فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۹۷۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
امروزه با وقوع بحران های زیست محیطی، نحوه نگرش به ارتباط بین انسان و طبیعت به یکی از چالش برانگیزترین مسائل در حوزه اخلاق زیست محیطی تبدیل شده است. بدین خاطر بسیاری از اندیشمندان در تلاش اند راه حلی جامع برای فرارفت از بحران های خودساخته زیست محیطی بیابند. در این نوشتار برآنیم ضمن تبیین ابعاد گوناگون اخلاق زیست محیطی، به دو نحوه نگرش خاص نسبت به این موضوع بپردازیم: از سویی به طرح «نظریه گایا» که یکی از نظریات مطرح در علوم تجربی است، می پردازیم و از سوی دیگر به بررسی «قاعده بسیط الحقیقه» ملاصدرا به عنوان نظریه ای نوین جهت ارائه الهیات زیست محیطی خواهیم پرداخت. ازجمله نتایج این پژوهش، تحقق نظریه ای نوین با استفاده از قاعده فلسفی بسیط الحقیقه در حوزه اخلاق زیست محیطی خواهد بود.
بررسی مسئله روح در شبیه سازی انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه شبیه سازی انسان یکی از موضوعات مهم و چالش های دانش بشری از نظر علمی، اخلاقی و حقوقی می باشد. با توجه به تحقیقات و مطالعات انجام شده، شبیه سازی انسان به روش های مختلف با تکنولوژی های پیشرفته ایصورت گرفته است؛ یکی از این روش ها، شبیه سازی انسان از سلول های تمایزیافته یک انسان بالغ (با روح تکامل یافته) است که می توان با این روش، انسانی کاملاً شبیه از نظر ژنتیکی به وجود آورد. اما موضوع بسیار مهم تر، بحث در مورد وجود روح در انسان شبیه سازی شده است: آیا انسان شبیه سازی شده دارای روح و شخصیتی مستقل از فرد اهداکننده سلول است یا خیر؟ بررسی حقوق و تکالیف انسان شبیه سازی شده منوطبه یافتن پاسخ این سؤال است.
در این مقاله سعی شده با توجه به مفهوم و ماهیت روح و شخصیت از منظر قرآن و علم روان شناسی، پاسخی برای این سؤال پیدا شود.
اثرگذاری اقناع در افعال ارادی از دیدگاه فارابی و ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
نقش اقناع در جریان فعل ارادی نزد فارابی و ابن سینا در پرتو توجه به نوعی تمایلات عاطفی در مخاطبان از اهمیت برخوردار است. بررسی دو وجه فعلی و انفعالی اقناع سبب اعتبار آن به عنوان نوعی خاستگاه برای افعال ارادی است. عامی بودن اکثریت افراد و تبعیت آن ها از امیال در افعالشان، در بعد فعلی نقش انگیزش و خاستگاه آن (اقناع) را در صدور فعل ارادی آشکار می سازد. در بعد انفعالی نیز تبعیت نظری و عملی افراد از انفعالات و اهمیت سکون نفس، نقش اقناع را نشان می دهد.
تأکید فارابی و ابن سینا بر اهمیت میل در بعد روانشناختی در انسان ها از یک سو توجه به انگیزش در جهت دهی به امیال را تبیین می کند و از سوی دیگر انفعالاتی نظیر سکون نفس، بستر لازم برای صدور فعل ارادی و میل به انجام آن را در فرد فراهم می سازد. بنابراین اقناع با ایجاد انگیزش، سکون نفس و سایر انفعالات، از دو وجه می تواند مورد توجه قرار گیرد: 1 از وجه ایجابی با ایجاد تمایل به افعال موافق؛ 2 از وجه سلبی با هموار نمودن موانع عاطفی صدور فعل از قبیل بیگانگی و عدم انس مخاطب نسبت به فعل.
بررسی نظام اخلاقی ابن مسکویه و سهم فلسفة یونان در آن(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
یکی از اقسام اخلاق هنجاری، اخلاق فضیلت محور است که ریشه در یونان باستان دارد. از نخستین کسانی که در محیط اسلامی مباحث اخلاق فضیلت محور را مطرح کرده، ابوعلی احمدبن محمد مسکویه رازی است. در این پژوهش کوشیده ایم نخست به بررسی آرای ایشان در باب فضیلت و سعادت بپردازیم و آن گاه تأثیرپذیری وی از فلاسفة یونان را بررسی کنیم. حاصل این پژوهش نشان می دهد که ابن مسکویه به رغم تأثیری که از متفکران یونانی پذیرفته، با توجه به فرهنگ اسلامی اخلاق فضیلت، شریعت مداری را پایه ریزی کرده که تا زمان ما نیز مورد استفاده پژوهشگران حوزة اخلاق است.
زهد و وارستگى دوستان خدا و بى اعتنایى آنان به دنیا (3)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقال، شرحى است بر مناجات زاهدین امام سجاد علیه السلام. ما باید روح توحید در گستره اعمال، رفتار وگفتارمان تجلى یابد و باور کنیم که بدون خواست خداى متعال، کارى صورت نمى گیرد. البته خداىمتعال از طریق اسباب و عوامل موجود ما را یارى مى رساند. ما نیز باید به کمک اسباب مادى موجودتلاش کرده، از خداى متعال استعانت بجوییم.
باید توجه داشت که انسان با سروکار با اسباب مادى این دنیایى، لذت هایى از آن عایدش مى شود وحکمت وجود این لذت ها، تأمین نیازهاى مادى دنیایى است. با این حال، باید به اندازه نیاز به لذایذدنیایى اکتفا کرد و دلبسته و فریفته آن نشد. از جمله راه هاى کاستن از دلبستگى دنیایى عبارتند از: توجهبه کاستى ها و عیوب دنیا، توجه به اینکه دنیا سرایى سرشار از درد و رنج است، زهد و وابستگى از دنیازیبنده اولیاى الهى است، ضرورت بهره گیرى از رحمت الهى و درک لذت محبت و انس با خدا.
ضرورت گسترش آموزه هاى اهل بیت علیهم السلام در جامعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله شرحى است بر کلام حضرات معصومان علیهم السلام در صفات و ویژگى هاى شیعیان. شیعیان واقعى، بندگان شایسته و پرهیزکار خداوند هستند که هرگز به دنیا دلبستگى ندارند؛ از دنیا به قدر ضرورت بهره مندند. به طورکلى صفات شیعیان در دو محور اثباتى و سلبى است، محور اثباتى آنان، انجام وظایف و تکالیف الهى است: براى نیل به قرب الهى نماز اقامه مى کنند، روزه مى گیرند و براى جلب رضاى خدا، زکات پرداخته، انفاق مى کنند و به تهجد و سحرخیزى اهتمام دارند. اما محور سلبى رفتارشان، خوددارى از هر کارى است که آنان را از انجام وظایف الهى و تحصیل علم، تقوا، عبادت و بندگى خدا بازمى دارد که خلاصه همه آنها عدم دلبستگى به دنیاست. این مقاله به تفصیل به شرح این مهم مى پردازد.
نقد شبهه اهانت آمیز بودن آیات دالّ بر منع دوستی با غیرمسلمانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیات متعددی از قرآن کریم مسلمانان را از برقراری هرگونه رابطه دوستی با غیرمسلمانان، برحذر داشته است؛ این مسئله موجب القای شبهه توهین قرآن به غیرمسلمانان شده است و از رهگذر آن قرآن حاوی امری اهانت آمیز و غیراخلاقی پنداشته شده است. در این مقاله با تأمل در مدلول آیات مورد بحث و تبیین دقیق آنها روشن می شود که مسلمانان تنها از دوستی با افرادی برحذر شده اند که به دشمنی با آنان برخاسته و به انحاء مختلف سعی در آزار و ضربه زدن به آنها را دارند و نیکی با کسانی که با مسلمانان روابط غیرخصمانه دارند، مورد تأکید قرآن است. در این مبنا مسلمان بودن یا نبودن مطرح نیست. توصیه قرآن بر عدم دوستی با پدر و مادر مشرک نیز به هیچ وجه به معنای بی احترامی به آنان نیست بلکه فقط به معنای عدم اطاعت از آنها در امور مربوط به دین است، ضمن آنکه به والدین مسلمان نیز توصیه شده که تنها در مواردی که اجابت خواسته های فرزندان موجب ظلم به دیگران می شود، از آن روی برتابند.
سازماندهی نظام تربیت عاطفی براساس آموزه های قرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
این پژوهش با رویکرد کیفی و روش پژوهش استنتاجی (الگوی بازسازی فرانکنا) انجام شده، و هدف آن بررسی میان رشته ای تربیت عاطفی و ساختار آن در قرآن است؛ لذا پس از بیان مبانی این فرایند بر اساس اسناد در قالب گزاره های واقع نگر دینی و علمی و هم چنین استخراج ضرورتها و توصیه های عملی قرآن، ساختار تربیت عاطفی در قالب اهداف و اصول و روش شکل گرفته است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که عواطف در قرآن با پشتوانه معرفتی از احساس جدا می شود. تربیت عاطفی با مبانی انسانشناسی و معرفت شناسی وارد فرایند تربیتی می شود و همسو با هدف نهایی نظام تربیتی، پرورش عواطف و مدیریت آن را براساس ارزشها بر عهده دارد. علاوه برآن با رشد هوش فکورانه و انگیزش درونی به یادگیری کمک می کند. این تربیت با اصولی مانند اصل ارتقای عاطفی، اصل مخاطب شناسی و اصل تفکر راهبردی و با الهام از توصیه های عملی قرآن مانند انذار و بشارت، مراقبه و محاسبه، حاوی روشهای کاربردی در مهارتهای ارتباطی و روشهای تدریس و آموزش است.
اخلاق دانشجویی در اسلام(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
بنا بر آیة دوم سورة جمعه علم آموزی یکی از اهداف بعثت پیامبر اکرم صله الله علیه و آله وسلم است. ضرورت یادگیری علم، ضرورتی مطلق، فرازمانی و فرامکانی است. اخلاق و علم از نگاه اسلامی، رابطه ای عمیق و ناگسستنی با هم دارند. ضرورت اخلاق دانشجویی آنجایی است که اخلاق گریزی، تأثیر ژرف بر تخریب مبانی اخلاقی جامعه و دور شدن جامعه از مسیر دینی خود دارد. اسلامی شدن دانشگاه ها، نیز در گرو اخلاقی بودن آنهاست. در آموزه های دینی نیز برای دانشجوی مسلمان در حوزه های حرفه ای و عمومی، اخلاقیات ویژه ای مانند بزرگداشت مقام استاد و رعایت ادب، آداب پرسش، مطالعة پیگیر، انجام مذاکرات علمی و عمل به علم و... مطرح شده است؛ تهاجم فرهنگی و توجه یک جانبه به آموزش و کم صبری دانشجو از جمله موانع رشد اخلاق دانشجویی در دانشگاه ها هستند. رعایت اصول اخلاقی دانشجویی، نقش مهمی در انسجام و اتحاد جامعة بشری، امنیت اجتماعی، گسترش دین الهی و تولید دانش و تحقیقات علمی ایفا می کند. در این مقاله از روش کتابخانه ای استفاده شده است.
پایه نظری موعظه پذیری (اتّعاذ) براساس قرآن و حدیث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی چارچوب نظری موعظه پذیری براساس قرآن و احادیث می باشد. این پژوهشِ کتابخانه ای - توصیفی با روش تحلیل محتوا به کشف و بررسی عناصر مؤثر در پذیرش موعظه پرداخته و سپس مناسبات میان آنها را بررسی کرده و نظام حاکم بر آنها را مشخص ساخته است. یافته های این پژوهش آن است که ایمان، تقوا، عقل، زهد، واعظ درونی، قلب نرم و منعطف و هوشیاری، از عناصر مؤثر در پذیرش موعظه هستند که در سه گروه عناصرِ شناختی، عاطفی و عملکردی طبقه بندی می شوند. بر این اساس، چارچوب نظری موعظه پذیری، مبتنی بر خودِ عقلانی، خودِ عاطفی، خودِ مهارگر و خودِ موعظه گر است. از سویی باید پیش از موعظه، این چهار «خود» را در افراد به وجود آورد و تقویت نمود که این وظیفة دستگاه های تبلیغی، آموزشی و پرورشی است. از سوی دیگر می توان با طراحی ابزار سنجش آن، به بازشناسیِ افراد موعظه پذیر از انسان های موعظه ناپذیر اقدام نمود.
درآمدی روش شناسانه بر نظریه عدالت در اقتصاد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فعالیت های علمی در حوزه عدالت پژوهی را می توان به ساختن بنایی تشبیه نمود که تحقق هر مرحله، مقدمه و امکانی برای ورود به مراحل بعد است. از این رو نگرش های گوناگون در موضوعات حوزه عدالت پژوهی ناشی از تفاوت دیدگاه ها در مراحل قبلی است. دراین میان کاربست روش مناسب، رکن اساسی برای دستیابی به اصول عدالت اقتصادی است. این مقاله با بهره گیری از روش تحلیل فلسفی، روش های دستیابی به پاسخ مسائل اصلی عدالت اقتصادی در آموزه های اسلامی را مورد مطالعه و ارزیابی قرار می دهد. در پژوهش های اسلامی که تا کنون در باب عدالت و به ویژه عدالت اقتصادی صورت گرفته است، فضای کلی «مبناگرایی» حاکم بوده است. رابطه عدالت اقتصادی و حقوق اقتصادی و همچنین ویژگی هایی همچون اصل امضایی بودن فرامین شارع مقدس در امور اقتصادی و جایگاه عرف و بناء عقلا در تعیین مصادیق حقوق اقتصادی، سبب تفاوت ماهوی مباحث روش شناسی عدالت در حوزه اقتصاد با سایر حوزه های عدالت پژوهی می گردد. از این رو در این نوشتار روش های «مبنا گراییِ نص محور»، «مبنا گرایی علِّی»، «مبناگرایی فطری- ولایی» و «مبناگرایی منسجِم کارکردگرا» به عنوان مهمترین روش های شناخت عدالت در اقتصاد اسلامی، مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. این پژوهش نشان می دهد روش «مبناگرایی منسجِم کارکردگرا» نسبت به سایر روش ها، برای شناخت عدالت اقتصادی در آموزه های اسلامی، از اصالت و کارآمدی بیشتری برخوردار است.
شهودهای اجتماعی و اخلاق قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منتقدان و مدافعان اخلاق اسلامی و آنهایی که فقط اخلاق اسلامی را شرح و توصیف می کنند، اغلب ادعا دارند که قرآن منبع هنجارهای رفتاری مسلمانان است. گرچه این مدعا در یک سطح انکارناپذیر است، اظهار آن به طور بی قیدوشرطی که از ظریف ترین و ممتازترین ویژگی های اخلاق قرآنی را مخدوش خواهد کرد، آن ویژگی این است که قرآن مکرراً تصریح می کند که آدمی باید مطابق هنجارهایی عمل کند که در قرآن مشخص نشده اند، یعنی آدمی باید به منابع دانش اخلاقی که جایی در بیرون از وحی قرار دارند متوسل شود. مقاله حاضر این مدعا را موجه خواهد ساخت، و سپس استلزامات این تصریح وحیانی بر متابعت از هنجارهای اخلاقی غیر وحیانی را بررسی خواهد کرد. چنین آموزه ای مقدمتاً سازگار با ویژگی های انسان شناسی و کیهان شناسی قرآنی به نظر می آید، که برای مثال، بر خلاف اکثر شکل های مسیحیت، تفاوت مطلق بین جهان آخرت و این جهان، و بین ماهیت انسان و استعداد انسان را از میان برمی دارد. برخی از پیامدهای این نظام اخلاقی برای اسلام شیعیِ امامی و اسلام سنی نیز مورد ملاحظه قرار خواهد گرفت.
تفسیری نو از واقع گرایی علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
با توجه تفسیرهایی که از دیدگاه اعتباریات علامه طباطبایی شده است هر خواننده ای با تفاسیر متعدد و برداشت های مبهم روبروست. لذا در این مقاله بر اساس مبانی فلسفی اصالت وجود، تشکیکی بودن مراتب وجود و علم حضوری به واقعیات علامه و برداشتی نو از واقع گرایی ایشان در صدد ایضاح نظریه اعتباریات هستیم. در بررسی های معرفت شناسی باید ملاحظه شود؛ دو قلمرو جدا از هم به نام واقعیات و ارزش ها وجود دارد که بر مبنای دریافت حضوری انسان به خود و افعال خویش علم حضوری دارد و علم حضوری خطابردار و استدلال پذیر نیست پس انسان در مرتبه اول با حضور فعل اخلاقی در نزد خود واقعیت جملات اخلاقی را درک می کند. هنگام اخبار از این واقعیت چاره ای ندارد تا تصور و تصدیقی از این حقیقت دریافتی خود در قالب موضوع و محمول یا مسندالیه و مسند به صورت علم حصولی بیان کند؛ در نهایت، واقعیت ارزش اخلاقی نوعی از ایجاد و خَلق معانی است که انسان از نبود به عالم بود انشاء می کند. عدم توجه به احکام این دو قلمرو ادراکی و اصالت وجودی، تشکیک وجود نظام فلسفی علامه، هر تفسیری از دیدگاه ایشان غیر از ابهام چیزی برای خوانندگان در پی نخواهد داشت. بررسی مفاهیم اخلاقی، معیار صدق و کذب اخلاقی، انگیزش اخلاقی، معنای جملات اخلاقی از دیدگاه علامه مربوط به حوزه ادراک حصولی است.
معرفت شناسى «الزام اخلاقى» در دیدگاه علامه طباطبائى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
یکى از مباحث مهم معرفت شناسى اخلاقى، معرفت شناسى «الزام اخلاقى» است که در آن به مباحثى مانند امکان شناختِ «الزام اخلاقى»، اِخبارى انگارى و انشایى انگارى جمله هاى حاوى «الزام اخلاقى»، اطلاق و نسبیت این جمله ها و راه شناخت آنها پرداخته مى شود. علامه طباطبائى، از فیلسوفان مطرح مسلمان، درباره مباحث معرفت شناسى «الزام اخلاقى»، عبارت هاى صریحى ندارد. به همین دلیل مفسران ایشان، اختلاف هاى فراوان دارند؛ ولى بیشتر مفسران در مسئله مورد بحث، ایشان را انشایى انگار و ناشناخت گرا دانسته اند و برخى ایشان را نسبى گرا معرفى کرده اند. این تحقیق بر آن است تا با روش تحلیلى فلسفى به تعریفِ اِخبارى انگارى و انشایى انگارى در معرفت شناسى اخلاقى بپردازد و اِخبارى انگارى علامه را در جمله هاى حاوى «الزام اخلاقى» اثبات کند. همچنین این مقاله با تعریفِ شناخت گرایى و ناشناخت گرایى در معرفت شناسى اخلاقى، نظریه علامه را در جمله هاى «الزام اخلاقى»، شناخت گرایى و مطلق انگارى قلمداد مى کند. توجه به سه راهِ شناختِ جمله هاى اخلاقى در نظریه علامه، یکى از ادله شناخت گرا بودن ایشان است.
عواطف مثبت، آثار و راهکارهای تقویت آن در سوره یوسف(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
عواطف و احساسات مثبت، اصلی ترین رهبرانی هستند که نوع بشر، ادامه حیات خود را تا حدود زیادی، وامدار قدرت این عوامل در تعاملات انسانی است. نیروهایی همچون ایمان و تقوای الهی، امید به خداوند، عفو و گذشت، همدلی و همراهی، رابطة صمیمانه با دیگران از نمونه های این عواطف هستند. داستان حضرت یوسف(ع) در قرآن کریم به خاطر نمود زیبای این عواطف در برخوردهای یک انسان کامل، به «احسن القصص»، معرّفی شده است و به دلیل اینکه نکات تربیتی فوق العاده ای دارد، تأثیر بسیار ژرفی در فکر و ذهن انسان گذاشته است و می گذارد و برای تثبیت آن، باید از راهکارهای تقویت کننده کمک گرفت. در این پژوهش، با روش توصیفی تحلیلی، انواع عواطف مثبت در سورة یوسف و آثار عواطف مثبت بر رشد و تعالی انسان در زندگی فردی و اجتماعی و نیز راهکارهایی برای تقویت این عواطف، با محوریّت سوره یوسف مورد بحث قرار گرفته است. این عواطف به سه بخش عواطف فردی، خانوادگی و اجتماعی تقسیم می شوند که هر یک به سهم خود نقش بسزایی در رشد و تعالی انسان دارد.
نقد و بررسی دلالت های تربیتی انسان شناسی برتراند راسل بر اساس دیدگاه محمدتقی جعفری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه تحلیلی آباء فلسفه تحلیلی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
بازخوانی و توجه به آراء صاحب نظران و دانشمندانی که در حوزه های گوناگون، از جمله انسان شناسی مطالعات عمیقی داشته و در زمینة تعلیم و تربیت نیز آراء قابل تأملی ارائه داده اند امری ضروری به نظر می رسد. در این پژوهش کیفی که به روش «توصیفی تحلیلی» انجام گرفته، نکات مهمی در زمینة انسان شناسی برتراند راسل ذکر و سپس دلالت های تربیتی انسان شناسانة او بر اساس دیدگاه محمدتقی جعفری نقد و بررسی شده است. مطابق دیدگاه علامه جعفری، حیات انسان تنها به دو قلمرو فردی (لذت و الم شخصی) و فرافردی محدود نمی شود، بلکه از قلمرو سومی به نام «کمال و تعالی» نیز برخوردار است؛ قلمروی مهمی که در دیدگاه راسل جایگاهی ندارد. نتایج تحقیق نشان می دهد که با وجود این تفاوت و دیگر تفاوت های اساسی در جهت گیری های کلی انسان شناسانة این دو فیلسوف، برخی از اهداف واسطی و اصول و روش های تربیت از دیدگاه راسل به سبب آنکه سعادت فردی و اجتماعی بشر در دنیا را هدف گرفته، بر اساس دیدگاه علامه جعفری، که حیات طیبة طبیعی و دنیوی را مقدمة حیات معقول می داند، تأیید شده، اما ناکافی است. اصل «لزوم تربیت»، اصل «تطبیق تربیت بر غرایز»، و اصل «نافع بودن تربیت» از جملة این اصول است. نکات غیرقابل تأییدی نیز در آراء تربیتی راسل وجود دارد؛ از جمله نقش هنر در تربیت، اصل «شک گرایی صرف» و اصل «تفوق مشارکت بر رقابت». همچنین مشخص گردید بیشتر نقد های وارد شده بر دیدگاه راسل مربوط به آن بعد از حیات انسان و تربیت اوست که به سبب انکار خدا و معنویت یا تردید در آن از سوی راسل، در آراء تربیتی وی مغفول مانده است.
تأثیر ایمان و عمل صالح در هدایت علمى بشر با تکیه بر تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
هدایت علمى، از اقسام هدایت الهى بوده و از عوامل متعدد افزایشگر و کاهشگر برخوردار است.علّامه طباطبائى در تفسیر المیزان، به مناسبت آیات فراوان، به ذکر ابعاد این بحث و بخصوص،بررسى عوامل تأثیرگذار در هدایت علمى پرداخته است. در نوشتار حاضر، که برگرفته از این منبعتفسیرى گرانقدر مى باشد، با روش تحلیلى توصیفى به بررسى اقسام هدایت الهى و نقش ایمان وعمل صالح در هدایت علمى، همراه با تنظیم منطقى، و تبیین لازم پرداخته است.
در قرآن کریم هدایت الهى، داراى دو قسم تکوینى و تشریعى است. هدایت تکوینى نیز، خود،به هدایت علمى و عملى تقسیم مى شود. هدایت علمى، همان توفیق درک و فهم معارف حق، وهدایت عملى، توفیق پیروى و التزام عملى نسبت به این معارف است. هدایت علمى نیز دو گونهاست: عام و خاص. هدایت علمى عام، از راه عقل، فطرت و امثال آن، و هدایت علمى خاص، ازطریق ایمان و عمل صالح، قابل تحصیل است.
فلسفه مسئولیت در اسلام و نقش تعلیم وتربیت در تحقق آن
حوزههای تخصصی:
این پژوهش باهدف تبیین چیستی، چرایی و چگونگی مسئولیت انسان و همچنین نقش تعلیم و تربیت در تحقق آن با رویکرد کیفی و روش توصیفی - تحلیلی انجام شده است. مسئله مسئولیت در حوزه های مختلف؛ اخلاقی، حقوقی، اجتماعی، تربیتی و ...بر اساس مبانی گوناگون موردتوجه محققان قرارگرفته است. در این پژوهش مبنای مسئولیت ایمان به خداوند است. خداوند انسان را برخوردار از؛ فطرت، خودآگاهی، توانایی تشخیص خیر از شر، توانایی کسب علم و تسخیر طبیعت، هدایت پیامبران، آزادی و ... نمود که در جهت کمال خود، تلاش نماید. چنین وضعیتی بیانگر اصالت و استقلال نوعی از خویشتن برای انسان در عین اتکای به خداوند است که آگاهی از آن باعث می شود خود را در مقابل خداوند ببیند و درنتیجه نسبت به خود و دنیای پیرامون احساس مسئولیت کند. لذا تعلیم و تربیت با محوریت خودآگاهی و آزادی در طراحی و تدوین برنامه درسی باعث رشد احساس مسئولیت در متعلمان می گردد. ازاین رو محتوی متناسب با میزان رشد متعلمان از طریق روش های پرسشگری، الگو مداری، تزکیه، تبشیر، تنذیر و... در جهت تقویت خودآگاهی و هدایت آزادی آنان ارائه می گردد.
آیا واقعاً بخشش(دادن) بهتر از گرفتن است؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این گفته مشهور که «دادن بهتر از گرفتن است» چنان رایج و گسترده است که اغلب درست بودن آن را مفروض می گیرند. اما آیا این فرمان اخلاقی در برابر تحلیل فلسفی دقیق تاب می آورد؟ مفاهیم مربوطه («دادن»، «گرفتن»، و «بهتر») چنان تفسیرهای متنوعی دارند که در یک مقاله نمی توان به همه آنها پرداخت. به جای این کار، در مقاله حاضر تفسیرهای مختلف از تمایز بین دادن و گرفتن را طبقه بندی خواهیم کرد، سپس به صورت عمقی یکی از گزینه ها را، بر مبنای تمایزی محوری بین دادن و گرفتنِ فعالانه ومنفعلانه، بررسی خواهیم کرد. من از این مدعای مجادله انگیز دفاع خواهم کرد که دست کم یک معنای مهم وجود دارد (در واقع مهم ترین معنا، با توجه به اهداف اخلاقی) که در آن دادن بهتر از گرفتن نیست، بلکه بدین معنا دقیقاً برعکس آن درست است. در واقع، بقای نوع بشر وابسته به میل ما به گرفتن است.