فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۶۱ تا ۳۸۰ مورد از کل ۴۱۹ مورد.
منبع:
منظر پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳۲
حوزههای تخصصی:
با این که پیشرفت های عمده ای در علوم زیستی صورت گرفته، اما بشر همچنان از پیش بینی دقیق بعضی از سوانح و مخاطرات طبیعی عاجز است. تجربه نشان داده که عدم پیش بینی زیرساخت های لازم برای مقابله و تقلیل آسیب ها می تواند به فجایع عظیمی بدل شود. امروزه یکی از وظایفی که برای معماران منظر برمی شمرند رویارویی با چنین خطرات و آسیب هایی است که قلمرو های انسانی را تهدید می کنند. منظر به عنوان پدیده ای ذاتاً پویا، می تواند نگرش جدیدی به مسئله تعامل با محیط های در حال تغییر و تحول به دست دهد.
نظریه آشوب با معرفی سیستم های سازگار، راهبردهایی بر پایه شرایط آشوبناک برای مدیریت سیستم های تحت تنش ارائه می دهد که می تواند موجب پایداری آن ها در برابر آسیب های وارده شود. به عبارتی سازگاری را می توان راهبرد مدیریتی نظریه آشوب در علم اکولوژی و مدیریت سیستم های زیستی دانست. سازگاری با بازتعریف پایداری اکولوژی، الگوهایی برای طراحی منظر ارائه می کند که قابلیت آن ها را برای مواجهه با سوانح و مخاطرات طبیعی افزایش می دهد. این نوشتار ابتدا مبانی نظریه آشوب و تأثیر آن بر تصمیم های مدیریتی را معرفی می کند و سپس به بازتاب آن در بازتعریف پایداری اکولوژی می پردازد. در انتها استراتژی هایی برای طراحی محیط آشوبناک بر اساس این نظریه ارائه می شود.
رمزگشایی از سنگ برجسته بیشاپور
منبع:
منظر بهار ۱۳۹۴ شماره ۳۰
حوزههای تخصصی:
در حفاری های گروه باستان شناسی دکتر علی اکبر سرفراز، در شهر «بیشاپور» در سال 1382، سنگ نگاره ای کشف شد که هویت فرد تصویرشده بر آن ناشناخته است. دکتر «فریدون آورزمانی» در کارگاه نظریه های نو در تاریخ 16 آذر 1393 نتایج بررسی های خود از رمز گشایی این سنگ نگاره را عرضه کرد.
مروری بر ادبیات اکولوژی منظر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳۲
حوزههای تخصصی:
واژه اکولوژیبه مفهوم ساده به معنای مطالعه روابط متقابل بین موجودات زنده و محیط زندگی آن هاست. اکوسیستم، مجموعه موجودات زنده و محیط پیرامون آن ها در یک ناحیه معین است که با روابط و تأثیر متقابل به ساختن و مبادله مواد غذایی و انرژی مشغول هستند. دانش مطالعه اکوسیستم ها را اکولوژی می نامند. به دلیل دامنه بسیار وسیع اکولوژی، این علم به عنوان یک دانش چند رشته ای موردتوجه قرار می گیرد و با توجه به همین اصل علوم مختلفی مانند اکولوژی جمعیت، اکولوژی جامعه، اکولوژی اکوسیستم، اکولوژی منظر، اکولوژی شهری و اکولوژی جهانی شکل گرفته است. در دهه های اخیر با توجه به روند زوال و نابودی مناظر، پارادایم اکولوژیِ طراحی مطرح، و رویکرد اکولوژی منظر بیان شد. این رویکرد متأخر، به عنوان یک دانش میان رشته ای، روش های بیوفیزیکی را با رویکرد کلی نگر علوم انسانی تلفیق کرده و به دنبال ارائه واژه ها و راهکارهایی در جهت هم زبانی و سازگاری هرچه بیشتر با سرمایه های طبیعی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی بستر است تا از این رهگذر موجبات پویایی هرچه بیشتر منظر را فراهم آورد. علی رغم اینکه بسیاری از مناظر توسط مداخلات ناسازگار انسانی مخدوش شده، اما مطالعات اکولوژیکی منظر تصویری کلی از لایه های طبیعی و فرهنگی محیط ارائه می دهد. فلسفه اساسی در این رویکرد، در نظر گرفتن منظر به مثابه موزاییکی گسترده، شناسایی آشفتگی های ایجادشده در روند طبیعی الگوهای ذاتی طبیعی شکل دهنده این موزاییک ها، طراحی در جهت احیای الگوها از طریق ایجاد و احیای لکه ها، جریان ها، کریدورها و شبکه های اکولوژیکی است.
منظر، منظر طبیعی، منظر فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳۲
حوزههای تخصصی:
اگرچه زمان زیادی است که عبارت «منظر فرهنگی» در متون مختلف به کار برده می شود، اما هرکس برای خود تعریفی در ذهن دارد که با دیگران متفاوت است. این مقاله در پی پاسخ به این پرسش است که منظر، منظر طبیعی و منظر فرهنگی چه تعاریفی دارند، به چند دسته تقسیم می شوند و چه نقشی در زندگی امروزی می توانند به عهده بگیرند؟
انواع مناظر فرهنگی مثل منظر بوستانی، منظر صنعتی و... موضوع بعدی مورد بحث در مقاله است. سپس منظر از زاویه ای دیگر به عنوان موضوعی علمی با قابلیت میان رشته ای مورد توجه قرار می گیرد که می تواند رشته های گوناگون علمی را گرد هم آورد و «سنتزی» از ترکیب آن ها به دست دهد. در بخش پایانی نویسنده به اهمیت پرداختن به منظر فرهنگی اشاره می کند و منظر را به عنوان موضوعی عمومی در کتاب های درسی که می تواند منجر به شناخت عمومی و رونق مناطق متروکه صنعتی یا کشاورزی شود، معرفی می کند. همچنین نویسنده به کاستی های قانونی در حفظ و حراست منظر اشاره می کند که به دلیل تفکیک نشدن مفهوم منظر و طبیعت، بیش از هر چیز به کار حفاظت از طبیعت می آیند.
Measurement of readings priority landscape of urban spaces from the standpoint of citizens (Case study: urban squares of the city of Hamadan) (سنجش اولویت های خوانش منظر فضاهای شهری از دیدگاه شهروندان ( نمونه موردی : میدان های شهری همدان ))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چگونگی منظر شهری نقش مهم و تأثیرگذاری در خوانش و ادراک فضاهای شهری دارد. ارتقاء عوامل بصری و ادراکی منظر فضاهای شهری زمانی می تواند تحقق یابد که اولویت سنجی مسایل شهری موجود، مبتنی بر نظریات شهروندان و استفاده کنندگان از فضاها باشد. از آنجا که نظرات و آرای مختلفی در سطح شهر و پیرامون مسایل منظر شهری و اولویت های آن وجود داشته و اتخاذ تصمیمات نیز باید همگرا و در راستای پوشش همه جانبه اولویت ها باشد، بنابراین هدف این پژوهش، اولویت سنجی و خوانش منظر میدان های شهری همدان از دیدگاه شهروندان و متخصصین با استفاده از روش فرایند تحلیل شبکه (ANP) است. بر این اساس ابتدا معیارها و شاخص های منظر میادین شهری همدان با استفاده از مطالعات اسنادی– کتابخانه ای استخراج و سپس با توجه به اهداف و سؤال های تحقیق مدلANP تهیه شد. این مدل مبتنی بر منظر میادین شهری همدان شامل 3 خوشه (معیار/ گروه) و20 گزینه (نود/ زیرگروه)، با استفاده از نرم افزار Super Decisions تولید شد. نتایج بررسی های میدانی در نرم افزار مذکور مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. خروجی های مدل به شیوه های مختلف متنی و نمودارهای متنوع و قابل تأمل برای تمام معیارها و گزینه ها قابل ارایه است. از این رو با توجه به سؤالات این تحقیق : 1. اولویت بندی شاخص ها و معیارهای مؤثر بر منظر میادین شهری همدان براساس دیدگاه شهروندان چگونه است؟2. اولویت شاخص های منظر شهری نسبت به معیارها براساس دیدگاه متخصصین چیست؟ تنها بخشی از یافته ها در مقاله آورده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد بیشترین و بالاترین اولویت های منظر میادین شهری از دیدگاه شهروندان به ترتیب مربوط به شاخص «پوشش گیاهی و درختکاری» در خوشه کالبدی – فیزیکی ، «بناهای یادمانی و آرامگاهی» در خوشه هویتی - مکانی و «مقیاس و تناسبات فضا» در خوشه زیباشناختی کالبدی در میدان بوعلی سیناست. همچنین در میدان امام خمینی بالاترین اولویت ها مربوط به شاخص«نمای ساختمان ها» در خوشه کالبدی و فیزیکی، «ویژگی های تاریخی و فرهنگی مکان» در خوشه هویتی - مکانی و «تقارن بدنه ها» در خوشه زیباشناختی -کالبدی است. از دیدگاه متخصصین بالاترین اولویت های منظر شهری نسبت به معیارها مربوط به شاخص «نماهای ساختمان» در خوشه کالبدی – فیزیکی ، «بناهای یادمانی و آرامگاهی » در خوشه هویتی– مکانی و « نمادها و نشانه ها» در خوشه زیباشناختی کالبدی است.
جابجایی در شهر و پروژه منظر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳۲
حوزههای تخصصی:
موضوع «جابجایی پیاده در شهر» پارادایم کنونی پروژه های شهری و منظرین است. امروزه در بسیاری از کشورهای اروپایی خصوصاً فرانسه، شاهد راه اندازی پروژه هایی برای ساماندهی مسیرهایی در مقیاس شهر و حتی کلان شهر هستیم.
در این مقاله در ابتدا برای فهم بهتر جایگاه موضوع تفرجگاه های شهری و فراشهری مرور تاریخی مختصری از موضوع آورده شده است. سپس در ادامه برای تبیین گفته های نظری، سه پروژه که مبتنی بر ایده جابجایی پیاده در شهر اجراشده اند؛ تحلیل شده اند. در این پروژه ها که در مقیاس های متفاوت شهری و کلان شهری هستند، متخصصین منظر دخالت مؤثر داشته اند و ارزش های منظرین نقش تعیین کننده ای در تصمیمان اتخاذشده ایفا کرده اند.
این نمونه ها، از یک سو گواه تحولات شکلی در پروژه های منظر، و از سوی دیگر نشان دهنده نقش ساختاریِ جابجایی، به مثابه کانسپت و کاربردِ پروژه های منظر در مقیاس های مختلف هستند. با شرح این سه نمونه، دو محور اصلی در زمینه جابجایی شهری قابل بیان است : اول، آگاهی فرد پیاده از عمل جابجایی و تجربه حاصل از آن و توانمندی او در تولید منظر؛ دوم، روشی که نوع جابجایی برای مشارکت در راهبرد بازتولید شهری اتخاذ می کند. همچنین می توان گفت میانه گرایی [رفت و برگشتی بودن] جوهر اصلی پروژه های منظر است؛ خواه موضوع تغییر منظر باشد خواه مدیریت آن.
شارباغ ایرانی، جایگاه باغ ایرانی در منظر شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در شهرهای سنتی ایران، ریتم قرارگیری دانه های شهری بسته به شیوه تأمین آب شهرها شکل گرفته است. در این میان باغات ایرانی نقشی کلیدی در شکل گیری پیکره شهر و منظر شهرهای سنتی داشته و عامل پیوستگی دانه های معماری، زیرساخت های سبز و اندام های طبیعی شهر به شمار می رود. سه عامل آب، گیاه و دانه های معماری ساختار و پیکره شهرهای سنتی ایران را شکل داده است. پژوهش حاضر «شارباغ» ایرانی یا همان باغ شهر ایرانی را مورد مطالعه قرار می دهد و به دنبال کشف رابطه میان این سه عامل در شکل گیری منظر پایدار شهرهای سنتی و جایگاه باغ ایرانی به عنوان عنصر کلیدی در شکل گیری باغ شهرهای ایران می باشد. حاصل تعامل این سه عامل، شکل گیری ساختار شهر و ایجاد کمربندی سبز اطراف شهرها به واسطه باغات و مزارع و تبدیل دانه های معماری به دانه های سبز به واسطه حیاط باغ ها و خانه باغ های شهری است. نتیجه این اندیشه ایجاد یک میکروکلیمای مناسب در مایکروکلیما و بستری نامناسب است. از طرفی این عناصر در ترکیب و تعاملی پایدار منظری پایدار را ایجاد کرده اند که در آن نه تنها بهره وری کامل از طبیعت به واسطه انسان انجام شده بلکه حیاتی جاودان به شهرهای سنتی بخشیده است. روش تحقیق در این پژوهش به گونه اکتشافی، مبتنی بر مشاهدات میدانی و عکس های هوایی و ماهواره ای می باشد. نتایج حاکی از آن است که منظر شهرهای سنتی ایران در ترکیبی کاربردی از آب، گیاه و دانه های معماری شکل گرفته که علاوه بر ایجاد محیطی مطلوب در شهر و در خانه ها ریتم مناسب و منحصر به فردی را به هر شهر داده که در عین زیبایی، کاربردی نیز است.
همنشینی آب، گیاه و نظرگاه، به دنبال کهن الگوی باغ ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علی رغم مطالعات بسیار در مورد باغ ایرانی و وجوه مختلف آن خصوصاً در دهه های اخیر، ابعاد ناشناخته و مورد اختلاف در باب دلایل شکل گیری و هندسه باغ بسیار زیاد است. در این بین الگوی چهارباغ، که باغ را حاصل دو محور متعامد با وجود کوشکی در محل تقاطع می داند، با استناد به برخی شواهد چون نقوش برجسته چلیپایی و توصیف از بهشتی که آدم ابوالبشر از آن رانده شده است، به عنوان کهن الگوی باغ ایرانی معرفی شده است. در سال های اخیر این تفکر توسط برخی از محققین مورد نقد قرار گرفته است.
در واقع، وجود الگوهای مختلف برای یک پدیده مانند باغ ایرانی نشان از ناتوانی پاسخگویی یک الگوی شکلی ثابت برای آن پدیده است، لذا شایسته است تلاش ها در جهت کشف الگوی پنهانی باشد که بتواند انواع گونه های شکلی را تولید نماید. مقاله با سوال از چگونگی شکل گیری رابطه انسان، آب و درخت در باغ ایرانی به دنبال یافتن کهن الگویی برای باغ ایرانی است که توجیه کننده انواع فرم های توسعه یافته باغ ایرانی نیز باشد. هدف غایی این نوشتار به دنبال معرفی الگوی پنهان باغ ایرانی از ورای بررسی رابطه انسان، آب و درخت در نمونه ها و فرم های متنوع باغ ایرانی است.
نتایج تفحص در عناصر باغ ایرانی، نحوه استفاده از فضاهای آن و زیبایی شناسی خاص ایرانی، حاکی از وجود و تکرار الگوی سه گانه آب، گیاه و نظرگاه در باغ ایرانی است که تلاش در همه گونه های کالبدی بهره مندی از منظر آب و گیاه، به عنوان مهمترین عناصر طبیعی، از روی مکانی به عنوان نظرگاه است.
اکولوژی، منظر و طراحی اکولوژیک منظر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳۲
حوزههای تخصصی:
یک نگاه محدود و غیرزمینه گرا، که از دریافت میراث منظرین غنی خاورمیانه ناتوان است، ظرفیت های منظر را به عنوان یک چارچوب مطالعاتی میان رشته ایِ تضعیف کرده و حیطه حرفه معماری منظر را به زیباسازی سطحی و ظاهری محدود می سازد. این مقاله رویکرد کل نگر و پویای طراحی اکولوژیک منظر را مطرح می کند، با این استدلال که اکولوژی می تواند الف) معنای منظر را، فراتر از اینجا و اکنون، زمینه گرا کند، پاسخگوی اکولوژی منطقه باشد و میراث تاریخی و بومی منظر را ادغام کند؛ و ب) مباحث معماری منظر را گسترش دهد تا نه تنها سیما و نمود ظاهری را در بر گیرد، بلکه شامل ابعاد محیطی، اکولوژیک، اجتماعی- اقتصادی و سیاسی نیز باشد. برای نشان دادن پیچیدگی و انطباق پذیری یک چارچوب منظرین کل نگر، و قابلیت های آن در پیشبرد پژوهش ها و فعالیت های حرفه ای معماری منظر، گستره ای از کاربردهای آن ذکر شده است.
نمایش خیابانی و نسبت آن با فضاهای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از گونه های نمایش، از ابتدای آغاز این هنر، اجرا در «فضاهای بیرونی»، اعم از میادین، راه های عبور و مرور، مراکز تجمع مردم (نظیر بازارها، کشتزارها، مقابل معابد) و سایر فضاها از این دست بوده است. در روزگار معاصر نیز ما شاهد اجرای نمایش هایی هستیم که به جای استفاده از فضاهای «داخلی» و «رسمی»، محیط بیرونی، خیابان ها، کافه ها و دیگر مکان های نمایش «غیررسمی» را برای خود برمی گزینند. هرچند مشابهاتی بین اجراهای دستة اخیر با اجراهای عهد باستان قابل مشاهده است، اما در واقع نمایش های اجرا شده در فضای بیرونی یا مکان های نمایشی غیررسمی – که عمدتاً به نام «نمایش های خیابانی» نامیده می شوند – از فضای آیینی فاصله گرفته و تمرکز خود را بر مسایل سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و حتی نظامی معطوف کرده اند؛ مسایلی که بیشتر در قالب اعتراض به شرایط موجود مطرح می شوند.
یکی از نقاط مشترک این اجراها در دوران کهن و روزگار معاصر، استفاده از «فضای شهری» (در مورد عهد کهن شاید فضاهای روستایی) به عنوان صحنة نمایش است. در واقع این نمایش ها با استفاده از فضاهای شهری نوعی هویت جدید را به شهر منتقل کرده و هم بر فضاهای شهری تأثیر می گذارند و هم از آن تأثیر می پذیرند.
امروزه فضای شهری تنها به عنوان فضایی برای داد و ستد، ارتباط یا گذران زندگی فیزیکی و مادی تلقی نمی شود، بلکه به استناد هنرهایی که فضای شهر را در نوردیده و اتمسفری معنوی (منتج از هنر) پدید می آورند، می تواند نقش بیشتر و والاتری در زندگی بشر ایفا کند.
تا کنون پژوهشگران مختلفی چه در داخل، چه در خارج از کشور به موضوع «نمایش خیابانی» یا «تئاتر خیابانی» پرداخته اند. وجه مشترک همة این پژوهش ها، تأکید بر اصول اجرایی این گونة نمایشی بوده است و کمتر کسی به این موضوع از منظر اهمیت فضای شهری یا «شهر به مثابة صحنة نمایش» نگاه کرده اند. ویژگی این مقاله در قیاس با پژوهش های پیشین در ورود به موضوع از منظر «شهری» است. علاوه بر آن متاسفانه اغلب کتاب هایی که در این زمینه در کشور تألیف شده اند، تکرار یافته های محققین غربی بوده و کمتر نشانه ای از ابداع و هویت بومی «نمایش خیابانی و شهر» ایران در آنها مشاهده می شود.
نگاه دوباره به «نمایش خیابانی» از منظر اهمیت فضای شهری و تأکید بر استفاده از فضاهای شهری به عنوان جایگاه اجرای نمایش، به دلیل رابطة نزدیک با مخاطب، وجود تماشاگران بالقوه و همچنین مضامینی که نسبت نزدیکی با زندگی اجتماعی مردم دارد، می تواند راهکارهای جدیدی را پیش روی هنر نمایش کشور نهاده و آن را به هنری جدی در زندگی روزمرة مردم تبدیل کند. نکته ای که در ایران قدیم به شدت مورد توجه هنرمندان و مردم بوده و در حقیقت این نوع نمایش را به جزیی از زندگی ایرانیان بدل کرده است.
هویت طبیعی یا تحمیلی؟ بوستان جوانمردان، منظره سازی در دره کن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسیل ها و روددره های دامنه جنوبی البرز موقعیت جغرافیایی و توپوگرافیک ویژه ای برای شهر تهران پدید آورده اند. در سال 1347 رویکرد صلب و بخشی برنامه های توسعه شهری در برخورد با روددره های شهر تهران، نقش ساختاری آنها در توسعه شهری و تأمین نیاز شهروندان را نادیده گرفته و رودخانه ها را به کانال های دفع آب های سطحی، فاضلاب و نقاط حادثه خیز شهری مبدل ساخته است. در طرح جامع تهران (۱۳۸۵)، پتانسیل روددره ها در شکل دهی سازمان فضایی و تعریف پهنه های گردشگری در دستور کار مدیریت شهری تهران قرار گرفت. در این میان روددره «کن» به عنوان محور گردشگری شهر انتخاب و برنامه ساماندهی رودخانه و پیرامون آن تدوین شد. بوستان جوانمردان در تابستان سال ۱۳۹۱در ساحل رودخانه کن حدفاصل پل بزرگراه همت و بزرگراه حکیم، در مرز میان منطقه ۵ و ۲۲ شهرداری تهران، به عنوان محصول عملی این برنامه و سیاست ها به بهره برداری رسید.
امروز با گذشت بیش از ۳ سال از بهره برداری بوستان جوانمردان، تبدیل این پروژه مهم به یکی از ضعیف ترین بوستان های شهر تهران مورد پرسش قرار می گیرد. چرا پروژه ای در این مقیاس با وجود تأکید و توجه ویژه اسناد بالادست و مدیریت شهری با شکست مواجه می شود؟ چرا با وجود هدف احیاء و پیوند رودخانه با شهر و شهروندان، این پروژه نه تنها در جذب مخاطب ناموفق می باشد، بلکه خود به عاملی در نابودی هویت طبیعی و فرهنگی رودخانه کن تبدیل شده است؟
این نوشتار بر مبنای اسناد موجود و روند طی شده از تعریف، برنامه ریزی، طراحی و اجرا، به بررسی دلایل دور شدن پروژه بوستان جوانمردان از اهداف اولیه ساماندهی و احیاء رودخانه کن می پردازد.
فاصله میان اهداف و راهبردهای بیان شده در برنامه ساماندهی ویژه روددره کن در طرح های موضعی-موضوعی طرح جامع ۱۳۸۵ و طرح ساماندهی رودخانه کن و پیرامون آن توسط مهندسین مشاور آرمانشهر تا سیاست گذاری و اقدامات صورت گرفته در مقیاس میانی و خرد توسط مهندسین مشاور آتک به عنوان طراح اصلی پروژه مورد بررسی قرار می گیرد. در نهایت عدم شناخت طراح از ارزش های طبیعی و منظرساز روددره کن را عامل مهم عدم توانایی طرح ارایه شده در پاسخ گویی به اهداف مورد نظر طرح جامع و شکست پروژه می داند.
هدایت خیال : ادراک و کتیبه ها، حیاط شیرها در الحمراء(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این نوشتار با بررسی عناصر مختلف حیاط شیرها در الحمراء در آندلس، به نحوه ادراک این فضا از طریق آن ها می پردازد. تمرکز اصلی مقاله بر آثار قرن چهاردهم میلادی است. جزئیات معماری، ازجمله تزئینات مقرنس کاری، سنگ نوشته روی آب نمای مرکزی و کتیبه های شاعرانه در تزئینات سطوح نما، در ارتباط با کارکرد، معنا و نقششان در ادراک فضا بررسی شده اند. همچنین نحوه قرارگیری حیاط شیرها و ارتباط آن با کل باغ در بستر تاریخی اش، ارتباط حیاط با فضاهای مجاور آن و چارچوب کلی حیاط ازنظر ارتباط فضاهای درونی و بیرونی موردتوجه قرارگرفته است. اثرات ادراکیِ تمامی این ویژگی های معمارانه و شاعرانه، به علاوه تأثیر آب ساکن و جاری در فضای حیاط، تنها یک اثر صرف زیباشناسانه ایجاد نمی کند؛ بلکه تمامی این ها مشخصاً برای آزادسازی و هدایت قوه تخیل ما طراحی شده اند.
زیبایی تهرانی
منبع:
منظر بهار ۱۳۹۴ شماره ۳۰
حوزههای تخصصی:
کارگاه تخصصی تهران پژوهی در راستای همایش دوم پدیدارشناسی منظر شهری با عنوان «زیباشناسی فضای جمعی» در موزه هنرهای معاصر تهران برگزار شد. بازدید خانم دکتر «مارتین بوشیه» از تهران و مطرح شدن تفاسیر ایشان از برخی نقاط شاخص آن، مجالی کوتاه برای ارزیابی رویکرد و روش مداخله های زیباسازانه در شهر تهران به شمار می رود. اگرچه مخاطبان اصلی منظر، شهروندان هستند، اما شنیدن نظرات تخصصی با نگاهی متفاوت می تواند مفهوم تازه ای از شهر را در اختیار قرار دهد : یادآوری ظرفیت های موجود شهر، که به واسطه مشاهده هر روزه چندان قابل تشخیص نیست و تلنگری برای درک اشتباهاتی که گاه به سبب برداشت نادرست از مفهوم زیباشناسی رخ می دهد.
این برنامه فرصتی بود تا اقدامات حوزه زیباشناسی در تهران با نگاهی دیگر نقد شود؛ نه گفته شود «همه چیز خوب است» و نه آن که «اقدام مثبتی دیده نمی شود». مقایسه تجربیات زیباشناسی تهران با نمونه های جهانی، این امکان را به وجود آورد که زیباسازی در تهران با زاویه ای بازتر بررسی شود.
مستندنگاری و حفاظت پوشش گیاهی باغ های تاریخی، نمونه موردی: باغ فین کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پوشش گیاهی، بخش مهمی از موجودیت یک باغ تاریخی است؛ به گونه ای که با حذف آن از کالبد باغ، دیگر نام «باغ» را به یک اثر تاریخی نمی توان اطلاق کرد. ازآنجایی که پوشش گیاهی باغ عنصری است زوال پذیر و جایگزینی و مرمت آن به مانند آثار معماری، به سهولت امکان پذیر نیست، لزوم مستندسازی آنان به عنوان عنصر تاریخی زنده باغ، در کنار مستندسازی بناها و معماری باغ، اهمیت وی ژه دارد. در این میان، درختان به ویژه درختان کهنسال که تاریخ غرس آن ها چه بسا با احداث باغ مقارن باشد، به عنوان گیاهان دائمی باغ، جایگاه مهم تری دارند. لذا هدف کلی این پژوهش، ارائه روشی برای جمع آوری و تنظیم اطلاعات مربوط به پوشش گیاهی یک باغ تاریخی، در قالب یک طرح مستندنگاری است تا ضمن معرفی هر درخت به صورت مجزا، بتوان مدیریت پوشش گیاهی باغ را در مقیاسی خردتر و برای هر درخت ارائه کرد. برای مستندنگاری همه درختان، به منظور ثبت وضعیت گیاه در یک مقطع زمانی خاص، به عنوان اولین گام، لازم است نقشه دقیقی از پوشش گیاهی باغ، توسط برداشت های میدانی تهیه شود. در گام بعدی، لازم است قالبی به منظور ثبت اطلاعات و مستندات جمع آوری شده در نظر گرفته شود. اطلاعاتی نظیر نام علمی درختان، سن، ارتفاع و قطر آن ها و خصوصیات ظاهری آنان در این قالب درج می شود. بخشی از اطلاعات نیز به صورت گرافیکی (عکس و ترسیمات شماتیک) درج می گردد تا ضمن تکمیل هرچه بیشترِ مستندات، بتوان آن ها را برای برنامه ریزی دقیق تر مورد بهره برداری قرار دارد. روش مورد استفاده در این فرایند، بررسی های کتابخانه ای، برداشت های میدانی و بهره گیری از تجربیات افراد ذی اطلاع در این خصوص است که در نهایت، منجر به پیشنهاد تکنیکی برای مستندنگاری گیاهان یک باغ تاریخی و به کار بردن آن برای مستندسازی پوشش گیاهی باغ فین کاشان می شود.
محله عودلاجان، میراث شهری در تقابل بین سنت و مدرنیته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محله عودلاجان به عنوان یکی از پنج محله تشکیل دهنده شهر تهران در دوره صفوی، یک میراث تاریخی ارزشمند به شمار می رود. در دوره قاجار، طبقات مختلف اجتماعی، به ویژه طبقه اعیان و دولت مردان در این محله سکونت داشته اند. از دهه 1340، به دنبال ترک محله توسط ساکنان قدیمی و ورود گروه های مهاجر و طبقات کم درآمد، فرایند فرسودگی این محله تاریخی در تمام ابعاد کالبدی و اجتماعی و اقتصادی آغاز شد. بازار نیز به عنوان یک عنصر قوی اقتصادی و سیاسی، در محله نفوذ کرد و آن را تحت سلطه خود درآورد. از حدود چهل سال پیش تا کنون، طرح های متعددی برای باززنده سازی این محله تهیه شده، اما تاکنون هیچ یک از آن ها اجرا نشده اند. هدف این پژوهش، شناخت موانع باززنده سازی این محله است. روش توصیفی تحلیلی برای این پژوهش استفاده شده و داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با شهروندان و ساکنان و کاربران محله عودلاجان و نیز از طریق مشاهده و همچنین بررسی اطلاعات ثانویه (گزارش های موجود، آمارها، کتب، مقالات و...) گردآوری شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که موانع موجود بر سر راه باززنده سازی محله عودلاجان، بیش از آنکه اقتصادی و تکنیکی و سیاسی باشد، فرهنگی و اجتماعی است که عبارت است از بی علاقگی ساکنان و شهروندان نسبت به بافت ها و بناهای قدیمی. به عبارت دیگر، وضعیت کنونی عودلاجان نتیجه طرز تفکر و نوع نگاه جامعه به تاریخ و میراث است. فرایند مدرنیزاسیون که از اواخر دوره قاجار در ایران آغاز شده، همراه با طرد سنت و تاریخ بوده که یکی از نتایج آن، بی علاقگی جامعه به میراث و میل دائمی به نو شدن است. در چنین وضعیتی، اجرای طرح های باززنده سازی محلات تاریخی دشوار است. بنابراین پیش از هر اقدامی برای حفظ و باززنده سازی محله های تاریخی، آموزش و آگاهی دادن به جامعه درخصوص ارزش های تاریخی، سنت و میراث ضروری است.
