فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۵۲۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه
نگاه محققانه به تاریخ و فرهنگ مردم ایران درباره کوچ نشینی، فکر را به عمق تاریخ ایران – زمانی که قوم آریایی به فلات ایران کوچید – سوق می دهد. اقوام ایرانی، در اصل، کوچ نشین بوده اند و هنوز هم، در این سرزمین عشایر کوچ نشین، هر سال، برای چرادادن دام جابه جا می شوند و، در دو سوی مسیر کوچ، دو نقطه برای ییلاق و قشلاق خود برمی گزینند.
جامعه یکجانشین ایرانی نتوانسته است آداب و رسوم و فرهنگ آبا و اجدادی خود را تمام و کمال حفظ کند و، به تاثیر زندگی شهری، خواه ناخواه تحول فرهنگی یافته است. اما کمتر دست خوش این تحول گشته و الگوی سنتی زندگی و، در نتیجه، میراث فرهنگی نیاکان خود را حفظ کرده است.
بعضی از جوامع روستایی ایران، با تمام سابقه یکجانشینی، به دلیل گله داری، هنوز دارای خصوصیات زندگی کوچ نشینی هستند، هر چند کوچ از روستا تا چشمه بهاره میاه کوه و دره اطراف روستا باشد. گله داران، حتی اگر یکجانشین باشند در مواقع لازم، خانه و کاشانه را رها می کنند و همراه گله به دامان طبیعت پناه می برند تا دام خود را در مراتع سرسبز بچرانند و تا فصل سرما در آن نواحی به سر می برند. بدین سان، وابستگی صرف به گله، عامل جابه جایی است.
اهلی کردن حیوانات به جوامع گوناگون نسبت داده شده است؛ از جمله اهلی کردن میش را به عراق، گاو را به یونان و ترکیه، الاغ را به مصر، اسب را به آسیای مرکزی، شتر یک کوهان را به عربستان و بز را به ایران نسبت داده اند. نقوش دیواره غارها و ظروف سفالی در نقاطی از ایران نشان می دهد که متجاوز از ده هزار سال پیش، ساکنان این سرزمین بز را اهلی کرده بوده اند...
پاسخ به اقتراح
وندِ گروهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ماهیت واژه بست و جایگاه آن، به استناد منابع موجود، در زبان های مختلفی مورد بررسی قرار گرفته است. در این مقاله جایگاه این عنصر در ساخت زبان فارسی مطالعه شده است. یه بر معیارهای پیشنهادی درمتونِ مورد اشاره، واژه بست ها به انواع وندِ گروهی و جایگاه دوم تقسیم شده بستِ جایگاه دوم، فارغ از مقولة پایة اتصال، مقید به حضور در این جایگاه است و وندِ گروهی همیشه در حاشیة گروه قرار می گیرد. توزیعِ متفاوتِ واژه بست ها به صورت پیوستاری نمایش داده می شود
تغییرات معنایی و مفهوم سازی های فرهنگی نام اندام دست در جزء اول اسامی مرکب زبان فارسی در قالب زبان شناسی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله تغییرات معنایی و شیوه مفهوم سازی نام اندام دست در جزء اول 160 اسم مرکب فارسی بررسی می شود. مسئله و پرسش های اصلی پژوهش عبارتند از اینکه شیوة تغییرات معنایی این مفهوم در واژه های مرکب فارسی چگونه است و آیا می توان از تحلیل معنایی، حافظة جمعی، فرهنگی و اجتماعی جامعة زبانی فارسی را دریافت و آن را با دو جامعة زبانی انگلیسی و چینی مقایسه کرد. هدف این بررسی، کاوش شیوه تغییر و نیز افزایش معنی نام اندام ""دست"" در فرایند ترکیب این واژه با اسمهای دیگر فارسی است، به گونه ای که در پایان از تفاوت ها میان این سه زبان در شیوه تغییرات معنایی و مفهوم سازی های این نام اندام، تبیین فرهنگی به دست داده شود و برای تنوعات زبانی تبیین غیر زبانی( شناختی- فرهنگی) ارائه شود. روش مطالعه پیکره بنیاد، بر پایه فرهنگ سخن و در قالب رویکرد زبان شناسی فرهنگی صورت گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهند که تفاوتهای موجود در شیوه مفهوم سازی در این چند زبان دارای تبیین فرهنگی هستند. نوآوری این تحقیق در این است که تغییرات معنایی این نام اندام را در کلمات مرکب به روش عینی می کاود، از تفاوت زبانها تبیین فرهنگی به دست می دهد، بسامد هر مفهوم را لحاظ می کند. نتایج و دستاوردهای این پژوهش عبارتند از: تحلیل فرهنگی تفاوتها و شباهتهای موجود در سه زبان مذکور، به تصویر کشیدن شیوة تغییرات معنایی در زبان، معرفی روش جدیدی برای آموزش واژه های زبان فارسی با استفاده از الگوی کاکتوس و معنی شناسی مطابقه ای و روان شناسی فرهنگی. دیدگاه نقدی مقاله بر این است که برای بررسی مسیر تغییرات معنایی کلمات لحاظ نمودن فرایند ترکیب نیز الزامی است.
تات و تاجیک
اصول دستورى لغت سازى علمى و فنى در زبان فارسى معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به زبان فارسى پیشرفته اى مى پردازد که با حفظ هویت تاریخى و فرهنگى خو د و حرکت در مرزهاى فرهنگ، دانش و فن آورى روز جهان، ظرفیت بالایى در ترجمه، انتقال و تولید علم، از خود نشان مى دهد و در انجام وظیفه ملى و جهانى خود، هیچگاه تحت تأثیر زبان هاى دیگر قرار نمى گیرد. بلکه با سعهء صدر وکمال جویى مخصوص به خود، به تعامل صحیح با زبان هاى با شکوه جهان از جمله فرانسه، انگلیسى، عربى و... توجه دارد. رکن و جوهر اصلى اصلى این مقاله ""اصول و قواعد دستورى لغات و اصطلاحات علمى و فنى معاصر"" در زبان فارسى است و امیدوارم مجموعه مقالات من در این خصوص، شکل کاملى از این ایدهء تحول آفرین را ارائه نموده و دریچه جدیدى به زبان علم در زبان فارسى بگشاید.
ساخت و صرف فعل سادة بلوچی و مقایسة اجمالی آن با فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله ساخت و صرف فعل ساده در دو زبان ایرانی نو بلوچی و فارسی مقایسه شده است. مقایسه ها نشان می دهد که مقولات ساخت و صرف فعل ساده در بلوچی و فارسی از بعضی جنبه ها شبیه و از سایر نظرها متفاوت است . به طورکلی محتوای مقاله نشان می دهد که :
1- تعداد فعلهای ساده در بلوچی امروزی نسبت به فارسی به مراتب بیشتر و توانایی بالقوة آن برای ساخت واژگان جدید از طریق اشتقاق به مراتب راحت تر است.
2- تفاوتها و تشابهات تا حد زیادی براساس اصول قانون مند زبانهای ایرانی است.
3- بلوچی بسیاری از ویژگیهای فعلهای سادة زبانهای ایرانی قدیم تر را نسبت به فارسی بیشترحفظ کرده و فارسی مشمول تحولات تاریخی بیشتری شده است .
4- استفادة متقابل از ویژگیهای ساختی و صرفی فعلهای سادة زبانهای بلوچی و فارسی می تواند در توانمندسازی یکدیگر این زبانها به کارآید.
برنج در ایران
طیف مغناطیسی واژه ها
حوزههای تخصصی:
بررسی سه تکواژ «-ænæ»، «-æwæ» و «-æɾæ» در هورامی: پس اضافه یا حالت نما
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی سه تکواژ پربسامد «-ænæ»، «-æwæ» و «-æɾæ» در زبان هورامی (گونه پاوه) می پردازد. ماهیت این تکواژها که به صورت پسوند به اسم می پیوندند و معنایی مشابه حروف اضافه دارند، چندان مشخص نیست. سؤال این پژوهش این است که ماهیت این سه تکواژ چیست. در این راستا، نخست تعداد 52 حرف اضافه هورامی استخراج و طبقه بندی شدند، ساخت گروه حرف اضافه دار هورامی مشخص شد، حالت غیرصریح و نشانه های آن معرفی شدند و سه فرضیه مطرح شد که بر اساس آنها این سه تکواژ یا پس اضافه، یا اجزاء تشکیل دهنده حروف اضافه و یا تکواژهای حالت نما هستند. بررسی داده های زبانی نتایجی آن گونه به دست نداد که بتوان یک فرضیه را پذیرفتنی تر از بقیه به شمار آورد. در نهایت سه فرضیه مذکور با جهانی های مطرح شده مرتبط نیز محک زده شدند، اما این رویکرد نیز به نتیجه ای قطعی و متقن منتهی نشد. به نظر می رسد این سه تکواژ بقایای در حال حذف یا تغییر از یک نظام در گذشته زبان هستند، یا نظام پس اضافه ای یا نظام حالت. اظهار نظری دقیق تر از این ممکن نیست و بررسی بیشتری می طلبد.
واژه های دیوی
عری = عرا
راه اندازی شبکة هم نت: شبکه ای برای تبیین باهمایی واژگانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله برای نخستین بار شبکه ای با جست وجوی تحت وب برای تبیین «باهمایی واژگانی» بر پایة معناشناسی قالبی پیشنهاد داده و آن را «هم نت» می نامیم و با قالب نت که شبکه ای برای تبیین قالبی واژگان است، پیوند می دهیم. این شبکه نه تنها به درک ما از باهمایی واژگانی یاری می رساند، بلکه می تواند مقدمه ای برای پژوهش های رایانشی در مورد ماهیت ترکیبات واژگانی باشد. برای توصیف چگونگی کارکرد این شبکه، به عنوان نمونه باهمایی با واژة «دست» در نظر گرفته شد و داده ها از منابع مختلف از جمله دو پیکرة بی جن خان و پایگاه دادگان زبان فارسی استخراج شد. روشی که برای بررسی باهمایی در این پژوهش به کار رفته، عبارت است از مقایسة قالب های اجزای ترکیب واژگانی با قالبی که کل ترکیب در آن تعریف می شود. نتیجه این که از طریق مقایسة این قالب ها و شیوة ارتباط آن ها با یکدیگر، نه تنها نوع ترکیب (از جمله ساده، استعاری و مجازی) دست یافتنی است، بلکه می توان به اطلاعاتی در مورد انگیزه های فرهنگی و تاریخی که در پس ترکیب های هم آیند قرار گرفته اند، دست یافت.
بررسی تغییرات معنایی واژه در زبان های فارسی و روسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییر معنایی واژه ها، ضمن غنی سازی گنجینة لغات هر زبان، به شعرا و ادبا این امکان را می دهد که به کلمات جان ببخشند و ابداع و خلق هنرمندانه ای از خویش باقی گذارند. غنی سازی گنجینة لغات زبان ها و از جمله زبان های روسی و فارسی به شیوه های گوناگون انجام می پذیرد. بر این اساس، در این نوشتار سعی بر آن است که با روش تحلیلی به این پرسش پاسخ داده شود که چه فرایندهایی در روند تغییر معنایی واژگان در مفهوم سازی و غنی سازی گنجینة لغات در زبان روسی و فارسی وجود دارد؟ بررسی نمونه های موجود مؤید آن است که، استفاده از ابزارها (پیشوند گذاری، پسوند گذاری، ترکیب ریشه ها و غیره) و عناصر گوناگون، یعنی تکواژ ها، بر اساس الگوهای مشخص در واژه سازی، یکی از مهم ترین شیوه ها در این روند است. افزون بر شیوة اصلی واژه سازی، کلماتِ موجود در زبان، در روند استفاده ، به غیر از مفهوم اولیة خود برای بیان مفاهیم دیگر نیز استفاده می شوند. گاه تغییراتی نیز، به دلیل هم نشینی و مجاورت تکواژ های زبان، در زمان واژه سازی سازی، در کلمات ایجاد می شود. در نتیجه مفهوم سازی و غنی سازی گنجینه لغات در زبان فقط معلول خلق واژه نیست بلکه، با کمک واژه های موجود در زبان، گویشو ر می تواند نیاز واژگانی خود را با تغییرات معنایی واژه های موجود برطرف کند.
نحوة ترکیب افعال مرکب فارسی با دو پایة واژگانی بر مبنای دیدگاه کمینه گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عنوان این تحقیق نحوة ترکیب افعال مرکب فارسی با دو پایة واژگانی بر مبنای دیدگاه کمینه گرایی است. در این تحقیق، نحوة تشکیل تعدادی از افعال مرکب دو تایی در چهارچوب کلی کمینه گرایی[1] بررسی می گردد. هدف از این تحقیق مطالعة ساختاری معنایی این نوع افعال و دستیابی به روابط معنایی و واژگانی میان اجزای تشکیل دهندة آنهاست. منظور از افعال مرکب دوتایی، افعال مرکبی هستند که دو وابسته (پایه واژگانی) قبل از هسته (عنصر فعلی) آنها قرار دارد.
نتیجه اینکه این افعال مرکب دوتایی، در چهار گروه طبقه بندی می شوند:
گروه اول: رابطة واژگانی میان دو وابسته از نوع هم معنایی نسبی بوده، رابطة معنایی آنها از نوع نشان داری معنایی است.
گروه دوم: رابطة واژگانی آنها از نوع تقابلی و رابطة معنایی آنها از نوع نشان داری توزیعی است.
گروه سوم: رابطة معنایی آنها از نوع نشان داری صوری است.
گروه چهارم: رابطة معنایی آنها از نوع تکمیلی و حوزة کاربردی دو وابسته قبل از هسته یکسان است.
به عنوان نتیجة کلی می توان گفت که در تمامی این افعال مرکب دوتایی، صورت بی نشان دور از هسته و صورت نشان دار نزدیک به هسته قرار گرفته است.