فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۱٬۲۶۶ مورد.
سازگان زبان شناختی قرآن
منبع:
زیباشناخت ۱۳۸۶ شماره ۱۷
حوزههای تخصصی:
اسطوره و هنر (بخش پایانی)
حوزههای تخصصی:
کاتارسیس
حوزههای تخصصی:
گادامر و هرمنوتیک
حوزههای تخصصی:
جهان سیاست (درباره سینما و فیلسوفان قرن بیستم)
حوزههای تخصصی:
تصویر، رؤیا، سینما (نگاهی فلسفی - تاریخی به ماهیت سینما و کارکردهای بنیادین آن)
حوزههای تخصصی:
هنر و یوگا در هند
منبع:
خیال ۱۳۸۶ شماره ۲۱-۲۲
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، به رابطه هنر و یوگا در هند پرداخته می شود. به نظر کوماراسوامی، هنر هند از سه حیث به یوگا مربوط است: 1) صورت مثالی الهی؛ 2) روشهای خاص؛ 3) هدف غایی، تحقق ملکوت آسمان بر روی زمین. او در تبیین این نظر به این نکات می پردازد: کنار گذاشتن تشخص و فراخواندن ایزد مورد نظر برای بازنمایی، امری یکسره خیالی و رؤیامانند، که روش نیایش شخصی یا مراقبه هم هست؛ اتکای هنر و یوگا به معرفت حاصل از خواب و رؤیا؛ مشاهده گری تصاویر و نه ساخت آنها، ویژگی واقعی یوگا؛ همسنخی تخیل هنری و جذبه دینی؛ خودفراموشی و کمال نفس، که معنای حقیقی هنر و عین یوگاست؛ نشان دادن حقیقت مثالی: وظیفه هنرمند؛ لزوم تشابه امر واقع با صورت مثالی تا حد امکان؛ دوری آسیا از هنر به منزله تقلید طبیعت؛ تعریف هنر: بیان و القای موزون هیجان مهارشده؛ اصل بودن بی خویشتنی در هر گونه هنر والا، چون یوگا؛ تبیین هنر مثالی. مؤلف همچنین واقع گرایی هنر مدرن را نقد می کند و می گوید افلاطون از آن رو هنر تقلیدی را سایه ای از سایه ها می دانست که هنر زمانه اش دینی نبود و تصور نمی کرد که هنرمند به واقعیتی ژرف تر دسترس داشته باشد.
پازولینی ، کروچه و سینمای شعر
منبع:
خیال ۱۳۸۶ شماره ۲۱-۲۲
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله تبیین نظریه «سینمای شعر» پازولینی است. این نظریه مبتنی بر نظریه زیبایی شناختی کروچه (نظریه بیان) است. از این رو، در ابتدا، نظریه کروچه به اجمال بررسی و پنج مقوله آن تشریح می شود: یکی بودن شهود و بیان، تلازم شهود و تعین، پیشاعقلی بودن شهود، صورت یا فرم ناب بودنِ شعر، تلازم نداشتن شهود و اظهار. سپس تأثیر این مقولات در سینمای شعر پازولینی نشان داده می شود. برای فهم مقصود پازولینی از «سینمای شعر» باید نظر او را در باب شعر دریافت. از نظر پازولینی، شعر باید غیرعقلی و متعین و کاملاً صوری (فرمال) و مبین دیدگاهی خاص باشد. پازولینی می گوید که سینما نیز باید واجد این شروط باشد تا سینمای شعر شود. از نظر او، فن نمای دید غیرمستقیم آزاد این شروط را تأمین می کند. به گفته پازولینی، سینما بر چهار زبان تصویری استوار است: زبان ایما (ژست)، زبان محیط، زبان رؤیا، زبان خاطره. بدین ترتیب، او وارد بحثهای نشانه شناختی در باب تصویر نیز می شود که در این خصوص آراء بارت نیز طرح شده است.
فروید و کانت؟
فلسفه فیلم ایرانی
جایگاه فلسفی زیبایی شناسی
حوزههای تخصصی:
کدام زیبایی شناسی
هر چیزی در جای خویش نیکوست: فوکو و ایدئولوژی زیبایی شناسی
منبع:
زیباشناخت ۱۳۸۶ شماره ۱۶
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای ساختارگرایی و پساساختارگرایی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای پست مدرنیسم
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه هنر
- حوزههای تخصصی هنر و معماری گروه های ویژه هنر و فلسفه
بکت و مسأله انکار معنا
حوزههای تخصصی:
(درباره وجوه فلسفی «ماتریکس»)
حوزههای تخصصی:
فرم و محتوا در دنیای افلاطون
منبع:
خیال ۱۳۸۶ شماره ۲۱-۲۲
حوزههای تخصصی:
فرم یا ایده در نظر افلاطون اصلی است ثابت، تکرارناپذیر، قابل اعتماد، تعریف پذیر، قابل تعمیم به مختصات انسانی، که به جهان معقول تعلق دارد. یافتن ایده یا فرم اصیل و راستین قواعد و آدابی دارد: دیالکتیک، اروس یا عشق به دانایی و خوبی، همیشه در راه بودن، شوریدگی برای یافتن حقیقت. با توجه به دوگانگی عالم و مراتب آن، افلاطون به دو نوع فرم قایل است: 1) فرم درونی یا غیرظاهری یا اصیل، که جهان محسوس مثنای آن است؛ 2) فرم بیرونی یا ظاهری یا غیراصیل، که الگوی آن جهان معقول است. افلاطون هرگز فرم و محتوا را تفکیک نکرده و این تفکیک از ویژگیهای دنیای جدید است. به طور خلاصه، در نظر افلاطون، چون ایده یا فرم اصیل و درونی در نوع خود کامل ترین است، پس ایده یا فرم هر چیز ممکن نیست که از محتوای آن جدا باشد. به عبارت دیگر، این دو یکی است. چون جهان محسوس میمسیس یا تقلید جهان معقول (عالم ایده ها یا فرمها) است، تخنه یا مصنوع انسانی و «هنر» امروزی میمسیسی از میمسیس (تقلیدی از تقلید) است؛ و بر این اساس، اثر هنری ای که مصنوع انسانی الگوی آن باشد میمسیسی از میمسیسِ میمسیسِ (تقلیدی از تقلیدِ تقلید) است. این بحث، مبتنی بر مقدمه ای است که در ابتدای مقاله آمده و شامل این موضوعات است: 1) مفهوم هنر و زیبایی در یونان باستان و معنای «تخنه» در آن زمان؛ 2) چهار مفهوم اساسی در فلسفه افلاطون/ سقراط: آرته، دیالکتیک، اروس/ عشق، ایده؛ 3) نظریه ایده افلاطون و تمثیلهای مربوط بودن (تمثیل خط و غار و خورشید)؛ 4) دوگانگی هستی (عالم محسوس و عالم معقول) و مراتب آنها و راههای شناخت هر یک؛ 5) نظر افلاطون درباره زیبایی و خود زیبایی؛ 6) نظر افلاطون در باب هنر آفرینندگی، شاعری، میمسیس یا تقلید.