فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
شعر اقبال لاهوری تمثیلی نمادین از راهنمایی و نوعی ادب تعلیمی با اسلوبی تازه به منظور نشر تربیت و پراکندن معرفت است. و همچنین اقبال، شاعری صاحب درد است و می خواهد که چشم و گوش و قلب مردم را با این تمثیل های نمادین با حقایق آشنایی جانی بیابد. در این تابلوی کم نظیر از بعد تمثیلی با اهداف تفکر تمثیلی و شخصیت های انسانی درجه ی اوّل و دوّم در اشعار فارسی وی. و بیان تمثیلی و نمادین شخصیّت های غیرانسانی در اشعار فارسی وی با مفهوم ساده تر به مخاطب و با ضرورت و اهمیّت این پژوهش افقی نو و با روش گردآوری به صورت توصیفی، تحلیلی بر اشعار وی و همچنین با توجه به سؤالات و فرضیه های پژوهش از بُعد تمثیلی شخصیت های انسانی درجه ی اوّل در اشعار وی اُسوه ها، الگوها و قهرمانان تمثیل های اشعارش حضرات اولیاء، افراد و اشخاص مقدّس و مورد اعتقاد اسلام و به ویژه مسلمانان شبه قارّه هندوستان می باشند در رأس آن حضرات و اُسوه ها، حضرت پیامبر اکرم(ص)، حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه(ع) و امام حسین(ع) یا به قول ایشان پنج تن پاک قرار دارند. و در درجه ی دوّم از بُعد تمثیلی در اشعار اقبال لاهوری اولیاء خدا سیدعلی هجویری غزنوی، شیخ میان میرولی و مولانا جلال الدین رومی است. و شخصیت های غیرانسانی از بُعد تمثیلی جنبه ی تمثیل نمادین نظیر شیر، شهباز، مرغ خانگی، استر، پروانه و کرمک شب تاب و عقاب وجود دارد که هریک برای ما پیامی نماد خوبی، و با گفتارها، رفتارها، و اخلاقیّات آنها تأثیرات شگرفی بر رفتار انسان داشته تداعی می شود.
Translators' Agency in Persian Fansubbed Movies: A Paratextual Analysis(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Critical Literary Studies, Vol ۶, No ۲, Spring ۲۰۲۴
195 - 215
حوزههای تخصصی:
Drawing upon the notion of ‘paratextual agency’ (Paloposki, “Limits of Freedom” 191), the current study investigated the agency of the Iranian fansubbers. To do so, a corpus of 20 Persian fansubs of Hollywood movies released during the last decade was selected randomly. The study was carried out in two steps. Firstly, translators’ notes were categorized based on their content, frequency, and percentage of each category. Secondly, these notes were analyzed to scrutinize the agency of the Iranian fansubbers. The findings of the study reveal that notes added on the part of the Iranian fansubbers can be categorized into narrative-related notes, locations, famous figures, organizations, medical information, allusions, and transliteration. The study illustrates that by providing such notes to the audience, Iranian fansubbers move beyond the conventional role of subtitler and a mere linguistic conveyor of the movies and take the responsibility of teachers, researchers, cultural representatives, and intermediary agents. The study concludes that fansubbing in Iran is concerned with elucidating culture-bound items of the movies to make them more understandable for the audience. The conclusions of this study can open up prospective avenues for the sociologically-oriented approaches to audiovisual translation, with an eye on the agency and status of fansubbers
سخاوت در قرآن کریم، حدیث و بازتاب آن در شعر صائب تبریزی
منبع:
پژوهش های نوین ادبی سال ۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵
47 - 61
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش دیدگاه قرآنِ عظیمُ الشّأن و احادیث ائمه معصومین(ع) در باره سخاوت بررسی شد و بازتاب آن در شعر صائب تبریزی، مورد مطالعه قرارگرفت. با استفاده از روش کیفی(توصیفی- تحلیلی)، اطلاعات و داده ها به شیوه کتابخانه ای، جمع آوری، تحلیل، تبیین و ترتیب گردید. این تحقیق نشان می دهدکه سخاوت، یکی از اصول اساسی ارزش ها در جامعه اسلامی و انسانی است؛ خداوند بخشایشگر(ج) در قرآن ِ مجید انسان ها را به انجام آن، تشویق و امرکرده است و برای سخاوتمندان پاداشِ بس بزرگ و نیکو قرار داده است: «فَالَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَأَنْفَقُوا لَهُمْ أَجْرٌ کَبِیرٌ»«پس برآنانی از شما که ایمان آورده و انفاق کردند پاداش بزرگ خواهد بود» (الحدید/ 7). و هم چنین از پیامبر اکرم (ص) و ائمه معصومین(ع) احادیث بی شماری در مورد سخاوت و انفاق در کتاب های معتبر نقل شده است. چنان که پیامبر بزرگوار(ص) فرمود: «سخاوت درختی است از درختان بهشت آویخته تا زمین، هرکس به شاخه ای از آن چنگ زند او را به بهشت می کشاند» (ورام، 1369). امام جعفر صادق (ع) فرمود: «برآوردن حوائج و نیازمندی های مؤمن از هزار حجّ مقبول و آزادی هزار بنده و فرستادن هزار اسب مجهّز در راه خدا، بالاتر و والاتر است» (ابن بابویه، 1400ق). صائب تبریزی با تأثیر پذیری از قرآن کریم و احادیث، به سخاوت، انفاق و همدردی با مستمندان، بی نهایت توجه داشته و او را می توان در زمره شاعران دلسوز، بشردوست و مشوِّق سخاوتمندی قرارداد، زیرا او باور دارد که در جامعه انسانی ضرورت است تا افراد در برابر گرفتاری های دیگران احساس مسئولیت کنند و با نیازمندان رفتار سخاوتمندانه و مهربانانه داشته باشند.
