فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۶۱ تا ۹۸۰ مورد از کل ۱٬۵۱۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
در زبان فارسی، برخی از قیدها که غالباً با عنوان افزودة اجباری از آن ها یاد شده است، کانون توجه شماری از زبان شناسان بوده است. در تحلیل های یادشده، بی آنکه تبیینی فراگیر در مورد جایگاه نحوی قیدهای گوناگون ارائه شود، قیدها تنها در دو گروه افزودة اختیاری و افزودة اجباری بررسی می گردد. در این میان، مقالة حاضر می کوشد تا در قالب دستور کمینه گرابه این پرسش پاسخ دهد که فصل ممیز قیدهای اجباری و غیر اجباری کدام است و جایگاه ساختاری قیدهایی که در تحلیل های پیشین با نام افزودة اجباری مورد بررسی قرار گرفته شده است کجاست. در تحلیل حاضر، علاوه بر وجود مشخصة [umanner] بر روی فعل، مشخصة واژگانی [+manner] برای قید اجباری پیشنهاد می شود . همچنین استدلال می شود که این دسته از قیدها، بر خلاف سایر قیدها، جایگاه مشخص گر فرافکن نقشی خاصی را اشغال نمی کنند و تولید پایة آن ها در جایگاه مشخص گر گروه فعلی بزرگ صورت می پذیرد.
بررسی واژه های شبه گزاره در زبان روسی و طرز بیان آن در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در زبان روسی به واژه ای که به تنهایی و یا به کمک دیگر واژه های دیگر بتوانند نقش گزاره را ایفا نماید‘ شبه گزاره می گویند. واژه های شبه گزاره در زبان روسی کلماتی هستند که نهاد واقعی جمله را معمولاً در حالت به ای قرار میدهند. در این گونه جملات‘ در صورتیکه فعل همراه با شبه گزاره ‘ بکار رفته باشد‘ تحت تاثیر خاصیت نحوی شبه گزاره‘ فعل جمله به صورت مصدر بیان می شود. در زبان روسی شبه واژه می تواند قید ویا اسم باشد. کاربرد قید در این گونه ساختارها متداول تر از اسم است. شبه واژه را در زبان روسی بسیاری از زبان شناسان جزء اجزای سخن محسوب می کنند. معادل ساختارهایی که دارای شبه گزاره می باشند‘ در زبان فارسی معمولاً ساختار مسندالیه ‘ مسند وفعل ربطی است. در زبان فارسی قید به هیچ وجه نمی تواند جانشین گزاره شود‘ به همین علت نقش قید زبان روسی‘ در صورتی که نقش گزاره را ایفاد کند‘ با قید زبان فارسی که به هیچ وجه این نقش را ایفا نمی کند‘ متفاوت است. برخی از زبان شناسان شبه گزاره را بسیار وسیع بررسی می نمایند و واژه های بسیاری را جزء این گروه محسوب می کنند. دربرابر عده ای از زبان شناسان شبه گزاره را بسیار محدود مورد مطالعه قرار می دهند و برخی نیز فقط قید را جزء این دسته از واژه ها قلمداد می کنند.
تجزیه و تحلیلِ صوت شناختیِ سایشی شدگیِ انسایشی های /ʤ/ و /ʧ/: فرضیة جوازدهیِ سرنخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تجزیه و تحلیلِ صوت شناختیِ فرایندِ سایشی شدگیِ[1] همخوان های انسایشی در گفتارِ پیوستة[2] فارسی نشان می دهد که سایشی شدگیِ انسایشی های فارسی مبتنی بر جوازدهیِ سرنخی[3] (استریادی[4]، 1997 و 2001؛ فلمینگ[5] 2002) و نه جوازدهیِ نواییِ[6] گفتار (نسپر[7] [P1] و فوگل[P2] [M3] [8]، 1986) است. فارسی زبانان مهم ترین هم بستة ادراکی[9] همخوان های انسایشی، یعنی دیرشِ سکوت[10]، را در توالی انسایشی- انسدادی به دلیلِ هزینه و کوششِ بالای تولیدی، بر روی موجِ صوتیِ گفتار پیاده نمی کنند. پنج گویشور مرد، بین سنین 20 تا 30 سال، همخوان های انسایشی /ʧ/ و /ʤ/ را قبل از انسدادی های لبی /p, b/، دندانی /t, d/ و کامی /k, g/ سه بار تکرار کردند و درنتیجه 720 نمونة آوایی به دست آمد. سبکِ گفتار، فارسیِ غیررسمیِ محاوره ای است که در شهر تهران به آن صحبت می شود. تجزیه و تحلیلِ آکوستیکیِ داده ها نشان می دهد که در نمونه های انسایشیِ فاقدِ بست، خنثی شدگیِ مقوله ایِ[11] انسایشی به سایشی روی داده است و در نمونه هایی که بستِ انسایشی به طورِ ناقص تولید شده است، کاهشِ مدرجِ[12] سرنخ های صوت شناختی[13]، منجربه سایشی شدگیِ آوایی شده است، در این نمونه ها، تمایز واجیِ مقوله های انسایشی- سایشی حفظ شده است.
