فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۰۱ تا ۶۲۰ مورد از کل ۱٬۷۲۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر مصرف مکمل پروتئین وی ایزولات بر وضعیت آنتیاکسیدانی طی تمرین مقاومتی در مردان جوان دارای اضافه وزن بود. برای این منظور 30 نفر با نمایة تودة بدنی بین 30 - 25 کیلوگرم بر مترمربع در نظر گرفته شدند. سپس به شکل تصادفی به 3 گروه 10 نفری: گروه تجربی 1 (مصرف مکمل وی + 6 هفته تمرین مقاومتی) (W) ، گروه تجربی 2 (مصرف دارونما + 6 هفته تمرین مقاومتی) (P) و گروه کنترل (C) تقسیم شدند. ظرفیت آنتیاکسیدانی تام ((TAC در گروه مکمل وی در پس آزمون، نسبت به پیش آزمون به طور معناداری افزایش یافت (05 /0 >p) . سطوح گلوتاتیون (GSH) و ویتامین C در هر دو گروه مکمل وی و دارونما در پس آزمون افزایش معنیداری را نشان داد (05 /0 >p) . نتایج این تحقیق نشان داد که فعالیت ورزشی به تنهایی دستگاه آنتیاکسیدانی را تقویت میکند، اما ترکیب فعالیت مقاومتی همراه با مصرف پروتئین وی اثربخشی بیشتری دارد
تاثیر تمرینات هوازی ویژه بر میزان آهن، فریتین و ظرفیت جذب آهن سرم خون دانشجویان غیر ورزشکار
حوزههای تخصصی:
مقایسه دو روش وزنه تمرینی (هرمی و آکسفوردی) بر افزایش قدرت عضلات سینه ای ورزشکاران مبتدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حرکت بهار ۱۳۸۷ شماره ۳۵
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، مقایسه تأثیر دو روش وزنه تمرینی هرمی و آکسفوردی بر افزایش قدرت عضلات سینه ای ورزشکاران مبتدی بود. به همین منظور، از بین ورزشکاران مبتدی پسر منطقه یک شهرستان مشهد، به طور تصادفی 30 نفر با میانگین سنی 41/1 ± 20 سال، قد 88/3 ±2/172 سانتی متر و وزن 93/39 ± 06/65 کیلوگرم انتخاب و به روش تصادفی به شرط جایگزین به دو گروه تجربی 15 نفری (گروه هرمی و گروه آکسفوردی) تقسیم شدند. آزمودنی ها در هر گروه 8 هفته و هر هفته 3 جلسه به مدت 45 تا 60 دقیقه تمرین کردند. پیش از شروع و پس از پایان دوره تمرینی، قدرت بیشینه (1RM) عضلات سینه ای آزمودنی ها اندازه گیری شد. در پایان اطلاعات با روش آماری t-student تجزیه و تحلیل شد و نتایج زیر به دست آمد : 8 هفته تمرین با وزنه به روش هرمی و آکسفوردی بر افزایش قدرت عضلات سینه ای تأثیر معنی داری نشان داد (000/0 = P) ، اما بین افزایش قدرت عضلات سینه ای ناشی از تمرین به دو روش هرمی و آکسفوردی تفاوت معنی داری مشاهده نشد (703/0 = P) . با توجه به نتایج به دست آمده، می تو ا ن نتیجه گرفت استفاده از هر دو روش وزنه تمرینی هرمی و آکسفوردی برای افزایش قدرت عضلات سینه ای مناسب است.
