فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۸۱ تا ۳۰۰ مورد از کل ۲٬۰۰۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
همای و همایون منظومه ای غنایی از خواجوی کرمانی در قرن هشتم هجری است. این منظومه از تعدادی داستانِ تودرتوی کوتاه فراهم آمده است. قهرمان داستان، همای، شاهزاده شام است که در سفر برای رسیدن به معشوق خود، همایون، شاهزاده چین، با مسائل و حوادث زیادی روبرو می شود. در این مقاله، شخصیّت ها، کارکردها، ساختار و ژرف ساخت های اساطیری داستان را بررسی کرده ایم. براساس ریخت شناسی پراپ، این منظومه از شش شخصیّت اصلی و یازده کارکرد تشکیل شده است. این منظومه از برخی جهات دارای الگوی اسطوره ای است، ریشه این الگوها را در اسطوره های ایرانی و سایر ملل جستجو کرده ایم. با توجه به موفقیّت قهرمان، ساختار اصلی داستان مبتنی بر آشناسازی یا پاگشایی قهرمانی است.
نشانه شناسی اولین رمان اجتماعی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تهران مخوف اثر مشفق کاظمی اولین رمان اجتماعی ایران دانسته شده است؛ در این مقاله تلاش کرده ایم نشانه های اجتماعی این رمان را از منظر علم نشانه شناسی تبیین کنیم و به این پرسش ها پاسخ دهیم که نشانه های این رمان به چه نظام های طبقاتی دلالت دارد؟ و آیا این نشانه ها ایدئولوژیکی هستند؟ به این منظور ابتدا به تعریف علم نشانه شناسی و نشانه شناسی اجتماعی پرداخته ایم و سپس جلوه های مختلف نشانه های اجتماعی تهران مخوف را در حوزه هایی همچون نشانه های هویت، آداب و معاشرت بررسی کرده ایم و به این نتایج رسیده ایم که کاظمی به عنوان نویسندة رمان اجتماعی دورة اولیه، به خوبی از نشانه ها بهره گرفته و با به کارگیری درست آن ها توانسته ضمن نمایش اوضاع نابه سامان اجتماعی نظیر اختلاف طبقاتی، نظام دوقطبی، ضعیف کشی و... مفهوم ایدئولوژیکی این نشانه ها را به وضوح نشان دهد و همچنین با تقابل دو نظام نشانه ای متفاوت فقیر و غنی جنبه های خوفناک تهران اواخر عصر قاجار را به نمایش بگذارد.
دگردیسی ایندرا به رستم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شخصیت رستم(1) در شاهنامه و ایندرا در ریگ ودا ـ کتاب مقدس هندی ها ـ آن قدر به هم شباهت دارد که هر دو در یک پژوهش کنار هم مقایسه و تحلیل شوند. این پژوهش با طرح شباهت ها در وظایف، اعمال و شخصیت هر دو اسطوره و با ذکر شواهدی از هر دو کتاب می کوشد این نظریه را تقویت کند که رستم دگردیسی/تغییر یافته ایزد ایندرا است؛ ایندرا که زمانی مورد ستایش هر دو قوم آریایی هند و ایران بود، در سال های بعد در ایران با عبور از صافی دین زردشت- که مجالی برای چند خدایی باقی نمی گذاشت- به شکل پهلوانی درآمد. نگاهی دقیق به رفتار و ویژگی های رستم در شاهنامه همان شخصیت ایزدی او را که هنوز در هند ایندرا نامیده می شود، به ذهن می آورد. در این پژوهش به سی مورد از این شباهت ها اشاره می کنیم.
نشانه های کیهانی در شعر و نقاشی سهراب سپهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نشانه ها در ادبیات بیشتر به صورت نمادین و بر اساس جنبه های قراردادی خود شکل می گیرند. شعرها و نقاشی های سهراب سپهری، شاعر و نقاش توانای معاصر نیز آکنده از نشانه هایی است که با رمزگشایی آن ها ملموس تر و قابل فهم تر می شود. خاستگاه نشانه های سهراب اغلب طبیعت و همچنین عرفان بودایی و هندی بوده است. وی با نوعی کشف و شهود عرفانی و استتیک افلاطونی به «همه خدایی» و «همه جا خدایی» رسیده است. بخش قابل توجهی از نشانه های کیهانی در آثار سهراب، نشان دهنده نور ازلی و تجلی ذاتی هستند به گونه ای که شاعر را به سمت حقیقت هستی رهنمون می شوند. از آنجا که پژوهش نشانه شناختی می تواند به کشف لایه های معنایی شعرها و نقاشی های سهراب منجر شود و خواننده را به سپهر نشانه ای او نزدیک کند، در این مقاله کوشیده ایم پاره ای از مهم ترین نشانه های کیهانی را در شعر و نقاشی سهراب سپهری با دیدگاهی نشانه شناسانه و مبتنی بر هر دو مکتب سوسوری و پیرسی تحلیل کنیم و تا حدّ امکان از مفاهیم و دلالت های ضمنی آن ها پرده برگیریم.
نقد و بررسی دو کهن الگوی آنیما و آنیموس در منظومه بانوگشسب نامه
حوزههای تخصصی:
منظومه بانوگشسب نامه، ریشه در ناخودآگاه جمعی ملّت ایران دارد. این اثر را می توان از دیدگاه های مختلف مورد بررسی قرار داد. یکی از این دیدگاه ها، دیدگاه روان شناسی تحلیلی یونگ است که از موضوعات عمده در نقد ادبی بشمار می رود. این پژوهش درصدد است تا دو عنصر آنیما و آنیموس را در روان شخصیّت های منظومه مورد تحلیل قرار دهد. این دو عامل، ﺗﺄثیری شگرف در ایجاد حوادث و روی دادهای داستان دارد و زمینه های کشمکش در میان شخصیّت های داستان را ایجاد کرده است. کهن الگوی آنیما در وجود فرامرز، شیده، تمرتاش، خواستگاران هندی و یلان ایرانی و کهن-الگوی آنیموس در وجود بانوگشسب تبلور یافته است و این دو آرکی تایپ، شخصیّت های داستان را به کنش های مختلف برانگیخته است. این پژوهش درصدد است تا عوامل ایجاد کننده آنیما و آنیموس را بر اساس نظریات یونگ مورد بررسی قرار دهد.
تحلیل اندیشه های مثبت گرایانه در مثنوی معنوی از منظر علم روانشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دنیای درونیات عالم ذهن و عالم روح- مقوله ای است که از دیرباز بسیاری از شاعران عارف مسلک و روانشناسان قرون اخیر بدان پرداخته اند و در ایده بازتاب حالات درونی در دنیای بیرونی، با یکدیگر اتفاق نظر داشته اند. مثبت نگری به عنوان یکی از شاخه های علم روانشناسی، مفاهیمی همچون خوش بینی، اعتماد به نفس، ایمان و اعتقاد، عشق، امید، صبر در برابر مشکلات و... را در برمی گیرد که تمام آن ها را می توان به طور مشروح در مثنوی مولوی یافت. در مقاله حاضر که پژوهشی میان رشته ای محسوب می شود، کوشش بر آن است تا با بررسی مؤلفه های روانشناسی مثبت و تطبیق آن با آرای مولانا که به طور ویژه در مثنوی معنوی همچون روانشناسی حاذق، هزار توهای روان آدمی را کاویده است، گامی در مسیر تبیین اثرگذاری ها و اثرپذیری های دو مقوله روانشناسی و ادبیات گذاشته شود.
بازتاب اسطورة کاوه در داستان کوتاه رجل سیاسی جمالزاده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقالة حاضر به بازتاب داستان اسطوره ای «کاوه و ضحّاک» از شاهنامة فردوسی در داستان کوتاه «رجل سیاسی» از مجموعة یکی بود یکی نبود سیّد محمّد علی جمالزاده می پردازد و همانندیهای این دو داستان در طیِّ آن به تفصیل مورد بحث قرار می گیرد. در بن مایه داستان «کاوه و ضحّاک» نبرد همیشگی «خیر و شر» نهفته است و چون عالی ترین و ملموس ترین داستان برای این نبرد اسطوره ای در نوع حماسه از زبان حکیم فردوسی سروده شده، بارها و بارها در تاریخ ادبیّات ما این داستان در شعر و نثر بازتاب یافته است. با شروع جریان داستان کوتاه، توسّط سیّد محمّد علی جمالزاده در سال1300 بازتاب این اسطوره با زبان طنز دیده میشود. در سیر تبدیل اسطورة حماسی به طنز اجتماعی – سیاسی معاصر از نظریّة «نورتروپ فرای» استفاده شده تا همانندی و تضاد در ساختار روایی «رجل سیاسی» که به تقلید از داستان «کاوه و ضحّاک» صورت گرفته است، تفسیر و تحلیل گردد.
