فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۸۱ تا ۷۰۰ مورد از کل ۱٬۲۴۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
تعریف و تدوین دستگاه واکاوی فرم معماری مبتنی بر تحلیل و بازاندیشی دستگاه نقد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، کنکاشی است تخصصی و ریزبینانه در باب تعریف مفهوم و جایگاه واکاوی در معماری. این مفهوم از جهاتی مختلف شبیه به حوزه نقد می باشد و حتی در مواقعی ناخواسته و ناآگاهانه به جای آن استفاده می شود. بنابراین، این مقاله ابتدا به واژه شناسی مفهوم واکاوی و نقد پرداخته و سپس برای شناختی جامع تر، دستگاه نقد معماری وین اتو را که به هر دو حوزه نقد و واکاوی اهمیت می دهد، انتخاب و به لحاظ فکری و نظری مورد تحلیل قرار می دهد تا چگونگی شکل گیری دستگاه های فکری نقد و البته با تأکید بر حوزه نقد فرم از منظر این پژوهش در فرایند شکل گیری معماری به صورت دقیق مشخص و بیان شود. در مرحله آخر، به عنوان نمونه ای از تعریف یک دستگاه واکاوی براساس ساختار دستگاه نقد معماری تحلیل شده و با توجه به دانش حاصله در تعامل و ارتباط این دو حوزه با یکدیگر، ضمن مروری سریع بر تعریف فرم معماری و رجوع به چند منبع تشریحی وتحلیلی فرم معماری، به تهیه و تدوین دستگاه فکری برای واکاوی فرم معماری پرداخته می شود. برای رسیدن به این دستگاه فکری روشی مورد نظر قرار گرفته که به صورت تحلیلی از منابع مورد تائید قبلی برداشت شده و نهایتاً به صورت یک دستگاه جامع و مدل کاربردی برای واکاوی فرم در این مقاله ارائه شده است.
آثار گنج علی خان و علی مردان خان در ایران و شبه قاره با تکیه بر باغ شالیمار لاهور
منبع:
گلستان هنر ۱۳۸۷ شماره ۱۳
حوزههای تخصصی:
طراحی سیستم اطلاعات تحولات تاریخی شهرسازی و شهرنشینی در ایران
منبع:
مدرس هنر ۱۳۸۱ شماره ۱
حوزههای تخصصی:
مروری بر برخی مساجد شاخص شهر تهران
حوزههای تخصصی:
در شهرهای قدیمی ایران می توان کمال هماهنگی و آمیختگی و یکپارچگی اجزایی مانند مسجد، مدرسه، بازار و میدان را در هیات یک کل دید. اجزایی که در کل محو شده اند. به عبارت دیگر این اجزا نیستند، که بافت شهر را تشکیل می دهند بلکه بافت شهر شامل اجزایی مثل مسجد، مدرسه و خانه است. ورای عناصر و اجزای اصلی که کنار هم قرار می گیرند، چیز دیگری وجود دارد و آن ارتباط است. ...
حقیقت آن است که آثار تاریخی، به خصوص بناهای مذهبی در غوغای تهران بزرگ گم شده اند و امروز تهران شهری بی هویت و بدون ریشه جلوه می کند.
مساجد و مدارس بیشتر در دوران پایتختی تهران ساخته شده اند و به همین خاطر چهره ای متعلق به دوران متاخر معماری ما دارند. ظهور و رواج ترکیب مسجد- مدرسه به شکل های گوناگون به همین سبب است. این ترکیب را می توان در بناهایی مانند مسجد- مدرسه سپهسالار به وضوح شاهد بود
بازسازی یا مرمت
حوزههای تخصصی:
معیارها و ضوابط توسعه پایدار برای اراضی نوار ساحلی دریای مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عدم وجود طرحی جامع برای توسعه و حفاظت از نوار ساحلی و کاربری های برنامه ریزی نشده و نامتناسب با نیازهای منطقه استفاده نادرست از ضوابط و مقررات طرح های تفصیلی درون شهری بر ای ساخت و سازهای نوار زیبا و جذاب ساحلی تخریب و قطعه قطعه کردن بیشتر افراضی ساحلی و اختصاصی یافتن آن به ویلاهای تک واحدی یا مجموعه های مسکونی برای اوقات فراغت ( مسکن دوم ) قشری از افراد جامعه به جای تخصیص این اراضی به اقامتگاه های گردشگری و مجموعه های تفریحی گردشگری برای استفاد عموم موجب تخریب شدید نوار ساحلی از دهه 1350 تا به امروز شده است هم زمان با این تخریب‘ عامل طبیعی دیگری نیز به صورت افزایش ارتفاع سطح آب دریا‘ آن را تشدید کرده است. همزمان با این تخریب‘ عامل طبیعی دیگری نیز به صورت افزایش ارتفاع سطح آب دریا‘ آن را تشدید کرده است. در این مقاله‘ مسائل و تنگناهای موجود محدوده ای از نوار سالحی که می تواند الگویی از سایر مناطق ساحلی باشد مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته سپس اصول و معیار های کلی توسعه در بلند مدت و کوتاه مدت پیشنهاد و ضوابط ساخت و ساز ویژه ای برای آن ارائه گردیده است.
spatial structure of Tabriz in Safavid era in comparison with itineraries and pictorial documents (تحلیل ساختار فضایی شهر تبریز در دورة صفوی با مقایسة تطبیقی سفرنامه ها و اسناد تصویری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر تبریز تا اواسط حکومت شاه تهماسب صفوی 962ه.ق/1555م. به عنوان پایتخت و بعد از آن تا اواخر حکومت سلسلة صفوی 1193ه.ق/1779م. به عنوان دومین شهر مهم کشور ایران از جنبه های مختلف مذهبی، سیاسی، اقتصادی و به تبع آنها معماری از اهمیت ویژه و منحصر به فردی برخوردار بوده است. به گونه ای که در دوره قاجار نیز با حفظ لقب دارالسلطنه، ولیعهد نشین و همچنان دومین شهر مهم ایران محسوب می شده است. متأسفانه سوانح طبیعی از جمله زلزله هولناک سال 1193ه.ق و سوانح مصنوع اعم از جنگ های پی درپی با کشور قدرتمند عثمانی، باعث زیر و رو شدن ساختار فضایی این شهر شده و امروزه بعد از گذشت سه قرن تحقیق را با سؤالات زیادی در رابطه با ساختار فضایی تبریزِ دورة صفوی مواجه کرده است. چراکه تنها مستندات باقیمانده شامل معدود بناهای به جامانده از این دوره به همراه سفرنامه ها و در برخی موارد ترسیماتی می شوند که از سوی برخی از جهانگردان با مقاصد مختلف ثبت شده اند. بنا بر ادعای این مقاله در طول دورة صفوی تغییرات ساختاری مهمی در نظام فضایی شهر تبریز اتفاق افتاده است. از این رو هدف مقاله حاضر تحلیل ساختار فضایی تبریزِ دورة صفوی از طریق مقایسة تطبیقی سفرنامه ها و همین اسناد تصویری است تا در نهایت بتوان تصویر نسبتاً دقیقی از ساختار فضایی صفوی این شهر ارایه کرد. جهت نیل به هدف در جمع آوری داده ها از روش تاریخی- اسنادی با بهره گیری از متون و منابع و در تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیلی- تطبیقی استفاده شده است. از جمله نتایج تحقیق در طول این دوره می توان به جابه جایی مرکز حکومتی شهر از شمال رودخانه به جنوب آن و مجاورت با ضلع شرقی بازار، همچنین از رونق افتادن میدان مشهور صاحب آباد در اواخر صفوی و اهمیت سایر میادین از جمله میدان عتیق شهر و نیز تغییر ابعاد فیزیکی اشاره کرد.
پیشینه و نقشه تاریخی قلعه چهریق
منبع:
اثر پاییز ۱۳۸۱ شماره ۳۵
حوزههای تخصصی:
هنر و معماری قاجار-مساجد جامع قزوین
حوزههای تخصصی:
بازخوانی آرایه های نظام بصری در بافت تاریخی بوشهر ( با تأکید بر رویکرد ذهنی)
حوزههای تخصصی:
موضوع کیفیت بصری بافت های تاریخی یکی از نقاط تمرکز پژوهش های اخیر طراحی شهری بوده و تلاش در جهت ایجاد فضایی که رضایت شهروندان را در وجوه مختلف جلب نماید، به عنوان یکی از راهبردهای اصلی پروژه های طراحی شهری مطرح شده است. این نوشتار به تحلیل موضوع نظام بصری به وسیله معیارهای سنجش و ارزیابی در بافت تاریخی بوشهر پرداخته است. این ارزیابی بر پایه رویکرد ذهنی در فضا شکل گرفته است و به نظر می رسد به عنوان روشی جهت بازخوانی آرایه های نظام بصری، می تواند در طراحی شهری مورد استفاده قرار گیرد. رویکرد این پژوهش، ارائه نوعی روش شناسی در ارزیابی منظر، بر پایه مطالعه و تحلیل محتوایی ادبیات طراحی شهری و معماری در این زمینه می باشد که چارچوبی را جهت سنجش آرایه های بصری متفاوت، در بافت های تاریخی براساس تصویر ذهنی به وسیله تحلیل های تصویری و توصیفی ارائه می نماید. اگرچه این نوشتار به دنبال اثبات فرضیه خاصی نیست؛ اما به منظور بازشناخت آرایه های تأثیرگذار در نظام بصری بافت های تاریخی از فرضیه هایی بهره برده است ابتدا اینکه به نظر می رسد آرایه های نظام بصری در محلات بافت تاریخی شهر، تأثیری قابل توجه بر کالبد، عملکرد و معنای این حوزه ها دارند. دوم اینکه به نظر می رسد ساماندهی آرایه های نظام بصری در محلات تاریخی شهر، موجبات کارایی بهتر این حوزه ها را فراهم می آورد. هدف اصلی این پژوهش ارزیابی محدوده مطالعاتی به وسیله آرایه های استخراج شده می باشد تا بدین وسیله راهکارهایی نتیجه گردد که فضای شهری در کنار برخورداری از عملکرد مناسب، قابلیّت ادراک مناسب برای ناظر نیز برخوردار باشد. لازم به ذکر است این پژوهش، از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و شیوه تحقیق مرور متون و منابع به عنوان ابزار جمع آوری اطلاعات در بستر مطالعات کتابخانه ای، همچنین از روش تحقیق موردی و شیوه های تحقیق اسناد تصویری، مشاهده و پرسشنامه در بستر مطالعات میدانی سود جسته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که در محله کوتی آرایه های نظام بصری ارجعیّت بیشتری دارند و در محله بهبهانی، شنبدی و دهدشتی نیز تلفیقی از عناصر بصری و کیفیت روابط بین عناصر در فضا وجود دارد.
پرستشگاه چوغازنبیل
تکیه معاون الملک جلوهگاه هنر مذهبی و حماسی و چهرههای تاریخی ایران
حوزههای تخصصی:
آفرینش کمال محور: «حرکت مندی یا پویندگی فرایندمدار» و «تجربه مداری در هنر، معماری و شهرسازی اسلامی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگر هر تبدیل و تحول نظام مندی یا ایجاد هر نوع گوناگونی کمال محور در صورت یک شیء را یک «جزء حرکت» از مجموعه جزء حرکت های مطرح در نظام مرکب الجزاء و البته فرایندمدار حرکت تکاملی شیء در موجودیت زمینی آن بدانیم و بنامیم، با توجه به اصل بنیادین ثبات و جاودانگی جوهره عقلانی یک شیء و ثبات و پایدار اصول یا سنت های عقلی جاودانه و تبدیل ناپذیر و تحویل ناپذیر الهی در فرایند کمال محور آفرینش جهان، این تبدیل ها و دگرگون شدن های پیدرپی و ا لبته صوری (یا همان تجلیات گوناگون و صورت مند برآمده و وجودپذیرفته از حقیقتِ واحده آسمانی یا علمی یک شیء) هستند که (درمجموع) تحقق بایسته و شایسته حرکتِ متحدالاجزاء و در وحدت شیء را در نیل به هدف مقصود (یعنی نیل به همان کامل ترین صورتِ از پیش تعریف و تبیین شده برای شیء در همگونی با صفات دانش بنیان الهی) محقق می سازد. این تبدیل ها و دگرگون شدن های پی درپی (و البته نظام مند و فرایندمدارِ) در صورت، (اگرچه در پاسخ به گوناگونی های واقع شونده و متوالی در صورتِ نیازهای شیء یا اشیاء موجود در عالم به یکدیگر است، ولی) خود این فرصت طلایی را به دست هنرمندان و معماران هر عصر و زمان می دهد که در پرتو نور شکوفنده و روزافزون اندیشه انسانی، به همراه دست مایه هایی از جنس علم و تکنیک و تکنولوژی که از میدان تجربه های گذشته و حال خود به همراه برمی دارند، قدمی دیگر و فراتر در بستر پیمایش «راه زنده، فرایندمدار یا تکامل محور هر چیز با مقصد همگونی با مطلق کمال» (یعنی همان «صیرورت الی الله») بردارند. در این مقاله می خواهیم این حقیقت فراموش شده قرآن بیان را دوباره رونمایی کنیم که یکی از بزرگ ترین و خدایی ترین راه کارهایی که می توانیم مشکل اسلامی نبودن معماری کشورمان را بدان واسطه کارسازی نموده و درد بی هویتی معماری مان را در بستر پیمایش راهی البته تدریج مند، آرام آرام (ولی مطمئن و نتیجه بخش) درمان کنیم، پی گرفتن دوباره «راه طبیعی یا الهی شکوفندگی» یعنی «تجربه مداری تفکرمحور و دانش بنیان» است. هدف اصلی این مقاله ارائه بیان نسبتاً مشروحی از این معنای بسیار عظیم است که تجربه مداری تفکرمحور و دانش بنیان همان کارستانی است که پرورش دهنده رحمان در دل زنده و هوشمند رحم رشددهنده متصل و بهره گیرنده از رحمانیت و غفاریت دانش مدار خود (یعنی در دل زمین و عالم طبیعت) برای تحقق کامل شکوفندگی روح و عقل انسانی بر پا داشته است. در واقعِ امر، هندسه گوناگون شونده صورت ظاهری یا جسمانی آثار ما (در عین ثبات جوهره معنایی و سازمان تغییرناپذیر عقلانی شان)، «فرصت» و «مسیر» یا «مصیر»ی است که پرورش دهنده رحمان یعنی حضرت الله، آن یگانه جاریِ متجلی در آینه دانش های نوبه نو، برای پیمایش طریق شکوفایی و رشد مرحله به مرحله روح و اندیشه انسان تدارک دیده است، لذا عدم استفاده از فرصت زندگی و کار و تلاشی دانش بنیان و تجربه مدار در این جهان، مساوی با بیرون رفت طفل روح و اندیشه از رحم پرورش دهنده رحمان یا بریده شدن راه تغذیه تازه به تازه (یا بند ناف) آن، و به تبع، محروم شدنش از جریان مستمر فکر و علم بالنده شکوفنده رحمانی و درنتیجه، بازماندن از پیمایش فرایند طبیعی رشد و بلوغ است.