فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۲۱ تا ۵۴۰ مورد از کل ۱٬۹۵۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکی از انواع آشنایی زدایی در زبان، انتخاب بیان پارادوکسی است. پارادوکس در زمرة قوانین شناخته شدة رستاخیز کلمات در حوزة بوطیقای جدید و زبان شناسی قرار دارد. ادیبان عرب در بهره گیری از این ترفند ادبی غافل نمانده اند. آنان به ویژه در ادبیّات عرفانی غنی ترین جلوه های پارادوکسی زبان را به کار گرفته اند. آمیختگی عرفان با ادب و تحوّل تکاملی ادبیّات از سادگی به ژرفایی را می توان مهم ترین عامل گسترش ناسازوارگی در ادب عربی برشمرد. در بلاغت صوفی، محور جمال شناسی شکستن عرف و عادت های زبانی است. در مرکز این قلمرو استتیک غلبة موسیقی و شطح (پارادوکس) بر دیگر جوانب بیان هنری کاملاً آشکار است.
با واکاوی در دیوان کبیر«ابن عربی»و«ابن فارض» درمی یابیم که هرچه از عرفان زاهدانه به عرفان عاشقانه گرایش پیدا می کنیم، بسامد ناسازوارگی بیشتر می شود؛ و هرچه فاصلة میان دوسویة ناساز واره در دیوان «ابن عربی» و «ابن فارض» کمتر می شود بر بلاغت سخن آنان افزوده می شود و پایه و مایة سخن آنان را بالاتر می برد.
سید یحیی فدائی یزدی عالم قرن سیزدهم ایران و منظومه نحویه او
حوزههای تخصصی:
سید یحیی فدائی یزدی از جمله شخصیتهای علمی و ادبی قرن سیزدهم می باشد. او در شهر یزد زندگیش در اشتغال به تعلیم و تعلم سپری نموده است . ودر سال 1280 یا 1282 هجری قمری رو در نقاب خاک کشید ، و مجموعه ای از آثار علمی و ادبی از خود بجای گذاشت . از جمله آثار قلمی او کتاب ((منظومه فی علم النحو)) به زبان عربی است که مشتمل بر بیشترین مطالب نحوی می باشد و تاکنون بصورت نسخه خطی باقی مانده. مؤلف آراء و نظریه های مختلف را از مکتب بصریان و کوفیان و دیگر علمای نحوی فراهم آورده و با زبردستی پیوستگی و انسجام بخشیده و به شیوه شیرین به نظم درآورده . در این منظومه بعضی از مطالب نحوی با تفصیلات بیشتر از الفیه ابن مالک بیان شده.
دراسة جمالیة التکرار فی دیوان ""قَلیلکِ… لا کثیرهُنَّ"" لیحیى السماوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقق ظاهرة التکرار فی النصّ الأدبی الجانبین المهمین: الجانب اللفظی والجانب المعنوی. یخلق التکرار فی الجانب اللفظی جواً موسیقیاً متناسقاً، کما یؤدّی فی الجانب المعنوی إلى توکید المعنى وإبرازه فى معرض الوضوح والبیان.
إن التکرار عنصر من عناصر البلاغة اهتم به شعراء العرب المعاصرون اهتماماً بالغاً، ومن بینهم الشاعر العراقی یحیى السماوی الذی نشر دیواناً بعنوان ""قلیلکِ... لا کثیرهُنّ"" و فیه ما یتعلق بزوجته الفاضلة وهموم وطنه الأصلی الذی ظل ومایزال مصدراً لآهاته ونفثاته وآلامه وذکریاته.
وتهدف هذه المقالة باعتماد المنهج الوصفی- التحلیلی إلى تحلیل التکرار وأنماطه فی دیوان یحیى السماوی، ویتمثل هذا التکرار فی تکرار الکلمة المفردة، المقابلات والضمائر، تکرار العبارات، تکرار الجملة المستقلة، تکرار عنوان القصائد، تکرار الأسالیب المتنوعة، تکرار الترکیب الاستفهامی والندائی و... . ومن النتائج التی توصلنا إلیها أنّ الدیوان یعکس هموم الشاعر و آلامه الصادقة فی فراق العراق من خلال جمالیة التکرار الذی شکّل لُحمة الدیوان. فثمّة تناغم واضح بین أسلوب التکرار ومحتواه.
شاعری در تصرف شعر ( گفت و گو با دکتر موسوی گرمارودی )
حوزههای تخصصی:
التوظیف السیاسی والاجتماعی للفکاهة فی العصر المملوکی (دراسة وتحلیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لیس الأدب الفکاهی حکراً علی العصر المملوکی، إذ إنّه لایکاد یخلو عصرٌ من هذا الغرض الشعری، ولکنّ الفکاهة فی تلک الفترة بالذات لقیت رواجاً لم یسبق له نظیرٌ حتی أصبحت سمةً بارزةً من سمات العصر. ثم أنها خرجت فی ذلک العصر من إطارها الضیّق ودَخلت فی معترَک الحیاة واحتکّت بالواقع الذی عاشه المجتمع المملوکی. ومن هذا المنطلق أخذت الفکاهة فی تلک الآونة طابعاَ شعبیاً یعکس ما عاناه الشعب من آلامٍ ومحنٍ مصوّراً الظروف المعیشیة القاسیة التی خیّمت علی المجتمع المملوکی. عُنِیَ شعراء الفکاهة فی العصر المملوکی بالقضایا السیاسیّة والاجتماعیة عنایةً بالغة حیث کانوا یسعون من وراءها إلی إصلاح السیاسات الظالمة وتقویم المسارات الخاطئة وتحسین أوضاع المجتمع. ومن أبرز المضامین التی یحویها الشعر الفکاهی فی العصر المملوکی هی ظلم الحکام وفساد القضاة وتدنّی الأخلاق العامة والفقر المدقع الذی یعیشه الشعب وأوضاع المجتمع المتردیة والمصائب والأوبئة وما إلی ذلک من المظاهر الاجتماعیة العصیبة. أمّا هذا البحث فإنّه یرمی إلی دراسة مضمونیة للشعر الفکاهی فی العصر المملوکی وإلقاء الضوء علی ما یجری فی ساحات المجتمع المملوکی من قضایا سیاسیّة واجتماعیّة. ومن أهمّ النتائج التی توصّلنا إلیها من خلال البحث هو: أنّ للفکاهة فی ذلک العصر مکانة فریدة لا تُضاهی، ووظیفة اجتماعیّة وسیاسیّة هامّة قامت بتأدیتها فی أحسن وجهٍ ممکن. والمنهج الذی اعتمدناه فی هذا البحث هو المنهج الوصفی -التحلیلی الذی یتمّ التعویل علیه فی الموضوعات الأدبیة.
أنواع البدیع فی العصر المملوکی (عددها و تقسیم بعض أنواعها)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ربما کان من أصعب الأمور على دارس علم البلاغه فی العصر المملوکی، أن یستطیع حصر أنواع «البدیع» الذی کان سمه ممیزه للذوق الأدبی فی هذا العصر.
ویبدو أن أصحاب البدی ع اختلف وا فی عددها وفی أنواعها وفی تس میات ها، ولم یتفقوا على أهمیتها ودوره ا فی العملیه الإبداعیه. لذلک یقوم هذا البحث بمحاوله فهم أسباب هذا الاضطراب من خلال مقارنه بین أهم الکتب التی تناولت هذا الموضوع، کذلک یعرض لأهم الأن واع البیانیه والبدیع یه التی تعرضت للتقس یم والتفریع مما جعل الإلمام بها أمراَ فی غایه الصعوبه.
دو خوانش متفاوت از افسانة شهرزاد در نمایشنامه هایی از توفیق حکیم و علی احمد باکثیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علوم عربی- تأیید صحت کلمات ابوالاسود دلالی
منبع:
اخگر دی ۱۳۲۴ شماره ۳
حوزههای تخصصی:
دراسة کنایات الید فی القرآن الکریم والأدب العربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
إنّ الناظر ببصیرته فی الإنسان الذی یبتدئ خلقه بتلک النطفة الضعیفة لایملک إلا أن یسجد خاشعا فی محراب هذه الحیاة لله الخالق العظیم الذی أحسن کلّ شیء خلقه. لقد حث القرآن الکریم الباحثین عن الحقیقة بصدق و وجدان علی النظر والتدبّر فی کیفیة خلق الإنسان وأعضاء جسده وأطوار خلقه المتتالیة و معرفة ما فیه من إبداع.
الید هی أحد أعضاء الجسد الإنسانی المذکور فی القرآن الکریم و قد جاءت الإشارة إلی الید فی القرآن الکریم بالإفراد و التثنیة و الجمع و مع عدد من الضمائر المختلفة 120 مرة فی 110 آیات من أصل 47 سورة قرآنیة. الید لفظ مشترک فی القرآن الکریم ویعرف معناها حسب سیاق ذکرها من الآیة. قد وردت لمعانٍ عدیدة: للنـعمة والتّفضّل والقوّة والقدرة واالملک والسلطان والطاعة والانقیاد والذُّلّ والاستسلام والحفظ والوقایة والغیاث والجماعة والغنی ومنع الظلم والقهر والکفالة والسبقة والجماعة.
و قد اشترکت هذه اللّفظة بأشکالها و أوجهها العدیدة فی تکوین کثیر من الترکیبات الکنائیة القرآنیة من مثل الآیة الکریمة «فَوَیْلٌ لِلَّذینَ یَکْتـُبُونَ الْکِتَابَ بِأیْدیهِمْ ثُمَّ یَقُولُونَ هذا مِنْ عِنْدِ الله لِیَشْتَرَوْا بِهِ ثَمَناً قَلیلاً فَوَیْلٌ لَهُمْ مِمّاکَتَبَتْ أیْدیهِمْ وَ وَیْلٌ لَهُمْ مِمّا یَکْسِبُونَ» (البقرة/ 79). سأحاول فی هذا البحث المتواضع الإشارة لها و للمشاهد المرتبطة بها التی وردت فی کتاب الله الخالد والأدب العربی.
إشکالیّة ""الوظیفة المسرحیّة"" لدى المسرحیّین الروّاد فی المشرق: بلاد الشام و إیران و ترکیا العثمانیّة (مسأله ""وظیفه تئاتر"" از نظر نمایشنامه نویسان پیشگام در مشرق: ""بلاد شام، ایران، ترکیه عثمانی"")(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیشگامان نمایشنامه نویسی در مشرق زمین که در قرن نوزدهم میلادی به نوشتن نمایشنامه هایی به سبک اروپایی آن پرداختند، در آغاز با برخی مسائل مواجه بودند که از آن جمله است، وظیفه نمایش و کاربرد آن. در این پژوهش، موضوع یاد شده در کشورهای بلاد شام و به طور ویژه لبنان و سوریه و همچنین ایران و ترکیه عثمانی که در نمایشنامه نویسی و اجرای نمایش در مشرق پیشگام بودند، مورد بررسی قرار گرفته است.
پیشگامان تئاتر با تاکید بر ضرورت وجود نمایش در کشورهایشان، معتقد بودند که نمایش صرفا یک هنر برای سرگرمی نیست بلکه از آن فراتر می رود و وظایف دیگری بر عهده این هنر و نوع ادبی است.
آنان به فایده نمایش در جوامع و تاثیر آن بر ملتها ایمان داشتند و آن را از برترین انواع ادبی و هنری به شمار می آوردند و تاکید می کردند که تئاتر خدمت بزرگی به کشورهایشان ارائه می کند و یک هنر متعالی است. از نظر آنان، تئاتر می تواند در تهذیب سرشت مردم، اصلاح جان هایشان و روشن کردن عقلشان و همچنین در بهبود اخلاق اجتماعی مؤثر باشد و به طور کلی تئاتر را علاوه بر بعد سرگرمی، دارای وظیفه و رسالتی در جوامع می دانستند.
بررسی وام واژه های فارسی امثال مولد در مجموع الامثال میدانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دلالة الألوان فی شعر المتنبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قد دلت الأبحاث علی أنّ اللون قوة تؤثر فی الجهاز العصبی واثره لا یقل عن الموسیقی، وربما یفوقها بعض الأحیان. إنّ الشعراء طوال التاریخ اهتمّوا باللون اهتماما کبیرا، لکن هذا الاهتمام یختلف من عصر الی عصر، حیث أنه یستخدم اللون فی العصر الجاهلی فی المعنی الأصلی فی معظم الأحیان، وشیئا فشیئا تتغیر هذه الرؤیه الی استخدام الألوان فی المعانی الأخری، حتی نشاهد الشعراء فی العصور التالیة خاصة فی العصر الحدیث، یستخدمون اللون فی المعنی الرمزی.
نظراً إلی أنّ العصر العباسی یعتبر کالعصر الذهبی للأدب العربی وأنّ للمتنبی منزلة رفیعة بین الشعراء، حاولنا دراسة ظاهرة اللون فی اشعاره من خلال المنهج الوصفی – التحلیلی وتبیین وجوه دلالة اللون بنوعیها الرمزی والتصریحی عنده. یلُاحَظ أنّ الشاعر قد یجعل للألوان دلالات رمزیة وأحیانا تصریحیة، وقد یستخدم هذین النوعین فی بیت واحد.
علوم عربیه- تردید در صحت حکایت ابوالاسود دئلی
منبع:
اخگر آذر ۱۳۲۴ شماره ۲
حوزههای تخصصی:
بازتاب اوضاع سیاسی عراق پس از جنگ جهانی اول در اشعار معروف الرصافی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱۷
57-84
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بازتاب اوضاع سیاسی عراق پس از جنگ جهانی اول در دیوان شعر رصافی، شاعر عراقی می پردازد. علت انتخاب موضوع، این است که عراق در قرن های نوزدهم و بیستم، شاهد فراز و نشیب های بسیاری در زمینه های سیاسی و اجتماعی بوده است. این سرزمین پس از تحمل حاکمیت عثمانی، مورد تجاوز دولت های استعمارگر همچون انگلستان واقع شد؛ بنابراین استقلال این کشور تا مدت ها تحت شعاع قرار گرفت. این مسیله باعث شد تا شعر که زاییده فرهنگ و محیط معین و خاصی است، توسط رصافی شاعر عراقی هم به عرصه زندگی مردم منتقل شود و آن را وسیله ای برای بیان مشکلات مربوط به آن زمان قرار دهد. موضع گیری های وی در مسایل سیاسی و ملی و اشعار او، حس میهن دوستی را علاوه بر عراق، به سرزمین های دورو نزدیک عربی نیز وارد کرد که از این حیث جالب توجه است.هدف از نگارش این مقاله آن است تا مواضع ظلم ستیزی و بحران سیاسی عراق پس از جنگ جهانی اول در اشعار رصافی به روش پژوهش تاریخی و ادبی توصیف و تحلیل شود، تا از این طریق نقش این شاعر نامور عراقی در بیداری مردم عراق در مبارزه علیه استعمار مشخص شود. یافته های تحقیق نشان می دهد که، رصافی با سرودن اشعار سیاسی و اجتماعی سعی داشت تا با تأثیرگذاری بر اذهان مردم، کشور خویش را به وحدت برساند و از طریق فرهنگ با عناصر مستبد داخلی و نیز بیگانگان مبارزه نماید؛ بنابراین حس وطن پرستی را تقویت نموده که از این حیث جالب توجه است.
جمالیّات الأسالیب البصریّة فی شعر عدنان الصائغ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الشاعر لا یأتی فی نصه باللغة الدالة القریبة الحاضرة فی ذهنه، بل یتوقّف طویلاً عند الألفاظ، یتأمّلها وینتقیها، ثم یعید تشکیلها بما یناسب الدلالة الوجدانیة، وقد یتوقّف عندها لیخلق عبرها لنفسه نمطاً جدیداً تحّقق رغبته ورغبة القارئ فی المتعة الفنیة المتوقعة من إبداعه؛ والتعبیر بالصورة یُعتبَر من أهم خصائص التعبیر الشعری حیث یتمیّز بدقّة تحدیده للتجارب ومفرداتها, .تعدّ الأسالیب البصریّة-وهی الأسالیب التی یوظّفها الشاعر لبیان ما لا یستطیع التفوّه به- إحدى طرق التعبیر فی الشعر العربی والخدمة التی تؤدیها تلک الأسالیب، فهی غالبا المساعدة فی بناء المزاج الانفعالی وتغیراته. أحد هؤلاء الشعراء الذین اتّجهوا إلى التعبیر بالأسالیب البصریّة هو الشاعر العراقی المعاصر عدنان الصائغ. فقد تناول هذا النوع من التعبیر فی تجربته الشعریة لرفد نصوصه بشحنات دلالیة وفقا للرؤی والأفکار التی یرید التعبیر عنها. فی هذا البحث نحاول الولوج إلى ظاهرة حداثویة أتت بها ثورة التجدید الشعریة وهی ظاهرة التشکیل البَصَرَی فی القصیدة الحدیثة، ومن ثم تطبیق ظواهر التشکیل البصری فی قصائد الشاعر العراقی المعاصر ""عدنان الصائغ"" والترکیز على المظاهر البَصَرَیة البارزة فی شعره المنشور فی مجموعة أشعاره مستخدمین المنهج الوصفی-التحلیلی. ومن المظاهر البصریة المستخدمة هی العلامات الترقیمیّة، التنقیط والصمت، والسواد والبیاض والشکل المتموّج، وتفتیت الکلمات، والأشکال الهندسیّة، والظلّ. وکلّها تعبّر عن اضطراب الشاعر وتوتّره واغترابه عن الوطن ووحشته. وکل هذا أدّى إلى تجسیم آلام الشاعر وحنینه إلی وطنه النائی البعید عنه.
نگاهی به شعر معاصر عرب
حوزههای تخصصی:
شعر نو در جهان عرب
حوزههای تخصصی:
الإعجاز البیانی للقرآن الکریم من خلال أسلوبیه الانزیاح دراسه وصفیه – تطبیقیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
إعجاز القرآن واحتواؤه علی کل شارده ووارده کان موضوعا طالما اشتغل به الباحثون وراح یتدبر فیه الحازمون لکی ینفضوا غبار الشکوک الذی غطی وجه الحقیقه. فالدراسات التّی قام بها الباحثون غالبا ما تکون فی إطار البلاغه أوالمباحث التفسیریه ولم تکن ترنو إلی ترسیخ إعجاز القرآن الکریم فی القلوب علی حد ذاتها بل هی فی سیرها النقدی التحلیلی أکدت علی إعجازه بشکل غیر مباشر.
فهنالک مدارس نقدیه حدیثه من السریالیه والشکلانیه الروسیه ومدرسه البراغ وغیرها من المدارس التی أسهمت إسهاما کبیرا فی ظهور البلاغه الحدیثه أی الأسلوبیه. ومن أبرز الأسلوبیات التی ظهرت، أسلوبیه الانزیاح الذی اتکأ علی عنصر المفاجاه وخرق درجه الصفر المعیاریه.
هذا الازدهار فی المدارس النقدیه الحدیثه جعل البعض یحسب علی زعمه بأن العرب قد تخلفوا وابتعدوا عن مجاراه العلوم الحدیثه وجعله یظن بأن ما ورد من الآثار الأدبیه فی اللغه العربیه اندثر تحت قوقعه التحجر.
استهدفت هذه المقاله بدراستها الموجزه بوضع أصبعها علی إعجاز القرآن معالجه مدی استیعابیته من خلال دراسه نماذج من النص الشریف دراسه وصفیه - تطبیقیه علی أسلوبیه الانزیاح بأنواعه الثلاثه: الاستبدالیه والترکیبیه والصوتیه. فأهمیه هذه الدراسه تظهر حینما یتبین الفاصل الزمکانی الشاسع بین نزول القرآن وظهور الدراسات اللسانیه الغربیه.
واستنتجت أخیرا بأن کلام الله المجید یستوعب کل الجمالیات الانزیاحیه، وأسلوبیه الانزیاح تتماثل بشکل ناضج فیه.
هذه خطوه صغیره فی سبیل ترقیه الأفکار وکسر قوقعه التحجر الذی ارتمی به العرب فی أنحاء العالم واستخراج کنوز اللغه العربیه التی اختفت فی مناجم الجهاله والتغریب.