فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۰۱ تا ۵۲۰ مورد از کل ۳٬۹۴۷ مورد.
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۷
27 - 44
حوزههای تخصصی:
باس و خرقه در عرفان اسلامی از مستحسنات شمرده می شود و از سرپوش تا پاپوش به عنوان رمز و نماد سیر و سلوک در معانی مختلف استفاده می شده است و به ادبیات عرفانی در بخش منظوم و منثور جلوه های خاصی داده است. در این مقاله نمونه های لباس عارفان و صوفیان با توجه به نمادهای آنها و انعکاس آن در ادبیات عرفانی بررسی شده است. خرقه پوشی مهم ترین بخش از پوشش صوفیان را در بر می گیرد که نشانه ارتباط معنوی با مرشد و پیر معنوی به شمار آمده است و نماد ریاضت و بی توجهی به دنیا و سیر و سلوک است. لباس هزار بخیه به هزار اسم الهی، «قاسمی» جامه گریبان چاک و نماد دوری از کثرت و شهادت امام حسین (ع) و به همین ترتیب دیگر لباس ها نمادهای معنوی هستند. مهم ترین ویژگی لباس عارفان «رنگ» و «شکل» آن بوده است که نمادسازی رنگ های سفید، سیاه، ازرق و ملمع بیش از دیگر رنگ هاست و شکل ساده و جامه کوتاه و وصله دار و کهنه نیز رایج بوده است و نماد بی اعتنایی به دنیا شمرده می شود.
مطالعه مفهوم قدیس در سنت مسیحی و مفهوم ولی در عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۷
185 - 204
حوزههای تخصصی:
واژه قدیس در سنت مسیحی برای افرادی به کار می رود که مسیح (ع) را در خود متبلور ساخته اند و در زندگانی خود روح مسیحیت (Sainthood)را جلوه گر گشته اند. از این رو قدیس در مسیحیت، که خود دینی طریقتی می باشد مفهومی عرفانی می یابد. اما واژه ولی در عرفان اسلامی نیز چون قدیس به کسانی اطلاق می شود که به مقام فنای فی الله رسیده اند و روح محمدی (ص) را که مقام ولایت است در خود متبلور ساخته اند. در سنت مسیحی باید دو معنای شریعتی و طریقتی برای قدیس درنظر گرفت و در سنت عرفانی اسلامی هم باید معنای عام و خاص مفهوم ولی را از یکدیگر جدا ساخت. مقاله حاضر درصدد است به بررشی مفهوم قدیس در سنت مسیحی و مفهوم ولی در عرفان اسلامی بپردازد. این بررسی از نظر درجات، مراحل و چگونگی نیل انسانها به این دو مقام انجام گرفته است.
کژتابی و فراهنجاری در زبان عرفانی مولانا جلال الدین بلخی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۸
243 - 268
حوزههای تخصصی:
کژتابی یک اصطلاح ادبی است که محمل و خاستگاه آن زبان شاعر یا نویسنده است؛ در حقیقت کژتابی و فراهنجاری شامل عبارات و جملات دو پهلویی است که دارای چند معنا و مفهوم می باشد، لذا هر هنرمند برای نشان دادن آن ها از دقایق و ظرایف آشکار و پنهانِ کمیابی بهره گرفته است . نگارنده معتقد است که با تتبع و تفحص در آثار مولانا جلال الدین بلخی به گونه های مختلفی از کژتابی و فراهنجاری(هنجارگریزی) بر می خوریم که در این مقاله آن ها را به صورت های چهارگانه، با عناوینِ: الف: کژتابی ساختاری، ب: کژتابی و فراهنجاری واژگانی ، ج: برجستگی های معنایی و کلامی، د: کژتابی و هنجارگریزی در ساختار محتوایی، دسته بندی نموده و برای هر یک از آن ها نمونه ها و مصادیق فراوانی ذکر کرده است. ما حصل کلام آن که زبان دارای کارکردها و توانمندی های زیادی است که هر زبان آور آن ها را به کار می گیرد تا مجالی برای هنر نمایی بیشتر داشته باشد. مولانا جلال الدین بلخی به عنوان شاعر خلّاق و آگاه، با استفاده از این ظرفیت های زبانی و هنرشاعری خود از آن ها بسیار بهره جسته است.
