فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۲۱ تا ۷۴۰ مورد از کل ۷٬۵۹۸ مورد.
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
29 - 52
حوزههای تخصصی:
وجود فاصله میان یافته های مطالعات محیط-رفتار و طراحی، واقعیتی است که امروزه توجه بسیاری از صاحب نظران را به خود جلب کرده است. مقاله حاضر با برقراری ارتباط میان ویژگی های کیفی محیط و مؤلفه های کمی قابل تحلیل با نرم افزار، تلاشی برای نزدیک کردن این نتایج به طراحی محسوب می شود. بافت ارگانیک محله چیذر به عنوان نمونه موردی برای این بررسی انتخاب شده است. روش های کیفی و معمول جمع آوری اطلاعات در مطالعات علوم رفتاری، یعنی مشاهده و پرسش نامه از یک طرف، و روش کمی و نرم افزاری تحلیل نحو فضا، ازطرف دیگر مورد استفاده قرار گرفته اند. ازآنجاکه تحلیل نرم افزاری بر مبنای موقعیت خانه ها انجام شده، نتیجه پژوهش نشان دهنده وجود رابطه میان رفتار و ارزیابی ساکنان از ویژگی های محیطی محله با ویژگی های نحوی موقعیت خانه آن هاست. طبق یافته های پیمایش، بافت چیذر دارای تعاملات اجتماعی گسترده، قرارگاه های رفتاری پویا و قابلیت های محیطی مناسب ازنظر ساکنان است. جدول همبستگی بین مؤلفه های نحو فضا، به عنوان یک گروه متغیر، و نتایج پرسش نامه به عنوان گروه دیگر، که شامل سه محور تعاملات اجتماعی، قرارگاه های رفتاری و قابلیت های محیط است، یافته اصلی این مطالعه محسوب می شود. این جدول نشان می دهد که در بافت چیذر میان یافته های پیمایش و مؤلفه های هم پیوندی کلان، هم پیوندی محلی، عمق میانه، عمق تام محلی، پیوستگی، انتخاب، انتخاب محلی و مرتبه نسبی از نحو فضا همبستگی های بالاتری نسبت به مؤلفه های دیگر برقرار است. این مؤلفه ها را می توان در مطالعه و طراحی بافت های مشابه مهم تر و مؤثرتر دانست، یا در ارزیابی مرحله پیش طرح مورد استفاده قرار داد. به دلیل ماهیت کل نگر و اکتشافی، این پژوهش یافته های متعدد دیگری نیز دارد، که رابطه معکوس هم پیوندی و پیاده روی و رابطه مستقیم پیاده روی و همچنین امنیت با عمق میانه، به دلیل مغایرت با یافته های پژوهش های پیشین، شایسته پیگیری است.
تبیین شاخص های گردشگری خلاق محور زاینده رود اصفهان از دیدگاه شهروندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری خلاق به عنوان نسل سوم گردشگری، گردشگران را عمیقاً با جاذبه های فرهنگی مقصد درگیر کرده و امکان یادگیری و پیوند با جامعه میزبان را فراهم می کند. توسعه گردشگری خلاق برای محور زاینده رود در شرایطی که غالب گردشگران اصفهان را گردشگران فرهنگی تشکیل می دهند و خشک سالی های پیاپی صدمات بی شماری بر این جاذبه طبیعی وارد کرده بسیار ضروری است. هدف از انجام پژوهش تبیین شاخص های گردشگری خلاق در محور زاینده رود از دیدگاه شهروندان شهر اصفهان است. روش انجام پژوهش توصیفی، تحلیلی و پیمایشی است. در این پژوهش مولفه های گردشگری خلاق بر اساس داده های 384 نفر از شهروندان شهر اصفهان موردبررسی و آزمون قرار گرفت. به منظور تحلیل یافته ها از تحلیل عاملی تاییدی[i] در نرم افزار آموس[ii] استفاده شده است. نتایج حاصل از تحلیل عاملی تاییدی نشان میدهد از نظر شهروندان بعد کالبدی در اولویت اول، اجتماعی در اولویت دوم، اقتصادی در اولویت سوم، مدیریتی در اولویت چهارم، فرهنگی در اولویت پنجم و اکولوژیکی در اولویت ششم گردشگری خلاق محور زاینده رود قرار دارند و در صورت ایجاد کاربری های خلاق مطابق با سبک معماری پل های تاریخی، محور زاینده حتی در زمان های خشکی جاذب شهروندان و گردشگران خواهد شد. در بین شاخص های فرهنگی جشنواره های محلی، داستان سرایی و در نظر گرفتن فضاهایی برای نمایش هنرهای بومی شهر اصفهان مانند موسیقی، صنایع دستی، غذا و کشاورزی در الویت می باشد. در بین شاخص های اجتماعی، اجتماع پذیری و تصویر ذهنی خاطره انگیز در گردشگری خلاق محور زاینده رود در الویت است. در این راستا فضاهای آموزشی تفریحی برای گروه های سنی مختلف با توجه به پتانسیل های سکانس های مختلف زاینده رود می توان در نظر گرفته شود. از شاخص های اقتصادی گردشگری خلاق محور زاینده رود اصفهان، تکنولوژی و فناوری در عرضه خدمات و شعار برندینگ دارای بار عاملی بیشتری است و طراحان گردشگری خلاق محور زاینده رود باید پیام برند تجاری را با توجه به پتانسیل های محور زاینده رود و شهر اصفهان شناسایی کرده و یک کمپین بازاریابی ایجاد کنند. از شاخص های کالبدی، درنظر گرفتن زیرساخت ها، ایمنی و طراحی خلاقانه در گردشگری خلاق محور زاینده رود در الویت می باشد، لذا ارتقاء زیرساخت های گردشگری محور زاینده رود به همراه طراحی مکان ها و فضاهای خلاقانه برای تحریک خلاقیت شهروندان و گردشگران بایستی در نظر گرفته شود. از شاخص های زیست محیطی، تکنولوژی های نوین جهت کاهش آلودگی های محیطی، حفظ فضاهای سبز، صرفه جویی در انرژی، جاری شدن آب در محور زاینده رود و در نظر گرفتن امتیاز شهروندی برای دوستداران محیط زیست در قالب امتیازات تشویقی خلاق میتواند در الویت باشد. همچنین از شاخص های بعد مدیریتی، سازمان های مردم نهاد در گردشگری خلاق محور زاینده رود تاثیر بسزایی خواهد داشت. ابعاد فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی،کالبدی و مدیریتی دارای بار عاملی بیشتر از 9/0 و عامل اکولوژیکی دارای بار عاملی 871/0 میباشد. لذا تمام ابعاد در برنامه ریزی گردشگری خلاق محور زاینده رود تاثیر بسزایی دارند و گردشگری خلاق محور زاینده رود مشارکت فعالانه ای را مبتنی بر تجربیات اصیل و منحصر به فرد در شهر اصفهان فراهم خواهد کرد.
