فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۵۲٬۵۵۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
اقوام مغول با پیروی از الگوی فرهنگی خود نام های متنوعی را برای افراد برمی گزیدند. با هجوم و فرمانروایی بلندمدت مغولان، در ایران، نام های مغولی در متون فارسی آن دوره و حتی پس از آن منعکس شده است. در مواردی ادیبان و تاریخ نگاران ایرانی، معانی نام ها و دلیل نام گذاری های متنوع را ضبط کرده و به داستان ها و روایت های مربوط به آن ها پرداخته اند. از آنجا که پژوهش دقیق و جامعی درباره الگوی نام گذاری مغول و بازتاب آن در متون ادبی و تاریخی، مشاهده نشده است پژوهش در این مورد، اهمیت و ضرورت دارد.
در این پژوهش که با روش توصیفی تحلیلی اجرا و داده های آن، بر مبنای متون ادبی و با استناد به متون تاریخی، به شیوه کتابخانه ای، گردآوری شده ، نام ها و الگوهای نام گذاری افراد در متون، شناسایی و بررسی شده است. در این متون، الگوهای نام گذاری متفاوتی با توجه به طبیعت، وضعیت جسمانی، رویدادها و ... وجود دارد و نام گذاری با رسومی نیز همراه بوده و نام ها در مواردی بنا به دلایلی تغییر کرده اند.
از پراپ تا پساپراپ: رویکرد نشانه معناشناسی به قصه های عامیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ۱۲ خرداد و تیر ۱۴۰۳ شماره ۵۶
43 - 73
حوزههای تخصصی:
این مقاله رویکرد نشانه معناشناسی را به مثابه رویکردی پساپراپی به قصه های عامیانه از رهگذر تحلیل قصه «حاجی لُواس» بررسی و تبیین می کند. برخلاف رویکرد پراپ که فقط به عناصر ثابت و متغیر و خویشکاری سی و یک گانه شخصیت ها و هفت حوزه کنش اشاره می کند، در رویکرد نشانه معناشناسی که عمدتاً از گرماس-۲ ریشه می گیرد و دیگر رویکردها ازجمله شمایلی نشانه ای و برسازه ای را نیز شامل می شود، بررسی از سطح عناصر صوری صرف فراتر می رود، و معناها و مفاهیم پس پشت عناصر را نیز دربرمی گیرد. از این حیث، مربع معنایی با نحو بنیادی در سطح ژرف ساخت متون روایی سر و کار دارد که در قالب نحو روایی در سطح روساخت متجلی می شود. ژرف ساخت و روساخت، در نحو گفتمانی بروز می یابند و نحو گفتمانی، ساختارهای گفتمان روایت را برمی سازد که به معنای گفتمانی منجر می شود. معنای گفتمانی نیز همان است که گرماس دوم می کوشد ضمن پذیرش نقایص نشانه شناسی ساختارنگر گرماس اول، چنان که خود آن را به «نقصان معنا» تعبیر می کند، آن را از رهگذر نشانه معناشناسی ایجاد کند. این مقاله، می کوشد به شیوه تحلیلی و تبیینی به این پرسش پاسخ دهد که ویژگی های متمایز رویکرد نشانه معناشناسی در بررسی قصه های عامیانه کدام است و چه وجه تمایزی از رویکرد صرفاً توصیفی و ساختارنگر پراپی دارد.
بررسی و تحلیل قدرت در روابط خانوادگی و تصویر آن در داستان های کوتاه معاصر فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نهاد خانواده و شیوه های بازنمایی آن در آثار ادبی ازجمله داستان در هر دوره مورد توجه قرارگرفته است. گاهی نویسندگان با شناختی که از وضعیت خانواده در عصر خود دارند به نوشتن داستان هایی با محوریت خانواده راغب می شوند. یکی از موضوعات موردتوجه در مطالعات جامعه شناسی در این نهاد، موضوع قدرت است. شناخت شیوه های توزیع قدرت در خانواده ، بیانگر بسیاری از تحولات اجتماعی است که باگذشت زمان رخ داده است. سرعت فزاینده ی این تحولات و تأثیر آن بر ساختار و کارکرد خانواده همچنین آینده این نهاد، دوام یا فروپاشی اشکال سنتی و مدرن آن به یکی از مهم ترین مشغله های ذهنی اندیشمندان جامعه شناسی تبدیل شده است. در این پژوهش بر اساس مطالعات جامعه شناسی در حوزه خانواده همچنین نظریات مختلف در زمینه قدرت، توزیع قدرت و شیوه های اعمال آن، نوع مقاومت در برابر قدرت همچنین منابع تولید قدرت در روابط خانوادگی در 87 داستان کوتاه معاصر از هفت نویسنده معاصر فارس در دهه های 40 تا 90 بررسی شد؛ با این هدف که روشن شود در این داستان ها ساختار قدرت در خانواده، یک سویه و نامتقارن است یا بر الگوی تساوی حقوق استوار می باشد. همچنین آیا نویسندگان باوجود محدودیت ها و ممنوعیت های موجود توانسته اند تصویری از وضعیت امروز نهاد خانواده در ایران را ترسیم کنند. نتایج نشان می دهد در این داستان ها ساختار خانواده، نیمه متقارن، غیرخطی و ترکیبی از صمیمیت و سلطه در راستای تعادل سنت و مدرنیته است. شیوه های اعمال قدرت به دو صورت اقناع و اجبار نمود می یا بد؛ اما نوع مقاومت به دلیل پایبندی اعضا به ویژه زنان به سنت ها و عرف، بیشتر منفعلانه است. از منابع تولید قدرت علاوه بر باورهای سنتی و موقعیت اجتماعی که همچنان در اولویت قرار دارند می توان به وابستگی عاطفی، منزلت شغلی مرد، اشتغال زن، تحصیلات، ضعف مرد و عزت نفس زن و باورهای خرافی اشاره کرد.
Georgiy Daneliya’s Hopelessly Lost (1973): A Narrative of the Cold War in a Film Adaptation of Twain’s The Adventures of Huckleberry Finn(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Critical Literary Studies, Vol ۶, No ۲, Spring ۲۰۲۴
75 - 93
حوزههای تخصصی:
In the twenty-first century, film adaptation studies shifted to the reworking of the literary text within the new sociopolitical situation of the time. Such literary theories as cultural materialism can explicate the film adaptation. Here, Daneliya’s Hopelessly Lost (1973) is investigated focusing on the political orientations of the Soviet-American Cold War. Hence, through cultural materialism a window is opened unto the past literary text of Twain’s The Adventures of Huckleberry Finn to be read within the political presence of the Cold War. Per se, Sinfield’s practice of reading known as a ‘theater of war’ is applied to show the cracks and the faultlines that the director has used to depict his narrative of the Cold War. Therefore, it is demonstrated that Hopelessly Lost (1973) is a film adaptation that has focused on those parts of the novel that contain the dark images of the United States and attempts to develop the types of mutations that are in line with this orientation. Altogether the narrative of the film adaptation promulgates a grim reality that implicates the inevitable downfall of the United States amidst the political alignment of the Cold War through the character of Uncle Sam.
بررسی جایگاه کتاب واقعیت اجتماعی و جهان داستان از جمشید مصباحی پور ایرانیان، در آثار انتقادی ادبیات داستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اجتماعیات در ادب فارسی سال ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶
47 - 62
حوزههای تخصصی:
پس از آفرینش نخستین رمان ها و داستان های کوتاه، آثار مختلفی به صورت نقد، نظریه، تاریخ ادبیات و ... با رویکردها و شیوه های گوناگو در ارتباط با این آثار داستانی به وجود آمد؛ نگارنده این مقاله با رویکردی توصیفی- تحلیلی و بر اساس مؤلفه های مشخص کتاب شناختی چون جایگاه مؤلف، ارزیابی ساختار و محتوای اثر، چگونگی بهره گیری از منابع، نحوه گزینش، نقش ایدئولوژی ها در آفرینش اثر و... به بررسی کتاب واقعیت اجتماعی و جهان داستان پرداخته است. بررسی ها نشان می دهد این کتاب اولین اثر انتقادی ادبیات فارسی با رویکرد جامعه شناختی و بر اساس نظریه ای مشخص (نظریه جامعه شناسی لوکاچ و گلدمن) است که بهره مندی از ساختار مشخص، انسجام متن، مطابقت کامل با هدف، بهره مندی از جنبه های تحلیلی، محدودیت نداشتن نویسنده در اظهار نظر، پرداختن به جنبه های زیبایی شناسی از جمله امتیازهای آن است. با وجود این تحلیل های ارزشمند، این اثر دچار ضعف هایی چون ارائه نقد و تحلیل های جامعه شناختی در بخش های نقد روان شناختی و فلسفی و نامشخص بودن مرز بین ساخت تاریخی و تاریخیت داستان است. با تمام این اوصاف هیچ کدام از این ضعف هایی که برشمرده شد از ارزشمندی و تأثیرگذاری این اثر انتقادی نمی کاهد و انسجام این اثر را خدشه دار نمی سازد. بنابراین شاید با دیدگاهی تبارشناسانه این اثر را نقطه عطفی در پژوهش های انتقادی به ویژه در حوزه داستان دانست که انتشار آن بین آثار پیش و پس از آن گسستی ایجاد کرده است و این اثر توانسته خود الگویی در ایجاد آثار پژوهشی دقیق تر و علمی تر باشد.
مقایسه تصویرسازی عاشقانه نزار قبانی و سیمین بهبهانی با استفاده از صفات و حالات کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
25 - 50
حوزههای تخصصی:
نزار قبانی و سیمین بهبهانی، از شاعران پر آوازه و صاحب سبک در ادب عربی و فارسی هستند. این دو شاعر برجسته به سبب گرایش به سبک رمانتیک از حالات و صفات کودکان به عنوان ابزاری برای بیان احساسات و عواطف خود بهره برده اند. نزار کودکی را کلید شخصیت و زندگی ادبی خود می داند و در اشعارش شادی ها و تجربه های شیرین کودکی را بیان می کند، و هرگز خود را جدای از حالات کودکی نمی بیند. اما سیمین دوران کودکی تلخی را سپری نموده و این تلخی ها در اشعارش انعکاس یافته است، با آنکه خاطرات کودکی دو شاعر، یکی شیرین و دیگری تلخ است هر دو با هنرمندی تمام از صفات و حالات کودکان چون عشق به بازی، عشق به مادر، معصومیت، زیبایی و لطافت، صداقت و بی ریایی و... برای تصویر سازی های عاشقانه خود استفاده کرده اند. در این مقاله نشان داده ایم که با وجود تفاوت های بسیار این دو شاعر از جهت جنسیت و ملیت، به سبب احساسات مشترک انسانی، حالات و صفات کودکان را محملی جهت بیان احساسات و عواطف عاشقانه خود قرار داده اند.
زن از کوچه مدق تا کافه ستاره دگردیسی زنان کوچه مدق در روایت سینمایی آن ( کافه ستاره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تطبیقی و سنجش شیوه ی روایت در رمان کوچه ی مدق، اثر نویسنده موفق مصری، نجیب محفوظ و فیلم سینمایی کافه ستاره، نخستین اثر اقتباسی سامان مقدم، کارگردان شناخته شده ی ایرانی است. از این رو می توان گفت، این پژوهش بر تبیین چیستی و کیفیت دگرگونی های روایت از ادبیات تا سینما، در دو اثر ادبی و سینمایی متمرکز است. در اثر سینمایی در جدال با فرادست و کشمکش های اجتماعی-اقتصادیِ برساخته ی فرادست، حضور روایت زنانه آشکار است. حال آنکه این شیوه ی روایت در اثر ادبی یعنی کوچه ی مدق به روشنی دیده نمی شود؛ ستیز فرودست با فرادست، نوشتار/روایت فیلم را زنانه تر کرده است. در مجموع روایتگری در فیلم به شیوه ای خلاقانه تغییر یافته است: حضور پررنگ شخصیت های زن، به تصویر کشیدن همدلانه ی وضعیت زنان، تعدد راوی، تجلی رمانتیک عشق، رؤیانگاری شخصیت های داستان، بیان نمادین، مکان محدود داستان، جزئی نگری و مردستیزی، روایت کافه ستاره را زنانه کرده است، حال آنکه تنها برخی از این مؤلفه ها مانند بیان نمادین، مکان محدود داستان، جزئی نگری و مردستیزی در کوچه ی مدق دیده می شود. نکته ای که نباید از نظر دور داشت اینکه پدیدآورنده ی هر دو اثر جنسیت مردانه دارند.
نقش اقلیم در مفهومسازی زبان شعر: بررسی استعاره مفهومی «آه» در اشعار فارسی، انگلیسی و ترکی
منبع:
پژوهشنامه زبان ادبی دوره ۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
75 - 98
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر تأثیر اقلیم بر مفهوم سازی در شعر بررسی تطبیقی می شود. بدین منظور استعاره های مفهومی «آه و ناله» در زبان های فارسی، ترکی و انگلیسی استخراج، و با استفاده از استعاره شناختی لیکاف (۱۹۸۰) تحلیل شد. پیکره زبانی پژوهش حاضر منتخبی از اشعار حافظ، سعدی و عطار در زبان فارسی؛ شهریار، فضولی و واحد در زبان ترکی؛ و شکسپیر، اسپنسر و جان دان در زبان انگلیسی ست. نتایج مطالعه نشان داد که تأثیر اقلیم بر شعر امری زبان محور نیست بلکه موضوعی بین زبانی است . "آه" در ادبیات فارسی «آتش»، در انگلیسی «باد»، و در ترکی «نسیم/آتش» است. با آه فارسی عاشق آتش می افروزد و معشوق را در این آتش می سوزاند. هم چنین، آه و به تبع آن آتش در فارسی ویژگی "بیرونی" دارد؛ ازاین روست که آتشِ آه عاشق دامن معشوق را گرفته و از وی انتقام می گیرد. در مقابل، در ادبیات انگلیسی آه از جنس آب/باد است و عاشق سیل و گاه طوفان به راه می اندازد و معشوق در سیل آه عاشق غرق می شود. هم چنین، باد و آب تولیدشده از آه در انگلیسی ویژگی «درونی» دارد و به دامن معشوق نمی رسد. بنابراین، آه های فارسی آتشین، خشک، سوزاننده و بسیار مؤثرند ولی آه های انگلیسی نمناک و توأم با اشک اند که باعث ایجاد طوفان در دریا می شوند. این خصوصیت منطبق بر اقلیم کشورهای ایران و انگلستان است. همین مسئله در زبان ترکی نیز صدق می کند، با این تفاوت که ادبیات ترکی راهی میانه در پیش می گیرد. آه ترکی گاه ملایم مانند نسیم است و گاه آتشین؛ نه نسیمش طوفان به راه می اندازد و نه آتشش افلاک و کواکب را می سوزاند. از دیگر نکات مهم زمان آه کشیدن شاعر است. در اشعار فارسی و ترکی آه در شب و سحر کشیده می شود اما در زبان انگلیسی زمان خاصی ندارد. شاید بتوان دلیل این کار را در باورها و اعتقادات دینی شعرا جستجو نمود.
بررسی تطبیقی سبک شناسی لایه ی واژگانی در اسرارالتوحید و تذکره الاولیا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
سبک شناسی یکی از مطرح ترین زیر شاخه های ادبیات و علم زبان شناسی به شمار می رود که متن ادبی را به طور همه جانبه میزبان نقد و بررسی قرار می دهد. بررسی سبک شناسانه در پنج لایه آوایی، واژگانی، نحوی، بلاغی و ایدئولوژیک سازماندهی می شود. در سبک شناسی واژگانی، مهم ترین عامل، دقت بر انواع واژه ها و طرز به کاربردن آن هاست که صاحب اثر را بدین طریق، صاحب سبک نشان می دهد. دو اثر اسرار التوحید ابوسعید ابوالخیر و تذکره الاولیای عطار، از جمله پرنفوذترین و پراهمیت ترین آثار منثور صوفیانه ای هستند که علاوه بر محتوای عرفانی و تاریخی مهم و برجسته، از حیث سبک شناسی نیز شایان توجه هستند. تذکره الاولیا کتابی عرفانی در شرح احوال مشایخ صوفیه و همچنین بزرگان اولیاء است. اسرارالتوحید نیز به لحاظ ارزش هنری و مهارت نویسنده در شیوه های گوناگونِ بیان و شیوه داستان پردازی و انتخاب کلمات، در صدرِ میراث ادبیِ زبانِ فارسی قرار دارد. این دو اثر در عین حال که نثری ساده دارند، دارای زوایا و هنجار های ادبی پنهانی هستند که مخاطب را به لذت ادبی می رسانند. در این پژوهش سعی می شود لایه واژگانی که یکی از زیرشاخه های سبک شناسی لایه ای است، در این دو اثر بررسی و تحلیل گردد. بررسی های انجام شده نشان می دهد که نویسندگان در این دو اثر، دارای مختصات سبکی منحصر به فردی در لایه ی واژگانی متون هستند و شباهت ها بین دو اثر مزبور، در این لایه بیشتر از تفاوت ها
بررسی نگاه انتقادی ناتسومه سوسه کی به فرایند مدرنیزاسیون ژاپن در رساله ی تجدد ژاپن امروز و رمان کوکورو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۳۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
361 - 385
حوزههای تخصصی:
مقاله ی حاضر به بررسی دیدگاه انتقادآمیز ناتسومه سوسه کی نویسنده و متفکر ژاپنی به فرایند مدرن شدن جامعه ژاپن در زمان حیات او یعنی در نیمه ی دوم قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم می پردازد. برای بررسی نگاه این نویسنده ، دو اثر وی انتخاب شدند که یکی (رساله ی تجدد ژاپن امروز) به آثار غیرداستانی او و دیگری (رمان کوکورو) به آثار داستانی او تعلق دارند. دلیل این انتخاب آن بود که ناتسومه در اثر غیرداستانی اش نگاه خود را به مدرنیزاسیون به صورت کلی و در قالب مباحث نظری طبقه بندی و بیان می کند، اما از آوردن مثال های ملموس برای نظرات خود پرهیز می کند. از سوی دیگر در رمان کوکورو پیامد های این مدرنیزاسیون را در زندگی مردم ژاپن به شکل عینی، ملموس و عملی در قالب وقایع داستان به تصویر می کشد. از همین رو این دو اثر در انعکاس افکار ناتسومه راجع به تقابل مدرنیته و سنت مانند مکمل عمل می کنند. بررسی این دو اثر نشان داد که ناتسومه اولاً به مدرنیته در معنای عام بدبین است و معتقد است مدرنیته نتوانسته ذره ای از آلام بشر را تسکین دهد و زندگی بشر حتی دشوارتر از پیش شده است. ثانیاً مدرنیته ی کشور ژاپن را امری وارداتی، عاریتی، غیربومی و غیرطبیعی می داند که این مدرنیته ی وارداتی و پرشتاب موجب تغییر قراردادهای اجتماعی نظیر روابط انسان ها با یکدیگر، آداب و رسوم ازدواج و نظام آموزش و پرورش شده و با دگرگون کردن ناگهانی شیوه ی زندگی سنتی، پیامدهایی نظیر مادی گرایی، ازخودبیگانگی، بدبینی، انزوا، بی اعتمادی، خودخواهی، ناامیدی و احساس گناه برای مردم جامعه به بار آورده است.
تحلیل ساختار زبانی و نشانه ای شعر «به باغ همسفران» سهراب سپهری بر مبنای نظریه نشانه شناسی پیرس
منبع:
پژوهشنامه زبان ادبی دوره ۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
71 - 106
حوزههای تخصصی:
در این مقاله با تمرکز بر ابعاد زبانی و نشانه ای، شعر "به باغ همسفران" از منظر نشانه شناسی پیرس تحلیل شده است. هدف اصلی پژوهش بررسی تعامل ساختارهای زبانی و نشانه های این شعر در سه سطح شمایلی، نمایه ای، و نمادین است تا نحوه بازنمایی پیوند میان زبان، انسان، و طبیعت، و مفاهیم فلسفی و معنوی روشن شود. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است و به نقش نظام نشانه ها در ایجاد معنای متن توجه شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که تصاویر شمایلی نظیر "سبزینه" و "شقایق" علاوه بر بازتاب ویژگی های حسی و بصری، حامل لایه های معنایی پیچیده ای هستند که تجربیات درونی و معنوی شاعر را به مخاطب منتقل می کنند. در سطح نمایه ای، نشانه هایی چون "عقربک های فواره" و "باران و بیابان" از طریق پیوندهای علّی و زمانی، به بازنمایی تجربیات زیسته سپهری و پیوند آن ها با عناصر طبیعی و گذر زمان می پردازند. در نهایت، سطوحِ نمادین، تصاویری همچون "واژه در سطر خاموشی" را شکل می دهند که نشان دهنده عبور از محدودیت های زبانی و جستجوی معنای عمیق تر است. تحلیل نشانه شناختی این شعر نشان می دهد که سپهری با ترکیب سطوح مختلف نشانه ای و بهره گیری از ظرفیت های زبانی، شعری چندلایه و تأمل برانگیز خلق کرده است که علاوه بر زیبایی های بصری و زبانی، به بازنمایی مفاهیمی چون پیوند معنوی انسان با طبیعت، فلسفه عشق، و جستجوی حقیقت وجودی می پردازد.
بررسی پیوند کواسیر، نوشاکِ اِدایی ایزدان نورس با هئومه و سومَه اوستایی _ودایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳شماره ۳۰
87 - 125
حوزههای تخصصی:
در ایزدستان مردمان هند و اروپایی باستان، خدای رازآلودی است که معمولاً به صورت یک گیاه- نوشاک بازنمایی می شده است. این ایزد – گیاه – نوشاک، در متون کُهن ایرانی و از جمله اَوِستایِ نو هَئومه = هوم و در سَنسکریتِ ودایی، سومَه نامیده می شود. اما در فرهنگ های دیگر منشعب از هند و اروپایی آغازین نیز می توان رد او را با نام هایی دیگر و با هویّتی دگرگون شده دنبال نمود. کًواسیر ِاساطیر نورس باستان که وصف او در اِدای اسنوری(یا ادایِ منثور) و هایمسکرینگلا ، هردو ازآثار ایسلندی قرن سیزدهم میلادی نوشته ی اسنوری استورلسون و نیز اشعار اسکالدیک آمده، از آن جمله است. کًواسیر ایزدی است که از سوی خدایان ایسیر و ونیر خلق می شود و سپس در مراسمی آیینی به دست دو دورف قربانی می شود تا با درآمیختن خون او با عسل، آشامه ی مید (یا شرابِ انگبین) به دست آید که استفاده از آن موجب الهام شاعرانه می گردد. به همین خاطر از آن با نام «باده ی انگبینِ شاعرانگی» یاد می شود. نام کواسیر که مشتق از لغت کواس به معنای آبجوی قویِ است، بازنمود آشامه ی سکرآور هئومه/ سئومه است. ازدیگرسو، همانگونه که سومَه را عقابی از ملکوت می آورد و در اختیار اینْدْرَ قرار می دهد، کواسیر را نیز اُدین ، به شکل عقابی، از جایگاه کوهستانی ستونگ می رباید تا آن را به خدایان برساند. نکته ی شایان توجه دیگر اینکه کواسیر همچون سومَه، خدایی است که قربانی می شود تا دیگربار به صورت نوشاکی هستی یابد و آشامه ی خدایان و شاعران حماسه سرا گردد؛ چنانکه هئومه/ سومه نیز قربانی می شود و پاداش قربانی نمودن او...
بررسی مؤلفه های عشق ممنوعه در رمان «چراغ ها را من خاموش می کنم» زویا پیرزاد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۰
40 - 58
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی شاخص های عشق ممنوعه در صفات رفتاری شخصیت های اصلی رمان «چراغ ها را من خاموش می کنم» زویا پیرزاد (متولد 1331) می پردازد. این مقاله به روش توصیفی-تحلیلی به عشق ممنوعه در این رمان می پردازد. عشق ممنوعه برقراری رابطه عاشقانه با افرد متأهل است که با زیر پاگذاشتن تعهد همراه است. زمانی که یک فرد متأهل خارج از رابطه زناشویی خود به فرد دیگری عشق بورزد، در حال تجربه یک عشق ممنوع است. راوی و شخصیت اصلی رمان ِ مذکور، زنی تحصیل کرده و خانه دار به نام کلاریس آیوازیان است که همراه با همسرش آرتوش و سه فرزندش به نام های آرمن، آرمینه و آرسینه در دهه چهل شمسی در آبادان زندگی می کند. دغدغه او تکرار و روزمرّگی است. با آمدن همسایه ای به نام امیل سیمونیان این جریان یکنواخت متحول می شود و کلاریس وارد مرحله عشق ممنوعه به همسایه تازه وارد می شود. در فصل پایانی، کلاریس به خودشناسی می رسد و با طی مراحل انواع خویشتن یابی، خوشحال است که امیل و خانواده اش از همسایگی آنها رفته و به توهم باطل وی در مورد عشق پایان داده اند.
بررسی تطبیقی اشعار سهراب سپهری و مِری اولیور از منظر طبیعت گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۲
217 - 242
حوزههای تخصصی:
سهراب سپهری و مری اولیور دو شاعری هستند که هردو اشعار ارزشمندی را آفریده اند و تأثیر شگرفی بر شعر سرزمین خود گذاشته اند. این دو شاعر با تفاوت فرهنگ و زبان، در آثارشان به دنبال کمال و حقیقت انسانی بوده اند و به دلیل تجربه های زیستی مشترک، اشعاری با درون مایه نسبتاً مشابه خلق کرده اند که البته این موضوع را می توان، در میان آثار شاعران بسیاری که تفکر و جهان بینی مشابه داشته اند، مشاهده کرد. از همین رو پژوهش حاضر طبیعت گرایی را در اشعار آنها به شیوه ای تطبیقی بررسی کرده است و در چهاربخش صورت شعر، مضامین معنایی، نشانه شناسی و آرایه ها به شیوه ای توصیفی-تحلیلی انجام شده است. به جز صورت شعر، توجه به طبیعت در سه بخش دیگر از اشتراکات این دو شاعر نمایان است. سپهری طبیعت را موجود زنده ای می داند و همه انسان ها را به بازگشت به آن دعوت می کند. از طرف دیگر اشعار اولیور نیز اکثراً دررابطه با طبیعت و الهام از آن سروده شده است. نتایج به دست آمده در بین مؤلفه ها، درصد بیشتر اشتراکات را در مؤلفه مضامین معنایی در شعر اولیور را نسبت به سپهری نشان می دهد.
نقد به مثابه شرط ممکن در نوشتار و گفتار تأملی نظری بر پیش فرض های در بردارنده چرایی و چگونگی رویداد متن
حوزههای تخصصی:
از نقد و انواع آن به مثابه داوری، ارزیابی، شناسایی، تحلیل، مرور، تفسیر و نظایر آن یاد شده است که همگی به صورت پسینی، ناظر بر نقد به مثابه مواجهه ای پرسشگرانه از متن تولید شده به قصد کنکاش و بررسی آن، هستند. این درحالی است که هدف این نوشتار، رها کردن نقد از تعریف شدگی معمول پسینی و در نتیجه ایجاد فهمی بنیادین و مبتنی بر نقد متن به گونه ای پیشنی است که در فرایند تولید به کنشگری می پردازد. به همین منظور، این نوشتار بر عناصر پیشازبانی و فرازبانی تأکید دارد که رویکردی غیرساختارگرایانه است و به مثابه شرایط ممکن، زمینه ساز تولید واقعی رویداد متن می باشند. پیش داده هایی فراتاریخی که حاوی چرایی و چگونگی شکل گیری متن می باشند. شرایط ممکن پیش داده های عینی و فرازبانی هستند. امکان هایی که در فاصله با تفسیر و تأویل قرار دارند که قلمرو ذهن است. شرایط ممکن در قلب نظریه تاریخ(هیستوریک) قرار دارند و با فرآیند های بلند مدت در پیوند می باشند. فرآیند هایی که از ابتدای شکل گیری متن در آن نقش دارند. توجه به شرایط ممکن که شرایطی فرامتنی در فرایند تولید متن هستند، متن را به متنی واقعی بدل می سازند. در این حالت است که نقد به مثابه شرط ممکن در ایجاد متن، به صورت پیشنی و فراتر از روایت زبانی و مختصات هرمنوتیکی، از آن در برابر هر گونه بررسی و داوری پیشینی حفاظت و پشتیبانی می کند. در این مقاله سعی شد به نقد با نگاهی متفاوت نگریسته شود و همین امر باعث شد تا نتایجی متفاوت از معمول استخراج شود و زمینه ساز تولید واقعی رویداد متن باشد.
اعتبارسنجی حکایات مرتبط با مناسبات ابوالقاسم قشیری با ابوسعید ابوالخیر در اسرار التوحید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۴۹
36 - 56
حوزههای تخصصی:
قرن پنجم، در سیرِ تاریخیِ تصوّف، دوران طلایی این مَسلک، از نظر بالندگی است. ظهورِ مشایخ متعدد، و هم چنین کمالِ تعدادی از عالمانِ عارف را در این دوران می توان دید. بررسیِ احوال و مقاماتِ بر جای مانده از معاریفِ این روزگار، مشخص می کند میانِ برخی از ایشان، صرف نظر از تقارن در ایامِ حیات، یا اشتراک در زیست بومِ جغرافیایی، روابطی از نوع استادی و شاگردی، یا پیوندهای مرادی و مریدی، و هم چنین ملاقات و مُراوده، برقرار بوده است. دو تن از نام آورانِ زمانه مذکور، که مناسباتی ویژه میانِ ایشان وجود داشت، ابوالقاسم قشیری و ابوسعیدابوالخیر هستند. این در حالی است که برخی بر مبنای چند استدلالِ کلی، ضمن انکارِ مُراودات این دو، هر سندِ تاریخی را که در این باب وجود دارد، ساختگی می دانند. این جُستار در پیِ آن است تا ضمن بحث درباره این استدلال ها ، با بهره گیری از اسنادِ کهن، و استناد به آن چه مؤیدِ اعتبارِ آن هاست، صحت یا سُقمِ مناسبات این دو شیخ را در بوته نقد قرار دهد. نتایجِ حاصل از این پژوهش مؤید آن است که میانِ قشیری و ابوسعید، مراوداتی ویژه، نه فقط میانِ دو شخص، بلکه تا حدِّ شکل گیریِ روابطِ مستحکمِ خانوادگی، برقرار بوده است.
بازخوانی منطق گفت وگویی باختین در آثار صادق هدایت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
نظریه منطق گفت وگویی میخاییل باختین از نظریه های مطرح حوزه ادبیات است که در هر اثری ادبی، به ویژه رمان و داستان قابل تحلیل و بررسی است. در آثار صادق هدایت هم این ادعا قابل طرح است که می توان آثارش را با این نظریه تطبیق داد تا به این پرسش پاسخ داد که هدایت چه گزاره ها و روش هایی برای گسترانیدن سخن و طرح دیدگاه های فلسفی و اجتماعی خود بهره برده است. هدایت که بنا بر آموخته های خود، با روش بینامتنیت تأثیرات بسیاری از آثار تاریخی و هنری پیش از خود گرفته، در پردازش آثارش، مهارت قابل تأملی داشته تا در نقد و تحلیل آثارش، آشنایی با فضای ذهنی او نیازمند دقت و تکاپوی بیشتر در علوم مختلف باشد. این پژوهش، با رویکرد و روش تحلیل محتوایی و بامطالعه کتابخانه ای، دیالکتیک من و خود و همچنین، تقابل خود با جامعه و چگونگی بهره بردن از گزاره های خطابی و تقابل من و دیگری موردبررسی قرار گرفته است. بنابراین، با این فرضیه که صاحب اثر و اندیشمند، به هر موضوعی بپردازد، تعلق خاطر دارد، آثار هدایت را می توان گاه برآمده از کنش حاصل از تقابل خود و اجتماع و گاه دیالکتیک خود با خود دانست. نتیجه حاصل از این پژوهش با تحلیل مؤلفه هایی من و دیگری، بینامتنیت، شیوه روایی و گزاره های خطابی پرسشی، ندایی و امری نشان می دهد که هدایت میان تقابل خود و جامعه و دیالکتیک خود با خود، در سیلان بوده و او از هر شیوه ای برای بیان عقاید خود در باب زندگی و جامعه و اندیشه های فلسفی خود بهره برده است.
مؤلفه های ادبیات تعلیمی مقاومت در اشعار کودکانه نزار قبانی و عباس یمینی شریف با تکیه بر نظریه ژان پیاژه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۹
1 - 38
حوزههای تخصصی:
شاعران کودک و نوجوان در ایران و جهان عرب به ادبیّات تعلیمی توجهات ویژه ای داشتند. امروزه شعر کودک چهره جدیدی از خود را به جهانیان به نمایش گذاشته و از لحاظ ساختاری، بیان، وسعت خیال و تصویرآفرینی شیوه ای نوین را در سیاق خود در پیش گرفته است. پژوهش در مورد ادبیّات و شعر کودک و نوجوان را می توان به دو قرن اخیر حوالت داد.و قرن بیستم را قرن کودک نامید. بدان جهت که مسئله تعلیم در ادبیات کودک و نوجوان از جایگاه ویژه ای برخوردار است. شعر کودک و نوجوان زبانی خیال انگیز و ساده گون دارد که البته در شعر کودک به تدریج معنا جای می گیرد. و از آنجا که شعر کودک، شعری باید باشد تا بدون آموز ش بتوان ذوق و استعداد وی را برانگیزد، باید دارای سحطی در خور تصور و اندیشه کودک باشد. نزار قبانی و عباس یمینی شریف از شاعران شعر کودک هستند، که مضامین تعلیمی و تربیتی در قالب مقاومت را دراشعار خود گنجانده اند. هر دو بیانی ساده دارند که با مضامینی تعلیم گونه به آنان پرداخته اند. این پژوهش با استفاده از روش مکتب فرانسوی، مکتبی که به تأثیرگذاری ملّت ها و پیوندهای ادبی آنان در محدوده زمانی یکسانی می پردازد و بر خلاف دیگر مکاتب به آثار از دید زیباشناسی اهمّیّت چندانی نمی دهد به نگارش در آمده است، و سعی شده است تا با استفاده از این مکتب جلوه ایی از تعلیمی بودن اشعار و برخی از شباهت ها و تفاوت های هر دو شاعر را بیان نماییم.
بررسی تطبیقی اشعار بیدل دهلوی با کلام امام علی علیه السلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۰
87 - 107
حوزههای تخصصی:
کلام امام علی علیه السلام بر اشعار و نوشته های شاعران و نویسندگان بسیاری سایه افکنده است و می توان ادعا کرد که در آثار آن ها به طور مستقیم و یا به صورت بینامتنی هویدا است. در این مقاله، مجموعه کامل غزلیات بیدل دهلوی یکی از شاعران معروف دوره صفویه که از عرفای زمان خود بوده و ارادت خاص به امام علی علیه السلام داشته است، مطالعه و بررسی شد تا مشخص شود، اشعار بیدل دهلوی تا چه حد با کلام امام مطابقت دارد. نتیجه این بررسی بنا بر موضوعات موردنظر که شامل شناخت خدا، صفات و شناخت انسان، ادای امانت، حیا، غفلت، قناعت، رزق، فقر و فقرا، حرص، غرور، حسد و خموشی و سکوت بود، نشان داد که بیت هایی از این شاعر را می توان به صورت بینامتنی متاثر از سخنان علی علیه السلام دانست. برای رعایت اختصار تنها به آوردن بیت یا بیت هایی که متاثر از کلام امام علیه السلام است، اکتفا شده است.
بررسی تطبیقی اشعار حافظ ابراهیم و ابوالقاسم لاهوتی بر مبنای پوپولیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۲
1 - 19
حوزههای تخصصی:
پوپولیسم به عنوان یک جریان سیاسی با هدف توجه به مردم به وجود آمد. پوپولیست ها با هرگونه نابرابری اجتماعی _ اقتصادی مخالف، و خواستار کانون آرمانی در جامعه بودند. حافظ ابراهیم و ابوالقاسم لاهوتی از جمله شاعران معاصر ایران و مصر هستند که تفکرات پوپولیستی در اشعارشان مشاهده می شود. این شاعران بیشتر اشعارشان را به مردم و مشکلات آنان اختصاص داده اند. مقاله حاضر با روش تحلیلی _ توصیفی اندیشه های پوپولیستی را در اشعار این دو شاعر مورد بررسی قرار داده و نشان می دهد که این تفکرات تا چه اندازه و با چه هدفی در اشعار آنان نمود یافته است. گفتنی است مردم و مشکلاتی نظیر پدیده فقر، فقدان آزادی بیان، دعوت مردم برای مبارزه با استعمار و استبداد، مبارزه و مخالفت با هرگونه نابرابری اجتماعی و کانون آرمانی از موضوعات مشترک در شعر این دو شاعر به شمار می رود. گفتنی است مردم و مشکلاتی نظیر پدیده فقر، فقدان آزادی بیان، دعوت مردم برای مبارزه با استعمار و استبداد، مبارزه و مخالفت با هرگونه نابرابری اجتماعی و کانون آرمانی از موضوعات مشترک در شعر این دو شاعر به شمار می رود.