فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۷٬۵۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تسهیم دانش در میان کارکنان، یک مؤلفه ای کلیدی در راستای کسب مزیت رقابتی برای سازمان ها در محیط پویای امروز است. تسهیم دانش برای سازمان ها یک امر حیاتی است بنابراین هدف این مقاله شناسایی و دسته بندی موانع تسهیم دانش و نیز رتبه بندی این موانع و ارائه راهکار برای رفع این موانع در سازمان است.روش شناسی: در پژوهش حاضر از رویکرد آمیخته(کمی- کیفی) استفاده شده است و ابزار گردآوری اطلاعات، مطالعات کتابخانه ای، مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه است. جامعه آماری این پژوهش مدیران، کارکنان اداری، رؤسای شهرستان ها در نهاد کتابخانه های عمومی کشور بوده و نمونه پژوهش شامل 39 نفر بوده است که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند.یافته ها: نتایج فراترکیب منجر به شناسایی 72 شاخص در 4 بعد اصلی که شامل موانع فناوری، موانع سازمانی، موانع فرهنگی و موانع فردی در تسهیم دانش شد. بُعد موانع فناوری شامل 12 شاخص ، بُعد موانع سازمانی شامل 21 شاخص، بُعد موانع فرهنگی شامل 15 شاخص، و درنهایت بُعد موانع فردی شامل 21 شاخص است.نتیجه: نتایج نشان داد که "موانع سازمانی" بیشترین تأثیر و "موانع فرهنگی" کمترین تأثیر را در تسهیم دانش در نهاد کتابخانه های عمومی کشور دارد. در نهایت راهکارهای لازم برای رفع موانع پیشنهاد شد.
شناسایی و استخراج باهمایی های زبان فارسی با استفاده از روش های رایانشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به بازشناسی باهمایی ها در زبان فارسی پرداخته می شود. پژوهش های صورت گرفته زبان فارسی در این زمینه عمدتاً آماری و مقابله ای بوده است. هدف این پژوهش بازشناسی باهمایی ها به روش پیکره بنیاد و رایانشی است. برای این منظور از پایگاه داده زبان فارسی به عنوان پیکره پژوهش استفاده شده است. همچنین به علت نداشتن لغت نامه باهمایی ها در زبان فارسی مجموعه داده ای از باهمایی بر اساس کتاب فرهنگ زبان آموز پیشرفته فارسی ساخته شده است. با استفاده از بردارهای تعبیه fasttext مدل زبانی با شبکه حافظه کوتاه مدت ماندگار آموزش داده می شود. همچنین با تنظیم دقیق «پارس برت» فراخوانی این مدل زبانی با استفاده از لیست های هزارتایی باهمایی ها و ناباهمایی ها محاسبه شد. در انتها، بررسی مقابله ای بازشناسی باهمایی در موتور ترجمه گوگل با استفاده از ترجمه هزار جمله فارسی به انگلیسی که هر یک از جملات دارای یک باهمایی است، انجام شد. نتایج نشان می دهد که مدل «پارس برت» با فراخوانی 93/95 درصد و 8/85 درصد به ترتیب، به بازشناسی باهمایی و ناباهمایی و مدل زبانی آموزش دیده با شبکه حافظه کوتاه مدت ماندگار به ترتیب باهمایی و ناباهمایی را با فراخوانی 6/6 درصد و 0 درصد بازشناسی کرد. همچنین بررسی مقابله ایِ دقت ترجمه موتور گوگل در ترجمه باهمایی ها سه نتیجه را در بر داشت: 1) باهمایی به درستی بازشناسی و ترجمه شد، 2) باهمایی به درستی بازشناسی نشد و ترجمه به صورت تحت اللفظی و واژه به واژه است، و 3) باهمایی بازشناسی نشد و ترجمه غلطی صورت پذیرفته است.
شناسایی انواع همکاری های غیر رسمی در مقالات حوزه شیمی و رابطه آن با استناد: مطالعه علم سنجی بخش سپاسگزاری مقالات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی انواع همکاری های غیر رسمی در بخش سپاسگزاری مقالات حوزه شیمی است. روش پژوهش: این پژوهش، یک مطالعه کمی با رویکرد علم سنجی و مبتنی بر فنون داده کاوی روش کتابخانه ای و توصیفی انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش را مقاله های پژوهشی با دسترسی باز پایگاه وب آوساینس تشکیل می دهد. برای داده کاوی و استخراج بخش سپاسگزاری مقالات، از نرم افزار شناساگر موجودیت های اسمی استنفورد استفاده شد.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد سپاسگزاری مقالات حوزه شیمی با توجه به مدل سه سطحی ساختار متون سپاسگزاری هایلند به ترتیب به عمل تشکر، عمل بازتاب و عمل آگاهی بخشیدن اختصاص دارد.همچنین آکادمی علوم چین، دانشگاه برکلی کالیفرنیا و انستیتوی تکنولوژی ماساچوست (ام آی تی) سازمان ها و دانشگاه هایی هستند که بیشترین سپاسگزاری از آن ها صورت گرفته بود. میزان استناد در میان مقالاتی که تعداد افراد سپاسگزاری شده در آن ها بیش از دو نفر(متوسط تعداد افراد سپاسگزاری شده) است بیشتر از تعداد استناد به مقالات دیگر است. بعلاوه بین تعداد افراد سپاسگزاری شده در مقاله با میزان استناد به مقاله ارتباط معناداری وجود دارد. نتیجه گیری: با توجه به اینکه سپاسگزاری می تواند بر دریافت استناد موثر باشد، می توان با آگاهی رسانی به افراد و مجاب کردن آن ها به اهمیت استناد در شکل گیری هویت و برند شخصی و حقوقی با نهادینه سازی حس وفاداری و تشکر در افراد موثر بود. بعلاوه شاید یکی از دلایل شدت کم ارتباط بین میزان استناد و سپاسگزاری عدم وجود یکدستی در نام افراد و سازمان ها و نیز محل ارائه سپاسگزاری در اکثر مقالات که در بخش انتهایی مقاله است، دانست.
بازنمایی و تحلیل روند مقالات برتر آلتمتریکس جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی-تحلیلی است که با هدف بازنمایی و تحلیل روند مقالات برتر آلتمتریکس جهان و با بهره گیری از رویکردهای علم سنجی و آلتمتریکس انجام شده است. جامعه پژوهش شامل 800 مقاله برتر از جنبه آلتمتریکس (منتشرشده در بازه زمانی 2013 تا 2020) است. برای گردآوری داده ها از پایگاه های «وب آو ساینس» و «آلتمتریکس» استفاده شد. در گام اول پژوهش، فهرستی از مقالات برتر به همراه داده های آلتمتریکس از سایت «مؤسسه آلتمتریکس» استخراج شد. سپس، به منظور تعیین وضعیت استنادی این مقالات، حوزه های موضوعی آن ها و نیز برای تعیین کشورهای سهیم در نگارش آن ها از داده های پایگاه اطلاعاتی «وب علوم» استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزارهای «اکسل» و «اس پی اس اس» نسخه 22 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که 45 درصد مقالات برتر در حوزه علوم چندرشته ای و 24درصد آن ها در حوزه علوم پزشکی منتشر شده اند. مجلات مهم در نگارش مقالات، نشریه «نیچر» با فراوانی 105 مقاله و سپس مجله «ساینس» با 74 مقاله هستند. ایالات متحده منتشرکننده بیش از نیمی از مقالات برتر جهان است و پس از آن انگلستان مقام دوم در جهان را داراست. در میان رسانه های اجتماعی، «توییتر»، «رسانه های خبری» و «مندلی» در رتبه های نخست تا سوم قرار دارند و روند آن ها در طول سال ها ی مورد تحقیق همواره افزایشی بوده است. میزان حضور مقالات برتر در «فیس بوک»، نسبت به سال های گذشته به شدت کاهش پیدا کرده است. این است که به نظر می رسد حضور در رسانه های اجتماعی پرطرفدارتر و تمرکز بر رسانه هایی که بیشتر مورد اقبال جامعه است، می تواند بر نمره آلتمتریک مقالات اثر بیشتری داشته باشد و رسانه هایی که به تدریج جایگاهشان در این موضوع کم رنگ شده، تأثیر کمتری بر نمره آلتمتریکس دارند. همچنین رابطه معنا دار و ضعیفی بین امتیاز آلتمتریکس و شمار استنادات مقالات برتر وجود دارد. در ضمن، با توجه به نبودِ ارتباط معنا دار بین دو متغیر فوق در برخی از سال های مورد بررسی در این پژوهش، می توان نتیجه گرفت که منابع پراستناد لزوماً ممکن است به همان میزانی که استناد گرفته اند، در رسانه های اجتماعی مورد توجه نباشند و دستورالعمل واحدی برای ارزیابی همبستگی این دو متغیر وجود ندارد. به کارگیری ویژگی های مجموعه مقالات برتر از دیدگاه حوزه های موضوعی، مجلات مهم، توزیع جغرافیایی، و مقایسه شمار استنادات با شمار خوانندگان آن ها در رسانه های اجتماعی به سیاست گذاران حوزه های پژوهشی و پژوهشگران کمک می کند که بتوانند سیاست گذاری های کوتاه مدت و بلندمدت دقیق تری بر روی پژوهش ها انجام داده و میزان رؤیت پذیری و اثرگذاری بروندادهای علمی خود را افزایش دهند.
Policy analysis of spatial planning in the higher education system of Iran; Policy implications of provincial management policies of the higher education system(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Regional management and spatial planning of higher education in Iran is one of the important policy issues in the field of science, technology, and innovation. In February 2016, the Supreme Council of Cultural Revolution approved the country's spatial planning of higher education. Article 1 and 2 of this document directly refers to the regional management of higher education. In line with the implementation of the document, in October 2020, the Ministry of Science, Research and Technology approved the bylaw "Implementation of the National Spatial Planning of Higher Education - Provincial Management of Higher Education Institutions in the MSRT". In this research, by using the case study strategy, an attempt has been made to provide a policy analysis of the implementation of spatial planning of higher education documents, which led to the approval of the provincial management regulations of higher education institutions. The data used in this research are available documents, evidence, statistics, events, and narratives of 14 experts and policymakers. Based on the results of this research, the process of drafting documents, the commitment and expertise of the implementers of the document, and the integration of operational experiences and policy-making research during the implementation period have an important effect on the correct and faster implementation of national documents and macro policies related to them.
تعیین مؤلفه های تأثیرگذار بر کاربردپذیری نظام های اطلاعاتی کتابخانه ای از دیدگاه کاربران با آسیب بینایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: الزامات کاربردپذیری رابط های کاربری در وبگاه ها برای افراد بینا و نابینا تا حد زیادی متفاوت است. این الزامات شامل کفایت وظیفه، توازن ابعادی، هم ارزی رفتار، اجتناب از ضرر معنایی و استقلال دستگاه است. برای حصول کاربردپذیری وبگاه های کتابخانه ای برای کاربران با آسیب بینایی در نظر گرفتن این الزامات مهم است. هدف پژوهش حاضر تعیین مؤلفه های تأثیرگذار بر کاربردپذیری وبگاه های کتابخانه های مطرح در کشور از دید کاربران با آسیب بینایی است.روش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی است که با روش کیفی انجام شده است. در این پژوهش از طریق مشاهده اکتشافی 33 کاربر با آسیب بینایی و با تعریف وظایف واقعی (3 وظیفه)، مؤلفه های تأثیرگذار بر کاربردپذیری وبگاه ها مشخص شد. داده ها با استفاده از آزمون رسمی کاربردپذیری و پروتکل بلنداندیشی جمع آوری شد. کاربران در حین استفاده از یک وبگاه کتابخانه ای و انجام وظایف تعریف شده مورد مشاهده قرار گرفتند و افکار، احساسات و نظرات خود را در مورد تجربه تعامل به صورت کلامی بیان می نمودند. در این پژوهش رابط های کاربری (کتابخانه دیجیتال، اُپک و مرجع مجازی) سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، سازمان کتابخانه ها، موزه ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی، کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی و کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران به عنوان کتابخانه های مطرح در کشور موردمطالعه قرار گرفتند. کاربران با آسیب بینایی با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی از استان های مختلف کشور انتخاب شدند. داده های مشاهده با نرم افزارهای ضبط صفحه (Faststone و Ocam) جمع آوری شد. برای تحلیل داده های کیفی از تحلیل محتوا ( مقوله بندی و گروه بندی کدها) و کدگذاری (مشخص کردن کدهای اولیه و ثانویه) و از نرم افزار MAXQDA استفاده شد. رونوشت های داده ها حداقل سه بار خوانده و چندین بار دوباره کدگذاری شدند. این کدها در حین بررسی رونوشت ها به طور مداوم گسترش و بازنگری می شدند. یک پژوهشگر دیگر در تحلیل محتوا شرکت کرد و رونوشت ها و مقوله های مستخرج چندین بار موردبررسی قرار گرفتند تا روایی داده ها تأیید شد.نتیجه گیری: برای طراحی وبگاه های کاربردپذیر داده هایی از احساس واقعی کاربران ویژه درباره نظام های بازیابی اطلاعات کتابخانه ای لازم است. تجربیات کاربران به کتابداران، طراحان و مدیران کتابخانه ها کمک می کند تا هدف استانداردهای دسترس پذیری و تأثیر کلی آن را بر کاربران با آسیب بینایی بیشتر درک کنند. نتایج پژوهش حاضر، پژوهشگر را در شناسایی مشکلات کاربردپذیری وبگاه های کتابخانه ای کمک کرد و سرنخ هایی را در مورد مسائل کاربردپذیری ارائه داد.
پیش بینی نگرش های دانشجویان نسبت به نویسندگی دانشگاهی بر اساس الگوهای کمک طلبی علمی و مثبت اندیشی دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در محیط دانشگاهی، دانشجویان به فرصت های نویسندگی دانشگاهی نیاز دارند تا از آنها برای ورود به دنیای «نویسندگی دانشگاهی» حمایت کند و به آنها کمک کند هویت یک نویسنده دانشگاهی را کسب کنند. کمک طلبی علمی و فرهنگ مثبت اندیشی دانشگاهی از جمله زمینه ها و عواملی هستند که می توانند نگرش دانشجویان را نسبت به نویسندگی دانشگاهی تحت تأثیر قرار دهند. پژوهش حاضر با هدف شناسایی الگوی پیش بینی نگرش دانشجویان به نویسندگی دانشگاهی بر اساس مقوله های مذکور انجام گرفت.روش پژوهش: طرح پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ گردآوری و تحلیل داده ها، توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه محقق اردبیلی به تعداد 3330 نفر کارشناسی ارشد و 866 نفر دکتری بود که نمونه ای با حجم 300 نفر به روش در دسترس انتخاب شد. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه های استاندارد، نگرش دانشجویان به نویسندگی دانشگاهی چئونگ و همکاران، کمک طلبی علمی ریان و پینتریچ و مثبت اندیشی دانشگاهی هوی و همکاران بود. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از روش های همبستگی و حداقل مربعات جزئی استفاده شد و داده ها با استفاده از نرم افزار اس.پی.اس.اس. و اسمارت پی.ال.اس. تحلیل شدند.یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان دهنده معناداری همبستگی بین مؤلفه های مثبت اندیشی و کمک طلبی علمی با نگرش به نویسندگی است. با توجه به قابل قبول بودن مقدار پایایی ترکیبی و نسبت آن با دیگر شاخص ها، همچنین حصول نیکوئی برازش 43/0 که بیش از مقدار قابل قبول یعنی 25/0 و مقدار مطلوب یعنی 36/0 است، الگوی مفهومی پیش بینی شده روابط بین متغیرها دارای اعتبار مناسبی بوده است. ضریب مسیر کمک طلبی علمی 79/0(01/0p< و 03/22=t) و مثبت اندیشی دانشگاهی 54/0 (01/0p< و 51/8=t) بوده که به طور معناداری قدرت پیش بینی نگرش به نویسندگی دانشگاهی را دارند.نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده، با حمایت از مثبت اندیشی دانشگاهی و بهبود زمینه کمک طلبی علمی از طریق ایجاد و حفظ فرهنگ خودکارآمدی جمعی، اعتماد جمعی، تأکید تحصیلی و همچنین ایجاد شرایط برای پاسخ به نیازهای علمی به واسطه تعاملات توسعه محور و پشتیبانی علمی از دانشجویان می توان جهت بهبود نگرش دانشجویان نسبت به نویسندگی دانشگاهی گام برداشت.
تأثیر مهارت های حل مسئله و خودکارآمدی بر رفتار اطلاع یابی دانشجویان تحصیلات تکمیلی رشته های مدیریت و علم اطلاعات و دانش شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تعیین تأثیر مهارت های حل مسئله و خودکار آمدی بر رفتار اطلاع یابی دانشجویان تحصیلات تکمیلی رشته های مدیریت و علم اطلاعات و دانش شناسیروش : پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و به روش پیمایشی است. دانشجویان در این پژوهش به صورت نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند. برای جمع آوری اطلاعات در پژوهش حاضر از سه پرسشنامه خودکارآمدی عمومی با 17 پرسش، پرسشنامه مهارت حل مسئله هپنر با 32 پرسش و پرسشنامه پژوهشگرساخته رفتار اطلاع یابی با 31 پرسش استفاده شده است. بر اساس نتایج آزمون کرونباخ میزان پایایی بخش رفتار اطلاع یابی 73/0 و بخش مهارت حل مسئله 71/0 بوده و روایی پرسشنامه ها موردبررسی و به تائید 7 نفر از صاحب نظران حوزه ها قرار گرفته است. از بین 3278 نفر پرسشنامه ها به صورت تصادفی بین دانشجویان تحصیلات تکمیلی (کارشناسی ارشد و دکتری) 9 دانشگاه دولتی شهر تهران پخش شده و درمجموع 234 پاسخ دریافت شده است. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS انجام شده است. با توجه به نرمال بودن داده ها، از آزمون رگرسیون برای شناسایی تأثیر حل مسئله و خودکارآمدی بر رفتار اطلاع یابی استفاده شده است.یافته ها: بر اساس نتایج آزمون پیرسون، بین مؤلفه های خودکارآمدی و رفتار اطلاع یابی، رابطه مثبت و معنا داری وجود دارد؛ همچنین بین مؤلفه های مهارت حل مسئله و رفتار اطلاع یابی و نیز میان خودکارآمدی و مهارت حل مسئله هم رابطه مثبت و معنا داری وجود دارد. بر اساس نتایج به دست آمده، میزان مهارت حل مسئله و خودکارآمدی و همچنین رفتار اطلاع یابی دانشجویان در حد متوسط است. در بین سه مؤلفه مهارت حل مسئله، کنترل شخصی دارای بیشترین مقدار و اعتماد به حل مسئله دارای کمترین مقدار است. از میان مؤلفه های خودکارآمدی بیشترین مقدار مربوط به گرایش به آغازگری رفتار و کمترین مقدار مربوط به پافشاری در تکلیف است. همچنین از بین مؤلفه های رفتار اطلاع یابی بیشترین مقدار مربوط به ماهیت و نوع اطلاعات مورد جستجو و کمترین مقدار مربوط به انگیزه است.نتیجه گیری: با توجه به نتایج یافته ها، کم بودن مقدار مؤلفه اعتماد به حل مسائل، عدم توانایی فرد در حل مسئله را نشان می دهد؛ زیرا افراد به توانایی خود در حل مسئله اعتماد ندارند و با خودکنترلی از رسیدن به پاسخ درست و حل مسئله اجتناب می کنند. کمتربودن مؤلفه پافشاری در تکلیف نسبت به مؤلفه های دیگر خودکارآمدی، نشانه عدم پذیرش شکست از طرف فرد و شروع رفتار بعدی است. ازآنجایی که فرد تحمل شکست را ندارد بعد از سپری کردن اندکی از مسیر، درصورتی که پیشرفتی حاصل نشود، سریعاً مسیر دیگری را جهت اجتناب از ناکامی جایگزین مسیر قبلی می کند. همچنین با توجه به بیشتربودن مقدار مؤلفه رفتار اطلاع یابی نسبت به بقیه مؤلفه های آن، نشان می دهد نوع و موضوع منابع اطلاعاتی عامل تعیین کننده جستجو است؛ چون دانشجویان انگیزه و تمایلی برای رسیدن به موضوع موردنظر از روش و موضوعات مختلف ندارند، سعی می کنند تنها موضوع موردنظر را مورد شناسایی قرار دهند و تنها راجع به همان موضوع اقدام به جمع آوری اطلاعات نمایند. همچنین نتایج یافته ها نشان می دهد ازآنجایی که اعتماد به حل مسئله در بین دانشجویان کم است، آن ها انگیزه کافی برای رسیدن به اطلاعات را ندارند و درنتیجه، در انجام کار و تکلیف خود پافشاری نمی کنند و آن را نیمه کاره رها می کنند.
روایی و پایایی در تحقیقات کیفی: مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگرچه ارزیابی روایی و پایایی از دیرباز مورد توجه محققان کمّی وجود داشته، اما این مفاهیم برای پژوهشگران کیفی مورد بحث بوده است. با توجه به اینکه تحقیقات کیفی در دنیای واقعی انجام می شود، می تواند در زندگی افراد پیامدهایی داشته باشد. بنابراین، لازم است نتایج این تحقیقات قابل اعتماد باشد. بدین منظور باید روایی و پایایی در این تحقیقات جهت جلب اعتماد مخاطب نسبت به نتایج حاصل از تحقیق کیفی و افزایش اعتبار آن بررسی گردد. پژوهش حاضر با هدف ارائه مجموعه ای از روش های ارزیابی روایی و پایایی در تحقیقات کیفی انجام شده است.
در پژوهش حاضر از مرور نظام مند جهت دستیابی به اهداف پژوهش بهره گیری شده است؛ زیرا این نوع پژوهش بدون ایجاد محدودیت زمان و محدوده تحقیق، به بررسی مجموعه جامعی از مطالعات مرتبط با موضوع پژوهش می پردازد. بر همین مبنا کلیدواژه های مد نظر در پایگاه داده «وب آو ساینس» مورد جست وجو قرار گرفته و 100 مقاله استخراج شد. پس از سه مرحله پالایش مقالات که شامل مقالات پژوهشی و مروری انگلیسی زبان بود و در نهایت، با بررسی متن آن ها تعداد 48 مقاله مرتبط با موضوع منتشرشده طی سال های 1993 تا 2023 یافت شد و مبنای جمع آوری اطلاعات قرار گرفت. افزون بر آن، محیط گرافیکی بیبلیوشاینی متعلق به کتابخانه بیبلیومِتریکس نرم افزار R (که یک بسته نرم افزاری منبع باز است) و همچنین، نرم افزار «وُس ویووِر» نیز برای توصیف داده های پژوهش مورد استفاده قرار گرفت.
در این پژوهش، مجموعه به نسبت جامعی از روش های ارزیابی روایی و پایایی استخراج گردید و در قالب روش های ارزیابی کمی و کیفی روایی و پایایی در تحقیقات کیفی دسته بندی شد. بر اساس نتایج حاصل، 55 روش کیفی و 4 روش کمی جهت ارزیابی روایی در تحقیقات کیفی و همچنین، 13 روش کیفی و 6 روش کمی نیز جهت ارزیابی پایایی در تحقیقات کیفی از مجموعه مقالات استخراج شد.
ارزیابی روایی و پایایی در تحقیقات کیفی، بیشتر در تحقیقات علوم اجتماعی و پس از آن در حوزه پرستاری و مراقبت بهداشتی مورد توجه قرار گرفته است. این مسئله اهمیت روایی و پایایی در تحقیقات مرتبط با این حوزه ها را نشان می دهد. از جمله روش های ارزیابی روایی که بیشترین توجه را در میان محققان کسب کرده اند، روایی درونی، روایی بیرونی، و روایی محتواست. هر یک از این انواع روایی با مفهوم ارائه شده در روش های کمی متفاوت هستند. بر اساس بررسی های انجام شده، از روایی بیرونی در تحقیقاتی که روش های کیفیِ مطالعه موردی، تحلیل مقایسه ای کیفی، مصاحبه، و مطالعه مروری را به کار برده اند، بهره گیری شده است. روایی درونی نیز برای ارزیابی تحلیل مقایسه ای کیفی و مطالعه موردی به کار رفته است. روایی محتوا در ارزیابی روش های کیفی قوم نگاری، پدیدارشناسی، نظریه زمینه ای، مصاحبه، و مصاحبه شناختی استفاده شده است. در روش های ارزیابی پایایی تحقیقات کیفی نیز روش های پایایی بین ارزیاب که جزء روش های کمی است، در سال های اخیر بسیار مورد توجه قرار گرفته است. بررسی این تحقیقات بیانگر آن است که این روش برای ارزیابی روش های پژوهش کیفیِ تحلیل محتوا، تحلیل مضمون، و مطالعه موردی به کار رفته است. نتایج این پژوهش می تواند برای محققان کیفی، داوران مقالات کیفی، و همچنین مخاطبان مطالعات کیفی جهت قضاوت در مورد اعتبار نتایج حاصل از تحقیقات مورد استفاده باشد.
ارائه الگویی برای توسعه روش شناختی مطالعات سواد اطلاعاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف:پژوهش حاضر بر آن است که چارچوب های روش شناختی به کار رفته مقالات حوزه سواد اطلاعاتی را مورد مطالعه قرار دهد و بر اساس همین چارچوب ها، الگوی جدیدی را برای مطالعات سواد اطلاعاتی به منظور توسعه روش شناختی پیشنهاد نماید.روش: در پژوهش حاضر از چارچوب آمیخته برای دستیابی به نتایج استفاده شده است. جامعه پژوهش، همه مقالات فارسی و انگلیسی حوزه سواد اطلاعاتی طی سال های 1992 تا 2023 شامل 682 مقاله بود که با روش نمونه گیری نظری، مقالاتی که دارای اصالت روش شناختی بودند انتخاب و باقی مقالات کنار گذاشته شد و در آخر 193 مقاله به عنوان حجم نمونه انتخاب گردید. ابتدا به روش مقوله بندی، پژوهش های حوزه سواد اطلاعاتی در سه رویکرد کمی، کیفی و آمیخته تقسیم بندی شد. در ادامه به روش تحلیل مضامین، چارجوب روش شناختی مقالات منتخب مشخص گردید و مضامین و ایده های روش شناختی متمایز آن ها استخراج شد و با بهره گیری از اندیشه های روی باسکار و روش طبقه بندی مفاهیم، الگویی برای توسعه روش شناختی مطالعات این حوزه ارائه گردید.یافته ها: چارچوب های روش شناختی در سه دسته شناخت تجربی، شناخت رویه ای و شناخت استفهامی جای گرفتند. شناخت تجربی، سطح ارائه روش شناسی های نازل، و عموماً شامل روش هایی است که با آنها می توان به درکی کلی از مسئله رسید و روش های پیمایشی، تجربی، دلفی و امثال آن در این سطح اند. شناخت رویه ای، سطح میانی پژوهش های سواد اطلاعاتی است و بیشتر به دنبال بررسی رویه هاست. این سطح بالاتر از شناخت تجربی است و درکی از مراحل دستیابی به سواد به دست می دهد. شناخت استفهامی، سطح عالی پژوهش های سواد اطلاعاتی است که در آن تضادها، درگیری ها، زدوخوردها، و دیالکتیک کنشگران برای کسب اطلاعات، و ساختارهای محدودکننده بررسی می شود.نتیجه گیری: پژوهش در حوزه سواد اطلاعاتی، با توجه به روش های به کاررفته تاکنون، و با توجه به الگوی باسکار، بهتر است با مطالعه تجربی آغاز شود، با مطالعات رویه ای دنبال گردد و به مطالعه استفهامی خاتمه یابد. تک بعدی بودن پژوهش های این حوزه و طی نشدن این روال، موجب گسستگی نتایج و غنا نیافتن داده ها در طول فرایند می شود و اثربخشی نتایج را کاهش می دهد.
The Global Researches Trends in Customer Knowledge Management (CKM)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Although there have been many publications on the subject of CKM, particularly in recent years, not much research has been conducted on the performance analysis and science maps of these studies. To overcome this constraint, a bibliometric study of the current body of academic literature on CKM is conducted the study's methodology involved conducting a bibliometric examination of publications indexed in the Web of Science (WoS) and Scopus from 1992 to 2022. The search strategy employed for this review was guided by the PRISMA standards, resulting in 255 papers being located during the search procedure. To visualize and quantitatively analyze bibliometric networks the VOS viewer tool and the bibliometric R-package were utilized. The descriptive statistics reveal a significant increase in CKM studies since 2011, with the majority of publications occurring in 2021, 2019, and 2013, respectively. China, Iran, and the United States are the countries with the highest number of publications, respectively. The “JOURNAL OF KNOWLEDGE MANAGEMENT” is a core journal in this field, and “Hussin A” is the most prolific author in this scientific domain. The results of the thematic analysis indicate that “co-creation” has gained popularity in recent years, and over the past seven years, “knowledge sharing” and “customer knowledge development” have replaced “market orientation” and “customer relations”, respectively. Additionally, the co-word analysis of the author's keywords identified six clusters, including “Knowledge Management and Market Orientation,” “Knowledge Sharing and Co-Creation,” “CKM and Customer Engagement,” “CKM, Tools and Technique,” “Knowledge Management and CRM,” and “CRM.”By identifying and deriving key CKM themes, this study makes a significant contribution to the CKM literature. Researchers can utilize the scientific analysis of a variety of sectors, such as customer knowledge management, to understand the scientific boundaries and gain a general understanding of the scientific method. Another goal is to identify research goals for policymakers in many scientific disciplines and modify them to meet future societal requirements.
Causal Layered Analysis of the Current State of Inter-Organizational Knowledge Sharing in Tehran Smart City: The Study of Information and Knowledge Organizations(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The current research aims to analyze the causes affecting the formation of the current state of inter-organizational knowledge (assets) sharing in the information and knowledge organizations located in Tehran smart city. Methodology: In terms of the purpose, this research is applied research with a descriptive nature, which was conducted with a mixed-method approach. In the qualitative part, the causes affecting the current state of inter-organizational knowledge sharing of organizations in the field of information and knowledge, such as the National Library and Archives of I.R. Iran, the Iranian Research Institute for Information Science and Technology (IranDoc), the organizations in charge of the public libraries and the university libraries of the country in Tehran was gathered through a semi-structured interview with 14 managers of information and knowledge organizations; In the quantitative part, the identified causes were validated using a researcher-made questionnaire using the Delphi technique (in two rounds) and the consensus opinion of 22 experimental experts. Data analysis has been done in the qualitative part by layered causal analysis and in the quantitative part using descriptive statistics indicators and Excel and SPSS software. Findings: The analysis of the data from the interviews led to the formation of 104 causes in the form of 39 causes in the litany layer, 25 causes in the systemic layer, 20 causes in the discourse layer, and 19 causes in the metaphor layer; After the second round of Delphi, 90 causes were validated in the form of 31 causes in the litany layer, 25 causes in the systemic layer, 19 causes in the discourse layer and 8 causes in the metaphor layer. In total, the causes of "Bipolar or hierarchical knowledge", in the metaphor layer and "inability of organizations to resolve conflict of interests" and "lack of necessary infrastructure" in the systemic layer had the highest mean; The causes of "selection of senior managers of information and knowledge centers based on political orientation", "lack of attention to becoming knowledge-based" and "viewpoint and approach of the organization leader" in the discourse layer had the next mean; The causes of "lack of common/centralized data and knowledge base and platform" and "non-implementation of knowledge management and inter-organizational communication" in the litany layer were ranked third in terms of the mean. Conclusion: In order to solve the problems and challenges of the current state, it is necessary to design and implement scenarios with the priority of creating discourse and changing the metaphors of the actors in this field, focusing on solving the problems caused by the bipolar or hierarchical knowledge metaphor and the discourses of the leadership approach of organizations, the selection of managers, and the knowledge-based approach.
از دست رفت دانش: دلایل، پیامدها، اندازه گیری و راهکارها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: وقتی کارکنان، یک شرکت یا سازمان را ترک می کنند، تمام دانش خود را با خود می برند و اگر برنامه ای برای حفظ آن دانش قبل از خروج کارمند وجود نداشته باشد، سازمان با از دست رفت دانش مواجه خواهد شد و این زمانی که است که یک شرکت یا سازمان به دانشی که قبلاً داشته است، دیگر دسترسی ندارد. سازمان های امروزی با چالش جدی از دست رفت دانش کارکنان مواجه هستند که در بیشتر مواقع مستند نشده و به زمان زیادی نیاز است تا از طریق آموزش و تجربه دوباره به دست آید. بنابراین، پژوهش حاضر جهت شناسایی و آشنایی با دلایل، پیامدها، شیوه های اندازه گیری و راهبردهای پیشگیری یا کاهش از دست رفت دانش انجام شد.روش: از آنجا که تاکنون مطالعه ای در متون تخصصی فارسی در این زمینه انجام نشده است، مطالعه حاضر به روش مروری توصیفی، مقالات مرتبط با موضوع از دست رفت دانش را بررسی و تحلیل و مقوله های مدنظر در هدف پژوهش را از آنها استخراج کرد و به بحث گذاشت.یافته ها: از دست رفت دانش ارتباط نزدیکی با گردش کار و افزایش سن و به تبع بازنشستگی دارد. پیامدهای از دست رفت دانش، گاه مخاطراتی جبران ناپذیر به دنبال دارد یا منجر به هزینه هایی سنگین می شود. ارزیابی و محاسبه این خطر جهت پیشگیری از آن، از اقدامات مهم حوزه مدیریت دانش و نیز مدیریت خطر محسوب می شود؛ بنابراین براساس مطالعات انجام شده، شیوه هایی جهت اندازه گیری میزان از دست رفت دانش پیشنهاد شده است که عبارت اند از: رویکرد شبکه ای و استفاده از تحلیل شبکه اجتماعی، رویکرد گرافیکی و استفاده از ترسیم نقشه اطلاعات یا دانش، رویکرد مهندسی، رویکرد ساخت نقشه ریسک جهت شناسایی نیروهای دانشی و تلاش برای حفظ دانش آنها و در نهایت، بررسی سطح حساسیت شغل و پیش بینی زمان جهت ارزیابی میزان از دست رفت دانش. با وجود خطرات از دست رفت دانش؛ چنانچه راهبردهای صحیح پیشگیرانه به کارگرفته شود، می توان فرصت های مناسبی برای حفظ دانش ایجاد کرد. ساخت مخازن سازمان، شناسایی کارکنان کلیدی، شیوه های مختلف مستندسازی، برقراری سامانه مدیریت دانش از جمله این راهبردها هستند.نتیجه گیری: در بحث از دست رفت دانش، ارزشی که کارکنان در هر حوزه ایجاد می کنند و شرایطی که پس از خروج آنها از سازمان ایجاد می شود اهمیت می یابد. مطالعه حاضر، با شناسایی دلایل و پیامدهای از دست رفت دانش و شیوه های ارزیابی و محاسبه این تهدید سازمانی در کنار معرفی راهکارهای پیشگیرانه که بر حفظ دانش تمرکز دارند، دیدگاهی کلی درباره موضوع از دست رفت دانش ایجاد کرد که می تواند سازمان ها را نسبت به آن آگاه کند.
واکاوی نقش تعدیلگری ویژگی های اکوسیستم کسب وکار هوشمند در رابطه بین تسهیم دانش و رشد کارآفرینی در صنعت گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: آموزش کارآفرینان در صنعت گردشگری که امروزه در بسیاری از کشورها منبع اصلی درآمد و اشتغال است می تواند به توسعه پایدار کمک کند. همچنین، یکی از ویژگی های عصر حاضر که عصر دانش محوری نامیده می شود تغییرات سریع فناوری است. در همین راستا، هدف پژوهش حاضر نیز واکاوی نقش تعدیلگری ویژگی های اکوسیستم کسب وکار هوشمند در رابطه بین تسهیم دانش و رشد کارآفرینی در صنعت گردشگری است.روش: این مطالعه از نظر هدف، کاربردی و از دیدگاه نحوه گردآوری داد ه ها، در حوزه پژوهش های توصیفی از نوع پیمایشی قرار دارد. جامعه آماری این پژوهش شامل متخصصان و خبرگان صنعتی و دانشگاهی در حوزه گردشگری هسنند. حجم نمونه پژوهش حاضر بر اساس قاعده سرانگشتی کلاین و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی در دسترس 300 نفر برآورد گردید که برای جلوگیری از ریزش حجم نمونه تعداد 382 پرسشنامه توزیع شد. در این پژوهش برای گردآوری داده ها از دو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده و متغیرهای مورد بررسی در مطالعه حاضر از طریق نظرخواهی با استفاده از «پرسشنامه الکترونیکی» مورد سنجش قرار گرفته اند. جهت سنجش کسب دانش و اهدای دانش هر کدام با 4 گویه از پژوهش کیم و لی (2014)؛ ویژگی های اکوسیستم کسب وکار هوشمند 7 گویه از مطالعات فرناندز-پورتیلو و دیگران (2024) و نهایتاً رشد کارآفرینی نیز با 5 گویه از مطالعات دی کلرک و دیگران (2015)، بر اساس طیف 5 گزینه ای لیکرت استفاده شده است. همچنین روایی صوری این پرسشنامه با نظر اساتید و صاحبنظران متخصص در این حوزه و روایی محتوای آن با شاخص روایی محتوای نسبی با تکیه بر نظرات 10 نفر از خبرگان آگاه به موضوع پژوهش و پایایی یا اعتبار آن نیز با کمک آزمون ضریب آلفای کرونباخ تأیید شده است. در این پژوهش برای بررسی و آزمون فرضیه ها از نرم افزار spss نسخه 22 و SmartPLS نسخه 3 استفاده شده است.یافته ها: هر کدام از ابعاد تسهیم دانش؛ کسب دانش با ضریب مسیر 0/118 و آماره آزمون معنی داری 5/121 و اهدای دانش با ضریب مسیر 360/0 و آماره آزمون معنی داری 9/385 بر رشد کارآفرینی تأثیر معنی دار دارد. ویژگی های اکوسیستم کسب وکار هوشمند با ضریب مسیر 0/064 و آماره آزمون معنی داری 2/753 توانست بر رابطه بین کسب دانش و رشد کارآفرینی تأثیر گذار باشد. همچنین ویژگی های اکوسیستم کسب وکار هوشمند با ضریب مسیر 0/057 و آماره آزمون معنی داری 2/560 توانست رابطه بین اهدای دانش و رشد کارآفرینی را تعدیل کند.نتیجه گیری: بررسی نتایج این پژوهش نشان داد که تسهیم دانش انتشار گسترده اطلاعات حیاتی را تسهیل و ایجاد شیوه های تجاری نوآورانه را نیز تقویت می کند و به کارآفرینان اجازه می دهد تا به منابع ارزشمند دسترسی داشته باشند، دانش فنی را جذب کنند و روابطی را در شبکه های کارآفرینی صنعت گردشگری ایجاد کنند. همچنین، ویژگی های اکوسیستم کسب وکار هوشمند محیطی را برای به اشتراک گذاری و تسهیم دانش ایجاد می کند تا به فعالیت ها و رشد کارآفرینی تبدیل شود.
اهداء و تبادل منابع اطلاعاتی بین کتابخانه ملی ایران و کتابخانه ها و مراکز ایران شناسی در اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی الزامات و اولویت ها در تهیه منابعی که می تواند بین کتابخانه ملی ایران و کتابخانه ها و مراکز ایران شناسی در قاره اروپا مبادله و اهداء شود، انجام شد. نتایج آن را می توان در تدوین خط مشی مبادله و اهدای مجموعه منابع اطلاعاتی (اعم از کتاب، نشریه و نظایر آن) به کار برد. منابع تهیه شده با توجه به ویژگی های فرهنگی – زبانی مناطق و کشورهای هدف تدوین شده و منطبق با سیاست های فرهنگی جمهوری اسلامی ایران باشد.روش: پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و با روش پیمایشی انجام شد. جامعه پژوهش مشارکت کنندگان از بین سه گروه مطلع شامل اعضای هیئت علمی سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، رایزنان فرهنگی جمهوری اسلامی ایران و کتابداران شاغل در واحدهای اهداء و مبادله سازمان اسناد و کتابخانه ملی انتخاب شدند. داده ها با ابزار پرسشنامه گردآوری و مورد تحلیل قرار گرفت.یافته ها: بر اساس پیمایش انجام شده، مشخص شد که کتابخانه های ملی باید مقصد اول منابع ارسالی برگزیده باشند. از دید پاسخ دهندگان، بین کشورها و مناطق مختلف قاره اروپا ازلحاظ علاقه مندی به انتشارات ایرانی، تفاوت معناداری وجود ندارد و ارسال منابع برای آن ها از اهمیت یکسان برخوردار است. همچنین منابع تاریخی ایران و کتاب های مصور حاوی تصاویری از کشور ایران، در اولویت اول و دوم قرار دارد. در بین منابع تاریخی نیز، آثار مرتبط با تاریخ ایران معاصر و تاریخ ایران قدیم و پس ازآن جذابیت ها و دیدنی های سرزمین ایران از بیشترین اهمیت برخوردار بوده است. در حوزه زبان و ادب فارسی، آثار مرتبط به ادبیات معاصر ایران در اولویت نخست بوده و با فاصله کمی از آن، متون کلاسیک ادبیات فارسی و پس ازآن، متون آموزش زبان فارسی قرار دارد. همچنین از دید اکثر پاسخ دهندگان، در هر سه حوزه ذکرشده، موضوع ایران معاصر در اولویت نخست واقع شده است.نتیجه گیری: اهداء و مبادله منابع بین کتابخانه ملی ایران و کتابخانه های اروپایی فرصت مناسبی برای معرفی فرهنگ و تاریخ کشور ایران به خوانندگان و مراجعان کتابخانه هاست. انتخاب مناسب منابع مرتبط با فرهنگ و تمدن ایران زمین، منطبق بر اولویت های موضوعی و شکلی، می تواند بازدهی این امر را ارتقا بخشد.
کتابخانه سبز؛ رویکردی راهبردی به توسعه پایدار؛ مطالعه موردی کتابخانه سبز در کتابخانه های آستان قدس رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف، ارزیابی مؤلفه های کتابخانه سبز در کتابخانه های آستان قدس صورت پذیرفته است.
روش شناسی: پژوهش حاضر، از نوع کاربردی به روش پیمایشی- توصیفی است. جامعه آماری 201 نفر از مسئولین و کارشناسان سازمان کتابخانه ها، موزه ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی شامل کتابخانه مرکزی و 59 کتابخانه وابسته است و ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته است. برای تجزیه و تحلیل یافته ها از نرم افزار SPSS استفاده شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد که وضعیت ساختمان و تجهیزات کتابخانه ها با میانگین 2.75 در سطح متوسط است و وضعیت مناسبی ندارد. وضعیت مدیریت و برنامه ریزی سبز در کتابخانه آستان قدس با میانگین 3.48 در سطح مطلوب و وضعیت آموزش آگاهی رسانی و فرهنگ سازی مسائل زیست محیطی به جامعه و کارکنان در کتابخانه آستان قدس به ترتیب با میانگین 3.49 و 3.45 در سطح مطلوبی قرار دارند.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر، کتابخانه ها را از وضعیت فعلی آگاه می کند. کتابخانه ها می توانند با پذیرش طرح های ساختمان سبز، شیوه های سبز، برنامه های سوادآموزی و استفاده از فناوری های سبز، به پایداری دست یابند. کتابخانه ها باید نقطه کانونی حرکت سبز باشند. با توجه به این که پایه مهم برای رسیدن به توسعه پایدار و ایجاد فرهنگ و تفکر سبز در جامعه هستند. از این رو، کتابخانه ها می توانند به طور مداوم برنامه های خود را گسترش دهند و به عنوان الگوهایی برای محیط زیست سازگار و پایدار عمل کنند.
عوامل تأثیرگذار بر بهرهگیری از فناوری بلاکچین در آرشیوهای الکترونیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کی ازکاربردهای مهم فناوری بلاک چین، مدیریت اسناد در آرشیوهای الکترونیک است. هدف این پژوهش شناسایی عوامل تأثیرگذار بر بهره گیری فناوری بلاک چین در آرشیوهای الکترونیک از طریق مرور نظام مند متون مرتبط است.
پژوهش حاضر در زمره پژوهش های کیفی و از نوع فراترکیب است که با بهره گیری از روش «سندلوسکی و باروسو» در هفت گام تنظیم سؤالات پژوهش، جست وجوی نظام مند متون، غربالگری و انتخاب متون کیفی مناسب، ارزیابی متون و استخراج داده، تحلیل و سنتز یافته ها، حفظ کنترل کیفیت، و ارائه یافته ها و مدل مفهومی انجام شد. تیم فراترکیب متشکل از دو نفر متخصص علم اطلاعات و دانش شناسی، یک نفر متخصص حوزه آرشیو و یک نفر متخصص مسلط به روش پژوهش فراترکیب بود. پس از تشکیل تیم فراترکیب، مراحل گفته شده به ترتیب هفت گام ذکرشده انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل 103 مقاله انگلیسی و فارسی بود که در زمینه شناسایی عوامل تأثیرگذار بر بهره گیری از فناوری بلاک چین در بازه زمانی 2015 تا 2023 (1390 تا 1402) نگاشته شده بودند و بعد از حذف موارد تکراری و نامرتبط به 40 مقاله رسید. به منظور اطمینان از میزان ربط این مقالات، از ابزار ارزیابی پژوهش های کتابداری و اطلاع رسانی «گلین» که چک لیستی استاندارد برای سنجش تحقیقات کیفی است، استفاده شد. پس از پالایش، نتایج به روش تحلیل مضمون «اترید و استرلینگ» و در قالب مفاهیم فراگیر، سازمان دهنده و پایه دسته بندی شد.
عوامل تأثیرگذار بر بهره گیری از فناوری بلاک چین در سازمان ها و مراکز آرشیوی را می توان در 6 دسته مضامین سازمان دهنده فرهنگی، قوانین و مقررات، فنی، اقتصادی، آموزشی و زیست محیطی قرار داد. هر کدام از این مضامین سازمان دهنده دارای تعدادی مضامین پایه هستند که در مجموع، به 27 مضمون می رسند. مضامین سازمان دهنده فرهنگ و قوانین و مقررات و اقتصادی هر کدام با 3 مضمون پایه، مسائل فنی 12 مضمون پایه، زیست محیطی 4 مضمون پایه، و آموزشی با 2 مضمون پایه به دست آمد.
از آنجا که پیاده سازی فناوری بلاک چین در آرشیوهای الکترونیک تأثیر به سزایی در بهبود مدیریت اسناد و جلوگیری از جعل آن ها دارد، شناسایی عوامل تأثیرگذار بر بهره گیری و پیاده سازی این فناوری در آرشیوهای الکترونیک می تواند مؤثر واقع شود. بدیهی است تا کلیه عوامل تأثیرگذار شناسایی نشوند، پیاده سازی و اجرای فناوری بلاک چین هم به گونه ای مناسب شکل نخواهد گرفت و هزینه های قابل توجهی نیز بر مراکز آرشیوی تحمیل خواهد کرد. شناخت این عوامل همچنین می تواند زمینه بهبود مدیریت در حوزه پیاده سازی فناوری بلاک چین در سایر سازمان های مرتبط و مراکز اطلاع رسانی را فراهم آورد.
طراحی مدل ارزیابی عملکرد سیستم مدیریت دانش در صنعت نرم افزار با استفاده از شبکه عصبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۹
109 - 148
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی مدل ارزیابی عملکرد سیستم مدیریت دانش در صنعت نرم افزار با استفاده از شبکه عصبی است. روش پژوهش بر اساس هدف از نوع کاربردی است و برای گردآوری داده ها از روش آمیخته با رویکرد اکتشافی استفاده شده است. ابتدا از روش کیفی با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و مرور پیشینه های پژوهش در ارزیابی عملکرد مدیریت دانش نسبت به استخراج شاخص های مختلف پرداخته شده است. در مرحله دوم بر اساس داده های گردآوری شده، مطالعه ای کمی برای تائید و تصدیق یافته های به دست آمده از مرحله کیفی انجام شد. برای مطالعه اکتشافی و استخراج مقوله های مربوطه به عوامل ارزیابی از روش فراترکیب (الگوی سندلوسکی و باروسو) استفاده شد. با روش دلفی فازی، با ابزار پرسشنامه و نظرسنجی از خبرگان به اعتبارسنجی و ارائه شاخص های نهایی پرداخته شد. روش پژوهش در قسمت کمی توصیفی -پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش را تمامی کارشناسان توسعه دهنده نرم افزار و خبرگان حوزه نرم افزار در دانشگاه ها و شرکت ها تشکیل دادند. حجم نمونه با روش نمونه گیری تصادفی ساده با فرمول کوکران 186 نفر انتخاب شد. به منظور گردآوری داده های کمی از پرسشنامه محقق ساخته (40 گویه ای) استفاده شد که گویه های آن برگرفته از نتایج تحلیل فراترکیب در مرحله اول بود. پایایی پرسش نامه ها با روش آلفای کرونباخ به ترتیب برای عوامل زیرساخت 89/0 و عوامل کارکردی 88/0 برآورد شد. جهت تحلیل داده ها در قسمت کمی از روش های تحلیل عاملی تأییدی استفاده شده است. 7 مقوله اصلی شامل عوامل فردی، عوامل سازمانی، فناوری و زیرساخت، عوامل کارکردی، ابزارهای مدیرت دانش، عوامل اقتصادی، ابزارهای مدیریت دانش و 29 مقوله فرعی شناسایی شدند. نوآوری پژوهش ساخت مدلی با استفاده از الگوریتم های شبکه عصبی است که توانایی پیش بینی شاخص ارزیابی عملکرد سیستم مدیریت دانش و تأثیر هر یک از شاخص ها با استفاده از شبکه عصبی در حوزه نرم افزار را دارد. نتایج به دست آماده از پرسش نامه برای ورودی مدل شبکه استفاده شده است، نتایج نشان داد که مؤلفه هایی مانند عوامل زیرساخت فناوری و عوامل کارکردی بر روی ارزیابی عملکرد مدیریت دانش در توسعه نرم افزار تأثیر بیشتری می گذارند.
واکاوی مولفه ها و شاخص های کسب و کار اینترنتی برای کارگزاران دانش با رویکرد افزایش بهره وری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۸
85 - 115
حوزههای تخصصی:
نیاز به افزایش بهره وری در سازمان ها برای سودآوری بیشتر، امری اجتناب ناپذیر است و سالانه هزینه های زیادی صرف آن می شود. پژوهش حاضر با هدف واکاوی مؤلفه ها و شاخص های کسب وکار اینترنتی برای کارگزاران دانش با رویکرد افزایش بهره وری در کسب وکارها به سه روش فراترکیب، دلفی فازی و روش معادلات ساختاری به انجام رسیده است. جامعه آماری در بخش اول تعداد 10617 سند هست که از این میان تعداد 65 سند انتخاب شد. جامعه آماری در بخش دوم تعداد 20 نفر از خبرگان حاضر در رشته های مدیریت دانش، مدیریت فناوری و کسب وکار بوده اند که تعداد 10 نفر از آن ها به پرسشنامه پاسخ دادند. جامعه آماری در بخش سوم پژوهش نیز تعداد 155 کارگزار فناوری و دانشی تحت نظر معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری، فن بازار ملی ایران و شبکه تبادل فناوری نانو بوده اند. یافته ها تعداد 149 شاخص ذیل 30 مؤلفه در قالب اجزای نه گانه مدل کسب وکار استروالدر را نشان می دهد. نتایج حاصل از انجام این پژوهش نشان می دهد احصاء مؤلفه ها و شاخص های کسب وکار اینترنتی برای کارگزاران دانش می تواند به کاهش شکاف اطلاعاتی میان پژوهشگران، سیاست گذاران و تصمیم گیرندگان، ساختارها و نهادهای حکمرانی و ساختارها و نهادهای بخش عرضه و تقاضا کمک کند و منجر به افزایش بهره وری در کسب وکارها گردد.
مجموعه داده چندسطحی فارسی برای بازیابی اطلاعات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه پردازش و مدیریت اطلاعات دوره ۳۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۸)
1109 - 1137
حوزههای تخصصی:
هر سامانه بازیابی اطلاعات وظیفه دارد با دریافت یک پُرسه، اسناد مرتبط با آن پُرسه را بازیابی کند. این بازیابی از میان مجموعه ای بزرگ از هزاران تا میلیون ها سند انجام می شود. در سال های اخیر، پژوهش های زیادی برای توسعه سامانه های بازیابی اطلاعات با استفاده از مدل های زبان انجام شده است؛ اما در این زمینه، پژوهشی برای زبان فارسی یافت نشد. یکی از علت های اصلی این امر، نبودِ یک مجموعه داده فارسی مناسب برای آموزش مدل های زبان است. در این پژوهش، ابتدا یک مجموعه داده بازیابی اطلاعات فارسی ارائه شده و پس از آن، روش هایی برای غنی سازی این مجموعه داده مورد بحث قرار گرفته است. این غنی سازی با کمک چندسطحی کردن ارتباط میان پُرسه و سند انجام می شود؛ به نحوی که مجموعه داده جدید می تواند رابطه بین پُرسه و سند را به جای دو سطح (کاملاً نامرتبط، کاملاً مرتبط) در چهار سطح (نامرتبط، مرتبط، بسیار مرتبط، و کاملاً مرتبط) نشان دهد. مجموعه داده ایجادشده PersianMLIR نام دارد. آزمایش ها بیانگر بهبود عملکرد سامانه، هم برای زبان فارسی و هم برای زبان انگلیسی است و این میزان بهبود برای زبان فارسی 87/1 درصد است.