فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۳۳۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
بعد از انقلاب اسلامی ایران تاکنون آمریکا سه رویکرد را در مقابله با جمهوری اسلامی ایران در پیش گرفته است: قدرت سخت[1]، قدرت نرم[2]و قدرت هوشمند[3].
نگاهی به تاریخ آمریکا، نشان میدهد که سیاست خارجی این کشور در مقابل ایران در دوران جمهوری خواهان عموماً بر پایه « قدرت سخت» بوده است که دورة جرج بوش پدر و پسر از جمله آنهاست. در مقابل «قدرت سخت»، استراتژى «قدرت نرم» توسط دمکراتها و رؤسای جمهور برآمده از این حزب در برخورد با جمهوری اسلامی به کار گرفته میشود. اما پس از پیروزی اوباما در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا با شعار «تغییر»، او واژه «قدرت هوشمند» را به عنوان سیاست جدید کاخ سفید مطرح کرد که برای اولین بار توسط هیلاری کلینتون، وزیر امورخارجهاش، در کنگره بیان شد که امروز به عنوان مهمترین ابزار در برابر ایران به شمار میآید و به طور حتم سیاست اوباما پیگیری و اجرای این نوع از قدرت خواهد بود. قدرت هوشمند توانایى تلفیق قدرت سخت و نرم براى ایجاد راهبردهاى موفق است. به نظر مىرسد دولت جدید آمریکا براى رویارویى با چالشهاى کنونى و آیندة پیشروى خود، نسبت به تلفیق این دو مقوله براى ایجاد قدرت هوشمند تلاش خواهد کرد. آمریکا که طی سی سال گذشته به اهداف خود در برخورد با ایران دست نیافته، به دنبال روابط نزدیک با ایران در جهت دستیابی به همان اهداف گذشته، به خصوص جلوگیری از دستیابی ایران به دانش هستهای میباشد. با توجه به شرایط حاضر، جمهوری اسلامی باید با تقویت خود در عرصههای گوناگون با قدرت هوشمند، هوشمندانه برخورد کند.
دیالکتیک تنافع (مبتنی براندیشه سیاسی امام خمینی(ره))
حوزههای تخصصی:
انقلاب اسلامی ایران برای خود رسالتی جهانی قائل است. این رویداد، خود را جزء و زمینهساز جریانی میبیند که آرمان آن از جهانگیری تا جهانداری اسلام به رهبری امام موعود (عجل الله فرجه الشریف) میباشد. لذا در جهت گسترش حوزه نفوذ اسلام درجهان تلاش میکند. در مواجهه با چنین رویکردی، و با وجود گذشت سه دهه از پیروزی انقلاب اسلامی، هنوز برای عدهای این سوال مطرح است که، با توجه به مسایل ومصالح داخلی، چرا باید در بیرون از مرزهای ملّی و جهت انجام به اصطلاح رسالتهای جهانی هزینه کنیم.
درتبیین این موضوع دوسوال اساسی پیش میآید: نخست اینکه آیا اساساً چنین رسالت ومسؤولیتی در عصر غیبت امام معصوم(ع) متصور است؟ و دوم اینکه در صورت ایجاد تزاحم بین منافع ملی با مسؤولیتهای فراملی، اولویت باکدام است؟
در پاسخ به پرسشهای اندیشناک فوق، رویکردهای متفاوتی ارایه شده است. این مقاله با تعبیر این رویکردها به جهانگرایی اسلامی، در مقام آن برآمده است تا ضمن معرفی موارد مقارن با نهضت اسلامی در ایران، براساس اندیشة سیاسی امام خمینی(ره) به نقدآنها پرداخته و از این رهگذر رویکرد امام را تبیین نماید.
تاثیر انقلاب اسلامی ایران بر حرکتهای اسلامی در آسیای مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهم ترین بُعد هر انقلاب بُعد ایدئولوژیک آن است که در بررسی تاثیرات فراملی اهمیت فراوان دارد. این بُعد در انقلاب اسلامی ایران تاثیرات مهمی برمناطق همجوار ــ که از نظرمذهبی، جغرافیایی، فرهنگی و تاریخی وجوه اشتراک زیادی دارند ــ گذاشت. این تاثیرات، گرچه در دهه اول پیروزی انقلاب به علت سلطه رژیم شوروی مورد توجه قرار نگرفت، اما با فروپاشی شوروی و تشکیل جمهوریهای مستقل مسلمان، جمهوری اسلامی ایران تلاش کرد با استفاده از پیوندهای سه گانه اسلام (نژاد، زبان و میراث مشترک فرهنگی ـ تاریخی) نفوذ خود را گسترش دهد.
در این خصوص دو سؤال اساسی مطرح است: 1) انقلاب اسلامی تا چه حد برحرکتهای اسلامی منطقه تاثیر گذارد؟ 2) چه حرکتهای اسلامی در منطقه به وجود آمد و تا چه حد زمینه را برای نفوذ ایدئولوژیکی ایران در منطقه فراهم آورد؟ یافته های مقاله نشان می دهد که اگرچه استقلال جمهوریهای آسیای مرکزی فرصتهایی را پیش روی نظام جمهوری اسلامی گذاشت، اما شرایط منطقه ای و رقابت قدرتهای متعدد در منطقه و سیاست عملگرایانه و منفعت محور ایران نسبت به منطقه باعث شد که تاثیر انقلاب اسلامی بر حرکتهای اسلامی آسیای مرکزی در حد یک الگو و ایده مطرح باشد.
اندیشه: انقلاب معنوی (معنویت گرایی سیاسی در انقلاب اسلامی ایران از نگاه میشل فوکو)
حوزههای تخصصی:
دیدگاه های مایکل فیشر در باره انقلاب اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش انسان شناختی مایکل فیشر، انسان شناس امریکایی، درباره انقلاب اسلامی ایران نمونه ای خاص از رویکرد فرهنگی در مطالعه انقلاب ها است. هدف این نوشتار بررسی آرا و اندیشه های فیشر درباره انقلاب ایران و پیامدهای آن است. این مقاله با مرور پرسشهایی که فیشر درباره انقلاب اسلامی ایران مطرح ساخته آغاز می شود و سپس با بررسی چهارچوب اندیشه ورزی فیشر درباره انقلاب ایران، روش شناسی وی، نگاه او به ایران قبل از انقلاب، دیدگاهش در مورد امام خمینی(س)، تحلیلی که از علل ساختاری انقلاب ایران دارد و همچنین نظریاتش درباره پی آمدهای انقلاب ایران ادامه می یابد. در آخرین بخش مقاله نیز اندیشه های فیشر به صورت انتقادی مورد بررسی قرار می گیرد.