بررسی و مقایسه میزان درصد چربی ورزشکاران و غیر ورزشکاران نوجوان شهر تهران
حوزههای تخصصی:
بررسی تأثیر بی تمرینی بر عملکرد و ترکیب بدن وزنه برداران نخبه تیم ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حرکت بهار ۱۳۸۰ شماره ۷
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش ،بررسی تاثیر دوهفته بی تمرینی برعملکرد ،ویژگی های آنتروپومتریک وترکیب بدن وزنه برداران است .تعداد 12نفر از وزنه برداران نخبه ی تیم ملی پیش وپس ازدوهفته بی تمرینی موردارزیابی قرار گرفتند.در این خصوص مشخصات مربوط به عملکرد ،وزن کل بدن،Fat %،LBM ،محیط دور کمر، دور باسن ودورشانه بلافاصله پیش وپس از دوهفته بی تمرینی اندازه گیری شد.نتایج بدست آمده بیانگر آن بود که میانگین + انحراف معیار رکورد وزنه برداران به طور معنی داری کاهش داشته است‹یک ضرب: 89/38 ?201 دربرابر 1/38?58/189،دو ضرب: 39/45?67/226 در برابر 67/38 ?215 ،پااز پشت30 ?88/171 در برابر34/29 ?162 ،پا از جلو:37/26?150 در برابر 64/24 ?45/141 دو ضرب سرپا:94/25 ? 17/139 در برابر 44/22 ? 130 ویکضرب سرپا: 63/23?71/122 دربرابر7/22?04/116 ›‹001/0P<›. LBM وFat% به ترتیب کاهش وافزایش اندکی نشان دادند. ‹LBM:57/18? 73/78 دربرابر 94/17? 04/78؛ Fat%: 61/4?17/8 دربرابر2/5?09/9› .مقادیر مربوط به محیط دور شانه ودور باسن کاهش داشت‹دور شانه: 84/11?28/124 در برابر 24/37?113 ؛دور باسن:37/11?58/103 در برابر80/10?7/102›، در حالی که مقادیر مربوط به دور شکمافزایش نشان می دهد‹58/9?08/110 در برابر 81/8?92/114›.
اثر هشت هفته تمرینات بدنی استقامتی، مقاومتی و ترکیبی بر منتخبی از متغیرهای ساختاری و عملکرد بطن چپ
حوزههای تخصصی:
تمرین استقامتی برای کودکان (علم می گوید: تمرین استقامتی برای کودکان، موثرترین است)
حوزههای تخصصی:
تأثیر یک دوره تمرین تناوبی شدید (HIIT) بر نیمرخ لیپیدی مردان جوان غیرفعال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش شدت فعالیت بدنی با کاهش خطر ابتلا به بیماری های قلبی عروقی مرتبط است و احتمالاً به این دلیل به بهبود مشخصات لیپوپروتئین های خون منجر می شود. بنابراین هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر شش هفته تمرین تناوبی شدید (HIIT) بر پروفایل لیپیدی مردان جوان غیرفعال است. به این منظور، 18 مرد جوان غیرفعال، داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند و به طور تصادفی به دو گروه تجربی (9n=، سن: 41/1±33/24 سال، قد: 91/4±22/176 سانتی متر، وزن: 59/6±27/72 کیلوگرم) و کنترل (9n=، سن: 01/2±27/23 سال، قد: 88/6±22/180 سانتی متر، وزن: 23/7±27/76 کیلوگرم) تقسیم شدند. آزمودنی های گروه تمرین به مدت شش هفته و هر هفته سه جلسه تمرین تناوبی شدید را اجرا کردند. از همه آزمودنی ها قبل و بعد از شش هفته اجرای HIIT در حالت ناشتا خون گیری به عمل آمد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آزمون های آماری t مستقل و t همبسته نشان داد، درصد چربی بدن در گروه تمرین به صورت معناداری کاهش یافت (P=0.019). هرچند غلظت های سرمی تری گلیسرید، لیپوپروتئین با چگالی پایین، کلسترول تام و نسبت کلسترول تام به لیپوپروتئین با چگالی بالا کاهش و مقادیر لیپوپروتئین با چگالی بالا افزایش یافتند، این تغییرات از نظر آماری معنادار نبودند (P>0.05). این یافته ها نشان می دهد، اجرای شش هفته HIIT به بهبود نسبی غیرمعنادار نیمرخ لیپیدی در مردان جوان غیرفعال منجر شد که با کاهش معنادار درصد چربی در گروه تمرین همراه است. با توجه به این نتایج، احتمالاً اجرای HIIT از نظر تأثیر زمانی عامل کارامدی برای پیشگیری و بهبود عوامل خطرزای بیماری های قلبی عروقی در جوانان غیرفعال است.
تاثیر مکمل بی کربنات سدیم بر تغییرات اسید – باز خون کشتی گیران پس از فعالیت شدید تناوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
غوطه وری در آب سرد پس از فعالیت ورزشی آسیب زا، اوج بیان پروتئین HSP25 را به تعویق می اندازد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نشان داده شده است فعالیت ورزشی نامتعارف به آسیب میوفیبریلی منجر می شود. در سال های اخیر، غوطه وری در آب سرد (CWI) پس از جلسات تمرینی سنگین و مسابقات با هدف کاهش کوفتگی رواج یافته است. با وجود این، هیچ منطق علمی محکمی در تأیید اینکه آیا این روش واقعا بازیافت پس از فعالیت ورزشی را تسریع می کند، وجود ندارد. علاوه بر این، سؤال حیاتی این است که آیا ممکن است این روش در سازگاری های کوتاه مدت ناشی از جلسات ورزشی تداخل ایجادکند. هدف:HSP25 به عنوان یکی از پروتئین های استرسی -که نشان داده شده است نقش مهمی در فرایند بازشکل گیری دوره بازیافت پس از فعالیت ورزشی آسیب زا دارد- در این تحقیق بررسی شده است. هدف این تحقیق بررسی بیان پروتئین HSP25 پس از به کارگیری غوطه وری در آب سرد در پی فعالیت ورزشی آسیب زا، در زمان های مختلف دوره بازیافت بود. روش: 96 سرموش صحرایی نر ویستار (با وزن 10±290 گرم و سن 8 تا 9 هفته ) در گروه فعالیت ورزشی (Ex) و گروه غوطه وری در آب سرد پس از فعالیت ورزشی (Ex+CWI) قرار داده شدند. هر گروه به شش زیرگروه در زمان های مختلف قبل و پس از فعالیت ورزشی (قبل، 5/0، و 24، 48، 72، و 168 ساعت پس از فعالیت ورزشی) تقسیم شد. پروتکل فعالیت ورزشی شامل 45 دقیقه دویدن سراشیبی روی نوارگردان ( سرعت 20 متر بر دقیقه، شیب منفی 17 درجه) و پروتکل غوطه وری در آب سرد شامل 10 دقیقه غوطه وری در آب 10 درجه سانتی گراد بود. پروتئین HSP25 عضله اسکلتی نعلی با روش ELISA، در زمان های مورد نظر سنجیده شد. آزمون آماری درون گروهی تحلیل واریانس بود. از آزمون تی مستقل نیز برای مقایسه بین گروه ها در زمان های مختلف استفاده شد. سطح معناداری آزمون 05/0 در نظر گرفته شد.
نتایج: مشاهده شد پروتئین HSP25 عضله در تمام زمان های مختلف مورد سنجش پس از فعالیت ورزشی- به غیر از زمان 168 ساعت -درحد معناداری افزایش داشت (P<0.05). با وجود این، افزایش بیان پروتئین HSP25 در گروه Ex، در وهله زمانی 48 ساعت و در گروه Ex+CWI، در وهله زمانی 72 ساعت به اوج رسید. نتیجه گیری: مهم ترین یافته پژوهش آن است که CWIدر بیان پروتئین HSP25 عضله اسکلتی تأخیر ایجاد می کند. این یافته ها غیرمستقیم نشان می دهند به کارگیری غوطه وری در آب سرد پس از فعالیت ورزشی می تواند میزان پاسخ عضله اسکلتی به آسیب ناشی از فعالیت ورزشی را افزایش دهد و دوره های بازیافت را به تعویق اندازد.
اثر چهارهفته بی تمرینی پس از یک دوره تمرین قدرتی با دو الگوی باردهی متفاوت بر عوامل هورمونی و فیزیولوژیکی کشتی گیران جوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تعیین تأثیر چهارهفته بی تمرینی پس از هشت هفته تمرین قدرتی با دو الگوی باردهی متفاوت (هرمی دوگانه و پلکانی معکوس) بر قدرت، استقامت، ترکیب بدنی و تغییرات برخی هورمون ها در کشتی گیران جوان بود. به همین منظور، 14 نفر از کشتی گیران که دارای حداقل شش ماه سابقه تمرین در کشتی بودند (با میانگین سنی 42/2±30/17 سال، قد 14/6±41/ 170 سانتی متر، وزن 18/13±29/72 کیلوگرم و چربی بدن 39/7±39/12 درصد) به صورت داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند. آزمودنی ها به صورت تصادفی در دو گروه تمرینی تقسیم شدند و قدرت و استقامت ایزوتونیک و ایزومتریک بالا تنه و پایین تنه، ترکیب بدنی و مقدار برخی هورمون های آنابولیکی و کاتابولیکی کشتی گیران قبل از تمرین، بعد از هشت هفته تمرین و پس از چهارهفته بی تمرینی اندازه گیری گردید. برمبنای یافته ها مشخص شد حداکثر قدرت و استقامت ایزومتریک وایزوتونیک در هر دو گروه پس از تمرین افزایش، اما پس از دوره بی تمرینی، فاکتورهای یاد شده نسبت به پس از تمرین کاهش معناداری داشت، همچنین میزان تستوسترون در هر دو گروه کاهش یافت، اما مقدار کورتیزول، اپی نفرین و نور اپی نفرین افزایش یافت وتنها افزایش کورتیزول در گروه هرمی دوگانه به شکل معناداری نسبت به گروه پلکانی معکوس افزایش داشت. در ارتباط با درصد چربی بدنی نیز در هر دو گروه تفاوت معنا داری مشاهده نشد. یافته های فوق نشان می دهد علی رغم این که پس از بی تمرینی، غلظت هورمون های آنابولیکی، استقامت ایزوتونیک و ایزومتریک و حداکثر قدرت در کشتی گیران کاهش می یابد ، درمقابل غلظت هورمون های کاتابولیکی افزایش را نشان می دهد، اما استفاده از الگوی هرمی دوگانه برای حفظ فاکتور های ذکر شده، مناسب تر به نظر می رسد.
مقایسه دو روش گرم کردن در کاهش استرس قبل از مسابقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأثیر مصرف عصارة آلیوم پارادوکسوم همراه با دویدن اختیاری بر سطوح آمیلوئید بتا (Aβ1-42) مغز در مدل تجربی دیابت قندی رت های نر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پروتئین آمیلوئید بتا (Aβ) به عنوان نشانگر اصلی بیماری آلزایمر در مغز بیماران دیابتی افزایش می یابد. هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر ترکیبی 6 هفته تمرین دویدن اختیاری روی چرخ دوار و مصرف عصارة گیاه آلیوم پارادوکسوم بر سطوح آمیلوئید بتا قشر مغز رت های دیابتی تحریک شده با آلوکسان بود. به این منظور 42 سر رت نر نژاد ویستار به وزن 1 ± 185 گرم و سن 8 هفته به طور تصادفی در 6 گروه (هر گروه 7 سر) کنترل سالم (C) ، ورزشی (T) ، کنترل – دیابتی (CD) ، ورزشی – دیابتی (DT) ، آلیوم – دیابت (DAT) و ورزشی – آلیوم – دیابت (DAT) قرار گرفتند. رت ها با تزریق آلوکسان (mg/kg 120) محلول در بافر سالین به صورت درون صفاقی، دیابتی شدند. رت های گروه های ورزشی و ورزشی – دیابتی به مدت 6 هفته در قفس های مجهز به چرخ دوار و به صورت اختیاری به فعالیت پرداختند. به دنبال اجرای 6 هفته فعالیت اختیاری مقدار Aβ1-42 قشر مغز گروه های ورزشی و ورزشی – دیابتی کاهش یافت. سطوح Aβ1-42 در گروه T نسبت به گروه C و گروه DT نسبت به گروه CD به طور معناداری کاهش نشان داد (001 /0 P<). همچنین سطوح Aβ1-42 در گروه CD نسبت به گروه C به طور معناداری افزایش یافت (001 /0 P<). اجرای 6 هفته فعالیت اختیاری و مصرف عصارة گیاه آلیوم پارادوکسوم، مقدار قشر مغز گروه را نسبت به گروه کاهش داد (001 /0 P<). تمرین اختیاری و مصرف عصارة گیاه آلیوم پارادوکسوم، اثر مثبتی در کاهش سطوح Aβ1-42 آزمودنی های دیابتی نشان داد. بنابراین مصرف عصارة گیاه آلیوم پارادوکسوم در ترکیب با تمرین اختیاری به-عنوان یک شیوة درمانی غیردارویی در مقابله با عوارض دیابت توصیه می شود.
مقایسه تأثیر دو روش فعالیت بدنی مختلط و هوازی بر میزان افزایش سطح آمادگی جسمانی دختران دانشجوی دانشگاه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ،مقایسه ی دوروش تمرین انتخابی ‹مختلط وهوازی› وانتخاب وش بهتر جهت استفاده در کلاس های تربیت بدنی عمومی است. دراین پژوهش،تعداد342 دانشجوی دختر شرکت داشتند که این آزمودنی ها به دو گروه تقسیم شدند. یک گروه تحت تمرینات هوازی وگروه دیگر تحت تمریانت مختلط ‹ هوازی - بی هوازی› قرار گرفتند .یش آزمونی که هر دو گروه در آن شرکت نمودند، شامل اندازه گیری استقامت عضلات کمربند شانه ‹آزمون بارفیکس›،استقامت موضعی عضلات شکم ‹آزمون دراز ونشست ›، چابکی ‹آزمون 4?15 متر›، استقامت قلبی – عروقی‹آزمون 600 مترونیمه کوپر ›،توان بی هوازی ونیروی عضلانی ‹آزمون پرش جفت›و تست ایستگاهی بود.پس از ده جلسه تمرین آزمون نهایی که اندازه گیری مجدد آزمون های اولیه بود،تکرار شد.نتایج پیش آزمون وآزمون نهایی به وسیله ی آزمون t وابسته وغیر وابسته مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت .محاسبات آماری ومقایسه ی نتایج پیش آزمون وآزمون نهایی نشان داد اختلاف ومعنی داری بین آزمون نهایی چابکی ،توان بی هوازی واستقامت قلبی - عروقی ‹دو نیمه کوپر› روش تمرین مختلط نسبت به روش تمرین هوازی وجود دارد.همچنین اختلاف معنی داری بین آزمون نهایی استقامت عضلانی عضلات کمربند شانه ،استقامت موضعی عضلات شکم واستقامت قلبی – عروقی ‹دو 600 متر› وروش تمرین هوازی نسبت به روش تمرینی مختلط مشاهده شد،درصورتی که معنی داری بین آزمون ایستگاهی دوگروه وجود ندارد.
پاسخ قدرت، توان و استقامت عضلانی به تمرین مقاومتی با فواصل استراحت متفاوت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهشگران و مربیان، دائم در جست وجوی مؤثرترین روش ها برای افزایش اجرای ورزشی هستند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی پاسخ قدرت، توان و استقامت عضلانی به تمرین مقاومتی با فواصل استراحت متفاوت بود. در این پژوهش، شانزده آزمودنی مرد به صورت داوطلبانه انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند؛ گروه اول: هشت آزمودنی با سن 55/2±22 سال، قد 14/6±20/174 سانتی متر و وزن 33/6±20/64 کیلوگرم، تمرین مقاومتی با فاصله استراحت ثابت (120 ثانیه) و گروه دوم: هشت آزمودنی با سن 54/3±22 سال، قد 50/6±40/176 سانتی متر و وزن 38/6±60/64 کیلوگرم. هر دو گروه، تمرین مقاومتی با فاصله استراحت فزاینده (90، 120 و 150 ثانیه) را سه روز در هفته به مدت شش هفته انجام دادند.