بررسی سبک شناسانۀ مثنوی اسرار الشهود اسیری لاهیجی
منبع:
مطالعات زبان فارسی (شفای دل) سال ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸
146 - 183
حوزههای تخصصی:
اسیری لاهیجی از مشایخ سلسله نوربخشیه در قرن نهم و دهم هجری قمری است. در این پژوهش، مثنوی اسرارالشهود لاهیجی در سه سطح زبانی و فکری و ادبی مورد بررسی قرار گرفته است. پژوهش حاضر با توجه به ماهیت نظری آن به روش توصیفی – تحلیلی و بر مبنای مطالعات کتابخانه ای و الکترونیکی صورت پذیرفته است. از نظر زبانی بحر رمل مسدس محذوف در سرودن این مثنوی رعایت شده است. براساس یافته های این پژوهش، واژگان و ویژگی های زبانی کهن به ندرت در این مثنوی یافت می شود. عشق، اصلی ترین بن مایه شاعر است. تکرار وسیع واژه عشق در این مثنوی، گواه بر اهمیت آن در آراء لاهیجی است. از نظر ادبی تشبیه و استعاره پربسامدترین، فنون بلاغی در کلام شاعر است. بسامد «کنایه از فعل» نیز نسبت به سایر کنایات در مرتبه بالاتری قرار دارد. لاهیجی در این مثنوی همسو با مختصات فکری سبک عراقی، به مضامین عرفان اسلامی و اخلاقی پرداخته است. شاعر برای افزایش موسیقی درونی از صنایع بدیعی تکرار، واج آرایی، جناس، تضمین و تضاد بهره برده است. تشبیهات مرسل و مفصل به اعتبار برخوردار بودن از ادات و وجه شبه، بسامد بالاتری نسبت به سایر تشبیهات دارد. در استعاره، لفظ مستعار دور از ذهن نیست. مثنوی اسرار الشهود سرشار از تلمیحات است. از نظر فکری مضامین اخلاق گرایانه و عرفان گرایانه آراء مؤلف را در مثنوی اسرارالشهود تشکیل می دهند. لاهیجی عموم مضامین اسرار الشهود را به مباحث عرفان اسلامی از جمله تعالیم سالکین، متابعت از پیر، آداب و اخلاق صوفیه، وحدت وجود، انسان کامل، فنا و بقا، مرآت تجلی، مضامین قلندرانه، غم گرایی، جبرگرایی، تسلیم و رضا اختصاص داده است.
نمادها و نمادواره های ابداعی در مصیبت نامه عطار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۷
167 - 197
حوزههای تخصصی:
نماد مفهومی بسیار گسترده است که تعاریف متعددی در کتب مختلف از آن ارائه شده است. در دسته بندی نمادها یکی از اقسام نمادهایی که از آن نام برده شده، نمادهای ابداعی است که با عناوینی دیگر چون نمادهای تصادفی، اختصاصی، شخصی و خاص در کتب مختلف ذکر شده است. هریک از شاعران نمادپرداز، در تصاویر نمادین خود نمادهای ابداعی دارند که پیش از آن ها کسی آن را به کار نگرفته است. عطار هم ازجمله شاعرانی است که در اشعار خود موفق به تدوین یک نظام منسجم نمادین شده و در میان شاعران عارف به سبکی یگانه دست یافته است. او در نمادپردازی ابداعاتی دارد که در این پژوهش برآنیم تا با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع و اسناد مکتوب و الکترونیکی این نمادها را در مصیبت نامه استخراج کنیم و از این رهگذر هم شیوه های نمادپردازی عطار را به دست آوریم و هم فراگیر شدن یا نشدن این نمادها بعد از عطار بر ما مکشوف گردد. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که عطار اغلب نمادهایش را در قالب اضافه های تشبیهی به کار می برد، همچنین برخی از نمادهای ابداعی عطار را تاکنون هیچ شاعری جز عطار به کار نبرده، اما برخی دیگر به صورت نمادهای فراگیری در شعر شاعران پس از عطار درآمده است. نمادهای ابداعی عطار در سه شکل اضافه های تشبیهی، استعارات و حکایات تمثیلی بیان شده اند که اغلب موارد استخراج شده، به صورت اضافه های تشبیهی است.