بررسی استعاره خشم در زبان نابینایان مطلق مادرزاد در مقایسه با همتای بینایشان/طالبی- حق بین- افراشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی استعاره های مفهومی خشم در آزمون ور ان نابینای مطلق مادرزاد می پردازد. بر اساس آموزه های زبان شناسی شناختی، استعاره های مفهومی نقش مهمی در نظام شناختی بشر دارند و استعاره شناختی، چارچوبی برای اندیشه است و صرفاَ موضوعی زبانی نیست بلکه موضوعی است مرتبط با اندیشه و خرد. با تحلیل استعاره های مربوط به عواطف می توان به تفاوت های فرهنگی و بنیان های شناختی ملت های مختلف پی برد. خشم یکی از اصلی ترین احساسات بشر است و به همین دلیل استعاره های آن از پربسامدترین و جهانی ترین استعاره ها هستند. در بررسی ای میدانی که به منظور واکاوی عملکرد ذهن در چگونگی شکل گیری استعاره های خشم در نابینایان فارسی زبان انجام گرفت، 10 نابینای مطلق مادرزاد فارسی زبان و 10 بینای فارسی زبان به عنوان گروه گواه بین سنین 18 تا 28 سال انتخاب شدند. زبان اول همه این آزمون وران فارسی بوده است. این پژوهش استعاره های مفهومی خشم را در زبان نابینایان مطلق مادرزاد در مقایسه با همتای بینایشان از نظر قلمروهای مبدأ بر اساس مدل کووچشتحلیل نموده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که گفتارگرایی در نابینایان موجب تشابه فراوان استعاره های خشم، حتی استعاره های دیداری خشم، در دو گروه شده است. این مسئله می تواند به باوری که منشأ استعاره را ذهن می داند، خدشه وارد کند.
سکون ساختاری، تموج تفسیری و سطح توصیف آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دستورهاى سنتى به ساختار جمله عنایت زیادى داشته اند و همچنان بر این باورند که مجموعهء سازه هاى یک جمله و معانى مترتب بر واژه ها نه تنها جمله اى را به صورت دستورى و نادستورى عرضه مى دارند، بلکه معنایى و نامعنایى آن را مشخص مى کنند. به عبارت دیگر، جمله را مجموعه اى از سازه ها مى دانند که با حفظ تقدم و تاخر افادهء معنى هم مى کند. در این جستار بر آنیم تا نشان دهیم جمله، حتى در ساده ترین نوع خود، داراى تموج تفسیرى است. پس توصیف ما از ساختار جمله و یا بند باید فراتر از حد به اصطلاح توصیف معنایى باشد و مقوله هاى صورت منطقى آن نیز باید لحاظ گردند
مفهوم سازی زندگی در زبان قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حوسیان و حوسه
تنوع واج گونه ای /r/ در زبان فارسی: مطالعه آزمایشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ییش تولیدی، رفتار واجیِ گونه لرزشی- لثوی /ρ/ ، در جایگاه های واجی مختلف در قالب واج شناسی آزمایشگاهی، ازطریق مشاهده الگوی تغییرات شدت انرژی، برروی طیی گونه ها، مورد بررسی قرار گرفت. در این آزمایش با بررسی و مشاهده الگوی توزیعِ شدت انرژی برروی ها در هر جایگاه، موارد وقوعِ هر واج گونه شناسایی و فراوانی آن محاسبه شد. نتایج نشان داد گونه های لرزشی- لثوی دار و ناسوده، گونه های اصلی /ρ/ در زبان فارسی هستند. این گونه ها در سطح وسیعی از بافت های ای و همخوانی و هم چنین جایگاه های نوایی مختلف تظاهر آوایی دارند. هم چنین تناوب این گونه ها با ی دیگر آزاد و وابسته به گویشور است. علاوه براین دو گونه، گونه های زنشی، لرزشیِ بی یشی دار و سایشیِ بی یز در زبان فارسی تظاهر آوایی دارند ولی تولید آن ها تاحدزیادی وابسته به بافت آوایی و بافت نوایی گفتار است. این نتایج نشان می دهد تغییرات واج گونه ای /ρ/ در زبان فارسی متأثر از عوامل مختلف، ازجمله گویشور، بافتِ آوایی و بافتِ نوایی است.