برای تعیین قدرت، توان و استقامت عضلانی، به ترتیب از آزمون های یک تکرار بیشینه پرس سینه، پرتاب توپ پزشکی و حداکثر تکرار پرس سینه با 30درصد یک تکرار بیشینه استفاده شد. برای تعیین لاکتات خون، 3 دقیقه قبل و 2 دقیقه بعد از جلسه هفدهم، از آزمودنی ها نمونه خونی گرفته شد. برای تحلیل داده ها از آزمون های t زوجی و مستقل استفاده و سطح معنی داری 05/0>α در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد قدرت، توان و استقامت عضلانی در هر دو گروه به طور معنی داری (05/0P<) افزایش یافت؛ اما درصد تغییرات همه آزمون ها در گروه دوم بیشتر بود. بعد از جلسه تمرینی، لاکتات خون به طور معنی داری از زمان استراحت افزایش یافت؛ البته افزایش در گروه دوم کمتر بود. نتیجه اینکه احتمالاً تمرین مقاومتی با فواصل استراحت فزاینده در مقایسه با فواصل استراحت ثابت، از اهمیت بیشتری برای افزایش قدرت، توان و استقامت عضلانی برخوردار است.
تأثیر وضعیت های بدنی مختلف حین فعالیت های مقاومتی تقویت کننده عضلات چهارسر ران بر شاخص های عملکردی قلبی-عروقی مردان تمرین کرده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر وضعیت های بدنی مختلف حین فعالیت های مقاومتی تقویت کننده عضلات چهارسر ران بر حاصل ضرب دوگانه (RPP) و سایر شاخص های عملکردی قلبی-عروقی مردان تمرین کرده بود. به این منظور، 13 مرد سالم (میانگین±انحراف استاندارد: سن 14/1±3/20 سال، قد 1/9± 34/178 سانتی متر، وزن 95/6±4/75 کیلوگرم، سابقه ی تمرین >3 سال) به صورت داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند. از شاخص های قلبی-عروقی برای بررسی و مقایسه پاسخ های همودینامیکی در سه حرکت پرس پا، اسکوات ایستاده و اسکوات هاگ با شش تکرار در 85 درصد یک تکرار بیشینه استفاده شد. شاخص های عملکردی ضربان قلب، فشار خون سیستولی، فشار خون دیاستولی و حاصل ضرب دوگانه، طی سه روز متوالی و بلافاصله قبل از شروع حرکت و آخرین تکرار فعالیت های مقاومتی اندازه گیری شدند. ابتدا، نرمالیتی داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون کولموگروف-اسمیرنوف تأیید شد و سپس داده ها با استفاده از آزمون های مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در سطح معنی داری 5 درصد تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد سه شاخص ضربان قلب، فشار خون سیستولی و حاصل ضرب دوگانه، پس از فعالیت های مقاومتی تقویت کننده عضلات چهارسر ران افزایش معنی داری داشتند (05/0≥P). دامنه تغییرات شاخص حاصل ضرب دوگانه در حرکت اسکوات هاگ بزرگ تر از دو حرکت دیگر بود با این حال اختلاف معنی داری بین اسکوات هاگ و اسکوات ایستاده مشاهده نشد (05/0<P). پژوهش حاضر نشان داد حاصل ضرب دوگانه در پرس پا کوچک تر از دو وضعیت دیگر بود؛ بنابراین پرس پا می تواند وضعیت بدنی کم خطرتری برای تقویت عضلات چهارسر ران در افراد دارای مشکلات قلبی-عروقی باشد. به علاوه، اسکوات هاگ ممکن است در مقایسه با پرس پا و اسکوات ایستاده، فشار نامطلوب بیشتری به عضله قلب ورزشکاران وارد سازد. با این حال، اظهار نظر قطعی در این زمینه نیازمند تحقیقات بیشتری است.
تأثیر ده روز مصرف دارچین بر شاخص های بیو شیمیایی و عملکردی کوفتگی عضلانی تأخیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: کوفتگی عضلانی حالتی ناخوشایند همراه با درد در عضلات اسکلتی است که عمدتاً متعاقب فعالیت عضلانی برونگرا و یا غیر معمول ایجاد میشود. دستیابی به روشی آسان و بیضرر برای پیشگیری از این عارضه یا درمان آن، از دغدغههای رایج مربیان و ورزشکاران است. این مطالعه با هدف بررسی اثرات مصرف خوراکی پودر دارچین به مدت ده روز در پیشگیری از علائم بیو شیمیایی و نشانههای عملکردی کوفتگی عضلانی تأخیری ( DOMS ) متعاقب یک جلسه فعالیت عضلانی برونگرا انجام شد.
روش پژوهش: تعداد 24 دانشجوی پسر غیر فعال سالم و فاقد علائم کوفتگی عضلانی دانشگاه محقق اردبیلی با دامنه سنی (14/1 ± 1/19سال) به طور تصادفی به دو گروه تجربی (10 نفر) و شاهد (14 نفر) تقسیم شدند. آزمودنیهای گروه تجربی، یک هفته قبل و سه روز بعد از ایجاد کوفتگی عضلانی، روزانه 6 عدد کپسول حاوی 420 میلیگرم پودر دارچین ( روزانه 52/2 گرم) و گروه شاهد 6 عددکپسول حاوی 300 میلیگرم ماده بی اثر لاکتوز (دو عدد صبح، دو عدد ظهر و دو عدد شب) بعد یا حین صرف وعدههای غذایی مصرف کردند. پروتکل ایجاد کوفتگی عضلانی به صورت وزنه زدن با 80 درصد یک تکرار بیشینه در چهار نوبت و هر نوبت با 20 تکرار و 3 دقیقه استراحت بین هر نوبت اجرا شد. یک هفته قبل از ایجاد کوفتگی عضلانی و نیز بلافاصله بعد، 24، 48 و 72 ساعت بعد از اجرای پروتکل ایجاد کوفتگی عضلانی، نیروی بیشینه ایزومتریک و ایزوتونیک، درد ادراکی، دامنه حرکتی زانو، اندازهگیری محیط ران و غلظت آنزیمهای کراتینکیناز (CPK) و لاکتات دهیدروژناز (LDH) پلاسما اندازهگیری شد. از آزمون های تحلیل واریانس دو عاملی با اندازهگیری های مکرر و تصحیح بونفرونی برای تعیین اثر دارچین در هر گروه مختلف و از آزمون تی غیروابسته برای مقایسه نتایج بین دو گروه در هر مرحله زمانی استفاده شد.
یافتهها: نتایج تحقیق نشان داد که مصرف روزانه 52/2 گرم پودر دارچین به مدت ده روز موجب کاهش قابل ملاحظه و معنیداری در غلظت آنزیم CPK و LDH شد (0001/0 p< ). حداکثر قدرت ایزومتریک گروه تجربی نسبت به گروه کنترل معنی دار نبود، ولی حداکثر قدرت ایزوتونیک گروه تجربی نسبت به گروه کنترل، 24(05/0 p< )، 48 (001/0 p≤ ) و 72(0001/0 p< ) ساعت بعد از کوفتگی عضلانی افزایش معنیداری را نشان داد. گروه مصرف کننده دارچین به طور معنیداری تغییرات محیط ران کمتری نسبت به گروه کنترل داشت (001/0 p< ). دامنه حرکتی مفصل زانو در گروه تجربی نسبت به گروه کنترل، 48 و 72 ساعت بعد از کوفتگی عضلانی افزایش معنیداری نشان میدهد (001/0 p< ). درد ادراکی درگروه تجربی، بلافاصله، 48 و 72 ساعت بعد از کوفتگی عضلانی به طور معنیداری کمتر از گروه کنترل بود (0001/0 p< ).
نتیجهگیری: نتایج این تحقیق نشان داد که ده روز مصرف خوراکی دارچین در پیشگیری از DOMS موثر بوده و به طور قابل ملاحظه و معنیداری علائم آزمایشگاهی و عملکردی کوفتگی عضلانی تاخیری را تحت تاثیر قرار داده است.
بررسی تأثیر بازتوانی قلبی بر روی چربی های سرم در بیماران قلبی
حوزههای تخصصی: