فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۱٬۹۱۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
بر پایه الگوی نقش گرای هلیدی، رویدادها و افکار آدمی قابلیت باز نمایی در زبان را دارند که در سه سطح باز نمودی، بینا فردی و متنی بررسی می شوند. در این پژوهش سعی بر آن است تا بندهای آیات سوره ی طاها را از منظر اصول و مبانی نظریه ی سیستمی – نقشی مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم. برای این منظور، سوره مزبور، به روش توصیفی و تحلیلی مورد تأمل قرار گرفت. در بیش از هشتاد آیه سوره طاها، بخشهای مهمی از سر گذشت پر ماجرای حضرت موسی (ع) تشریح می گردد، تا برای پیامبر (ص) و مومنان که در آن ایام در مکه، سخت از سوی دشمنان در فشار بودند، دلداری و تسلیت خاطری باشد. هدف نگارنده در این پژوهش، آزمودن نظریه ی مذکور و بررسی قابلیت اعمال آن در حیطه ی داده های قرآنی و تحلیل لایه های مختلف معنایی آن است و نتایج بررسی حاکی از آن است که سوره ی طاها در سطح بازنمودی به جز فرایند مادی از دیگر انواع فرایندها مانند ذهنی و کلامی بهره جسته و در این میان بیشترین بسامد از نوع فعل های مادی است که متناسب با حال و هوای سوره، صورت گرفته است.
مقاله به زبان عربی: سبک شناسی مقامات حریری (مطالعه موردی: مقامه سمرقندیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
نقل و زبان در رمان ""التلصص"" صنع الله ابراهیم (السرد واللغة فی روایة ""التلصّص"" لصنع الله إبراهیم)
حوزههای تخصصی:
تعتبر الروایة من أبرز الفنون الأدبیة ولها مکانة متمیزة فی الأدب العربی المعاصر. فالروایة فی عصرنا الحاضر تتناول الموضوعات الواقعیّة وصارت مرکزیّتها تصویراً من الحیاة کما نلاحظ هذا الأمر فی روایة «التلصّص» لصنع الله إبراهیم.
یعتبر «صنع الله إبراهیم» من نجوم الأدب الستیّنی الذی یصوّرلنا فی هذه الروایة مصرفی عام 1948 م. فیتحدّث فی بنائه الروائی عن الماضی مناقشاً القضایا المعاصرة فی القاهرة.
وفی دراسة هذه الروایة نجد مجموعة العناصر الهامّة التی تعدّ من أهمّ معالم البناء الفنّی لها ومنها: السرد واللغة.لأنّ السرد من الأدوات الفنیّة التی یستخدمها الکاتب للوصول إلی غایة قصّته وکان العمود الفقری ترکّز علیه الأدوات الأخری کالحواروالوصف وغیرهما.
ونستعرض فی هذا المقال طریقة سرد الروایة عند هذا الکاتب فی «تلصّصه» وهویعتنی بالتفاصیل معتمداً علی صلات الطفل الراوی بالبیئة والشخصیات. ویتحدّث فیها عن أبطال الروایة علی حسب المواقف التی تقتضی الکلام لأ نّه یجب علی الکاتب أن تکون لغته أکثر ملائمة من وسائل بناء قصّته.
مقاله به زبان عربی: ارسال المثل در دیوان طغرائی اصفهانی (ارسال المثل فی دیوان الطغرائی الاصفهانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«ارسال المثل» در اصطلاح علم بدیع آن است که شاعر، مثَل معروفی را در شعر خود بیاورد، یا شعر، و یا سخن حکیمانه ای بگوید که حُکم مثَل پیدا کند و قبول عام یابد و به صورت ضرب المثل در آید.
بی گمان هر شاعری می خواهد شعرش ماندگار باشد و به همین روی می کوشد تا شعرش را حکمت آمیز، و خود را حکمت آموز جلوه دهد. ارسال المثل، به شعر کلیت می بخشد و باعث می شود که خیلی زود، به اذهان سپرده شده، در موقع و موضعِ مناسب از آن استفاده گردد.
در این مقاله، نگارندگان با بازخوانی دیوان طغرائی، نمونه های ضرب المثل یا جاری مجرای مثل را استخراج کرده و کوشیده اند در حد توان، برای برخی از آن ها، نمونه هایی از قرآن کریم، آثار نظم و نثر عربی، و مواردی مشابه در امثال و حکم فارسی و عربی بیابند.
صرف، به نحوی بدیع
منبع:
حوزه اصفهان ۱۳۸۱شماره ۱۰
حوزههای تخصصی:
کارکرد معنائی اسلوب نحوی اشتغال در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال سوم پاییز و زمستان ۱۳۹۳ شماره ۲ (پیاپی ۶)
حوزههای تخصصی:
اسلوب اشتغال از دیرباز (در متون جاهلی، قرآن کریم و حدیث) تاکنون مورد استفاده عرب زبانان بوده است و به عنوان یکی از مهم ترین بحث های اختلافی همراه با تأویل و تقدیرهای مفصل، در بین یک یا چند مکتب نحوی نظیر کوفی و بصری به شمار می رود که بررسی این اختلافات و بیان دیدگاه های مختلف با هدف سهولت تعلیم، حفظ ساختار زبان، فهم بهتر، پرهیز از استعمال قواعد غیرمستعمل و حذف آن از نحو عربی است. در این مقاله نویسندگان ضمن بررسی مهم ترین کتب نحوی، به کاربرد این اسلوب، جایگاه و حالات متفاوت آن در دوره های مختلف و نقش مستقیم آن در بیان معنای دقیق و مفهوم مراد اشاره دارند. همچنین ضمن مقایسه اختلافات و آراء موجود در زمینه تعریف، وجوه اعرابی و گونه های متنوع این اسلوب از معنا تا بلاغت، مناسب ترین و نزدیک ترین حکم به قواعد اساسی زبان و ادبیات عرب استخراج و ارائه می گردد و در این میان استناد و استشهاد به آیات قرآن کریم و شناخت مواضع گسترده آن در باب اعجاز لغوی مورد پژوهش و واکاوی قرار گرفته است.
تحلیل زیبایی شناختی تصویر های هنری در قرآن (مطالعه موردی سوره فصّلت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم منشوری آسمانی است که سرشار از جلوه هایی زیبا، جذاب و پویاست؛ یکی از این جلوه ها، صحنه ها و تصویرهای هنری شگرف و نفیس آن است که هر یک به روشنی، پرده از جمال خالق همه زیبایی ها بر می دارد. این مصحف شریف با به کارگیری یک رشته الفاظ و تعابیر ظاهراً ساده، گاه صحنه هایی باشکوه و تصاویری زیبا ارائه می دهد که می تواند ضمن برانگیختن احساسات و عواطف آدمی، عقل و اندیشه وی را نیز به تکاپو وا دارد؛ این الفاظ و تعابیر چنان زنده و تأثیرگذار است که انسان به جای آن که خود را در مقام خواننده الفاظ بیابد؛ خود را بیننده تابلوها و صحنه هایی زنده و سرشار از حرکت و پویایی می یابد. آن چه سبب پیدایش این تصاویر هنری در قرآن کریم شده است از یک سو کار رفت برخی فنون بلاغی از جمله: استعاره، کنایه تشخیص و تجسیم (مجسم سازی) است و از سویی دیگر حاصل ترکیب عناصری همچون تقابل صحنه ها، محاوره و گفت و گو و غیره. این پ ژوهش بر آن است تا ضمن بررسی مفهوم تصاویر هنری و مصادر آن، به تحلیل زیبایی شناختی این تصاویر در سوره فصّلت بپردازد.
نگرشی نو به علم نحو وبیان کاستی های نحو قدیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دانشمندان علم نحو بحثهای متفاوتی درباره پیدایش نحو و ریشه آن انجام داده اند و نتیجه بحث آنها این است که نحو عربی رفته رفته کم رنگ گشته بنابراین پیروان نحو سعی در جلوگیری از این پدیده نمودند . با نوشتن قواعد عربی ‘ مقداری از این تلاشها توسط مکتب کوفه و مکتب بصره و بغداد بعمل آمده است . البته هر کدام از این مکاتب قواعد و مقررات خاص خود را دارا هستند . آموزش نحو به شیوه مکتبها ی کوفه و بصره نه تنها مناسب نیست در این دوره و زمانه ‘ بلکه دانش آموختگان را از آموزش آن باز میدارد. اگر ما روشی جدید پدید آوریم ‘ بایستی این روش سبک توصیفی علم نحو باشد ‘ زیرا نحو در مطالعات جدید توصیفی است در گفتار و نوشتار ‘ توصیفی که شامل شکل لغات و حرکات ظاهری آن است ‘ پس در این صورت هجاها غیر قابل قبول می باشند ‘ و این شیوه توصیفی است . علم نحو قدیم با این شیوه و سبک فاصله دارند .........
