ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۰۱ تا ۴۲۰ مورد از کل ۱٬۵۱۹ مورد.
۴۰۱.

رویکردی رده شناختی به استعاره های مربوط به رنگ در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: استعاره زبان فارسی رده شناسی زبان شناسی شناختی رنگ واژه

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی بلاغت بیان
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری رده شناسی زبان
تعداد بازدید : ۲۸۶۲ تعداد دانلود : ۱۷۴۹
استعاره، در گذشته، عملاً در حوزه مطالعات ادبی بررسی می شده است؛ اما مطالعات جدید در حوزه زبان شناسی شناختی، به ویژه در زمینه استعاره نشان می دهد استعاره، رابطه میان زبان، اندیشه و فرهنگ را به بهترین شکل ممکن نشان می دهد؛ به همین دلیل، یکی از هدف های اصلی از این تحقیق، بیان این نکته است که چگونه استعاره های مربوط به رنگ با زبان، جهان بینی و فرهنگ فارسی زبانان پیوند خورده اند؛ از این روی، در پژوهش حاضر، استعاره های مربوط به یازده رنگ واژه اصلی را که برلین و کی [2] (1969) پیش نهاد کرده اند، از منابع مختلف گرد آورده و در چهارچوب نظریه استعاره های مفهومی اصلاح شده بررسی کرده ایم که از سوی کوچس [3] (2005) بیان شده و در آن، استعاره، پدیده ای شناختی- فرهنگی در نظر گرفته شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهند با وجود تعدادی کم از استعاره های مربوط به رنگ که منشائی جهانی دارند و احتمالاً در زبان های دیگر نیز به صورتی تقریباً مشابه به کار می روند، بیشتر استعاره های مربوط به رنگ در زبان فارسی، ماهیتی فرهنگی دارند که ممکن است به دلیل وجود تجربیات گوناگون، فرایندهای شناختی متفاوت، بافت های اجتماعی ویژه و حتی محیط جغرافیایی خاص به وجود آمده باشند.
۴۰۲.

بررسی هم معنایی گزاره ای، توصیفی و نسبی میان فعل های سادة فارسی و متناظرهای معناییِ مرکّب آنها

کلیدواژه‌ها: تحلیل معنایی هم معنایی هم معنایی گزاره ای هم معنایی توصیفی و هم معنایی نسبی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۲۳ تعداد دانلود : ۶۰۷
پژوهش حاضر تحقیقی معنی شناختی است که به منظور بررسیِ معناییِ فعل های سادة زبان فارسی و متناظرهای مرکبِ معنایی آنها صورت گرفته است. در این بررسی، نخست، نگارنده طرز تلقی خود از فعل ساده و مرکب را ارائه می کند و پس از آن، به انواع تناظر میان فعل های ساده و مرکب می پردازد. در ادامه، پس از بحثی مختصر دربارة هم معنایی و سه نوع از آن که در این پژوهش مبنای تحلیل ها قرار می گیرند، یعنی هم معنایی گزاره ای، هم معنایی توصیفی و هم معنایی نسبی، نگارنده می کوشد به صورت مستدل و با ارائة مثال مشخص کند که از انواع سه گانة هم معنایی، کدام نوع یا انواع میان فعل های سادة زبان فارسی و متناظرهای معناییِ مرکب آنها برقرار است. پیکرة مورد بررسی برای دستیابی به این هدف شامل گروهی از فعل های سادة فارسی و دارای متناظرهای معناییِ مرکب است که از فرهنگ هشت جلدی سخن برگرفته شده اند. با بررسی این پیکره که در انتها، در بخش پیوست، آمده است، مشخص می شود که هم معنایی نسبی میان فعل های مذکور به چشم نمی خورد، اما هم معنایی گزاره ای و توصیفی میان آنها برقرار است. نتایج پژوهش حاضر می تواند برای آموزش بهینة معنی شناسی و آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان مفید باشد.
۴۰۳.

