فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۲۱ تا ۵۴۰ مورد از کل ۳٬۹۴۷ مورد.
منبع:
مطالعات عرفانی بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۳
۳۴۴-۳۱۹
حوزههای تخصصی:
بازتاب تعالیم و تأثیر اندیشه صوفیان سده های دوم تا چهارم که دوره شکل گیری تصوف است، از مباحث مهمی است که در این مقاله به صورتی آماری و تحلیلی به آن پرداخته شده است. در نتیجه تفحص در کتب تعلیمی تصوف که در سده های چهارم تا هفتم تدوین شده است، بیست وپنج تن از صوفیان برجسته قرون دوم تا چهارم که سخنان آن ها بسامد بالاتری در این کتب داشته اند، به تفکیک قرن شناسایی شده اند. وجه عمده تعلیم صوفیان بزرگ سده دوم همچون حسن بصری، سفیان ثوری، ابراهیم ادهم، عبدالله مبارک، رابعه عدویه، معروف کرخی و ابوسلیمان دارانی، فضایل اخلاقی، زهد و ریاضت در چهارچوب دستورات شرعی است، اما موضوع تعالیم عرفای سده سوم یعنی بایزید بسطامی، ذوالنون مصری، ابوسعید خراز، سهل تستری، ابوالحسین نوری، حسین منصور حلاج، سری سقطی، ابوتراب نخشبی، یحیی معاذ رازی، ابوعثمان حیری و ابراهیم خواص، معرفت، سماع، عزلت، حیرت و فنا است که عموماً برای اولین بار در این سده مطرح شده و تصوف را از سلوکی اخلاقی و زهدگرا به جانب مکتبی معرفت شناختی مبتنی بر سلوک عملی و آداب و احوال بدیع سوق داده است؛ همچنان که بیشتر موضوعات این قرن مربوط به توحید، معرفت و پس از آن محبت و توکل است. اما تصوف سده چهارم با صوفیانی چون ابوبکر واسطی، ابوعلی رودباری، ابوبکر شبلی و ابوعبدالله خفیف به شدت تحت تأثیر تعلیم صوفیان تصوف دو سده پیشین است و گویا حرف تازه ای ندارد. به طور کلی، مهم ترین موضوعات قرون دوم تا چهارم تصوف عبارت اند از: زهد و معرفت. موضوعات توحید، محبت، اخلاق، توکل و فقر در جایگاه بعد قرار دارند. از میان این صوفیان، جنید بغدادی بیشترین تأثیر را داشته و در طرح بسیاری از موضوعات در جایگاه نخست است. پس از وی به ترتیب سهل تستری و شبلی قرار دارند. چهار چهره برجسته دیگر عبارت اند از ذوالنون مصری، ابوالحسن نوری، ابوسعید خراز و بایزید بسطامی.
شگردهای معرفتی و مفهوم خدا از دیدگاه مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۷
147 - 168
حوزههای تخصصی:
دیدگاه مولانا جلال الدین بلخی درباره مسئله امکان و چگونگی شناخت خ دا ب ه دلی ل برخورداری وی از میراث متنوع مشرب های کلامی، فلس فی و عرف انی پیش ینیان، اهمی ت دارد. مولانا معتقد است که در پس همه پدیده های این عالم، وجودی است کامل، آگاه، نامتناهی و دارای همه صفات و اسمای حسنی. مولوی این وجود را خدا می نامد. خداوند منشأ و سرچشمه لایزال هستی و زندگی است. خداوند خالقی است که همه کاینات را از «عدم» و فقط به اراده خویش آفریده است. کانون و محور اندیشه مولانا، خداوند «فعال ما یشاء» و قادر مطلق است. انسان مورد نظر مولوی، موحد و یگانه پرست است. او محو در صفات و اسمای خداوند است. این انسان برای پیروزی بر تعارضات درونی و تمایلات حیوانی، همواره در جهاد و مبارزه با خود است. سلوک عرفانی، عبادت عاشقانه و خودسازی، توشه راه اوست. او به عشق و محبت الهی همه مخاطرات «سفر الی الله» را پذیرفته، دم به دم خود را به حوزه جاذبه ربوبی نزدیک می سازد. بدین ترتیب مولانا با استفاده از زبان بلند عرفان و هنر، صنعت شعر و نثر روح نواز، دیدگاه خود درباره خدا، جهان و انسان و رابطه آن ها را بیان می کند. در این پژوهش تلاش گردیده است تا با روش توصیفی – تحلیلی و با استفاده از منابع اسنادی و کتابخانه ای به بررسی موضوع انواع معرفت و مفهوم خدا از دیدگاه عرفانی مولوی، پرداخته شود و نویسنده در این نوشتار، به تحلیل بیشتر شیوه های معرفت و شناخت خدا پرداخته است.
عقبات و دشواری های سلوک عرفانی در قصاید سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۷
205 - 224
حوزههای تخصصی:
ابوالمجد مجدود بن آدم سنایی غزنوی یا حکیم سنایی، عارف و شاعر نامدار قرن ششم، نخستین شاعری است که اندیشه ها و دیدگاه های مکتب تصوف و تعالیم و اندرزهای صوفیانه و لطایف عرفانی را با شیوه ای سنجیده و استوار، با ذوقیات شاعری آمیخته و راهی نو را در عالم شعر فارسی گشوده و زمینه های گسترش و اوج گیری آن را فراهم کرده است. با توجه به این که یکی از مباحث عرفانی سیر و سلوک است و حرکت و سیر الى الله دارای مقامات و منازلی است. سالکان برای رسیدن به مقصود راهی جز گذر از این مقامات ندارند. درگذر از این مقامات، حالات تازه ای برای سالکان رخ می نماید. این حالات، از سوی محبوب ازلی اشارت هایی به همراه دارد، سالکان را جانی تازه می بخشد، نوید وصل می دهد و درگذر از مقامات، آنان را یاری می کند. نویسنده در این پژوهش به شیوه تحلیل محتوایی و روش کتابخانه ای به بررسی عقبات و دشواری های سلوک عرفانی در قصاید سنایی پرداخته است. ضمن بررسی و تفحص در قصاید حکیم، از منظر وی، دشواری ها و سختی های راه سلوک عرفانی بسیار است و سنایی ضمن توصیه سالک به تلاش و کوشش در راه عشق، از وی می خواهد با جانبازی و قربان ساختن وجود نفسانی خویش در این راه به دنبال مقصود و مطلوب خویش باشد.
بررسی استعاره های مفهومی با مضمون عرفانی در "عبهرالعاشقین" روزبهان بقلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۸
369 - 383
حوزههای تخصصی:
عبهرالعاشقین که یکی از کتب مهم تصوف به زبان فارسی است، کتابی است که نمود حرکت زبان در آن بر محور شباهت ها، بسیار قابل تأمل است. این ویژگی برجسته(حرکت زبان براساس شباهت که قطب استعاری زبان را برجسته می کند) باعث شده است تشخّص زبانی این متن چشمگیر باشد. استعاره در تبیین اندیشه ها و ذهنیات روزبهان نقش اساسی دارد. روزبهان برای بیان مفاهیم انتزاعی و مجرد که بیان و توضیح و تبیین آنها ناگزیر به پیچیده گویی است، به بهترین صورت خیال؛ یعنی استعاره روی می آورد. هدف ما در نگارش این مقاله بررسی دو کلان استعاره مفهومی در عبهرالعاشقین است که در اندیشه جمال پرستانه روزبهان، بنیادین و اساسی است. روش تحقیق در این مقاله توصیفی- تحلیلی است و روش گردآوری داده های پژوهش، کتابخانه ای است. نگارنده در میان استعاره های ابداعی و غیرابداعی روزبهان دو کلان استعاره شناختی، دو استعاره "معدن" و "افعال" را که متأثر از اندیشه و طریقت جمال پرستی روزبهان است مورد تدقیق قرار داده است. رنگ، بی رنگ و نیم رنگ نیز از متعلقات این دو استعاره است.استعاره شناختی معدن که انگاشت آن جهان اندیشگانی روزبهان را به نمایش می گذارد ریشه در دستگاه فکری وی و طریقت جمال پرستی دارد. معدن استعاره از حسن و عشق ازلی ابدی حق تعالی است که عموما روزبهان آن را در مقابل عالم حدث قرار می دهد. معدن اشاره به اصل صفات الهی دارد پیش از ظهور اشکال و صور جسمانی. رنگ و بی رنگی نیز دلالت بر عالم حدثان و حسن و عشق دارد. افعال نیز ریشه در مفهوم گسترده تجلیات الهی دارد که در عرفان سابقه دیرینه دارد، اما هنر نویسندگی و خلاقیت ذهن روزبهان در پرداخت این استعاره کلان به دلیل تصویرسازی های زبانی است که بازتولید شده است.
تحلیل نشانه شناختی زاهد در زبان عرفانی عطار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۷۰
1 - 22
حوزههای تخصصی:
هر عارفی با توجه به مقامی که در آن قراردارد و احوالی که بر او واردمی شود، مواجید عرفانی و دریافت های درونی ویژه ای دارد، هنگامی که این دریافت ها را در قالب زبان می ریزد، زبان او متناسب با همان دریافت ها شکل می گیرد، که این امر، زبان آن عارف را با دیگر عارفان متفاوت می کند و حتی زبان خود این عارف نیز در بافت های موقعیتیِ گوناگون، متفاوت می شود. بنابراین زبان عرفانی دارای بافت های گوناگون است که در هر بافت نشانه ها کارکرد و بارِ ارزشی ویژه ای دارند که با کارکرد و بارِ ارزشی همان نشانه در بافت های دیگر متفاوت است. به همین دلیل برای بررسی دقیق و علمی زبان ادبی عرفانی باید نشانه ها و کارکرد آن ها را شناخت. نشانه شناسی یکی از روش های نوین نقد ادبی است که به تحلیل نشانه ها در کلیت متن می پردازد. این قلم می کوشد واژه زاهد را به عنوان یک نشانه در زبان عرفانی عطار با استفاده از روش نشانه شناسی بررسی کند. برای این منظور ابتدا نشانه زاهد را بر روی محور جانشینی تحلیل کرده و سپس نشانه های متقابل آن را یافته و شبکه هم تراز آن را تشکیل داده است و از این طریق به تفسیرهای مختلف این نشانه در بافت های گوناگون زبان وی رسیده است.این پژوهش نشان می دهد که نشانه زاهد در زبان عرفانی عطار در سه گفتمان متفاوت جای گرفته است. عطار در هر یک از این گفتمان ها، رویکرد خاصی نسبت به این نشانه داشته و بارِ ارزشیِ متفاوتی به آن داده است که نشان دهنده حضور عطار در منازل گوناگون عرفانی است.
زبان شناسی عرفانی قرآن در آراء ابن عربی و مقایسه آن با دیدگاه های علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۷
63 - 78
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به دیدگاه ابن عربی و علامه طباطبایی درباره زبان دین و مقایسه آراء آنها می پردازیم. در عرفان، امکان تصرف در ظواهر کتب وحیانی وجود ندارد. ابن عربی به ذات کلام الهی نظر دارد و بر مبنای آن اعتقاد دارد که کتب وحیانی به زبان ظاهر است. علامه به زبان ظاهر اعتقاد دارد و بر خلاف ابن عربی، نظریه او حوزه قرآن و اسلام است. ما در این نوشته، در مقام استخراج مبانی نظریه ابن عربی و علامه طباطبایی از آثار آنان هستیم. در این تحقیق به دو هدف توجه کرده ایم: نخست نظام مند کردن آراء ابن عربی و علامه در زبان قرآن و سپس توسعه اندیشه این دو دانشمند از طریق عرضه مسائل جدید بر آراء آنها یا تطبیق آراء آنها بر یکدیگر. روش ما در این تحقیق، آمیزه ای از نقل و تحلیل عقلی عرفانی است.
چیستی اخلاق الله با رویکرد عرفانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
از آنجا که آموزه تخلق به اخلاق الله در میان علمای علم اخلاق و نیز عارفان مسلمان از جایگاه ویژه ای برخوردار است، ضروری است تا در گامی پیشینی به تبیین و ارائه تصویری درست از اخلاق الله پرداخت. برای این منظور، با تکیه بر مفهوم اخلاق و نگاه گزاره محور و با استناد به آیات و احادیث و برخی آموزه های عرفانی به شیوه استنادی، اصطیادی و استنباطی و با رویکرد نقلی، عقلی و عرفانی، به معرفی اخلاق الله پرداخته و با بررسی موضوع و محمول گزاره های اخلاقی ناظر به خدا، نظریه ارزش اخلاقی و اصل اخلاقی روشن گردد. با مدنظر قرار دادن آموزه «کمال جلا و استجلا» و همچنین قانون «میل اصل به فرع» که خود برآمده از آموزه مبنایی وحدت شخصیه وجود عرفانی است، به تبیینی از نظریه ارزش اخلاقی در اخلاق الله تحت عنوان کمال محوری که به وزان فضیلت محوری در اخلاق ناظر به انسان است نائل شد. همچنین، با مبنا ساختن جامعیت و شمول اسم «الله» نسبت به دیگر اسم های خداوند و رفتار ارتباطی اعتدال بخش از سوی اسم اعظم نسبت به اسم های جزئی زیرمجموعه خود از رهگذر ویژگی دو اسم «الحَکَم العدل»، به ارائه نظریه ارزش اخلاقی دیگری تحت عنوان حق محوری و نیز معرفی اصل اخلاقی برآمده از این دو اسم پرداخته شد. نتیجه ای را که می توان در سایه این معرفی به مثابه گوشه ای از حقیقت اخلاق الله گرفت، می توان در انعکاس این خُلق در متخلقان، چه در بُعد اجتماعی و چه در ساحت فردی، جست وجو کرد؛ به طوری که مهم ترین رسالت انسان کامل، رفع اختصام از مظاهر اسمای وجودی و تأدیه حقوق آنان در نهایی ترین مرحله از قوس نزول خواهد بود.
مهم ترین عامل رفع فساد از اجتماع از دیدگاه ابن عربی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در طول تاریخ یکی از دغدغه های مهم انسان ها، به ویژه انسان های بزرگ همچون انبیا و اولیای الهی رفع فساد و اختلاف در جوامع بشری بوده است. انسان موجودی است که هویت اجتماعی دارد و گرایش به زندگی اجتماعی، ریشه در طبیعت و فطرت او دارد. از سوی دیگر، شکی نیست که تزاحم و تضاد منافع و در نتیجه اختلاف و فساد از لوازم زندگی اجتماعی اوست؛ ازاین رو، انسان ها برای جلوگیری از این اختلاف و فساد به تشکیل حکومت روی آورده اند؛ حکومتی که بتواند عدالت را در جامعه ایجاد کند و مانع ایجاد فساد و اختلاف در جامعه شود. اما چه نوع حکومتی می تواند چنین هدفی را محقق کند؟ در این مقاله ثابت خواهیم کرد که براساس دیدگاه ابن عربی، تنها حکومتی که می تواند چنین هدفی را تحقق بخشد، حکومتی است که در رأس آن انسان کامل و خلیفه الله یا هر انسان جامع الشرایط و خودساخته عاری از حب مقام باشد و هدفش برپایی دین خدا و اجرای فرامین و احکام خدا باشد و تنها راه ریشه کنی فساد و اختلاف در جامعه، اطاعت از چنین امام و حاکمی است. بنابراین در این نوشتار ابتدا به بحث خلیفه الله و ملاک خلافت او و ارتباط تنازع اسماء متقابل الهی با لزوم حکومت او و مظهریت او برای اسم «الحَکَم العدل» و همچنین زعامت اجتماعی او از دیدگاه ابن عربی خواهیم پرداخت، سپس عامل اصلی و مهم برپایی عدالت و رفع اختلاف و فساد از جامعه را از منظر ابن عربی بیان خواهیم کرد و در نهایت به ساختار بهتر و درست تر انتخاب امام و دیگر مدیران کلان جامعه اسلامی در صورت نبود و غیبت خلیفه الله و امام معصوم اشاره خواهیم کرد.
بررسی مقالات شمس جهت آشنایی با مکتب تربیتی شمس تبریزی و ارائه الگویی برای تربیت معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۴ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
236 - 217
حوزههای تخصصی:
شاید اگر امروز با کسوف شمس مواجه نبودیم آموزه ها و آرای تربیتی شمس برای ما ایرانیان شناخته شده بود. اکنون بر ما است بازخوانی و گوش فرا دادن به رهنمودها و سخنان او به عنوان مربی ای فراموش شده؛ مربی ای که بعضی از درس های او همچون دعوت به معنویتی مبتنی بر عشق ورزی و صلح به عنوان میراثی تربیتی و فرهنگی از مرز زمان و مکان زندگی شمس گذشته و همچنان با انسان و برای انسان به یادگار مانده است.مقاله حاضر با مرور آراء و اندیشه های شمس تبریزی از دیدگاه تربیتی، پس از بررسی کفایت تفکرات و تأملات شمس برای دریافت دلالت های تربیتی، به جستجوی پاسخ این پرسش می پردازد که ویژگی ها و ابعاد تربیت معنوی از منظر او چیست. بازخوانی آرای شمس تبریزی در این پژوهش، با رویکرد توصیفی- تحلیلی و در تعامل میان ساختار برگرفته از ادبیات پژوهشی رشته تعلیم و تربیت با تحلیل، استنباط و استنتاج حاصل از بررسی محتوا و متن مقالات شمس به دست آمده است. بر این اساس می توان از یافته هایی برای تربیت معنوی همچون مبانی (آزادی، اراده، اخلاص)، اصول (معنویت و روحانیت)، اهداف (عشق ورزی و ترک خودخواهی) و روش ها (خاموشی، مواجهه، گفت و گو) سخن گفت. تربیت معنوی با استناد به قرائت شمس دارای ابعاد شناختی (همچون تفکر شهودی)، عاطفی (شادمانی و شفقت) و عملی (تربیت نفس و روح) است.
تحلیل معانی باد در مثنوی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۴
۳۴-۵
حوزههای تخصصی:
مثنوی معنوی به عنوان دریایی از معانی عرفانی و اخلاقی، از جمله آثاری است که واژگان آن معانی گوناگون دارد. در این پژوهش که رویکردی توصیفی تحلیلی دارد و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای صورت گرفته، معانی باد در مثنوی بررسی شده است. دستاورد پژوهش نشان می دهد که باد در مثنوی، چون بسیاری از واژه ها، کارکردهای معنایی مختلف دارد و سخت جلوه گری می کند. باد در مثنوی 303 بار به کار رفته که بیشترین و کمترین بسامد آن به ترتیب در دفترهای ششم (68 بار) و پنجم (24 بار) است. وجود 60 کارکرد معنایی گوناگون باد در مثنوی، نشانگر توجه ویژه مولانا به این عنصر طبیعت و استفاده فراوان از آن برای طرح و تفهیم مباحث و مفاهیم عرفانی و اخلاقی متعدد است. پاره ای از معانی باد در مثنوی، پیش از مولانا نیز رایج بوده؛ و پاره ای دیگر حاصل خلاقیت اوست. باد در معنی رایج و معمول خود، باد در معنی فعل دعایی، باد در معنی غرور و خودبینی، باد در معنی نیستی و فنا، باد مطیع حضرت سلیمان(ع)، باد مطیع و تسبیح گوی خدا، باد در معنی محرک و خالق، باد در معنی نَفَس و... از پُرتکرارترین کارکردهای معنایی باد در مثنوی است.
نقد صورت گرایانه غزلی عرفانی از مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۷۰
401 - 418
حوزههای تخصصی:
اشعار مولانا به عنوان یکی از ستون های اصلی نظم فارسی، جایگاهی ویژه دارد و اهمیت آن بر کسی پوشیده نیست. تا کنون پژوهش های بسیاری راجع به غزلیات شمس صورت گرفته است اما بررسی این غزلیات با نگاه فرمالیستی و صورت گرایانه می تواند ابعاد دیگری از این اشعار را آشکار سازد. در نقد فرمالیستی، فرم وشکل اثر مبنای تحلیل زیبایی شناسانه قرار می گیرد تا به معنای نهفته در اثر برسد. معنایی که حتی در مواقعی مورد نظر خالق اثر هم نیست. یکی از غزلیات زیبای دیوان شمس؛ غزلی است با مطلع «ای دل چه اندیشیده ای در عذر آن تقصیرها»که در این پژوهش تلاش شده است گوشه ای از زیبایی ها و ظرافت های این غزل به تصویر کشیده شود. زیبایی های که در ظاهر سخن و ترکیب نحوی و چیدمان واژه ها و موسیقی کلام نهفته و به غزل عمق و غنای خاصی بخشیده است.
تأثیر معنویت و عرفان در اقتصاد شیعیان عراق در نیمه اول قرن سوم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۸
269 - 284
حوزههای تخصصی:
وضعیت اقتصادی شیعیان در دوران ائمه با وجود زمین های زراعی ینبع که در دست آن ها وجود داشت و پر آب بودن دو رود دجله و فرات برای کشاورزان در عراق و مالیات هایی شامل خمس، زکات و غیره را که مسلمانان پرداخت می کردند، قابل اهمیت و بررسی است. همچنین واقفان نیز با انگیزه های معنوی، الهی و عرفانی مانند مقابله با مسائل نفسانی، طی کردن مراتب روحانی، خدمت به خلق خدا صرفأ برای قرب الهی به وقف می پرداختند که در امر اقتصادی تأثیرگذار بود. نویسنده در این مقاله که به روش توصیفی – تحلیلی صورت گرفته است به ارزیابی عوامل موثر بر اقتصاد شیعیان در عراق پرداخته است و به این نتیجه رسیده است که بی شک تشکیل حکومت الهی که انسان را به تمام اهداف مورد نظر برساند، فقط از طریق پیشوایان معصوم امکان پذیر است، زیرا حکومت های انسانی، همیشه در مسیر منافع مادی افراد یا گروه های خاص سیر کرده اند.لذا حکومت اسلامى از مهمترین مسائلى است که مسلمانان با آن سر و کار دارند و قسمتى از پایه هاى این حکومت بر مسائل اقتصادى نهاده شده است. چرا که نخستین شرط استقلال یک تشکیلات، استقلال اقتصادى است و این مطلب از طریق «زکات»، «خمس»، «انفال»، «خراج» در جهان تشیع به خوبى پیاده شده است.
غربت اندیشی عارفانه خواجوکرمانی و سلمان ساوجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۹
233 - 256
حوزههای تخصصی:
زبان مهم ترین ابزار برقراری ارتباط است که از طریق آن انسان می تواند به بیان مفاهیم و نیازهای گوناگون خود بپردازد؛ یکی از این نیازها، بیان حسرت ، دل تنگی و غم غربت نسبت به گذشته است که نوستالژی نامیده می شود.مفهوم غربت با اندیشه، احساس و رفتار آدمی درآمیخته است. غربت درتصوف و عرفان اسلامی، حضوری قابل اعتنا دارد و صاحب ابعاد معنایی و تفسیرهای گوناگون است، همچنین غم غربت از موثرترین انفعالات روحی درادب فارسی به ویژه در قرن هشتم قلمداد می شود. این پژوهش با روش توصیفی - تحلیلی و با هدف بررسی اشعار خواجوی کرمانی و سلمان ساوجی در حوزه نوستالژی عرفانی صورت گرفته تا بتوان از نگاه این شاعران عارف انواع غم غربت و عوامل مؤثر در ایجاد این اندیشه بررسی و تبیین گردد. مهم ترین دستاورد این پژوهش شناسایی عوامل مختلف تاثیرگذار بر فکر و ذهن شاعر و بررسی میزان انعکاس آن برای درک و ارتباط بهتر با اشعار ایشان می باشد. دوری از وطن اصلی و معشوق حقیقی، مضمون نوستالژی دو شاعر است. نتایج این مقاله بیانگر آّن است که سلمان ساوجی مانند خواجوی کرمانی، غربت عرفانی برخاسته از فراق محبوب حقیقی و دوری از وطن اصلی را دریافته است.
بررسی آشنایی زدایی در استعارات دیوان ابن فارض و کلیات مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۹
19 - 38
حوزههای تخصصی:
آشنایی زدایی شگردی است که ادیب از آن سود می جوید تا جهان متن را به چشم مخاطب بیگانه بنمایاند و موضوع را به گونه ای بیان نماید تا درک دلالت های معنایی دشوار به نظر رسد. این انحراف از کاربرد متعارف یک اتفاق زبانی و واسطه ای برای شناخت سبک ادبی شمرده می شود. نگارندگان در جستار حاضر به روش تحلیلی به بررسی شگرد آشنایی زدایی در استعارات اشعار ابن فارض و مولوی می پردازند. تحقیق نشان از آن دارد که استعاره تماثلی در سروده های ابن فارض جایگاهی را به خود اختصاص نداده و بسامد آن در عرفان عاشقانه او نسبت به عرفان زاهدانه بیشتر است. استعاره تجسیدیه در اشعار این دو شاعر با بسامد نزدیک به هم رعایت شده، اندیشه های انتزاعی آنان را دنبال می نماید و نشان از دلبستگی شان به تأملات درونی -عرفانی است. هر دو شاعر با انتخاب شگرد تزاحم استعاره سبب دیریابی معنا شده اند تا از این طریق با برجسته نمودن الفاظ خویش، سبب لذت ادبی مخاطبین را فراهم آورند.
بینامتنیت قرآنی در مصنّفات باباافضل کاشانی(بر اساس نظریه ژرار ژنت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۸
41 - 60
حوزههای تخصصی:
بینامتنیّت یکی از نظریه های مهم ساختارگرایان است که بر اساس آن هیچ متنی بدون پیش متن نیست، یا تداوم است و تکرار، یا تقلید است و دگرگونی. بر این اساس در متون ادبی، هیچ نقطه آغازی وجود ندارد و نویسندگان به صورت اصیل اثر را خلق نمی کنند؛ بلکه بن مایه های آن را از متون قبل از خود می گیرند. عرفا و فلاسفه اسلامی بسیاری از بن مایه های فکری خود را از قرآن، سنّت و نهج البلاغه وام گرفته اند. در مصنّفات بابا افضل کاشانی، بینامتنیّت قرآنی مشهود است. جستار حاضر، به روش توصیفی – تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای بینامتنیّت قرآنی را در مدارج الکمال و جاودان نامه بابا افضل مطالعه کرده است. حاصل پژوهش نشان می دهد که قرآن کریم در کلام این حکیم بزرگ، تأثیرات معنوی و لفظی بسیاری برجای نهاده و پیوند عمیقی بین اندیشه های قرآنی و اندیشه های ادبی، عرفانی و فلسفی وی به وجود آورده است. یکی از بارزترین وجوه اندیشه های وی، تفکر درباره انسان و هستی شناسی است. با توجّه به تقسیم بندی ژرار ژنتُ بینامتنیّت قرآنی در دو رساله مورد مطالعه، به صورت های صریح(آشکار)، غیرصریح(پنهانی و تعمدی) و ضمنی، وجود دارد.
تجلی انسان کامل آخرالزمان در پرتو بلوغ اجتماعی از منظر قرآن کریم و عرفان اسلامی، با تأکید بر عوامل ایجابی ظهور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۷۰
373 - 400
حوزههای تخصصی:
بلوغ اجتماعی با قدم سیر و سلوک فردی از مبدأ ربوبى و منشأ واحد شروع شده و به رشد مسئولیت های فکرى و اخلاقى و همدلی در ایفای به عهد و وحدت هدف و صفات و قوانین ناشى از آن بار یافته و می تواند با مظهریت اسمای الاهی و آیینه تمام نمای حق تعالی به سوی حیات طیبه تداوم و استمرار یابد. تجلی انسان کامل، با یکی از مهم ترین مؤلفه های پیشاظهور یعنی بلوغ اجتماعی، تا حد قابل توجهی متأثر از رابطه علّی و معلولی است. بنابراین بررسی آن در زمینه سازی ظهور انسان کامل آخرالزمان ضرورت می یابد. بی شک ظهور انسان کامل به صورت تکامل مجموعى و بنا به مشیت عادی، محصول قانون الهی سرنوشت و عنصر اختیار و نیز بازتاب سنت الهی شکران و کفران نعمت ها است به گونه ای که اِعمال در مسیر تحقق آن تأثیرگذار و اهمال در واپس ماندگی و تأخر آن تأثیرپذیر خواهد بود. در این پژوهش ارزیابی مؤلفه های ایجابی بلوغ اجتماعی پیشاظهور از دیدگاه قرآن کریم و عرفان اسلامی با نگرش معرفت شناختی و به روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای، موردتوجه قرارگرفته است. نتایج حاصل از پژوهش بیانگر آن است که بین مؤلفه های ایجابی بلوغ اجتماعی و وقوع ظهور انسان کامل آخرالزمان رابطه همبستگی دوسویه و معناداری وجود دارد. بدین سان که رشد یافتگی در آراستن به علل ایجابی بلوغ اجتماعی بطور فزاینده ای موجبات تعجیل در ظهور را فراهم خواهد ساخت.
تحلیل نشانه معناشناختی «مکان نمادین» در داستان دقوقی از مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۳
۱۲۴-۹۵
حوزههای تخصصی:
مکان به عنوان یک عنصر مهمِ تولید معنا در هر روایت محسوب می شود و تجلی آن در گفتمان ها، یا عینی و فیزیکی است یا انتزاعی؛ لذا آن گاه که وجه عینی مکان ضعیف شود، ویژگی تخیلی و استعلایی می یابد و وجه نمادین آن در اولویت قرار می گیرد. داستان دقوقی روایتِ واقعه و مکاشفه عرفانی است. مکاشفه فراتر از محدوده شناخت های عادی است؛ به همین دلیل برای بیان آن از زبان رمز استفاده می شود. به دلیل ماهیت مکاشفه و زبان رمز در داستان دقوقی، حضور مکان ها در زبان کارکردی استعاری و نمادین دارد. این مکان ها به دو دسته کلیِ «مکان های واقعه» و «مکان های سیال» تقسیم می شوند. هدف از پژوهش حاضر این است که با برجسته کردن عنصر مکان و استعاره مکان و با عطف توجه به جنبه مکاشفه عرفانی و نمادهای عرفانی و وجه بینامتنیت مکان ها در این داستان، کارکرد نشانه معناشناسی مکان نمادین، چگونگی حضور مکان ها در کنش زبانی، فرایندهای تبدیل مکان به فرامکان و استعلای آن و کارکرد گفتانی آن را بررسی کند. این پژوهش نشان داد که زبانِ این روایت برای توصیفِ مکاشفه و القای آن، از اصطلاحات و تصاویرِ مکانیِ بسیاری مانند دریا، ساحل، بیابان و درخت به عنوان استعاره هستی و وجود، بهره برده و توانسته است قابلیتِ کینونیت بخشی و شفاف سازی گفتمان را که مشتمل بر بسیاری از حقایق و امور عرفانی است، ارتقا دهد. همچنین مکان ها به واسطه حضورِ سوژه از کارکردهای پدیداری، استعلایی و اسطوره ای برخوردارند.
عرفان و تمدن؛ کاوشی در مشارکت سیاسی عرفا و متصوفه با تکیه بر نقد قدرت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۷۰
107 - 130
حوزههای تخصصی:
به رغم وجود برخی گزارش ها در خصوص دوری نهاد عرفان و تصوف از سیاست از یک سو و وجود برخی گزارش ها بر مدیحه گویی عارفان و صوفیان نسبت به حکومت و قدرت از دیگر سو و تعمیم این دو از سوی برخی به میراث اصلی این جریان، به نظرمی رسد کنشگری فعال متصوفه در شئون مختلف اجتماعی و تازیدن آن ها به حکومت و نقد قدرت، افق های جدیدی از میراث تصوف و نقش تمدنی آن ها را پیش نهد. این پژوهش با بهره گیری از الگوی تحلیل پیام، سعی دارد از خلال گزاره های تاریخی و ادبی ، نقش آفرینی صوفیان صافی ضمیر را در بطن رخدادهای سیاسی موردبررسی و تحلیل قراردهد. به نظرمی رسد، عارفان به عنوان قشری تأثیرگذار و در برخی مقاطع رهبران معنوی جامعه به لحاظ روش و ابزار، پیام خود را، مستقیم، غیرمستقیم، شفاهی و مکتوب و در قالب های دیگر به ارکان قدرت رسانده اند چنان که به لحاظ مخاطبان نقد، خلفا، پادشاهان وزرا، امرای محلی، حکومت گرانی اند که موردنقد عرفا بوده اند. به لحاظ محتوای نقد نیز عارفان در قلمروهایی چند ازجمله استبداد، بی عدالتی، ظلم و ستم صاحبان قدرت، گماردن افراد نالایق به پست های حکومتی، زبان به انتقاد گشوده اند، واقعیتی که از دستاوردهای آن، اثبات حضور اخلاق ، شریعت و عرفان در سیاست و نقش آفرینی عرفا در نظام سیاسی تمدن اسلامی بوده است.
نگاه به زهد در غزلیات عطار نیشابوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۳
۲۶۴-۲۳۳
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف واکاوی اندیشه زهد در نگاه عطار، به بررسی غزلیات این شاعر برجسته و مؤثر در عرفان و تصوف اسلامی پرداخته است. در این تحقیق، نخست با مطالعه غزل های عطار، نمونه های مرتبط با زهد گردآوری و سپس به روش توصیفی تحلیلی و با رویکرد متن گرا در قالب سه نوع نگاه عابدانه، عارفانه و قلندرانه به زهد، بررسی، دسته بندی و تحلیل شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که در غزل های این شاعر، نگاه قلندرانه به زهد غالب بوده و بعد از آن به ترتیب نگاه عارفانه و عابدانه شواهد بیشتری داشته است. همچنین نگاه قلندرانه و عارفانه او به زهد اغلب منفی و گاه مثبت و نگاه عابدانه وی به زهد تقریباً مثبت بوده است. می توان گفت که مفاهیمِ عشق، پایبندی به جوهر دین، باور استوار به معاد، شفاعت و دلالت نبی، نکوهش زهد عادتی و پیوندهای آن، تجلی جلالیِ حق، کم زنی و گمنامی، ترک ماسوی الله، حیرت، فراخوانِ قلندری و رندی، تجربه دیدار با خویش و میل به میخانه و خرابات، صحبت پیر، تأثّر از معشوق مذکر، ناکارآمدی علم و علومِ فلسفه و کلام و گرایش به عناصر زردشتی و مسیحی، بن مایه نگاه های سه گانه عطار به زهد را شکل داده است.
تحلیل معرفت شناسانه مقوله درد و لذت در غزلیات فیض کاشانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۷
245 - 262
حوزههای تخصصی:
یکی از مقوله های برجسته در دیوان فیض کاشانی، مفهوم درد و لذت است. فیض، دردهای متعالی و برین را مایه تبدیل و تصعید اوصاف جسمانی به اوصاف روحانی، باعث شکوفایی درونی و به کمال رسیدن انسان می داند. در نقطه مقابل، بی دردی و لذات مجازی را باعث به هم خوردن تعادل روحی و روانی، راهزن لذات باقی و در نهایت موجب تباهی و ضایع شدن عمر می داند. این مقاله به روش تحلیلی به واکاوی و تبیین مفهوم درد و لذت در دیوان فیض کاشانی می پردازد؛ و نیز سیری است در رمز گشایی های معرفتی این عارف دردمند، درباره اهمّیت درد در سیر و سلوک، منشأ درد و لذت، انواع درد و لذت و ... با این نتیجه که انسان ها باید با روگردانی از دردهای نازل و فرودین و لذت های مجازی و دنیوی، درد و سوزی حقیقی در درون حاصل کنند تا به لذت حقیقی و پایدار که همانا لذت وصال و دیدار خداوند است نایل گردند.