نقدی بر مقالة «نقش علم نحو در دستیابی به قرائت صحیح قرآن» و پاسخ آن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مقالة حاضر نقدی است بر مقالة «نقش علم نحو در دستیابی به قرائت صحیح قرآن» که در شمارة هفتم مجلة قرآن شناخت (ص 85ـ104) به چاپ رسیده است.
ناقد بعد از مقدمه ای ملاحظات خود را به ترتیب عناوین مقاله بیان و در پایان نتیجة ملاحظاتش را ذکر کرده است. نویسنده بعد از بیان نکاتی کلی در پاسخ ناقد، ملاحظات ناقد را طی شماره هایی بیان کرده و به آنها پاسخ داده است.
الفصول والغایات، الرموز والدلالات (الفصول والغایات، رمزها و مضامین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الفصول والغایات فی تمجید الله و الله والمواعظ"" از مهمترین آثار منثور ابوالعلاء است که تنها بخش کمی از آن به دست ما رسیده است. حجم وسیع رجع ها، غایات و تفاسیر در این کتاب، وپرداختن هر رجع به مضمون جدید خود بیانگر وسعت افکار و عمق اندیشه معری است. این مقاله رجع ها، غایات و تفسیرهای این کتاب را از نظر شکل، بررسی و مقصود از این عناوین را بیان می کند؛ سپس با ذکر بعضی از مضامین و تحلیل های آن به شرح معیارهای ابوالعلاء در تفاسیر و غایاتی که عنوان رجع ندارند، می پردازد.
پرداخت بدیع معری به مضامین که در آن از انواع علوم و دانش های عصر چون: صرف و نحو، عروض، فقه و ... بهره گرفته است و نیز شباهت ظاهری این کتاب با قرآن مجید، حاسدان را برآن داشته که کتابش را به تحدی با قرآن متهم کنند.
گزارش و ارزیابی نسبت عاطفه با شناخت از دیدگاه مارتا نوسبام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عاطفه یکی از احوال وجود انسان است که نسبتی پیچیده با عمل و شناخت دارد. مارتا نوسبام عاطفه را از انحای شناخت میداند و معتقد است که عاطفه شناسایی اموری است که در زندگی فرد از اهمّیّت زیادی برخوردارند و در عین حال در کنترل او نیستند. در نگاه او بر خلاف بسیاری از حالات مشابه، عاطفه ناظر به موضوع است. همین مسئله مؤیّد این نکته است که عاطفه نوعی شناخت است. مقصود بودن موضوع شناخت در عواطف باعث میشود که این نحوه از شناخت تفاوت هایی با سایر انواع آن داشته باشد. به این ترتیب، نوسبام این نظریّه را که از یک سو، با تأکید بر موضوع داشتن عواطف، شناختی است و از سوی دیگر، با مقصود دانستن این موضوع، ارزشی است، نظریّه شناختیارزشی عواطف مینامد.
مقاله به زبان عربی: رهیافتی فرمالیستی به خطبه ولایت امام علی (ع) (دراسة شکلانیة لخطبة الولایة للإمام علی (ع))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله با بهره گیری از نظریه فرمالیست هایی چون یاکوبسن و ویکتور شکلوفسکی به تحلیل و بررسی زیباشناختی خطبه ""ولایت"" امام علی(ع) پرداخته ایم. به باور فرمالیست ها این فرم Form و شکل است که مضمون و محتوا را می سازد. در این جستار با بررسی ویژگی های دستوری، آوایی، واژگانی و صور بیانی با توجه به قالب کل و اندامور خطبه، و نیز با توجه به مضمون و محتوا، سخنان امام را بررسی کردهایم و در نتیجه به ساختار مضمونی ژرف رسیده ایم که شاید جز با نقد فرمالیستی میسر نبود. ساختار این خطبه یکسره بر تباین و تقابل بنا گردیده است. تقابل و رویارویی میان: پرهیزگاران و نابکاران، حق و باطل، تقوی و شبهات، آرامش و آشوب. تقابلی که تاریخ اسلام از آغاز تا پایان خلافت امام، شاهد آن بود. امام با نگاه تیزبین و اندیشه ژرف نگر خویش این تقابل، رویارویی و آشوب زدگی را پیش بینی می کرد، از این رو امام در این خطبه با بیانی پرشکوه لحنی استوار، احساسی عمیق، عاطفه ای صادق، تخیلی آفریننده و تیزپر و با وزنی پرهیمنه، گیرا و مهابت انگیز به تبیین آن پرداخت.
پارناس در اندیشه ی أمین نخله
حوزههای تخصصی:
پارناس که معادل آن در زبان عربی «الفن للفن» یا «البرناسیه» و در زبان فارسی «هنر برای هنر» می باشد یکی از مکتب های نقد ادبی و حد اعتدال میان رومانتیسم و سمبولیسم است که نه مانند رومانتیک شعر را فدای احساسات شخصی کرده و آن را وسیله ای برای بیان احساسات و ذوق درونی شاعر قرار می دهد و نه مانند سمبولیسم دارای ابهام و پیچیدگی است؛ بلکه معتقد است خود شعر هدف است نه وسیله ای برای رسیدن به هدف؛ به عبارت دیگر، شعر، خودبه خود و به خاطر خودش زیباست و باید به آن ارج نهاده و برایش ارزش قائل شویم. این جستار بر آن است تا این مکتب را در اندیشه ی یکی از شاعران برجسته ی لبنانی، امین نخله، بررسی کرده و جنبه های گوناگون آن را تبیین نماید. در این تحقیق، هدف، بیان اهداف شعر از نگاه امین نخله است چراکه وی به عنوان یک شاعر پارناسی بر آن است که شعر فقط باید زیبا باشد و نباید در آن به دنبال هدف خاصی جز زیبایی باشیم. در این مقاله که برخی از قصاید او چون «البلبل» و «الشلاّل» و «الحبیب الأول» بررسی شده است به این نتیجه می رسیم که امین نخله شاعری ساختار گرا و کلاسیک است که به شکل و فرم اهمیت خاصی می دهد و به چگونگی گفتار توجه می کند نه چیستی آن همچنین شعر او، ادبیات برج عاجی است که در آن به مسائلی چون عشق و بلبل و مانند آن می پردازد.
تحلیل و اثبات رویکرد متن محور در نظریه پردازی های مجله لبنانی شعر با تکیه بر اندیشه های ادونیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مجله لبنانی شعر به عنوان یک جنبش نو گرای ادبی و نقدی در عرصه شعر و ادب معاصر عرب، در فعالیت های نو گرایانه خود، روی کردی ضد رئالیستی داشته است. این جنبش از ارجاع به برون متن (ایدئولوژی، سیاست، جامعه و...) خودداری می کند و در کل، گرایش های درون متنی و متن محور دارد. چنین گرایش هایی، در مبانی نظری جنبش ادبی فرمالیسم روس نیز دیده می شود. مجله شعر، همانند فرمالیسم روس، در پی آن بوده است که به ادبیات و مطالعات ادبی، جایگاهی مستقل ببخشد و این روی کرد، با برخی گرایش های فکری آن- که بیشتر ترسیم سوررئالیسم و فرا واقعیت است- پیوند خورده است. این جریان در راستای هدف های خود و در تناسب با سوررئالیسم و روی کرد های ماوراء طبیعی اش، به زبان مجاز گرایش بسیار داشت و این مسئله، یکی دیگر از نقاط مشترک آن با فرمالیسم روس، یعنی تمایز زبان ادبی با زبان معیار را اثبات می کند. عامل اصلی در ایجاد این تمایز، مسئله ادبیت است که از ره گذر آشنایی زدایی در لایه های فرمی و ساختاری حاصل می شود. ادبیت و آشنایی زدایی، از دیگر مسائل مورد تأکید این دو جنبش به شمار می رود و چنین مواردی تحلیل و اثبات روی کرد متن محور در نظریه پردازی های مجله شعر را در چهار چوب نظری قرار می دهد.
تأثیر کلام امام علی (ع) در اشعار ابوالعتاهیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادیبان و صاحب¬نظران را اعتقاد بر این است که ابوالعتاهیه (213 یا 209ـ30) خداوندگار و قافله سالار شعر زهد عربی است و اشعار زاهدانه¬ی او بر پیشانی شعر زهد عربی قرار دارد. ابداع و نوآوری او در اشعار زاهدانه، موجب تفاسیر مختلفی از سوی محققان شده است؛ چندان که گروهی، او را متأثر از حسن بصری، برخی او را وام¬دار اندیشه¬های مانوی و بودائی دانسته و عده¬ای از صاحب نظران نیز ریشه¬ی زهدیات او را در فرهنگ ایرانی جستجو کرده¬اند. در این تحقیق، با مقایسه¬ی تطبیقی بین کلام علی (ع) و اشعار ابو¬العتاهیه، نشان می¬دهیم که او بر خوان ادب علی (ع) نشسته و در سایه سار آن بالیده و تنفس کرده، به گونه-ای که حکمت¬های روح افزای علی (ع)، دست کم در قالب (حل یا تحلیل) در 7 بیت از اشعار او بدون تغییر واژه، از کسوت نثر به لباس نظم درآمده است؛ به علاوه، واژگان کلام علی (ع) را در لایه¬های کلام خود گنجانده و در طرز سخن، نکته¬ها آموخته، تشبیهات و مضامین بسیاری را از نهج البلاغه، در نسج اشعار خود جاری ساخته است. از نتایج این تحقیق، تبیین یکی از جنبه¬های عمق و اعتلای کلام علی (ع)، یعنی سیطره¬ی بی¬مانند و تأثیر گسترده بر ادب عربی است. دیگر اینکه کلام علی (ع)، قبل از گردآوری نهج البلاغه، در بین ادیبان و سخن سنجان بزرگی چون ابو¬العتاهیه، معروف و شناخته شده بوده است
کارکردهای بلاغی «حذف» و اثر آن در ترجمه قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱ (پیاپی ۷)
حوزههای تخصصی:
آشنایی با صنعت حذف و چرایی آن، به دلیل فراوانی نمونه های آن در قرآن کریم در فهم آیات اهمیتی ویژه دارد؛ زیرا دریافت مقصود بدون توجه به محذوف و تقدیر آن امکان پذیر نیست. در این اسلوب با حذف بخشی از آیه، پیکره آن فشرده گشته و پاره ای از مقصود به دلیل انگیزه های بلاغی گوناگون، نهان می گردد؛ از این رو، در ترجمه آیات توجه به محذوف، امری ضروری است. حذف های قرآنی، جایگاهی چون ذکر و بسی بالاتر از آن را داراست و ظرافت های خاصی به دنبال خود دارند. در مقاله حاضر تلاش می شود با رویکرد توصیفی-تحلیلی، پس از بیان گزارشی مختصر از اسلوب حذف و کارکردهای بلاغی آن، رویکرد مترجمان در برابر این اسلوب و فرآیند ترجمه آن در آیات قرآن دنبال گردد. این بررسی بیان گر آن است که برخی از ظرافت های اسلوب حذف در ترجمه های قرآن بازتاب نداشته و ابهام و عدم انسجام در ترجمه، از برجسته ترین نارسایی ها در امر بازگرداندن محذوفات قرآنی است.
نوآوری های شعری نازک الملائکه (نازک الملائکة وإبداعاتها الشعریة؛ رؤی نقدیة)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یتطرق هذا المقال إلی الشاعرة العراقیة نازک الملائکة التی لها دور أساسی وهامّ فی الشعر العربی الحدیث ما بین الأربعینات والستّینات من القرن الماضی؛ المرأة التی دخلت معرکة أدبیة یخوضها الرجال وقامت بالإبداع، فظهرت کمبدعة فی مجال الشعر. هی تتعلق بالمذهب الرومانسی الذی یقوم أساسه علی الإبداع دون التقلید وإنها من ممثلی المذهب الرومانسی فی العراق، التی استطاعت أن تبلغ الرومنسیة إلی ذروتها فی العراق مع أنها دخلت العراق متأخرة بالنسبة إلی البلاد العربیة الأخری. کانت نازک الملائکة من روّاد التطوّر الشعری؛ التطوّر الذی عمّ أقطار العالم. وهی من أفضل شاعرات الوطن العربی، لأنهّا شاعرة الإبداع والتجدید وناقدة فی قضایا الشعر العربی. وهی عاشت فی عزلة عن بیئتها الثقافی وکانت أسیرة عالمها العائلی المحافظ بسبب أنها نشأت فی مجتمع لم یکن فی إمکان المرأة أن تبدی آراءها ولم تکن تقدر علی أن تحضر النوادی والجماعات الأدبیة وقبول هذه القضیة أن المرأة تختلط بالرجل فی الأماکن المختلفة والأسواق کان صعبا علی الرأی العام فی المجتمع.
نماد پردازی قرآنی در شعر معاصر فلسطین ( شخصیت یوسف (ع))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نمادها، همواره در دو حوزه ی معناگرایی و تصویرآفرینی نقش پربار داشته اند و همین دو خصلت ارزشمند ادبی سبب شده است تا نمادها در ساز و کار سرایندگی، به شکلی کارآمد مورد توجه قرار گیرند. شاعران نیز برای رهایی از ورطه ی تاریک و ناپیدای شعارزدگی وگریز از هرگونه سانسور، راهی جز تمسک به نمادهای گوناگون نیافتند .بر همین اساس می توان گفت یکی از انگیزه های رویکرد شاعران معاصر فلسطین به سمبل(نماد)، بیان غیر مستقیم افکار واندیشه واحساسات می باشد. در این روش شاعر به منظور پربار کردن محتوای شعری و تبین اوضاع و احوال سیاسی و اجتماعی جامعه و حالات درونی خود به صورت رمز گونه، پرده از حقایق می گشاید. در میان سمبلها، نمادهای دینی به لحاظ ماهیت مذهبی و تأکید شاعران بر محتوای غنی فرهنگ قرآنی، نسبت به نمادهای حماسی، نمود بیشتری دارند. از میان نمادها ی قرآنی شخصیت حضرت یوسف (ع) به دلیل برخورداری از پتانسیل ودلالتهای بالقوه و سازگار با تجربه درونی شاعران فلسطین،نسبت به سایر سمبلهای دینی بسامد بیشتری داشته است. شاعران فلسطینی در آثار خود ابعاد داستانی شخصیت حضرت یوسف (ع) را مورد بازنگری قرار داده، از آن، در جهت انتقال داده های ذهنی خود به شکل رمزگونه ونمادین بهره جسته اند. در ضمن شاعران فلسطین در پرداختن به این گونه نمادها (نمادهای قرآنی) همواره وجه تحریکی و تشجیعی آنها را مد نظر داشته اند. نتیجه تحقیق حاکی از آن است که فراخوانی شخصیت حضرت یوسف (ع) در شعر فلسطین، مفاهیمی چون مقاومت وپایداری،امید و رهایی ازگرداب بحرانهای سخت، را پررنگ وتقویت کرده است. روش تحقیق در این پژوهش تحلیلی و توصیفی است و سعی در پاسخ دادن به سؤالات زیر دارد:
الف: نماد چیست و چه تأثیری بر فرآیند زبان شعری دارد؟
ب: مهمترین انگیزه های شاعران فلسطین از کاربرد نمادین شخصیت حضرت یوسف (ع) چیست؟
ج: فراخوانی شخصیت یوسف (ع) و داستان آن، چه تأتثری بر افق شعری شاعران فلسطینی ومخاطبان آنان داشته است.
تحلیل رمان «کودک پاک کن» (طفل الممحاة) اثر ابراهیم نصرالله از منظر پیوند میان باورهای دینی و رئالیسم
حوزههای تخصصی:
ابراهیم نصر الله، رمان نویس معاصر فلسطینی، در مجموعه رمان های «کمدی فلسطینی» غالباً به شکلی واقع-گرایانه توجه خویش را به موضوع فلسطین و سرنوشت مصیبت بار مردم این سرزمین معطوف نموده است، اما او در یکی از رمان های این مجموعه، به نام: «طفل الممحاة» (کودکِ پاک کن)، شیوه ای متفاوت در پیش گرفته و در آن، برخلاف دیگر آثارش، از الگوی واقع گرایانه در روایت و پیرنگ حوادث پیروی نکرده است، وی در این رمان. حوادث فرا واقعی را در بستری از واقعیت ها ارائه نموده و پیرنگ رمان را بر آن ها استوار ساخته است. جستار حاضر، با روش توصیفی- تحلیلی این رمان را از منظر پیوند میان باورهای دینی و رئالیسم بررسی نموده است. نتایج به دست آمده از این پژوهش گویای آن است که نویسنده درتلاش به منظور ایجاد هماهنگی میان مضمون و فرم، ابتکاری نو در رمان معاصر عربی به خرج داده است. او با این اثر، میان باورهای عامیانه مردم با رئالیسم جادویی پیوندی هنری ایجاد نموده است.