ارزیابی انتقادی شاخصه های امر نمایشی در بناهای هنری- معماری و معماری عامه (1387- 1397)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۴
97-112
حوزههای تخصصی:
معماری مسکونی، تنها گفتار ادبی مبتنی برآرایه ها و فنون خاص نیست، بلکه نوعی زبان محاوره ای است که در واقع با همین زبان گفتاری، درونمایه ی تناقضات و تمایزات اجتماعی بهنمایش گذاشته می شود. متغیر«امر نمایشی» از عوامل تأثیرگذار بر کالبد معماری است. درک نسبت امر نمایشی با معماری، بخشی از درک نسبت فرهنگ و معماری است. از طرفی، تفاوت گفتگوی محیط آکادمیک و روزمره، با ورود به تمایزی که در «زبان» خود را نشان داده، در قالب پوسته ی بنا به نمایش گذاشته شده است. تبیین این مقوله فرهنگی در دوگانه «نظر» و «عمل» برکالبد بیرونی معماری مسکن امروز کمک به فهم دقیق تری از آن برای مخاطبان، در جهت آسیب شناسی مسکن امروز ارائه خواهد داد. به همین جهت در پژوهش حاضر، به تبیین شاخصه های امرنمایشی و سپس ارزیابی آن ها بر کالبد بیرونیِ مسکن معاصر ایرانی پرداخته شده است. در این پژوهش با روش آمیخته، نخست برمبنای ادبیات پژوهش و تحلیل استدلالی وکیفی، تعداد هفت شاخصه پیشنهادی امرنمایشی بر کالبد بیرونی مسکن تبیین و سپس با استفاده از آزمون «مقایسه میانگین»، ارزیابی شاخصه ها در منتخب بناهای حوزه معماری های «نهاد هنری»، شامل بناهای برگزیده ی مسابقات معماری، و حوزه معماری های «عامه» به معنای معماری های بافت مصنوع جامعه، صورت گرفته است. گرداوری داده ها برای جامعه آماری دسته اول به روش کتابخانه ای و نمونه گیری مدل هدفمند، و دسته دوم گرداوری داده ها به روش میدانی و نمونه گیری مدل هدفمند انجام شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد از تعداد هفت شاخصه امر نمایشی (نوگرایی، اسرافگر، منفرد، سلطهگر، بازاری، اغواگر، گسست از فرهنگ)، در پنج شاخص تفاوت معناداری میان بناهای این دو حوزه وجود داشته است؛ به طوری که اثرگذارترین شاخصه های امرنمایشی در حوزه اول یعنی شاخصه های «منفرد» و «نوگرایی»، کم اثرترین شاخصه در حوزه دوم بوده و برعکس، شاخصه های «گسست از فرهنگ» و «بازاری» که کم اثرترین شاخصه در حوزه اول بوده اند، به عنوان اثرگذارترین شاخصه در حوزه دوم قرار گرفته اند. این عدم هم سویی وضعیتی متعارض را نمایان ساخته به گو نه ای که به نظر می رسد معماری های عامه تابع بناهای منتخب نهاد هنری معماری جامعه نبوده و این نهاد در شکل دهی کالبد بیرونی مسکن، «میدان» لازم –به زعم بوردیو- برای تبعیت عامه از خود را نداشته است.
Proposed Definition and Typology of Brownfield Sites in Iranian Cities(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۳, Issue ۱ - Serial Number ۴۷, Winter ۲۰۲۳
77 - 90
حوزههای تخصصی:
The term of brownfield and its redevelopment has been considered extensively in the world urban planning literature. However, the nature of the brownfields and the differences between how they are created in countries have caused this term to be defined based on the contextual and typological conditions in each country, involving a wide range of lands. Meanwhile, despite the high importance of brownfield development in improving the quality of urban life, this issue is still neglected in the urban planning system of Iran. Therefore, this study is aimed to propose the definition of brownfield sits in Iranian cities and their typology as a policy to help reconsider them in urban development plans. After presenting the adaptive criteria extracted from the relevant literature, experts in this field were interviewed to determine the main categories of this concept in the country’s cities using the grounded theory qualitative method. Then, the rules and regulations related to the categories were reviewed to finally define this concept and present its comparative typology. The findings show that in Iranian cities, the brownfield sites comprise abandoned sites or lands including activities that pollute the environment, being incompatible with authorized urban activities. According to this definition, twelve types of brownfield sites can be identified in Iranian cities, in which the activities are incompatible with urban activities and they require intervention for development, and one type includes lands with no function at present, in which development has occurred previously.
توسعه استفاده از سیستم های حمل و نقل فعال شهری: شناسایی و تدوین شاخص های کلیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۶
69 - 82
حوزههای تخصصی:
بخش حمل و نقل نیازمند تغییرات اساسی در سیاستگذاری، برنامه ریزی و طراحی سیستم های خود می باشد تا بتواند مفهوم پایداری را در این حوزه توسعه دهد. یکی از اصلی ترین جنبش های توسعه پایدار در حوزه حمل و نقل، ترویج استفاده از سیستم های حمل و نقل فعال می باشد. هدف از این پژوهش بررسی نظام مند پژوهش های صورت گرفته در جهت تدوین شاخص های کلیدی می باشد که در جهت ترویج استفاده از شیوه های فعال حمل و نقل باید توجه ویژه ای به آنها داشت. بنابراین، در این پژوهش از روش کیفی بر پایه روش فراترکیب با بررسی محتوایی 75 پژوهش که در مجلات SSCI, SCI به چاپ رسیده اند استفاده شده است. در نهایت شاخص های اصلی در چهار دسته بعد کالبدی، بعد اجتماعی- فرهنگی، بعد هوشمندسازی و بعد آموزشی و سیاستگذاری دسته بندی شده اند که هر کدام دارای معیارهای خاص خود می باشند.
بررسی مفهوم شهر هوشمند: ادغام فناوری اطلاعات برای بهبود کیفیت زندگی و خدمات شهری
حوزههای تخصصی:
عصری که با شهرنشینی شتابان و سرعت بالای فناوری اطلاعات و ارتباطات همراه است، شهری را می طلبد که توانایی بروز مفاهیم نوین در حوزه شهرسازی، تطبیق و هماهنگی لازم را از خود نشان دهد. به همین منظور شهرها با الهام از فناوری های جدید، خدمات شهری را در جهت بهبود کیفیت خدمات دولتی در جامعه به مردم ارائه می دهند. این نگرش نوین نسبت به شهرها، می تواند منجر به بهبود شرایط زندگی ساکنان آن شود. لذا نیاز به نگاهی متفاوت و مفهومی نوین در شهر هوشمند برای این منظور ایجاد شده که به آن چارچوبی نوین بدهد. اهداف اصلی شهر هوشمند دربرگیرنده بهینه سازی فعالیت های شهری، ارتقاء رشد اقتصادی و بهبود کیفیت زندگی شهروندان است. این تحقیق با محوریت مفهوم شهر هوشمند، اهداف و شاخص های آن صورت گرفته. روش پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی از نوع کاربردی است که جمع آوری داده های موردنیاز با استفاده از اطلاعات کتابخانه ای و مقالات معتبر انجام شده است. نتایج حاصل نشان می دهد که شهر هوشمند به شاخص هایی نظیر مدیریت، انرژی، ساختمان، حمل ونقل، خدمات شهری و درمانی، فناوری و شهروندان هوشمند دست یافته است. زمینه های کلیدی شهر هوشمند شامل اقتصاد، مردم و حکومت، محیط و زندگی هوشمند می شوند که این موارد می تواند باعث بهره وری بیشتر از انرژی، افزایش بازدهی، تحلیل دقیق مصرف و جمع آوری داده های لازم شود. نتیجه، این اقدامات منجر به پیشرفت شهرها، ایجاد بینش هایی نوین که موجب ارتقاء شرایط زندگی ساکنان آن خواهد شد. تعاریف نوین موجب اطلاع رسانی به نسل های آتی و به کارگیری آن ها در بتن شهرها، جامعه و دستیابی شهری با مفاهیم هوشمند خواهد انجامید.
کاربست مدل معادلات ساختاری در تبیین مولفه های ارتقاء سرزندگی و پویایی در عرصه های پساصنعت (نمونه موردی: کارخانه پارس الکتریک شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
111 - 131
حوزههای تخصصی:
بیان مساله: با توسعه شهرنشینی و ضرورت توجه به ابعاد زیست محیطی، مناطق صنعتی درون شهری رها و تخریب شده اند. کارخانه پارس الکتریک شهر رشت ، در طی نزدیک به دو دهه تعطیلی فعالیت به مکانی برای تجمع زباله و معتادان تبدیل شده و مخاطراتی را برای محدوده ایجاد کرده است .
هدف: مقاله بررسی مولفه های سرزندگی جهت احیا عرصه پساصنعت این مجموعه است.
روش: در تحقیق حاضر با بهره گیری از روش های اسنادی _ کتابخانه ای ، ابزار پرسشنامه و مصاحبه به گرد آوری اطلاعات اقدام شده است . مولفه های سرزندگی مبتنی بر ادبیات نظری استخراج و در قالب پرسشنامه میان 312 نفر به صورت تصادفی توزیع و نتایج حاصل مورد تحلیل عاملی تاییدی مرتبه دوم در Smart PLS قرار گرفت .
یافته ها : ایمنی و امنیت با ضریب مسیر 878/0 نشان دهنده تاثیر قوی و مستقیم این عامل بر افزایش سرزندگی کارخانه پارس الکتریک رشت است. عوامل حس مکان ، خوانایی ، آسایش اقلیمی ، عدالت اجتماعی و غنای حسی به ترتیب 55 ، 48 ، 44 ، 42 و 36 درصد از تغییرات افزایش پویایی و سرزندگی منظر پساصنعت پارس الکتریک را بیان می کنند.
نتیجه گیری: تعریف عرصه ها، نظارت و کنترل، نورپردازی مناسب، استقرار فعالیت های 24 ساعته، ایجاد فضاهای تعاملی از جمله اقدامات پیشنهادی با الویت بالا جهت تقویت دو عامل ایمنی و امنیت و حس مکان در راستای ارتقاء سرزندگی سایت مذکور است.
ارزش های مکان تاریخی در نگرش فرد دلبسته به مکان؛ نمونه موردی: مسجد فرط یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۸
187 - 201
حوزههای تخصصی:
حفاظت مکان های تاریخی مستلزم شناخت ارزش های آن ها به عنوان بخش اصلی انگیزه این تعهد می باشد. در حال حاضر، این انگیزه و تعهد، کارشناسانه و از پیش تعیین شده پنداشته شده است و تعهد در آن، از نوع روان شناختی وابستگی به مکان است. این نوع تعهد بدون دخالت تجربی انسان بر اساس ارزش های قراردادی مکان محور شکل می گیرد. از سوی دیگر، تعهد از نوع روان شناختی دلبستگی به مکان است که از مسیر عاطفی و تجربه همزمان فرد، او را متعهد به حفاظت مکان تاریخی می کند. بر این اساس، مقاله با رویکرد کیفی، راهبرد نمونه موردی، روش تحلیل محتوای کیفی هدایت شده و شیوه مصاحبه نیمه ساختاریافته از نمونه هدفمند افراد دلبسته به مسجد فرط یزد، درصدد توصیف ارزشمندی یک مکان تاریخی از نگرش افراد دلبسته به مکان تاریخی، به عنوان انگیزه تعهد آن ها نسبت به حفاظت یک مکان تاریخی و تبیین تفاوت آن با نگرش افراد وابسته به مکان می باشد. انتخاب مصاحبه شوندگان از طریق نمونه گیری هدفمند متوالی و با روش «نمونه گیری نظری» صورت گرفته است.یافته ها تفاوت های اساسی را بین ارزش های مکان تاریخی در نگرش فرد وابسته و دلبسته از لحاظ فرایند ارزش گذاری و تشخیص و نوع و اولویت ارزش ها نشان می دهد. منشأ اصلی این تفاوت ها در اصل، به صفر رسیدن زمان در نگرش فرد وابسته و در مقابل، حضور زمان در شکل تجربه همزمان فرد دلبسته و ار زش گذاری مکان تاریخی در نگرش او است. به گونه ای که فرد وابسته، ارزشمندی مکان تاریخی را مبتنی بر ارزش های مکان محور و نیازمحور به صورت قراردادی و با اولویت ارزش روز تعریف می کند؛ در صورتی که فرد دلبسته ارزشمندی مکان تاریخی را در تجربه همزمان خود و مبتنی بر عواطف انسان و تعاملات او با انسان های دیگر و مکان تعریف می کند و اولویت را به تعاملات اجتماعی و گره های عاطفی می دهد.
نسبت اصالت و یکپارچگی در مرمت میراث معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
215 - 229
حوزههای تخصصی:
اصالت و یکپارچگی از مفاهیم کلیدی در جهت انتقال ارزش ها و درک بهتر اثر هستند. مبهم بودن این مفاهیم در میراث معماری، به کار بستن مؤثر آن ها را با چالش مواجه ساخته است. در طول تاریخ، مفاهیم اصالت و یکپارچگی دغدغه ای برای سازندگان نبود؛ زیرا مصالح و از آن مهم تر فناوری ها تقریباً بدون تغییر، برای قرن ها، رایج بودند، درحالی که امروزه از معیارهای ضروری برای حفاظت و استفاده مجدد از آثار تاریخی هستند. اصالت و یکپارچگی در عین ارتباط نزدیک با یکدیگر، متفاوت از هم دانسته می شوند. تحلیل های صاحب نظران و متن اسناد بین المللی درباره مفهوم اصالت در میراث معماری از شفافیت بیشتری برخوردار است، اما در تعریف دقیق یکپارچگی، نوعی خلأ وجود دارد. مقاله حاضر در پی تبیین جایگاه و نسبت اصالت و یکپارچگی در فرایند حفاظت میراث معماری و چگونگی کاربست دو مفهوم در روند حفاظت این دسته از آثار است. این پژوهش با روش کیفی و راهبرد تحلیل محتوا و استدلال منطقی، ابتدا از طریق بازخوانی و واکاوی اسناد بین المللی و دیدگاه های صاحب نظران، به تعریف دو واژه و معرفی مؤلفه های آن ها در قالب میراث معماری پرداخته است. پس از جمع بندی، در مرحله دوم، رابطه و نسبت اصالت و یکپارچگی از دیدگاه های مختلف مورد بررسی قرار گرفته و رویکردهای متعدد در برخورد با این آثار ارائه شده است. با توجه به ویژگی های منحصربه فرد هریک از میراث معماری، سنجش اصالت و یکپارچگی در مورد آن ها، براساس هفت مؤلفه طرح، مواد و مصالح، فن ساخت، زمینه، کارکرد، سنت ها و جنبه های ناملموس و روح مکان، به عنوان چهارچوبی جامع و مانع ارائه می گردد.
مطالعه کیفی و گونه شناسی بادگیرهای یک طرفه در شرق ایران نمونه موردی: شهرستان خوسف و روستای خور در استان خراسان جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
231 - 250
حوزههای تخصصی:
بادگیر به عنوان یک عنصر معمارانه و مهندسی در معماری بومی ایران، در سیمای شهرهای گرم و خشک دیده می شود. امروزه با ورود تکنولوژی و تغییر سبک زندگی و همچنین افزایش میزان گردوغبار در منطقه، بادگیر جایگاه پیشین خود را در این منطقه از دست داده و بومیان به استفاده از سیستم های سرمایشی متداول مانند کولر آبی و گازی روی آورده اند. در این مقاله، شهرستان خوسف و روستای خور از توابع بیرجند به عنوان نمونه های مورد مطالعه از اقلیم گرم و خشک در شرق ایران برگزیده شده اند. در اینجا سعی می شود ضمن معرفی شهرستان خوسف و روستای خور و بررسی مختصر بافت و خانه های بومی منطقه، معماری بادگیرهای یک طرفه و ساختارکالبدی آن ها نیز مطالعه گردد. هدف اصلی مقاله، گونه شناسی بادگیرهای منطقه ازطریق بررسی موقعیت قرارگیری بادگیر در پلان و مقطع بنا، پلان و نمای بادگیر و ارتباط بین اتاق بادگیر و سایر فضاهاست. بادگیرهای مورد مطالعه با کمک مستندات موجود از بادگیرها و مشاهدات و برداشت های میدانی، براساس سلامت بنا، امکان دسترسی به بنا و محدودیت های تحقیق انتخاب و سعی شده تنوعی از بادگیرهای شناخته شده منطقه در این نمونه ها باشد. روش تحقیق حاضر، توصیف و تحلیل منطقی است. نوع تحقیق کیفی است و روش اصلی یافته اندوزی با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای، مشاهده و اندازه گیری های دقیق در ﺑﺮداﺷﺖﻫﺎی ﻣﯿﺪاﻧﯽ است. این مطالعه بیانگر سه گونه بادگیر یک طرفه در منطقه است که براساس زبان محلی با عناوین خول، شرفه و بادگیر دسته بندی می شوند. هریک از این انواع با توجه به سهولت ساخت، هزینه و میزان تأمین تهویه، به تعداد و در بخش های معینی از فضاهای خانه مورد استفاده قرار گرفته اند. در انتها، بر پایه اطلاعات حاصل در این مطالعه و کمبودهای اطلاعاتی در منطقه شرق ایران، پیشنهاداتی برای تحقیقات آتی ارائه شده است.
سناریوهای هوشمندسازی شهر و سیاست گذاری برای تحقق سناریوی مطلوب (مورد مطالعه؛ شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مصرف بیش از اندازه منابع طبیعی، روند رو به رشد آلودگی های زیست محیطی و تلاش برای بهبود کیفیت زندگی در ابعاد مختلف موجب ارائه راه حل های جدید برای رفع چالش های شهرهای آینده شده است. در این جهت ایجاد شهرهای هوشمند توجه دانشگاهیان و برنامه ریزان شهری را عمدتاً در چارچوب سیاست های توسعه شهری به خود جلب کرده است. بنابراین هدف اصلی مقاله حاضر معرفی سناریوهای ناشی از فرایند هوشمندسازی با تاکید بر شهر قزوین است. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ گردآوری اطلاعات و روش تجزیه و تحلیل، توصیفی- تحلیلی محسوب می شود. جهت جمع آوری اطلاعات در زمینه مبانی نظری، از روش اسنادی و جهت جمع آوری داده ها به منظور تجزیه و تحلیل و پاسخ به سؤال اصلی پژوهش، از روش میدانی استفاده شد. مطابق یافته های این پژوهش، 16 پیشران از روش دلفی شناسایی گردید؛ و در ادامه پس از بررسی میزان و چگونگی تأثیرگذاری این پیشران ها بر یکدیگر، چهار عدم قطعیت کلیدی هوشمندسازی شهر قزوین شناسایی گردید. با توجه به حالت های مختلف چهار عدم قطعیت کلیدیِ مدیریت پایدار، فناوری های نوین، توسعه نوآوری اجتماعی، اقتصاد بین المللی؛ و با استفاده از روش CIB از طریق نرم افزار سناریو ویزارد 3 سناریو بدیل برای آینده شهر قزوین در راستای هوشمندسازی بدست آمد که سناریوی اوّل سناریوی مطلوب هوشمندسازی شهر قزوین می باشد. طبق نتایج تحقیق در سیاست گذاری شهر هوشمند قزوین بایستی شرکت های بین المللی مبتنی بر فناوری(NTBFs) به منظور موفقیت هرچه بیشتر در زمینه هوشمندسازی شهر قزوین مورد توجه قرار گیرند؛ چراکه فعلیت چهار عدم قطعیتِ مدیریت پایدار، فناوری های نوین، توسعه نوآری اجتماعی، اقتصاد بین المللی را در این شرکت ها می توانیم جویا باشیم.
مؤلفه های معماری برای شکل گیری خاطرات جمعی شیرین در عرصه میانی محیط های مسکونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عرصه میانی محیط مسکونی، بستری برای شکل گیری ملاقات، دورهمی ها، مواجهه و تعامل همسایگان با یکدیگر است؛ اما امروزه در اکثر محیط های مسکونی این عرصه حذف گردیده است یا به لحاظ کیفی چندان موردتوجه نیست. عرصه میانی به عنوان اولین مکانی که ساکنان پس از خروج از قلمرو خصوصی داخل خانه خود با آن مواجه می شوند، بستر مناسبی برای شکل گیری خاطرات جمعی است. خاطراتی که مقدمه هویت مکانی هستند و در ایجاد دل بستگی به مکان نقش مؤثری دارند لذا شناسایی مؤلفه های معمارانه در این عرصه به منظور شکل گیری خاطرات جمعی شیرین باهدف ارتقای کیفی عرصه میانی در محیط های مسکونی ضروری است. هرچه تعداد افراد درگیر با خاطره بیشتر باشد، بار جمعی خاطره افزایش می یابد. این پژوهش درصدد پاسخگویی به این سؤال است که در عرصه میانی محیط های مسکونی، مؤلفه های معماری مؤثر بر شکل گیری خاطرات جمعی شیرین کدم اند؟ روش تحقیق پژوهش کیفی است. جامعه موردمطالعه متخصصان رشته معماری و شهرسازی حوزه مسکن و روان شناسی محیطی است. روش نمونه گیری تلفیقی از نمونه گیری نظری با رویکرد نمونه در دسترس و نمونه گیری گلوله برفی است. در این پژوهش، مؤلفه های معماری برای شکل گیری خاطرات جمعی شیرین با توجه به نظریات متخصصان دانشگاهی پس از پرسشنامه باز پاسخ متخصصین به وسیله تکنیک کدگذاری باز و محوری در روش تحقیق زمینه ای حاصل گردیدند. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که در عرصه میانی محیط های مسکونی، خاطرات جمعی شیرین از طریق حضورپذیری خاطره ساز، اجتماع پذیری خاطره ساز، رویدادپذیری خاطره ساز و تصویرسازی خاطره-ساز شکل می گیرد که برای هر یک از این متغیرها نیز 3 مؤلفه های خاطره ساز شناسایی شدند.
قیدِ معماری؛ وجوه و حدود آن: جستاری در تحول نظام مفهومی معماری متاثر از رجوع به قابلیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۷
121 - 139
حوزههای تخصصی:
قابلیت مفهومی نوپا در گفتمان معماری است که ضمن پاسخگویی به چالش های مرتبط با مسئله معنا این امکان را فراهم آورده از منظری نو به اثر معماری بنگریم و مبتنی بر اندیشه ای نو درباره آن بیندیشیم. ماحصل این تحول، استحاله نظام مفهومی معماری و زایش و برجسته شدن سلسله ای از مفاهیم دیگر است. تبیین این مفاهیم گام نخست در تضمین کارایی و هوده مفهوم قابلیت در مقام نظر و عمل خواهد بود. این پژوهش با دغدغه بی هوده و ابتر ماندن این مفهوم، متوجه اقتضائات مفهومی حضور قابلیت در گفتمان معماری شده است. بر همین مبنا، ضمن طرح مفهوم قید به عنوان زوج مفهومی قابلیت در تلاش است بستری نظری برای تبیین این مفهوم بگشاید و به ارائه مدلی نظری برای تدقیق فهم آن بپردازد. رویکرد این پژوهش کیفی است که مبتنی بر استدلال منطقی و روش توصیفی_ تحلیلی محقق شده است. در همین راستا نخست برخی اقتضائات نظری مفهوم قابلیت از طریق بسط آن و با تکیه بر مفاهیم کنج و شبکه تعاملی اثر معماری تبیین می شود و مبتنی بر آن وجاهت و اعتبار مفهوم قید معماری عیان می گردد. در ادامه وجوه و حدود قید معماری از طریق ترسیم ساختار مفهومی آن تبیین می شود. این ساختار ماهیتی سه وجهی دارد که با تکیه بر سه مؤلفه مولد، کارکرد و قلمرو قید چارچوب بندی شده است. ساختار ترسیمی مبتنی بر ویژگی هایی طیف گونه همچون همسازی، ماهیت سلسله مراتبی، سختی و حقیقی بودن قیود امکان تمییز گونه های مختلف قید معماری را از یکدیگر ممکن می سازد و بدین طریق فهمی عمیق تر از قید معماری به دست می دهد.
فرا ترکیبی بر تحقیقات انجام شده با موضوع کیفیت زندگی شهری در سکونتگاه های غیر رسمی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
67 - 89
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: با وجود گذشت بیش از دو دهه از تحقیقات اولیه در مورد کیفیت زندگی شهری، همچنان این مفهوم با مفاهیمی همچون زیست پذیری شهری و سرزندگی شهری در یک ردیف معنایی تبیین می شوند و به وجوه متفاوتی که در بین این مفاهیم نهفته است، توجهی نشده است. کیفیت زندگی شهری همواره به یکی از موضوعات موردعلاقه پژوهشگران حوزه برنامه ریزی شهری تبدیل شده است و تمامی تمرکز آنان به بررسی کیفیت زندگی شهری در سکونتگاه های برنامه ریزی شده معطوف شده است.هدف: هدف این پژوهش، بررسی و استخراج شاخص های تجزیه وتحلیل متون علمی در زمینه مطالعات سکونتگاه های غیررسمی و ارائه مدل تحلیلی ابعاد و مؤلفه های کیفیت زندگی در سکونتگاه های غیررسمی است. روش: این پژوهش بنیادی بوده و با بهره گیری از روش فراترکیب به بررسی نمونه های موردمطالعه (12 عنوان مقاله علمی – پژوهشی معتبر و 8 عنوان رساله دکترا و پایان نامه کارشناسی ارشد) در ده سال اخیر در ارتباط با کیفیت زندگی شهری در سکونتگاه های غیررسمی پرداخته است.یافته ها: با استناد به یافته های تحقیق حاضر می توان دریافت که به دلیل توجه به آزمون پایایی در بیش از 80 درصد پژوهش های مورد بررسی می توان با اطمینان بالایی در ارتباط با کیفیت مطالعات صورت گرفته و اندازه اثر آن ها اظهارنظر نمود.از نظر ساکنین سکونتگاه های غیررسمی عوامل اقتصادی بیشترین تأثیر را در تعیین کیفیت زندگی آنان داشته است و همچنین در بین مؤلفه های اقتصادی مؤلفه درآمد ماهیانه در رتبه اول و پس از آن به ترتیب مؤلفه های هزینه های زندگی، وضعیت اشتغال، رضایت از فرصت های شغلی، فاصله محل کار از سکونت، امنیت شغلی، تعداد افراد شاغل و در نهایت تعداد ساعات کاری هفته در رتبه های دوم تا هشتم قرار گرفتند.نتیجه گیری: تمامی متون علمی مورد بررسی به آزمودن نظریات پرداخته اند اما باعث نظریه سازی نشده اند. باوجود اینکه در بعضی از تحقیقات راهکارهای مناسبی ارائه شده است اما با توجه به ماهیت پژوهش ها نمی توان آن ها را در دسته تحقیقات بنیادی قرار داد. به طورکلی می توان گفت ضروری است تا تحقیقات بنیادی در این حوزه بیشتر موردتوجه قرار بگیرند.
بررسی فاکتورهای ارزیابی کیفیت فضای کالبدی مجموعه مسکونی با توجه به مفاهیم کلیدی روانشناسی محیط(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۵
151 - 169
حوزههای تخصصی:
بررسی کیفیت و شرایط مطلوب فضای زندگی در آپارتمان های مسکونی شهرهای بزرگ، یکی از مسائل مهم به شمار می آید. تشخیص کیفیت مانا و کاربردی توسط کاربران در میان فراوانی، تنوع و در بعضی مواقع ظواهر زیبا برای کاربران بسی دشوار می باشد.کیفیت فضا از طریق شناخت کیفیت زندگی در دو بُعد ذهنی و عینی قابل بررسی است. مقاله حاضر با هدف بررسی کیفیت فضای کالبدی مجموعه های مسکونی آپارتمانی، در سه مقیاس فضای داخلی واحدهای مسکونی، فضاهای بینابینی و مشاع مجموعه مسکونی و فضای ارتباطی آن با محله وفضای شهری توسط کارشناسان ،پیش از اسکان، به منظور سهولت انتخاب محل زندگی توسط کاربران، شکل گرفته است. از آنجا که احساس مطلوبیت عینی و ذهنی زندگی و فضا به نوع رابطه انسان ومحیط ارتباط دارد، مقاله حاضر به تعیین فاکتورهای ارزیابی و شاخص های کالبدی آپارتمان های مسکونی در هر سه مقیاس فضایی ازدیدگاه روان شناسی محیط براساس نظرکارشناسان پرداخته است. روش تحقیق، توصیفی - تحلیلی، از نوع کاربردی- توسعه ای است. جامعه آماری این پژوهش، کارشناسان ساختمان شهر شیراز می باشند. تحلیل داده ها، به وسیله نرم افزار SPSS انجام گرفت و نتایج ذیل حاصل شد: شاخص های کالبدی با تاثیر بر مفاهیم کلیدی روانشناسی محیطی شامل استرس، قلمرو، فضای شخصی، ازدحام و خلوت به طور غیرمستقیم برکیفیت فضای کالبدی مجموعه های مسکونی تاثیرگذار می باشند. بیش از90درصد از تغییرات کیفیت فضای کالبدی مجموعه های مسکونی توسط تغییرات در متغیرهای شاخص های کالبدی مجموعه های مسکونی و با تاثیرآن ها بر فاکتورهای روانشناسی محیطی قابل توضیح است. لذا، می توان کیفیت فضای کالبدی مجموعه های مسکونی را متأثر از شاخص های کالبدی موثر بر مولفه های روانی و ذهنی روانشناسی محیطی ذکر نمود. همچنین می توان مولفه های روانشناسی محیط موثر بر هر مقیاس را براساس شاخص های موثر برآن ها، اولویت بندی نمود وکیفیت کالبدی یک مجموعه مسکونی آپارتمانی را در سه مقیاس بر اساس شاخص های اولویت بندی شده توسط کارشناسان ارزیابی نمود.
ارزیابی تأمین مسکن موقت در روستای چن سولی پس از سیل 1398 گلستان از منظر کفایت فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۸۱
۷۴-۵۹
حوزههای تخصصی:
تأمین مسکن موقت از مراحل مهم برنامه های بازتوانی پس از سوانح است که نقش تعیین کننده ای در بازتوانی آسیب دیدگان دارد و تا پایان بازسازی مسکن دائم امکان ازسرگیری فعالیت های عادی زندگی را فراهم می سازد. اما غالباً برنامه های تأمین مسکن موقت با چالش های فراوانی روبه رو هستند و از جنبه های مختلفی ازجمله کفایت فرهنگی با جامعه آسیب دیده موردانتقاد قرار می گیرند. این مطالعه با بررسی فرایند تأمین مسکن موقت در روستای چن سولی پس از سیل 1398 گلستان، که با رویکرد بهره گیری از معماری بومی به انجام رسیده است، به ارزیابی نقش کفایت فرهنگی بر موفقیت تأمین مسکن موقت و رضایتمندی ساکنین می پردازد. پژوهش حاضر باهدف شناسایی معیارهای کفایت فرهنگی مسکن موقت پس از سانحه از رویکرد کیفی و روش تحلیل محتوای قوم نگارانه استفاده نموده است. مصاحبه های نیمه ساختاریافته و مشاهده مشارکتی، ابزار اصلی جمع آوری داده های میدانی بوده اند و انتخاب نمونه ها به صورت هدفمند صورت پذیرفته است. ضمناً جهت اولویت سنجی معیارهای شناسایی شده و نیز سنجش صحت و اعتبار یافته ها، یک پیمایش کمّی از 10 متخصص بازسازی به انجام رسیده است. از مجموع بررسی ها 21 معیار برای کفایت فرهنگی مسکن موقت شناسایی و در قالب 7 مقوله دسته بندی شدند. یافته های مزبور نشان می دهد توجه به ویژگی های فرهنگی تأمین مسکن موقت تنها به فرم و ابعاد زیبایی شناسانه آن خلاصه نمی شود، بلکه باید مجموعه ای از منابع، مهارت ها، تکنولوژی، فرم و شکل، تعاملات اجتماعی - اقتصادی، سناریوهای استفاده بلندمدت و البته مشارکت ذی نفعان را مدنظر داشته باشد و با شناخت تنوع بهره برداران ازلحاظ ویژگی ها، نیازها و ظرفیت ها بتواند شرایط آسایشی را بهبود ببخشد. درنهایت تأکید می شود، اگرچه تحقیق حاضر بر کفایت فرهنگی مسکن موقت متمرکز است، اما نتایج تحقیق نشان می دهد این هدف تنها با طراحی جداگانه واحدهای موقت حاصل نمی شود. ضمناً بعد فرهنگی از دیگر ابعاد اجتماعی، اقتصادی، جغرافیایی و محیط زیستی اسکان موقت جدا نیست و از آن ها تأثیر می پذیرد و متقابلاً بر آن ها اثر می گذارد.
مقایسه تطبیقی سطح کیفی مؤلفه های غنای حسی در فضاهای تجاری با استفاده از تکنیک های حس گردی و یادداشت برداری حسی؛ نمونه مورد مطالعه: بازار بزرگ تهران و مرکز خرید بام لند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۶
3 - 16
حوزههای تخصصی:
حواس پنج گانه به عنوان دریچه ارتباط انسان با محیط اطراف شناخته می شود، از اینرو درک فضا های شهری از طریق کانال های حسی مختلف، مانند بینایی، شنوایی، بویایی، چشایی و لامسه صورت می گیرد. دریافت های ناشی از محرک های حسی، با وجود نقش با اهمیت خود در کیفیت بخشی به فضای شهری و ایجاد فضای یاد و خاطره، به نظر می رسد که امروزه کمتر مورد توجه طراحان شهری و معماران منظر قرار گرفته است. در حالی که یکی از راه های ارتقای کیفیت فضاهای شهری، افزایش غنای حسی محیط به منظور به کارگیری تمامی حواس با هدف ایجاد جذابیت، حس تعلق به محیط، افزایش شمولیت و امکان فعالیت برای همه اقشار اجتماعی، سنی، جنسی و افراد کم توان از نظر ادراک و حواس مانند افراد نابینا، ناشنوا و معلول است. پژوهش حاضر با توجه به اهمیت نظام ادراکات حسی در ادراک فضا و نقشی که این ادراک می تواند بر فرآیند شناخت و رفتار بگذارد، به بررسی کیفی ابعاد حسی فضا از طریق شناسایی و رتبه بندی دریافت های حسی گوناگون در فضاهای تجاری می پردازد. از همین رو محدوده بازار بزرگ تهران و مرکز خرید بام لند به منظور مقایسه تطبیقی سطح کیفی مؤلفه های غنای حسی دو فضای شهری تجاری مدرن و سنتی انتخاب شده اند تا به این مهم پرداخته شود که توجه به کیفیت غنای حسی در طراحی فضا های تجاری از گذشته تا به امروز دستخوش چه تغییراتی شده است؟ در راستای دستیابی به هدف پژوهش در بخش مبانی نظری و پیشینه تحقیق از روش کتابخانه ای و در بخش مطالعات میدانی، از دو روش «حس گردی» و «یادداشت برداری حسی» استفاده شده است.نتایج حاصل از پژوهش بیانگر آن است که به طور کلی سطح کیفی مؤلفه های غنای حسی در بازار بزرگ تهران بیشتر از مرکز خرید بام لند بوده و در هر دو نمونه، حس بینایی بیشترین تحریک حسی و حس چشایی، کمترین میزان تحریک را داشته است. از طرفی امتیاز مربوط به تحریک حس بینایی در مرکز خرید بام لند بیشتر از بازار بزرگ تهران بوده که این امر خود گویای توجه بیشتر به بعد بصری محیط در طراحی های امروزین فضاهای تجاری است.
علل و پیامدهای پراکنده رویی در شهر- منطقه مرکزی استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۷
65 - 78
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی علل شکل گیری پراکنده رویی به تفکیک زیرسیستم های برنامه ریزی و تحلیل پیامدهای برآمده از شکل گیری پراکنده رویی و دستیابی به شرایط زمینه ای، علّی و تداوم آن در شهر_ منطقه مورد مطالعه است. پژوهش ماهیت توصیفی_تحلیلی داشته و هدف آن کاربردی است. روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای_اسنادی و پیمایشی است. در بخش نخست پرسشنامه ای از متغیرهای مؤثر بر شکل گیری پراکنده رویی که مستخرج از مطالعات داخلی و خارجی هستند با نمونه گیری هدفمنددر اختیار کارشناسان قرار گرفته و سپس با استفاده از روش دلفی فازی به تحلیل نتایج پرداخته شده است. در بخش دوم با استفاده از مصاحبه ساختارمند از متخصصین در دستگاه نظریه زمینه ای و با استفاده از نرم افزار Max qda به بررسی، تحلیل و کدگذاری مصاحبه ها پرداخته شده است. برای بررسی علل شکل گیری پراکنده رویی 38 متغیر در شش عامل به صورت پرسشنامه در اختیار 25 نفر از متخصصین که براساس نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند، قرار داده شد. در راستای تحلیل پیامدهای پراکنده رویی با استفاده از مصاحبه نیمه ساختارمند با تعداد 34 نفر از مشارکت کنندگان در محدوده مطالعاتی به بررسی پیامدهای فضایی پراکنده رویی در شهر_منطقه مورد مطالعه پرداخته شده و 249 کد اولیه و 28 کد کانونی تعیین گردید. بیشترین علل شکل گیری پراکنده رویی در محدوده مطالعاتی شامل سرانه درآمد خانوار، سوداگری زمین و مسکن و قیمت زمین است. در تحلیل پیامدهای پراکنده رویی، شرایط زمینه ای توسعه و تغییر ساختار اقتصادی، شرایط علی ناکارآمدی سیستم مدیریت و نظارت، شرایط تداوم شامل تحول اجتماع بومی و تخریب ساختار طبیعی و پیامد تغییر ساختار کالبدی و فضایی منطقه تبیین شد.
Comparative S tudy about Two Utopias from Passive Defense Perspective (Case S tudy: Howard's Garden City and Mata's Linear City)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۳, Issue ۲ - Serial Number ۴۸, Spring ۲۰۲۳
39 - 52
حوزههای تخصصی:
The principles of passive defense in cities will contribute to the development of sus tainable security in urban areas, and failure to comply with these principles will increase human casualties and economic losses, especially in times of crisis. Improving and correcting urban s tructures can mitigate potential damage incurred during a crisis. The purpose of this s tudy is to compare the concept of Garden City proposed by Howard and Mata's Linear City through the s tandpoint of passive defense with a view of urban s tructure. Data collection was performed using library resources. Each approach's s trengths and weaknesses were inves tigated, including centrality, accessibility, and land use dispersion. The results of the s tudy exhibited that the centrality principle in Mata's Linear City concept is superior to Howard's garden city, while the principles of accessibility and dispersion of land use take priority in Howard's garden city.
Investigating the Impact of Exterior Window Shutters on Indoor Climate Conditions in Humid and Temperate Climate(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۳, Issue ۳ - Serial Number ۴۹, Summer ۲۰۲۳
41 - 58
حوزههای تخصصی:
Improving the thermal comfort of occupants in indoor spaces is one of the objectives of improving building cons truction techniques. In temperate and humid climates, window shutters are utilized as a protective shield during s torms. They can also block the view from the outside environment into the room. In this s tudy, we looked into how the inner climate condition was affected by various design patterns of these flexible envelopes. Vernacular architecture in humid and temperate climates can be used to describe different window shutter sizes and shapes. These shutters include both entirely rigid or perforated types. Window shutters are utilized as adjus table enclosures outside building windows that allow occupants to adjus t their position or location. Occupants in this area frequently open windows during extreme heat to ventilate the building and enhance the inner climate.In this regard, while using natural ventilation, we compared the twelve sample models with window shutters with various opening inlets to those without these flexible envelopes. We concluded after looking at several variables that flexible envelopes with an inlet area of 12.5% to 25% of the flexible envelopes produce better inner climate conditions.