ضمیر پوچ واژه ای پنهان در زبان فارسی: رویکردی کمینه گرا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ضمیرانداز اصل فرافکن گسترده پوچ واژه ضمیری محمول صفرظرفیتی محمول نامفعولی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۱۵ تعداد دانلود : ۸۸۷
ضمیرانداز بودن از پارامترهای زبان ویژه ای است که در سنت دستور زایشی توجه بسیاری به آن شده و زبان شناسان کوشیده اند تا ویژگی های مشترکی در میان این زبان ها بیابند. از مهم ترین این ویژگی ها وجود پوچ واژه فاعلی پنهان در اغلب زبان های فاعل تهی است. بدین ترتیب، مقاله حاضر با توجه به این گرایش غالب و در چارچوب برنامه کمینه گرا، نشان می دهد که اگرچه فاعل های ارجاعی در زبان فارسی می توانند پنهان یا آشکار باشند، اما پوچ واژه فاعلی در این زبان الزاماً فاقد جوهر آوایی است. در این میان، استدلال می شود که ضمیر پوچ واژه ای در جایگاه فاعل همه محمول های صفرظرفیتی و نیز آن دسته از محمول های نامفعولی که موضوع درونی شان از مقوله گروه حرف اضافه ای یا متمم ساز است و لاجرم به حالت نیازی ندارد، حضور می یابد تا نیازهای ساختاری جمله و به ویژه اصل فرافکن گسترده را برآورده کند. شواهد تجربی ضمن حمایت از این رویکرد، نشان می دهند که ضمیر «این» در فارسی نمی تواند به نیابت از فاعل در نقش پوچ واژه به کار رود.
۴۰۴.

بازسازی معناهای عاطفی در فرایند ارزشی گفتمان در داستان نبرد رستم و سهراب، رویکرد نشانه – معناشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گفتمان ارزش رستم و سهراب نشانه- معناشناسی فراارزش گونه های عاطفی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری معنی شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی میان رشته ای ها نشانه شناسی
تعداد بازدید : ۱۷۰۶ تعداد دانلود : ۹۸۶
یکی از مفاهیم قابل طرح در هر گفتمانی، مفهوم ارزش و فراارزش است. فراارزش شرایط بروز و ظهور ارزش های دیگر را تعیین می کند و ارزش های دیگر گفتمان در سایة آن شکل می گیرند و جهت دار می شوند. در این تحقیق تلاش می کنیم با روش تحلیلی و رویکرد نشانه- معناشناسی، تعامل و تقابل نظام های ارزشی گفتمان در داستان نبرد رستم و سهراب، فرایند شکل گیری فراارزش «قدرت و شهرت» و نقش شرایط احساسی و عاطفی در ایجاد گسست در شکل گیری این فرایند را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم. پس از تحلیل نظام های ارزشی گفتمان نبرد رستم و سهراب، خواهیم دید «قدرت و شهرت» فراارزشی است که بنیان های نظام ارزشی گفتمان بر اساس آن استوار است؛ اما حضور نیرومند عاطفه، روند شکل گیری این فراارزش را با تنش و گسست مواجه می کند و برنامة روایی کنشگر برای دستیابی به مفعول ارزشی (معنا) دچار تغییر می شود. استفاده از مدل طرحوارة فرایند عاطفی، برای نشان دادن فرایند شکل گیری گونة عاطفی پشیمانی و ناامیدی در رستم پس از مرگ سهراب، وضعیت بحرانی او در داستان، ترس از مورد قضاوت قرار گرفتن رستم از سوی مخاطب و تلاش برای رهایی از این وضعیت برای حفظ موقعیت ایدئولوژیکی اش، از دستاوردهای دیگر این پژوهش است.
۴۰۵.

مقاله به زبان انگلیسی: راهبردهای فراگفتمانی و الگوهای نقل قولی: عناصر هویت نویسنده در مقالات پژوهشی بین المللی و داخلی و زیرمجموعه رشته های زبان شناسی کاربردی به زبان انگلیسی (Metadiscourse Strategies and Citation Patterns as Resources of Authorial Identity in Research Articles across International/Local Journals and Applied Linguistics Subdisciplines)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هویت نویسنده فراگفتمان راهنمایی فراگفتمان تعاملی نقل قول پیوندی نقل قول غیرپیوندی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۹۵ تعداد دانلود : ۷۳۰
این مقاله ابعاد بلاغی هویت نویسنده را در غالب راهبردهای فراگفتمانی راهنمایی/ تعاملی و الگوهای نقل قول پیوندی/غیر پیوندی در مقالات انگلیسی ایرانی و بین المللی بررسی کرده است. علاوه بر این، تغییر عناصر فراگفتمانی و نقل قولی در بخش ""بحث"" مقالات پژوهشی بین المللی در زیرمجموعه رشته های آزمون سازی، تدریس زبان انگلیسی و تحلیل گفتمان مورد مطالعه قرار گرفت. به همین منظور، نمونه ای متشکل از بخش ""بحث"" 60 مقاله معتبر داخلی و بین المللی جمع آوری شد. مقایسه این متن ها نشان داد که مقالات داخلی از راهبردهای فراگفتمانی راهنمایی استفاده می کنند، حال آنکه نویسندگان مقالات بین المللی تمایل بیشتری برای به کارگیری نشانه های فراگفتمانی تعاملی دارند. در زمینه رابطه میان هویت نویسنده و الگوهای نقل قولی، مشخص شد که نویسندگان ایرانی از الگوهای نقل قولی پیوندی و نویسندگان مقالات بین المللی از الگوهای نقل قولی غیرپیوندی استفاده می کنند. این تفاوت ها شاید به علت کم توجهی نویسندگان ایرانی به استانداردهای متداول نگارش علمی، کمبود آموزش یا ارتقا آگاهی متناسب در این زمینه، عدم پذیرش آشکارسازی هویت نویسنده در متن و نفوذ هنجارهای اجتماعی-فرهنگی داخلی است. همچنین، نتایج تحقیق نشان داد که تغییرات زیرمجموعه ای نیز در راستای عناصر فراگفتمانی تعاملی و الگوهای نقل قولی غیرپیوندی بوده است. این امر شاید به علت وجود اهداف ارتباطی معین، مخاطبان متن های علمی، محدوده پژوهش و دستاوردهای نهایی آن باشد. نتیجه این پژوهش با کاربردهایی برای دانشجویان مقاطع تحصیلات تکمیلی همراه است به نحوی که با ابعاد کلان ژانر و خرد گفتمانی برای نگارش بخش ""بحث"" مقالات آشنا شوند و دریابند که نمایش هویت نویسنده در متن امری ضروری است.
۴۰۶.

فرایندهای واژه آفرینی در گونة گفتاری زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۹۰ تعداد دانلود : ۱۰۹۹
مطالعه زبان فارسی به دلیل تفاوت های امروز آن میان گفتار و نوشتار، اهمیتی خاص دارد. در بسیاری از زبان ها میان این دو گونة زبانی، تفاوت هایی به ویژه از نظر الگوهای دستوری و واژگان مشاهده می شود که اهمیت و ضرورت مطالعة جداگانة هر یک را دو چندان می کند. بر این اساس، مقالة حاضر به بررسی و تحلیل واژه هایی می پردازد که معمولاً در گفتار فارسی زبانان به کار می روند و در نوشتار یا اصلاً به کار نمی روند، یا به ندرت استفاده می شوند و بر مبنای دیدگاه «بوی» (2007)، حاصل فرایندهای واژه آفرینی هستند نه واژه سازی. داده های مورد بررسی در پژوهش حاضر نیز به تبعیت از رویکرد بوی، بر اساس نوع فرایندهای واژه آفرینی شامل کوتاه سازی، آمیزش، ابداع، قیاس، قرض گیری، گسترش استعاری و تبدیل عبارت به واژه در چهار مقولة اسم، فعل، صفت و قید طبقه بندی و بررسی شدند. یافته های این پژوهش نشان می دهد که از میان فرایندها و شیوه های یادشده، کوتاه سازی با بیشترین درصد (58/32 درصد) و تبدیل عبارت به واژه و آمیزش با کمترین درصد (به ترتیب با 62/5 و 49/4 درصد) در واژه سازی نقش دارند.
۴۰۷.

بررسی جایگاه بی نشان قید حالت در زبان فارسی

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: زبان فارسی قید برنامة کمینه گرا افزوده گروه پوسته ای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۲۵ تعداد دانلود : ۷۰۴
پژوهش حاضر جایگاه بی نشان قید در زبان فارسی را مورد ارزیابی قرار می دهد. به این منظور پرسش نامه ای مرکب از بیست جملة نامرتب در اختیار سی نفر از گویشوران قرار گرفته است. هر یک از جملات دارای یک قید حالت است که به طور تصادفی نامرتب شده است. نتایج این تحقیق که از 600 جمله به دست آمده است، نشان می دهد که قیود انتخاب شده عمدتاً به صورت معناداری در یکی از جایگاه ها به کار رفته اند. این تحقیق نشان می دهد که جایگاه بی نشان قید به ویژگی های نحوی معنایی بافت زبانی و نوع قید وابسته است. این پژوهش همچنین نشان می دهد که اگرچه به نظر می رسد برداشت و سلیقة شخصی گویشور در تعیین جایگاه قید دخیل باشد اما تحلیل آماری خلاف این را ثابت می کند. این پژوهش علاوه بر معرفی جایگاه بی نشان هر یک از قیود مورد بررسی، نسبت نشانداری در خصوص هر یک از قیود را نشان می دهد. همچنین تحلیل پوسته ای مشروط به اینکه قید را به صورت افزوده و ضمیمه نشان دهد، می تواند تحلیل مناسبی از جایگاه قید به شمار آید.
۴۰۸.

پیرامون کسره اضافه و تکیه در تلفظ نام و نام خانوادگی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تکیه واژه بست پی بست کسره اضافه نام کوچک نام خانوادگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۶۶ تعداد دانلود : ۷۴۹
یکی از کاربردهای کسره اضافه که طبق جستجو های نگارنده تاکنون به آن پرداخته نشده است، چسبیدن آن به نام کوچک هنگام تلفظ نام و نام خانوادگی است. به رغم این که کسره اضافه به هر اسمی در ساخت های اضافی یا وصفی می چسبد، به هر نام کوچکی افزوده نمی شود. براساس مطالعات قبلی، تکیة اسم بر هجای آخر واقع می شود. بنابراین، این گونه برداشت می شود که چون نام و نام خانوادگی از مقوله اسم اند، تکیه آنها نیز لزوماً بر هجای آخر قرار می گیرد. ولی در این پژوهش به این نتیجه رسیده ایم که تکیه نام و نام خانوادگی در مواردی بر هجای آخر قرار نمی گیرد. الگوی تکیه نام و نام خانوادگی و موارد افزودن و حذف کسره اضافه به نام کوچک به هم مرتبط اند و تابع محدودیت های زبان شناختی و فرازبان شناختی گوناگونی هستند. این موارد یک به یک در این مقاله مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته اند.
۴۱۰.

اثرات شفافیت و تیرگی خط فارسی بر مهارت های نوشتن کودکان طبیعی و خوانش پریش از طریق آزمون های آگاهی واج شناختی و املای واژه ها

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: آگاهی واجی کودکان خوانش پریش شفافیت خط فرضیه نقص واج شناختی و فرضیه عمق خط

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۱۷ تعداد دانلود : ۵۷۶
آگاهی واجی عبارت است از مهارت کودک در تشخیص و تغییر اجزای گفتار که توسط سیستم نوشتاری بازنمایی می شود وعاملی مهم در یادگیری نوشتن به شمار می آید. شفافیت خط نیز به معنای میزان سهولت پیش بینی تلفظ از خط در نظر گرفته می شود. خط هایی که بازنمایی میان خط و تلفظ آن بسیار قابل پیش بینی است، خط شفاف (مانند ترکی، ایتالیایی و اسپانیایی) و خط هایی که بازنمایی میان خط و تلفظ در آنها غیرقابل پیش بینی است، خط تیره نامیده می شوند (مانند انگلیسی، فرانسه و عربی). هدف از انجام این پژوهش، درک بهتر عملکرد نوشتن کودکان طبیعی و خوانش پریش فارسی زبان از طریق آزمون های آگاهی واج شناختی و املای واژه ها با توجه به شفافیت و تیرگی خط فارسی است. به این منظور، تأثیر دو متغیر میزان آگاهی واج شناختی و شفافیت خط بر فرایند نوشتن کودکان طبیعی و خوانش پریش بررسی شد و نتایج به دست آمده با یافته های سایر مطالعات در این زمینه مورد مقایسه قرار گرفت. در این پژوهش، عملکرد 10 کودک فارسی زبان پسر (با میانگین سن 2/9 سال) که خوانش پریش رشدی معرفی شده و تحت آموزش بودند، با 20کودک طبیعی فارسی زبان پسر (با میانگین سنی 2/9 سال) که در مدارس عادی مشغول به تحصیل بودند، مقایسه شد. تحلیل داده های حاصل نشان داد که کودکان خوانش پریش تقریباً در تمام آزمون ها عملکرد ضعیف تری نسبت به کودکان طبیعی داشتند. نتایج مربوط به تأثیر شفافیت خط با فرضیه وابسته به خط همخوانی داشت؛ به این معنا که انجام آزمون های آگاهی واج شناختی مربوط به واژه های تیره برای هر دو گروه دشوارتر از انجام آزمون های مربوط به واژه های شفاف بود. تنها در آزمون تولید واژه های هم قافیه، عملکرد دو گروه کاملاً عکس یکدیگر بود؛ یعنی کودکان طبیعی واژه های تیره هم قافیه بیشتری و کودکان خوانش پریش واژه های شفاف هم قافیه بیشتری تولید کردند. نتایج پژوهش نشان داد که بیشترین درصد خطاهای کودکان طبیعی در آزمون املای واژه ها مربوط به خطاهای آوایی، و بیشترین درصد خطاهای کودکان خوانش پریش در این آزمون مربوط به خطاهای غیرآوایی است که با فرضیه نقص واج شناختی هم سویی دارد.
۴۱۲.

از «توان داشتن» تا «توانستن»، بحثی در نحوه ایجاد فعل غیرشخصی «توان» در زبان فارسی میانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فارسی میانه توان توانستن داشتن توان داشتن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۶۵ تعداد دانلود : ۱۲۴۴
vساخت افعال غیرشخصی زبان فارسی ریشه در زبان های ایرانی میانه و باستان دارد و بررسی این افعال بدون انجام پژوهشی دقیق در صورت های پیشین آنها غیرممکن است. یکی از این افعال توان است که ساخت آن در زبان فارسی میانه، به رغم کاربرد پربسامد آن در متون بازمانده از این زبان که در نتیجه باعث غنای اطلاعاتی ما در مورد این ساخت شده است، مورد اختلاف پژوهندگان مسائل دستوری زبان فارسی میانه است. این اختلاف و تشویش آراء در مورد واژه tuwān و ساخت غیرشخصی ایجادشده با آن حاصل عدم توجّه پژوهندگان به یکی از ساختارهای جملات اسمی در زبان فارسی میانه است. این ساختار در زبان فارسی میانه برای بیان معنای «داشتن» استفاده می شود و شامل مفعول غیرصریح، مسندالیه و فعل ربطی اختیاری است. هدف این مقاله نخست تعیین مقوله صرفی و معنای واژه tuwān است و سپس اثبات این مسئله که جملات اسمی با معنای «داشتن» ژرف ساخت فعل غیر شخصی توان را تشکیل می دهند.
۴۱۳.

نمونه ای از فرایند پیشین شدگیِ واکه ای در مطالعاتِ تاریخیِ زبان بلوچی (تبدیلِ تاریخیِ ū به ī)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: زبان بلوچی زبان های ایرانی بلوچستان ایران پیشین شدگی واکه ای گونه های آزاد واکه ای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۰۳ تعداد دانلود : ۸۳۲
در تحول تاریخیِ زبان ها، اصواتِ آن ها تحتِ تأثیر عواملِ زبانیِ خاصی تغییر می کنند و از صورتی به صورتِ دیگر درمی آیند. در این مقاله، با بررسیِ 100 واژه در زبانِ بلوچی، یکی از زبان هایِ ایرانی، معلوم شد که واکه /ū/ در ایرانیِ قدیم، تحت تأثیر فرایند پیشین شدگیِ واکه ای، در بخشی از بلوچستانِ ایران، از جمله نواحیِ جنوبی و مرکزی، به /ī/ تبدیل شده و، در حالِ حاضر، در این مناطق به صورت گونه آزادِ دوگانه ای به دو صورتِ /ū/ و /ī/ رایج است. به علاوه، با بررسیِ این پدیده در بعضی از دیگر زبان هایِ ایرانی از شرقی ترین نواحی(حوزه پامیر) تا غربی ترین نواحی(حوزه های کُردی و بختیاری)، معلوم شد که این تحولِ تاریخی در آن زبان ها نیز اتفاق افتاده است و می توان آن را یک پدیده گسترده و عمومی در زبان های ایرانی به حساب آورد. در نهایت این که بررسی این پدیده در زبانِ بلوچی در زمینه هایی مانند رده بندی، توصیف هایِ زبانی و مطالعاتِ تاریخی زبانِ بلوچی و گویش ها و لهجه های آن قابل استفاده است.
۴۱۴.

نظام واژه سازی در چارچوب نظریه نام نگری اشتکاور با نگاهی به زبان فارسی

کلیدواژه‌ها: زبان فارسی نام گذاری نظام واژه سازی نظریه نام نگری اشتکاور

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۶۶ تعداد دانلود : ۷۷۶
این مقاله به معرفی نظام واژه سازی در چارچوب نظریه نام نگری اشتکاور می پردازد. نظریه نام نگری اشتکاور نظریه ای شناخت محور است که نیازهای نام گذاری جوامع زبانی را مدنظر قرار می دهد و بر نقش فعال و ظرفیت شناختی مبدع یا واژه ساز در خلق واژه تأکید می کند. هدف از نگارش این مقاله، توصیف نظام واژه سازی در چارچوب نظریه نام نگری اشتکاور است، ضمن آن که تلاش خواهد شد با اراﺋه نمونه هایی از واحدهای واژگانی زبان فارسی، مبانی این نظریه تبیین و ارزیابی شود. تحلیل داده ها نشان داد که با توجه به طرح واره نظریه نام نگری و وجود هفت سطح یعنی جامعه زبانی، واقعیت فرازبانی، سطح مفهومی، سطح معنایی، سطح نام نگری، سطح نام گیری و سطح واجی و همچنین با وجود پنج نوع واژه سازی مفروض در این نظریه می توان نظام های واژه سازی را توصیف و تبیین کرد.
۴۱۵.

جایگاه ساختاری «چرا» در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پرسشواژه افزوده ترتیب خطی گروه استفهام بند علت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۲۵ تعداد دانلود : ۶۳۵
این مقاله به توصیف و تبیین جایگاه پرسشواژه «چرا» در زبان فارسی می پردازد. در مورد جایگاه پرسشواژه افزوده «چرا» ، دو نظر متفاوت وجود دارد، یکی آن است که «چرا» بعد از فعل یعنی در سمت راست آن تولید شده و به اجبار به سمت چپ فعل حرکت می کند و دیگری که در این مقاله برای اول بار آن را پیشنهاد می کنیم، آن که «چرا» از همان ابتدا در سمت چپ فعل تولید شده و به جایگاهی بالاتر در همان سمت جا به جا می شود. در این مقاله با بهره جویی از ترتیب خطی عناصر در ساختار نحوی جمله و همچنین با استفاده از دسته ای شواهد از دیدگاه دوم حمایت می کنیم و «چرا» را به عنوان پرسشواژه گروه علت در گروه فعلی کوچک قرار می دهیم و به پیروی از رویکرد شلانسکی وسوئر(2011) آن را به مشخص گر گروه استفهام جا به جا می کنیم.
۴۱۶.

فرایند «میان هشت» در زبان فارسی: بافت آوایی یا شرایط ساخت واژی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: همخوان فرایندهای واجی افزون میان هشت هجاآرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۳۹ تعداد دانلود : ۹۱۰
این مقاله به بررسی فرایند میان هشت در زبان فارسی می پردازد. میان هشت نوعی فرایند افزون است که طی آن یک واج به یک واژه اضافه می شود. میان هشت در زبان فارسی به دو گونة میان هشت همخوان و میان هشت واکه بروز می یابد که در این مقاله در مورد هر دو گونة میان هشت بحث شده است. ضمن بررسی داده ها و ارائة دو فرضیة متفاوت و بررسی آن ها، این نتیجه به دست می آید که در زبان فارسی فرایند میان هشت همخوان، فرایندی اجباری برای تبدیل ساخت هجایی نامطلوب به ساخت مطلوب است و با کاربرد ده همخوان بنا بر شرایط ساخت واژی، نحوی و آوایی میان دو واکه صورت می گیرد. اما میان هشت واکه در واژه های فارسی اصیل فرایندی اختیاری و سبکی است که برای آسانی تلفظ و خوش آهنگی به کار می رود. این فرایند در واژه های قرضی برای شکستن خوشة همخوانی آغاز واژه به کار می رود تا ساخت واژه منطبق بر قواعد هجاآرایی زبان فارسی شود.
۴۱۸.

بررسی نحوة برقراری ارتباط تصویری و کلامی توسط گفته پرداز یا گوینده (مطالعة نشانه- معناشناختی آگهی های تلویزیونی امور فرهنگی و آموزشی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گفتمان گفته گفته پرداز نشانه- معناشناسی تیزر

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری معنی شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی میان رشته ای ها نشانه شناسی
تعداد بازدید : ۱۲۴۴ تعداد دانلود : ۷۱۶
ابزارهای مورد استفاده در نشانه- معناشناسی می توانند بر مضامین متفاوتی پیاده شوند. هدف ما در این مقاله بررسی چگونگی برقراریارتباط در تبلیغات تلویزیونی است. تبلیغات، نوعی وسیلة ارتباطی تلقی می شود که در آن طبق آخرین مدل های ارتباطی، به دلیل وجود همزمان تصاویر و کلام، فرستنده قادر است پیامی پیچیده برای دریافت کنندة خود بفرستد. برحسب اینکه گفته پرداز به چه شکل پدیدار می شود و چه گفته ای را برای ارتباط با مخاطبش انتخاب می کند، ساختار پیام می تواند به شکل های گوناگون به نمایش درآید. بر همین اساس، چهار شکل متفاوت گفتمان ساخته می شود که هر یک کارکرد گفتمانی خود را دارند. از طرفی گفته پرداز می تواند به شکل نوشتاری یا شنیداری نمایان شود. نوشتار می تواند به موازات تصویر حرکت کرده، معنای آن را تکمیل کند و یا ایهام های تصویر را به کنار نهاده، منظور اصلی فرستندة پیام را منتقل کند. با شروع صدای خارج صحنه، گفته پرداز به گوینده یا فرستندة پیام تغییر ماهیت می دهد؛ بر این اساس، منشأ صدا در تصویر مشخص می کند او تا چه حد بر گفتمان خود تسلط دارد. همة این عوامل بر قابلیت پذیرش تبلیغ توسط بیننده و سوق دادن او به خرید خدمات یا کالا تأثیرگذار هستند.
۴۱۹.

بررسی کارکردهای نشانه معناشناختی نور بر اساس قصّه ای از مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: داستان گفتمان نور مثنوی نشانه معناشناسی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری معنی شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد نشانه شناختی
تعداد بازدید : ۱۲۹۵ تعداد دانلود : ۸۲۴
یکی از اصلی ترین نشانه ها در فهم متون عرفانی عنصر «نور» است. یافتن دلالت های معنایی و مناسبات درونی عنصر نور در متون عرفانی، درک ژرفای معانی آن ها را آسان می کند. نشانه معناشناسی، به مثابة یکی از روش های نقد ادبی نُو، به ما اجازه می دهد تا به مطالعه این کارکردها در درون گفتمان بپردازیم. این مقاله در پی آن است تا با روش توصیفی تحلیلی، کارکردهای نور را در بخشی از قصّه «آمدن جعفر به گرفتن قلعه ای به تنهایی» از دفتر ششم مثنوی، بر اساس رویکرد نشانه معناشناختی بررسی و تبیین کند. پرسش اصلی پژوهش این است که عنصر نور چگونه فضای گفتمانی را تحت تأثیر خود قرار می دهد و سبب آفرینش چه معناهایی می گردد. درواقع هدف از این پژوهش مطالعه شرایط داستانی و گفتمانی نور در این قصّه برای نشان دادن سیالیّت معناست. عنصر نور در این قصّه کارکرد داستانی و گفتمانی پیدا می کند و از این طریق گفتمانی پویا و سیّال آفریده می شود. فرضیّه اساسی این است که نور در این گفتمان دارای کارکردهای جسمانه ای، شناختی، واسطه ای، استحاله ای، و استعلایی است و این کارکردها همواره از ویژگی های تنشی، شَوِشی، عاطفی، نمودی، انفجاری، واسازی، انعکاسی و زیبایی شناختی برخوردارند. بررسی کارکردها و ویژگی های نشانه معناشناختی نور می تواند ظرفیّت های داستانی و گفتمانی قصّه های مثنوی را به خوبی بشناساند و افق جدیدی به روی مطالعات مثنوی بگشاید.
۴۲۰.

بررسی کارآیی رویکردهای کمینگی و بهینگی در تبیین مطابقة فعل و فاعل در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بهینگی محدودیت مطابقه کمینگی جستجوگر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۵۰ تعداد دانلود : ۹۹۰
در مقالة حاضر به بررسی دستگاه مطابقة فعل لازم و فاعل در زبان فارسی می پردازیم. داده های این پژوهش را از برخی مقالات و منابع مکتوب و متون زبان گفتاری گردآوری کرده ایم. چارچوب این پژوهش دو نظریة بهینگی و کمینگی است که هر دو در چارچوب مکتب زایشی مطرح شده اند. در این تحقیق درصددیم موارد استثنای مطابقه در دستور سنتی زبان فارسی را بر اساس رویکرد کمینگی که نحو محور است و نظریة بهینگی که محدودیت بنیاد است نشان دهیم. دلیل انتخاب این دو نظریه این است که مشخص کنیم کدام یک موارد استثنای مطابقه را بهتر بیان می کنند. مطابقه در دستور کمینگی، رابطة بین جستجوگر و هدف بر پایة ارزش گذاری مشخصه ها است. مشخصه ها به دو گونة ذاتی و بافتی هستند و مشخصه های بافتی در بافت های مختلف، ارزش متفاوت دارند. در نظریة بهینگی تعامل محدودیت ها بر انتخاب گزینة بهینة مطابقه تأثیر می گذارد. همة موارد استثنای مطابقه در نظریة کمینگی بر اساس رابطة بین جستجوگر و هدف بیان می شوند؛ در کاربرد محترمانه، با حضور مشخصة [+HON] شمار جمع محسوب می شود و در فعل های بی نهاد، جستجوگر (هستة زمان) با ضمیر بی آوای PRO (هدف) مطابقه می کند. در نظریة بهینگی، گزینة بهینة مطابقه با پیروی از سلسله مراتب نشانداری جانداری تعیین می شود. با بررسی داده های تحقیق به این نتیجه رسیدیم که نظریة کمینگی در تبیین موارد مطابقة فعل با فاعل کارآمدتر از نظریة بهینگی است و می تواند مطابقة افعال بی نهاد را نیز تبیین کند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان