فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۰۱ تا ۳۲۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
در فرهنگ های مختلف، هاله ای از نفی ها، طردها و به حاشیه راندن ها گاه دور بخش هایی از مفاهیم و عواطف درونی انسان کشیده می شود که تحت عنوان تابو یا پرهیزه شناخته می شوند. مضامین تابوها شکل ها و ابعاد گوناگون از جمله سیاسی، دینی، جنسی و اجتماعی دارند. با وجود ممنوعه بودن تابوها در مناسبات اجتماعی، عرصه ادبیات میدانی برای ظهور و بروز مستقیم و غیرمستقیم آنهاست. توجّه به تابوها و انعکاس دادن آنها در متون ادبی، صرف نظر از اینکه در راستای ذات ادبیات است که هنجارهای مرسوم را برای آفرینش های خلّاقانه در هم می شکند، جنبه ای زیبایی-شناختی دارد. برای نشان دادن این جنبه از آثار داستانی معاصر به صورت تطبیقی داستان هایی از ادبیات فارسی و عربی؛ یعنی دو نویسنده زن و دو نویسنده مرد از دو زبان و فرهنگ برگزیده ایم. یافته های پژوهش نشان می دهد نویسندگان داستان ها در پرداخت شخصیّت ها و انتخاب نوع زبان آنها از تابوها استفاده کرده اند. در این آثار، زنان داستانی از صورت های زبانی غیررکیک و مردان بیشتر از صورت های رکیک استفاده می کنند. نویسندگان سوری، در بیان تابوها آزادتر و نویسندگان ایرانی محتاط تر هستند و با بهره گیری از شگردهای بلاغی کنایی تر سخن می گویند. در باب مضامین تابوها نیز می توان گفت نویسندگان ایرانی و عربی در امور دینی و اعتقادی چندان تابوشکنی نمی کنند. تابوهای رفتاری مانند ذکر مشروبات الکلی و مواد مخدر در همه متن ها دیده می شود. در حوزه تابوهای زنانگی ضمن اینکه همه نویسندگان به آنها پرداخته اند، در داستان های عربی این تابوها وضوح بیانی بیشتری دارند.
تصویر درخت در شعر شاعران نوپرداز معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال ۳۲ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۱ (پیاپی ۹۶)
267 - 288
حوزههای تخصصی:
درخت در شعر فارسی اهمیت ویژه ای دارد. عناصر فرهنگی، دینی، اسطوره ای، اخلاقی، عرفانی، و سیاسی گزاره هایی متأثر از درخت دارند. درخت بعد از آب و خورشید پدیده ای مهم است که عناصر و موقعیت های ویژه ادبی از آن آفریده می شود. با ظهور حوادث مختلف سیاسی در سده اخیر ازیک سو و خلق اندیشه ها و سبک های متعدد هنری، ازسوی دیگر، شیوه های خلاقانه پیوند پدیده های طبیعی با عناصر انسانی برجسته شده است. تصویر درخت در شعر نو جلوه ای تازه و چندجانبه یافته است. شاعران نوپرداز نقش های ویژه ای به عناصر غیرانسانی می بخشند و از این میانه درخت همزادی انسان گونه است که تحولات جامعه انسانی را در قامت خود نشان می دهد. در پژوهش حاضر، با تحلیل و توصیف شواهد شعری به روش کتابخانه ای در اندیشه شاعران منتخب، آشکار شد که درخت نمودار ناکامی های شخصی، عشق ورزی، واسطه ادراک، شاخص آزادی، معرف زیست بوم، نماد، تصویر مجسم مرگ و نیستی، انعکاس استبداد و نماینده انکار موجودیت انسان در حاکمیت استبداد است.
بررسی "منظورهای ضمنی" در گفتمان های کتاب سووشون اثر سیمین دانشور: تکیه بر اصول همکاری گرایس واصول ادب لیچ(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به تجزیه وتحلیلمنظورهای ضمنی در گفتمان های کتاب سووشون اثر سیمین دانشور پرداخته و برای تفسیر آنها از اصول همکاری گرایس واصول ادب لیچ بهره برده است. همچنین این تحقیق کارکرد آنها را در گفتمان های متن مورد نظر آزموده است. در واقع در این تحقیق، سعی بر این است مشاهداتی مبنی بر این که چرا و چطور چنین منظورهای ضمنی استنباط و درک می شوند ارائه شود. جهت جمع آوری داده ها، ابتدا محققان مکالمات حاوی منظورهای ضمنی از کتاب سووشون را استخراج کرده و موارد نقض و رعایت اصول همکاری گرایس در این مکالمات شناسایی و گردآوری گردید و سپس موارد رعایت اصول ادب لیچ استخراج شدند و با استفاده از چارچوب نظری ذکر شده، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتند تا منظورهای ضمنی بیان شده در این اثر را تبیین کند. داده ها در جدول و نمودارهای آماری تحلیل شدند و نتایج بدست آمده از تحلیل داده ها بیانگر این بود که بیشترین موارد نقض اصول گرایس مربوط به اصل کمیت است. همچنین نتایج تحلیل ها بیانگر این بود که اصول ادب لیچ به صورت جامع قادر به تبیین موارد نقض اصول گرایس در متن مورد بررسی نیستند. همچنین با توجه به نتایج به دست آمده بیشترین مورد رعایت اصول ادب مربوط به اصل کاردانی است و کمترین مورد رعایت مربوط به اصل فروتنی است.
اخلاق در آینه اشعار لسانی شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۲
36 - 66
حوزههای تخصصی:
ایرانیان از دیرباز به اخلاق و انسان مداری اهمیت می دادند. اندرزنامه های به جا مانده از دوره پیش از اسلام و فراوانی حکایات اخلاق محور در متون پیشنیان گواه صادق این مدعاست. از آنجا که تأکید بر آموزه های اخلاقی غالباً برآمده از جامعه های متمدن و خداباور است، محوریت اخلاق و فرهنگ را در دوره پس از اسلام نیز شاهدیم. یکی از مظاهر آشکار آن، مباحث اخلاقی و تعلیمی، در میان آثار شاعران گذشته تا به امروز ماست که بیش و کم همه شاعران در این مقوله مضمون آفرینی و قلم فرسایی کرده اند. لسانی شیرازی شاعر برجسته قرن دهم نیز از شاعرانی است که مباحث اخلاقی و تعلیمی در اشعار او نمودی آشکار دارد. در این پژوهش، در ابتدا مختصری از زندگی لسانی و تعریفی از اخلاق ارائه گردید و در ادامه مکارم و آفات اخلاقی مستخرج از دیوان شاعر به همراه شواهد مثال ذکر گردید. مکارم اخلاقی با یازده بخش و مجموعاً شامل چهل و دو شاهد مثال است و آفات اخلاقی را با دو منشأ عوامل نفسانی و عوامل فکری و ذهنی بیان کردیم که عوامل فکری و ذهنی مبادرت به خطا در سه بخش، با ده شاهد مثال و عوامل نفسانی در شانزده بخش، با صد و نه شاهد مثال ذکر گردیده است.
باور به نظام احسن در راستای ایجاد معنای زندگی هدفمند، در شعر فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۲
137 - 159
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات مشترک در مباحث دینی، فلسفی و روانشناختی معنای زندگی است. درک معنای زندگی و تنظیم حیات مادّی و غیرمادّی بر آن اساس، زندگی انسان را ارزش مند و هدف دار می سازد و فقدان آن امید و سرزندگی را از انسان می ستاند. شاعران که نخبگان فکری به شمار می روند، با شناخت درست از این مسأله، خود و مخاطبان را به فهم معنای زندگی و رفتار متناسب با آن دعوت می کنند. تحقیق پیش رو به روش توصیفی- تحلیلی و به شیوه ی کتاب خانه ای تنظیم شده در صدد آن است که نگاه ناصرخسرو، باباطاهر، نظامی و عطّار را به موضوع فوق الذکر واکاوی کند و دریابد که این شاعران چه راهکارهایی را برای معنادار کردن زندگی بر اساس اعتقاد به نظام احسن و جاری بودن حکمت خدا در تمامی وقایع هستی دارند؟ نتایج پژوهش نشان می دهد هر چهار شاعر خداوند را مدبّر و حکیم علی الاطلاق می دانند که کار عبث و لغو نمی نکند و با خوش بینی به حوادث خوشایند و ناخوشایند می نگرند و سر تسلیم فرو می آورند و شرور و رنج های نظام آفرینش را مغایر با اصل توحید نمی دانند. در این نگرش خیریّت تمام امور را باور دارند و لب به اعتراض نمی گشایند.
تحلیل نحوی سبک نثر در داستان های جلال آل احمد
منبع:
مطالعات زبان فارسی (شفای دل) سال ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸
122 - 145
حوزههای تخصصی:
نحو، بخشی از دستور زبان است که در مورد رابطه واژه ها در جمله بحث می کند. کیفیّت این روابط از آن جهت اهمیت دارد که نظم حاصل از آن ها، حاکی از انسجام و هدف مندی ذهن و فکر است؛ لذا کشف نظم و رابطه بین بخش های مختلف کلام می تواند راهنمای رسیدن به نوع نگاه صاحب کلام به موضوع باشد. هدف این پژوهش، یافتن نشانه ها و شاخصه های نحوی در سبک آثار داستانی جلال آل احمد است که بتواند در رسیدن به ساختار اخلاق و افکار و اندیشه او راهنما باشد. در این بررسی میانگین بالای ویژگی هایی نظیر جملات نشان دار، تعداد واژه در جمله، هم پایگی و وابستگی عبارات، وجه اخباری افعال، صدای دستوری و زمان ماضی ساده فعل نشان می دهد که آل احمد نسبت به مسائل پیرامون خود حساس، متأمل و تحلیل گر بوده و نظرش را با صراحت و اعتقاد راسخ بیان می کرده است. همچنین او را شخصیتی واقع گرا و دارای ثبوت شاکله روحی می یابیم.
بررسی دستوری شدگی قیود تشدید در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قید تشدید، جزئی زبانی است که با استفاده از آن درجه، شدت و یا مقدار عناصر دیگر زبانی مثل افعال، صفات و قیود مشخص می شود. دستوری شدگی نیز فرآیندی است که طی آن اجزای واژگانی به صورت امکانات دستوری درمی آیند و یا عناصر دستوری، دستوری تر می شوند. معمولاً مسیر دستوری شدگی اجزای دستوری مختلف تفاوت هایی با یکدیگر دارد و منابع واژگانی اولیه آنها نیز متفاوت است. این امر در مورد قیود تشدید نیز صادق است. زبان شناسان بر اساس تحقیقات بر روی زبان های مختلف، منابع واژگانی معینی برای قیود تشدید مشخص کرده اند. هدف پژوهش حاضر توصیف مشخصه های ممیز، شناسایی و بررسی شیوه تکوین این نوع قیود از منظر دستوری شدگی در زبان فارسی است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و مبنای اصلی این تحقیق، پیکره ای است که از پنجاه تارنمای فارسی زبان کشور ایران تشکیل شده است. پژوهش حاضر در صدد است به این سؤال پاسخ دهد که منابع معنایی قیود تشدید در زبان فارسی چه منابعی هستند و آیا این قیود تشدید از رهگذر دستوری شدگی وارد زبان فارسی می شوند؟ در این تحقیق علاوه بر مشخص نمودن مسیر دستوری شدگی قیود تشدید به منابع واژگانی قیود تشدید فارسی توجه خاصی شده است. شواهد موجود مبین آن است که منابع اصلی واژگانی قیود تشدید در زبان فارسی ناظر بر مفاهیمی چون: «وسعت»، «بزرگی» و یا «فراوانی» (کمیت) هستند.
گونه های نوآوری لاهوتی در طرز قافیه بندی شعر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۸)
83 - 100
حوزههای تخصصی:
ابوالقاسم لاهوتی در ادبیات معاصر ایران یکی از شاعران نوآور معرفی شده، اما تاکنون چگونگی نوآوری های او بررسی نشده است. او یکی از شیوه های برجسته نوآوری در شعر را در قافیه بندی تازه یافته و از سه الگوی قافیه جدید بهره برده است. در قافیه بندی نوع اول که برخی پژوهشگران آن را چلیپایی نامیده اند، مصرع اول هر بند با مصرع سوم هم قافیه می شود و مصرع دوم با مصرع چهارم. لاهوتی در شعرهای «به شاللائی فیورست»، «سرای تمدن»، «یانکاکوپالا»، «دوست وطن دوست»، «یتیمان جنگ جهانگیر»، «به مبارزان توده»، «ایران»، «دو دریا» و «دختر آفتاب» از قافیه چینی نوع اول بهره برده است. در قافیه چینی نوع دوم (قافیه مارپیچ/حلزونی)، مصرع اول هر بند با مصرع چهارم هم قافیه می شود و مصرع دوم با مصرع سوم که لاهوتی در شعر «مرحمت حکمران» از این قالب استفاده کرده است. در سومین نوع (قافیه زنجیری)، هر بند دارای سه مصرع است و چینش قافیه بدین گونه اس ت ک ه در همه بن دها مص رع ه ای اول و س وم هم قافیه اند و مصرع دوم در هر بند با مصرع های اول و سوم بند بعدی هم قافیه شده و در واقع تمامی قافیه های شعر همچون حلقه های زنجیر به هم متصل می شوند. شعر «پلید» در دیوان لاهوتی نمونه این قافیه چینی است؛ اما لاهوتی همواره یکدستی این سه نوع قافیه بندی را رعایت نکرده است و گاه در یک شعر قافیه های نوع اول و دوم را ترکیب کرده و گاهی به مانند سانِت های شعر غربی بیت آخر اشعار را با قافیه مثنوی سروده است؛ البته این الگوهای قافیه بندی منشأ غربی دارد. برخی این کار لاهوتی را متأثر از شعر ترکیه قلمداد کرده اند و برخی این تأثیر و تأثر را حاصل سرمشق هایی از شاعران دیگر (که با زبان و ادبیات ترکیه و فرانسه آشنا بوده اند) دانسته اند. لاهوتی در پانزده سروده خویش از قافیه چینی ترکیبی نوع اول و دوم و سوم استفاده کرده است. برخی معتقدند این طرز قافیه چینی نوعی زمینه سازی برای پدیدآمدن شعر نیمایی است.
تحلیل بازتاب اندیشه های شبستری در گلشن راز در مقالات دهه های هشتاد و نود از منظر نظریه دریافت (یاوس و آیزر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گلشن راز یکی از متون محوری در حوزه عرفان نظری است که تاکنون پژوهش های بسیاری درباره آن صورت گرفته است. پژوهش حاضر با اتکا بر نظریه دریافت، به تحلیل رویکرد نویسندگان مقالات نگارش یافته در دهه های هشتاد و نود درباره گلشن راز می پردازد. نظریه دریافت بر اهمیت رابطه «متن-خوانش»، نقش خواننده در تعیین معنای متن، تأثیر پارادایم های اجتماعی در شکل گیری افق انتظارات مخاطبان و تداوم خوانش متن تأکید دارد. «هانس رابرت یائوس» و « ولفگانگ آیزر» دو نظریه پرداز اصلی رویکرد دریافت، بر تغییرپذیری معنای متن باتوجه به دوره تاریخی و نوع خواننده، جایگاه خواننده در آفرینش معنی با فراخواندن پس زمینه های ادبی و طرح واره های ذهنی او تأکید دارند. این جستار به روش توصیفی-تحلیلی و با استناد به مقالات نوشته شده در دهه های هشتاد و نود درباره گلشن راز انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که افق انتظارات مخاطبان و پارادایم های اجتماعی حاکم بر آن دو دهه، ازجمله گرایش مخاطبان به تفسیرهای عقلی، تلفیق دین و عرفان، گرایش به مطالعات تطبیقی و عرفان نظری، بر معانی دریافتی مخاطبان از متن گلشن راز تأثیر گذاشته است. این تأثیرات در پنج دسته عمده شامل نقد محتوایی، نقد زیبایی شناسانه، بررسی ریشه های قرآن و حدیث، پژوهش های تطبیقی و بررسی شروح گلشن راز، جای گرفته اند.
کارکرد شعر فارسی در خاطره نگاری های دفاع مقدس با تکیه بر پنج اثر ( دا، من زنده ام، آن بیست و سه نفر، پایی که جا ماند، سلام بر ابراهیم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خاطره نگاری یکی از انواع نثر معاصر است که با رمان خاطره های دفاع مقدس به کمال خود نزدیک شده است. از خصایص این آثار کاربرد اشعاری در ضمن متن آن است. پژوهش حاضر به کمک ابزار کتابخانه ای و روش توصیفی-تحلیلی، به دنبال بررسی نوع، کارکرد و کیفیت اشعار این متون است. بر همین اساس پنج اثرِ دا، من زنده ام، آن بیست-وسه نفر، پایی که جاماند و سلام بر ابراهیم که پرمخاطب تر و از نمونه های أعلای ادبیّات پایداری هستند برای تحلیل انتخاب شدند. اشعارِ این متون بیشتر از شاعران کلاسیک فارسی است که چهار زمینه محتوایی اصلی دارد: 1.دلاوری رزمندگان و تهییج مخاطب 2.اسارت، غم غربت و حس نوستالژی 3.تجلیل از شهدا و رزمندگان 4.پیامدهای جنک و ویرانی . شعر در این آثار، برخلاف گذشته، بیشتر کارکردی عاطفی-انگیزشی دارد. آثاری که تصویرگر روزهای آغازین جنگ هستند اشعاری حماسی دارند و شجاعت رزمندگان را با تکیه بر بن مایه های ملی-مذهبی نشان می دهند. فضای معنوی جنگ، باعث شده بیشترین اشعار به کار رفته در این آثار، اشعار عرفانی مولانا باشد. اشعارِ رمان خاطره های اُسرا نشانگر حس نوستالژی رزمندگان اسیر نسبت به وطن، خانواده و یاران شهید است. کلمات «کربلا»، «شهید»، «خون» و «خاکستر» در این اشعار پربسامد است که نشان دهنده بن مایه های مذهبیِ دفاع و ویرانی های جنگ است.
سفر شخصیت افریقایی به مثابه ی فردی الهی به دنیای سیاسی میمون دلالت گر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۹
215 - 226
حوزههای تخصصی:
African Figure's Journey as a Divine Trickster Character to the Political World of the Signifying Monkey Abstract Esu-Elegbara is repeated throughout black oral narrative traditions and cultures and is a mediator and the messenger of the gods who interprets the will of the gods to man and carries the desires of man to the gods. This significant trickster figure has survived the horrible passage; however, its shape has transformed in Western Black cultures into The Signifying Monkey a political character. This study reveals his change or metamorphosis from a minor role to a major one. This research is a library-based descriptive qualitative one and surveys the diachronic journey of Esu-Elegbara, the divine trickster figure from the Western Coast of Africa to African-American Literature in the United States and its metamorphosis into The Signifying Monkey, a political figure. Keywords: Esu-Elegbara, a trickster figure, African Tradition, Henry Louis Gates, African Literature, divine character
هم سنجی طنز مقامات بدیع الزمان همدانی و غزلیات حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طنز یکی از مصادیق مفهوم گسترده ی شوخ طبعی و از تمام آن ها برجسته تر و کارآمدتر و مؤثّرتر است. سنجش مقامات بدیعی و غزل حافظ، از سویی مشابهت ها و مغایرت های دوقالب و نوع ادبی و از سوی دیگر، اندیشه و عاطفه ی دو هنرمندی را که برای بیان ذوق و اندیشه ی خویش دو رسانه ی متفاوت را برگزیده اند؛ آشکار می-سازد. از رهگذر هم سنجی این دو به هم ویژگی های اجتماعی و فرهنگی جامعه ی آنان پی می بریم و با پلیدی-های بنیادین آن آشنا می شویم و هم از طرز تلقّی آنان از محیط، آگاه می شویم. امّا در خلال این مقایسه درمی-یابیم که نگاه بدیع الزّمان به مسائل سطحی و طرز تلقّی حافظ از آن ها ژرف است. هدف نویسندگان بازنمایی همین مشابهت ها و تفاوت هایی است که در طنزهای این دو بازتاب داشته است. داده های تحقیق کتابخانه ای و روش تحلیل آن ها کیفی است و این سنجش نشان می دهدکه چگونه روزگار برای بیان نیازهای خود، هنرمندان را به راهی خاصّ می برد و نیز معلوم می دارد که انواع ادبی و زبان چه امکاناتی برای این بازنمایی دارند در اختیار هنرمندان می گذارد.
نظیره پردازی نظمی از غزلیات سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موتیف به عنوان یک عنصر اصلی در آثار ادبی است که با بررسی آن، اندیشه های اصلی صاحب اثر به دست می آید. نظمی از شاعران معاصر است که پیرو جریان سنت گرایان معاصر شعر سروده است، بررسی موتیف های غزلیاتش نشان می دهد پیرو ویژگی های غزل کلاسیک از موتیف های سنتی در غزلیات استفاده کرده است. نظمی عشق و ارادت خاصی به استاد سخن دارد و شیرینی، لطف کلام و دلیل موفقیت خود در عرصه غزل را به سعدی نسبت می دهد. در این پژوهش کوشش شده با روش توصیفی- تحلیلی و مقایسه ای، غزلیات سعدی و نظمی از جنبه های موتیف و مضمون، سبک شناسی و عناصر موسیقیایی، بررسی شود تا بتوانیم به هدف پژوهش که شناخت سبک و سیاق نظمی است برسیم. یافته های پژوهش نشان داده نظمی در استفاده از این موتیف ها بسیار به سعدی نزدیک است و در بعضی غزلیات، هنرمندانه به شیوه ی سعدی از همه ی امکانات زبانی، فکری و ادبی برای القای موتیف و مضمون مورد نظر خود بهره مند شود.
بررسی فرافکنی در قالب تمثیل در منطق الطیر عطار نیشابوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرافکنی در رفتار، گفتار و احساسات افراد و بخصوص در ادبیات فارسی وجود دارد و آثار آن در ارتباطات انسان با افراد و با جهان بیرون مشهود است که در قرون اخیر به عنوان یکی از مباحث علم روانشناسی مطرح شده است. رد پای این مفهوم در آثار کلاسیک بخصوص منطق الطیر عطار نیشابوری در شرح ماجرای سی مرغ در جستجوی سیمرغ دیده می شود؛ پرندگانی تمثیلی و نمادین که به دنبال محبوب ازلی و ابدی رهسپار سفری پر مخاطره هستند؛ گروهی از پرندگان بر حسب بینش درونی خود از رفتن در این راه امتناع می کنند و مطلوب غیر حقیقی را بر می گزینند و پندار خود را به محبوب حقیقی فرافکنی می کنند و در نهایت گروهی اندک به محبوب می رسند. روش تحقیق در این پژوهش بر مبنای هدف، توصیفی– تحلیلی است. یافته ها نشان می دهد که شکل فرافکنی با توجه به نمادین بودن شخصیت ها متفاوت است و از آنجایی که وحدت موضوع در کل اثر وجود دارد نوع فرافکنی ها نیز از یک موضوع یکسان تبعیت می کند که در قالب جهان بینی های مختلف شخصیت ها مطرح شده است. در نتیجه هر کدام از شخصیت ها به نوعی ویژگی ها، افکار و احساسات خود را به مطلوب فرافکنی کرده اند و به سرکوبی یا انکار توانایی های خود پرداخته اند.
کردارهای گشتاسپ در منابع اساطیری ایران (اوستا، متون پهلوی و تاریخی و طومارهای نقالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در داستان های اساطیری و حماسی ملّی ایران، ساخت و ابداع بسیاری از نمودهای مدنی زندگی بشر به شاهان و بزرگان نسبت داده شده است. گشتاسپ کیانی، به عنوان پادشاهی که در تاریخ اساطیری ایران شخصیتی دوگانه دارد از این موضوع برکنار نمانده و برخی از جنبه های نوآوری بشری به وی منسوب شده است. در این پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی انجام شده، با بررسی متون مختلف اعم از اوستا، متن های دینی پهلوی، شاهنامه، متن های تاریخی و طومارهای نقالی، نمونه هایی از نوآوری ها و آداب و رسوم زندگی انسان ایرانی که در روزگار گشتاسپ مجال ظهور یافته اند استخراج شده است. در متن اوستا و متون پهلوی، به ندرت نشانه ای از کردارهای مدنی گشتاسپ به دست می آید؛ مگر ساخت آتشکده ها که با توجه به ظهور زردشت در زمان گشتاشب، نسبت دادن این موضوع به گشتاسپ توجیه پذیر می نماید؛ اما در متن های تاریخی، کارهایی چون بنیاد گذاشتن رسم دیوان، آبادگری زمین و... به گشتاسپ نسبت داده شده که به نظر می رسد همگی برساخته دوران اسلامی بوده است. در نتیجه تحقیق خواهیم دید که احتمالاً مورخان و مؤلفان متون تاریخی دوره اسلامی، برای زدودن چهره اساطیری و ارائه تصویری تاریخی از گشتاسپ، برخی نوآوری های تاریخی بشر را به وی نسبت داده اند.
تمثل در غزلیات شمس با تکیه بر 200 غزل نخست(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
شاعران و نویسندگان برای بیان غیرمستقیم مفاهیم از شگردهای مختلفی استفاده می کنند. یکی از این روش ها تمثیل است. مولوی از برجسته ترین قله های ادبیات عرفانی، در آثار خود از تمثیل به بهترین شکل برای بیان اندیشه های عرفانی، شرح و تفسیر آیات و احادیث و توضیح و تبیین اصطلاحات و اندیشه های عرفانی استفاده کرده است. غزلیات مولوی با اینکه مثل سایر آثارش جنبه تعلیمی ندارد؛ اما متأثر از شیوه بیان او در استفاده از تمثیل است. در این پژوهش برآنیم تا با بررسی 200 غزل آغازین دیوان غزلیات مولوی به این پرسش پاسخ دهیم که آیا مولوی در غزلیات خود از تمثیل استفاده کرده است؟ هدف پژوهش این است که میزان و نحوه استفاده مولوی از انواع تمثیل در غزلیات را مورد بررسی قرار دهد. روش پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی است و با ابزار کتابخانه ای و فیش برداری از منابع و اسناد مکتوب انجام شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد مولوی در غزلیات نیز از تمثیل برای بیان اندیشه های خود استفاده کرده است. تمثیل های به کار گرفته شده در غزلیات، هم شامل تمثیل های فشرده و کوتاه است و هم تمثیل های روایی. موضوع تمثیل ها نیز تعلیم مسائل حکمی، اخلاقی و عرفانی است و در آنها انسان را به ترک آلایش های جسمانی و توجه به احوال نفسانی فرامی خواند.
تحلیل رفتار متقابل شخصیت ها در داستان بهرام گور و کنیزش بر اساس نظریۀ اریک برن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
اساس نظریه تحلیل رفتار متقابل اریک برن، بر سه جنبه والد، کودک و بالغ بنا شده است. از تعامل بین حالات نفسانی می توان در تجزیه و تحلیل رفتارهای آدمی، درامور بالینی، درمانی، ارتباطات و رفتار استفاده کرد. تجزیه و تحلیل حالات من، در متون ادبی، شیوه ای مناسب و کاربردی، برای پی بردن به ریشه های رفتار می باشد. نظامی گنجوی در داستان هایش به موقعیت های مربوط به روابط انسانی و حالات روحی و روانی شخصیّت ها و ارتباطات آن ها توجّه کرده است، از اینرو گونه شناسی رفتاری شخصیّت های داستان های او از دیدگاه این نظریه قابل بررسی است. در این پژوهش، با رویکرد میان رشته ای و با تکیه بر منابع کتابخانه ای به شیوه توصیفی تحلیلی، روابط بین شخصیّت های داستان بهرام گور و کنیزش را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهیم و برآنیم نشان دهیم داستان های متون کهن ادب پارسی، ظرفیت و قابلیت نقد روان شناختی را دارند. نگارندگان در این جستار، پس از بیان مبانی نظری و توضیح اصطلاحات روان شناسی، ابیات داستان را، با توجّه به سرنخ ها و نشانه های نظریه رفتار متقابل تفسیر و تبیین نموده اند. یافته ها نشان می دهد که ابعاد شخصیتی اشخاص در داستان ها، در قالب رفتارهایشان آشکار می شوند. ماهیت کلی داستان کودک/ والد است که بالغ بر آن غلبه دارد. از جهت مثلث کارپمن، بهرام ستمگر است، کنیز قربانی و سرهنگ منجی.
نقش ارتباطات غیرکلامی در غزلیات فارسی شهریار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۰
20 - 38
حوزههای تخصصی:
غایت مطلوب هر گفتمانی و از جمله گفتمان های ادبی، آن است که علاوه بر انتقال پیام و رسانگی، بر ذهن و احساس مخاطب هم اثرگذار باشد. اصلی ترین خاصیت غزل شهریار همچون «آن» مصطلح حافظ، قابل درک، اما غیرقابل توصیف، جانداری و لطافت مثال زدنی و اثرگذاری پرشور و احساسی آن بر روح و جان مخاطب است. شهریار، عنان اختیار کنش های عاطفی و احساسات مخاطب را به راحتی در دست می گیرد و او را همراه با خود، از هزار توی تجربیات زیسته آدمی و در مراحل مختلف عمر می گذراند. تحقیقات بسیاری برای جست وجوی منشأ این اثرگذاری در شعر شهریار انجام گرفته است که آن را از یک سو در غنای حسی و گنجایی عاطفی-ادراکی «من» و شخصیت شهریار یعنی تحقیقات مؤلف محور و از سوی دیگر در توانایی های خلاقانه زبانی و هنری او یعنی تحقیقات متن محور می جوید. مساله اصلی تحقیق حاضر، بررسی کیفیت اثرگذاری غزل های فارسی شهریار از راهگذار علم ارتباطات و بررسی فرایند ارتباطات غیرکلامی بوده است. این تحقیق به روش تحلیلی - توصیفی انجام شد و در آن این نتایج به دست آمد: شهریار به زیبایی، معانی موجود ولی ناپیدای زبان و فرهنگ را به هم پیوند داده و ضمن برقراری خویشاوندی بین زبان شناسی و فرهنگ، نیاز متقابل آن ها به یکدیگر را نشان می دهد. نکته دیگری که از این اندیشه ژرف شهریار به لحاظ فرهنگی، اجتماعی و ارتباطی فهمیده می شود، توجه به نشانگر بودن حالت های بدنی است. نشانگر بودن به این معنا که عضو خاص مورد نظر، شکلی را به خود می گیرد که تابع فضا و مکان است.
هنرسازه های ترکیبی، مختص مختصات بلاغت فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۶
197 - 243
حوزههای تخصصی:
بلاغت فارسی پس از اسلام، نخست از آبشخور قرآن و بلاغت عربی سرچشمه می گیرد و در ادامه، توأمان با ترجمه آثار حکمای یونانی، بلاغت اسلامی و به تبع آن بلاغت فارسی به طور عمیق تحت تأثیر آثار و بلاغت غربی قرار می گیرد. از این رو، هنرسازه های ادبی، خاصه ابزارهای زیبایی شناختیِ دانش بیان در بلاغت فارسی متأثر است از دستگاه بلاغی عربی و غربی؛ و یا دست کم مشترک با آن ها. اما با غور و وارسی سامان بلاغت و مداقه در صناعات ادبی فارسی درمی یابیم که گونه ای از این شگردها، یعنی هنرسازه های ترکیبی علی رغم وابستگی و هم بستگی با شگردهای بلاغی عربی و غربی، از استقلال و انحصار ویژه ای برخوردارند که مانند آن را در سایر دستگاهای بلاغی نمی بینیم. این جستار که با شیوه توصیفی تحلیلی نوشته شده است، می کوشد تا با بررسی شباهت های شگردهای دستگاه بلاغت فارسی با دستگاه های بلاغی عربی و غربی، نشان دهد که هنرسازه های ترکیبی مختص مختصات بلاغت فارسی است و سایر دستگاه های بلاغی محروم از این گونه از ابزارهای زیبایی شناسی اند. نتیجه این جستار تأیید می کند که بلاغت فارسی با توجه به قابلیت بازتابندگی عناصر فرهنگی و قومی شگرد کنایه و نیز دوگانه خوانی ابعاد لازمی و ملزومی آن، و همچنین به سبب مختصات ذاتی زبان فارسی در حوزه ترکیب پذیری، با امتزاج شگردهای منفرد، صناعات مستقل و منحصری می سازد که خاص بلاغت فارسی است و به نظر می رسد که در دیگر دستگاه های بلاغی (عربی و غربی) نشانی از آن نمی بینیم. البته این موضوع بیش از آنکه ادعایی باشد، دعوتی است از متخصصان حوزه های مزبور، که درنهایت، چه نظر نگارنده رد شود و چه پذیرفته، دستاورد جدیدی برای حوزه بلاغت محسوب خواهد شد.
بررسی و تحلیل چگونگی بازتاب مشاغل عامه در اشعار یغمای جندقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ۱۲ مرداد و شهریور ۱۴۰۳ شماره ۵۷
35 - 74
حوزههای تخصصی:
ادبیات آینه تمام نمای تحولات اجتماعی و اقتصادی است. برحسب همین نگاه کلان، فرهنگ کار و زندگی و مشاغلی که مردم به نوعی با آن ها سرو کار داشته اند، در شعر شاعران بازتاب یافته است. درحقیقت یکی از منابع مکتوبی که می تواند نمایانگر مشاغل سنتی و باورهای عامه در باب آن باشد، ادبیات است. چه بسا مشاغلی که در جامعه سنتی بسیار رایج بوده و امروزه با رشد جوامع و چیرگی صنعت یا در حال فراموشی هستند و کاربردی ندارند و یا جز در موزه ها نمی توان از آن ها نشانی یافت. در این مقاله به بررسی مشاغل عامه در اشعار یغمای جندقی می پردازیم. یغما از شاعرانی است که با توجه به تنوع منظومه ها و وجه محتوایی آثارش به فرهنگ عامه و مشاغل مردم کوچه و بازار توجه ویژه ای داشته و به میانجیِ یادکرد آن ها، معانی و مضامین بدیعی را پرورانده است. در اشعار او شغل های مختلفی چون آهنگری، باغبانی، بقالی، پاره دوزی، پرستاری و ... انعکاس یافته است. پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی صورت گرفته است. نتایج حاصل از بررسی مشاغل در اشعار یغما نمایانگر این امر است که شعر وی ضمن اینکه برخوردار از کاربرد ادبی زیباشناختی و معناآفرینی است، تصویری روشن از بنیان اقتصادی و معیشتی آن روزگار را هم نیز به دست می دهد که به نوبه خود می تواند باب بحث جدیدی را تحت عنوان فرهنگ کار در زیرمجموعه فرهنگ عامه بگشاید.