جلوه های تشبیه تمثیل دنیا در نسخه خطی مجلس آرای محمّد محسن شیرازی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۱
100 - 131
حوزههای تخصصی:
تمثیل که یکی از روش های بیان غیر مستقیم معانی و اندیشه های شاعر و نویسنده است که کلام را ادبی و بر تاثیر سخن در مخاطب می افزاید و سخن را مؤثرتر می کند. نماد و تمثیل در ادبیّات کلاسیک فارسی به ویژه ادب عرفانی، علاوه بر شعر در متون نثر رایج بوده است. نویسنده به شیوه توصیفی- تحلیلی و ابزار کتابخانه ای درصدد آن است تا جلوه های تشبیه و تمثیل دنیا در «مجلس آرا» مورد بررسی قرار دهد. مجلس آرا از متون تعلیمی و از نوع اخلاقی-روایی قرن یازدهم هجری است که محمّد محسن شیرازی در چهل حدیث و مجلس به رشته تحریر درآورده است. این اثر به عنوان یکی از آثار ادبی مهم، حاوی تصاویر و عباراتی است که با بهره گیری از تشبیه و تمثیل، مفاهیم عرفانی و اخلاقی را به خواننده منتقل می کند. ابتدا به تعریف و توضیح تشبیه و تمثیل پرداخته شده و سپس مثال هایی از این نسخه خطی ارائه و تحلیل گردیده است. در بخش تحلیل، نحوه استفاده نویسنده از این ابزارهای ادبی برای توصیف دنیا و انتقال پیام های اخلاقی مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین مقایسه ای بین کاربرد تشبیه و تمثیل در این اثر انجام شده و تأثیر هر یک بر خواننده تحلیل شده است. در نهایت، نتایج نشان می دهد که تشبیه و تمثیل در «مجلس آرا» نقش بسزایی در تعمیق مفاهیم و ارتقاء کیفیّت ادبی اثر دارند و به مخاطب کمک می کنند تا به درک بهتری از موضوعات پیچیده و معنوی دست یابد. این مطالعه می تواند؛ زمینه ساز تحقیقات بیشتر در زمینه ادبیّات کلاسیک و تحلیل های ادبی مشابه باشد
نقد تطبیقی ساختار روایی و محتوایی خسرو و شیرین نظامی و رامایانا ملامسیح پانی پتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقد تطبیقی ساختار روایی و محتوایی خسرو و شیرین نظامی و رامایانا ملامسیح پانی پتی چکیده: نظامی گنجوی از جمله شاعران طراز اول ایران در زمینه ادبیات غنایی است. خمسه وی از زمان حیاتش در بسیاری از کشورهای مجاور از جمله هندوستان دارای شهرت و آوازه بسیاری بود. استقبال از نظیره نویسی از آثار وی به کرّات به شیوه های مختلف انجام گرفت. محبوبیت نظامی در سرزمین هند سبب گردید که ملامسیح پانی پتی حماسه هندی رامایانا را در راستای داستان های غنایی نظامی به خصوص خسرو و شیرین به نظم درآورد. این جستار به شیوه کتابخانه ای به بررسی و تحلیل دو داستان منظوم خسرو و شیرین نظامی و رامایانای ملامسیح پانی پتی پرداخته است تا میزان تاثیرپذیری و همسان سازی رامایانای ملامسیح پانی پتی از منظومه های غنایی نظامی به خصوص خسرو و شیرین نظامی گنجوی مشخص گردد و زوایا تشابه و اشتراک ساختاری و، نشانه های اثرپذیری دو اثر و همچنین تشابه شخصیتی دو نویسنده مورد مدّاقه و بررسی قرار گیرد. کلیدواژه: نظامی، خسرو و شیرین، ملامسیح پانی پتی، رامایانا.
بررسی و تحلیل کارکردهای تعلیمی و اخلاقی عشق در غزلیات حسین منزوی با رویکرد به مفهوم «صمیمیت» در نظریه مثلث عشق از رابرت استرنبرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۲
67 - 86
حوزههای تخصصی:
عشق را باید پدیده ای انسانی و فراتر از معیارهای تمایزگذار بشری دانست. وجود این عنصر در آدمی، به او هویت بخشیده و لذت های زندگی را برایش افزایش داده است. در حوزه روان شناسی، رابرت استرنبرگ در چهارچوب نظریه مثلث عشق به ابعاد گوناگونی از مفهوم عشق پرداخته و آن را دارای سه ضلع صمیمیت، شور و تعهد دانسته است. در شعر فارسی نیز، شاعران بسیاری به این مفهوم اشاره کرده-اند. در این بین، حسین منزوی بارها در غزلیات خود از اهمیت عشق و لزوم صمیمیت در آن سخن گفته و کارکرد تعلیمی آن را مورد نظر قرار داده است. هدف پژوهش حاضر، بررسی کارکردهای اخلاقی صمیمیت در پیوندهای میان عاشق و معشوق در غزل های منزوی است. این تحقیق با استناد به منابع کتابخانه ای و روش توصیفی- تحلیلی تدوین شده است. نتایح تحقیق نشان می دهد مفهوم صمیمیت در روابط عاشقانه ای که در غزلیات شاعر تبیین شده است به سویه های تعلیمی متنوعی چون: حمایت احساسی و هیجانی از معشوق؛ تجربه خوشحالی در کنار معشوق؛ احترام بسیار برای معشوق و ارج نهادن به یکدیگر؛ تکیه کردن بر معشوق هنگام نیازمندی ها، افزایش روحیه ایثارگری و بذل مال برای همدیگر در رابطه اشاره دارد. در یک نگاه کلی، عشق در ساختار فکری منزوی، صرفاً در روابط هیجانی و احساسی بینافردی خلاصه نمی شود و او کارکردهایی اخلاقی برای این پدیده انسانی در نظر گرفته و در اشعار خود بازتاب داده است. بنابراین، نگاه شاعر به پدیده عشق، دارای دو وجه اخلاقی- عاطفی است و این نگاه را می توان به عنوان شاخصه ای سبکی در نظر گرفت.
