فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۳۶۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
معراج پیامبر(ص) موضوعی مهم در حوزه نگارگری و بخش جدانشدنی نسخه های خطی فارسی و پس از آن در کتب چاپی محسوب می گردد. خلق این تصاویر تحت عنوان معراج نگاری از عصر ایلخانان آغاز و در دوره قاجار و متقارن با چاپ کتب سنگی دنبال شد. با این حال به احتمال فراوان روایات اسلامی دست مایه تصویرسازان در باب این مرکب قرار گرفته است، که با سیر و غور در آن می توان به تطبیق نسبی تصاویر براق با احادیث و روایات برجای مانده در معراج نامه های دوره قاجار دست یافت. هرچند در این بین نباید عقایدآفرینندگان و پردازندگان آثار و نفوذ سبک های هنری غرب را نادیده گرفت. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی به بررسی روایات، احادیث و تفاسیر مرتبط با ویژگی های ظاهری براق پرداخته و میزان تطبیق آن را با معراج نگاری های این عصر مورد تحلیل و سنجش قرار می دهد.
وضعیت فرهنگی ارامنة بوشهر در دورة قاجار(بر اساس اسناد این دوره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش بر آن است که به بررسی وضعیت فرهنگی ارامنة بوشهر و تأثیر فعالیت آنها در رشد فرهنگی این شهر در دورة قاجار بپردازد.
روش/رویکرد پژوهش: این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی و برپایة منابع کتابخانه ای و اسناد این دوره انجام شده است. در پایان نیز پس از ارزیابی داده های تاریخی و تجزیه و تحلیل آنها به استنتاج پرداخته شده است.
یافته ها و نتایج پژوهش:ارامنة بوشهر در دوره قاجار در محلات مخصوص به خود در بوشهر سکونت و بیشتر به تجارت و بازرگانی اشتغال داشتند. ارامنة این شهر از لحاظ اعتقادی جزء مسیحیان ارتدوکس و در ارتباط مستمر با ارامنة اصفهان بودند. آنها در این دوره با حفظ آئین و زبان مادری خود به زبان های مختلف مورد نیاز خود تسلط داشتند. درمورد نحوة پوشش ارامنه، در این دوره به طور عمده تمایزی میان آنها و اهالی بوشهر وجود نداشت. همچنین، با حفظ هویت مذهبی و فرهنگی خود، نقش فعالی در رشد و توسعة فرهنگی بوشهر داشتند. علاوه بر تأسیس مدرسه و نوانخانه ویژه ارامنه، در توسعه مدرسة سعادت مظفری و ارائة الگویی جهت تأمین بودجة آن مشارکت فعال داشتند. اقدامات ارامنة بوشهر تنها به این بندر محدود نبود و در تأسیس نهادهای آموزشی و امور مطبوعاتی در دیگر بنادر خلیج فارس نیز نقش قابل توجهی دربالا بردن سطح آگاهی و رونق این بنادر ایفا کردند.
بررسی تطبیقی اندیشه بیداری اسلامی (مسأله وحدت) در آراء سید جمال الدین اسدآبادی و امام خمینی
حوزههای تخصصی:
سید جمال الدین اسدآبادی و امام خمینی، دو نماینده بارز جریان بیداری اسلامی در دو دوره مختلفند که دایره شمول اندیشه و آراء این دو در زمینه بیداری اسلامی گسترده است. در این گستردگی وجوه تشابه و تفارق در کلیات و جزئیات آراء وجود دارد. مسأله وحدت (وحدت اسلامی، وحدت ملل مسلمان و غیره) از کلیات مشابه با جزئیات متفاوت است که جایگاه مشخصی در مجموعه اندیشه های دو متفکر دارد. در مورد سید می توان گفت که وحدت، بن مایه و اساس مبارزه سیاسی وی بوده و در آراء امام خمینی این مسأله جزئی مهم از مجموعه فکری ایشان را تشکیل می دهد. بنابراین هدف این مقاله بررسی اندیشه وحدت نزد سید جمال الدین و امام خمینی است. به نظر می رسد نظریه پردازی دو متفکر در باب وحدت، تحت تأثیر شرایط مختلف به ویژه شرایط سیاسی زمان و کیفیت مبارزه سیاسی آن ها بوده است.
مؤلفه های قرآنی فرهنگ جاهلیت و مصادیق آن در جوامع مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیش از ظهور اسلام، سنتی حکمفرما بود که قرآن کریم از آن به «جاهلیت اولی» تعبیر کرده است. برخی مفسران، قید «اولی» را حمل بر وجود دو جاهلیت اولی و ثانیه (یا اُخری) کرده اند. در این نوشتار برای تبیین دیدگاه یاد شده به این سئوال کلیدی که «مؤلفه های فرهنگ جاهلیت از منظر قرآن و مصادیق آن در عصر حاضر کدام است؟» با استفاده از روش تحلیل محتوا پاسخ داده شده است. حاصل این پژوهش، بر وجود مؤلفه هایی برای فرهنگ جاهلیت چون پندارهای باطل نسبت به خداوند، احکام جاهلانه، تعصب و تبرج دلالت دارد. از آنجا که این مؤلفه ها، محدود به زمان یا جغرافیای خاصی نیستند، در هر زمان و مکان دیگری نیز سازنده فرهنگ جاهلیت خواهند بود که از مصادیق آن در جوامع امروزی می توان به تبعیض نژادی، سکولاریسم، قوانین و احکام قضایی ناعادلانه، تفاخرات و آشکار ساختن زینت ها در انظار عمومی و ... اشاره نمود.
واکاوی مفاهیم ظلم ستیزی و عدالت خواهی در نهضت شیعی سربداران خراسان
حوزههای تخصصی:
ظلم ستیزی و عدالت طلبی از اهداف بسیاری از جنبش ها در تاریخ ایران بوده است. این مفاهیم زمانی برجسته می شدند که مردم تحت سلطهٔ حاکمان مستنبد قرار داشتند و اوضاع سیاسی،اجتماعی و اقتصادی رو به وخامت می گذاشت. عصر مغولان و ایلخانان از جمله این دوره های تاریخ ایران است که ظلم و بی عدالتی در جامعه گسترش یافت و باعث پدید آمدن جنبش های مردمی ظلم ستیز و عدالت طلب شد. نهضت شیعی سربداران در قرن هشتم هجری قمری از جنبش های ظلم ستیز و عدالت طلب مخالف مغولان بودکه توانست با بازتولید مفاهیم ظلم ستیزانه و عدالت طلبانه شیعی حدود نیم قرن در خراسان حکومتی را تشکیل دهد . این پژوهش می کوشد تا پاسخی به این سوال دهد که چرا مفهوم ظلم ستیزی و عدالت طلبی بیشترین نقش را در تشکیل و موفقیّت حکومت سربداران خراسان داشته است ؟نتایج پژوهش بر این نکته تأکید دارد که عدالت طلبی و ظلم ستیزی نهضت سربداران تحت تأثیر نهضت عاشورا و فرهنگ اهل بیت قرار داشته است و این نهضت با توسل به این مفاهیم موفق به تشکیل حکومت شد. لذا شناسایی و معرفی اهداف ظلم ستیزانه و عدالت طلبانه نهضت شیعی سربداران از اهداف این پژوهش به شمار می آید. روش تحقیق به شیوه توصیفی و تحلیل و متکی بر منابع کتابخانه ای است.
مبتکر نظریة رکن رابع ایمان در شیخیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شیخیه یکی از جریان های نسبتاً جوان در تاریخ شیعة امامیه است.یکی از نظریّات منسوب به آنان، نظریة«رکن رابع ایمان» است که انشعابات شیخی در مورد آن نظر همسانی ندارند. یکی از وجوه اختلاف در شناسائی مبتکر این نظریه است. شیخ احمد احسائی، سیدکاظم رشتی و حاج محمد کریم خان کرمانی هریک با این عنوان مطرح شده اند. مقالة حاضر با ریشه یابی علل پدیداری اختلاف در این باب، چهار مؤلفه را در ساختار نظریه مشخص می کند:
1.ادبیات چهارگانة «خدا، پیامبر، امام، شیعه» 2. سلسله مراتب قرای ظاهره 3. تعدد یا وحدت صاحبان آن 4. نقش آنان در قبال سائرین
با پیگیری این چهار مؤلفه در متون بزرگان جریان شیخیه و با توجه به شواهد تاریخی، مقالة حاضر نشان می دهد انتساب نظریة رکن رابع به محمد کریم خان کرمانی انتسابی ناصحیح است. پایه های اصلی این نظریه متکی به کلمات شیخ احسائی است اما به نظر می رسد نظریه پرداز اصلی آن سید کاظم رشتی باشد.
ناآگاهی تاریخی و زوال جایگاه عقاید دینی در اندیشه امروزین ایرانشهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تقریباً عمدة روشنفکران ایران که در حوزة اندیشة امروزین ایرانشهری قلم زده اند، عقاید دینی را بسان روشنفکران اروپایی سنت روشنگری، عامل واپس ماندن قلمداد می کنند. در تاریخ معاصر ایران، عرفی گرایی دوران مشروطیت، بناپارتیسم رضاشاهی، چپ گرایی و لیبرال باوری در دورة محمدرضا شاه و حتی ملی گرایی مستقل که میراث دکتر محمد مصدق بود، نمودهایی از چنین روند و باوری به شمار می آیند؛ اما بررسی تاریخ مدرن ایران که همزاد با تاریخ مدرن اروپا در نظر گرفته می شود، نشان از همنشینی دولت با دین دارد که از سر ضرورت بوده و با اصل مصلحت دولت الفت یافته است. در نظر نگرفتن این ضرورت و مصلحت سبب شده که اندیشة ایرانشهری با وصف همة پویایی هایی که در نظریه پردازی و زمینه سازی برای آزادی خواهی، قانون گرایی، مردم سالاری و ... در روزگار معاصر داشته، نتواند منظومه های فکری مترقیانه ای برای تنظیم مؤثر روابط دولت و دین در دوران کنونی بیافریند و در حقیقت، در روند تأثیرگذاری بر مناسبات سیاسی کشور تا حد زیادی بازمانده است. این مقاله که تنظیم روابط دین و دولت را در تقویت قدرت دولت ملی در ایران مهم می داند، چرایی نادیده گرفته شدن چنین ضرورتی را مسأله مهمی در نظر می گیرد که می تواند پاسخ های متعددی داشته باشد. مقاله به عنوان یک ایده و صورت بندی تازه، «ناآگاهی اندیشه وران امروزین ایرانشهر از پیوند تاریخی سیاست با عقاید دینی» را علت مهمی دانسته و آن را مورد بررسی قرار می دهد.
بررسی زندگی الحاکم و نقش وی در شکل گیری فرقهٔ دروزیه
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث اساسی حکومت فاطمیان مصر موضوع مذهب و به دست آوردن مشروعیت خلافت آنان است. کسب مقبولیت از طرف مردم به عنوان امام در مقابل خلفای بغداد و امویان اندلس یکی از مشخصه های پیروزی فاطمیان مصر به شمار می رود. نفوذ بر اذهان عمومی و استفاده از ادعای ائمه فاطمی مبنی بر انتصاب به پیامبر و موضوع امامت و ولایت به همراه آموزه های شیعی به آن ها کمک کرد تا بتوانند مردم را به سمت خود سوق دهند. فاطمیان با استفاده از لقب امام-خلیفه و گرفتن نام امیرالمؤمنین و امام المسلمین انگیزه عاطفی و توجه مردم را به دست آوردند. در این میان امام فاطمی و داعیان و طرفداران فاطمی به برخی از باورها و اعتقادات دامن زدند و با معرفی اقدامات خارق العاده امام خود، باور جدیدی را در کیش اسماعلی بوجود آوردند که در بنیاد فکری طرفدران فاطمی-اسماعلی نقش مهمی داشته است. ضمن اینکه با ایمان به امام خود، درصدد غلو درجات امام فاطمی و بوجود آمدن فرقه ها و نحله ها غالی بر آمدند. اقدامات حاکمان و شرایط اجتماعی و فرهنگی مناسب در پیدایش این فرقه ها تأثیر بسزایی داشت. یکی از این موراد اقدامات الحاکم خلیفه فاطمی و شرایط عصر وی در شکل گیری فرقه درزویه است. در این پژوهش با رویکر توصیفی-تحلیلی تلاش شده به بررسی اقدامات سیاسی، اجتماعی، مذهبی، الحاکم بالله و نقش آن امام در شکل گیری فرقه دروزیه پرداخته شود.
نگرشی بر عملکرد مبلغان پروتستان در یزد عهد قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به دنبال شکل گیری مبلغین تبشیری در غرب، انجمن تبلیغی کلیسا با تکیه بر نفوذ انگلیس در ساختار سیاسی ایران؛ اصفهان را کانون استقرار خود ساخته و پس از تعیین سرحدات تبلیغی با پرزبیتری ها، درصدد بسط قلمرو به یزد، کرمان و شیراز برآمد. در این میان گرچه بُعد مسافت یزد از مراکز تحول خیز و امنیت نسبی؛ تضمینی بر حضور و بقای سه اقلیت زرتشتی، یهودی و بهائی بشمار می رفت، اما در خلأ وجود هم کیشان مسیحی، انجمن تبلیغی کلیسا جذب اقلیت های مذکور و خاصه زرتشتیان را فرصتی مغتنم شمرده؛ برای جلوگیری از تحریک احساسات دینی مسلمین، اهداف تبلیغی خود را در قالب ارائه ی خدمات درمانی و آموزشی پوشیده داشت. باوجود حمایت سیاسی انگلیس و حکومت مرکزی در تضمین بقای انجمن، اوج درخشش مبلغین را می توان تا وقایع مشروطیت دانست که با ساخت بیمارستان، مدرسه و توزیع اعانه میان مستمندان شیوه های مختلفی را برای جذب نوکیشان به آزمون گذاردند. بر این اساس پژوهش حاضر می کوشد تا کارکرد این انجمن در حوزه های درمانی، آموزشی و دیگر تدابیر جذب نوکیش را به بحث گذارد.
بررسی تاریخی فرقه حروفیه
حوزههای تخصصی:
این مقاله کوششی است درباره چگونگی تشکیل و نضج و بالندگی فرقه حروفیه با نگاهی به زمینه های پیدایش و آغاز و انجام آن و تاثیرات آن بر دیگر اندیشه های عرفانی. مسأله اصلی واکاوی زمینه های شکل گیری این فرقه در ایران است و روش پ ژوهش نیز تاریخی و مبتنی بر توصیف و تحلیل خواهد بود. در نهایت نیز نتیجه تحقیق در خصوص فرقه حروفیه اجمالا مطرح می شود که این فرقه در یکی از دوره های گذار در تاریخ ایران پدید آمد. به لحاظ سیاسی گذار از ایران چند دولتیِ پس از ایلخانان، به ایران متحد عصر صفوی، به لحاظ فرهنگی از ایران غالباً سُنّی، به ایران شیعی و به لحاظ اجتماعی نیز گذار از ایران پر آشوب و جنگ دوره تیموری و ترکمانان به ایران نسبتاً با ثبات عصر صفوی.
تشع ایرانی و تسنن عثمانی: پژوهشی بر منازعات شیعی- سنی در عتبات عالیات قرن نوزدهم (با تکیه بر اسناد آرشیو عثمانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قدمت اختلافات شیعه و سنی در عراق و رقابت های مذهبی میان دو مذهب که گاه به نبردهای خونین نیز منجر می شده است به سال های بسیار دور بازمی گردد. در دوره حاکمیت عثمانی بر عراق و ظهور قدرت صفوی در مرزهای شرقی این سرزمین اختلافات مزبور وارد مرحله جدیدی شد و علاوه بر ماهیت مذهبی، ماهیت سیاسی نیز به خود گرفت. با ورود به قرن نوزدهم و ارتقای روابط دولت ها در چارچوب دیپلماتیک و پایبندی آنها به حفظ حقوق اقلیت های درون حاکمیت دایره آزادی فعالیت های مذهبی شیعیان در سرزمین های درون عثمانی از جمله عراق نیز وسعت یافت. با اینحال رقابت ها و کشمکش های فرقه ای شیعه سنی میان مردم همچنان باقی ماند و در مقاطعی منجر به دخالت های سیاسی نظامی دولتین برای حل بحران شد. موقعیت ژئوپلتیکی عراق و ویژگی های فرهنگی-جمعیتی این بخش از امپراطوری عثمانی، تعاملات شیعه و سنی را در عراق با پیچیدگی های خاصی همراه می کرد و بر ماهیت سیاسی آن بیش از پیش می افزود. این مقاله به مطالعه منازعات شیعه-سنی در عتبات عالیات و بررسی عوامل دخیل در بروز این منازعات و نیز چگونگی تأثیر آن در مناسبات سیاسی ایران و عثمانی طی قرن نوزدهم می پردازد.
حیدری و نعمتی
حوزههای تخصصی:
حیدری و نعمتی، یا به عبارت دیگر، امیرحیدری و نعمت اللهیه، به مخاصمات دو طرفهٔ میان بخش های شهری در عصر صفوی و پس از آن در ایران گفته می شود. از اواخر سدهٔ 9ه /15م تا دهه های اخیر، شماری از شهرها و قصبات ایران بر اساس تقسیم محله های مجاور به دو گروه لحاظ می شده اند که یکی به عنوان حیدری خانه و دیگری به عنوان نعمتی خانه شناخته می شد. ساکنین هر محله به طرف مقابل تحقیر و اهانت شان را ابراز می داشتند و به طور دوره ای با هم برخورد و جنگ های عمومی داشتند. ریشهٔ نام آن ها و دلایل تخالف و خصومت شان عموماً برای اعضای این گروه ها شناخته شده نبود.
بررسی تأثیرات سیاسی و اجتماعیِ طریقت های کردستان در آغاز سدة بیستم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در آغاز قرن بیستم، رهبران طریقت های کردستان، به ویژه نقشبندیه، برای افزایش نفوذ و اعتبارِ سیاسی و اجتماعی خود، در عرصه های گوناگون، اقدامات بسیاری انجام دادند. در دورة مشروطه و پس از آن، نفوذ رهبران طریقت نقشبندیه افزایش یافت و این رهبران در ماجرای شورش های سه گانة سالارالدوله در کردستان از وی حمایت کردند، با وقوع جنگ جهانی اول به جانب عثمانی گراییدند و به هم راه ارتش آن کشور وارد کردستان ایران شدند و مریدان شان را به جهاد در برابر کفارِ روسیه و انگلستان فراخواندند؛ اما در عین حال، گاه با قدرت های درگیرِ جنگ نیز وارد معامله های سیاسی می شدند. به طور کلی، طریقت های کردستان در این دوره به بیش ترین میزانِ فعالیت سیاسی و اجتماعی دست یازیدند تا بر قدرت سیاسی و اجتماعی خود بیفزایند؛ امری که در نهایت، با روی کار آمدن رضا خان، به شکست آنان در این عرصه ها منتهی شد.
پارسیان هند و حیات سیاسی - اجتماعی زرتشتیان در عهد قاجار
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی مناسبات پارسیان هند با زرتشتیان ایران و تأثیرگذاری آنها در حیات سیاسی-اجتماعی عهد قاجار می باشد. زرتشتیان از اقلیت های مهم دینی در سرزمین ایران به شمار می روند که از عصر باستان تاکنون در عرصه اجتماعی و سیاسی به ایفای نقش می پرداختند. زرتشتیان مهاجر ایرانی به هند تا سده دهم هجری در شهرهای مختلف هند به فعالیت می پرداختند. با گذشت زمان پارسیان شهر بمبئی را مرکز خود قرار دادند و در این شهر منشاء تحولات اقتصادی و اجتماعی فراوانی شدند. آغاز مناسبات پارسیان هند و زرتشتیان ایران به سده نهم هجری بر می گردد. این مناسبات با تشکیل انجمن اکابر پارسیان هند موسوم به «پنجایت» رونق پیدا کرد. در دوره ناصرالدین شاه قاجار مانکجی هاتریا به عنوان نماینده این انجمن وارد ایران شد و تلاش های وی در زمینه الغای جزیه زرتشتیان، تأسیس مدارس دینی زرتشتیان و احیای آتشکده ها موجب ارتقاء وضعیت اجتماعی زرتشتیان در ایران شد. اقدامات مانکجی توسط نماینده دیگری از انجمن، کیخسرو جی خان ادامه پیدا کرد. در این پژوهش با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای و به شیوه توصیفی-تحلیلی به موضوع پرداخته می شود.
درآمدی بر موانع جغرافیایی گسترش مذهب اسماعیلی در مغرب عهد فاطمی (۲۹۷-۳۶۲ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بررسی ناکامی فاطمیان در گسترش و تثبیت مذهب اسماعیلی در مغرب، تأثیر و نقش عوامل جغرافیایی، به رغم اهمیت مورد توجه واقع نمی شود. پژوهش حاضر سعی دارد با عنایت به ارتباط وثیق میان پدیده ها و رویدادهای تاریخی با عوامل جغرافیایی(اعم از طبیعی، انسانی، مذهبی و سیاسی)، نقش و تأثیر این دسته از عوامل را در فراگیر نشدن مذهب اسماعیلی در مغرب عهد فاطمی مورد تبیین قرار دهد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که وسعت سرزمینی، موانع محیطی و جغرافیایی مغرب، همانطورکه مدتها از سیطره مسلمانان در دوره فتوح ممانعت به عمل آورد، تسلط فاطمیان بر شئون آن برای زمینه سازی جهت تثبیت مذهب اسماعیلی را هم ناممکن نمود. این در حالی بود که جغرافیای انسانی ، مذهبی و نیز سیاسی مغرب در دوره پیشافاطمی به گونه ای تثبیت شده بود که هر کدام از گروههای مذهبی سنی(مالکی و حنفی)، خوارج(صفری و اباضی) و نیز برخی گروه های شبه اسلامی مثل برغواطه قلمرو سرزمینی خاص خود را داشتند.علاوه بر این، فاطمیان با ناتوانی در ایجاد تقسیمات اداری جغرافیایی مطلوب خود، نتوانستند اداره مناطق مختلف مغرب را تحت کنترل خود درآورند.از این رو، عوامل جغرافیایی نیزمی توانند از جمله موانع اشاعه مذهب اسماعیلی در مغرب عهد فاطمی مورد توجه قرار گیرند.