فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۰۱ تا ۳۲۰ مورد از کل ۱٬۰۳۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
رویکردی پیکره محور بر افعال وجهی شش متن قرن ششم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مطالعه، کاربرد افعال وجهی در پیکرة شش متن از قرن ششم هجری (عتبه الکتبه، اسرارالتوحید، تذکره الاولیا، مقامات حمیدی، کلیله و دمنه و راحه الصدور) بررسی می شود. نتایج نشان می دهد که میزان استفاده از این نوع افعال در کنار دیگر انواع فعل چشمگیر است. در ساخت های وجهی علاوه بر فعل، صفت ها و قیدهای وجهی نیز به تقویت معانی لزوم، احتمال، توانمندی و خواستن کمک کرده اند. با توجه به معانی بافتی و کارکردی، در اثری همچون عتبه الکتبه، مفاهیم تعهد، ضرورت و... نسبت به پنج متن دیگر برجسته تر می نماید. بینش سیاسی، روایی و عرفانی، شخصیت، قدرت و جایگاه اجتماعی، عواملی هستند که در میزان به کارگیری و درجة عناصر وجهی تأثیرگذارند. این تحقیق نشان می دهد که تفاوت ژانرها به اختلاف هایی هر چند اندک کشیده می شود. ترسیم ویژگی های عمومی سبک دوره و تجربه های فردی هر نویسنده با موضوعی ارتباط دارد که به آن پرداخته است.
تحلیل و توصیف فرایند نرم شدگی در زبان کردی (گویش کلهری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از فرایند های رایج در نظام آوایی گویش کردی کلهری فرایند نرم شدگی است. این فرایند در گویش کلهری هنگامی رخ می دهد که در خوشه های همخوانی پایانة هجا محدودیت حاشیة هجایی رعایت نشده باشد. در این تحقیق با استفاده از نظریة بهینگی نشان داده می شود که محدودیت رعایت توالی رسایی در خوشه های همخوانی نمی تواند عامل تحریک فرایند نرم شدگی در خوشه های همخوانی پایانة هجا در گویش کلهری باشد و این محرک را باید محدودیت حاشیة هجایی دانست. همچنین استدلال می شود که اولویت دادن به محدودیت حاشیة هجایی در این گویش باعث می شود با وجود ارضا نشدن محدودیت توالی رسایی، فرایند نرم شدگی نسبت به فرایند های حذف و اضافه فرایند بهینه تری قلمداد شود.
اشعار شیرازی دو کتاب نسیم الرّبیع و تاریخ وصّاف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گویش قدیم شیراز دنباله مستقیم گونه ای از فارسی میانه است که در فارس رواج داشته و در مراحل بعدی تحول خود با فارسی دری آمیخته و سرانجام در اواخر قرن دهم هجری به فراموشی گراییده است. ازجمله نمونه های بازمانده از این گویش پنج بیت در کتاب نسیم الربّیع ترجمه ربیع الابرار زمخشری (ترجمه پیش از 781 هجری) و بیتی در تاریخ وصّاف است. از پنج بیت مضبوط در نسیم الربّیع یک بیت از مثلثات سعدی و دو بیت از روزبهان بقلی است. در این مقاله به بررسی زبانی این نمونه ها پرداخته شده است.
معرّفی پاره ای از مختصّات واجی منحصربه فرد گویش رودباری (کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«رودباری» وابسته به گروه گویش های بَشْکَرْدی و از اعضای کمتر شناخته شده خانواده زبان های ایرانی جنوب غربی است که گونه های آن با چند مختصّه واکه ای و همخوانیِ منحصربه فردِ واجْگانی در جنوب استان کرمان رواج دارند؛ مختصّاتی که تاکنون مورد پژوهش دقیق زبان شناختی واقع نگردیده اند و مطالعه علمیِ آنها برپایه اصول پذیرفته زبان شناسی نوین ضرورتی بسیار بدیهی دارد. گفتنی است برخی از این مختصّات، بازمانده مختصّات واجی فارسی میانه و پاره ای دیگر نتیجه وقوع تحوّل در واجْگانِ فارسی میانه به شیوه ای خاص در این گویش اند. البتّه پژوهش حاضر می کوشد بر پایه تحلیل پیکره زبانیِ حاصل از کار میدانی و ضبط گفتار آزاد گویشوران بی سواد و سالخورده گونه رایج در شهرستان قلعه گنج، پنج مورد از آن مختصّات واجیِ بارز را از منظر زبان شناسی هَمْزمانی بررسی و معرّفی نماید. به بیان دقیق تر، این پژوهش سعی دارد با به کارگیری آزمون «جفت های کَمینه مطلق» ارزش واجیِ پنج آوای خاصِ واجْگانِ این گویش را بیازماید که عبارتند از: واکه های مرکّب فُرودین [ɪə] و [ʊə]، همخوان روانِ تَکْ زنشیِ [ɾ]، و همخوان های لبی شده [g w] و [x w] در آغازه هجا. یافته های پژوهش نشان می دهد تمامیِ آواهای مزبور در واجْگانِ گویش رودباری تمایزدهنده معنا و لذا دارای پایگاه و ارزشِ واجی اند، امّا میزان تقابل واجی آنها یکسان نیست؛ یعنی از حیث میزان تقابل واجی، آنها در امتداد یک پیوستار عمودیِ چهارجایگاهی قرار می گیرند که واکه های [ɪə] و [ʊə] مشترکاً در بالاترین جایگاه و همخوان های [ɾ]، [g w] و [x w] نیز به ترتیب در جایگاه های دوّم تا چهارم جای می گیرند.
رزچ زرچ (واژه گیلکی)
حوزههای تخصصی:
نمود در کردی: از هستی شناسی تا دستور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف جستار حاضر ارائه تحلیلی نسبتاً جامع از نظام نمود در زبان کردی (گویش موکریانی) است. روش اتخاذشده در این مقاله مبتنی بر نظریه دوبخشی اسمیت (1997) و رویکرد منطقی بازنمود گفتمانی(Kamp and Reyle, 1993) است. در این راستا برای واکاوی انواع نمودهای موقعیتی در گویش موکریانی، پیکره وسیعی از افعال ساده و مرکب بررسی خواهد شد. افعال مورد نظر در سطح گروه فعلی و همراه با اقمار و افزوده هایشان در نظر گرفته می شوند. در ابتدا پنج گونه از نمودهای موقعیتی در منظومه های فعلی توصیف و سپس انواع نمودهای اشتقاقی ذیل هر کدام پیشنهاد می شود. نتایج تحقیق نشان می دهد که پنج گونه از نمودهای موقعیتی در این گویش وجود دارند که هم نشانگر رخدادهای بیرونی و هم تابع محاسبات نحوی هستند. نوع ساختار موضوعی و قیدهای متفاوت زمانی و مکانی بر ماهیت ترکیبی نمود در جمله تأثیر بسیار دارند. در نهایت، با استفاده از نظریات یادشده، سعی می کنیم بازنمود صوری انواع ترکیب های ممکن هر یک از نمودهای موقعیتی را ارائه دهیم.
منشأ گویش نهاوندی
حوزههای تخصصی:
واژگانی شدگی ابعاد معنایی وجهیت در صفات وجهی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، سه بُعد معنایی نیروی وجه، پایه وجه و منبع ترتیب در صفات وجهی فارسی بررسی می شوند و نشان داده می شود که در صفات وجهی فارسی سه نیروی وجه الزام (برای مثال در صفت «قطعی»)، امکان (برای مثال در صفت «ممکن») و امکان قوی (برای مثال در صفت «احتمالی») واژگانی شده اند و نیروهای وجه الزام ضعیف، امکان ضعیف و امکان قوی تر در این صفات واژگانی نشده اند. پایه های وجه معرفتی (برای مثال در صفت« احتمالی») و وضعیتی (برای مثال در صفت« قابل اعتماد») نیز در صفات وجهی فارسی واژگانی شده اند مگر در صفت «ممکن» که در مدخل واژگانی آن پایه وجه نامشخص است و جایگاه نحوی آن تعبیر معرفتی یا غیرمعرفتی آن را تعیین می کند. منابع ترتیب کلیشه ای، گزارشی، اعتقادی، تکلیفی، هدفمند و درخواستی، هیچ یک در صفات وجهی فارسی واژگانی نشده اند و بافت تعیین کننده آنهاست.
بررسی ساخت سببی در زبان تاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سببی بودن یکی از موارد تقابل افعال به شمار می رود که به تقابل میان افعال سببی، غیرسببی و ناگذرا اشاره دارد. این ساخت ها از حیث ظرفیت معنایی با یکدیگر متفاوتاند و این تفاوت در ساخت نحوی آنها بازتاب یافته است. در مقاله حاضر انواع ساخت سببی در زبان تاتی بررسی شده و در سه گروه کلی سببی های تحلیلی، ساخت واژی و واژگانی تقسیم بندی شده اند. در ادامه با استفاده از استدلال های زبان شناسی نقش گرا نشان داده شده که سببی بودن یا نبودن در این زبان یک تقسیم بندی قطعی نیست، بلکه پیوستاری است که افعال براساس داشتن عاملِ به وجود آورنده رویداد و عمدی بودن عمل فعل، بر روی این پیوستار قرار می گیرند.
بلبشوی فرهنگ نویسی (پیرامون دو فرهنگ لغات جدید الانتشار)
حوزههای تخصصی:
نشانه های اسم شناخته
حوزههای تخصصی:
تأثیر قدرت موضوعات فعلی بر حالت نمایی افتر`اقی: شواهدی از گویش هورامی
حوزههای تخصصی:
ح الت نمایی افت راقی پدیده ای در نظام صرفی زبان هایی است که مشخّصه حالت را به شکل آشکار و به وسیله وندهای تصریفی بر روی گروه های اسمی نمایش می دهند. این پدیده در زبان های دارای نظام حالت مفعولی، به شکل حالت نمایی افتراقی سازه مفعول و در زبان های واجد نظام کنایی، به شکل حالت نمایی افتراقی سازه فاعل است. این مقاله ضمن معرّفی و توصیف موارد فاعل نمایی و مفعول نمایی افتراقی در گویش هورامی، شرایط ظهور این پدیده ها را در ساخت های کنایی و مفعولیِ این گویش تبیین می نماید. در این راستا، با معرّفی قدرت موضوعات فعلی و نحوه محاسبه آن در ساخت های مفعولی و کنایی، نشان می دهیم که تفاوت در میزان قدرت موضوعات فعلی موجب پدیدآمدن حالت نمایی افتراقی در این گویش می شود؛ بدین معنا که تنها موضوعات فعلی قوی و برجسته میزبان پایانه صرفی حالت نما هستند. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهند که حالت نمایی آشکار در ساخت های مفعولیِ گویش هورامی برای بازشناسی روابط دستوری و در ساخت های کنایی این گویش جهت بازنمایی برجستگی کلامی سازه گیرنده تکواژ حالت نما به کار می رود.
سبک های غالب یادگیری ادراکی زبان آموزان فارسی در کشورهای غیرفارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
زبان آموزان بسته به پیشینة زبانی، فرهنگی، بازه ی سنی و جنسیت سبک های یادگیری متفاوت دارند. با وجود آنکه سبک های یادگیری یکی از رایج ترین موضوعات مورد بحث در زمینه ی یادگیری زبان های خارجی است، در زمینه ی یادگیری زبان فارسی در کشور های گوناگون تاکنون مطالعه ای صورت نگرفته است. پژوهش حاضر به بررسی سبک های غالب یادگیری ادراکی 97 فارسی آموز می پردازد که در 40 کشور خارجی، زبان فارسی آموخته اند. ابزار پژوهش در اینمطالعه ی پیمایشی که از نوع توصیفی تحلیلی است، پرسشنامه سبک های غالب یادگیری ادراکی رید (1997) می باشد. برای پاسخ پرسش های پژوهش از جمله چگونگی پروفایل سبک های یادگیری فارسی آموزان در محیط یادگیری زبان خارجی، تفاوت سبک های یادگیری آنان بر حسب مقطع تحصیلی، منطقه جغرافیایی، جنسیت و سن، از آزمون های گوناگون آماری بهره گرفته شد. برای مقایسه میانگین نمرات بر حسب گروه های مختلف (جنسیت، سن و ...) از آزمون های تی مستقل و آنالیز واریانس و برای مقایسه اولویت بندی سبک ها از آزمون های من ویتنی و کروسکال والیس استفاده شد. نتایج آزمون.های تی مستقل و من ویتنی میان میانگین نمرات و اولویت بندی سبک های مختلف یادگیری در دو گروه زنان و مردان و نیز آزمون های کروسکال والیس میان میانگین نمرات و اولویت بندی سبک های مختلف یادگیری در بازه های مختلف سنی اختلاف آماری معنی داری را نشان ندادند. از حیث مناطق جغرافیایی نیز تنها از نظر نمره ی سبک های بساوشی و گروهی بین آسیایی ها و اروپایی ها اختلاف آماری معنی داری وجود داشت. همچنین میانگین نمره و اولویت دهی سبک انفرادی در مقاطع مختلف تحصیلی (کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری) اختلاف آماری معنی داری وجود داشت.