تصویر خیال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تصویر یکی از اساسی ترین و پرکاربردترین اصطلاحات در نقد ادبی است. این مقاله به ماهیت تصویر در ادبیات پرداخته است. مفهوم لغوی آن در زبان انگلیسی و معادل فارسی آن را بیان کرده، آنگاه به بررسی چند تعریف مشهور از ایماژ پرداخته است. سپس تصویر را به تصویر واژگانی و تصویر خیال تقسیم کرده و پس از تعریف و تبیین هر کدام، تصویرپردازی در سطح و تصویر اعماق را از هم متمایز کرده و به مساله تحول تصویر در تاریخ ادبیات پرداخته و نشان داده است که همراه با تغییر افق جمال شناسی و نگرشهای فکری- اجتماعی در هر دوره، تصویر نیز دستخوش تحول شده و بلاغت سنتی نتوانسته خود را با تحول تصویر همراه سازد و ابزار تجزیه و تحلیل تصویرهای نمادگرا و مدرن را فراهم کند.
بررسی روایت در رمان «چشم هایش» از دیدگاه ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«چشم هایش» نخستین رمان بزرگ علوی به حساب می آید. ترتیب نقل حوادث در این رمان برحسب توالی زمانی نیست و راوی از انتهای داستان با استفاده از شیوه های مختلف شروع به نقل حوادث کرده است.در این مقاله پس از بحث مختصر پیرامون روایت، پیرنگ و داستان، روایت این داستان براساس دیدگاه های ژرار ژنت نقد و تحلیل می شود. ژرار ژنت پنج مقوله محوری را که عناصر روایت به شمار می آیند، برای تحلیل قصه تمیز می دهد که عبارتند از نظم، تداوم، بسامد، وجه و لحن. راوی در روایت رویدادهای رمان «چشمهایش» از شیوه بازگشت به گذشته استفاده می کند. او پس از شنیدن خبر درگذشت استاد ماکان، نظم و ترتیب زمانی و خطی رخدادهای داستان را برهم می زند و با پیدا کردن زن ناشناس به گذشته بازمی گردد. رمان چشمهایش را از نظر حجم، زمان و تداوم می توان به دو بخش تقسیم کرد؛ در بخش اول روایت از سرعت بالا و در اصطلاح از شتاب مثبت برخوردار است و راوی در این قسمت رخدادها را به صورت خلاصه و گزینشی روایت می کند؛ در بخش دوم سرعت روایت به کندی می گراید و رخدادها با جزئیات بیشتری ذکر می شود و بخش بزرگی از متن به مدت زمانی کوتاه اختصاص پیدا می کند که نشان دهنده شتاب منفی و سرعت کند روایت است. بخش های روایت شده در این قسمت، نقش بسیار مهمی در مسیر اصلی داستان ایفا می کنند زیرا این بخش ها بستر کانون های تمرکز محسوب می شوند.
مدایح سبک خراسانی و گرایش به قطب مجازی زبان با استناد به شعر منوچهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این نوشته مبحث مجاز را از دیدگاه بلاغیون و معنی شناسان بررسی می کند و سپس ضمن توضیح نظریه شعری یاکوبسن و تعریف او از قطب مجازی زبان، می کوشد تا چگونگی سازوکار این پدیده را در اشعار شاعران مدیحه پرداز توضیح دهد. به این منظور شعر منوچهری را به عنوان بهترین نماینده سبک نیمه اول قرن پنجم از نظر تصاویر شعری، مورد دقت نظر قرار می دهد؛ عملکرد دو محور ترکیب و انتخاب را در ابیاتی از شعر او بررسی می کند و نشان می دهد که چگونه کارکرد این دو محور بر قطب مجازی زبان، مدلول را از نظام زبان به مصداق موجود در جهان خارج از زبان نزدیکتر می کند. تمامی این فرآیندها شعری را پدیده می آورد که به رغم بهره گیری از آرایه ها و زیباییهای هنری از لحاظ زبانی هر چه بیشتر به زبان ارجاعی نزدیک و همواره معنی اندیش است.
قاعده کاهی در نثر گلشیری
حوزههای تخصصی:
توجه به ادبیات داستانی معاصر و نقد و بررسی آن به کمک شیوه هایی به جز نقد سنتی که تا به امروز بیشتر مورد توجه بوده است، دریچه های تازه ای را بر روی ادب دوستان می گشاید. در این مقاله، نظریات مکتب فرمالیسم روس و لیچ، زبان شناس انگلیسی، مـورد توجـه قرار گرفته است، کـه از دیدگـاه ادبـی و زبان شناسی به آثار ادبی نگاه می کنند، چند اثر از هوشنگ گلشیری، نویسندهٔ معاصر، پژوهش و بررسی شده است.
زنان فعال و منفعل در داستان های منثور عامیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در داستان های منثور عامیانه، زنان نقش هایی گوناگون برعهده دارند. در مقایسه با نقش منفعل و تزیینی زن در ادبیات رسمی و غنایی؛ نقش زنده، پویا، اثرگذار و گاه محوری زن در قصه های عامیانه تأمل برانگیز است. زنان فعال با شخصیت مثبتشان، آغازگر عشق، عیارپیشه، یاور قهرمان، پاسدار آزادی و آبروی خویش، جنگجو، طبیب و پرستار قهرمان، مخالف ازدواج اجباری، ثابت قدم در عشق، اهل مکر زنانه، فداکار، مهربان، خردمند، گره گشا، رایزن قهرمان و اهل عیش نهانی اند. اما زنان فعال با شخصیت منفی شان، حیله گر، جادوگر، بد اندیش، بدکار، زشت روی، خائن، حسود و ازنظر اخلاقی فاسد و تباه اند. زنان منفعل- که به منزله جایزه ای برای پهلوان هستند- ساده دل، معشوق یا همسر محض، تسلیم در برابر چندهمسری و ستم دیده اند. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی، انواع نقش آفرینی زنان فعال و منفعل را در 22 داستان عامیانه بلند و مشهور بررسی و تحلیل می کند.
خوانش رمزگان های اجتماعی در مجموعه داستان «طعم گس خرمالو» اثر زویا پیرزاد (با رویکرد نشانه شناسی اجتماعی)
حوزههای تخصصی:
نشانه شناسی، رویکردی میان رشته ای است که می تواند در خوانش متون ادبی، اعم از شعر و داستان رهگشا باشد. این مقاله در نظر دارد با بهره گیری از رویکرد نشانه شناسی اجتماعی، رمزگان های اجتماعی مجموعه داستان «طعم گس خرمالو» از زویا پیرزاد را بررسی و تحلیل کند. این پژوهش نشان می دهد که رمزگان های هویت و آداب معاشرت -که از مهم ترین رمزگان های اجتماعی محسوب می شوند- جایگاه مهمی در داستان های زویا پیرزاد دارند. همچنین بیانگر آن است که با دستیابی به لایه های زیرین متن می توان هویت و موقعیت اجتماعی اشخاص داستانی را شناخت و درک بهتری از واقعیت های اجتماعی پیدا کرد. تفسیر رمزگان های اجتماعی به کاررفته در این مجموعه داستان، نشانة توجه ویژة پیرزاد به نقش زنان و بیانگر تحوّل آنان در صحنه های زندگی اجتماعی است.
روایت شناسی حکایت های کلیله و دمنه در سطح داستان با تکیه بر حکایت پادشاه و برهمنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر داستان های کلیله و دمنه با تکیه بر حکایت «پادشاه و برهمنان» از دیدگاه روایت شناسان ساختارگرا بررسی شده است. در پیکره اصلی، ابتدا سطوح سه گانه یک متن روایی- داستان، گفتمان، و روایتگری - معرفی شده است ؛ آنگاه حکایت «پادشاه و برهمنان» در سطح «داستان» و مؤلفه های سه وجهی آن – پی رنگ، شخصیت و تعلیق - بررسی شده است. از مهم ترین یافته های این پژوهش برخورداری حکایت فوق از یک پیوند خطی و یکنواخت نقش ها بر روی زنجیره ای همگن و سلسله وار است که سازگاری معناداری با نظریه «سلسله» یا «پاره» رولان بارت در نقش ها دارد. همچنین در حوزه شخصیت، درست مانند الگوی «کنشگرا»ی گریماس از یک ساختار شش وجهی پیروی می کند (فرستنده، هدف، گیرنده/ یاریگر، فاعل، بازدارنده). درمجموع باید گفت ؛ حکایت های کلیله و دمنه اغلب با آرای روایت شناسان ساختارگرا تطابق دارد، درنتیجه می توان برای تقریباً همه حکایت های کلیله و دمنه یک ساختار روایی مشابه ترسیم کرد.
بلاغت و گفتگوی با متن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله با بیان تفات متن کلاسیک و م درن، موقعیت مخاطب در برابر متن مدن با مخاطب متن کلاسیک مقایسه شده است. با تغییر عوامل حاکم بر آفرینش و قرائت متن، مفهوم بلاغت نیز تغییر می کند. در بلاغت جدید تأویل حاکم است و در بلاغت سنتی شرح و بلاغت گوینده جای خود را به بلاغت خواننده می دهد. ضمن طرح مباحث نظری در این باره شعر فارسی از حیث نسبت خواننده با آن بررسی و نشان داده شده که ادراک شعر عرفانی و شعر نو اصیل فارسی بلاغت خواننده را می طلبد و در کل شعر معاصر فارسی از این دیدگاه به سه دسته تقسیم می شود: 1- شعرهای تک معنایی که گفتگو با آنها برای خوانندگان غالباً ساده است. 2- شعرهای تفسیر پذیر که تنها یک تفسیر دارند. 3-شعرهای تأویل پذیر که ابهام معنایی گشتره ای دارند.
تحلیل شعر «آی آدمها» و تفسیرهای آن براساس نظریه زیبایی شناسی دریافت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیزر و یائوس تحت تأثیر مکتب پدیدارشناسی، نظریه ی دریافت و زیبایی شناسی دریافت را ارائه کردند. آنها معتقدند که متن های ادبی، معنای ذاتی یا ثابتی ندارند و این خواننده است که با خوانشِ خود، معنا را کشف می کند. آیزر تلاش کرد تا فرایند کشفِ معنا توسط خواننده را فرموله کند. او در ابتدا با مطرح کردنِ بحثِ شکاف ها و خلأهای موجود در متن های ادبی، خوانندگان را به مشارکت در تولید معنا سوق داد. از نظر آیزر، خوانندگان با پر کردن شکاف ها و نانوشته های متن ها، به آنها حیاتی دوباره می بخشند. حذف و برجسته سازی، فرضیه سازی، استراتژی خواندن/خواننده و افق انتظارات دیگر فرایندهایی است که آیزر و یائوس با طرح و بسط آنها، راه را برای تشریح پروسه ی کشف معنا هموار کردند. این جستار تلاش می کند شعرِ «آی آدمها» و تفسیرهای متعدد آن را، از منظر فرایندهای زیبایی شناسی دریافت بررسی و تحلیل کند. به همین منظور، ضمن معرفی و طبقه بندی تفسیرهای متعددِ این شعر، به تحلیلِ فرایند درکِ خوانندگان و همچنین تشریح فضاهای خالیِ متن پرداخته خواهد شد.
حکایت های گلستان سعدی از دید مناسبت و کارکرد دو عنصر نثر و نظم در آنها
حوزههای تخصصی:
حکایتهای گلستان از برخی جهات از نظایر خود نزد دیگر شاعران حکایت (یا مقامه) پرداز متفاوتند؛ این تمایز به طور عمده از مناسبت نثر و نظمی که در ساختار حکایتها ایفای نقش دارند و کیفیت یک صورت ادبی واحد به آنها میدهند، مایه میگیرد. از این ترکیب نثر و نظم، یک ژانر ادبی پدید آمده است که شکلش متغیر، مصالح هنریاش اغلب از نکات یا اندرز، خرده روایتهای اغلب شناخته و موضوعات، مسایل و رخدادههای واقعی یا مجازی از مقتضیات زندگی آدمی است، تشکیل میشود که در کل معرّف اطلاعات، ارزشهای اخلاقی و اندرزی، زیباشناختی با کیفیتهای متفاوت و مختلف است؛ ارزشهایی که بنا به کیفیت انعکاسشان در حکایت، محتوای تربیتی، معرفت شناختی، سرگرم کنندگی گوناگون متفاوت دارند. در این مقاله کوشیده شده است تا ویژگی این ژانر ادبی در گلستان مورد بررسی قرار گیرد.
مقاله به زبان فرانسه: شعر دریاچه لامارتین: بازگشتی جاودانه به مکان ملاقات (Le Lac de Lamartine: un éternel retour vers l’espace de rencontre)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات آینه ی جامعه است. در اجتماع انسانها در بستر مکانها با یکدیگر ملاقات می کنند. مکان ملاقات به عنوان مکانی اجتماعی انسانها را تحت تاثیر قرار داده و اعمال و احساسات آنها را کنترل می کند. این مکان که حضور قابل توجهی در دنیای ادبیات دارد، رفتار خاصی را بر می انگیزد که در همه ی آثار ادبی یکسان است. این ویژگی وجود ساختاری جهانی و اسطوره ای را برای این مکان نشان می دهد. این پژوهش بر آن است تا با بررسی مکان ملاقات در در یاچه ی لامارتین، ساختار اسطوره ای این مکان را ثابت کند. در ابتدا، نظریه ی « مکان اجتماعی » دی مئو و بولئون، امکان بررسی نحوه ی تاثیر گذاری مکان ملاقات را برای ما فراهم می کند. سپس برای اثبات ساختار اسطوره ای مکان ملاقات از نقد اسطوره ای بهره می جوییم.