اشراف بر سواره رویکرد منظرین پل طبیعت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میان پروژه های منظر اجرا شده دوره معاصر در تهران «پل طبیعت» از جایگاه ویژه ای برخوردار است. این پل با خلق یک فضای شهری جدید و فعال در شهر در جهت ارتقای کیفیت فضاهای جمعی قدم برداشته و همچنین به دلیل موقعیت خاص بستر طرح، نظرگاهی به شهر تهران ایجاد کرده که از عوامل جذابیت آن به شمار می رود. فرم سازه متفاوت این پل نیز در شهر توجه بسیاری را به خود جلب کرده است. از آنجایی که کلانشهر تهران در روند توسعه سریع خود با چالش های گوناگونی مانند کمبود فضاهای جمعی، ناخوانایی و سردرگمی شهروندان در زندگی پیچیده شهری مواجه است ایجاد چنین فضاهایی که منجر به درک معنا و هویت محیط از جانب مردم شده و پیوند انسان با محیط و حس رضایت از آن را تقویت می کند ضروری به نظر می رسد.
در طراحی و ساخت این پل اهداف متفاوتی از قبیل ایجاد فضای جمعی برای افراد مختلف جامعه، زیبایی، پیاده مداری، نظرگاه شهری و طبیعت گرایی مد نظر بوده است. این پژوهش میزان دستیابی طرح به این اهداف را مورد بحث و بررسی قرار می دهد.
نقش سایه در باغ ایرانی، بررسی شرایط آسایش اقلیمی در باغ جهان نما و باغ دلگشا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همگام با الگوبرداری از شیوه های مدرن و رویکردهای جدید ساخت وساز در حوزه های معماری و معماری منظر، تجارب سنتی موجود بر پایه بهره گرفتن از انرژی های طبیعت، تقریباً به فراموشی سپرده شده است. در این باره، هنر باغ سازی ایران، ارزش ها و دستاوردهای ارزشمندی دارد که نیازمند مطالعه و بازشناسی است. شهر شیراز به واسطه جغرافیای خاص خود، به تنهایی دارای تعداد زیادی از باغ هایی با شهرت جهانی نظیر باغ ارم، باغ تخت، باغ جهان نما و باغ دلگشاست. هدف اصلی این مقاله بررسی ویژگی های ساختاری و به ویژه نقش سایه در بهبود شرایط آسایش اقلیمی باغ ها به عنوان بخش مهمی از فضاهای باز و سبز شهرها و منظر شهری است. در این باره، از دیدگاه معماریِ منظر با تکیه بر دو نمونه بارز باغ ایرانی همچون جهان نما و دلگشا، برای اولین بار پژوهشی کمّی کیفی برای سنجش وضعیت گرمایی خرداقلیم باغ در مقایسه با اقلیم محلی و فضای شهری پیرامون، در اوج گرمای تابستان و اوج سرمای زمستان صورت گرفت. در چارچوب روش کار نیز از جدیدترین شاخص ارزیابی وضعیت گرمایی فضای باز با عنوان شاخص جهانی اقلیم گرمایی (UTCI) برای ارزیابی داده های برداشت شده در روزهای چهار و پنج بهمن ماه 1391 و نه و سیزده مرداد ۱۳۹۲ استفاده شده است. داده های میدانی نیز بر روی شبکه ای ازپیش تعیین شده در سطح باغ، توسط دستگاه های هواشناسی سیار که قادر به برداشت آمار دما، رطوبت، باد، فشار هوا و دمای تابشی است، گردآوری شده است. نتایج نهایی حاصل از مقایسه آمار استخراج شده از ایستگاه های هواشناسی و داده های برداشت شده، نشان داد که ویژگی های ساختاری و کالبدی نمونه های مطالعاتی تا چه میزان، وضعیت اقلیم خرد را نسبت به اقلیم محلی، اقلیم کوتاه مدت و اقلیم بلندمدت شهر تعدیل کرده است. بنابراین، تعیین نقش و توان باغ ایرانی در بهبود کیفیت اقلیم خرد و اقلیم محلی در کنار بررسی نقش مجموعه عناصر شکل دهنده این باغ ها در بهبود شرایط آسایش اقلیمی درون، مهم ترین محصول پژوهش تلقی شده است.
ارزیابی طرح کارل فریش بر پیکربندی ساختار فضایی بافت قدیمی شهر همدان (با استفاده از تکنیک چیدمان فضا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با روی کارآمدن رضاخان، تفکرات شبه مدرنتیه در ایران شکل گرفت. و اجرای خیابان کشی ها به عنوان اولین نمودهای شهرسازی مدرن بر بافت های شهری قدیم اجرا شد. این امر نه تنها بر نظام محله ای و بازار به عنوان عمومی ترین فضای شهری تأثیرات منفی گذاشت. بلکه بر ساختار فضایی و سلسله مراتب هم پیوندی(دسترسی) شهری نیز آسیب رسانید. در دوره های قبل اگر بازار به عنوان ستون فقرات شهری نقش بازی می کرد با اجرای طرح های خیابان کشی، بازار به حاشیه رانده شده و خیابان به عنوان لبه قدرتمند جایگزین بازار شد.
طرح کارل فریش (میدان مرکزی شهر و شش خیابان منشعب و کمربندی های آن) در دوره پهلوی اول یعنی از اواخر سال 1310 به بعد بر روی بافت قدیمی شهر همدان احداث شد. نوع تحقیق توصیفی – تحلیلی است. با استفاده از نقشه محوری شهر در سال های 1297،1332و1393و نرم افزار Depthmap و تکنیک اسپیس سینتکس به تحلیل ساختار و هم پیوندی شهر در دوره قبل و بعد از خیابان کشی ها (که خود به دو مرحله قابل تقسیم است) پرداخته ایم. طبق نتایج، ساختارمندی و انسجام بافت شهری نسبت به دوره قبل از خیابان کشی ها تضعیف شده و از طرفی میزان هم پیوندی (دسترسی) در قسمت بازار به شدت کاهش و از سوی دیگر، مقدار هم پیوندی (دسترسی) خیابان افزایش یافت. از این دوره به بعد خیابان به عنوان ستون فقرات شهری معرفی می شود.
خوانش شهر به روایت خیابان؛ تحلیل پیچیدگی خیابان در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر بهار ۱۳۹۴ شماره ۳۰
حوزههای تخصصی:
شهر، امری پیچیده است که توصیف جامع آن غیر ممکن به نظر می رسد. از آنجا که شهر ترکیب متنوعی از کل های در تعامل را در خود جای می دهد، شناخت آن با یک مطالعه ساده ممکن نیست. لذا در این نوشتار، جهت ارائه یک تحلیل از شبکه معابر، عینیت پیچیده خیابان، تنها با داده های هندسی1 بدست آمده از شبکه راه، تحلیل شده است. این داده ها که به صورت گراف2 به نمایش درخواهد آمد، به شناخت بهتر ساختار فضا منتهی می شود. چهار شاخص اصلی عینیت مذکور یعنی اتصال، دسترسی، فاصله و پیکره، امکان دست یابی به سلسله مراتب میان راه ها و زیرمجموعه هایی را ایجاد می کند که موجب آشکاری فرآیند پیدایش شکل شهر مورفوژونِز (Morphogenèse) می شود. سایت مورد مطالعه در این مقاله محله های مرکزی شهر در منطقه شهر تهران است.
ارزیابی نقش منظر شهر در تأمین امنیت شهروندان نمونه موردی : شهر قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در حال حاضر یکی از مهم ترین آسیب های شهری بر پیکر شهرها ناشی از آشفتگی و اغتشاش بصری است. از طرف دیگر، امنیت و منظر ش هری، واژه های ی هستند که اگرچه هردو از زیرمجموعه های علم شهرس ازی و معماری منظر محسوب می شوند، اما نیاز به بررسی دقیق تر ارتباط بین آنها وجود دارد. این در حالی است که نظریات و تجارب متعدد نشان می دهد بسیاری از معیارها و سنجه های به دست آمده در تحقیقات مختلف که منجر به ایجاد حس امنیت در شهروندان می شود، مستقیم یا غیر مستقیم با اصول به کار رفته در طراحی منظر شهرها ارتباط داشته و می تواند حس مذکور را کاهش یا افزایش دهد. به عبارت دیگر، منظر شهری باید حریم امن زندگی شهروندان باشد. مقاله حاضر بر آن است تا با انتخاب دقیق معیارهای خاص امنیت شهری - که برگرفته از مطالعات قبلی بوده و با منظر و سیمای شهر در ارتباط است- نقش منظر در تأمین حس امنیت شهروندان را براساس مدل و ضرایب اهمیت معیارها ارزیابی کرده و نیز به مقایس های تطبیقی بین بافت های مختلف شهر قزوین به عنوان نمونه موردی بپردازد و در انتها، راهکارهای برنامه ریزی و نکاتی کلی برگرفته از مدل پژوهش برای تقویت نقش منظر شهری در تأمین امنیت شهروندان ارایه دهد. بدین منظور از فرایند تحلیل سلسله مراتبی یا AHP بهره گرفته شده و در جمع آوری داده ها، پرسشنامه و برداشت های میدانی مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج به دست آمده نشان می دهد، منظر شهری در محله های بافت قدیمی به دلیل فرسودگی کالبدی، نقش کم رنگ تری در تأمین احساس امنیت ساکنان خود در مقایسه با محله های جدید تر دارد. محله مورد مطالعة بافت قدیمی، در هر دو بعد طبیعی و انسان ساخت، امتیاز زیر میانگین را به دست آورده و این مشکل در بعد عوامل طبیعی بیشتر و در حد نامطلوب ارزیابی شده که مشخصاً برگرفته از نفوذناپذیری معابر و ایجاد فضاهای دنج و غیرقابل نظارت در محله است. با این حال محله های جدید و نوساز نیز نیازمند توجه و طراحی دقیق تر در منظر و سیمای خود هستند تا به حد مطلوب تری رسیده و از ایجاد فضاهای دنج و نا امن در سطح این گونه محلات جلوگیری شود. ارزیابی ها نشان می دهد لزوم چنین توجهی در بعد عوامل مصنوع و به ویژه در مواردی چون رعایت سلسله مراتب معابر و انسجام محیطی، بیشتر احساس می شود.