع خط پایه استفاده شد و با استفاده از روش تحلیل نمودار، شاخص تغییر پایا و درصد بهبودی، داده های حاصل، تجزیه و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد، کاهش شدت طرح واره های ناسازگاراولیه در هر دو گروه معنادار می باشد اما از طریق آموزش تکنیک های شناختی طرح واره درمانی درصد بهبودی بیش تری حاصل شد و کاهش شدت طرحواره های ناسازگار اولیه تا یک ماه و نیم پس از درمان نیز تداوم یافت.
اثربخشی طرحواره درمانی هیجانی (EST) بر اندیشناکی و شدت افسردگی بیماران مبتلا به افسردگی اساسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی طرحواره درمانی هیجانی (EST) بر اندیشناکی و شدت افسردگی بیماران مبتلا به افسردگی اساسی انجام گرفت.
روش: در این مطالعه پیش تجربی، از طرح پیش-آزمون، پس-آزمون و پی گیری تک گروهی استفاده شد و از میان مراجعه کنندگان به مرکز مشاوره رهیار اسلام شهر، 11 نفر (7 زن و 4 مرد) به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. سپس آنها در 9 جلسه (هر هفته یک جلسه 90 دقیقه ای) تحت طرحواره درمانی هیجانی قرار گرفتند و برای ارزیابی پایداری اثرات درمانی در طول زمان، بیماران به مدت دو ماه مورد پیگیری قرار گرفتند. به منظور سنجش تشخیص افسردگی اساسی، شدت افسردگی و پاسخ های اندیشناک به ترتیب از مصاحبه ساختاریافته برای اختلالات محور یک (SCID)، پرسشنامه افسردگی بک-II (BDI-II) و مقیاس پاسخ های اندیشناک (RRS) استفاده شد. داده ها نیز با آزمون آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد که طرحواره درمانی هیجانی به طور معناداری منجر به کاهش شدت افسردگی (0001/0>p) و اندیشناکی (0001/0>p) می گردد و این کاهش در دروه پیگیری نیز پایدار بود.
نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش، طرحواره درمانی هیجانی به عنوان رفتار درمانی شناختی ، نوظهور می تواند برای کاهش شدت افسردگی و اندیشناکی بیماران مبتلا به افسردگی اساسی به کار رود.
رابطة تاب آوری با ابعاد پنجگانة شخصیت و اختلالات بالینی افسردگی، اضطراب و جسمانی سازی در دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه الزهرا (س)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطة تاب آوری با ابعاد پنجگانة شخصیت و اختلالات بالینی افسردگی، اضطراب و جسمانی سازی در دانشجویان دختر مقطع کارشناسی دانشگاه الزهراء (س) انجام شد. این پژوهش از نوع همبستگی بود. از میان جامعة آماری ۵۵۹۰ نفره دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه الزهراء(س)، ۴۰۰ نفر به عنوان نمونه با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از سه پرسشنامة تاب آوری کوباسا، مدی و کاهن، شخصیت نئو(۶۰NEO-FFI-) کاستا و مک کریو خلاصه علائم مرضی(۱۸BSI-) دروگاتیس استفاده شد. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی تحلیل شدند. تحلیل آماری نشان داد که بین تاب آوری با افسردگی، اضطراب و جسمانی سازی و روان رنجور خویی رابطة معنادار منفی در سطح ۰۰۰۱/0 p< وجود دارد و بین تاب آوری با توافق پذیری، برونگرایی و وجدان گرایی رابطة معنادار مثبت در سطح ۰۰۰۱/0 p< مشاهده شد، اما بین تاب آوری و تجربه پذیری رابطة معناداری یافت نشد. با توجه به رشد روز افزون نرخ اختلالات بالینی و شخصیت منحصر به فرد هر شخص، با آموزش تاب آوری می توان گام مؤثری را در جهت بهبود سلامت روانی جامعه برداشت.
مقایسه اثربخشی دو درمان گروهی شناختی-رفتاری و معنا درمانی بر کاهش افسردگی و افزایش امید به زندگی در افراد معتاد به مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: ه دف از پژوهش حاضر مقایسه اث ربخ شی دو درمان گروه ی شن اخت ی-رفت اری و معنادرمانی به شیوه ی گروهی ب ر کاه ش افس ردگی و اف زای ش امی دواری در افراد معتاد به مواد مخدر بود. این پ ژوه ش آزمای شی، از نوع پی ش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه مورد مطالعه شامل افراد معتاد مراجعه کننده به یکی از مراکز متادون درمانی ترک اعتیاد شهرستان قروه (نیکو سلامت) در سال 1392 می باشد. ابتدا تعداد 60 نفر بر اساس نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند، سپس بر اساس نمرات پرسش نامه افسردگی بک و امید به زندگی اشنایدر تعداد 30 نفر از این افراد بطور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل تقسیم شدند، یک گروه آزمایش 10 جلسه معنادرمانی و گروه دوم آزمایش 13جلسه روان درمانی رفتاری-شناختی را دریافت کردند اما گروه کنترل مداخله ای را دریافت نکردند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین درمان شناختی-رفتاری و معنادرمانی در کاهش افسردگی تفاوت وجود ندارد، اما درمان شناختی-رفتاری در افزایش امید به زندگی تأثیر بیشتری نسبت به معنا درمانی دارد. نتیجه گیری: نتایج دارای تلویحات کاربردی است.
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش نشخوار فکری و افسردگی زنان در حال ترک با متادون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی شناخت درمانی گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش نشخوار فکری و افسردگی زنان در حال ترک با متادون انجام شد. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی؛ با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. تعداد 24 نفر از زنان سوء مصرف کننده تحت درمان متادون با توجه به ملاک های ورود به روش نمونه گیری هدفمند از دو کلینیک ترک اعتیاد شهر مشهد انتخاب شدند. گروه آزمایش طی 8 جلسه شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی قرار گرفتند. پرسشنامه های نشخوار فکری و افسردگی بک قبل و بعد از مداخله در هر دو گروه اجرا شد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی به شیوه گروهی، نمرات افسردگی و نشخوار فکری را کاهش داده است. نتیجه گیری: شناخت درمانی گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی می تواند جزء برنامه های مداخلاتی در سوءمصرف کنندگان مواد قرار بگیرد.
طراحی و پیاده سازی یک سیستم تشخیص خودکار اختلال دوقطبی مبتنی بر سیگنال های مغزی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تشخیص صحیح بیماری اختلال دوقطبی به مهارت و تجربه بالای روان پزشک نیاز دارد و در بسیاری موارد شباهت های موجود در علائم منجر به تشخیص نادرست و حادتر شدن بیماری می شود. هدف این پژوهش استفاده از سیگنال های مغزی در زمینه تشخیص مؤثر این بیماری است.
مواد و روش ها: مطالعه بر روی 12 فرد سالم و 12 فرد مبتلا به اختلال دوقطبی انجام شده است و سیگنال های الکتریکی مغز بر اساس استاندارد 20-10 و به صورت 16 کاناله ثبت شده است. با توجه به نتایج به دست آمده توسط سایر گروه های تحقیقاتی، این مطالعه بر روی سیگنال های الکتریکی کانال های F3، F4، P3، P4، T3، T4، O1 و O2 انجام شده است. دسته ویژگی های انرژی کل سیگنال و انرژی باندهای فرکانسی، فرکانس مرکزی، فرکانس ماکزیمم، ضرایب (AR یا Autoregressive) و توصیف های جورث از سیگنال های دریافتی استخراج شده و بر اساس این ویژگی ها افراد سالم و بیمار از طریق شبکه های عصبی پس انتشار و شعاع مبنا تفکیک شده اند.
یافته ها: در بررسی دقیق ویژگی های استخراج شده می توان مشاهده نمود که ویژگی هایی چون فرکانس ماکزیمم، توان باند theta، تحرک و ضرایب AR مختلف می تواند مرجع مناسبی برای جداسازی گروه سالم از بیمار باشد.
نتیجه گیری: در فرایند تشخیص خودکار، طبقه بندی کننده شعاع مبنا 3/87% و طبقه بندی کننده پس انتشار 7/94% قدرت تفکیک صحیح را دارا می باشند و براساس این نتایج می توانیم با صحت قابل قبولی افراد مبتلا به اختلال دوقطبی را از افراد سالم تشخیص دهیم.
اثربخشی درمان گروهی پذیرش و تعهد (ACT) بر اختلال استرس پس آسیبی (PTSD)، سبک مقابلهای و خودکارآمدی در دختران مبتلا به سوگ نابهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: درمان PTSD از چالش انگیزترین موضوعات بالینی و بهداشت روانی است. با توجه به هزینه های متعدد ناشی از آن، بازبینی پیشینه تحقیقی برای دستیابی به سودمند ترین گزینه های درمانی ضروری به نظر می رسد. لذا، هدف این پژوهش بررسی اثربخشی درمان گروهی پذیرش و تعهد بر PTSD، سبک مقابله ای و خود کارآمدی در دختران مبتلا به سوگ نابهنجار بود.
روش: تحقیق از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه است. جامعه آماری شامل کلیه دختران داغدیده تحت سرپرستی بهزیستی کرمانشاه در 1394 بود، که براساس معیارهای ورود به پژوهش، معیارهای تشخیصی DSM-V و پرسش نامه های تأثیر حوادث کودکان، سوگ کودکان، سبک های مقابله ای و خودکارآمدی ارزیابی و نمرات مقیاس ها به عنوان خط پایه تعیین شد. افرادی که دارای بالاترین نمرات بودند با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به گروه های آزمایش و گواه (12=2n=1n) تقسیم شدند. گروه آزمایشی 8 جلسه مداخله درمانی هفتگی 120 دقیقه ای را دریافت نمود اما گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. اطلاعات به دست آمده با 19-SPSS و با روش های آمار توصیفی و تحلیل کوواریانس چند متغیری تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان دادکه تفاوت معناداری بین گروه های آزمایش و گواه در نمرات کلی PTSD، مؤلفه های افکار مزاحم و اجتناب، و خودکارآمدی وجود دارد (05/0>P). همچنین، در سبک های مقابله ای مسأله مدار(T) و اجتنابی(A) تفاوت معناداری بین گروه ها مشاهده گردید (05/0>P) اما این تفاوت در مقابله هیجان مدار(E) معنادار نبود (05/0<P).
نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاکی از کارایی این شیوه نوظهور درمان شناختی-رفتاری است که به نظر می رسد به علت تلفیق تکنیک های شرقی در آن، برای بیماران ایرانی مناسب تر است.
عوامل خطر اقدام به خودکشی در سوءمصرف کنندگان مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل خطر و پیش بینی کننده خودکشی در سوءمصرف کنندگان مواد مخدر انجام شد. روش: این مطالعه علی-مقایسه ای روی 91 نفر سوءمصرف کننده مواد مخدر انجام شد که شامل 42 مرد و زن اقدام کننده به خودکشی و 49 مرد و زن همتا بدون سابقه اقدام به خودکشی بود. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های شخصیتی میلون، داس-42 و راهبردهای مقابله ای استفاده شد. یافته ها: بیشترین میزان اقدام به خودکشی در سوءمصرف کنندگان مرد، در رده سنی جوان، مجرد، با تحصیلات سیکل، بیکار و با سابقه خودکشی های قبلی، سوءاستفاده شده ی جنسی و جسمی در کودکی، دارای مشکلات قانونی، مشاهده خودکشی و خودزنی دیگران، خشونت و خودکشی در خانواده می باشد. اقدام کنندگان به خودکشی در اختلالات شخصیت افسرده، وسواسی، ماژوخیسم، مرزی و در نشانگان بالینی جسمانی شکل، سوءمصرف الکل علاوه بر مصرف مواد، اختلال افسردگی اساسی و میزان استرس نمره بالاتری به دست آوردند. راهبرد تکلیف مدار و اجتنابی کمتر استفاده شده و بیشتر راهبرد هیجان مدار را در مقابله با تنیدگی زاها به کار می بردند. نتیجه گیری: نتایج این تحقیق می تواند در شناسایی و پیشگیری از خودکشی در سوءمصرف کنندگان مواد مخدر کمک کننده باشد.
کارآیی مشاوره شناختی رفتاری و مشاوره خانواده مبتنی بر دلبستگی در بهبود علائم افسردگی در نوجوانان دختر افسرده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق اینست که با تلفیقی از درمان شناختی رفتاری و خانواده درمانی مبتنی بر دلبستگی، علائم افسردگی را در نوجوانان دختر افسرده بهبود بخشد. به این منظور 40 نفر از نوجوانان 15 تا 17 سال که نمره آنها در مقیاس افسردگی کودکان (CDI)، 5/1انحراف معیار بالاتر از میانگین قرار داشتند و در آزمون تشخیصی K-SADS نیز دارای اختلالات افسردگی بودند انتخاب شدند و در نهایت با در نظر گرفتن ملاک های ورود و ملاک های خروج در نظر گرفته شده، در سه گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار گرفتند. گروه های آزمایش عبارت بودند از: مشاوره خانواده، مشاوره شناختی رفتاری و مشاوره تلفیقی. نتایج نشان داد که هم در مرحله پس آزمون و هم در مرحله پیگیری اول، هر سه نوع درمان توانسته است در کاهش علائم افسردگی 0001/0≥P در آزمودنی ها موثر باشد. اما در مرحله پیگیری دوم در حیطه کاهش علائم افسردگی، بین گروه مشاوره خانواده و گروه مشاوره تلفیقی (005/0=(P، و هم چنین بین گروه مشاوره شناختی رفتاری و گروه مشاوره تلفیقی (010/0=(P تفاوت معنادار وجود داشت. هم چنین بین هر یک از گروه های آزمایش و گروه کنترل، نیز تفاوت معنادار وجود داشت )001/0≥(P. نتایج نشان دهنده تأثیرات بلندمدت تر مشاوره تلفیقی نسبت به روش های دیگر است.
مقایسه اثربخشی تحریک مکرر مغناطیسی فراقشری با تحریک مغز از روی جمجمه با جریان مستقیم الکتریکی در بیماران مبتلا به افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: از آنجایی که افسردگی یک اختلال شایع است، شناسایی روش درمان مفید و مداوم بسیار مهم است. هدف این پژوهش مقایسه دو مورد از درمان های غیرتهاجمی جدید یعنی درمان تحریک مغز از روی جمجمه با جریان مستقیم الکتریکی و تحریک مکرر مغناطیسی فراقشری در کاهش علائم افسردگی بوده است. روش: برای بررسی هدف تحقیق 20 نفر از مبتلایان به افسردگی انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه تحریک مغز از روی جمجمه با جریان مستقیم الکتریکی و تحریک مکرر مغناطیسی فراقشری جایگزین شدند. آزمودنی ها در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری، پرسشنامه افسردگی بک را تکمیل کردند. برای بررسی نتایج از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که هر دو درمان در کاهش علائم افسردگی تأثیرگذار بودند اما تفاوت معناداری در اثربخشی آن ها دیده نشد. با این وجود در دو درمان به لحاظ نمرات پیگیری تفاوت وجود داشت. میانگین نمرات در موقعیت پیگیری نسبت به موقعیت پس آزمون تغییر محسوسی در گروه rTMS داشته است. نتیجه گیری: نتایج تحقیق بیانگر این واقعیت است که اثربخشی درمان تحریک مکرر مغناطیسی فراقشری نسبت به درمان دیگر در طول زمان بیشتر بوده است.
سیستم مغزی/ رفتاری، کمال گرایی و علائم افسردگی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مشخص کردن رابطة سیستم مغزی- رفتاری و کمال گرایی با علائم افسردگی در دانشجویان کارشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز اجرا شد. مطالعة حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بود. نمونة مورد بررسی شامل 360 دانشجوی پسر و دختر مقطع کارشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز بود که به روش تصادفی چند مرحله ای از جامعة 8000 نفری دانشجویان این دانشگاه در سال 91 برگزیده شد. ابزار جمع آوری اطلاعات، مقیاس فعال سازی/ بازداری رفتاری کارور و وایت، مقیاس کمال گرایی چند بعدی فلت و هویت و سیاهة افسردگی بک بود. اطلاعات حاضر از اجرای پرسشنامه ها به وسیلة ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیری تجزیه و تحلیل شد. نتایج تحلیل همبستگی متغیر ها بیان کنندة همبستگی مثبت معنادار علائم افسردگی با کمال گرایی خود مدار، کمال گرایی جامعه مدار و بازداری رفتاری بود و همبستگی منفی معنادار بین علائم افسردگی و فعال سازی رفتاری بود. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون چند گانه نشان داد که از بین متغیر های مورد مطالعه، متغیر های کمال گرایی جامعه مدار و سیستم فعال ساز رفتاری بیش ترین سهم را در پیش بینی علائم افسردگی داشتند. بنابراین، می توان بیان کرد که رابطة بین علائم افسردگی با کمال گرایی و سیستم مغزی/ رفتاری جالب توجه است.
اثربخشی درمان شناختی - رفتاری بر کاهش افسردگی دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
مقایسه ی اثر کوئتیاپین و سدیم والپروات در درمان مانیای حاد: مطالعه ی مروری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مانیای حاد، بخش خطرآفرینی از اختلال دوقطبی است و نیاز به درمان مناسب روانی-اجتماعی و دارویی دارد تا از خطرات جدی برای بیماران جلوگیری گردد. در درمان مانیای حاد دوقطبی از داروهای تثبیت کننده ی خلق مانند والپروات و آنتی سایکوتیک های آتیپیک نظیر کوئیتیاپین به صورت ترکیبی یا به تنهایی استفاده می شود. اثر کوئیتیاپین در ترکیب با والپروات سدیم در مطالعات مختلف مشخص گردیده اما با توجه به احتمال تداخلات دارویی در مصرف همزمان، لازم است اثر درمان تکی این دارو نیز مورد بررسی و مقایسه قرار گیرد. هدف این مطالعه بررسی مروری مقایسه ی اثر کوئتیاپین و سدیم والپروات در درمان مانیای حاد است.
مرور مطالعات: با جستجو در پایگاه های علمی مختلف انگلیسی و فارسی تا تاریخ فوریه ی 2015 چهار مقاله در این خصوص یافت شد. بنا بر نتایج این مطالعات، تفاوت معنی داری در اثربخشی کوئیتیاپین به صورت تک دارویی و والپروات سدیم در درمان مانیای حاد دیده نشده و هر دو این داروها موثر واقع شدند، هر چند در برخی مطالعات، اثربخشی کوئیتیاپین از والپروات سدیم سریع تر ظاهر گردید.
نتیجه گیری: درمان تک دارویی با کوئیتیاپین می تواند به میزان والپروات سدیم در بهبود علایم مانیای حاد موثر باشد و بنا بر برخی مطالعات اثر آن بر بهبودی بیمار، سریع تر است.
بررسی اثر بخشی روان نمایشگری(سایکودراما) بر کاهش میزان افسردگی زنان نابارور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تعیین اثربخشی روان نمایشگری(سایکودراما) بر کاهش میزان افسردگی زنان نابارور صورت گرفت.
روش: روش مطالعه، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه و جامعه آماری پژوهش، زنان نابارور مراجعه کننده به ضریب اعتبار این آزمون را با استفاده از شیوه های باز آزمایی، آلفای کرونباخ و ضریب دو نیمه کردن به ترتیب ، با سابقه حداقل دو سال ناباروری بود. از میان آن ها ۳۰ نفر به صورت داوطلب انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. هر دو گروه در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه به نسخه دوم پرسشنامه افسردگی بک پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها علاوه بر شاخص های آمار توصیفی از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که میزان افسردگی اعضای گروه آزمایش که در معرض روان نمایشگری قرار گرفته بودند در مقایسه با گروه گواه به میزان معناداری (۰۰۱/۰ (P < کاهش یافت. این نتایج پس از یک دوره ی پیگیری سه ماهه تأیید شد. از روان نمایشگری می توان به عنوان یک روش مداخله ای مؤثر در کاهش سطح افسردگی و تعدیل سایر اختلالات روانی در جمعیت های مشابه استفاده کرد. با توجه به درمان های سخت و طولانی ناباروری و احتمال بروز مشکلات روانشناختی، حضور روان شناسان بالینی در مراکز تشخیص و درمان ناباروری ضروری به نظر می رسد.
اقتدار معلم، اضطراب، افسردگی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، معلم (مربی) را تحت عنوان اسوه امین و بصیر توصیف کرده است. ازجمله ویژگی های کلیدی معلم، برخورداری او از انواع مطلوب اقتدار و پرهیز از انواع نامطلوب آن است. معمولاً از دودسته کلی اقتدار حقوقی-محتوایی و صوری-وجودی به ترتیب به عنوان مطلوب و نامطلوب نام برده می شود. پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین انواع اقتدار معلم و اضطراب، افسردگی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پرداخته است. این پژوهش ازاین جهت که توانسته است یکی از مفاهیم مهم فلسفه تعلیم و تربیت را در پیوند با مفاهیم روان شناختی و در قالب پژوهش های توصیفی- همبستگی موردبررسی قرار دهد، در نوع خود نوآورانه به شمار می رود. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته اقتدار معلم و پرسشنامه سلامت روان (دارای دو خرده مقیاس اضطراب و افسردگی) استفاده شده است. جامعه آماری عبارت اند از کل دانش آموزان دختر دوره متوسطه و پیش دانشگاهی شهر بجنورد در سال 1393 که 378 نفر آن ها به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. یافته های تحقیق نشان داد که بین اقتدار صوری- وجودی معلمان و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان رابطه معناداری وجود ندارد؛ اما بین این نوع اقتدار معلمان از یک سو و افسردگی و اضطراب دانش آموزان از سوی دیگر، رابطه مثبت معناداری وجود دارد. بین اقتدار محتوایی- حقوقی معلمان و پیشرفت تحصیلی رابطه مثبت معنادار و بین این نوع اقتدار معلمان و افسردگی دانش آموزان رابطه منفی معناداری برقرار است.
مقایسه اثربخشی دارو درمانی با شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در کاهش شدت علایم اختلال افسردگی اساسی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی دارو درمانی با شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (Mindfullness-based cognitive therapy یا MBCT) در کاهش شدت علایم اختلال افسردگی اساسی بود.
مواد و روش ها: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون و دوره پیگیری (یک ماهه) بود که در سال 1393 انجام شد. 40 نفر از بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی [بر اساس نظر روان پزشک و مطابق ملاک های تشخیصی (Diagnostic and Statistical Manual-4th Edition-Text Revision یا DSM-IV-TR)] مراجعه کننده به درمانگاه اعصاب و روان صدیق شهرستان خرم آباد که دارای پرونده بودند، به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه دارو درمانی (20 نفر) و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (20 نفر) قرار گرفتند. سپس با استفاده از مقیاس افسردگی Hamilton (Hamilton Rating Scale for Depression یا HRSD) بررسی شدند. گروه MBCT به مدت 8 جلسه تحت آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی قرار گرفت و گروه دارو درمانی هر روز 1 کپسول فلوکستین 20 میلی گرم به مدت 2 ماه دریافت نمود. در پایان هر دو گروه مورد پس آزمون قرار گرفتند و داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس در نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل گردید.
یافته ها: بین دو گروه دارو درمانی و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی تفاوت معنی داری وجود داشت (001/0 > P)؛ به طوری که میانگین نمرات گروه دارو درمانی کاهش بیشتری را نشان داد، اما در دوره پیگیری اثرات گروه شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی پایدارتر بود.
نتیجه گیری: هر دو درمان در بهبود افسردگی بیماران مؤثر می باشد. با این وجود، درمان دارویی در کاهش علایم افسردگی اثرات بیشتری دارد، اما روش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی دارای اثرات درمانی پایدارتری است. بنابراین، بر اساس نتایج چنین پژوهش هایی، می توان پیشنهاد نمود که پژوهشگران در مطالعات آینده به طراحی کارآزمایی های بالینی با ترکیب روش های درمانی تجربی بپردازند.
نقش میانجی ارتباط بین والد-کودک، منبع کنترل و عملکرد تحصیلی در رابطه بین اختلال نارسایی توجه - بیش فعالی و افسردگی کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی نقش میانجی متغیرهای محیطی (ارتباط والد-کودک)، منبع کنترل و عملکرد تحصیلی به منظور تبیین افسردگی کودکان با اختلالنارسایی توجه - بیش فعالی بود. بعد از غربالگری کودکان مشغول به تحصیل در پایه پنجم ابتدایی مقیاس های مدیریت رفتاری و تنیدگی والدگری به عنوان نشان گرهای مربوط به رابطه والد-کودک و مقیاس اختلالنارسایی توجه - بیش فعالی توسط مادران و آزمون عملکرد تحصیلی محقق ساخته و پرسش نامه افسردگی و منبع کنترل بر روی کودکان اجرا شد. تحلیل ضرایب همبستگی نشان گر ارتباط مثبت و معنی دار بین اختلال بعد نارسایی توجه و افسردگی بود؛ همچنین بین سه متغیر واسطه با افسردگی و بعد نارسایی توجه ارتباط معنی داری وجود داشت. تحلیل معادلات ساختاری نشان گر اهمیت متغیر ارتباط والد-کودک به عنوان متغیر میانجی گر رابطه بین اختلالنارسایی توجه و افسردگی بود. دو متغیر عملکرد تحصیلی و مکان کنترل نتوانستند به عنوان متغیر میانجی در الگو عمل کنند. یافته های این پژوهش تایید کننده اهمیت ارتباط والد-کودک و والدگری در اختلال افسردگی کودکان با اختلالنارسایی توجه- بیش فعالیاست که باید در درمان و مشاوره این گروه از کودکان مورد توجه قرار گیرد.
نقش انواع اندیشناکی، ناامیدی و افسردگی در پیش بینی افکار خودکشیِ دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سالهای اخیر اندیشناکی در سبب شناسی افسردگی و ناامیدی که بهترین پیش بینی کننده های خودکشی هستند به کار گرفته شده است. اما تحقیقات درباره ی نقش مولفه های مختلف اندیشناکی در پیش بینی فکر خودکشی تا حدودی متناقض بودند و به نظر می رسد که تعمق در خویشتن( تمرکز بر دلایل خلق افسرده) نسبت به غم اندیشی( تمرکز بر نتایج خلق افسرده) وجه سازگارانه تری از اندیشناکی است. هدف مطالعه حاضر این بود که نقش اندیشناکی و مولفه هایش را بر اساس نظریه سبک پاسخ اندیشناکی، در کنار افسردگی و ناامیدی در پیش بینی فکر خودکشی بررسی کند. به همین منظور 177 نفر از دانشجویان دوره کارشناسی( 85 نفر زن، 92 نفر مرد) با نمره بالاتر از 10 در پرسشنامه افسردگی بک- ویرایش دوم به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های اندیشناکی، ناامیدی و سوالات مربوط به فکر خودکشی پاسخ دادند. تحلیل داده های این مطالعه به روش رگرسیون لوجستیک نشان داد که این مدل 3/59 درصد از احتمال وجود فکر خودکشی را پیش بینی می کند.این تحقیق با تحقیقاتی که اظهار می دارند که تعمق در خویشتن مولفه سازگارانه اندیشناکی است، می کند همسو است. همچنین نتایج نشان داد که همبستگی اندیشناکی و مولفه های آن با افکار خودکشی در زنان قوی تر است. این مطالعه بر اهمیت به کارگیری مداخلات متمرکز بر کاهش اندیشناکی برای پیشگیری از فکر خودکشی تأکید می کند.