تضادهای لغوی و وصفی در داستان های کوتاه موپاسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قلم ۱۳۸۸ شماره ۱۰
حوزههای تخصصی:
"برای خلق فانتاستیک، موپاسان به راهکارهای متعددی روی می آورد. او در اواخر عمر توجه خاصی به این سبک نشان می دهد ولی در عین حال نمی خواهد تن به ساده نویسی بدهد که با قرنی که بیش از پیش وجهه علمی به خود می گیرد، در تضاد باشد. او واقع گرایی را به حقیقت نمایی نزدیک می کند تا تردیدی کامل در نزد خواننده اش ایجاد کند به طوری که پس از بستن کتاب هنوز خواننده پاسخ رضایت مندانه ای برای پرسش خویش نیافته باشد. برای ایجاد این تردید، موپاسان به تضادهای گوناگونی متوسل می شود و از توضیحات و استعاره های گوناگونی بهره می جوید. برخلاف ظاهر امر همین تضادها هستند که انسجام داستان را تقویت می کنند. در این مقاله سعی شده است آثار و نتایج استفاده از این شیوه ها به وسیله موپاسان مورد بررسی بیشتر قرار گیرد.
بررسی واژگان خویشاوندی هورامی براساس معیار های مورداک
حوزههای تخصصی:
به رغم مطالعات بسیاری که با هدف توصیف مسائل زبان شناختی زبان های ایرانی انجام گرفته اند، مسائل معنی شناختی و مردم شناختی این زبان ها تا حدی مورد غفلت بوده است. این مسأله به ویژه در مورد زبان ها و گویش های غرب کشور مصداق پیدا می کند. مطالعه حاضر در پی آن است تا با بهره گیری از مفاهیم نظری موجود در معنی شناسی و انسان شناسی، به ویژه آرای مورداک، واژگان خویشاوندی و مفاهیم مرتبط با آن را در زبان هورامی، گونه ای که در شهر پاوه بدان تکلم می شود، مورد بررسی قرار دهد. در نتیجه این پژوهش تعداد 63 واژه خویشاوندی هورامی، شامل 27 واژه نسبی، 18 واژه سببی، 9 واژه ناتنی و 9 واژه خویشاوندی جمعی، استخراج شده و بر اساس معیارهای مورداک و ارزشهای چندگانه هر کدام طبقه بندی شدند.
نقش مشخصة [گستردگی چاکنای] در رفتار واجی سایشی های زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش تقابلی مشخصة [گستردگی چاکنای] در توصیف همخوان های انسدادی و سایشی در سایر زبان ها مانند زبان انگلیسی تأیید شده است؛ ولی در زبان فارسی، نقش این مشخصه تنها درمورد انسدادی ها بررسی شده و درمورد نقش آن در رفتار واجی همخوان های سایشی پژوهشی انجام نشده است. در این مقاله، نشان می دهیم که در چارچوب نظریة زمان بندی چاکنایی، توصیف سایشی ها با این مشخصة حنجره ای توجیه آوایی می یابد، سپس براساس فرض تمایزدهندگی آن در همخوان های سایشی، امکانات آوایی زبان فارسی در چارچوب رویکرد اشتقاقی را برمی شماریم و درنهایت نشان می دهیم که با استفاده از آن می توانیم درمورد برخی فرآیندهای به ظاهر بی ارتباط با هم، مانند سایشی شدگی انسدادی ملازی، سایشی شدگی آغازة دمیده و واک داری پساسایشی، تحلیلی اقتصادی تر و کارآمدتر در چارچوب نظریة خودواحد و نظریة بهینگی ارائه دهیم؛ به همین دلیل، پیشنهاد می کنیم که انفجاری های بی واک و سایشی های بی واک در یک طبقة طبیعی درنظر گرفته شوند که وجه مشترک آن ها نه با نبود یک مشخصه، یعنی [-واک]، بلکه با بود مشخصة [+گسترده] تعریف می شود؛ این در حالی است که جفت واک دار آن ها نیز با توجه به مشخصة [-گسترده] در یک طبقة طبیعی جای می گیرند.
نشانگرهای تعدیل در کنفرانس های مطبوعاتی سیاسی رئیس جمهور دورة دهم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نشانگر تعدیل، یک راهبرد بلاغی است که سخنگو آن را در جهت عدم تعهد به گفته ای یا عضویت کامل در گروهی، یعنی تعدیل محتوا یا به منظور تعدیل نیروی غیر بیانی گفته به کار می برد. نشانگر تعدیل را باید به عنوان یک عمل عمدی تلقی کرد که سخنگو با انتخاب یک ابزار زبانی، ورای محتوای گزاره ای پیام، بر تعبیر گفته تأثیر می گذارد؛ چنان که محتوا یا نیروی آن را اصلاح می کند. نشانگرهای تعدیل علی رغم فقدان معنی واژگانی مشخص، دارای معنی نقشی و کاربردشناختی قدرتمندی هستند. مقالة حاضر به روش توصیفی- تحلیلی و با هدف تعریف و معرفی کاربردهای نشانگرهای تعدیل بر اساس الگوی فریزر (2009) و درنهایت، تحلیلی موردی از این کاردبردها در گفتمان سیاسی از کنفرانس های مطبوعاتی داخلی رئیس جمهور (دورة دهم) با رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی به نگارش درآمده است. یافته های تحلیل موردی نشان می دهد که رئیس جمهور (دورة دهم) در راستای پایبندی به زبان دیپلماتیک از نشانگرهای تعدیل، به عنوان یکی از تدابیر ماهرانه در گفتار سیاسی در جهت ابهام و طفره، بهره برده است و نشانگرهای مجهول و ضمایر مبهم بیش از سایر انواع نشانگرها در گفتمان او مشاهده می شود.
بررسی جایگاه و کارکرد مقوله نفی در تحلیل ساختی فارسی و تبیین فرایند منفی سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از تمایز های مهم در تحلیل های نحوی تمایز میان مقوله های واژگانی و مقوله های نقشی است. همچنان که دستور زایشی مراحل سیر خود را طی می کند، اهمیت مقوله های نقشی در تحلیل ساختی و توضیح و تبیین مراحل اشتقاق عبارت ها و جملات بیش از پیش مورد تأکید قرار می گیرد. در این پژوهش، ضمن بررسی آرای مختلف در زمینه جایگاه و نحوه عملکرد یکی از مقوله های نقشی، یعنی مقوله نقشی نفی، با ارائه شواهدی به ردّ نظریه ای می پردازیم که جایگاه مقوله یاد شده را بر فراز گروه زمان در نظر می گیرد. بر این اساس، فرافکن نفی در فارسی را سازة بلافصل مشرف برگروه فعلی بالایی(vP) در نظر می گیریم. در این تحلیل، هنگامی که در جمله فعل کمکی (پس از فعل اصلی) یا فعل وجهی (پیش از فعل) وجود دارد، مجموعة v که شامل فعل اصلی است به فعل کمکی یا وجهی منضم می شود. سپس عنصر نفی از گره Neg حرکت کرده و به ساخت حاصل از این اشتقاق افزوده می شود. پس از حرکت عنصر نفی از Neg به T، این عنصر به سازه متشکل از فعل وجهی و فعل اصلی متصل می شود و صورت دستوری منطبق بر ترتیب خطّی روساختی فعل منفی (ن + خواهد + نوشت) را تولید می کند. همچنین برای نخستین بار فرمولی مبتنی بر برنامه کمینه گرا جهت منفی سازی جمله های فارسی ارائه می شود.
بررسی گروه حرف تعریف در زبان فارسی برپایه برنامه کمینه گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی این موضوع است که در زبان فارسی و در قالب برنامه ی کمینه گرا، کدامیک از مدل های گروه اسمی و گروه حرف تعریف توصیف دقیق تری از روابط هسته و وابسته ارائه می دهد. این تحقیق به روش توصیفی تحلیلی صورت گرفته است. این کار با استفاده از منابع انگلیسی و مقایسه آن با زبان فارسی انجام شده است. داده های فارسی را با استفاده از شم زبانی بدست آورده و نمونه هایی انتخاب شده اند که بتوان تفاوت بین دو مدل را در آنها نشان داد. در این تحقیق دو الگو، یکی به صورت طرح سنتی که در آن اسم هسته ی گروه اسمی فرض می شود و دیگری الگوی حرف تعریف که گروه اسمی را متمم حرف تعریف درنظر می گیرد، مورد استفاده واقع شده است. بر این اساس، عبارت های اسمی درقالب نمودارهای درختی ترسیم شده اند. و با مقایسه آنها در دو قالب گروه حرف تعریف و گروه اسمی مشاهده شد، که الگوی گروه حرف تعریف قادر به توصیف و بازنمایی دقیق تر عبارت های اسمی است، و در ترسیم روابط ساختاری جمله می تواند جایگزین مدل
Control in Persian 1(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب ۱۳۸۴ شماره ۲۴
حوزههای تخصصی: