فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۸۱ تا ۸۰۰ مورد از کل ۱٬۵۱۹ مورد.
نشانه- معناشناسی هستیمحور: از برهمکنشی تا استعلا براساس گفتمان رومیان و چینیان مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، کارکردهای نشانه- معناشناختی «رنگ» و «نور» را در داستان «مری کردن چینیان و رومیان در علم نقاشی و صورتگری»[1]، از دفتر اوّل مثنوی، بررسی کردیم. در این گفتمان، مولانا با معرفی نگاه پدیدارشناختی خود، چگونگی تجلی وجه دموکراتیک عرفان شرق را نشان داده است. پرسش اصلی مقاله این است که چگونه و براساس کدام شرایط و کارکردهای گفتمانی و فرهنگی، گذر از فضای فیزیکی- کنشی به فضای نمادین و استعلایی فراهم می شود. هدف از پژوهش، مطالعه ویژگی های تعاملی و برهم کنشی رنگ و نور و نشان دادن جایگاه سمیوسفرهای فرهنگی در گفتمان مولانا است. فرض ما این است که حضور هستی محور و پدیدارشناختی نور، فضای گفتمانی رنگ را از انحطاط هستی محور نجات و آن را در وضعیت استعلایی قرار می دهد؛ بنابراین، نور و رنگ در یک فضای بی رنگی سبب استعلای معنا می شوند. در چنین فضایی، ما با دیگری و هستی حضور یکی می شویم و همه چیز به محتوایی از موسیقی زیبایی شناختی روح جهان تبدیل می شود.
مهارت های ارتباطی نوبت گیری و قطع کلام در برنامه های مجری محور سیمای جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهم ترین نقش زبان، برقراری ارتباط در روابط اجتماعی و میان فردی است. این امر در راستای قواعد کاربردشناختی زبان قرار دارد. توانایی کاربرد این قواعد و اصول «توانش ارتباطی» نامیده می شود و نقش مهمی در کیفیت ارتباطات اجتماعی انسان ها از لحاظ تأثیر کنش ها و واکنش های آنها در اذهان و کنش های کلامی و غیرکلامی مخاطبان ایفا می کند. مهارت های ارتباطی دارای انواع کلامی و غیرکلامی و مؤلفه های بسیاری همچون:گیرنده، فرستنده، پیام، رسانه، کانال، سروصدا یا اختلال، بازخورد و بافت است و هریک از آنها، مشمول جنبه های گوناگونی است. اصل نوبت گیری و قطع گفتار یکی از جنبه های مهم مهارت های ارتباطی است که به رعایت بسیاری از ظرایف ارتباطی وابسته است. از آنجا که نحوه به کارگیری مهارت های ارتباطی، به ویژه اصول نوبت گیری و قطع گفتار، با اصل ادب و نزاکت اجتماعی رابطه مستقیم دارد، رعایت صحیح این اصول موجب ارتباط مؤثرتر و موفق تر مجریان با مخاطبان و درنهایت، اثربخشی مطلوب تر پیام خواهد شد. این مقاله، با تأکید بر بخش هایی از گفتگو که کلام منتقل یا گسسته می شود، صدوبیست دقیقه از گفتگوهای برنامه های تلویزیونی شبکه های1، 2، 3 و 4، شامل پانزده دقیقه آغازین از هشت برنامه (از هر شبکه دو برنامه)، را به روش توصیفی- تحلیلی بررسی کرده و مهارت های ارتباطی مجریان سیما را با تأکید بر عناصر کلامی در اصل نوبت گیری و قطع کلام مورد توجه قرار داده است. یافته ها نشان می دهد عوامل بسیاری در امر نوبت گیری مجریان در گفتگوهای تلویزیونی مؤثر است که عبارت اند از: نبود هماهنگی در رعایت عناصر کلامی و غیرکلامی، تعارفات، کلمات جداکننده، پرسش های سرنخ گیر روشن کننده، ارائه اطلاعات، موضوع بحث، بازگردانی کلام، درخواست آمرانه و تردید در سخن.
ارائه مناسب حالت حرف اضافه¬ای در مراحل اولیه آموزش روسی به عنوان زبان دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هنگام آموزش زبان روسی به عنوان زبان های خارجی، مقدسین های برنامه های طراحی آموزشی بر این باورند که می بایست مهارت های دستوری را در تکرار و تمرین لازم به انتخاب مناسب و در متن و جمله انجام داد. باید اضافه نمود که غیر از موارد ذکر شده، شناخت و معرفی اشکال گرامری از نظر نظری و طرق بکارگیر ابزار صرفی و نحوی نیز دارای اهمیت فراوانی است. در واقع وجود این دو در کنار یکدیگر می تواند زمینه ساز به وجود آمدن بنیه قوی مهارت های زبانی گردد. ما در این مقاله توضیح داده ایم که چگونه رعایت نکردن متدهای آموزشی می تواند به کند شدن و یا توقف حریان آموزش بیانجامد و بالعکس رعایت این اصول به تسریع و استحکام و برنامه های آموزشی در حیطه آموزش زبان روسی منجر گردد. برای نمونه میدانی کار، آموزش صحیح پرولوژنی پادژ با لحاظ معیارهای تجربی مناسب آن ارائه گردیده است.
ویژگیهای مشترک موجود در مطالعه تطبیقی حالتهای اسم در زبانهای لاتین، فرانسه، انگلیسی، ترکی و فارسی
پیش واژه و پس واژه
حوزههای تخصصی:
معنا شناسی واژه سیاحت و مترادفات آن در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله بر آن است که به معنا شناسی سیاحت و گردشگری در قرآن کریم بپردازد تا با کشف معارف جدید از قرآن اندیشه نظام دار بودن آن معارف روشن شود. زیرا واژگان مترادف با گردشگری گاهی در بافت زبانی آیات ذکر شده است و گاهی براساس سیاق آیات و تفاسیر مربوط به آن، روشن می شود. این مقاله به شرح و تبیین واژه سیاحت و سپس واژگان دیگری که به این مهم در ارتباط است در حوزه های لغت، تفسیر و سیاق آیات می پردازد.
از آنچه در متن مقاله بیان شد می توان گفت، گردشگری نقل مکان از جایی به جای دیگر برای تأمین نیازهای مادی و معنوی است،که به طور مستقیم و غیر مستقیم بر زندگی انسان اثر می گذارد و آدمیان را به اهداف گردشگری که همان سیر الی الله است رهنمون می سازد.
توغ و پاتوغ
ساختهای فعلی مجهول با «شدن» در زبان فارسی
حوزههای تخصصی:
بررسی کارکرد سطوح تحلیل در رویکرد انتقادی به تحلیل گفتمان: مطالعة موردی فیلم جدایی نادر از سیمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر،کارکرد سطوح تحلیل در رویکرد انتقادی به تحلیل گفتمان را ازمنظر فرکلاف در فیلم جدایی نادر از سیمین مطالعه می کنیم و با بررسی روابط قدرت، فرهنگ و باورهای فرهنگی، نقش و جایگاه متون اسطوره ای، همچون کتاب مقدس را در گشایش گفتمانی بررسی می نماییم. در این مقاله، مشخصاً نقش دروغ در برهم ریختن روابط و هنجارهای کنشی را بررسی می کنیم و نشان می دهیم که دروغ های متوالی درطول روایت فضایی ناامن را به وجود می آورند که به دلیل نتایج تنش بارآن، به فضایی بحرانزا تبدیل می شود. در بستر فیلم، سوژه ها با استفاده از باورهای فرهنگی، غیریّت سازی و اقناع برای حل بحران های موجود در تلاش هستند. در چنین فضایی که عدم توازن قدرت در منازعات گفتمانی سوژه های آن موج می زند، بازگشت به فرااسطوره و فراباور تنها راه گریز از بحران است که سبب می شود فضای آسمیک ایجادشده تعدیل و آرام شود. این گونه، ارتباط فرهنگ و اسطوره با گشایش گفتمانی مشخص می شود. روش پژوهش در این مقاله تحلیلی است و واحد تحلیل، سکانس های فیلم و جمله ها یا دیالوگ های به کاررفته در فیلم یادشده هستند.
آرایش واژگان در گویش های فارسی خوزستان از منظر رده شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش آرایش واژگان در چهار گویش فارسی خوزستان، یعنی بهبهانی، دزفولی، شوشتری و هندیجانی از نظر رده شناختی بررسی شده است. چارچوب نظری اصلی این پژوهش رده شناسی آرایش واژگان درایر است. دبیرمقدم در پژوهش خود 24 مؤلفه را در نظر گرفته است که 19 مورد آن ها برگرفته از مقاله درایر و بقیه مؤلفه ها برگرفته از پایگاه داده های وی هستند که آمار مربوط به آن در اختیارش قرار گرفته است. در پژوهش حاضر نیز همین 24 مؤلفه درباره گویش های خوزستان بررسی و نتایج حاصل با منطقه
اروپا آسیا و همچنین جهان مقایسه شده اند. ابزار و روش جمع آوری داده ها در این پژوهش پرسش نامه و گفت و گو و مصاحبه حضوری با گویش وران است. با تعداد 30 گویش ور بومی این گویش ها مصاحبه شده و بعد از ثبت و ضبط مصاحبه ها و گفت و گو ها، مطالب به دقت آوانویسی و سپس براساس مؤلفه های مورد نظر تحلیل شدند. در بررسی داده ها، رفتار رده شناختی هر کدام از این گویش ها در مقایسه با زبان های اروپا آسیا و همچنین زبان های دنیا از جهت دارابودن مؤلفه های فعل پایانی و یا فعل میانی بررسی و تحلیل شد. به طور کلی این چهار گویش هم در مقایسه با زبان های اروپا آسیا و هم در مقایسه با زبان های دنیا، به رده فعل میانی قوی گرایش دارند ؛ البته باید گفت که بر اساس آمار جدول ها رفتار رده شناختی این گویش ها با رده بینابین (آمیخته)- که دبیر مقدم (1392) برای زبان های ایرانی پیشنهاد کرده است- هماهنگ است. درباره مؤلفه های رده شناختی مشترک و غیرمشترک باید گفت که در این چهار گویش فقط مؤلفه1، 9 و 11 غیرمشترک هستند و این گویش ها در 21 مؤلفه دیگر رفتار مشترک دارند.
بررسی فرایند قلب و اصل مرز اجباری در زبان فارسی براساس واج شناسی غیرخطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرایند قلب، فرایندی است که در آن توالی واج ها به دلایل متفاوتی جابه جا می شود. هدف این مقاله بررسی انگیزه اعمال فرایند قلب است و نشان می دهد که برخلاف آنچه تا به حال ثابت شده است اصل توالی رسایی در همه موارد انگیزه اعمال فرایند قلب نیست. تحلیل داده ها در چارچوب نظریه ی خودواحد و نظریه بهینگی نشان می دهد که اصل جذب و اصل مرز اجباری فرایند قلب را تحریک می کنند و سپس فرایندهای دیگری مانند ادغام مشخصه های همجوار، حذف ،کشش جبرانی و ناهمگونی فعال می شوند تا توالی های بهینه در گفتار فارسی زبانان ظاهر شوند. نتایج نشان می دهد که در میان همخوان های [+رسا] مانند روان ها، به خصوص همخوان /r/ و چاکنایی های/h/ و /?/ و همخوان های [+پیوسته] یعنی سایشی ها بیشتر جذب هسته ی هجا می شوند و بیشترین نقش را در فعال نمودن اصل مرز اجباری به عهده دارند. چارچوب تحلیلی مقاله نشان می دهد که رفتار واجی همخوان های چاکنایی در فرایند قلب رسا بودن این همخوان ها را در زبان فارسی تأیید می کند. در این مقاله علاوه بر ادغام، حذف و ناهمگونی به عنوان عملکرد اصل مرز اجباری معرفی شدند.
بررسی پایایی خودارزیابی زبانآموزان در استنتاج معنای واژگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی پایایی (reliability) خودارزیابی (self assessment) دانش واژگانی (lexical knowledge) در متن و نقش توانش زبانی بر آن، می پردازد. این پژوهش در سه مرحله انجام شده است. در مرحله نخست، زبان آموزان، آزمون توانش زبانی را پاسخ گفتند و میزان درک خود از معنای 40 واژه مشخص شده در متن را تعیین کردند. در مرحله دوم، از آن ها خواسته شد تا ترجمه، مترادف، متضاد و یا توضیح واژگانی را که در مرحله قبل میزان درک خود از آنها را مشخص کرده بودند، فراهم آورند. در مرحله سوم آن ها میزان دانش خود از واژگان مشخص شده در مرحله اول را ارزیابی کردند. نتایج این پژوهش نشان داد که خودارزیابی زبان آموزان معتبر نیست و تحت تاثیر توانش زبانی آن ها قرار دارد. از این رو پژوهش حاضر پیشنهاد می کند که مدرسان زبان ضمن تشویق زبان آموزان به حدس واژگان ناآشنا در متن، آن ها را به طور مستمر به بازنگری و بررسی معنای حدس زده ترغیب کنند.
بررسی معنی شناختی حسن تعبیرات مرتبط با مرگ در غزلیات حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مرگ واژه ای ناخوشایند و نامطلوب است و در اغلب زبان ها از گفتن صریح این واژه پرهیز، و برای اشاره به آن، از فرآیند حسن تعبیر استفاده می کنند. حسن تعبیر عبارت است از کاربرد عبارت و کلمه ای نیکو به جای واژه ا ی ناخوشایند. در این نوشتار، چگونگی سخن گفتن از مرگ در غزلیات حافظ براساس مقولة حسن تعبیر مورد بررسی قرار می گیرد. شگردهای بسیاری در ایجاد حسن تعبیر دخیل اند. مؤلفه هایی که حافظ برای ایجاد حسن تعبیر به کار می گیرد، عبارت اند از: وام واژه، واژگان کلی، عبارات اشاره ای، رد خُلف، استلزام معنایی، ترادف، متناقض نما، تلویح، لحن و قید حالت. این مؤلفه ها بیانگر غلبة شور زندگی بر مرگ در اندیشة حافظ است. قبح تعبیر هم که نقطة مقابل حسن تعبیر است، در سخن حافظ بسیار اندک است و عواملی چون شرایط نامساعد روحی، مقابله با دشمن، تذکر و هشدار و مبالغه در عشق در ایجاد آن نقش دارند.
پژوهشی تطبیقی بر ترجمه پذیری یا ترجمه ناپذیری چندمعنایی استعاره در ترجمه سرخ و سیاه استاندل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چندمعنایی یکی از مهم ترین مسائل زبانی است که در حوزة علم معنا شناسی قرار دارد (ویکتوری، 1997، صص. 41). یک واژه در یک نظام زبانی بنا به شرایط و بافتی که به کار می رود، می تواند دربردارندة معانی گوناگونی باشد (یول، 2006، ص. 148)؛ از این رو است که گفته می شود بیشتر واژگان زبان از این ویژگی برخوردار هستند. تعاریف و معادل های مختلفی که در فرهنگ های زبان مقابل یک واژة وجود دارد، مؤید این امر است. در این پژوهش تطبیقی سعی بر آن است تا با بهره گیری از معنا شناسی واژگانی و استفاده از دلالت اولیه و دلالت ثانویه یک واژه، به مطالعه ترجمه پذیری یا ترجمه ناپذیری چندمعنایی استعاره و بیان استعاری در دو ترجمة رمان «سرخ و سیاه» استاندل پرداخته شود. در این مطالعه، مهم ترین یافته نقش و اهمیت توجه به بافت زبانی هنگام روبه رو-شدن با واژه یا ساختاری است که قابلیت انتقال چندمعنایی متفاوت را به طور همزمان دارد و اینکه ترجمه پذیری یا ترجمه ناپذیری در اصل امری مطلق نیست؛ بلکه یک پیام را می توان به هر زبان طبیعی انتقال داد و تنها صورت پیام متفاوت است.