فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۸۱ تا ۶۰۰ مورد از کل ۷٬۵۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به نقش کتابخانه های عمومی در توسعه کارآفرینی، پژوهش حاضر بر آن است تا به تحلیل مطالعاتی که در این زمینه انجام شده بپردازد و با مقایسه پژوهش های ایرانی و جهانی در این حوزه، زمینه برای شناسایی شکاف ها و خلأهای پژوهش های داخلی فراهم شود. روش شناسی: مراحل اجرای پژوهش حاضر با استفاده از روش فراترکیب صورت گرفت. بدین منظور، پژوهش های مرتبط در پایگاه های بین المللی به زبان انگلیسی و پایگاه های داخلی به زبان فارسی بدون در نظر گرفتن محدودیت زمانی مورد جستجو قرار گرفتند. جهت ارزیابی کیفیت آثار گزینش شده، از چک لیست CASP استفاده گردید. در نهایت، 101 پایان نامه و مقاله (71 اثر به زبان انگلیسی و 30 اثر به زبان فارسی) مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها: در سطح بین المللی، گرایش موضوعی پژوهش ها به سوی حوزه «خدمات اطلاعاتی کارآفرینانه» و در ایران به سمت محور «کارآفرینی سازمانی، فرهنگ سازمانی، خلاقیت و نوآوری سازمانی» بوده است. رویکرد غالب در پژوهش های بین المللی کیفی بوده و بیش تر از روش سندی کتابخانه ای و اسناد و مدارک پیشین برای تحلیل این مطالعات استفاده شده است. در مقابل، تأکید مطالعات داخلی بر استفاده از رویکرد کمّی و روش پیمایشی بوده و استفاده از ابزار پرسشنامه را مبنای تحلیل خود قرار داده اند. عمده ترین پژوهش های انجام شده در سطح ملی و بین المللی در قالب مقاله منتشر شده در نشریات هستند و توسط یک نویسنده نگارش یافته اند. نتیجه گیری : نتایج حاصل از این پژوهش می تواند زمینه را برای کمک به توسعه پژوهش در این حوزه و رفع مشکلات کتابخانه های عمومی در راستای ارائه خدمات نوآورانه و کارآفرینانه و درنتیجه رفع مشکل بیکاری و به تبع آن توسعه اقتصادی جامعه فراهم سازد.
بازنمایی عناصر مرتبط با خواندن در ادبیات داستانی تالیفی در مقایسه با آثار ترجمه شده سال های 1390-95(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین کیفیت حضور عناصر مرتبط با خواندن در ادبیات داستانی ایران در مقایسه با عناوین ترجمه شده، طی سال های 95-1390ه.ش به انجام رسید. روش پژوهش: این پژوهش از نوع کاربردی است و با روش تحلیل محتوا انجام شده است. جامعه آماری شامل پرشمارگان ترین کتاب هایی است که در حوزه ادبیات و برای گروه سنی بزرگسال به رشته تحریر درآمده اند. نمونه گیری هدفمند بوده و پژوهشگر شخصاً به مطالعه و تحلیل 35 عنوان کتاب پرداخته است. کدها شامل عناصری است که به نحوی در ارتباط با خواندن، مطالعه و مضامین مرتبط با کتابداری نظیر کتابخانه و غیره هستند. روایی کدها توسط دو تن از اساتید رشته زبان و ادبیات فارسی و اساتید رشته علم اطلاعات و دانش شناسی مورد تأیید قرارگرفته است. پایایی از طریق تعیین توافق میان کدگذاران به دست آمد. یافته ها: تنوع شخصیت اصلی داستان ها در رمان های ترجمه شده قابل توجه اما در رمان های فارسی محدود است. با این که میزان نمود عناصر مرتبط با خواندن در هر دو گروه آثار مورد مطالعه ضعیف است، اما نویسندگان آثار ترجمه شده توجه بیشتری برای کاربست این مضامین در آثار خود داشته اند و تأثیر آن ها بر روند حوادث داستان مشهود است. نتیجه گیری: تمرکز بیشتر پژوهش های پیشین بر مطالعه کمی عناصر مرتبط با خواندن بود، اما در این پژوهش کیفیت حضور عناصر مرتبط با خواندن مورد نظر است. با توجه به وضعیت موجود بازنمایی مفاهیم مرتبط با خواندن در آثار بررسی شده، نمی توان کارکرد تشویق به مطالعه را از پرشمارگان ترین کتاب های بازار نشر امروز - به ویژه در گروه آثار تألیفی - انتظار داشت.
معیارهای ارزیابی و رتبه بندی محتوایی کتاب های تخصصی در حوزه علوم انسانی از نظر متخصصان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر در نظر دارد تا با تبیین معیارهای سنجش کتابهای تخصصی، معیارهایی برای رتبه بندی کتاب ارائه دهد که متخصصان بتوانند با بهره گیری از معیارهای ارائه شده، به ارزیابی و رتبه بندی کتاب بپردازند. روش/رویکرد پژوهش: این پژوهش، در چهارچوب پژوهش های توصیفی-پیمایشی دسته بندی می شود. جامعه آماری پژوهش حاضر، 2449 نفر از صاحب نظران حوزه های علوم انسانی و رفتاری دانشگاه های جامع بزرگ کشور می باشد. اطلاعات گردآوری شده از طریق پرسشنامه با نرم افزار اس.پی.اس اس تجزیه وتحلیل شدند. برای تحلیل داده ها از شاخص های توصیفی (فراوانی، درصد فراوانی و میانگین) و آزمون های استنباطی (فریدمن) بهره گرفته شد. یافته ها: پژوهش حاضر نشان داد که از دیدگاه صاحب نظران حوزه علوم انسانی دانشگاه های بزرگ کشور، معیارهای نشر و ناشر، پدیدآور، مترجم، محتوای تألیفی، محتوای ترجمه ای، ساختار و ظاهر در ارزیابی و رتبه بندی کتابهای تخصصی حوزه علوم انسانی نقش اساسی می تواند داشته باشد. بحث و نتیجه گیری: حاصل مطالعه پژوهش حاضر ارائه معیارهای ارزیابی است که هم برای متخصصان و نیز برای کتابداران جهت مجموعه سازی منابع می تواند بسیار حائز اهمیت باشد، معیارهای رتبه بندی منابع می تواند برای ناشران نیز جهت تولید منابع باکیفیت، مفید واقع شود. با استفاده از دیدگاه صاحب نظران در پژوهش حاضر، رتبه بندی کیفی آثار با اولویت بندی معیارها توسط صاحب نظران در هر حوزه ی دانشی، ممکن می شود. این رتبه ها می تواند به خوانندگان و پژوهشگران جهت یافتن منابع باکیفیت تر و به کتابداران نیز البته درصورتی که سازمانی بزرگ به انجام رتبه بندی پرداخته باشد، در گزینش و خرید منابع باکیفیت تر کمک کند.
