فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۲۱ تا ۸۴۰ مورد از کل ۱٬۰۵۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
علاوه بر سنگینی سازه و نقش موضوعی هسته در پردازش بند موصولی که در مطالعات پیشین فراوان به آنها پرداخته شده است، عوامل دیگری نیز در پردازش بند موصولی تأثیرگذار هستند. در مقاله حاضر رخداد کمی نماها با هسته بند موصولی در داده های گفتاری بررسی شد. داده های پژوهش از مکالمات گفتاری رادیویی و تلویزیونی گردآوری شد و رخداد کمیت نماها با بند موصولی براساس رویکرد نمونه محور وایشمن (2015) تحلیل شد؛ وی معتقد است که ویژگی های اجزای مختلف بند موصولی بر حضور اجزای دیگر تأثیر دارند. نتایج تحقیق نشان می دهد که کاربرد بیشتر بند موصولی تحت تأثیر وجود ابهام در کمیت نما و هسته، استفاده در ساخت های ویژه و عوامل دیگری است. این نتیجه مؤید نظریه نحوی نمونه محور و تأثیر همزمان چند عامل است. نتایج این پژوهش می تواند در تبیین میزان ابهام کمیت نماها و هم چنین پردازش بند موصولی کمک کند.
ماریا آیوازیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Revisiting Reflection Levels among Iranian EFL Teachers: The Interactional Effects of Teachers’ Experience and their Academic Degree(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
The Journal of English Language Pedagogy and Practice, Vol.۱۵, No.۳۰, Spring & Summer ۲۰۲۲
195 - 221
حوزههای تخصصی:
The present mixed-method study examines the effect of Iranian EFL teachers’ teaching experience and academic degree on five dimensions of reflective teaching. In this line, a 29-item Likert scale Reflective Teaching Questionnaire composed of practical, metacognitive, critical, cognitive, and affective dimensions was administered to a convenient sample of 142 male/female B.A., M.A., and Ph.D. EFL teachers with 4-30 years of teaching experience. Moreover, a semi-structured interview was conducted with 16 EFL teachers yielding more in-depth triangulated data on their reflection levels and the related problems. The MANOVA results indicated the significant effect of teachers’ experience and academic degree on their reflective teaching with the least effect reported on the affective dimension. The results indicated significant interaction of the two research variables with the dimensions of reflective teaching. Moreover, the interview results indicated that lack of time, prescribed syllabi, and ineffective teacher training programs were the main obstacles of reflective teaching. The findings may bear implications for Iranian curriculum developers, materials writers, teacher trainers, administrators, and EFL instructors.
The Comparison of Typed and Handwritten Essays of Iranian EFL Students in terms of Length, Spelling, and Grammar(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Applied Linguistics, Vol.۹, No.۱۹, Fall & Winter ۲۰۱۶
104 - 118
حوزههای تخصصی:
This study attempted to compare typed and handwritten essays of Iranian EFL students in terms of length, spelling, and grammar. To administer the study, the researchers utilized Alice Touch Typing Tutor software to select 15 upper intermediate students with higher ability to write two essays: one typed and the other handwritten. The students were both males and females between the ages of 22 to 35. The analyses of the students’ scores in the three mentioned criteria through three paired samples t-tests indicate that typed essays are significantly better than handwritten ones in terms of length of texts and grammatical mistakes, but not significantly different in spelling mistakes. Positive effects of typing can provide a logical reason for students, especially TOEFL applicants, to spend more time on acquiring typing skill and also for teachers to encourage their students with higher typing ability to choose typed format in their essays.
بررسی ترکیبات حاصل از مادّه مضارع در قافیه های شعر فارسی (مطالعه موردی: اشعار نظامی گنجوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Fostering Speaking via Integrated Questioning: Does it Count for Transcontextual Transferability?(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
The Journal of English Language Pedagogy and Practice, Vol.۱۴, No.۲۸, Spring & Summer ۲۰۲۱
1 - 27
حوزههای تخصصی:
Given the significance and problematic nature of speaking in EFL instruction as well as lack of orthodoxy of views on acceptance or rejection of language learning transferability, this study proposed an inventive model to teaching thinking via questioning as a way to trigger speaking. It compromises six components, and organizes a rich interactive teaching/learning environment to gauge its usefulness in the development of EFL learners' oral skill as well as its inter-domain transferability effects. To this end, we compared the performance of 60 participants on pre-post-treatment oral narrative tasks over thirteen treatment sessions with a time allocation of 45 minutes for each session: One group with isolated questioning instruction and the other with integrated one. The results of independent samples t-test indicated that instructional treatment assisted the experimental group participants to outperform the control group learners solely in terms of measures of lexical and grammatical complexity. It is also suggested that the merits of questioning intervention transfer to learners' performance on a delayed task in a new social domain. As proposed, implementing the integrated approach of HOQs assisted EFL learners to successfully accomplish demanding oral tasks initially in academic setting and in later delayed novel transcontextual settings.
ساخت های مرحله ای در زبان فارسی (تحلیلی پیکره بنیاد در چارچوب دستور نقش و ارجاع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محمول های مرحله ای مبین هریک از مراحل آغاز، ادامه یا پایان انجام یک رویداد هستند و در قالب فعل هایی مانند شروع کردن، ادامه دادن، پایان یافتن و نظایر آن ها مطرح می شوند. در این راستا، ساخت هایی را که در آن ها محمول مرحله ای وجود دارد، «ساخت مرحله ای» نام می نهیم و به بحث و یررسی آن ها می پردازیم. بر این باوریم دستور نقش و ارجاع با رویکردی که به تحلیل ساخت های مرکب دارد می تواند به عنوان چارچوب نظری پژوهش حاضر مورد استفاده قرار گیرد. بر این اساس نخست به تحلیل نحوی و معنایی، سپس به تبیین تعامل دو سطح نحو و معنا می پردازیم. در نهایت نیز طرحواره ساختی ساخت های مرحله ای در زبان فارسی را ارائه خواهیم داد. در بعد نحوی انواع روابط «الحاق-پیوند» مد نظر هستند و در بعد معنایی انواع ویژگی های محمول ها محور بحث خواهند بود. تعامل نحو-معناشناسی در ساخت های مرحله ای نیز در قالب الگوریتم های پیوندی توجیه خواهند شد. گفتنی است داده های پژوهش حاضر برگرفته از پیکره همشهری 2 می باشند.
تکیه واجی در زبان گیلکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به بررسی توزیع واجی تکیه در واژه های گیلکی پرداختیم. برای این منظور واژه هایی از چهار طبقه صرفی-نحوی اسم، صفت، قید و فعل جمع آوری شد که در آنها الگوی تکیه واجی بسته به ساختمان صرفی واژه ها متفاوت بود. داده های هدف پژوهش را 14 گویشور بومی گیلکی تلفظ کردند. صورت آوایی داده ها بازنویسی و محل وقوع تکیه در واژه ها مشخص گردید. بررسی ها نشان داد تکیه واژه های گیلکی برمبنای یک قاعده عام واجی بر روی هجای پایانی است ولی وجود برخی وندها منجر به توزیع واژه ها با تکیه غیرپایانی در زبان گیلکی می شود. برای آنکه الگوهای متنوع تکیه ای در واژه های گیلکی را در چهارچوب یک انگاره تحلیلی جامع تبیین کنیم، از سطوح سلسله مراتبی واج شناسی نوایی استفاده کردیم. براین اساس، نشان دادیم الگوی تکیه واجی در گیلکی یا از قاعده تکیه گذاری در سطح واژه واجی تبعیت می کند که براساس آن هجای پایانی در واژه های واجی حامل تکیه است یا مبتنی بر قاعده تکیه گذاری در سطح گروه واجی است که براساس آن هجای قوی در سمت چپی ترین واژه واجی در گروه واجی تکیه دریافت می کند.
درباره واژه maysjyāna در فرهنگ سکایی ختنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The Effect of Face-to-Face Verses Online FLIP Learning on the Speaking Skill of Lower-Intermediate Iranian University EFL Learners(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
The Journal of English Language Pedagogy and Practice, Vol.۱۴, No.۲۸, Spring & Summer ۲۰۲۱
200 - 220
حوزههای تخصصی:
Although FLIP learning has been used as an effective face-to-face and online learning pedagogy, there is a scarcity of research on students' English speaking skill using FLIP learning in these two modalities. Therefore, this study set out to investigate the effect of face-to-face vs. online FLIP learning on the speaking skill of lower-intermediate Iranian university EFL learners. The study was quasi-experimental with 32 participants (18 female and 14 male) whose homogeneity in terms of language proficiency at lower-intermediate level was assured through the administration of Oxford Placement Test. Then, the participants were randomly assigned to two experimental groups, both of which took the pretest and posttest of speaking. One group participated in face-to-face FLIP classroom and the other one took part in online FLIP context using Adobe Connect. The findings revealed that using FLIP learning significantly improved the speaking skill of the two groups since the participants of both groups performed more successfully on the post-test as compered to the pre-test. The findings also indicated that the face-to-face FLIP learning participants outperformed the online FLIP learning participants. This means that using face-to-face FLIP learning in which the students had face-to-face interactions had a positive effect on their speaking skill more effectively.
صنعت پرسش و پاسخ در متن ختنی - بودایی سوتره سنگهاته و برخی دیگر از متون ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیرامون «را» در مفعول صریح بر مبنای رویکرد دستور واژی -نقشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دبیرمقدم (۱۳۸۳،۱۳۶۹) بر این باور است که «را» علاوه بر آنکه می تواند از لحاظ نحوی نقش نمای مفعول صریح باشد، از لحاظ اطلاعی می تواند نشان مبتدای ثانویه آن باشد. در این بین، برخی از پژوهشگران رخداد «را» در مفعول صریح به عنوان نشان مبتدای ثانویه، هنگامی که نکره است و یا هنگامی که در پاسخی به پرسش گوینده به عنوان کانون اطلاعی در بافت گفتمانی تلقی می شود، مورد چالش قرار داده اند و این نشان را معطوف به عواملی چون تشخیص پذیری، معرفگی و مشخص بودگی دانسته اند. هدف از پژوهش حاضر بررسی نشان «را» بر اساس رویکرد کینگ (۱۹۹۷)، بات و کینگ (۲۰۰۰) و ابوبکری (۲۰۱۸) در دستور واژی -نقشی با تکیه بر تعاریف ارائه شده از مبتدای ثانویه توسط دبیرمقدم (۱۳۸۳،۱۳۶۹) و دالریمپل و نیکولااوا (۲۰۱۱) است. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی است و داده ها به دو شیوه کتابخانه ای و میدانی گردآوری شده اند. یافته ها نشان می دهند که «را» به عنوان پس اضافه دستوری در ساخت نقشی در مشخصه «صورت حرف اضافه» قرار می گیرد و می تواند نقش مفعول متممی پذیرنده و یا کنش پذیر را به جای نقش مفعول صریح نشان دار کند. «را» در ساخت اطلاع در مشخصه «صورت گفتمانی» قرار می گیرد و منجر به نشان داری مبتدای ثانویه می شود. در ساخت سازه ای نیز به عنوان هسته حرف اضافه باعث شکل گیری گروه حرف اضافه ای می شود. همچنین در موارد چالش برانگیز مذکور این امر نشان داده شده است که با پیشنهادی مبنی بر ساخت اطلاع لایه ای، نشان «را» به عنوان «صورت گفتمانی» مبتدای ثانویه را در سطح جمله نشان دار می کند و در سطح گفتمانی مبتدای ثانویه می تواند در لایه زیرین و یا بیرونی سایر عناصر اطلاعی در ساخت اطلاع قرار گیرد. ازاین رو می توان نتیجه گرفت که رویکرد مذکور در دستور واژی-نقشی هم راستا با نظر دبیرمقدم (۱۳۸۳، ۱۳۶۹) مبنی بر تأثیر عوامل نحوی و اطلاعی بر رخداد «را»، می تواند بازنمایی جامعی از نشان «را» ارائه دهد.
آشپزی در فرهنگ و گویش مردمان بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آشپزی یکی از نمودهای تمدن و فرهنگ در هر قومیتی است و مطالعۀ شیوههای پختوپز و آیینها و باورهای درآمیخته با آن قدمی برای درک و شناخت بخشی از فرهنگ آن قومیت است. هدف از مقاله پیشرو شناخت آن گوشه از فرهنگ پرمایة مردمان بوشهر است که در آشپزی بومی و سنتی آنان جلوهگر میباشد. همچنین، گردآوری واژگان و اصطلاحات مربوط به آشپزی در گویش بوشهری به منظور حفظ آن از فراموشی و نابودی از دیگر اهداف این پژوهش بهشمار میآید. دادههای این مطالعه به دو روش میدانی و کتابخانهای گردآوری شده و جامعۀ آماری، سالخوردگان کمسواد ساکن شهرستان بوشهر میباشند. آنچه در این نوشتار آمده، دربرگیرندۀ عادتهای غذایی مردمان بوشهر، آیینهای گرهخورده با آشپزی، توصیف غذاها، نانها، شیرینیها و حلواهای محلی همراه با فهرستی از نام ابزارها و اصطلاحات آشپزی رایج در گویش بوشهری است. فرهنگ آشپزی بوشهری همانند دیگر فرهنگها تحت تأثیر شرایط زیست بومی و اقتصادی قرار دارد و بازتابندۀ باورهای دینی و آدابورسوم ملی و نیز نمایانگر دیرینگی این قوم است. از آنجا که این فرهنگ امروزه در حال فراموشی است، هرگونه تلاش برای شناساندن و پاسداری از آن بایسته و ارزشمند میباشد.
متمم مفعول در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
متمم مفعول به عنوان یکی از مقولات مهم و چالش برانگیز دستوری از گذشته تاکنون مورد توجه زبان شناسان و دستورنویسان واقع شده است. پژوهش حاضر ساخت دارای مقوله متمم مفعول را بر اساس سه فرضیه اساسی تحت عنوان نظریه خرده جمله، نظریه محمول سازی و نظریه محمول مرکب مورد بررسی قرار می دهد. اغلب زبان شناسان و دستور نویسانی که تاکنون ساخت متمم مفعول را در زبان فارسی بررسی کرده اند، دیدگاهی مشابه نظریه محمولسازی ارائه نموده اند. یافته های پژوهش حاکی از آن است که تحلیل ساخت حاوی متمم مفعول بر اساس نظریه محمول سازی با اصول نظریه حاکمیت و مرجع گزینی و برنامه کمینه گرا همچون معیار نقش معنایی، اصل فرافکن و فرضیه اعطای نقش تتای یکسان (یوتا) مغایرت دارد. همچنین تحلیل ساخت مذبور بر اساس نظریه محمول مرکب از یک سو، با افزایش تعداد افعال مرکب در زبان فارسی زایایی و اصل اقتصاد زبانی را نادیده می گیرد و از سوی دیگر رابطه گزاره ای بین متمم مفعول و گروه اسمی پیش از آن را از دست می دهد. در ادامه به پیروی از رویکرد خرده-جمله و با استناد به استدلال هایی نظیر تناوب موضوعی، محدودیت گزینشی، ابهام در جملات مرکب استفهامی، حضور در بافت های نحوی مختلف، اصطلاح پاره، رابطه تطابق، هم تعبیری، آزمون پاره جمله، قلب نحوی، خلأ نحوی، آزمون جایگزینی با ضمیر و توزیع انواع گروه اسمی به عنوان فاعل ساخت خرده جمله نشان داده می شود که ساخت دارای متمم مفعول را باید به همراه گروه اسمی پیش از آن به عنوان سازه ای مستقل تحت عنوان ساخت خرده جمله در نظر گرفت.
ترجمه و شیوه های ترجمه در تحریر ختنی جیوکه پوستکه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعبیر کنایه در زبان فارسی بر مبنای دیدگاهی ادراکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کنایه در سنت مطالعه بلاغت به سخنی اطلاق می شود که دارای دو معنی است و مخاطب با توجه به شرایط از مفهوم صریح آن به مفهوم ضمنی اش پی می برد. نگاهی به پیشینه مطالعه کنایه نشان می دهد که این صنعت که امروزه دیگر صرفاً محدود به حوزه ادب نیست و در گفت وگوهای روزمره سخنگویان کاربرد عام دارد، همواره با فرایندهای دیگری نظیر استعاره، مجاز، معنی ضمنی و جز آن خلط شده است. در مقاله حاضر، ضمن اشاره به این همپوشی ها به دنبال آنیم تا تعریف مشخص و مستقلی از کنایه به دست دهیم. به ویژه می کوشیم تا از منظری تحلیلی توصیفی و به کمک داده های متعدد از جملات روزمره سخنگویان زبان در چارچوب نگرشی ادراکی به بررسی چگونگی درک و تعبیر کنایه بپردازیم. این پژوهش نشان می دهد که سخنگویان با تکیه بر اطلاعات بافت های ادراکی، اعم از بافت زبانی یا بافت A، بافت موقعیتی یا B و اطلاعات از پیش موجود در حافظه یا بافت C کنایه را تعبیر می کنند. در این میان، وجود اطلاعی خاص در بافت C نقشی عمده ایفا می کند که براساس آن، هر جمله ای را می توان در معنی متناقضش تعبیر کرد.
Loyalty to Traditional Prescriptions or Facing the Challenge of Realities: An Investigation into the Status of Metadiscourse Awareness in Academic Writing Coursebooks(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
The Journal of English Language Pedagogy and Practice, Vol.۱۵, No.۳۰, Spring & Summer ۲۰۲۲
222 - 243
حوزههای تخصصی:
The well-established affiliation of metadiscourse research tradition to the philosophy of ESP raises some inevitable expectations on how much and how well the concept has been geared to meet the practical necessities of academic writing pedagogy. In light of such an expectation, a corpus of 35 academic writing coursebooks published during the last three decades were evaluated in terms of the possible realizations of key resources of interaction in pedagogical tasks. Due to its theoretical rigor and analytically operationalized nature, Hyland’s model of metadiscourse (2005a) was taken as the guiding framework for the current evaluation. The quantitative findings emerging from the analysis of the corpus did not sound sufficiently promising, suggesting that that theoretical developments have not yet been ideally translated into pedagogical designs; however, the rich range of resources identified in the tasks (i.e. the fifty five categories emerging from the evaluation of the corpus) suggest that the rigorous tradition of research in metadiscourse has contributed to the effective operationalization of the concept for pedagogical objectives. It has been argued that through the effective introduction of the concept of metadiscourse into pedagogical designs and its appropriate operationalization, novice participants of academic/scientific discourse communities would be enabled to redefine the nature of academic communication and get rid of a large number of misconceptions which have become fossilized through long years of the dominance of a positivistic thinking.