فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۷٬۵۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
با توجه به توسعه روزافزون فناوری های نوین، از جمله هوش مصنوعی، هدف این پژوهش شناسایی فرصت ها و چالش های هوش مصنوعی در مدیریت دانش بر اساس مدل چهار مرحله ای «هیکس» است. این پژوهش از حیث هدف کاربردی، از نظر روش پژوهش و گردآوری داده ها توصیفی- تحلیلی از نوع پیمایشی، از نظر داده های گردآوری شده،کمّی بوده و با ابزار پرسشنامه به شناسایی و اولویت بندی فرصت ها و چالش های هوش مصنوعی در مدیریت دانش پرداخته شد. خبرگان مطالعه حاضر، 15 نفر از متخصصان هوش مصنوعی و مدیریت دانش بودند. روش نمونه گیری پژوهش، قضاوتی و حجم نمونه بر اساس اشباع تئوریک انجام شد و معیارهای پژوهش از بررسی مطالعات داخلی و خارجی در زمینه هوش مصنوعی و مدیریت دانش استخراج شد. پژوهش حاضر در سه مرحله اجرا شد: در مرحله اول، شاخص های فرصت ها و چالش های هوش مصنوعی در مدیریت دانش از طریق مرور پیشینه و مصاحبه با خبرگان به دست آمد و بر اساس مدل مدیریت دانش «هیکس» مدل سازی شدند. در مرحله بعد، این معیارها با به کارگیری روش دلفی فازی غربال شدند. سرانجام، چت بات های مورد مطالعه در پژوهش از طریق کلیدی ترین شاخص ها با کاربست روش تحلیل رابطه خاکستری اولویت بندی شدند. بر اساس یافته های پژوهش مشخص شد که در مقوله فرصت های هوش مصنوعی در مدیریت دانش پانزده شاخص (4 شاخص در خلق دانش، 3 شاخص در اشتراک دانش، 5 شاخص در ذخیره و بازیابی دانش، و 3 شاخص در به کارگیری دانش) و در مقوله چالش ها چهارده شاخص (3 شاخص در خلق دانش، 3 شاخص در اشتراک دانش، 3 شاخص در ذخیره و بازیابی دانش، و 5 شاخص در به کارگیری دانش) شناسایی شدند. نتایج نشان داد که در مقوله فرصت ها و هم در مقوله چالش ها، چت بارد در رتبه اول و با اختلاف کم چت جی پی تی در رتبه دوم، و پس از آن چت بینگ در رتبه سوم قرار دارند؛ به طوری که می توان گفت برای بهره گیری از چت بات ها در فرایند مدیریت دانش چت بارد می تواند بهترین گزینه برای استفاده باشد. با این تفاوت که در مقوله فرصت ها رتبه اول نشان دهنده فرصت ها و مزایای بیشتری نسبت به دو چت بات دیگر است و در مقوله چالش ها به همان نسبت چالش ها و مسائل بیشتری را شامل می شود.
واکاوی رفتار اطلاعاتی کاربران از منظر گزینشی بودن اطلاعات بر پایه نظریه پردازش اطلاعات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مغز ما تنها اطلاعاتی را دریافت می کند که علاقه مند و قادر به دیدن و شنیدن آن هاست و از طرفی تنها بخشی از اطلاعات ورودی در ساختار دانشی ما قرار خواهند گرفت. رفتار درواقع حاصل یادگیری است، به عبارتی یادگیری تغییر در رفتار است؛ و رفت ار اطلاعات ی مجموعه فعالیت های ی اس ت ک ه ی ک ف رد ب رای رف ع نی از اطلاعات ی خ ود انج ام می ده د. این جستار سعی دارد تا با بررسی متون و پژوهش های علمی صورت گرفته در این حوزه با رویکردی مروری ، نگاهی گذرا بر فرایند جریان اطلاعات در ذهن آدمی بر پایه نظریه پردازش اطلاعات داشته باشد تا بتواند دیدی کلی در اختیار متخصصان علم اطلاعات و دانش شناسی در جهت بررسی برخی موضوعات پراهمیت در این حوزه جهت کار پژوهشی قرار دهد. جهت روشن تر شدن این فرایند ابتدا به بررسی نظریه پردازش اطلاعات پرداخته و در ادامه بر پایه این نظریه به بررسی ورود داده از طریق حواس به مغز انسان، خطاها و سوگیری های شناختی در گزینش و پردازش اطلاعات، حافظه و محدودیت های آن در ثبت اطلاعات و یادگیری و تأثیرات آن در رفتار اطلاعاتی پرداخته است. یافته ها نشان از آن دارد که نوعی رویکرد گزینشی و تقلیلی در تمامی این مراحل در مغز اتفاق می افتد که جا دارد این محدودیت ها در پژوهش های آتی و طراحی نظام های بازیابی اطلاعات مدنظر قرار گیرند.
تدوین و اعتباریابی مقیاس کاربردپذیری روابط معنایی در بازیابی اطلاعات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: اگر یک نظام بازیابی اطلاعات برای واسط ه ای کاربری خود، طراحی مناسبی داشته باشد، حوادث و اتفاقات ناخواسته و همچنین زمان مورد نیاز برای یادگیری نحوه کار با نظام کاهش می یابد و به افزایش کاربردپذیری منجر می شود. بنابراین، یافتن شیوه هایی که به توسعه بهتر بازیابی اطلاعات منجر شود، حائز اهمیت فراوانی است. پژوهش حاضر با هدف تدوین و اعتباریابی مقیاس کاربردپذیری روابط معنایی در بازیابی اطلاعات انجام شده است.روش پژوهش: برای انجام این پژوهش، از روش ترکیبی با طرح اکتشافی مدل توسعه ابزار استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش در بخش کمی، کلیه کتابداران کتابخانه های مرکزی دانشگاه های علوم پزشکی کشور با جامعه آماری 280 نفر بود که با استناد به فرمول کوکران 163 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. در بخش کیفی حجم نمونه شامل 15 نفر از متخصصین کتابداری و اطلاع رسانی مشغول به خدمت در کتابخانه های دانشگاه های علوم پزشکی کشور بود که به روش غیراحتمالی هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها در بخش کیفی از مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. روایی و پایایی ابزار پژوهش در هر دو بخش کیفی و کمی بررسی و مورد تأیید قرار گرفت. برای تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش داده بنیاد و در بخش کمی از روش تحلیل عامل تأییدی استفاده گردید و داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS 22 و PLS 3.8 تجزیه و تحلیل شد.یافته ها: نتایج بخش کیفی و کمی پژوهش نشان داد که ابزار تدوین شده جهت کاربردپذیری روابط معنایی در بازیابی اطلاعات از پنج مؤلفه (وجود ابهام معنایی، سیستم های جستجوی معنایی، ابهامات ماشینی، تدوین راهبرد در سیستم های بازیابی اطلاعات و بهره گیری از فرایندهای کیفیت بخشی) با 30 گویه تشکیل شده است که با توجه به نتایج تحلیل عاملی، بیشترین بار عاملی مربوط به مؤلفه تدوین راهبرد در سیستم های بازیابی اطلاعات بود که در 6 گویه تدوین گردید و کمترین بار عاملی مربوط به مؤلفه بهره گیری از فرایندهای کیفیت بخشی بود که در 4 گویه تدوین گردید. بیشترین ضریب پایایی ترکیبی مربوط به مؤلفه ابهام معنایی و کمترین ضریب پایایی ترکیبی مربوط به مؤلفه تدوین استراتژی در سیستم های بازیابی اطلاعات بود. همچنین، نتایج تحلیل عامل تأییدی نشان داد که ابزار تدوین شده پژوهش از برازش بسیار مطلوبی برخوردار است.نتیجه گیری: پرسشنامه طراحی شده در این مطالعه می تواند به عنوان ابزار مناسبی برای سنجش کاربردپذیری روابط معنایی در بازیابی اطلاعات در کتابخانه ها مورد استفاده قرار گیرد.
ارائه نقشه راه پژوهش مصنوعات فناوری اطلاعات با رویکرد علم طراحی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علم طراحی با ایجاد نظام مند دانش با طراحی ارتباط داشته و در پژوهش سیستم های اطلاعات به ایجاد مصنوعات برای حل یک مسئله عملی مربوط می شود. سیستم های اطلاعاتی و اجزای آن از دیدگاه علم طراحی به منزله مصنوع درنظر گرفته می شوند. مصنوعات فناوری اطلاعات در حوزه سیستم اطلاعات موضوع اصلی بوده و متشکل است از سخت افزار و نرم افزار، سیستم های اجتماعی-فنی با مشارکت کنندگان انسانی، فرایندها، و روش ها. از آنجا که پژوهش علم طراحی به عنوان یک رویکرد مهم در پژوهش های سیستم های اطلاعات ظهور کرده و در ساخت مصنوعات فناوری اطلاعات بخش مهمی از تحقیقات تجویزی در سیستم اطلاعات است، این مطالعه یک بررسی نظام مند از مبانی نظری با رویکرد تحلیل روایی برای ایجاد یک درک جامع از مفاهیم عملی و نگرش های تخصصی پیرامون روش پژوهش علم طراحی و ارائه نقشه راه برای بیان چگونگی استفاده از آن در راستای یافتن پاسخ سؤال(های) پژوهش طراحی مصنوعات فناوری اطلاعات است. این پژوهش با روش مرور نظام مند در دو گام اصلی انجام شد. در گام نخست، جست وجو برای دستیابی به منابع معتبر با استفاده از دو رویکرد خودکار و گلوله برف ی پیش رون ده و بازگش تی در پایگاه های اطلاعاتی معتبر انجام شد. پس از ارزیابی کیفی منابع به دست آمده، 52 مقاله بر اساس معیارهای مشخص تأیید و انتخاب شد. در گام دوم و در طول مطالعه، بر اساس روش تحلیل روایی، چهار روایت مبانی فلسفی پژوهش علم طراحی، رویکرد توسعه نظری پژوهش در علم طراحی، انتخاب روش شناختی پژوهش علم طراحی، و استراتژی پژوهش علم طراحی به همراه سایر مفاهیم اساسی موجود در هر روایت پدیدار شد. سرانجام، با استفاده از روایات و مفاهیم شناسایی شده موجود در هر روایت، نگاشتی از مفاهیم و موضوعات مرتبط با روایات پژوهش علم طراحی انجام و در قالب یک نقشه راه تجمیع و ترسیم شد. نقشه راه تدوین شده، فرایند استفاده از روش پژوهش علم طراحی در طراحی مصنوعات فناوری اطلاعات را به شکلی ساختاریافته و دقیق برای انجام پژوهش های علم طراحی ارائه می کند.
موانع مستندسازی تجربه ها درکتابخانه های عمومی استان قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مستندسازی تجارب تلاشی برای تبدیل دانش ضمنی به دانش صریح است. با توجه به این که مستندسازی در کتابخانه های عمومی استان قم چندان مورد توجه قرار نگرفته است، پژوهش حاضر با هدف شناسایی و رتبه بندی موانع مستندسازی تجربه ها در این کتابخانه ها انجام شد. روش: این پژوهش از نظر نوع، کاربردی است که با رویکرد آمیخته اکتشافی انجام شد و از نظر روش، توصیفی- ترکیبی است و به طور همزمان از پیمایش دلفی و پیمایش مرسوم استفاده شد. در مرحله دلفی، موانع مستندسازی شناسایی و رتبه بندی موانع در بخش پیمایش انجام شد. پژوهش شامل دو جامعه آماری بود: نخست خبرگان موضوعی و دوم مسئولان و کارکنان کتابخانه های عمومی استان قم. از جامعه آماری اول نمونه ای هدفمند و از جامعه دوم، 66 نفر به طور تصادفی انتخاب شدند. پس از مطالعه متون، سیاهه اولیه موانع مستندسازی شناسایی شده در اختیار اعضای پنل قرار گرفت و از خروجی مرحله پنل دلفی برای ساخت پرسشنامه استفاده شد. سنجش دقت و اعتبار داده های کیفی بر اساس معیارهای اعتبار، اطمینان، قابلیت تأیید و انتقال پذیری و روایی پرسشنامه به صورت روایی محتوایی بررسی شد. پرسشنامه به تایید سه نفر از استادان متخصص علم اطلاعات و دانش شناسی رسید. از آلفای کرونباخ نیز برای تایید پایایی پرسشنامه استفاده و میزان آن 949/0 گزارش شد. یافته ها: موانع در هفت مقوله موانع فردی، موانع آموزشی، موانع فرهنگ سازمانی، موانع ساختار سازمانی، موانع فناورانه، موانع اقتصادی و موانع اجتماعی دسته بندی شد. از میان شاخص های موانع فردی، شاخص نبود احساس مسئولیت نسبت به مستندسازی در کارکنان و مدیران و همچنین نبود انگیزه کافی، اعتماد به حافظه خود و احساس عدم نیاز سازمان به این تجارب؛ از میان شاخص های موانع آموزشی، بی توجهی به فواید و مزایای مستندسازی توسط مسئولان آموزشی و همین طور برگزاری نشدن همایش ها و نشست های مربوط به مستندسازی؛ از میان شاخص های موانع فرهنگ سازمانی، نبود پشتیبانی لازم از سوی مسئولان؛ از میان شاخص های موانع ساختار سازمانی، حمایت ناکافی مدیران عالی از برنامه های مستندسازی و وجود بروکراسی شدید اداری و همچنین نبود ستاد و تشکیلاتی برای ثبت و حفظ تجارب؛ از میان موانع فناورانه، نبود سامانه مدیریت دانش جهت ثبت و مدیریت تجربیات و نبود یا نامناسب بودن پشتیبانی فنی؛ از میان موانع اقتصادی، عدم تخصیص بودجه مناسب برای امر مستندسازی و دغدغه معیشت و نبود انگیزه برای مستندسازی و در نهایت، از میان موانع اجتماعی، نبود تعامل مطلوب میان کارکنان بیشترین امتیاز را به خود اختصاص دادند. اصالت / ارزش: نتایج این پژوهش، شناختی از موانع مستندسازی تجربه ها درکتابخانه های عمومی استان قم فراهم می آورد و به کارگیری آنها توسط نهادهای تصمیم گیر می تواند در زمینه توسعه سازمانی و کسب مزیت رقابتی مؤثر باشد.
طراحی پروفایل کاربردی فراداده ای برای توصیف و سازمان دهی اشیای محتوایی: مطالعه موردی کتابخانه، موزه و مرکز اسناد آستان مقدسه حضرت معصومه (س)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی پروفایل کاربردی فراداده ای برای توصیف و سازمان دهی (پردازش) اشیای محتوایی کتابخانه، موزه و مرکز اسناد آستان مقدسه حضرت معصومه (س) بود. روش پژوهش ازلحاظ هدف، کاربردی بود که با رویکرد تحلیلی انجام شد. جامعه پژوهش مشتمل بر کارمندان بخش سازمان دهی و مدیران کتابخانه، موزه و مرکز اسناد آستان مقدسه و عناصر، خصائص و ویژگی های استانداردهای فراداده ای بافت میراث فرهنگی بود که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شد. روش گردآوری داده ها، مشاهده ساختارمند و ابزار آن مصاحبه، پرسشنامه و سیاهه وارسی بود. نتایج نشان داد که به منظور توصیف و سازمان دهی (پردازش) اشیای محتوایی کتابخانه، موزه و مرکز اسناد آستان مقدسه نیازمند سه پروفایل کاربردی فراداده ای مجزا برای کتابخانه، موزه و مرکز اسناد است. پروفایل کاربردی فراداده ای طراحی شده برای اشیای محتوایی کتابخانه، موزه و مرکز اسناد به ترتیب دارای 53، 83 و 27 عنصر اصلی و فرعی بود. استاندارد فراداده ای توصیف شی (مُدس)، استاندارد مدیریت مجموعه موزه های بریتانیا (اسپکتروم) و استاندارد بین المللی توصیف آرشیوی (ایساد) دارای بیشترین سهم در پروفایل کاربردی فراداده ای به ترتیب در بافت های کتابخانه، موزه و مرکز اسناد بود. طراحی پروفایل کاربردی فراداده ای موجب توصیف و پردازش مناسب اشیای محتوایی، همگرایی هرچه بیشتر بافت میراث فرهنگی و همچنین مدیریت بهتر فراداده ها خواهد شد. این امر با توجه به بافت و نیازهای بومی انجام می شود و درعین حال موجب افزایش نقاط دسترسی، بازیابی و میانکنش پذیری بیشتر با سایر سامانه های مدیریت اطلاعات و کتابخانه ها خواهد شد.
Assessing the Importance of Various Dimensions of Data Quality in Open Banking Processes(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Data is considered the most crucial element in open banking processes and services. Therefore, it is necessary to pay attention to various aspects of the quality of this data in order to provide appropriate and expected services to customers. In this research, various dimensions representing different aspects of data quality were investigated in the field of open banking. This research has been conducted in two main steps: The Delphi method and the pairwise comparisons method. In the first step, various dimensions of data quality in open banking were extracted based on the Delphi method. In the next step, the importance of each of these dimensions was assessed relative to each other using the pairwise comparisons method, and the most crucial dimensions were determined. Based on the results obtained from these two methods, the significance of eleven dimensions of data quality in this field was determined. The best overall weighted averages were related to dimensions such as accuracy, accessibility, relevancy, timeliness, consistency, security, interpretability, reputation, believability, ease of understanding, and value-added, respectively. Banks and fintech companies offering open banking services can consider these dimensions when evaluating the quality of their data to enhance the provision of superior services
Information Quality and SMEs Innovative Performance: The Role of Knowledge Sharing and Business Process Management(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه پردازش و مدیریت اطلاعات دوره ۴۰ زمستان ۱۴۰۳ ویژه نامه انگلیسی ۳ (پیاپی ۱۲۲)
107 - 142
حوزههای تخصصی:
In the current business environment and the post-corona era, quality information builds the foundation of knowledge sharing and facilitates business process management, and all of these play a fundamental role in the innovative performance of small and medium enterprises (SMEs). Therefore, the purpose of this research is to investigate the effect of information quality on the innovative performance of SMEs concerning the mediating role of knowledge sharing and business process management. The research method is applied in terms of the goal and the descriptive survey is in terms of the method. The statistical population of the research is 460 SMEs in Kerman, of which 210 companies were selected as a statistical sample based on Morgan’s table. The sampling method is random sampling, and the research tool is a questionnaire whose validity and reliability were confirmed. Finally, 420 questionnaires were distributed among managers and vice presidents of companies. The data was analyzed with SPSS 26 and SmartPLS 3 software. The results of the research indicate that knowledge sharing and business process management play a mediating role in influencing the quality of information on the innovative performance of SMEs. Information quality has an impact on knowledge sharing, business process management, and innovative performance of SMEs. Knowledge sharing and business process management affect the innovative performance of SMEs. SMEs should continuously improve the quality of company information, and by using this information, and through knowledge sharing and business process management, improve innovative performance.
بررسی کاربست مفهوم هم آفرینی بر تحقق هوشمندی در جوامع شهری (مورد پژوهی: شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگرچه عبارت شهر هوشمند به عنوان ثمره ادراک به شدت فناورانه متخصصان در حوزه فناوری های نوین نسبت به چالش های مربوط به شهرها پا به عرصه وجود گذاشت اما یقیناً در شرایط عمل، درگیر ساختن و مشارکت دادن شهروندان به عنوان نقش پردازان کلیدی، حلقه مفقوده در امر هوشمندسازی شهرها است. در این میان هم آفرینی از جمله رایج ترین و مؤثرترین سازوکارهای به کار گرفته شده است که می تواند نقش شهروندان را از آزمایش شونده هدف گذاری شده توسط متخصصان فنی به عاملیتی توانمند در هوشمند کردن شهرها ارتقاء دهد.
هدف این پژوهش، بازشناسی مهم ترین مؤلفه های انسانی و غیرانسانی (کالبدی و دیجیتال) برای هوشمندسازی شهر ارومیه به عنوان یک موقعیت (شرایط عمل) در شکل مشارکت جویانه با استفاده از سازوکار هم آفرینی است.
این پژوهش به لحاظ ماهیت از نوع کاربردی و به لحاظ هدف از نوع ارزیابی است. نظام انجام ارزیابی متکی بر روش تحلیل موقعیت است که در چارچوب این نوع تحلیل، هدف ارزیابی شرایط عمل میزان تغییر و تحرک به هوشمندی در شهر ارومیه با استفاده از سازوکار هم آفرینی است.
یافته ها نشان می دهد که شهر ارومیه با کمک رویکرد هم آفرینی و با به کارگیری فناوری دیجیتالی، پتانسیل هوشمند شدن را دارد. با این وجود این شهر در برخی مؤلفه ها نیاز به ساماندهی و توجه بیشتری دارد به خصوص در حوزه اجتماعی که علی رغم همبستگی مردم، زیرساخت مناسب تحقیقاتی برای بهبود وضعیت وجود ندارد.
نتایج نشان داد که شهر ارومیه برای رسیدن به هوشمندی در زمینه کالبدی در وضعیت مناسبی قرار دارد و وضعیت پلتفرم ها نیز در این زمینه مطلوب است. در زمینه فضای دیجیتالی، به تبع سرعت و دسترسی اینترنت، در کشور وضعیتی نسبتاً مطلوب وجود دارد با این وجود ارتقاء زیرساخت ها در شهر ارومیه می تواند به تقویت پلتفرم ها و بهبود بخشیدن به سرعت اینترنت کمک کند. در بخش فضای اجتماعی که ارتباط مستقیمی با هم آفرینی نیز دارد وضعیت تقریباً نامطلوب بوده زیرا مردم علاوه بر عدم اطمینان به مسئولین، فضای دیجیتالی مناسب در این زمینه را نیز ندارند و برخی نحوه استفاده از وب سایت های موجود را نیز بلد نیستند اما همبستگی اجتماعی بالایی دارند که این خود کمک زیادی به بهبود شرایط می کند. از این رو سه مدل برای هم آفرینی ارائه شد، مدل اول پراکنده ای، مدل دوم ستاره ای و مدل سوم، مدل پخش است که با توجه به اطلاعات به دست آمده می توان برای این جامعه، از مدل پراکنده استفاده کرد.
ویژگی های شخصیتی کتابداران و ارتباط آن با مهارت های سواد دیجیتالی در کتابخانه های عمومی استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۸
179 - 207
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش تعیین رابطه بین ویژگی های شخصیتی با مهارت های سواد دیجیتالی کتابداران کتابخانه های عمومی استان کرمانشاه بود. پژوهش حاضر از نوع کاربردی است و به روش پیمایشی انجام شد. به منظور جمع آوری داده ها، از دو پرسشنامه ویژگی های شخصیتی مک کری و کاستا و مهارت های سواد دیجیتالی استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش متشکل از 170 نفر از کتابداران کتابخانه های عمومی استان کرمانشاه و حجم نمونه 118 نفر است که از طریق جدول مورگان به دست آمد. تجزیه وتحلیل داده ها با آمارهای توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار spss انجام شد. مقدار ضریب همبستگی بین ویژگی های شخصیتی با مهارت های سواد دیجیتالی مثبت و برابر با 48/0 بوده و بیانگر آن است که این دو متغیر از شدت همبستگی مناسبی برخوردارند. در مورد سایر فرضیه های پژوهش نیز مقدار ضریب همبستگی صفات روان نژندی، برون گرایی، سازگاری، تجربه پذیری و وجدان گرایی با مهارت های سواد دیجیتال مثبت بوده و با توجه به شیب خط رگرسیون در نمودار پراکندگی، به ترتیب برون گرایی، تجربه پذیری، وجدان گرایی، سازگاری و روان نژندی، بیشترین تا کمترین تأثیر را در این زمینه داشته اند. نتایج پژوهش رابطه بین ویژگی های شخصیتی و مهارت های سواد دیجیتالی را در بین کتابداران تأیید می کند و بر این اساس نتیجه گیری می شود که برای توانمندسازی کتابداران توجه به ویژگی های شخصیتی و ارتقای سواد دیجیتالی کتابداران ضروری است.
واکاوی عوامل و موانع مؤثر بر مشارکت خیّرین در ساخت و تجهیز کتابخانه های عمومی: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر واکاوی عوامل و موانع مؤثر بر مشارکت خیّرین در ساخت و تجهیز کتابخانه های عمومی استان آذربایجان شرقی است. روش: پژوهش کاربردی حاضر با رویکرد کیفی و به روش تحلیل محتوای کیفی از نوع عرفی انجام شد. مشارکت کنندگان پژوهش شامل تمامی خیّرین مشارکت کننده در ساخت و تجهیز کتابخانه های عمومی استان آذربایجان شرقی بود که دو شرط، مشارکت در عرض سال های 1389 تا 1400 و مشارکت با ارزش بالای صد میلیون ریال را داشتند. نمونه ها به صورت هدفمند برای مصاحبه نیمه ساختاریافته انتخاب شدند. مصاحبه تا مرحله اشباع نظری ادامه یافت و در مجموع، با یازده نفر از خیّرین مصاحبه انجام شد. به منظور اعتبارسنجی یافته های به دست آمده از معیارهای اعتبارپذیری، انتقال پذیری، اعتمادپذیری و تأییدپذیری استفاده شد. یافته ها: با تجزیه و تحلیل مصاحبه ها، هفت مقوله کلی (عملکرد نهاد کتابخانه ها در انگیزش خیّرین، عملکرد مسئولان کتابخانه در انگیزش خیّرین، عملکرد حاکمیت و قوانین در انگیزش خیّرین، تأثیر زمینه فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی بر انگیزش خیّرین، باورهای شخصی خیّرین، کاستی های نهاد کتابخانه های عمومی در انگیزش خیّرین و کاستی های حاکمیت و قوانین در انگیزش خیّرین) و دو مؤلفه اصلیِ (عوامل انگیزشی در جذب خیّرین و موانع جذب خیّرین) شناسایی شد. با توجه به تأکید خیّرین مشارکت کننده می توان نتیجه گرفت که از بین عوامل مؤثر بر مشارکت خیّرین استان آذربایجان شرقی در ساخت و تجهیز کتابخانه های عمومی، دو عامل تأثیر زمینه فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی و همچنین باورهای شخصی، مهم ترین عوامل انگیزشی بودند. همچنین از نظر خیّرین مشارکت کننده، مهم ترین مانع مشارکت نکردن خیّرین در ساخت و تجهیز کتابخانه، نبود روشنگری کافی برای ضرورت نیاز به کتابخانه بود که حاکی از ضعف در فرهنگ سازی است. اصالت/ ارزش: به منظور گسترش مشارکت خیّرین کتابخانه ساز، ضروری است که عوامل انگیزشی مؤثر در مشارکت خیّرین کتابخانه ساز و موانع موجود در این مسیر مورد توجه ویژه نهاد کتابخانه های عمومی (به عنوان متولی گسترش کتابخانه های عمومی) قرار گیرد. مطالعه حاضر با رویکرد کیفی عوامل و موانع مؤثر بر مشارکت خیّرین در ساخت و تجهیز کتابخانه های عمومی را از دیدگاه خیّرین استان آذربایجان شرقی شناسایی کرد. یافته های این پژوهش می تواند اطلاعات و افق دقیق تری را پیش روی مدیران و کارشناسان نهاد کتابخانه های عمومی جهت برنامه ریزی دقیق تر در رفع موانع و کاستی های این حوزه قرار دهد و همچنین مبنایی برای انجام پژوهش های آتی در این حوزه و بسط مبانی نظری آن است.
امکان سنجی پیاده سازی استاندارد بازاریابی و روابط عمومی در کتابخانه های عمومی استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به اهمیت بازاریابی و روابط عمومی در کتابخانه ها و فقدان جایگاه رسمی از یک سو و تدوین استاندارد جدید کتابخانه های عمومی ایران، هدف پژوهش حاضر بررسی دیدگاه مسئولان کتابخانه های عمومی استان اصفهان درباره امکان پیاده سازی استاندارد بازاریابی و روابط عمومی کتابخانه های عمومی ایران بود. روش: این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی-پیمایشی بود. جامعه آماری مشتمل بر مسئولان کتابخانه های عمومی استان اصفهان (196 نفر) بود. با استفاده از جدول کرجسی و مورگان و با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم، تعداد 127 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته بود و برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از نرم افزار آماری SPSS V.26 استفاده شد. یافته ها: میانگین امکان پیاده سازی استاندارد بازاریابی و روابط عمومی کتابخانه های عمومی ایران از دیدگاه مسئولان کتابخانه های عمومی استان اصفهان، پایین تر از حد میانگین (3) بود و اختلاف میانگین مشاهده شده نیز معنادار است. میانگین مؤلفه های برنامه ریزی، ارزیابی و پشتیبانی نیز همگی پایین تر از میانگین فرضی بود که نشان از وضعیت نامناسب امکان پیاده سازی این مؤلفه ها در کتابخانه های عمومی استان اصفهان دارد. بین نظرات مسئولان کتابخانه های عمومی بر پایه متغیرهای جمعیت شناختی جنسیت، سن، سطح تحصیلات، رشته تحصیلی، شهرستان محل خدمت و سابقه خدمت درباره امکان پیاده سازی این استاندارد تفاوت معناداری وجود نداشت. نتیجه گیری: تاکنون پژوهشی درباره استاندارد بازاریابی و روابط عمومی کتابخانه های عمومی ایران انجام نشده است. نتایج پژوهش حاضر می تواند دستیابی به وضعیت مطلوب را در حوزه بازاریابی و روابط عمومی به منظور جذب مخاطب و تسهیل روابط با جامعه مخاطب بالفعل و بالقوه محقق کند.
کاربرد هوش مصنوعی در شهرهای هوشمند: یک مرور نظام مند با استفاده از روش ترتیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هوش مصنوعی با ایجاد نوآوری در مدل مدیریت شهری، راه حل های بسیار مناسبی برای مشکلات بی شمار تحول و توسعه شهری از جمله تأمین آب کافی، مدیریت انرژی، مدیریت زباله و کاهش تراکم ترافیک، صدا و آلودگی ارائه می دهد. با توجه به ماهیت اجتماعی و فنی شهرهای هوشمند و کاربرد های هوش مصنوعی در این زمینه، در سال های اخیر تحقیقات دانشگاهی افزایش قابل توجهی در این موضوع داشته است. علاوه بر این، تجزیه و تحلیل محبوبیت کلمات کلیدی «شهر هوشمند» و «هوش مصنوعی» در Google Trends نشان می دهد که این کلمات کلیدی از سال 2014 تا کنون به طور فزاینده ای محبوب شده اند. بنابراین، این مقاله به بررسی نظام مند وضعیت فعلی و جهت گیری های آینده تحقیقات کاربرد هوش مصنوعی در شهرهای هوشمند به روش مرور ترتیبی می پردازد. بلکه پس از انجام مراحل مرور نظام مند به روش ترتیبی و غربالگری نهایی تعداد 61 مقاله، جهت تجزیه و تحلیل انتخاب شد. یافته ها نشان داد میزان انتشار پژوهش ها در این حوزه از سال 2018 به بعد روند افزایشی داشته است. همچنین بررسی دامنه موضوعی پژوهش های منتخب نشان داد که کاربرد هوش مصنوعی در شهرهای هوشمند بیشتر در حوزه مدیریت شهری و توسعه پایدار (30 درصد)، زندگی هوشمند و زیرساخت های هوشمند (28 درصد) و محیط هوشمند (21 درصد) است. همچنین نتایج حاصل نشان داد که 64 درصد مطالعات از روش کیفی، 21 درصد از روش کمی و 15 درصد از روش ترکیبی استفاده کرده اند. با توجه به اینکه کاربرد هوش مصنوعی در شهرهای هوشمند در مرحله مفهوم سازی است استفاده از روش کیفی به طور چشمگیری بیش از سایر پژوهش ها مورد توجه محققان این حوزه بوده است. اما پیشرفت و توسعه کاربرد هوش مصنوعی در شهرهای هوشمند موجب افزایش استفاده از رویکردهای تجربی و روش های کمی در سال های 2023 و 2024 شده است. همچنین بررسی ها نشان داد که این پژوهش های منتخب روی سطح سه قیف پارادایمی یعنی نظریه خاص با 46 درصد، روش های تحلیلی با 29 درصد و مشاهدات تجربی با 25 درصد تمرکز دارند.
تحلیل بروندادهای پژوهشی دانشگاه های بزرگ ایران در حوزه های موضوعی علوم اجتماعی و رفتاری طی بازه زمانی 2010- 2020(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۸
147 - 178
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر درصدد است تا با استفاده از شاخص های کیفی علم سنجی در یک بازه زمانی ده ساله، به مطالعه بروندادهای پژوهشی حوزه های موضوعی علوم اجتماعی و رفتاری در دانشگاه های بزرگ ایران بپردازد. این پژوهش از نوع کاربردی است و با رویکرد علم سنجی انجام شده است. برای گردآوری داده ها از پایگاه های اسکوپوس و ابزار علم سنجی آن از سای ول استفاده شده است. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آزمون های آمار توصیفی و استنباطی در نرم افزار اکسل انجام شده است. ازنظر تعداد استنادات و شاخص اچ حوزه موضوعی تجارت، مدیریت و حسابداری با 18711 استناد و اچ 58 در دانشگاه تهران، ازنظر شاخص اثرگذاری استنادی وزن دهی شده در سطح رشته، درصد مقالات پراستناد و درصد مقاله های منتشرشده در مجله های برتر، حوزه موضوعی تجارت، مدیریت و حسابداری به ترتیب با مقدار 62/1، 1/33 و 5/52 درصد در دانشگاه تبریز، بیشترین مقادیر را در حوزه های موضوعی علوم اجتماعی و رفتاری در دانشگاه های بزرگ ایران به خود اختصاص دادند. تأکید هر چه بیشتر دانشگاه ها به کیفیت بروندادهای پژوهشی در کنار کمیت این بروندادها از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. همچنین در نظر گرفتن امتیاز و اعتبار پژوهشی ویژه برای نویسندگان مقالات در مجله های برتر می تواند راهکار مناسبی برای افزایش کیفیت بروندادهای پژوهشی باشد.
شناسایی ابعاد و طراحی مدل مدیریت پنهان سازی دانش با استفاده از رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۱
119 - 160
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی مؤلفه های پنهان سازی دانش انجام گرفت. پژوهش حاضر، با روش کیفی از نوع فراترکیب انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر تمامی مقالات و پژوهش هایی بود که در حیطه موضوع پژوهش بین سال های 1391-1404 و 2012-2024 انجام شد. نمونه گیری به صورت هدفمند و تمام شماری انجام شد. در این پژوهش 755 پژوهش مرتبط یافت شد که پس از بررسی، درنهایت مقالات به 255 پژوهش کاهش پیدا کرد. داده ها با استفاده از مدل استراوس و کوربین مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که 555 مفهوم، 155 مقوله فرعی و 25 مقوله اصلی استخراج شد که عبارت اند از شرایط علی (عوامل سازمانی، عوامل فردی، عوامل شغلی، عوامل گروهی و عوامل دانشی)، شرایط زمینه ای (ویژگی های شخصیتی، عوامل کاری، عوامل فنی و محیطی، عوامل سیاسی و عوامل فرهنگی)، شرایط مداخله گر (ویژگی های عاطفی، ویژگی های عاطفی و عوامل اجتماعی)، راهبردها (سبک رهبری، تقویت هوش، تقویت ارتباطات بین فردی، تقویت ارتباطات سازمانی، تقویت عملکرد، تقویت ارزش های اسلامی، تقویت رفتارهای داوطلبانه و اجرای مدیریت دانش) و پیامدها (شغلی، گروهی، سازمانی و فردی).
نقش اشتراک دانش میان سازمانی در توسعه شهرهای هوشمند: یک مطالعه فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: به منظور توسعه شهر هوشمند، پژوهش حاضر درصدد آن بوده است که مفاهیم، مضامین و مقوله های اشتراک دانش میان سازمانی را شناسایی نماید..روش پژوهش: این پژوهش، از نظر هدف یک پژوهش توسعه ای با ماهیت توصیفی - تحلیلی است که با رویکرد پژوهش کیفی با استفاده از روش فراترکیب (مبتنی بر هفت مرحله سندلوسکی و باروسو و روش تحلیل مضمون) انجام شد. جامعه پژوهش 49 تولید علمی معتبر بود. به منظورتحلیل داده ها، از نرم افزار مکس کیودا استفاده شد.یافته ها: در مجموع، 231 کد شناسایی شده در 45 مقوله فرعی، 16 مقوله اصلی و 3 مضمون دسته بندی شدند. مضمون عوامل تأثیرگذار، شامل 9 مقوله اصلی سازمان، جامعه، حکمرانی، دولت شهری، زیرساخت فنی، داده، شهر هوشمند، عوامل میان سازمانی و دانش؛ مضمون فرایندها شامل 3 مقوله اصلی مراحل فراسازمانی، درون سازمانی و میان سازمانی؛ و مضمون روش ها و ابزارها شامل 4 مقوله اصلی روش ها و ابزارهای فناورانه، انسان محور، تعامل انسان و فناوری و مرکز دانش بود.نتیجه گیری: در طراحی و پیاده سازی نظام اشتراک دانش میان سازمانی در شهر هوشمند لازم است زیرساخت ها و عوامل زمینه ای تأثیرگذار شناسایی شده، فرایندهای لازم در مراحل مختلف طراحی و اجراء شده است و در نهایت، دانش میان سازمانی از طریق انتخاب و کاربست روش ها و ابزارهای مناسب به اشتراک گذاشته شود.
پیشنهاد چارچوب مفهومی برای زیبایی شناسی یک وب سایت با بهره گیری از رویکردهای فراترکیب و آنتروپی شانون بر پایه نظریه لایب نیتس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: توجه به زیبایی شناسی یکی از عوامل موثر بر ارتقای تجربه کاربری است. پژوهش حاضر بر آن است تا کدهای زیباشناختی «یک وبسایت» را بر پایه نظریه لایب نیتس شناسایی و بر اساس اهمیت آن ها، رتبه بندی و یک چارچوب مفهومی پیشنهاد نماید.روش شناسی: پژوهش، از روش مرور نظام مند از نوع فراترکیب با رویکرد تحلیل محتوای کیفی استفاده کرده است. جستجوی هدفمند کلیدواژ ای به صورت نظام مند در شش پایگاه گوگل اسکولار، امرالد، وب او ساینس، گنج ایرانداک، جهاد دانشگاهی و پایگاه استنادی جهان اسلام انجام شد. تعداد 1110 منبع بازیابی شدند و با رویکرد پریزما تعداد 64 منبع انتخاب و وارد مطالعه فراترکیب شدند. سپس ضریب اهمیت عوامل شناسایی شده با روش تحلیل محتوای کیفی آنتروپی شانون محاسبه شد. از نظریه زیبایی شناسی «لایب نیتس» و دو مطالعه عوامل زیباشناختی لاوای و ترکتینسکی(2004) و تحلیل وبسایت گو و هال (2009)، به عنوان مبنای کدگذاری کیفی بهره گرفته شد.یافته ها: تعداد 2 مقوله و 4 مفهوم و 75 کد زیبایی شناسی، با انجام فراترکیب حاصل شد. ضریب اهمیت برای کدهای «تایپوگرافی» و «نظم»در مفهوم زیبایی شناسی کلاسیک و مقوله زیبایی شناسی عینی، در رتبه اول و دوم قرار گرفت. تعداد چهل و سه کد زیبایی شناسی دارای ضریب اهمیت بیشتر از صفر مشاهده شدند. یک چارچوب مفهومی برای «زیبایی شناسی یک وبسایت» پیشنهاد شد.نتیجه گیری: توجه به جنبه های عینی و ذهنی زیبایی شناسی یک وبسایت در کنار یکدیگر و مشارکت میان رشته ای در دو حوزه کامپیوتر و علوم اجتماعی در این زمینه توصیه می شود.
ویژگی های دانشجویان دکتری: یک مطالعه نظام مند بر اساس مدل کیچینهام و چارتر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: نیروی انسانی به عنوان مهم ترین سرمایه هر سازمان شناخته می شود و آموزش کارکنان برای ارتقای بهره وری آنها حیاتی است. دوره دکتری با ارائه آموزش های تخصصی در زمینه های مختلف، نقشی اساسی در تربیت نیروی کار ماهر و متخصص دارد. دانشجویان دکتری با کسب ویژگی هایی می توانند به عنوان نیروی کار ماهر در سازمان ها ایفای نقش کنند و به افزایش بهره وری و کارایی آنها کمک کنند. هدف مطالعه حاضر مروری نظام مند بر پژوهش های انجام شده در حوزه ویژگی های دانشجویان دوره دکتری به منظور شناسایی این ویژگی ها و تعیین وضعیت پژوهش ها در این زمینه و شکاف پژوهشی آن هاست. روش: برای انجام این پژوهش از روشی نظام مند استفاده شده است. ابتدا پس از شناسایی و تعریف مساله، کار جستجوی کلیدواژه های تعیین شده از پایگاه های معتبر خارجی و داخلی آغاز شد که ۱۰۴۵ عنوان مقاله شناسایی شدند. طی سه مرحله پایش بر اساس عنوان، چکیده و محتوا بررسی و موارد غیرمرتبط و تکراری حذف شدند و در نهایت، 135 پژوهش (۹۲ عنوان پژوهش خارجی و ۴۳ عنوان داخلی) اعم از مقاله منتشر در مجله ها، مقاله ارائه شده به کنفرانس ها و یا اثر ارائه شده به عنوان پایان نامه ها شناسایی شدند.یافته ها: پس از مطالعه سطر به سطر پژوهش ها، ویژگی ها در ۴ دسته «ویژگی های فردی»، «پژوهشی»، «آموزشی» و «حرفه ای» دسته بندی شدند. مولفه های ویژگی فردی در سه زیر مقوله «ویژگی های رفتاری»، «ویژگی های روانشناختی» و «اخلاق» و مولفه های «ویژگی های پژوهشی» در دو زیر موُلفه؟ « اخلاق پژوهش» و « تمرکز بر حوزه پژوهش خاص» و مولفه های «ویژگی های آموزشی» در دو زیر مولفه «یاددهی» و «یادگیری» و مولفه های «ویژگی حرفه ای» در دو زیر مولفه «مهارت های حرفه ای» و «تعاملات حرفه ای» دسته بندی شدند. نتیجه گیری: یافته ها نشان داد که ویژگی های آموزشی با توجه به اهمیت و نقش آن ها در دوره دکتری، کمتر مورد توجه پژوهشگران قرارگرفته است و نیاز به پژوهش های بیشتری دارد. خلأهای پژوهشی نیز در تمام مقولات اصلی و برخی مقولات فرعی پژوهش، به چشم می خورد
امکان سنجی استقرار سامانه پایش رضایت مندی کاربران در سازمان کتابخانه ها، موزه ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی از دیدگاه کتابداران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه سازمان ها به ویژه کتابخانه ها بر ارزش روابط با مشتریان خود و تغییر راهبرد های خود از محصول مداری به مشتری مداری متمرکز شده اند و سامانه پایش رضایت مندی کاربران به عنوان یک راهبرد موثر از اهمیت بسیار چشمگیری برخوردار است. از این رو پژوهش حاضر با هدف بررسی امکان استقرار سامانه پایش رضایت مندی کاربران در کتابخانه آستان قدس از دیدگاه کتابداران انجام پذیرفت.روش شناسی: این پژوهش کمّی از نظر هدف کاربردی و از لحاظ گردآوری داده ها جزء پژوهش های پیمایشی-توصیفی است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته است. جامعه آماری پژوهش را کتابداران شاغل در کتابخانه مرکزی آستان قدس تشکیل می دادند که از میان آنها 130 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و پرسشنامه بین آنها توزیع گردید. تجزیه و تحلیل با استفاده از نرم افزار SPSS در دو سطح توصیفی و استنباطی انجام پذیرفت.یافته ها: تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که امکان استقرار سامانه پایش رضایت مندی کاربران در کتابخانه مرکزی آستان قدس در سطح سازمانی از منظر بازاریابی (مشتری-مداری)، مدیریت (برنامه ریزی راهبردی، فرهنگ سازمانی، بازاریابی داخلی، مدیریت پروژه) و فناوری اطلاعات (نوآوری و مدیریت دانش) و نیز در سطح فردی از منظر پذیرش در سطح متوسط به بالا قرار دارد.نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش به نظر می رسد کتابخانه آستان قدس می تواند نسبت به استقرار سامانه پایش رضایتمندی کاربران اقدام نماید، هرچند جهت پیاده سازی موفقیت آمیز آن نیازمند ارتقای عوامل مطرح شده در سطح فردی و سازمانی است.
کاربرد مترادف ها در سرعنوان های موضوعی فارسی و اصطلاح نامه اصفا بر مبنای ابزار واژگانی فارس نت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: ترادف یا هم معنایی از ویژگی های مهم زبان های طبیعی است. ازآنجاکه یک مفهوم واحد ممکن است با دو یا چند شکل واژگانی بیان شود و معلوم نیست کدام شکل واژگانی بازگوکننده یک مفهوم واحد در سامانه بازیابی مورد جستجو قرار خواهد گرفت، سامانه باید بتواند از همه مترادف های یک مفهوم به مدرکی که مفهوم در آن موردبحث قرارگرفته ارجاع دهد. این پژوهش با هدف بررسی وضعیت به کارگیری مترادف های سرعنوان های گزیده/ اصطلاحات مرجح را در ساخت سرعنوان های ناگزیده/ اصطلاحات نامرجح در سرعنوان های موضوعی فارسی و اصطلاح نامه فرهنگی فارسی «اصفا»، در تطبیق با فارس نت، به عنوان منبع واژگانی جامع زبان فارسی، انجام شد.روش: پژوهش از حیث هدف کاربردی و از جنبه روش شناسی، تحلیل محتوا بود و از فنون متن کاوی و پردازش زبان طبیعی برای سنجش میزان کاربرد مترادف ها در هر دو واژگان کنترل شده با سنجش شباهت دو گروه داده استفاده کرده است. ۳۲۷۰ سرعنوان موضوعی و ۲۰۲۰ اصطلاح اصلی به صورت هدفمند از دو منبع سرعنوان های موضوعی فارسی و اصطلاح نامه اصفا، به عنوان دو مجموعه واژگان کنترل شده مورداستفاده در تدوین کتابشناسی ملی ایران، انتخاب شد. سرعنوان های ناگزیده، اصطلاحات نامرجح مربوط به هر سرعنوان/ اصطلاح اصلی و مترادف های هر یک از فارس نت نیز استخراج شد. پایایی با تکرار استخراج بخشی از سرعنوان ها/اصطلاحات توسط پژوهشگر دوم با شباهت ۶۱۸/۰ و ۷۰۶/۰ از بازه میان صفر تا ۱ به ترتیب برای سرعنوان ها و اصطلاحات به دست آمد. با استفاده از زبان برنامه نویسی پایتون شباهت میان هریک از دو دسته داده سرعنوان های ناگزیده و اصطلاحات نامرجح با مترادف های سرعنوان ها/ اصطلاحات اصلی مربوط به آن ها در فار س نت با سنجه کسینوس شباهت اندازه گیری شد.یافته ها: در نمونه گرفته شده از سرعنوان های موضوعی فارسی،2561 سرعنوان اصلی (78/3 درصد) دارای سرعنوان ناگزیده بوده اند که به سرعنوان گزیده ارجاع می دهد. 2316 سرعنوان اصلی (70/8 درصد) نیز دارای مترادف در فارس نت بوده اند. نمره شباهت میان سرعنوان های ناگزیده و مترادف های سرعنوان اصلی مربوط به هر یک ۱۲۵/۰ به دست آمد که نشان از شباهت پایین آن هاست. همچنین در نمونه گرفته شده از اصطلاح نامه اصفا، 545 اصطلاح (حدود 27 درصد) دارای اصطلاح ارجاعی نامرجح بوده اند. 1376 اصطلاح (68 درصد) از این اصطلاحات نیز دارای مترادف در فار س نت هستند؛ یعنی تعداد 1475 اصطلاح (73 درصد) فاقد اصطلاح نامرجح (که ارجاع به اصطلاح اصلی می دهند) بوده اند. نمره شباهت میان اصطلاحات نامرجح در اصطلاح نامه اصفا و مترادف های اصطلاح اصلی مربوط به هر یک 131/0 به دست آمد که نمره پایینی است. نتیجه گیری: در سرعنوان های موضوعی فارسی تقید بیشتری در ساخت و به کارگیری ارجاعات موضوعی دیده می شود، ولی در هر دو واژگان کنترل شده تعداد کمی از سرعنوان ها و اصطلاحات ارجاعی (ناگزیده و نامرجح) از میان مترادف های مفاهیم در زبان فارسی انتخاب شده اند. این پژوهش معرفی مترادف های عبارت ها را برای همه کاربران، ازجمله فهرست نویسان و متصدیان ساخت مستندات موضوعی، چه هنگام جستجوی مفاهیم و چه در ساخت اصطلاحات توصیه می کند، چراکه می تواند به بهبود وضعیت بانک های مستند موضوعی و درنهایت تجربه متکامل تر کاربر در جستجوی موضوعی و بازیابی منابع کمک کند.