نگاه نوستالژیک و انتقادی هرتامولر به فرهنگ بومی خود در رمان قلب حیوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۳۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
605 - 623
حوزههای تخصصی:
هرتامولر نویسند ه ی رومانیایی تباری است که به ناچار و ناخواسته، در اوج دوران استبداد نیکولای چائوشسکو، سرزمین خود را به قصد اقامت در کشور آلمان ترک می کند. در پی مهاجرت مولر به آلمان، نگاه نوستالژیک و انتقادی او، به فرهنگ بومی خود، در آثارش مجال تجلی می یابد. رمان قلب حیوانی از جمله ی این آثار است که مولر در آن صادقانه ماجرای زندگی خود را روایت می کند. پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این پرسش است که: عناصر و کارکردهای نوستالژیک انتقادی نویسنده به فرهنگ بومی خود در این رمان، چگونه نمود یافته است؟ در نهایت با بهره گیری از شیو ه ی تحلیلی- توصیفی این نتایج حاصل شد که: عوامل سیاسی و اجتماعی مهم ترین عوامل زمینه ساز نگاه نوستالژیک و انتقادی مولر به فرهنگ بومی خود، در این رمان است. مولر پس از مهاجرتش هنوز نوستالژی وطن را پشت سر نگذاشته است و از مسائلی همچون: ترس، خیانت و مرگ اندیشی حاکم بر سرزمینش، که او را وادار به مهاجرت می کند، سخن می گوید. نگاه نوستالژیک مولر در این اثر، نگاهی شخصی و اجتماعی است؛ او در این رمان راویت گر زندگی پر تنش و جانکاه مردمانی است که ترس و ستم زندگی آنان را به نابودی کشانیده؛ مردمی که برای فرار از موطن خود، مجبورند به هر خفتی تن داده؛ اما غافل از آن هستند که زندگی آنها پس از مهاجرت نیز، به شدت تحت تاثیر زندگی آنان قبل از مهاجرت است
تحلیل نشانه شناختی باب «شیر و گاو» کلیله و دمنه بر اساس نظریۀ سبک زندگی اریک لاندوفسکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسأله سبک زندگی، یکی از مباحث مهمی است که در نشانه شناسی اجتماعی طرح می شود. جایگاه سوژه به منزله ساحتی گفتمانی بازنمایی می شود که در تعاملات بین سوژه ای زیسته و در بستری گفتمانی تحقق پذیرفته است. این ساحت گفتمانی، بر قراردادهای اجتماعی- فرهنگی استوار است که براساس آن، سوژه با ابژه ها و کنش های دیگر تعامل برقرار می کند. اریک لاندوفسکی، نشانه شناس اجتماعی، در بررسی ارتباطات اجتماعی، براساس ارتباط گروه «مرجع» و «دیگری»، چهار نوع «سبک مختلف زندگی» را شناسایی کرده است که عبارتند از سبک زندگی «اسنوب»، «داندی»، «آفتاب پرست» و «خرس». سابقه طولانی نظام طبقاتی در ایران و تداوم آن در دوران اسلامی تا پیش از مشروطیت، سبکهای زندگی متفاوتی را سازماندهی کرده است. در آثار ادبی و به ویژه آثار تعلیمی برخورد گروه حاکم با گروه های زیردست انعکاس یافته است. کلیله و دمنه نیز از جمله آثاری است که به شیوه ای تمثیلی و نمادین ارتباط گروه حاکم و زیردست در آن بازنمایی شده است. مقاله حاضر با استفاده از رویکرد اریک لاندوفسکی به بررسی سبک های مختلف زندگی در باب «شیر و گاو» کلیله و دمنه پرداخته است. نتیجه بررسی حاضر نشان می دهد که دمنه اسنوب وار با شبیه سازی خود با گروه مرجع دو نوع سبک زندگی درباریان( فدائیان و غدراندیشان) را بازنمایی می کند. کنش رفتاری کلیله نیز همانند «داندی» به تمایز از گروه مرجع درباری تمایل دارد. گاو نیز ابتدا همانند «آفتاب پرست» به ناچار به تقلید از گروه مرجع میپردازد و در پایان همانند «خرس» با رفتاری نابهنجار موجب هلاکت خویش می گردد. شیر که نماد قدرت مطلق است با در پیش گرفتن سبک رفتاری نابهنجار «خرس» از خصوصیات پادشاه مطلوب فاصله می گیرد.
بررسی نقش تحولات اجتماعی و سیاسی در رمان «نقره، دختر دریای کابل» اثر حمیرا قادری
حوزههای تخصصی:
نویسندگان معاصر افغانستان در آثار داستانی خویش، جلوه هایی از تحولات اجتماعی و سیاسی سرزمین خویش را منعکس کرده اند. ادبیات معاصر افغانستان نمایانگر حقایق تاریخی، اجتماعی و فرهنگی ادوار مختلفی است که با بسیاری از رویدادهای سیاسی و اجتماعی غم انگیز همراه بوده است. اشغال افغانستان توسط بیگانگان، جنگ های داخلی، کودتا، بحران وضعیت اجتماعی و سیاسی و رنج هایی که مردم افغانستان برای دهه های مختلف متحمل شده اند، بسیاری از نویسندگان را بر آن داشته است تا این حوادث را به صورت مستقیم یا غیرمستقیم در آثار داستانی خود مطرح کنند. به عنوان مثال حمیرا قادری، در رمان «نقره، دختر دریای کابل» به سیر تحولات اجتماعی و سیاسی سرزمین افغانستان در بازه زمانی بیش از نیم قرن (فاصله سال های 1880 تا 1940 م) و وقایع و رویدادهای ناشی از آن می پردازد. این مقاله به بررسی و تحلیل تحولات اجتماعی و سیاسی و تأثیرات گوناگون آن بر سرنوشت مردم به خصوص وضعیت زنان در رمان نقره می پردازد، در این رمان زنان نقش محوری دارند و شخصیت های اصلی این رمان را زنان تشکیل می دهند. نتایج حاصله از این پژوهش که به شیوه توصیفی-تحلیلی انجام گرفته، حاکی از آن است که در این رمان وضعیت تأسف بار زنان، جنگ، آشوب، کشت وکشتار، فشار و خفقان، بی عدالتی، فقر اقتصادی، ظلم دستگاه حکومتی وقت، انحصار رسانه های تبلیغاتی و حکومت داری بدون قانون در افغانستان از بارزترین و شاخص ترین نتایج و تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم دگرگونی ها و تغییرات اجتماعی و سیاسی محسوب می شود که حیات مردم افغانستان به خصوص زنان را با چالش های جدی مواجه کرده است.
کارکرد استعاره های مفهومی در شعر جعفر ابراهیمی
منبع:
مطالعات زبان فارسی (شفای دل) سال ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۷
93 - 118
حوزههای تخصصی:
استعاره های مفهومی (Conceptual metaphors) که شامل استعاره های جهتی و فضایی، هستی شناختی و ساختاری است، از زمره بحث های نو در زبان شناسی شناختی محسوب می شود. نظریه استعاره مفهومی، درک یک حوزه معنایی برحسب حوزه دیگر است که بر اساس تناظر (نگاشت) بین دو مجموعه مبدأ و مقصد انجام می شود. در این جستار، به روش توصیفی- تحلیلی، استعاره های مفهومی برای شناخت نگاشت بین قلمرو مبدأ و مقصد در شعر جعفر ابراهیمی بررسی شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد: در تبدیل زبان در ادبیات کودکان از معانی واقعی به معانی مجازی و صورت های مختلفی که اقسام مجاز نامیده می شوند، استعاره های مفهومی، بسیار مورد توجه آفرینندگان آثار ادبی قرار گرفته است. این پژوهش در پی نشان دادن انواع استعاره های مفهومی در شعر جعفر ابراهیمی است؛ یعنی حوزه های مبدأ مورد توجه شاعر برای ملموس و محسوس سازی مفاهیم انتزاعی و ذهنی چیست؟ دیگر آنکه او از استعاره های مفهومی تا چه حد بهره برده و اهمیت این استعاره ها در شعر او چقدر است؟ یافته های پژوهش حاکی است که ابراهیمی به خوبی دریافته است که نوجوانان می توانند استعاره هایی مانند «زندگی، سفر است» را درک کنند و این استعاره ها در نشان دادن شیوه زندگی و هویت بخشی به آنان بسیار آموزنده است. مهم ترین حوزه مبدأ در شعر جعفر ابراهیمی، طبیعت و وابسته های آن است. شاعر با این حوزه مبدأ به عینی سازی مفاهیمی چون پاکی و صمیمیت پرداخته است. بخش وسیعی از استعاره های مفهومی در اشعارش برپایه حوزه مبدأ رنگ هاست، وی بر طبق استعاره «مفاهیم، رنگ هستند» به مفهوم پردازی مفاهیمی چون «شادی، سرخ است» و «امید، سفید است» دست زده است.
طبیعت گرایی در اشعار سیاوش کسرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عناصر طبیعت یکی از گسترده ترین ابزارها برای آفرینش خلاقیت های هنری است زیرا تخیل را حاصل کشف رابطه ای تازه و شگرف میان عناصر طبیعت با سرشت یا با تفکر انسان دانسته اند. در پژوهش حاضر اشعار کسرایی از لحاظ نگرش تازه ای که به طبیعت دارد، مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات کتابخآن های انجام گردید. کسرایی از چهره های سرشناس شعر سیاسی و اجتماعی است لیکن زبان شعر او، زبانی «تغزل گرا» است. مرور اشعار سیاوش کسرایی نشان می دهد که طبیعت نقشی اساسی در سبک شناسی شعر او دارد به گونه ای که می توان با بررسی دقیق اشعارش به شیوه ها و نگرش تازه ای از کاربرد این عناصر دست یافت. کسرایی با استفاده از روش هم پیوندی عینی یا «این همانی» پیوندی میان عناصر طبیعی و ذهنیت خود ایجاد می کند که از بهترین روش های ممکن برای «نشان دادن» عواطف، احساسات درونی و تفکرات سیاسی و اجتماعی است. کسرایی به طبیعت به عنوان نماد و یک معشوق می نگرد و در شرایط دشوار اجتماعی و روحی، همچون شاعران رومانتیک، بدان پناه می برد. بسیاری از عناصر خیال شعر کسرایی، از جمله تشبیهات شگرف او، حاصل کشف رابطه ای تازه میان طبیعت با تفکرات اوست. تلطیف زبان، به دلیل بسامد زیاد عناصر طبیعت و هماهنگی تصویر و محتوای شعر از دیگر مواردی است که نگرش تازه او را در به کارگیری عناصر طبیعت نشان می دهد.
بررسی بن مایه های اسطوره ای آب در داستان های شفاهی مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان های عامه سرشار از باورهای اسطوره ای است، به همین دلیل درک و دریافت پیرنگ و علت وقایع در این داستان ها کمی پیچیده است و لازمه درک درست آنها آگاهی از باورهای کهن و آیین های اساطیری است. محتوای بسیاری از داستان های شفاهی مازندران را اندیشه ها و باورهای اسطوره ای تشکیل می دهد. نگارندگان در این جستار سعی دارند به روش توصیفی-تحلیلی، بن مایه های اساطیری مرتبط با آب را در این داستان ها مورد بررسی و تحلیل قرار دهند و به این پرسش پاسخ دهند که عناصر اساطیری مرتبط با ایزدبانوی آب در داستان های شفاهی مازندران چگونه نمود پیدا کرده است. پس از بررسی پنج جلد داستان های شفاهی مازندران روشن شد مؤلفه هایی نظیر گذر از رودخانه، مسدود شدن آب رودخانه ها به وسیله اژدها و نبرد قهرمانان با اژدها، قربانی شدن دختران و به دنبال آن آزاد شدن آب ها، ازدواج قهرمانان با دختران پادشاهان، حسادت نسبت به شخصیت اول داستان و توطئه برای قتل او، حضور اسب آبی یا دریایی، روییده شدن گیاه از خون، خارج شدن شخصیت اول داستان برای یافتن همسری خارج از سرزمین مادری خود، پیوند میان ایزدان نگهبان آب و ایزدبانوی باروری و ارتباط پری و چشمه، از مضامین اصلی داستان های شفاهی مازندران است که همگی ریشه در باور و آیین های اساطیری دارند.
تحلیل عوامل پیوستگی ساختاری و متنی سوره مزمل
حوزههای تخصصی:
سوره های قرآن از مجموعه هایی از آیات به هم پیوسته و منسجم تشکیل شده و این پیوستگی ناشی از انواع ارتباطی است که بین آن ها وجود دارد و شامل ارتباط های لغوی و دستوری و منطقی می گردد. انسجام به سازوکار درون متنی زبان گفته می شود که سخنور را در ایجاد و برقراری ارتباط در هر جمله یا بین جملات یاری می دهد؛ به بیان دیگر، انسجام به روابط ساختاری-واژگانی متن اطلاق می گردد..به این منظور در پژوهش حاضرنخست دیدگاه شاخص ترین مفسران درباره مکی و مدنی بودن این سوره تحلیل می شود وبه طور ویژه نیز سه تفسیری که به روش ترتیب نزول نگارش یافته، مفصل تر بررسی و دیدگاه مفسران این تفاسیر درباره مکی یا مدنی بودن سوره مزمل وچگونگی ارتباط میان بخش های این سوره وهم چنین میزان کارآیی تفاسیر تنزیلی در شیوهمواجهه با آیات استثنا شده و این امکان که پیوستگی متنی میان سوره دلیلی بر مکی یا بودن سوره ای به طور کامل باشد، تبیین می گردد.در ادامه با درنظر گرفتن زبان شناسی نقش گراونظریه انسجام متن با توجه به بافت وسیاق تا آن جاکه قابل انطباق بر محتوای قرآن باشد، عوامل پیوستگی ساختاری و متنی سوره مزمل بررسی ودر پایان، نمونه هاومصادیق مورد نظر در دو جدول ارایه می شود.
بدر شاکر السیاب و گذار از شعر رمانتیک به شعر مدرنیستی تاماس استرن الیوت بر اساس مکتب ادبیات تطبیقی فرانسه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۳
243 - 260
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی نفوذ و تأثیر توماس استرنز الیوت (1888-1965) شاعر، نمایشنامه نویس، منتقد ادبی و ویراستار آمریکایی- بریتانیایی بر شعر بدر شاکر السیاب (۱۹۲۶-۱۹۶۴)، شاعر مشهور عراقی و از پیشاهنگان شعر نو عرب می پردازد. سؤال اصلی تحقیق این است که کدام خاستگاه اندیشگانی از اندیشه های الیوت بر آثار السیاب تأثیر گذاشته است و تأثیرات بیانی یا صور خیال تی .اس الیوت بر بدر شاکر السیاب چه هستند؟ روش پژوهش پیشِ رو، توصیفی-تحلیلی است و اساس آن مبتنی بر نظریه تطبیقی تأثیر مکتب فرانسوی کلادیوگیین در «زیبایی شناسی تأثیر ادبی» است. مطابق با نظریه کلادیوگیین، تأثیر ادبی محل زایش آثار ادبی دیگر می شود و ادبیات، ادبیات تولید می کند. نتایج تحقیق نشان می دهد السیاب، تحت تأثیر اندیشگانی و بیانی الیوت قرار گرفت و دیگر روی از شعر رومانتیک برتافت و به شعر مدرنیستی الیوت روی آورد. وی به مضامین مشابه الیوت توجه کرد و از این رو شعرش بازتاب ناامیدی و یأسی است که در عراق حاکم شده بود و عراق را همانند سرزمین بایر الیوت توصیف کرد؛ دیکتاتورها و مستبدانِ عراق را غیرمستقیم به باد انتقاد گرفت و به تأثی از الیوت، بغداد را شهر غیرواقعی توصیف کرد که بایر و بی آب و علف است که از آن چیزی رویش نخواهد کرد؛ همان گونه که الیوت معتقد است از سرزمین بایر هیچ رویش و رشدی اتفاق نمی افتد. در حوزه تأثیرات بیان یا صورخیال، السیاب تحت تأثیر الیوت، به واسطه بهره گیری هنرمندانه از اسطوره تموز و ایشتر، به مسببین سرزمین بایر عرب حمله کرد. تحت تأثیر الیوت، السیاب از استعاره های الیوتی استفاده کرده است و برای نشان دادن غلبه تاریکی بر روشنایی، شب را با صنعت تشخیص به کار برده است؛ همان شیوه ای که الیوت نیز در بازنمود اوضاع تیره و تار سرزمین بایر از آن بهره گرفته است. هرچند الیوت بر السیاب اثر گذاشت، اما شعر السیاب به هیچ روی تقلیدی نیست و وی اشعاری را سروده که تأثیر الیوت را کم و ناچیز جلوه می دهد.
بررسی و تحلیل تصویر سیستان در المسالک و الممالک اصطخری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۵
69 - 95
حوزههای تخصصی:
تصویرشناسی» که رویکردی در ادبیات تطبیقی است، با به کارگیری روشی میان رشته ای در پی شناخت فرهنگ، هویت و تصویر واقعی یک ملّت از نگاه دیگری است. یکی از متون مهمّ تاریخی قرن های سوم و چهارم مسالک و ممالک اصطخری، جغرافی دان و سفرنامه نویس آن دوران است. وی در اثرش به معرفی مناطق و اقوام مختلفی از ایران و کشورهای اسلامی پرداخته که یکی از آن ها سیستان است. ترجمه این کتاب در قرن ششم و هفتم به فارسی انجام شده که می توان آن را در قلمروی متون کهن نثر فارسی به شمار آورد. در این جستار در پی پاسخ به این پرسش ها هستیم که انواع تصاویر سیستان در المسالک و الممالک چگونه است و دیگر آن که اصطخری این تصاویر را چگونه قضاوت و روایت کرده و دلایل آن چیست؟ بر این اساس انواع تصاویر مرتبط به سیستان در اثر اصطخری بر پایه دانش تصویرشناسی و در هفت شاخصه فرهنگی، مذهبی، سیاسی، تاریخی، اقتصادی، معماری و جغرافیایی استخراج و طبقه بندی و تحلیل شد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که در مجموع 159 تصویر مرتبط در سیستان در اثر اصطخری قابل شمارش است که از این میان تصاویر جغرافیایی با 46 درصد و تاریخی با 16 درصد بیش ترین نوع تصاویر را به خود اختصاص داده است. غلبه 60 درصدی تصاویر مثبت نیز نشانگر نگاه مثبت اصطخری به این قوم بوده و عواملی هم چون هدف تألیف اثر، تأثیرپذیری از آثار پیشین، زیست بوم، گرایش های ملّی _ مذهبی و ساختار جامعه عصر او در ارائه این تصاویر تأثیرگذار بوده است.
واکاوی ظرفیت های اقتباس سینمایی در رمان فردقان{شیخ در محبس} اثر یوسف زیدان بر اساس الگوی سه پرده سید فیلد و فرم سینمایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه رابطه متقابل ادبیات و سینما و ظهور ویژگی های هریک از این دو هنر در دیگری مورد توجه بسیاری از پژوهشگران این دو مقوله بوده است. بررسی ظرفیت های سینمایی آثار ادبی، قریب به یک دهه است که به طور جد مورد توجه پژوهشگران واقع شده است. نویسندگان آثار ادبی با شناخت عناصر سینمایی و استفاده از آن ها در آثار خود، باعث پویندگی در آثارشان می شوند و فیلمسازان با اقتباس از این آثار ادبی موفق، سوژه های ماندگاری پیدا می کنند و به مخاطب خود ارائه می دهند. رمان، شباهت چشمگیری به فیلمنامه دارد و اکثر اقتباس های سینمایی بر مبنای رمان ها انجام می شود. یوسف زیدان از جمله نویسندگانی است که قابلیت های تصویری بسیاری در رمان های وی برای اقتباس در سینما به چشم می خورد. در پژوهش حاضر، سعی شده است با روش توصیفی تحلیلی و رویکرد میان رشته ای متن داستان شیخ در محبس، از نظر الگوی سه پرده سید فیلد و فرم سینمایی مورد بررسی و کنکاش واقع شود. هدف ما در این پژوهش واکاوی ساختار و محتوای رمان مذکور و نشان دادن وجوه اقتباسی آن از زوایای گوناگون است. نتایج پژوهش مذکور حاکی از آن است که این رمان به دلیل دارا بودن ساختار سینمایی، دقت در توصیف جزئیات، صحنه پردازی و گفتگوهای نمایشی و قابلیت سکانس بندی ظرفیت های وافری جهت اخذ و اقتباس سینمایی و نگارش فیلمنامه داراست.
بررسی تطبیقی «بَکَتِ الرَّباب» خاقانی و «قِفا نَبْکِ» امرؤالقیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خاقانی، این سراینده ی خودباور از هم روزگارانش کسی را سزاوار همتازی نمی بیند و می گوید: «بل مرا این مراست با قدما». از این روی به هماوردی با شاه شاعران عرب، رأس عمود شعری، جندح بن حجر الکندی نامور به امرؤالقیس برمی خیزد و «قِفا نَبْکِ» او را قفا می زند. روشن است که بررسی چنین ادعایی باید در سروده های تازی خاقانی، این سراینده ی ذواللسانین انجام گیرد پس نگارندگان در پژوهش پیش روی برای رسیدن به شناختی تازه از منش دو سراینده، با بهره گیری از روش ادبیات تطبیقی به سنجش «بَکَتِ الرَّباب» خاقانی و«قِفا نَبْکِ» امرؤالقیس پرداخته و کوشیده اند که نگاه خاقانی را در برخورد با معلقه ی امرؤالقیس ارزیابی کنند. برای دست یافتن به خواسته یاد شده، نخست در روساخت به کاوش وزن، قافیه، زبان و واژگان پرداخته و سپس در زیرساخت، گریه بر اطلال و دمن، زمان و جایگاه آن در اندوه سرایندگان، چگونگی پرداختن به مکان و چرایی آن، شیوه ی شاعری هر یک در خودستایی، صراحت امرؤالقیس و عفت خاقانی در عشق بازی، نگرش سرایندگان به صبح و شب و سرانجام پیوند خاقانی و امرؤالقیس با پدیده ها را بررسی کرده و نشان داده اند که خاقانی فراخور درون مایه، وزن را دگرگون کرده؛ قافیه را همزه آورده تا چامه را بلندتر بسراید؛ به واژگان امروالقیس، کاربردی دیگر بخشیده؛ تصاویری نو آفریده؛ برخلاف سراینده تازی، در گذشته به سر نبرده و آشکارا از سرآمدی ادبی خویش می گوید. عشق ورزی امرؤالقیس بی پروا ولی عشق خاقانی عفیف بوده؛ سراینده ایرانی توصیف گر صبح ولی سراینده تازی همدم شب است. البته خاقانی شیوه پرداختن به پدیده ها را نیز گونه ای دیگر کرده است.
تحلیل جایگاه «زن» به مثابه «دیگری» در ضرب المثل های فارسی با تأکید بر نظریه سپهر نشانه شناختی فرهنگِ یوری لوتمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال ۳۲ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۱ (پیاپی ۹۶)
133 - 153
حوزههای تخصصی:
ضرب المثل ها ابزاری فرهنگی هستند که به دلیل فشردگی زبان و الگوهای آوایی و ادبی ویژه، می توانند مقاومت فکری مخاطبان را تقلیل دهند و نوعی خاص از معنا و مفهوم را بر آنها تحمیل کنند. نشانه شناسی فرهنگی ضرب المثل های فارسی نشان می دهد که تبعیض جنسیتی و تقلیل جایگاه زنان ممکن است در هنجارهای فرهنگی ریشه داشته باشد. در بسیاری از ضرب المثل ها، زنان «دیگری» و حاشیه نشین و مردان «خود» و مرکزنشین تلقی شده اند. این مقاله با روش تحلیلی، توصیفی و کیفی، به بررسی انتقادی تعدادی از ضرب المثل های جنسیتی پرداخته است تا ضمن آسیب شناسی نشان دهد که تقابل دوگانه «مرد» و «زن»، چگونه مؤلفه هایی چون «مردسالاری»، «ازدواج»، «تولید مثل»، «زیبایی ظاهری»، «اقتصاد مردانه»، «قدرت ذهنی»، «رهبری و مدیریت» را تحت تأثیر قرار داده و زن را در حاشیه و مرد را در مرکز متن فرهنگ نشانده است. تحلیل نشانه شناختی فرهنگی ضرب المثل ها نشان می دهد که «زن»بودن محصول ایدئولوژی مردسالار است؛ تفکری که آگاهانه یا ناآگاهانه به دنبال آن است تا زن «دیگری» باشد. این تفکر با مراقبت و کنترل پنهان، زنان را از متن اصلی اجتماع کنار می گذارد و درنهایت به دنبال «انکار نمادین» آنها است.