فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۳۲۰ مورد.
منبع:
تداوم و تغییر اجتماعی سال ۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
563 - 596
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه شبکه های اجتماعی مجازی به مثابه بخشی از فناوری های قدرت نئولیبرالیسم، به مثابه فضایی در نظر گرفته می شوند که ارزش های جهان بینی نئولیبرال در آنها تولید و بازتولید می شوند. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش شبکه اجتماعی اینستاگرام به مثابه فضایی برای بازتولید ارزش های نئولیبرال صورت گرفته است.
روش و داده ها: روش پژوهش حاضر از نوع فراترکیب بوده و برای تحلیل یافته ها از الگوی هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو استفاده شده است. با تکیه بر معیارهای روش فراترکیب، نتایج مطالعات گذشته که بین سال های 1393 تا 1403 انجام شده، مورد بررسی قرار گرفت و با استفاده از کلیدواژه های مرتبط، از بین 842 پژوهش مرتبط با شبکه اجتماعی اینستاگرام، در نهایت 162 پژوهش با استفاده از معیارهای فراترکیب انتخاب شدند. به منظور بررسی کیفیت و پایایی یافته ها، از شاخص کاپا استفاده شد، که نتایج آن حکایت از کیفیت مناسب یافته ها داشت.
یافته ها: پس از رفت و برگشت های مداوم و بررسی و ترکیب یافته های اولیه این پژوهش در زمینه های فرعی، 11زمینه اصلی به دست آمد که به ترتیب فراوانی عبارتند از؛ شکاف ارزشی، هویت، شهرت، مدیریت بدن، سبک زندگی، مصرف گرایی، روان شناختی، تمایزطلبی، حریم و روابط شخصی، خانواده و نگرش دینی.
بحث و نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که سیالیت اخلاقی، دموکراتیزه شدن شهرت، سلبریتیزه کردن بدن، بازاندیشی معرفتی، خودشیفتگی مجازی، دیجیتالی شدن امر روزمره، بودنِ مصرفی، اقتصادمحورشدن خانواده، معنویت مجازی، ایدئولوژی پساحریم شخصی و فرسودگی اطلاعاتی از مهم ترین مؤلفه های ارزشی جهان بینی نئولیبرال هستند که در فضای شبکه اجتماعی اینستاگرام در جامعه ایرانی بازتولید می شوند.
پیام اصلی: در دنیای امروز، به نظر می رسد که منطق سودگرایانه نئولیبرالیسم و ارزش های نظم نئولیبرال، تمامی حوزه های زندگی ما را دربرگرفته و فضاهای مقاومت به طور قابل توجهی شکننده شده است و پروژه نئولیبرال سازی با سرعت قابل توجهی در فضای پلتفرم های مجازی چون اینستاگرام در حال رشد است.
تحلیل راهبردی عوامل کلیدی موفقیت همکاری-رقابت در بخش بهداشت و درمان: رویکرد تحلیل سناریو و نقشه شناختی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی ایران دوره ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
270 - 300
حوزههای تخصصی:
هدف:راهبرد همرقابتی یا همکاری-رقابت یک رویکرداستراتژیک پرطرفداردر بخش بهداشت ودرمان است.علی رغم استقبال از این رویکرد، سازمان هادرپیاده سازی آن برای بهره مندی ازتمامی مزایای آن بامشکلاتی مواجه است.از این رو پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل کلیدی موفقیت راهبرد همکاری-رقابت در نظام سلامت و تحلیل سناریو این عوامل انجام شده است.روش:این پژوهش از نوع ترکیبی (کیفی-کمی) است، در مرحله اول تحقیق (کیفی) براساس مصاحبه های نیمه ساختاریافته وتحلیل مضمون، عوامل کلیدی موفقت شناسایی شده ودر مرحله دوم (کمی)، به منظور تحلیل این عوامل از نقشه شناختی فازی و تحلیل سناریو استفاده شده است.یافته ها: در نتیجه اقدامات تحقیق مرحله اول 74 عامل کلیدی موفقیت شناسایی شدکه در قالب 15 کلان دسته «مدیریت منابع انسانی»،«مهارت تشخیص و رفع ناسازگاری ها»،«آموزش مدیران»،«مدیریت روابط بین سازمان»،«میزان وابستگی و مشابهت»،«مدیریت اطلاعات»،«نظارت وارزیابی هوشمندانه»،«خدمت دهی هوشمندانه»،«فرهنگ سازی مناسب»،«مدیر مثبت نگر»،«چند منبعی بودن»،«طراحی محیط کاری»،«کار گروهی»،«مدیریت قراردادها»و«به گزینی» گروه بندی شدند. بر اساس خروجی نقشه شناختی فازی «آموزش مدیران»و«مدیریت قراردادها» پیشران و«خدمت دهی هوشمندانه» دریافت کننده اثر است.سایر عوامل کلیدی موفقیت، نیز نقش متغیر معمولی را دارند. بالاترین درجات وابستگی به ترتیب برای «مدیریت روابط بین سازمان»و«نظارت وارزیابی هوشمندانه»است. «به گزینی» و«مهارت تشخیص ورفع ناسازگاری ها» بیشترین میزان اثرگذاری و «مدیریت روابط بین سازمان» و «مهارت تشخیص و رفع ناسازگاری ها» بیشترین میزان مرکزیت را داراست. همپوشانی سناریوهای روبه عقب بیانگر جایگاه ویژه «نظارت و ارزیابی هوشمندانه»، «مدیریت قراردادها» و «فرهنگ سازی مناسب» است. همچنین همپوشانی سناریوهای روبه جلو بیانگر اهمیت «به گزینی» و «آموزش مدیران» است.نتیجه گیری: بر اساس یافته های تحقیق، توسعه زیرساخت های اطلاعاتی، به گزینی، تنظیم قراردادها بر مبنای پوشش چالش ها و آموزش های مدیریتی برای توسعه همرقابتی توصیه می گردد.
مقایسۀ اخلاق جمعی از منظر ابر انسان نیچه و شهسوار ایمان کیر کگور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه پژوهی فرهنگی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۵۵)
199-226
حوزههای تخصصی:
نیچه یکی از متفکران رادیکال و بن فکنی است که از رهگذر نقد اخلاق بردگی، اخلاق سروری را که در هیأت و هیبت ابرانسان متجلی و متبلور می شود مطرح می کند. ابرانسان به نزد نیچه، چرخ خودچرخی است که با پشت پا زدن به ارزشهای واپسین انسان و اخلاق بردگی مترتب بر آن، ارزشهای مترتب بر اخلاق سروری را که دربرگیرنده مؤلفه هایی چون تکینگی، آفرینندگی و خودآیینی است متحقق می کند. کیرکگور نیز به مثابه متفکری فردگرا و سیستم ستیز در تلاش است که همچون نیچه، تکنیگی؛ فردیت، کنشگری و گزینشگری آدمی را از چنگال نظام های متصلب اخلاقی و اجتماعی رها و آزاد کند. یافته پژوهش حاکی از آن است که در مقام مقایسه و تطبیق آراء نیچه و کیرکگور، می توان این سخن را به میان آورد که به رغم شباهت دیدگاه نیچه و کیرکگور در باب ضرورت رهایی و خلاصی فردیت و تکینگی آدمی از چنگال اخلاق، جامعه و فرهنگ، سورن کیرکگور بر خلاف نیچه که متفکری طبیعت گرا و زمینی است، از منظر و موضعی ایمانی سعی در احیاء اگزیستانس(هستی منحصر به فرد و تکرارناپذیر آدمی)، شور و عاملیت و فاعلیت آدمی دارد.
اثر قیمت مسکن بر ازدواج در نقاط شهری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
187 - 210
حوزههای تخصصی:
ازدواج اگرچه موضوعی شخصی و یکی از ابعاد مهم اجتماعی و تکامل اجتماعی انسان است؛ بُعد اقتصادی آن، به ویژه سرپناه مناسب ، در پایداری و موفقیت زوجین امری کلیدی و بنیادی به شمار می رود؛ از این رو، شناخت مؤلفه های مؤثر بر ازدواج و عوامل اثرگذار اقتصادی و اجتماعی ازجمله قیمت مسکن، جهت تشکیل خانوارها، به ویژه خانوارهای جوان حائز اهمیت فراوان است. در این پژوهش با روش ARDL و با استفاده از داده های سری زمانی 1369 تا 1399ه .ش. ایران به بررسی اثر قیمت مسکن بر ازدواج پرداخته شده است. نتایج حاکی از آن است که متغیرهای قیمت واقعی مسکن، نرخ بیکاری و سطح تحصیلات اثر منفی و معنادار بر نرخ ازدواج و هم چنین نسبت جمعیت شهرنشین و تولید ناخالص داخلی، اثر مثبت و معنی دار بر نرخ ازدواج داشته اند. از بین متغیرهای موجود در این پژوهش قیمت مسکن، شهرنشینی و تحصیلات مؤثرترین متغیرها بر ازدواج بوده اند.
پدیدارشناسی کار بی ثبات کارگران در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
211 - 236
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، فهم تجربیه زیستیه بی ثباتی اقتصادی در کارگرانِ ایرانی است. این بررسی درپی فهم چرایی انتخاب مسیر سازگاری و امیدواری در مواجهه با زندگی کاری پرمخاطره و ناامن توسط کارگران است و در این راستا بر مفهوم امید بی رحمانیه «لورن برلنت» تکیه می کند. این مطالعه به روش کیفی، تکنیک مصاحبیه عمیق و مشاهدیه مشارکتی، برای ردیابی بی ثباتی به مثابه وضعیتی عاطفی در کارگران انجام شده است. در فرآیند جمع آوری اطلاعات، تعریف متفاوتی از امید در بافت جغرافیایی و اقتصادی ایرانی رخ می نماید. یافته ها نشان می دهند که چگونه باوجود خشم ماندگار مردان کارگر از موانع ساختاری بی ثباتی اقتصادی و تجربیه احساساتی مانند: گیرکردن، فرسودگی و به بن بست رسیدن، ابزارهایی مانند: مصرف گرایی، باورهای مذهبی، فیلم، اعتقاد به شایسته سالاری و آموزه های خودیاری و اهمیت مسئولیت فردی، امیدواری و حواس پرتی را جایگزین کنش های مقاومتی در برابر بی ثباتی می کنند. نتایج یافته های پژوهش حاکی از برجسته بودن نوعی امیدواری خوش بینانه و بی رحمانه است که بستر آن توسط نظام اقتصادی بی ثبات فراهم می شود و کارگران را برای تثبیت جایگاه شغلی خود برمی انگیزاند تا سخت کار کرده و پای پس نکشند.
گروه های نوپدید معنوی در جهان معاصر ریشه های فکری و مسیر احتمالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
75 - 98
حوزههای تخصصی:
مواجهه مناسب با گروه های نوپدید معنوی در جامعه معاصر به طوری که بتواند نظم اجتماعی را تضمین کند، مبتنی بر شناخت علمی این پدیده اجتماعی و تشخیص مسیر تحولات احتمالی آنها است. متأثر از روند فزاینده جهانی شدن، تحولات نوظهور دینی در حالی که در هر جامعه ای عناصری از فرهنگ غالبِ آن جامعه را بازتاب می دهند، دارای ریشه های مشترکی هستند که به تشخیص مسیر تحولات آینده کمک می کنند. در این مقاله، کوشش شده است با بررسی جنبش های فکری که بر گروه های نوپدید معنوی تأثیرهای تعیین کننده ای داشته اند، ریشه های تحولات معاصر شناسایی و درباره مسیر آینده آنها گمانه پردازی شود. برای این مقصود، از روش تحلیل و استنتاج منطقی از مهم ترین پژوهش های اجتماعی درباره این موضوع استفاده شده است (فراتحلیل). درمان معنوی، تأکید بر استعدادهای درونی و روی گردانی از یک منبع بیرونی برای رستگاری، به خود انسانی، از مهم ترین میراث های جنبش های پیشگام بر رشد گروه های نوپدید معنوی بوده است.
نوگرایی و گرایش به طلاق: مطالعه ای در مورد زنان همسردار شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی نهادهای اجتماعی دوره ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۴
237 - 269
حوزههای تخصصی:
اهداف: در سال های اخیر، با توجه به اوج گیری جریانات مدرنیته، یکی از مهم ترین مسائل اجتماعی که بیش از پیش جوامع امروزی را درگیر خود کرده، مسألیه طلاق است؛ اما بررسی پیشینیه تحقیق نشان داد که توجه چندانی به مبحث نوگرایی و ابزار سنجش این مفهوم کلیدی و تأثیر آن بر میزان گرایش به طلاق به ویژه در بین زنان در پژوهش های اجتماعی صورت نگرفته است. بر اساس این، هدف پژوهش حاضر تبیین رابطیه بین متغیرهای نوگرایی و میزان گرایش به طلاق زنان در شهر رشت می باشد. روش مطالعه: پژوهش حاضر از نوع کمی و مبتنی بر پیمایش است. جامعیه آماری کلییه زنان همسردار شهر رشت و حجم نمونه شامل 400 نفر از آن هاست که با شیویه نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسش نامیه محقق ساخته و چارچوب نظری پژوهش نظرییه فردی شدن اولریش بک می باشد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین تحصیلات، درآمد، نوگرایی، کاهش ارزش های سنتی، آزادی انتخاب و بازاندیشی در نقش های جنسیتی و میزان گرایش به طلاق زنان رابطه وجود دارد، شدت و جهت این رابطه، متوسط و مستقیم است. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که متغیرهای مستقل می توانند 35% تغییرات مربوط به میزان گرایش را به طلاق پیش بینی کنند. متغیرهای افول ارزش های سنتی، آزادی انتخاب، درآمد و بازاندیشی در نقش های جنسیتی دارای بیشترین قدرت تبیین تغییرات میزان گرایش به طلاق زنان هستند. نتیجه گیری: افزایش روزافزون نوگرایی و مؤلفه های آن علی الخصوص کاهش ارزش های سنتی و افزایش آزادی انتخاب در جوامع امروزی و ایجاد اندیشه های نو در زنان نسبت به حقوق و جایگاهشان سبب گرایش فزایندیه زنان به طلاق در شهر رشت شده است که می تواند موجب شکل گیری شکل های نوینی از خانواده همچون مادرهای مجرد و ... شود و لازم است که جامعیه آمادگی لازم برای درک و سازگاری و حمایت این شکل های جدید را در نهاد خانواده داشته باشد.
گسل فضایی-اجتماعی: واکاوی درک و معنای مهاجران افغانستانی از جدایی گزینی فضایی در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تداوم و تغییر اجتماعی سال ۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
467 - 496
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: جدایی گزینی فضایی مهاجران خارجی یکی از ویژگی های برجسته کلان شهر تهران است که می تواند توسعه پایدار شهری و فرآیندهای تغییر اجتماعی را تحت تأثیر قرار دهد. در این راستا، هدف از مقاله پیش رو شناسایی درک و معنای مهاجران افغانستانی از بسترها و پیامدهای جدایی گزینی فضایی است. روش و داده ها: گردآوری داده ها با استفاده از روش نظریه زمینه ای انجام شد. به منظور گردآوری داده ها، مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته با 20 نفر از مهاجران افغانستانی ساکن در شهر تهران که به صورت هدفمند انتخاب شدند، انجام شد. یافته ها: نتایج در 109 مفهوم اولیه، 15 درون مایه (مقوله) فرعی، و چهار درون مایه (مقوله) اصلی شامل جداشدگی زیستی، تعلق مکانی گم شده در سایه نابرابری، مرزبندی کلامی و مکانی، و فاصله فضایی -اجتماعی استخراج شدند. با مرور و ترکیب مقوله های پژوهش، می توان گسل فضایی-اجتماعی را مقولیه نهایی این پژوهش در نظر گرفت، به این معنی که جدایی گزینی فضایی مهاجران افغانستانی در تهران به دلیل وجود شکاف های عمیق در سطوح خرد و کلان میان مهاجران و جامعه میزبان ایجاد شده است. بحث و نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاکی از آن است که مهاجران در جامعه مقصد یکدست نیستند، بلکه الگوهای سکونتی فضایی آن ها ممکن است براساس الگوهای متفاوت ادغام اجتماعی و فرهنگ پذیری متفاوت باشد. پیام اصلی: مهاجران افغانستانی به دلیل جداشدگی فضایی و موانع اجتماعی با چالش هایی در دستیابی به ادغام در جامعه ایرانی مواجه اند. با این حال، آن ها یک گروه همگن و یکدستی نبوده، و الگوهای سکونتی آن ها به شدّت از عواملی نظیر سرمایه انسانی و سطوح ادغام اجتماعی و فرهنگ پذیری تأثیر می پذیرد.
بررسی تعاملات شهری؛ پویایی رفتار اجتماعی در فضاهای عمومی سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی ایران سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
153 - 179
حوزههای تخصصی:
فضاهای عمومی نقش حیاتی در شکل دهی به بافت اجتماعی یک شهر و تقویت تعاملات بین ساکنان متنوع آن دارند. مطالعات نشان داده اند که خیابان ها و فضاهای عمومی طراحی شده با زیرساخت اجتماعی قوی می توانند به کاهش تنش های روزمره کمک کرده و درک اجتماعی را ترویج دهند. این فضاها به عنوان نقاط دیدار عمومی عمل می کنند که افراد دارای پیشینه های مختلف در آنجا همزیست می شوند، ایده ها را تبادل می کنند و در تعاملات اجتماعی شرکت می کنند؛ این امر منجر به سرزندگی فضاهای شهری می شود.این مطالعه به روابط پیچیده بین وضعیت های ذهنی افراد، پویایی های رفتار اجتماعی و عوامل محیطی موثر بر رفتار می پردازد. برای دستیابی به این هدف، نقش زیرساخت های اجتماعی، در شکل گیری روابط با غریبه های شهری مورد بررسی قرار گرفته و مفاهیم ارزشمندی را در ترویج مراقبت اجتماعی، احترام و همزیستی مسالمت آمیز در محیط های شهری ارائه می دهد. نظر به تفکیک دو شیوه رفتار با غریبه های شهری، به روشن کردن تأثیر عوامل مختلف بر شیوه های دانایی خیابان و آداب خیابان پرداخته شده است.سنندج، به عنوان شهری که تجربه رشد سریع جمعیت و تنوع جمعیتی را داشته، محیطی منحصر به فرد برای مطالعه همزیستی شهری ارائه می دهد. ساکنان، به واسطه مهاجرت از مناطق مختلف داخل و خارج استان کردستان به این شهر، پیشینه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی متنوعی را به همراه دارند. این تنوع نه تنها منظر اجتماعی شهر را غنی می کند بلکه فرصت هایی برای تعاملات و تبادلات فرهنگی فراهم کرده است.مقاله حاضر، در چارچوب مطالعه زندگی عمومی در خیابان های سنندج و با هدف روشن کردن الگوهای رفتاری شهروندان در بین غریبه های شهری انجام شده و ضمن پرداختن به وضعیت همزیستی، موارد موثر بر تعاملات خیابانی را مورد بررسی قرار داده و توانسته است به درکی از چالش های پویایی اجتماعی شهری و مکانیسم های تعاملات در دنیای غریبه ها دست پیدا کند.با استفاده از روش هایی نظیر ضرایب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر، سعی گردیده است عوامل پنهانی که بر رفتار غریبه های شهری تأثیر می گذارند و تعاملات آن ها با محیط عمومی شهر را کشف نماید. این چارچوب نظری به محققان امکان می دهد تا تعامل بین کنش فردی، اصول اجتماعی و تنظیمات فضایی در شکل دهی تجربه شهری را تحلیل کنند.
سناریونگاری گردشگری سلامت جمهوری اسلامی ایران در دوران پساکرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی ایران دوره ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
31 - 62
حوزههای تخصصی:
تأثیرات قابل توجه بیماری عفونی کرونا تغییرات اساسی را در حوزه های مختلفی چون صنعت گردشگری سلامت را می طلبد که در دوران پساکرونا بیش ازپیش موردتوجه می باشند. گردشگری سلامت یکی از مهم ترین اقسام گردشگری است که در کشور ما نیز جریان دارد. حال بایستی بررسی شود که این صنعت مهم در دوران پساکرونا، چه وضعیتی خواهد داشت. از همین رو هدف اصلی تحقیق حاضر تحلیل وضعیت گردشگری سلامت جمهوری اسلامی ایران در دوران پساکرونا است که نگاهی آینده پژوهانه صورت می پذیرد. روش پژوهش حاضر ترکیبی بوده که با استفاده از رویکرد متوالی اکتشافی به بررسی موضوع می پردازد. در این تحقیق، به ترتیب از دو روش "مرور دامنه و برنامه ریزی سناریو" استفاده شده است. مطابق با یافته های فاز اول، از میان 58 تحقیق واجد شرایط، 6 مؤلفه و 55 شاخص اصلی استخراج شدند که در بررسی از طریق فرآیند پنل خبرگان، 25 شاخص اصلی به عنوان محورهای پیشران های این حوزه مدنظر قرار گرفتند. در فاز دوم با استفاده از روش کمّی برنامه ریزی سناریو، چهار سناریوی اصلی تدوین شدند که در قالب وضعیت گردشگری سلامت جمهوری اسلامی ایران در دوران پساکرونا می باشند. از نتایج تحقیق حاضر می توان به نقش هریک از سناریوها در وضعیت های مختلف اشاره کرد که می تواند در بهترین و مساعدترین حالت ممکن، باعث ایجاد گردشگری سلامت پایدار در کشور شوند.
تعیین کنندگان جامعه شناختی مؤثر بر هویت اجتماعی (نمونه مطالعاتی دانش آموزان دختر شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هویت، ازسویی سرچشمیه معنا و برساخته شدن است و ازسویی دیگر، تحت تأثیر عوامل اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقصادی، محیطی و... ساخت می یابد؛ در واقع، رابطیه هویت و دیگر سازه های اجتماعی و فرهنگی دوسویه است و به صورت فرآیندی مدام در معرض بازسازی، ساخت و برساخت است. هدف این پژوهش بررسی تعیین کنندگان جامعه شناختی مؤثر بر شکل گیری هویت اجتماعی دانش آموزان دختر شهر شیراز است و با اتکاء به استراتژی قیاسی از روش تحقیق کمّی، تکنیک پیمایش و ابزار پرسشنامه برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. جامعیه آماری دانش آموزان دختر دوریه متوسطه شهر شیراز است و 375نفر به عنوان نمونیه آماری انتخاب شدند. شیویه نمونه گیری تصادفی و از نوع خوشه ای چندمرحله ای است و تجزیه و تحلیل داده ها با کاربرد نرم افزار SPSS و آزمون های آماری ضریب هم بستگی پیرسون و تحلیل چندمتغیری (رگرسیون چندگانه) و تحلیل مسیر صورت گرفته است. نتایج تحقیق نشان داد که بین متغیرهای مستقل (میزان رضایت از خود، درونی شدن ارزش ها، هماهنگی با ارزش های گروهی و تأیید دیگران) با متغیر وابستیه هویت اجتماعی و سه بُعد آن (ملی، دینی، خانوادگی) رابطیه معنادار مثبت وجود دارد؛ اما بین متغیر پایگاه اقتصادی-اجتماعی با هویت اجتماعی رابطیه معناداری وجود ندارد؛ هم چنین نتایج رگرسیون چندمتغیره نشان می دهد، ضریب تعیین (2R) چهار متغیر درون معادله، یعنی هماهنگی ارزش های گروهی، مورد تأیید دیگران قرارگرفتن، درونی کردن ارزش ها و رضایت فرد از خود، 36/0 از واریانس متغیر وابسته (هویت اجتماعی) را تبیین یا پیش بینی می کنند.
مدل سازی اهمال کاری تحصیلی دانشجویان و راهبردهای مواجهه با آن بر اساس نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
299 - 340
حوزههای تخصصی:
مطالعیه اهمال کاری تحصیلی درمیان دانشجویان می تواند حمایت علمی و استراتژی های تصمیم گیری ضروری را برای مؤسسات آموزش عالی برای ارتقای سلامت روانی دانشجویان فراهم کند. این پژوهش با هدف مدل سازی اهمال کاری تحصیلی درمیان دانشجویان تحصیلات تکمیلی و شناسایی راهبردهای مواجهه با آن، ازطریق رویکردی کیفی و با استفاده از نظرییه داده بنیاد انجام شده است. درمجموع 15 عضو هیئت علمی در این مطالعه شرکت کردند و به صورت هدفمند و براساس قاعدیه اشباع نظری مورد مصاحبه قرار گرفتند. تحلیل داده ها براساس سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی صورت گرفت. ناتوانی علمی و پژوهشی، ناکارآمدی سیستم دانشگاهی (ضعف مکانیزم های سیستم جذب دانشجو، مدیریت و قوانین آموزشی ناکارآمد، ضعف ارتباط مؤثر دانشگاه با صنعت و جامعه و فقدان آموزش توجیهی)، بازار کار و فرصت های شغلی ازجمله شرایط علّی شکل گیری اهمال کاری است. در مقابل دانشجویان از استراتژی های منفعلانه و یا فعلانه (راهبرد انطباقی و راهبرد فرصت های نامشروع) در برابر اهمال کاری استفاده می کنند. باورهای اجتماعی، وجود راه های میان بر، حمایت خانوادگی و بیگانگی دانشگاهی اساتید به عنوان شرایط مداخله گر و ماهیت رشته های دانشگاهی (در حوزیه علوم انسانی و علوم پایه)، کمبود تجهیزات علمی و پژوهشی تعدد نقش و حضوری یا مجازی بودن آموزش به عنوان شرایط زمینه ای بر راهبردها تأثیر می گذارند. پیامدهای این رفتار تضعیف اعتبار علمی و اخلاق حرفه ای، تضعیف سرماییه فرهنگی جامعه است. به طورکلی، انجام مداوم رفتار اهمال کارانه، می تواند پاسخی معنادار به شرایط اجتماعی، فرهنگی و سازمانی باشد. این رفتار نه تنها نتیجه ای از عوامل فردی، بلکه واکنشی به ساختارهای کلان و انتظارات اجتماعی است، که هم زمان نشان دهندیه عاملیت فردی در مدیریت شرایط است.
بازخوانی باورهای مذهبی ایلات لر از منظر سفرنامه های خارجی دورۀ قاجاریه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه پژوهی فرهنگی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۵۵)
405-431
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر بر آن است ، تا با روش توصیفی ، تحلیلی و بنا بر گزارش سفرنامه نویسان خارجی دوره قاجاریه ، باورها و اعتقادات ایلات لررا بررسی نماید و به این سؤال پاسخ دهد که رویکرد سیّاحان خارجی به باورهای مذهبی ایلات لر بر مبنای چه ذهنیتی صورت بندی شده است و این روایت ها تا چه حدّی با واقعیّت خارجی انطباق دارد؟ مدعای این پژوهش بر این است که تفاوت جهان بینی مسیحیان با مسلمانان موجب گردید سیّاحان درک درستی از باورها و عقاید لرها نداشته باشند. یافته ها و و برخی از نتایج پژوهش حاکی از این است که سیاحان هر چند به عقاید و باورهای دینی مردم تا اندازه ای توجه کرده اند اما با توجه به تفاوت های فرهنگی و دینی فاحشی که میان مسلمانان و مسیحیان و جود داشت و از سوی دیگر ماموریت های سیاسی آنان از طرف برخی دولت ها با عث شده تا با زاویه و عینک مامور سیاسی به قضیه نگاه کنند به همین سبب نتوانند عقاید دینی ایلات را به خوبی بازنمایی کنند، بنابراین بیشتر به بازخورد برخی از باورها مانند فرقه یارسان ها توجه کرده اند .
پوزیتیویسیم ایرانی: میرزاملکم خان ناظم الدوله، آگوست کنت و اندیشه ی تغییر و پیشرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تداوم و تغییر اجتماعی سال ۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
353 - 379
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: میرزاملکم خان ناظم الدوله، از یک سو رجل سیاسی بانفوذی است که نقش مؤثری در قدرت سیاسی حاکم داشته و از سوی دیگر روشنفکری آرمان گراست که سودای فراتر رفتن از وضع موجود و حرکت در مسیر پیشرفت جامعه ی ایران را در سر می پرورانده است. این دوگانگی در نقش آفرینی او، موجب شده است که چهره ای متناقض و حتا متضاد از او ترسیم گردد. هدف تحقیق حاضر عبارت است از فهم رابطه ی بین کنش های سیاسی میرزاملکم خان با اندیشه های وی.
روش و داده ها: این پژوهش با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی و به کارگیری چارچوب نظری پوزیتیویسم، به ویژه آراء آگوست کنت انجام شده است. بر این اساس، مقولات بنیادینی چون «جبری و جهان شمول بودن حرکت تاریخ»، «اندیشه ی ترقی و اعتقاد به پیشرفت»، «علم گرایی»، «محوریت نظم و قانون گرایی»، «تقسیم کار و تخصصی شدن»، و «نخبه گرایی و دیوان سالاری» از آثار ملکم خان استخراج و تحلیل شدند. روایی و پایایی تحقیق نیز با انتخاب چارچوب نظری مناسب و تدوین مقولات جامع و مانع به دست آمد.
یافته ها: یافته ها نشان می دهد که تمامی عناصر شش گانه ی پوزیتیویسم کنت، با قوت در اندیشه های ملکم خان وجود دارد. ازین منظر، می توان وی را پیرو پوزیتیویسم کنت دانست که راه برون رفت از عقب ماندگی ایران را در پیروی از همان سنت پوزیتیویستی جستجو می کرد.
بحث و نتیجه گیری: ریشه های دوگانگی در کنش ها و اندیشه های میرزاملکم خان را می توان در تأثیرپذیری او از پوزیتیویسم اروپایی و به ویژه آراء کُنت یافت. این تأثیرپذیری، بسیاری از اقدامات و موضع گیری های سیاسی و اجتماعی وی هم چون موافقت با اعطای امتیازات به بیگانگان و پیروی بی چون وچرا از اصول تمدن جدید را توجیه می کند. این اقدامات را نمی توان صرفاً به انگیزه های شخصی نسبت داد، بلکه باید آن ها را بازتابی از بن مایه ی اندیشه های او دانست که ریشه در پوزیتیویسم داشت.
پیام اصلی: اندیشه ی پوزیتیویسم، در ایرانِ آن زمان تنها منحصر به میرزاملکم خان نبوده و نتیجه ی این پژوهش را می توان بر سایر کنشگران اجتماعی و سیاسی هم عصر وی و پس از آن نیز قابل اطلاق دانست. این یافته ها، علاوه بر روشن کردن بخشی از تاریخ فکری ایران، می تواند به درک بهتر نقش اندیشه های غربی در تحولات اجتماعی و سیاسی معاصر ایران کمک کند.
مطالعه دلایل جامع تکرار رفتار مجرمانه در بین افراد محکوم به زندان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
117 - 152
حوزههای تخصصی:
زندان محلی برای اصلاح، تنبیه و پیشگیری از تکرار جرم مجدد است، اما برخی از محکومان ناشی از ارتکاب جرائم، دوباره به تکرار رفتار مجرمانیه خود تحت شرایط مختلفی تمایل پیدا می کنند که نیازمند مطالعیه جامع است؛ بر این اساس، هدف اصلی پژوهش مطالعیه دلایل جامع تکرار رفتار مجرمانه در بین افراد محکوم به زندان است. روش تحقیق از نوع فراتحلیل، روش نمونه گیری تعمدی-غیراحتمالی؛ از جامعیه آماری 36سند از منابع علمی نورمگز، مگ ایران، ایران داک و پایگاه علمی جهاد دانشگاهی، 25سند علمی به عنوان حجم نمونیه 26 در فاصلیه زمانی 1388 الی 1403ه .ش. با تکیه بر ملاک ورود و خروج گزینش شده و ازطریق آزمون d «کوهن» و f «فیشر» مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان می دهد که عوامل اجتماعی (هم نشینی افتراقی، خانواده ازهم گسیخته، فرصت های مجرمانیه محیطی، حمایت اجتماعی، انسجام اجتماعی و کنترل اجتماعی)؛ عوامل فرهنگی (دین داری، سبک زندگی پرخطر، فقر فرهنگی، تعلق به جامعیه خرده فرهنگی)؛ عوامل اقتصادی (احساس محرومیت نسبی، فقر، احساس بی عدالتی، بیکاری) و عوامل روانی (برچسب اجتماعی منفی، هویت انحرافی، بحران عاطفی خانواده، احساس بی هنجاری و عزت نفس پایین) در تکرار رفتار مجرمانیه افراد محکوم به زندان و بازگشت دوباریه آن ها به محیط زندان مؤثر بوده است.
اینستاگرام به مثابه فناوری مکمل نئولیبرالیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
35 - 64
حوزههای تخصصی:
این مقاله شبکه اجتماعی اینستاگرام را به مثابه بخشی از فناوری های قدرت نئولیبرالیسم مورد بررسی قرار داده است. بر این اساس، پنج خوانش متفاوت از اینستاگرام همچون قسمی از تشکیلات نئولیبرالی ارائه شده است. روش این مقاله، از نوع اسنادی و مطالعه متون علمی مرتبط با موضوع پژوهش است. یافته های این مقاله با تکیه بر آراء نظریه پردازی چون نیک سرنیچک، یانیس واروفاکیس، بیونگ چول هان، زیگمونت باومن، ژان بودریار و. .. حکایت از پنج خوانش «اینستاگرام به مثابه فضای انباشت سرمایه مجازی»، «اینستاگرام به مثابه تیول مجازی»، «اینستاگرام؛ بحران آزادی و شفافیت گرایی»، «اینستاگرام؛ سلبریتیزه شدن و خودبرندسازی» و «اینستاگرام نمودی از وضعیت پست مدرن و سیال شدگی زندگی» دارد. همچنین نتایج این مقاله نشان می دهد که اینستاگرام به مثابه فضایی ایدئولوژیک در پی ترویج ارزش های نئولیبرال بوده و جایگاهی ساختاری در عرصه فرهنگی و اقتصادی در تشکیلات نئولیبرالی دارد.
آینده نگاری راهبردی شهرهای هوشمند در افق 1415، مورد مطالعاتی: شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی ایران دوره ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
93 - 134
حوزههای تخصصی:
هدف: مدیریت شهری در دهه حاضر با پیچیدگی های بسیار زیادی در حوزه های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی، مسایل قانون گذاری و مسایل فنی و تکنولوژیک همراه است. شهر رشت به عنوان یکی از کلانشهرهای مهم کشور در حال گذار به سمت توسعه با مسایل پیچیده و متفاوتی در مدیریت شهری مواجه است. استفاده از فناوری های نوین در قالب شهرهای هوشمند می تواند به عنوان یک راه حل برای شهر رشت قلمداد گردد. برای تحقق شهر هوشمند رشت در افق 1415 مطابق با اسناد بالادستی (سند آمایش استان در افق 1415 و سند الگوی ملی در افق 1444)، لازم است تا از ابزارهای آینده نگرانه جهت ایجاد و خلق آینده های موجه و مطلوب با مشارکت تمامی ذینفعان کلیدی استفاده نمود. این پژوهش سعی دارد تا با رویکرد آینده نگاری راهبردی به شناسایی و اولویت بندی پیشران های شهر هوشمند بپردازد.روش: پژهش حاضر از نوع ترکیبی (کیفی و کمی) می باشد. در این پژوهش از رویکرد اکتشافی و مشارکتی آینده نگاری استفاده می گردد. روش های اصلی مورد استفاده پنل خبرگان (دلفی)، تحلیل اثرات متقاطع با استفاده از میک مک، سناریوپردازی با روش سناریو ویزارد است.یافته ها: در پژوهش حاضر، نه پیشران اساسی در تحقق پذیری شهرهای هوشمند استخراج گردید و سه سناریوی بالقوه پیش روی رشت در افق 1415 تبیین گردیده است.نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر، سناریوی "بازگشت عصر طلایی رشت" به عنوان سناریوی شهر هوشمند در افق 1415 شهر رشت به عنوان سناریوی مطلوب حاصل گردید.
تأثیر رسانه های اجتماعی بر تصویر بدن با میانجی گری مقایسیه اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف پژوهش حاضر، بررسی وضعیت تصویر بدن دانش آموزان و رابطیه آن با رسانه های اجتماعی و مقایسیه اجتماعی است. روش مطالعه: پژوهش حاضر کمی و از نوع پیمایش است. 364 نفر از دانش آموزان از طریق فرمول کوکران و با روش تصادفی طبقه ای به عنوان نمونیه پژوهش انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسش نامیه تصویر بدن خود فرم کوتاه، پرسش نامیه مقایسیه اجتماعی گیبونز و بونک (1999) و پرسش نامیه محقق ساخته رسانه های اجتماعی بود که پایایی آن ها از طریق آلفای کرونباخ و شاخص پایایی ترکیبی و روایی آن از طریق میانگین واریانس استخراج شده و روایی تشخیصی برآورد گردید. تجزیه وتحلیل داده ها در دو سطح توصیفی از طریق نرم افزار اس پی اس اس و استنباطی از طریق روش حداقل مربعات جزئی انجام شد. یافته ها: یافته های توصیفی نشان دادند دانش آموزان تا حدودی از تصویر بدن خود اظهار نگرانی کرده اند. یافته های استنباطی نشان داد که متغیرهای رسانه های اجتماعی، مقایسیه اجتماعی و جنسیت با تصویر بدن، رابطیه معنی داری دارند. علاوه بر این مقایسیه اجتماعی اثر رسانه های اجتماعی بر تصویر بدن را تا حدود زیادی میانجی گری می کند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش مؤسسات آموزشی و سیاست گذاران باید در جهت آموزش و پرورش سواد رسانه ای و مهارت تفکر انتقادی همچنین برگزاری دوره هایی آموزشی برای دانش آموزان در زمینیه استفادیه آگاهانه از رسانه های اجتماعی تلاش نمایند.
جامعه شناسی و نسبت آن با دیگری (بی شناسنامه ها در مقام دیگری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
89 - 108
حوزههای تخصصی:
در مقاله ی حاضر به بی شناسنامه ها به مثابه «دیگریِ آستانه ای» نگریسته شده است. امروزه این گروه از هم وطنان نه به خاطر جهان بینی، جنسیت یا زبان متفاوت بلکه به خاطر نداشتن شناسنامه به گروهی منزوی و طردشده در میان میلیون ها انسان بدل شده اند. با وجود این، تاکنون توجه چندانی به این گروه نشده است و تقریباً سکوتی همه جا حاضر در میان پژوهشگران علوم اجتماعی درباره ی گروه مورد اشاره وجود دارد. بنابراین، طرح این پرسش ضروری است: چرا جامعه شناسان ایرانی کمتر به مسائل این زندگی (زندگی دیگری/ فرد بی شناسنامه) توجه نشان داده اند و اغلب درباره ی شیوه زندگی بی شناسنامه ها سکوت کرده اند؟ در مقاله ی حاضر به قصد پاسخ به این پرسش به مطالعه ی نسبت میان جامعه شناسی و دیگری (آستانه ای) پرداخته ایم. به نظر می رسد که ریشه ی این سکوت در برخی گرایش های موجود در جامعه شناسی مسلط قابل پیگیری است. در واقع به قصد پاسخ به پرسش فوق به مطالعه ی برخی از مباحث نظریه پردازان مدرن پرداخته ایم و این مطالعه نشان می دهد که مهم ترین مسئله برای جامعه شناسی مسلط از آغاز پیدایش این رشته کشف قوانین و قواعد ثابت و تکرارشونده بوده است و بر همین اساس می توان گفت که این جامعه شناسی همواره سخنی درباره ی نظم بوده و هست. نخستین رانده شده از این قلمرو نیز همانا دیگری است.
آینده نگری در ایران و چند کشور منتخب جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی ایران دوره ۲ بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱
1 - 25
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر که حرکت شتابناک علوم و فناوری ها بیش از گذشته وجود خود را بر محیط پیرامون تحمیل می سازد و همگرایی و هم افزایی علوم نیز این روند حیرت آور را سرعتی دو چندان بخشیده است، ایجاد رصدخانه های علوم و فناوری بیش از پیش عمومیت یافته است. رصد علوم و فناوری که از آن با نام "دیده بانی" و "پایش محیطی" نیز یاد می شود مطالعه، بررسی و کنکاش نظام یافته ای است که به منظور کشف علم و فناوری های در حال ظهور، نو پیدا و مغفولی انجام می شود که می توانند بیشترین تأثیر را بر سیاست ها و سوگیری های یک سازمان، نهاد یا کشور داشته باشند. رصد علم و فناوری از این چشم انداز به مثابه راداری است که رویدادهای جدید، غیرمنتظره و بزرگ و کوچک دنیا را به گونه ای نظام مند و وظیفه گرا نشان می دهد.در مقاله حاضر ضمن مرور آثار و نوشته ها و مبانی نظری آینده نگاری، وضعیت موجود آینده نگاری در ایران و چند کشور منتخب جهان با استفاده از روش مطالعه تطبیقی و اسنادی مورد بررسی قرارگرفته است. در این مقاله از روش پیمایشی (پرسشنامه و مصاحبه عمیق) برای بخش ایران و مطالعه تطبیقی و اسنادی برای سایر کشورها استفاده شده است.پس از بررسی وضعیت آینده نگری در جهان و ایران به بررسی چالش های آینده پژوهی در کشور و ارائه راهکارهایی برای مواجهه با این چالش ها پرداخته شده است.