واکاوی کارکرد هوشمندی کسب وکار درکتابخانه های دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر هوشمندی کسب وکار بر فعالیت های کلیدی کتابخانه های دانشگاهی انجام شده است. روش: پژوهش از نوع کاربردی با ماهیت اکتشافی به روش آمیخته است. رویکرد آن جزء به کل، و استقرائی است. ابتدا، فعالیت های کلیدی با روش مطالعه اسنادی، شناسایی و از طریق روش کیفی دلفی فازی، طی دو مرحله اعتبارسنجی شدند. سپس، با روش کمی پیمایش تأثیر هوشمندی کسب وکار بر فعالیت های شناسایی شده بررسی شد. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه ساختاریافته بود. پایایی پرسشنامه با آلفای کرونباخ محاسبه شد. جامعه آماری با نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. یافته ها: 43 فعالیت کلیدی در 11 حیطه عملکردی شناسایی شدند: 1) مدیریت راهبردی، 2) برنامه ریزی، 3) مدیریت منابع انسانی، 4) مدیریت دانش، 5 ) مدیریت فضای فیزیکی، 6) ارزیابی، 7) ارتباطات برون سازمانی 8) مجموعه سازی 9) مشارکت و همکاری، 10) مدیریت اطلاعات و ساماندهی، و 11) خدمات مرجع و اطلاع رسانی. هوشمندی کسب وکار در حیطه های عملکردی برنامه ریزی، بیشترین تأثیر و در مدیریت فضای فیزیکی کمترین تأثیر را داشته است. بیشترین تأثیر در فعالیت کلیدی مدیریت تغییر و کمترین، در چابک سازی در سازگاری با تغییرات محیطی مشاهده شد. نتیجه گیری: کتابخانه های دانشگاهی با همسو کردن فعالیت های خود با پیشرفت های فناورانه به ویژه هوشمندی کسب وکار، می توانند خدمات نوآورانه و خلاقانه با استفاده از داده ها و روش های تحلیلی ارائه داده و به طور مؤثر کارایی را در کتابخانه ها افزایش دهند. پیشنهاد می شود که با افزایش گاهی در سطوح مدیریتی در مورد اهمیت هوشمندی کسب وکار در کتابخانه ها و فرهنگ سازی جزء برنامه های با اولویت بالای مدیران ارشد کتابخانه های دانشگاهی قرار گیرد.
نسخه نفیس و قدیمی از تذکرهالشعرا در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران (دولتشاه سمرقندی، کتابت 7 رجب 893ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: تذکره الشعرا، تذکره ای عمومی است که در شرحال شاعران ایرانی و عرب نوشته شده است. نسخ زیادی از این کتاب در ایران و جهان وجود دارد که از نظر کارشناسان نسخه مشهد کتابت مؤلف است؛ اما با توجه به پختگی خط نستعلیق آن به نظر می رسد که نسخه شماره ۱۵۰۳۹ کتابخانه ملی قدمت بیشتری دارد. پژوهش های کمی که شاید بتوان گفت تنها یک تصحیح و چند مقاله مختصر درباره تذکره الشعرا انجام شده است. یک نسخه از تذکره به کتابت 7 رجب 893 ه.ق. در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است. مقاله حاضر، این نسخه قدیمی را معرفی کرده و با تعدادی از نسخ دیگر همین کتابخانه مقایسه کوتاهی انجام می دهد. مواد و روش ها: مطالعه حاضر بر اساس بررسی کیفی و تحلیل نگارش و زبان نسخه تذکره الشعراست که با روش کتابخانه ای صورت گرفته است. یافته ها: این مقاله ساختار زبانی، واژگان و شیوه کتابت در نسخه 2468را معرفی و بررسی می کند. کتابت نسخه رسم حروف و کلمه در قرن ۹ را نشان می دهد. نسخه بدون افتادگی و نیمه مشکول بوده و اصالت و امانت متن بر اساس قدیمی ترین متن موجود حفظ شده و احتمال تصرف زبانی در این نسخه بسیار کم است. دولتشاه در تذکره شاعران را براساس دوران زندگی آنها تقسیم بندی کرده است. در شرح حال بعضی از آنها به توصیف مختصری بسنده کرده و بعضی را مفصل شرح داده است. نتیجه گیری: متن نسخه تقریبا یکدست و رسم حروف و کلمات در طول یک نسخه ثابت و به پختگی رسیده است. نگارش و محتوای متن به قدیمی ترین نسخه موجود که احتمالاً خط مؤلف است بسیار نزدیک است.
بررسی میزان اثر بخشی قصه گویی بر کاهش ترس های دوران کودکی و کمرویی در کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر بررسی میزان اثربخشی قصه گویی بر کاهش ترس های دوران کودکی و کمرویی در کودکان است.
روش شناسی: روش پژوهش به شیوه پیش آزمون- پس آزمون است. جامعه این پژوهش شامل کودکان 3 تا 8 سال شهرستان اردکان است. نمونه مورد نظر با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شد و افراد به دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. حجم نمونه بر اساس جدول کوهن برای هر گروه، 25 نفر انتخاب شد. ابزار گردآوری اطلاعات مقیاس های سنجش ترس کودکان و مقیاس کمرویی چک و بریگز بودند. ابتدا بر روی هر دو گروه پیش آزمون اجرا گردید؛ سپس مداخله آزمایشی قصه درمانی، به شیوه گروهی به اجرا درآمد و پس از اتمام برنامه درمانی، پس آزمون اجرا شد .
یافته ها: در این پژوهش پس از گردآوری داده ها به وسیله پرسشنامه های استاندارد شده، جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از روش آماری تحلیل واریانس چند متغیریه استفاده شد.
نتایج: بر اساس یافته های پژوهش درمان قصه گویی بر کاهش ترس های دوران کودکی و کمرویی در کودکان 3 تا 8 ساله تأثیر مثبتی دارد؛ به طوری که گروه آزمایشی در مقایسه با گروه کنترل بعد از شنیدن داستان های کودکانه در قالب درمان، ترس و کمرویی کمتری نشان دادند. از این رو، توصیه می شود این نوع درمان به دلیل هماهنگی و همپوشی با نیازها و ویژگی های ذاتی کودکان، محدودیت های کارکردهای شناختی، هیجانی و رفتاری آن ها، از طریق معرفی به والدین، مراکز مشاوره و خدمات روان شناختی مهدکودک ها و مدارس مورد استفاده قرار گیرد.
واسپاری قانونی در ایران: تحلیل محتوای اسناد حاکمیتی براساس چهارچوب پیشنهادی ایفلا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: براساس پژوهش های انجام شده، واسپاری قانونی منابع در ایران کامل اجرا نمی شود و ضعف قانون ازجمله دلایل آن است. در این پژوهش، نقاط قوت و ضعف متون قانونی واسپاری منابع براساس چهارچوب واسپاری پیشنهادی ایفلا تحلیل و پیشنهادهایی برای اصلاح آن ها ارائه می شود. روش شناسی: برای بررسی متون قانونی از روش تحلیل محتوای کیفی و از رویکرد قیاسی استفاده شد. جامعه آماری را متون قانونیِ مصوب از 1284 (1323 ق) تا 1395ش تشکیل می دهد.20 مدرک قانونی (واحد تحلیل) با استفاده از اجزای «چهارچوب واسپاری قانونی» ایفلا مقوله بندی و در نرم افزار مکس.کیو.دی.ای کدگذاری شد. برای سنجش روایی دو نفر از اعضای هیئت علمی و نیز دو دانشجوی آشنا به موضوع کدها را مرور کردند و نظراتشان اعمال شد. برای سنجش پایایی از روش درصد توافق استفاده شد. یافته ها: مفهوم واسپاری طی سال ها در قالب قانون، آیین نامه، مصوبه و بخشنامه در ایران مطرح شده است. واژه «واسپاری» فقط در یک مدرک به کار برده شده است. مؤلفه های «جامعیت» و «مؤسسه واسپاری» در همه مدارک، مؤلفه های «اصالت آثار»، «واسپارنده» و «تعداد نسخه ها» در 19 مدرک ذکر شده است. مؤسسه واسپاری در 13 مدرک کتابخانه ملی است. در 16 مدرک واسپاریِ حداقل دو نسخه ذکر شده است. ذکر زمان واسپاری در 9 مدرک با عباراتی مانند «بلافاصله» و «بعد از صحافی» ابهام دارد و لازم است به وضوح ذکر شود. رایگان بودن واسپاری، که فقط در 4 مدرک ذکر شده، نیز مسئله مهمی است که باید به صراحت در متن قانون ذکر شود. نت های موسیقی، شمایل ها، انتشارات برخط و منابع دیداری شنیداری در متون واسپاری قانونی ایران ذکر نشده اند. همچنین منابع ضمیمه مناسب انتشارات الکترونیک برخط و غیربرخط، ازجمله نرم افزاری بازخوانی آن ها، نیز باید همراه این منابع واسپاری شود. این مسئله در مصوبه واسپاری انتشارات الکترونیک نادیده گرفته شده است. نتیجه گیری: وجود مصوبه های مرتبط با واسپاری برای انواع منابع در طول زمان نشان می دهد که مسئولان فرهنگی و کتابداران از اهمیت گردآوری میراث مکتوب و غیرمکتوب و واسپاری منابع آگاه بوده اند و در زمان های مختلف برای تصویب قوانین تلاش کرده اند. درحال حاضر نیز تصویب مصوبه ای برای واسپاری انتشارات برخط ضروری است. قانون واسپاری باید ضمانت اجرا داشته باشد و برای ناقضان باید جریمه درنظرگرفته شود؛ در نوزده مدرک بررسی شده چنین شرطی برای ناقضان مطرح نشده است. همچنین مشخص نبودن چگونگی دسترسی به منابعی که واسپاری می شوند و حق مؤلف آن ها در متن قوانین ازجمله کاستی های این مدارک است. هدف اصلی واسپاری حفاظت و نگه داری از میراث فرهنگی و ملی هر کشور و دسترس پذیرکردن آن برای استفاده در زمان حال و آینده است؛ بنابراین باید علاوه بر توصیف مکان نگه داری و امکانات حفاظتی و امنیتی آن در متن قانون، اطلاعات لازم درباره تهیه نسخه کپی از منابع به ویژه منابع الکترونیک برای حفاظت و یا مهاجرت منابع و رابطه آن با حق مؤلف ذکر شود.
Analyzing Social Engineering Research through Co-authorship Networks Using Scopus Database during 1926-2020(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۳, No.۴, Winter & Spring ۲۰۲۲
7 - 38
حوزههای تخصصی:
Purpose: Hacking the human brain and manipulating human trust to obtain information and get monetary gains is called social engineering. This study aims to visualize and analyze the co-authorship networks in the Scopus citation database's social engineering research from 1926 to 2020. Method: The present quantitative study used the bibliometric method and social network analysis. The study collected data from the Scopus database. A total number of 1994 records were taken as the sample of the study. Researchers used descriptive and inferential statistics and social network analysis to obtain results; to do this, different software types were used in the study (SPSS, Microsoft Excel, Text Statistics Analyzer, ISI.exe, Pajek, and VOSviewer). Findings: The findings indicate the top three sources of publishing and the related subject areas. Furthermore, the top three core authors and countries were identified. Also, the authors with high centrality measures in the co-authorship networks were identified. A large majority of papers had only one author. The Collaborative Coefficient among researchers was 0.36. Based on the results of Spearman's test, there was a significant association between the number of documents, the number of citations, and the rate of total link strength of the countries. Likewise, there was a positive and high significant association between degree and closeness centralities. Conclusion: The researchers' frequently used keywords in this area were social engineering, phishing, and information security; in addition, the frequency of keywords was not compatible with Zipf’s Law. A small sample of keywords will not properly follow Zipf’s distribution.
Modeling the Development of Future Managers Based on the Management of Talent and Personality Types in the Digital Age (Case Study: Social Security Organization of Iran)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۳, No. ۵, Summer & Fall ۲۰۲۲
121 - 146
حوزههای تخصصی:
Purpose : The purpose of this study is to design and explain the development model of future managers based on talent management and personality types with the grounded theory approach in the headquarters of the National Social Security Organization. Method : This research was conducted with a qualitative-inductive approach and Strauss-Corbin's grounded theory method. The research tool was a semi-structured interview. Using the grounded theory method, the data obtained from interviews with 12 elites and qualified specialists of the Social Security Organization were analyzed in three open, axial, and selective coding stages. Findings : 19 general categories in the form of a paradigm model in which these factors include causal conditions (individual factors, organizational factors, lack of proper selection, knowledge and skills of employees), central phenomenon (future managers based on talent management and personality types), contextual conditions (Organizational context, Talent Selection, Talent utilization), intervening conditions (psychological (individual) factors, Individual factors, Management factors), and strategies (Talent sourcing, Empowerment of managers and employees, Proportion of job and employment, Succession, Foresight and Cognitive Strategy) and Consequences (Organizational results, Public satisfaction, Futurization). Conclusion : Conclusion: Recent developments in the field of human resources have made this field doubly important. Organizations try to employ the most specialized people at management levels, and therefore talent management, as a key king, examines the types of situations involved in this field. Proper use of talents leads to success and puts the organization on the right track.
Organizational ambidexterity model for digital innovation in the banking industry(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۳, No.۴, Winter & Spring ۲۰۲۲
153 - 175
حوزههای تخصصی:
This article examined the organizational ambidexterity model for digital innovation in the banking industry and explained the dimensions of the ambidexterity model in this organization. Regarding intense competition and rapid changes and variations in products, processes, and technologies in today's world, organizations and managers must be ambidextrous to remain successful over time; Ambidexterity means the ability to simultaneously succeed in two contradictory abilities, for example, ambidexterity such as taking advantage of present opportunities, and discovering and creating new opportunities for the future, adaptation, alignment, flexibility, and efficiency. But the key questions are “what are the dimensions and components of organizational ambiguity?”, and “What is the current and favorable situation of Saderat Bank of Iran in this regard? Orienting an organization as an integrated set in order to reach ambidexterity and sustain it requires a set of causal, contextual, interventional, and strategic factors which ultimately lead to the consequences of organizational ambiguity. This study identified the dimensions and components of organizational ambidexterity through reviewing the literature on organizational ambidexterity as well as interviewing an expert group and analyzing their viewpoints. Then, by distributing a researcher-made questionnaire and statistical analysis, it examined the research pattern in the current and desirable situation of the organization.
کاوش تجربیات اعضای هیأت علمی پیشکسوت دانشگاه شیراز درباره مستندسازی ایده های پژوهشی: مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف از این پژوهش، فهم تجربیات اعضای هیئت علمی پیشکسوت دانشگاه شیراز و طراحی و تبیین مدل مستندسازی ایده های پژوهشی میان آن هاست. روش : در این پژوهش، از رویکرد کیفی و طرح نظام مند نظریه داده بنیاد استفاده شد. به این منظور، با 25 عضو هیئت علمی پیشکسوت دانشگاه شیراز مصاحبه انجام شد. روش نمونه گیری این پژوهش، روش متوالی گلوله برفی (ارجاع زنجیره ای) است؛ پژوهشگر در یک مصاحبه ابتدایی با یک نمونه کلیدی از اعضای هیئت علمی دانشگاه شیراز که در رابطه با موضوع پژوهش دارای اطلاعات غنی بودند، مصاحبه را آغاز نمود؛ سپس، با توجه به ارجاع زنجیره ای، از مشارکت کننده درخواست می کرد تا عضو هیئت علمی دیگری که برای مصاحبه مناسب بودند، معرفی کند. جمع آوری و تحلیل داده ها همزمان انجام و داده ها، به روش تحلیل مقایسه ای مداوم و مطابق مدل استراوس و کوربین (1998) طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل داده ها انجام شد. در مجموع، 1050 کد باز از عبارات و جملات مشارکت کنندگان تهیه شد که پس از طی مرحله حذف تکراری ها و کدهای غیرمرتبط، 106 مفهوم، 21 زیر مقوله و 9 مقوله اصلی دسته بندی و استخراج شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مستندسازی ایده های پژوهشی با داشتن چهار مقوله ایده پژوهشی، نظم دهی ایده ها، ذخیره سازی ایده ها و مستندسازی ایده ها، پدیده کانونی این پژوهش شناخته شد. اعضای هیئت علمی سه مؤلفه ترس از فراموشی، ضرورت ماندگاری ایده، تسهیل بهره برداری از ایده (انگیزه های درونی ثبت) و مؤلفه شهره شدن (انگیزه بیرونی ثبت) را از عوامل و انگیزه های مستندسازی ایده های پژوهشی تشخیص دادند که موجب ایجاد انگیزه در اعضای هیئت علمی برای ثبت ایده های پژوهشی می شود. همچنین دو مؤلفه ثبت دستی و الکترونیکی به عنوان راهبردها و تعاملات در قوام بخشیدن ایده های پژوهشی به آن ها کمک می کند. به عقیده مشارکت کنندگان دو مقوله رعایت اخلاق علمی و تضمین امنیت ایده ها (تدابیر و ملاحظات فردی)؛ و چهار مقوله مشوق ها و حمایت های مالی، امکانات ثبت درون دانشگاهی، آموزش و بهسازی و سیستم ارزیابی عملکرد (تدابیر و ملاحظات سازمانی) از شرایط بسترساز خاص در مستندسازی ایده های پژوهشی بود. طبق دیدگاه های موجود مشارکت کنندگان در پژوهش، قوانین و الزامات ثبت ایده ها و دو زیرمقوله آن یعنی رعایت حقوق مالکیت معنوی و نهادسازی و ساختارسازی، از جمله شرایط عام (مداخله گر) ثبت ایده های پژوهشی اعضای هیئت علمی است. دو ره آورد فردی و فرافردی از جمله نتایج و پیامدهای فرایند مستند سازی ایده ها است. نتیجه گیری: با توجه به پدیده محوری حاصل از یافته های به دست آمده، می توان گفت نیل و دستیابی به اهداف سازمانی، مستلزم وجود فرهنگ سازمانی قوی و اساسی است. دانشگاه ها به عنوان مراکز علمی به واقع نیازمند به فرهنگ غنی اند. بنابراین، از فرهنگ های مورد نیاز دانشگاه ها، فرهنگ مستند سازی ایده های پژوهشی است و آن ها باید فرهنگ مستند سازی ایده های پژوهشی را نهادینه کنند. همچنین به منظور افزایش تمایل اعضای هیئت علمی به مستندسازی ایده های پژوهشی، فراهم آوری بسترهای لازم از جمله ایجاد مرکز مجزا برای مستند سازی ایده های پژوهشی، تربیت و آموزش نیروی انسانی آگاه و خبره و نیز، در نظر گرفتن ابزارهای مناسب جهت مستند سازی ایده ها ضروری است.
شناسایی مؤلفه های مدیریت دانش در استارت آپ های رشته علم اطلاعات و دانش شناسی و ارائه مدل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، موفقیت حال و آینده در رقابت بین سازمان ها تا حدودی مبتنی بر تخصص راهبردی منابع فیزیکی و مالی و تا حد زیادی مبتنی بر مدیریت راهبردی دانش و دارایی های دانشی است. ظهور شرکت ها و سازمان هایی که شالوده اصلی آن ها مبتنی بر دانش و استفاده از ایده ها، خلاقیت ها و نوآوری هاست، از واقعیت های دنیای کسب وکار الهام می گیرد. هدف کلی این پژوهش شناسایی مؤلفه های مؤثر بر مدیریت دانش در استارت آپ های شاخه علم اطلاعات و دانش شناسی و ارائه مدلی در این خصوص است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش در زمره تحقیقات آمیخته اکتشافی است. پژوهش حاضر در دو بخش کیفی (فراترکیب) و کمّی (دلفی و تحلیل عاملی اکتشافی) صورت گرفت. جامعه پژوهش در بخش کیفی شامل مقاله های فارسی و لاتین مرتبط با مدیریت دانش در استارت آپ هاست که با توجه به معیارهای ورود در روش فراترکیب انتخاب شدند. برای دستیابی به اجماع در خصوص مؤلفه های مستخرج از فراترکیب، از روش «دلفی» و نظرسنجی از ۳۰ نفر از اعضای هیئت علمی این رشته استفاده شد. بخش کمی نیز شامل ۳۲۳ نمونه از شرکت های مرتبط با استارت آپ در زمینه علم اطلاعات و دانش شناسی است که با روش طبقه ای تصادفی سیستماتیک انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه است که پایایی آن از طریق آلفای «کرونباخ» برای کل پرسشنامه برابر ۰/۸۱۱ تأیید شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل عاملی اکتشافی با استفاده از نرم افزارهای آماری «اس پی اس اس» استفاده شد. بر اساس تحلیل عاملی اکتشافی ۱۲۸ گویه پرسشنامه در ۹ مؤلفه اصلی و ۵۵ مؤلفه فرعی طبقه بندی شده است. نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان می دهد که ۹ مؤلفه کاربست دانش (۲۳/۸۷۵)، تسهیم دانش (۱۱/۲۶۱)، خلق دانش (۸/۸۰۵)، سازماندهی دانش (۴/۴۲۶)، شناسایی دانش (۲/۸۲۰)، ارائه دانش (۲/۶۸۴)، توسعه دانش (۲/۳۴۲) تغییر دانش (۲/۰۴۷) و حفاظت دانش (۱/۸۷۶) بر مدیریت دانش در استارت آپ های علم اطلاعات و دانش شناسی مؤثر هستند. بر این اساس «کاربست دانش» دارای بیشترین واریانس و «حفاظت دانش» از کمترین واریانس برخوردار است. با توجه به مطالعات محدود که در زمینه استارت آپ های علم اطلاعات و دانش شناسی در داخل کشور صورت گرفته، نتایج این پژوهش می تواند به عنوان مدلی برای پیاده سازی مدیریت دانش در تبیین و شناخت عوامل مؤثر بر استارت آپ های شاخه علم اطلاعات و دانش شناسی یاری کرده و زمینه را برای رشد و توسعه هرچه بیشتر این گونه استارت آپ ها فراهم آورد.
ترجمان دانش و آسیب شناسی آن راهکارهایی برای ارتقاء عملکرد پژوهشی دانشجویان علم اطلاعات و دانش شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: علم اطلاعات و دانش شناسی دارای بیش از نیم قرن سابقه دانشگاهی و مقاطع تحصیلی کاردانی تا دکتری است و پژوهش جزو شرایط لازم آن به شمار می رود. اما علی رغم این سابقه تاریخی، برخی نوشته های جاری حاکی از آن است که بخش عمده ای از دانش تولیدشده در قالب پایان نامه های تحصیلی بلااستفاده و یا فاقد ارزش پژوهشی هستند و یا با تکرار مطالب پیشین فاقد نوآوری بوده و توانایی اثرگذاری و کاربردی شدن در جامعه علمی را ندارند. با توجه به این مسئله پژوهش حاضر بر آن شد تا دلایل این امر را شناسایی و راهکارهایی برای بهبود آن ارائه دهد. روش شناسی: این پژوهش در دو مرحله انجام شد. ابتدا متون و ادبیات موضوع مورد واکاوی قرار گرفت و با تحلیل محتوای آنها عوامل مؤثر در نگارش و تدوین پژوهش های دانشگاهی شناسایی شد. متغیرهای شناسایی شده پس از پالایش در مؤلفه های سه گانه تولیدکنندگان (دانشجویان)، میانجی ها (اساتید و نظام دانشگاهی)، و مصرف کنندگان (جامعه بهره بردار) جایدهی و بر مبنای آن پرسشنامه ای طراحی شد. سپس هر یک از مؤلفه ها و متغیرهای آن از نظر دانش آموختگان تحصیلات تکمیلی علم اطلاعات و دانش شناسی مورد پیمایش قرار گرفت. یافته ها: تحلیل محتوای متون 12 متغیر را به عنوان عامل تأثیرگذار فردی در کارایی پژوهش های دانشگاهی و کاربست آنها نشان داد. از میان این متغیرها، قریب به 100 درصد دانش آموختگان بر این اعتقادند که داشتن انگیزه بیشترین تأثیر را در انجام پایان نامه ای خوب یا موفق دارد. پس از آن ناآگاهی از نحوه انجام پژوهش به دلیل نداشتن تجربه قبلی و یا آموزش ناصحیح را جزو دلایل مهم فردی ذکر کرده اند. همچنین 14 متغیر با تحلیل محتوای متون در ارتباط با عوامل زمینه ای (میانجیان دانش/نظام دانشگاهی) شناسایی شد. از میان آنها، عدم حمایت مادی و معنوی از دانشجویان پژوهشگر از سوی دانشگاه یا نظام آموزشی، عدم توانایی اساتید در دادن ایده های نو و مبتکرانه به دانشجویان، ضعف دانشی اساتید نسبت به موضوعات پژوهشی و اشراف نداشتن به برخی حیطه های تخصصی و موارد دیگری از این دست 90 درصد پاسخ ها را به خود اختصاص داد. در تحلیل محتوای متون، 11 متغیر از متغیرهای مربوط به جامعه علمی و مراکز بهره بردار از بسامد بیشتری برخوردار بود. از میان این متغیرها نیز بی اعتمادی مدیران دستگاه های اجرایی به دستاوردهای دانشگاهی یا ضعف ساختارهای اداری در بهره برداری از یافته های پژوهشی دانشگاهی در تصمیم گیری ها، پایین بودن سطح کیفی، بی اطلاعی دستگاه های اداری و ذینفعان از پژوهش های دانشگاهی و موضوعات آن، عدم حمایت مادی یا معنوی از پایان نامه های دانشگاهی پربسامدترین متغیرهایی بود که از سوی جامعه پژوهش به آن اشاره شده بود. نتیجه : حجم عمده ای از پژوهش های دانشگاهی در قالب پایان نامه انجام می شوند و این آثار نقشی مهم در تولید دانش جدید دارند. لذا نظام دانشگاهی باید به شایستگی ها و بهسازی مداوم فرایند تولید، تبادل و به کارگیری صحیح دانش میان پژوهشگران و مصرف کنندگان توجه ویژه داشته باشد تا بتواند نتایج آن به تولید محصولات مؤثرتر و یا ارائه خدمات قوی تر بیانجامد.
مؤلفه های مدیریت داده های پژوهشی در کتابخانه های دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: به منظور توسعه خدمات کتابخانه های دانشگاهی و ارائه خدمات نوین با عنوان «مدیریت داده های پژوهشی» برای کمک به اعضای هیئت علمی و پژوهشگران در مدیریت داده های پژوهشی خود و بهره مندی از داده های پژوهشی دیگران، این مقاله به دنبال شناسایی مؤلفه های مدیریت داده های پژوهشی در کتابخانه های دانشگاهی است. از نتیجه پژوهش می توان به منزله مدلی برای پیاده سازی مدیریت داده های پژوهشی به طور نظام مند و مؤثر استفاده کرد. روش: این پژوهش در دو مرحله انجام شد. گام نخست تحلیل محتوای کیفی برای شناسایی مؤلفه های مدیریت داده های پژوهشی بود. در گام دوم با استفاده از مؤلفه های شناسایی شده پرسش نامه ای تهیه و در دو دور دلفی بین ۲۰ نفر از متخصصان ایرانی در این زمینه برای اعتبارسنجی و پالایش توزیع شد. برای اطمینان از پایایی پرسش نامه و همسانی درونی پرسش ها، ضریب آلفای کرونباخ با نتیجه ۰/۹۷ محاسبه شد. یافته ها : در گام نخست ۶۹ مؤلفه برای شش مرحله فرایند مدیریت داده های پژوهشی شناسایی شد: ۱) برنامه ریزی؛ ۲) اصول اخلاقی و قانونی؛ ۳) سازمان دهی، مستندسازی، تولید فراداده؛ ۴) ذخیره سازی و تهیه نسخه پشتیبان؛ ۵) نگه داری، حفاظت، و حذف داده ها؛ و ۶) اشتراک گذاری، و انتشار داده ها . سپس متخصصان دو مرحله جدید ۱) آموزش و مشاوره و ۲) فنی را به شش مرحله قبلی افزودند. همچنین برخی از مؤلفه ها حذف، اصلاح، ادغام و جابه جا شدند و درنهایت بر 56 مؤلفه در هشت مرحله تأکید شد.
بررسی میزان آمادگی کتابخانه های دانشگاهی شهر اصفهان در مواجهه با همه گیری بیماری کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : شیوع مرگبار ویروس کووید-19 در اواخر سال 2019 م. بی سابقه ترین چالش برای جامعه انسانی است. کتابخانه ها نیز، مانند سایر نهادها و سازمان ها، برای مواجهه با آن تدابیری اندیشیده اند. در پژوهش حاضر، تدابیر اتخاذشده و میزان آمادگی کتابخانه های دانشگاهی شهر اصفهان در مواجهه با بیماری کووید-19 بررسی می شود. روش پژوهش : پژوهش حاضر به روش پیمایشی انجام شد. جامعه پژوهش حاضر، کتابداران کتابخانه های دانشگاهی شهر اصفهان و نمونه آماری 70 نفر از کتابداران جامعه بود. ابزار پژوهش، پرسش نامه خود ایفاء است و روایی آن توسط متخصصان کتابداری تأیید و پایایی آن با آلفای کرونباخ به مقدار 77/0 محاسبه شد. تحلیل داده ها با SPSS-26 و Amos-24 انجام شد. یافته ها : میزان آمادگی کتابخانه های موردپژوهش در مواجهه با بیماری کووید-19، معادل 66/66 درصد است که بالاتر از حد متوسط ارزیابی شد. برای مقابله با بیماری، الزام استفاده از ماسک، شیفت کاری، دورکاری، تمدید خودکار منابع دارای اولویت بیشتر و کاهش ساعت اداری، امکان جستجو، تمدید، رزرو منابع و پرداخت الکترونیکی جرائم دیرکرد نیز با کمی اختلاف در رتبه بعد قرار گرفت. در حالی که ضدعفونی منابع بازگشتی و تب سنجی کاربران موردتوجه واقع نشده است. نتیجه گیری : در حالی که همه گیری بیماری کووید-19 باعث کاهش فعالیت های اصلی کتابخانه ها گردیده است. لزوم دیجیتال سازی منابع، ارائه خدمات غیرحضوری، توسعه زیرساخت ها و افزایش سطح سواد دیجیتالی و رسانه ای، توسعه دسترسی به منابع اطلاعاتی، کنترل محتوای دیجیتالی و استفاده از منابع چندرسانه ای بایستی موردتوجه بیشتر قرار گیرد.
شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر انتخاب خدمت ابری از منظر سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، محیط های کسب و کار و سازمان ها نیازمند استفاده از منابع پردازشی، ذخیره سازی و نرم افزاری متعددی برای دستیابی به اهداف مشخص شده خود هستند. پیدایش محاسبات ابری شیوه دستیابی به منابع ذخیره سازی و پردازش اطلاعات را دگرگون نمود. وجود ویژگی های دسترسی آسان از طریق مکانیسم های استاندارد ارتباطی شبکه و افزایش خودکار موجب علاقه وافر سازمان ها به استفاده از خدمات ابری شده است. با وجود این، انتخاب خدمت مناسب به دلیل افزایش تنوع خدمات ابری از نظر قیمت، مکان خدمت و پارامترهای کیفیت خدمات موجب شده است که فرایند انتخاب خدمت ابری در سازمان ها با دشواری فراوان همراه باشد. از الزامات انتخاب صحیح خدمت ابری در سازمان، تشخیص عوامل تأثیرگذار در انتخاب و برآورد میزان اهمیت هر یک از این عوامل است. در این پژوهش کوشش شده با پیروی از رویکرد آمیخته و استفاده از روش بررسی نظام مند ادبیات و «دلفی فازی در قالب طرحی اکتشافی، عوامل مؤثر در انتخاب خدمت ابری سازمان ها شناسایی شده و این عوامل با کمک روش بهترین-بدترین رتبه بندی شود. در گام اول، با بررسی نظام مند ادبیات این حوزه و همچنین، بررسی تطبیقی سه استاندارد صنعتی توافقنامه های سطح خدمت ابری، ۲۴ عامل مؤثر بر انتخاب خدمت ابری شناسایی گردید. به منظور بهره گیری ازتجارب و نظرات صاحب نظران این حوزه در جهت گسترش بدنه دانشی موجود، اعتبارسنجی و پالایش عوامل مؤثر در انتخاب خدمت ابری از روش «دلفی» فازی استفاده شد. بر اساس اجماع خبرگان، ۲۰ عامل مؤثر بر انتخاب خدمت ابری سازمان ها در قالب ۴ مؤلفه اصلی تأیید و نهایی شد. در پایان، عوامل تأیید شده از مرحله قبل با روش بهترین-بدترین وزن دهی و رتبه بندی گردید. نتایج نشان داد که در انتخاب خدمت ابری به ترتیب، مؤلفه های عملکردی، امنیتی، محیطی و سازمانی از بیشترین اهمیت برخوردار هستند. از ۲۰ عامل مؤثر بر انتخاب خدمت ابری به ترتیب، عوامل دستر س پذیری با وزن ۰/۱۳۷، قابلیت اطمینان با وزن ۰/۱۳۴، زمان پاسخگویی/ تأخیر با وزن ۰/۱۲۲، حاکمیت با وزن ۰/۰۹۶، ظرفیت با وزن ۰/۰۷۲بیشترین وزن را دارند.
توسعه مدلی برای تخمین و دسته بندی عملکرد آموزشی دانشجویان کارشناسی با استفاده از ترکیب شبکه های عصبی چندلایه (مطالعه موردی: دانشگاه قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد و پیشرفت دانشجویان، به عنوان سرمایه های آینده این کشور، همواره مورد اهمیت و توجه نظام آموزش و پرورش بوده است. چه بسیار دانشجویانی هستند که خلاقیت و استعدادشان شکوفا شده است و در عوض، ما سالیانه با تعداد کثیری از دانشجو مواجه هستیم که استعدادهایشان تلف شده و از موفقیت دور شده اند. امروزه، با افزایش دانشجویان در مقاطع مختلف دانشگاهی و تنوع رشته های تحصیلی، لزوم هدایت صحیح دانشجویان بیش تر از قبل احساس می شود. بدین منظور داده کاوی آموزشی در سال های اخیر موردتوجه ویژه مسئولان نظام آموزش و پرورش قرارگرفته است. تاکنون روش ها و تکنیک های دسته بندی متنوعی در حوزه داده کاوی و یادگیری ماشین به منظور دسته بندی و پیش بینی عملکرد دانشجویان به کار گرفته شده اند. اما این دسته بندهای تکی برای پیش بینی عملکرد در فرآیند آموزش محدودیت هایی از قبیل پیچیدگی و عدم ثبات دارند. برای مقابله با این مشکل دسته بندهای جمعی به عنوان روش های نوین و کارآمد مطرح می شوند. سیستم های دسته بند جمعی نتایج چندین دسته بند تکی را ترکیب می کنند و مدلی با عملکرد بهتر ارائه می دهند. در این پژوهش یک دسته بند جمعی جدید با استفاده از شبکه های عصبی چندلایه و خوشه بندی SOM به منظور تخمین و دسته بندی معدل دانشجویان دوره کارشناسی ارائه شده است. همچنین از روش ترکیبی میانگین گیری و رأی اکثریت برای ترکیب نتایج دسته بندهای تکی استفاده شده است. نتایج ارزیابی بر روی داده های واقعی دانشگاه نشان می دهد که مدل پیشنهادی ارائه شده در این پژوهش دقت و کارایی بیشتری نسبت به روش های دسته بندی منفرد مشهور و پرکاربرد دارد. همچنین مدل پیشنهادی در مقایسه با روش های جمعی معروف، عملکرد بهتری در دسته بندی معدل دانشجویان داشته است.
تأثیر اضطراب ناشی از شیوع ویروس کرونا بر سازگاری شغلی و مدیریت تغییر در کتابخانه های عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: کتابخانه های عمومی همچون سایر سازمان های درگیر با اضطراب ناشی از شیوع کرونا رویکردهای مختلفی را برای انجام فعالیت های خود در پیش گرفته اند. یکی از مهم ترین چالش ها، سازگاری شغلی و مدیریت تغییر در دوران شیوع ویروس کرونا است. این تحقیق به بررسی تأثیر اضطراب ناشی شیوع ویروس کرونا بر مدیریت تغییر و نقش میانجی سازگاری شغلی در کتابخانه های عمومی پرداخته است. روش . نوع تحقیق بر اساس هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری اطلاعات، توصیفی است. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه کارکنان کتابخانه های عمومی استان چهار محال و بختیاری در سال 1400 (160 نفر) می باشند که با روش نمونه گیری تصادفی ساده، 115 نفر به عنوان نمونه آماری تحقیق انتخاب شده اند. جهت گردآوری داده ها، از پرسشنامه ترکیبی شامل: ارزیابی اضطراب ناشی از کرونا (علیپور، قدمی، علیپور و عبدالله زاده،1398)، سازگاری شغلی (دیویسولافکوایست، 2011) و مدیریت تغییر (آرمناکیس، برنرث، پیت و والکر، 2007) استفاده شده است. در این تحقیق به کمک تحلیل عامل تأییدی و با استفاده از تکنیک حداقل مربعات جزئی به تعیین تأثیراضطراب ناشی از شیوه ویروس کرونا بر سازگاری شغلی و مدیریت تغییر در میان کارکنان کتابخانه های عمومی پرداخته شده است. نرم افزارهای مورد کاربرد جهت تحلیل داده ها اس پی اس اس و اسمارت پی ا ل اس هستند. یافته ها . اضطراب ناشی از ویروس کرونا (اضطراب روانی و جسمانی) می تواند تأثیری منفی بر سازگاری کارکنان و مدیریت تغییر داشته باشد. اما یکی از نکات مهم که در آزمون فرضیه های تحقیق به دست آمد تأثیرگذاری سازگاری شغلی بر مدیریت تغییر است. با توجه به این که در دو سال اخیر فضای سازمان ها با چالشی اساسی به نام شیوع ویروس کرونا رو به رو بوده است؛ نتایج تحقیق نشان می د هد که در چنین شرایطی بهبود سازگاری شغلی کارکنان می تواند یک گزینه مناسب برای کاهش اثرات منفی ناشی از اضطراب کرونا باشد. اصالت و ارزش. بررسی تأثیر اضطراب ناشی از شیوع کرونا بر سازگاری شغلی و مدیریت تغییر در کتابخانه های عمومی استان فارس برای اولین بار مورد مطالعه قرار گرفته است و از این نظر دارای نوآوری است.
ساختار فکری دانش در حوزه کتابخانه دیجیتال: مطالعه هم واژگانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی و ترسیم ساختار فکری دانش در حوزه کتابخانه دیجیتال جهان با استفاده از تحلیل هم واژگانی است. روش: این پژوهش از نوع مطالعات کاربردی علم سنجی است که از تحلیل هم واژگانی و تحلیل شبکه رهیافتی استفاده شده است. جامعه آماری تولیدات علمی حوزه کتابخانه دیجیتال در پایگاه وب آوساینس است که در مجموع برابر 5655 رکورد بود. همچنین برای تحلیل و ترسیم شبکه از نرم افزارهای vosviewer، netdrow، spss و bibexecl استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که کلیدواژه های Digital library، information retrieval و library پربسامدترین واژه ها و بیشترین زوج های واژگان Digital library و Information retrieval هستند. شبکه هم واژگانی شامل شش خوشه با نام های مدیریت دانش و کتابخانه دیجیتال، ذخیره و بازیابی منابع دیجیتال، تعامل انسان و محیط دیجیتال و یادگیری الکترونیک، منابع و رسانه های الکترونیک، غربالگری مجازی و تحلیل داده های پزشکی است. چگالی شبکه برابر 24/0 و میانگین شاخص مرکزیت برابر 6630/ است. مطابق نمودار راهبردی خوشه های مدیریت دانش و کتابخانه دیجیتال و غربالگری دیجیتال خوشه های توسعه یافته هستند و نقش محوری دارند. خوشه منابع و رسانه های الکترونیک اگرچه نقش محوری دارد ولی توسعه نیافته و نابالغ است. سایر خوشه های موضوعی خوشه های حاشیه ای بوده و موضوعات نوظهور هستند و به قدر کافی درباره آنها پژوهش نشده است.
ارائه یک مدل توصیه گر برای بهبود عملکرد بلاکچین در اینترنت اشیاء با رویکرد یادگیری تقویتی عمیق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با پیشرفت جامعه بشری و فناوری اطلاعات و ارتباطات، اینترنت اشیا در ابعاد مختلف زندگی روزمره مردم و صنایع نفوذ کرده است. اینترنت اشیا با وجود تمامی تسهیلات، به دلیل ساختار ضعیف امنیتی تبدیل به یکی از اهداف هکرها شده است. فناوری نوظهور بلاکچین با توجه به ویژگی های ذاتی از قبیل توزیع شدگی، امنیت، تغییرناپذیری و قابل بررسی بودن تبدیل به راه حلی مناسب برای تأمین امنیت اینترنت اشیا شده است. با وجود این، ادغام اینترنت اشیا و بلاکچین دارای چالش هایی مانند تأخیر، گذردهی، مقیاس پذیری و محدودیت توان دستگاه است. روش های یادگیری ماشین در حل مسائل پیچیده که برای انسان دشوار است، کارایی مناسبی از خود نشان داده و به همین دلیل، به تازگی به عنوان یکی از راه های حل چالش های بلاکچین در اینترنت اشیا مطرح شده اند. در این پژوهش برای بهبود چالش های بلاکچین در اینترنت اشیا یک مدل جدید مبتنی بر عامل توصیه گر ارائه داده ایم. هدف این مدل بهبود چالش گذردهی پایین بلاکچین در اینترنت اشیا و محدودیت منابع دستگاه های اینترنت اشیا برای استفاده از بلاکچین است. برای بهبود گذردهی عامل توصیه گر که از یادگیری تقویتی عمیق استفاده می کند، بلاک با تنظیم اندازه و زمانِ ساخت می تواند گذردهی را بهبود بخشد. همچنین، عامل توصیه گر با دریافت توان محاسباتی دستگاه اینترنت اشیا و میزان انرژی مورد نیاز برای فرایند استخراج، رویکرد بهینه را از بین انجام فرایند استخراج در دستگاه اینترنت اشیا و یا واگذاری به لایه لبه محاسباتی انتخاب می کند. رویکرد بهینه در این پژوهش رویکردی است که میزان تأخیر و انرژی مصرفی فرایند استخراج را کمینه سازد. در این پژوهش افزون بر ارائه معماری منطقی، به گردش کار عناصر مدل پیشنهادی نیز با جزئیات پرداخته شده است. طراحی مدل پییشنهادی با استفاده از روش اصل واحد برای حل چالش های بلاکچین در اینترنت اشیا مورد بررسی قرار گرفته و نقاط ضعف و قوت مدل بیان شده است.