فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۱٬۰۶۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
تفکر درمورد آینده یک جزء جدایی ناپذیر از شناخت انسان است. توانایی تصویرسازی خلاقانه از رویدادهای احتمالی آینده، تفکر آینده نگر نامیده می شود که در طول چند سال گذشته توجه بسیاری را در حیطه های مختلف روان شناسی (شناختی، عصب روان شناختی، بالینی و تحولی) به خود جلب کرده است. مقاله حاضر با هدف بررسی تفکر آینده نگر در افراد با اختلال طیف اتیسم نگاشته شده است. این مقاله از نوع مروری است. پس از ارایه تعریف و اهمیت تفکر آینده نگر، به فرآیندهای شناختی درگیر در این سازه، جایگاه زیست شناختی و سیر تحولی آن اشاره شده و در ادامه تفکر آینده نگر در افراد با اختلال طیف اتیسم موردبحث قرارگرفته است. با توجه به پژوهش های انجام شده در این زمینه می توان به اهمیت تطابقی این توانایی پی برد.
نتیجه گیری: مرور پیشینه پژوهشی، شواهدی را در رابطه با نقایص تفکر آینده نگر در افراد با اختلال طیف اتیسم ارایه می کند. این عملکرد ضعیف، می تواند کمک بالقوه ای به توضیح این سوال کند که چرا افراد با اختلال طیف اتیسم به طورمعمول الگوهای رفتاری محدود، تکراری و کلیشه ای از خود نشان می دهند. این نتایج می تواند پیامدهای مهمی در سطح نظری و بالینی داشته باشد
دلبستگی به خدا و تاب آوری در مادران کودکان کم توان ذهنی و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر دلبستگی به خدا و تاب آوری را در مادران کودکان کم توان ذهنی و عادی مورد بررسی قرار داد. طرح پژوهش حاضر از نوع پس رویدادی و (همبستگی) بود. در این راستا، از طریق نمونه گیری تصادفی خوشه ای داده ها از مدارس استثنایی و عادی استان اردبیل شهرستان مشگین شهر جمع آوری شدند. از مقیاس دلبستگی به خدا روات و کرکپاتریک و تاب آوری کانر و دیویدسون استفاده شد. پس از کنار گذاشتن پرسشنامه های ناقص ، داده های 92 نفر از مادران دارای کودک کم توان ذهنی و 94 نفر مادران دارای کودک عادی برای تحلیل انتخاب شدند. تحلیل داده ها از طریق شاخص هوتلینگ برای نشان دادن تفاوت بین گروه ها، نشان داد که در همه ابعاد (دلبستگی اجتنابی ، دلبستگی ایمن، دلبستگی اضطرابی به خدا و تاب آوری) بین دو گروه تفاوت معناداری وجود دارد؛ در رگرسیون چند گانه به روش گام به گام، از بین دلبستگی ها، دلبستگی ایمن به خدا تاب آور بودن را در بین مادران دارای کودکان عادی و دلبستگی اجتنابی به خدا، کاهش تاب آوری را در مادران کودکان کم توان ذهنی در مقایسه بین این دو گروه به خوبی پیش بینی کرده است. نتایج بدست آمده نشان داد که نوع دلبستگی به خدا می تواند به نوعی بر تاب آوری افراد در مواجهه با چالش های زندگی تاثیرگذار باشد.
رابطه ی بین تجربه ی آزاردیدگی در کودکی با شیوه های مقابله با تنش و طرح واره های ناسازگار اولیه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کودک آزاری علاوه بر پیامدهای کوتاه مدت مخربی که بر کودک به جای می گذارد پیامدهای بلندمدتی هم به دنبال خواهد داشت. هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه ی تجربه آزاردیدگی در کودکی با شیوه های مقابله با تنش و طرح واره های ناسازگار اولیه بود.
روش کار: در این پژوهش مقطعی-تحلیلی، جهت انتخاب نمونه ها، از بین مراکز مشاوره ی غرب تهران به صورت نمونه گیری خوشه ای 6 مرکز مشاوره انتخاب و سپس از مراکز مشاوره به صورت در دسترس نمونه ای به حجم 318 نفر (192 نفر زن و 126 نفر مرد) انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس های خودگزارشی کودک آزاری (CASRS)، طرح واره ی یانگ (YSQ) و شیوه های مقابله ی بلینگز و موس بوده و داده ها با نرم افزار SPSS نسخه ی 19 و آزمون تی، ضریب همبستگی و رگرسیون چندگانه تحلیل شدند.
یافته ها: شیوه های حل مسئله و جلب حمایت اجتماعی با هر چهار خرده مقیاس آزاردیدگی، رابطه ی منفی (01/0= P) و با شیوه های ارزیابی شناختی و مهار هیجانی، رابطه ی مثبت معنی داری دارند (01/0=P). نمره ی کل طرح واره های ناسازگار اولیه نیز با هر چهار خرده مقیاس آزاردیدگی، رابطه ی مثبت معنی داری دارد (01/0=P). خرده مقیاس آزار جسمی و آزار عاطفی و خرده مقیاس شیوه های حل مسئله و مهار هیجانی و طرح واره های ناسازگار در زنان و مردان تفاوت معنی داری نشان می دهد. هم چنین خرده مقیاس های آزار عاطفی و غفلت، توانستند طرح واره های ناسازگار اولیه و شیوه های مقابله با تنش را پیش بینی کنند.
نتیجه گیری: تجربه ی آزاردیدگی در کودکی می تواند در شکل گیری طرح واره های ناسازگار اولیه و پاسخ های هیجان مدارانه نقش اساسی داشته باشد.
فراتحلیل اثربخشی مداخله تحلیل رفتارکاربردی بر مهارت های زبانی کودکان مبتلا به اختلال اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه:درسال های اخیر بسیاری از مطالعات، به بررسی اثربخشی مداخلات متفاوت بر روی کودکان مبتلا به اختلال اتیسم پرداخته اند. یکی از مداخلات مؤثر بر روی این کودکان، روش تحلیل رفتار کاربردی (ABA) است. در تعداد زیادی از کوشش های بالینی و پژوهش های موردی، میزان اثر بخشی این روش در کودکان مبتلا به اختلال اتیسم اندازه گیری شده است که نتایج متفاوتی را نشان می دهند؛ بنابراین لزوم استفاده از فراتحلیل جهت ارائه یک نتیجه کلی احساس می شود. هدف پژوهش حاضر نیز این است که با استفاده از الگوی پژوهشی فراتحلیل وبا جمع آوری و ترکیب نتایج پژوهش های مختلف، اندازه اثرروش تحلیل رفتارکاربردی را بر بهبود مهارت های زبانی کودکان مبتلا به اختلال اوتیسم مورد بررسی قرار دهد. روش:10 مطالعه خارجی مورد قبول از نظر روش شناسی، گردآوری و فراتحلیل شدند. ابزار پژوهش فهرست وارسی فراتحلیل بود. اندازه اثر هر پژوهش به صورت دستی محاسبه شد. یافته ها: میانگین اندازه اثر مداخله ABA بر بهبود مهارت های زبان بیانی کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم79/1 ، بر مهارت های زبان دریافتی56/1 و بر مهارت های زبان مرکب 21/1 به دست آمد که طبق جدول کوهن در سطح زیاد است. نتیجه گیری: نتایج این فراتحلیل از تأثیر مداخله ABAبر بهبود مهارت های زبانی کودکان مبتلا به اختلال اوتیسم حمایت می کند.
اثربخشی آموزش مهارت های خودآموزی بر مشکلات دست خط دانش آموزان پسر دارای ناتوانی یادگیری ویژه با نوع نارسانویسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مطالعه اثربخشی آموزش مهارت های خودآموزی بر مشکلات دست خط دانش آموزان پسر دارای ناتوانی یادگیری ویژه با نوع نارسانویسی انجام شد. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون -پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل همه دانش آموزان پسر دارای ناتوانی یادگیری ویژه با نوع نارسانویسی پایه های دوم تا ششم ابتدایی مدارس عادی شهرستان خرامه در سال تحصیلی 94-1393 بودند که از بین آن ها نمونه ای به حجم 32 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش جاگماری شدند، به طوری که هر گروه 16 نفر بودند. از هر دو گروه پیش آزمون به عمل آمد و گروه آزمایش مداخله آموزش مهارت های خودآموزی (مایکنبام و گودمن، 1971) را در 15 جلسه دریافت کردند در حالی که گروه کنترل این مداخله را دریافت نکردند و در پایان برای هر دو گروه پس آزمون اجرا شد. برای سنجش مشکلات دست خط از سیاهه محقق ساخته مشکلات دست خط(کشاورزی، 1394) استفاده شد. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس تک متغیره و تحلیل کوواریانس چندمتغیره تحلیل شد. نتایج نشان داد که آموزش مهارت های خودآموزی بر بهبود مشکلات دست خط و خرده مؤلفه های آن(خطاهای دست خط و خطاهای وضعیت بدن هنگام نوشتن) تأثیر معنی دار داشته است (01/0>p). بنابر این اجرای مداخله آموزش مهارت های خودآموزی در بهبود مشکلات دست خط دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری ویژه با نوع نارسانویسی مؤثر است.
روش های ارزیابی و درمان کودکان و نوجوانان با اختلال کم توجهی- بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: این پژوهش با هدف شناسایی طرح مشکلات و روش های ارزیابی و درمان کودکان و نوجوانان با اختلال کم توجهی- بیش فعالی انجام شد. خطری که در زمینه تشخیص این اختلال وجود دارد این که گاهی اوقات دامنه وسیعی از رفتارهایی که به علل متعددی ایجاد می شوند، به اشتباه به عنوان اختلال کم توجهی- بیش فعالی تشخیص داده شوند.
نتیجه گیری: متخصصان مدرسه و بالینی باید در تشخیص، دقیق باشند و زمینه خانوادگی و سایر ملاک های تشخیصی را به دقت در نظر بگیرند. ارزیابی بالینی این اختلال باید جامع و چندبعدی باشد و پس از ارزیابی جامع و تشخیص دقیق، مداخله های درمانی آغاز شود. در فرآیند درمان کودکان و نوجوان دارای اختلال کم توجهی- بیش فعالی انواع مختلفی از مداخله های دارویی و روان شناختی مورد توجه قرار گرفته که شامل درمان دارویی، مداخله های رفتاری، شناختی- رفتاری، آموزش والدین، آموزش مهارت های اجتماعی، آموزش آرمیدگی و درمان های چند الگویی است. برنامه درمانی جامع، برنامه ای است که والدین، معلمان، روان شناسان مدرسه، پزشکان و متخصصان بالینی در اجرای آن با هم مشارکت و همکاری موثر داشته باشند
چگونگی تأثیر کمبود ویژگیهای زبانی کودکان مبتلا به اختلالات طیف اتیسم بر تعامل اجتماعی آنها در اواسط دوران کودکی و راهبردهای مداخله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد انسان به تعاملات اجتماعی وابسته است که در طول سالهای میانی دوران کودکی (15-10 سالگی) به طوز فابل توجهی اساسی و ضروری هستند. هرچند رشد برخی از کودکان متفاوت از دیگر کودکان است؛ اما همه آنها فرایندهای ذهنی یکسانی را تجربه می کنند که به دلیل عوامل مختلفی این فرایندها ممکن است منجر به رشد کودکان یا مانع رشد آنها شوند. زبان بخشی از وجود بشر است و ارتباط ازطریق رفتارهای کلامی و غیرکلامی صورت می گیرد. افراد از طریق فرایندهای متعدد تعبیر و تفسیر، قادر هستند آنچه که دیگران سعی در رمزگذاری اش دارند را درک کنند. هرچند انسانها یاد می گیرند تا زبان را ازطریق تعامل با دیگران به کار برند، اما با توانایی فراگیری زبان زاده می شوند. با اینکه کودکان مبتلا به اختلالات طیف اتیسم نظام ارتباطی متفاوتی را به کار می گیرند، اما آنها زبان را به همان روش کودکان دارای رشد طبیعی فرا می گیرند. در این مقاله، مشکلات کاربرد زبان در موقعیتهای اجتماعی ای که کودکان مبتلا به اتیسم، با آنها مواجه هستند توصیف می شود. در این باره نیز بحث خواهد شد که چگونگی رشد شناختی و فراگیری زبان شیوه هایی را شکل می دهند که در سالهای میانی دوران کودکی، تعامل اجتماعی در کودکان دارای رشد طبیعی در مقایسه با کودکان اتیستیک تفاوت دارد. علاوه بر این، مقاله حاضر، در مورد عواملی که ممکن است در نقائص قابل ملاحظه در اتیسم سهم داشته باشند، و نیز اقداماتی که برای رفع این نقائص انجام می شود، توضیح می دهد.
تفاوت جنسی در توجه اشتراکی: شواهدی از مغز مردانه اتیسم با استفاده از ابزار ردیاب چشم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مطالعات نشان داده است نقاط قوت و ضعف کنش های شناختی افراد اتیسم به صورت ملایم تری در مردان وجود دارد، به طوری که مردان در برخی کنش های شناختی، مانند تعاملات اجتماعی و همدلی در مقایسه با زنان عملکرد ضعیف تری نشان می دهند. این در حالی است که کنش شناختی توجه اشتراکی که مبنایی برای تعاملات اجتماعی محسوب می شود در افراد مبتلا به اتیسم مختل است. روش: در پژوهش حاضر به بررسی این کنش در مردان در مقایسه با زنان پرداخته شد. آزمودنی های این پژوهش شامل 57 (32 زن، 25 مرد) دانشجوی دانشگاه شهید بهشتی است که به صورت نمونه گیری در دسترس در این مطالعه شرکت کردند. با استفاده از ابزار ردیاب چشم رفتار و زمان توقف نگاه و حرکت چشم افراد و نیز پاسخ درست آزمودنی ها در رابطه با تکلیف کامپیوتری توجه اشتراکی ثبت شد. یافته ها: با استفاده از تحلیل واریانس یک راهه و دوراهه مشخص شد مردان الگوی نگاه کردن متفاوتی با زنان و پاسخ های درست کمتری داشتند. همچنین مردان مدت زمان بیشتری به محرک هدف نگاه می کنند. همچنین در تصاویر پیچیده تر مردان مدت زمان بیشتری را صرف یافتن تصویر هدف و نیز صرف نگاه کردن به تصویر هدف می کردند. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش در راستای تأیید نظریه مغز مردانه اتیسم بر وجود کنش ضعیف تر توجه اشتراکی در مردان در مقایسه با زنان است.
مقایسه زمان عکس العمل و تعادل در کودکان اوتیسم و طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه مقایسه زمان عکس العمل و تعادل در کودکان اوتیسم و طبیعی بود. تحقیق حاضر از نوع علّی - مقایسه ای بود. جامعه آماری، کلیه پسران سنین بین 8 تا 10 ساله اوتیسم و عادی شهر قزوین بودند. 15 کودک مبتلا به بیماری اوتیسم به صورت داوطلبانه و هدفمند، و در مقابل، تعداد 15 کودک سالم و همسان با گروه اوتیسم (از لحاظ متغیرهایی همچون سن، شاخص توده بدنی، اختلالات نافذ رشدی، آزمون های ثبت حسی برای سنجش نیمرخ حسی، عدم وجود اختلالات ارتوپدیک و قلبی تنفسی، عدم بروز حمله ی تشنج در دو سال اخیر و عدم مصرف دارو با عوارض حرکتی) به صورت تصادفی انتخاب شدند. از ابزار سنجش زمان واکنش برای ارزیابی زمان عکس العمل و از دستگاه بایودکس برای سنجش تعادل گروه ها استفاده شد. برای تعیین طبیعی بودن توزیع داده ها از آزمون کولموگروف اسمیرنوف استفاده شد. پس از اطمینان از عدم معنی داری در بین گروه ها، از آزمون t مستقل جهت بررسی تفاوت های بین گروهی استفاده شد. نتایج نشان داد در سطح دشواری تکلیف تعادلی، گروه کودکان اوتیسم عملکرد ضعیف تری را در هر سه شاخص تعادلی (تعادل کلی، تعادل طرفی، تعادل قدامی طرفی) از خود نشان دادند (به ترتیب 001/0P=، 03/0P=، 001/0P=) در حالی که مقایسه سه شاخص تعادلی در سطح بی ثباتی کم، بین دو گروه تفاوت آماری معنی داری را نشان نداد. مضافا اینکه، در آزمون زمان واکنش ساده و انتخابی دیداری، گروه اوتیسم عملکرد ضعیف تری داشتند (001/0P=). مشخص شد در تکالیفی که مستلزم عملکرد تعادلی بالاتری هستند افراد مبتلا به اوتیسم دچار اشکال بوده و همین طور زمان عکس العمل آنها در قیاس با همقطارانشان ضعیف تراست که می بایست تمهیداتی در این خصوص برای مبتلایان درنظر گرفته شود.
اثربخشی بازی درمانی بی رهنمود بر کاهش اختلالات رفتاری کودکان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اختلال رفتاری درکودکی موضوع بسیار مهمی است که می تواند زمینه ساز اختلالات در سنین بزرگسالی باشد. هدف پژوهش حاضر، مطالعه اثربخشی بازی درمانی بی رهنمود بر کاهش اختلالات رفتاری کودکان پیش دبستانی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش-آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش، کلیه کودکان پیش دبستانی دارای اختلال رفتاری در شهر کرمانشاه بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 20 کودک با استفاده از پرسشنامه اختلال رفتاری کودکان پیش دبستانی شهیم و یوسفی (1378) انتخاب شدند و به روش تصادفی ساده در دو گروه آزمایش(10 نفر) و کنترل(10 نفر) جایگزین شدند. 8 جلسه بازی درمانی بی-رهنمود به روش کداسن و شفر (2001) برای گروه آزمایش اجرا شد. در حالی که گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. در پایان مداخله، هر دو گروه مجدداً با آزمون مذکور مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها با استفاده از تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بازی درمانی بی رهنمود بر کاهش اختلالات رفتاری کوکان پیش دبستانی مؤثر بود (001/0P<). بنابراین توصیه می شود که والدین، مربیان و کارشناسان آموزشی برای کاستن از رفتارهای مشکل آفرین کودکان از این شیوه آموزشی و درمانی بهره ببرند. همچنین پیشنهاد می شود که درمانگران و متخصصان کودک در کنار درمان های پزشکی، از مداخلات بازی درمانی در کاهش مشکلات رفتاری کودکان استفاده کنند.
اثربخشی برنامه ترکیبی آموزش مستقیم و آگاهی واج شناسی بر کاهش غلط های املایی در دانش آموزان ابتدایی با اختلال یادگیری املا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی برنامه ترکیبی آموزش مستقیم و آگاهی واج شناسی بر کاهش غلط های املایی دانش آموزان دبستانی دارای اختلال یادگیری املا انجام شده است. روش پژوهش، از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش تمام دانش آموزان پایه چهارم دبستان شهرستان بیرجند بودند که در سال تحصیلی 93-1392 به تحصیل اشتغال داشتند. نمونه پژوهش شامل 10 دانش آموز پایه چهارم بود که با تشخیص اختلال یادگیری املا به مرکز توان بخشی اختلال یادگیری ویژه شهرستان بیرجند ارجاع داده شده بودند. ابزار گردآوری داده ها، شامل آزمون هوش وکسلر مقیاس کودکان (شهیم، 1371)، آزمون تشخیص اختلال املا برای پایه چهارم (کریمی، 1383)، آزمون عملکرد تعویض واج (پوراعتماد،1382) و آموزش ترکیبی بسته های آموزشی آموزش مستقیم و آگاهی واج شناختی بوده است. توزیع با استفاده از روش تحلیل کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد آموزش ترکیبی بر کاهش غلط های املایی و نیز بر بهبود عملکرد تعویض واج دانش آموزان دبستانی مؤثر بوده است. بر اساس یافته های این پژوهش می توان روش آموزش ترکیبی را برای آموزش های ویژه و مناسب برای اختلال املا نویسی پیشنهاد کرد.
مقایسه ویژگی های پنج عامل شخصیت در دانشجویان بدون و در معرض اعتیاد به اینترنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اعتیاد به اینترنت در دانشجویان یکی از اعتیادهای جدید در جوامع مدرن محسوب می شود. لذا هدف این پژوهش، مقایسه ویژگی های پنج عامل شخصیت در دانشجویان بدون و در معرض اعتیاد به اینترنت در گرمسار بود.
روش: این پژوهش یک مطالعه علّی- مقایسه ای است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان دختر و پسر کارشناسی گرمسار در سال 2013 تشکیل داد که 286 نفر به شکل نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه های اعتیاد به اینترنت یانگ و فرم کوتاه نئو بود.
یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که بین رتبه نمرات شرکت-کنندگان گروه بدون و در معرض اعتیاد به اینترنت در عامل های برون گرایی، توافق گرایی و وظیفه شناسی تفاوت معنادار وجود داشت (05/0p< ). به گونه ای که شرکت کنندگان گروه در معرض اعتیاد به اینترنت در هر یک از عوامل مذکور رتبه کمتری در مقایسه با گروه بدون اعتیاد به اینترنت را گزارش کردند.
نتیجه گیری و بحث: سه مؤلفه شخصیتی برون گرایی، توافق گرایی و وظیفه شناسی در افراد در معرض اعتیاد به اینترنت کمتر از افراد بدون اعتیاد به اینترنت است. از این رو، به نظر می رسد افراد در معرض اعتیاد به اینترنت به واسطه سردبرخورد بودن کمتر با دیگران توافق می کنند و ظیفه-شناسی کمتری را گزارش می کنند، از این رو برای گذران وقت خود به اینترنت پناه می برند.
تأثیر آموزش جلوه های چهره ای هیجان های بنیادی بر تشخیص هیجان های بنیادی در کودکان درخود مانده با کارکرد بالا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر آموزش جلوه های چهره ای هیجان های بنیادی بر تشخیص هیجان های بنیادی در کودکان در خود مانده با کارکرد بالا صورت گرفته است.
مواد و روش ها: در این پژوهش از روش شبه آزمایشی و طرح تک آزمودنی AB بهره گرفته شده است. جامعه مورد پژوهش شامل کلیه کودکان درخودمانده 5 تا 8 ساله با کارکرد بالای شهر تهران در سال 91 بود که پنج کودک از میان آن ها با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و بر اساس ملاک های تشخیصی چهارمین راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی انتخاب شدند. آموزش جلوه های چهره ای 3 روز در هفته و به مدت 12 جلسه 20 دقیقه ای برای هر کودک به صورت انفرادی انجام شد .برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی شامل نمودارها استفاده گردید.
یافته ها: نتایج حاصل از مقایسه تعداد پاسخ های صحیح شرکت کنندگان در مرحله خط پایه و آزمون پایانی حاکی از بهبود عملکرد آنان در شناسایی هیجان های بنیادی است چنان که در آزمون پایانی تعداد پاسخ های صحیح شرکت کنندگان در بیشتر موارد به حداکثر رسید.
نتیجه گیری: آموزش ها توانستند پاسخ های صحیح شرکت کنندگان را در بازشناسی هیجان ها به ویژه هیجان های شادی، غم و خشم افزایش دهند. تعداد پاسخ های صحیح به ویژه از ناحیه دهان به حداکثر رسیدند بنابراین با توجه به اثر بخشی نسبی آموزش، پیشنهاد می شود که آموزش هیجان ها به عنوان بخشی از برنامه کار با کودکان درخود مانده درآید.
از استرس پیش از تولد مادر تا اوتیسم: شدت و زمان بندی استرس ها در کانون توجه!(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مطالعات اخیر بر روی اوتیسم، به عنوان سردسته اختلالات طیف اوتیسم، بر کمرنگی مسئولیت ژنوم در ایجاد اوتیسم نسبت به تخمین های اولیه و برجسته سازی نقش عوامل محیطی همچون استرس های شدید و زمان مند پیش از تولد مادری در تکامل آن، عمدتاً به دلیل پتانیسل بالای انحراف آفرینی این استرس ها در مسیر تکامل عصبی جنین، تأکید می ورزند.
مواد و روش ها: در راستای سنجش این فرضیه در جامعه ی ایران، تعدادی از مادران کودکان اوتیسمی از نظر کمیت و کیفیت و نیز زمان بندی مواجهه با 45 رویداد استرس زا در یک بازه زمانی 15 ماهه (6 ماه پیش از تولد تا لحظه ی تولد) با مادران کودکان سالم مقایسه شدند. همچنین با تقسیم بندی این وقایع استرس زا به دو گروه وابسته به ژنوم (رویدادهای منبعث از برهمکنش های ژن-محیط همچون طلاق و اعتیاد) و مستقل از ژنوم (وقایع صرفاً محیطی همچون جنگ و زلزله)، شیوع آنها بطور مجزا در بین خانواده های بیمار و کنترل مورد مداقّه و مقایسه قرار گرفت.
یافته ها: بررسی های آماری نشان داد که شدت و تعداد مواجهات با رویدادهای استرس زا در بین مادران کودکان اوتیسمی بطور معنی داری بیشتر از مادران گروه کنترل است (P=0.000). اگرچه افزایش استرس های مادری در ماه های 7-4 (هفته های 32-14) بارداری با افزایش معنی دار احتمال ابتلای کودک به اوتیسم همراه بود، ولی نتایج این مطالعه نشان داد که افزایش شدت استرس ها در ماه های 3-2 (هفته های 13-5) بارداری با افزایش معنی دار شدت ابتلا به اوتیسم همراه است (P<0.05).
نتیجه گیری: با این همه، اگرچه این مطالعه همسو با یافته های اخیر در عرصه های اپی ژنتیک و برهمکنش ژن-محیط، می تواند تأییدیه ای بر پتانسیل اوتیسم آفرینی استرس های شدید و زمان مند پیش از تولد مادری به شمار آید ولی لزوم مطالعه ای آینده نگر و در ابعاد وسیع تر را در جامعه ایران انکار نمی کند.
اثربخشی روش یوگا بر کاهش نشانگان اختلال های تیک در دانش آموزان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
معرفی و کاربرد الگوی رهنموددادن همزمان در آموزش کودکان با اختلال اتیسم وکودکان با کم توانی ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از روش های موثر در آموزش کودکان با اختلال اتیسم و کودکان با کم توانی ذهنی روش رهنموددادن همزمان است. روش رهنموددادن همزمان را می توان هم برای مهارت های مجزا یعنی پاسخ تنها در یک دوره نسبتا کوتاه و هم برای مهارت های زنجیره ای و دنباله دار یعنی یک تعداد از توالی رفتارها که یک رفتار پیچیده را شکل می دهند، استفاده کرد. وقتی رهنموددادن همزمان استفاده می شود، معلم یک رهنمود کنترل شده یعنی رهنمودی را که مطمئن است پاسخ صحیح به حساب می آید؛ همزمان با محرک آماج شامل هدف، ژست، فعالیت یا وضعیتی که می خواهیم یادگیرنده وقتی آموزش تمام می شود، پاسخ دهد، ارایه می دهد.
نتیجه گیری: این مقاله به بررسی روش رهنموددادن همزمان در آموزش کودکان با کم توانی ذهنی و کودکان با اختلال اتیسم می پردازد