بررسی مقایسه ای زبان نمادین در آثار عرفانی رسالهالطیر ابن سینا و منطق الطیر عطار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۹
277 - 294
حوزههای تخصصی:
از روزگاران گذشته نماد و نمادپردازی شیوه ای در بیان داستان ها و اسطوره ها بوده است. زبان به عنوان بستری برای این نمادپردازی به شمار می رفته است. حرکت اجتماعی- فرهنگی عرفان و تصوف نوعی زبان خاص را می طلبید تا فهم معانی عمیق آن برای کسانی که با این مفاهیم بیگانه اند، به آسانی میسّر نگردد. ابن سینا در رسالهالطیر خود و عطار در منطق الطیر از نمادهایی برای بیان مفاهیم ثانویه که خاص حوزه عرفان است بهره برده اند. مقاله حاضر به شیوه توصیفی تحلیلی به بررسی مقایسه ای انواع نمادها در دو متن یاد شده می پردازد. نتیجه پژوهش حاضر بیانگر این است که ابن سینا و عطار هر دو از نماد برای بیان مفاهیم عرفانی بهره برده اند؛ به گونه ای که می توان این دو اثر را داستان هایی نمادین (سمبولیک) با رنگ عرفانی دانست. بیشتر نمادهای این دو اثر بویژه منطق الطیر از جمله نمادهای وضعی (قراردادی) است. به این معنا که حاصل ابتکار و خلاقیت ابن سینا و عطار می باشد. جدای از این، می توان نمادهای سنتی (عمومی) را نیز در این دو اثر یافت.
مقایسه حکایت ابراهیم ادهم بر لب دریا بر اساس نظریه اضطراب تأثیر و بدخوانی خلاق در حکایات عطار نیشابوری و مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۴
۲۸۰-۲۵۱
حوزههای تخصصی:
اضطراب تأثیر و بدخوانی خلاق، دو نظریه ادبی است که هارولد بلوم آن ها را راجع به تأثیر و تأثرات شاعرانه مطرح می کند. پژوهش پیش رو می کوشد با بومی سازی نظریه غربی، به روش اسنادی و تحلیلی به مقایسه حکایت ابراهیم ادهم بر لب دریا بر اساس نظریه اضطراب تأثیر و بدخوانی خلاق در حکایات عطار و مولانا بپردازد. بررسی ها نشان می دهد مولانا برای رهایی از دلهره اجتناب نا پذیرِ قرار گرفتن در سایه عطار به تکاپو می افتد اثر خود را به شگردهایی خلاقانه مجهز کند تا آن را از آنِ خود کند و با طرزی نو به آفرینش گری هایی در ارائه بیان مطالب عرفانی بپردازد به شکلی که به اثر خود هویتی جدید داده و آن را به استقلال برساند؛ نمادسازی، بهره گیری به جا از اصطلاحات عرفانی، به کارگیری متمایز عناصر داستانی برای پرورش مطالب عرفانی، کاربست صنایع ادبی برای عمق بخشیدن به مضمون و معانی صوفیانه، تأکید بر کرامت اولیا در جهت بزرگداشت مرشد طریقت و توجه به صنعت التفات، شگردهایی است که مولانا ناخودآگاهانه با تمسک به آن ها تلاش دارد به برتری جوییِ کلامی پرداخته و اثری متفاوت ارائه کند. نتیجه تحقیق نشان می دهد که مولانا عمیقاً مؤید عطار و مفتخر به تأسی از اوست؛ بنابراین، با وجود بازخوانی خلاقانه و دستیابی به عینیت مستقل در برخی مواضع، با تکرار ویژگی های سبکیِ فکری عرفانیِ عطار، تسلیم پدر می شود و در نهایت روایت عطارِ پدر در هیئتی جوان تر و متفاوت تر از پیش در روایت مولانایِ پسر ظاهر می شود.
اهمیت و اعتبار انسان شناسی عرفانی؛ نقدی بر مقاله «چیستی انسان شناسی»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
انسان راه های معرفتی متنوعی به سوی شناخت واقع، ازجمله شناخت خود دارد و هریک از راه های معرفتی نیز در جای خود مزیت نسبی دارد. در مقاله «چیستی انسان شناسی» برای اثبات مزیت انسان شناسی نقلی نسبت به انسان شناسی های عقلی، شهودی و تجربی، اولاً، امتیاز ها و ویژگی هایی برای انسان شناسی نقلی، و ثانیاً، بحران ها و مشکلاتی برای سایر انواع انسان شناسی بیان شده است. تقریباً همه امتیازاتی که در مقاله یادشده برای انسان شناسی نقلی ذکر شده و همه مشکلاتی که برای انواع دیگر انسان شناسی، ازجمله انسان شناسی عرفانی بیان شده درخور مناقشه اند. مهم ترین اشتباهی که در محور اول مقاله مزبور صورت گرفته، این است که برداشت های ظنی دانشمندان، دارای جامعیت، اتقان و اعتبار یقینی تلقی شده اند. مهم ترین اشتباهی که در محور دوم مقاله صورت گرفته این است که تفاوت میان علم حضوری با ترجمه و تفسیر آن نادیده گرفته شده است. در نوشتار حاضر، برای دفاع از اهمیت و اعتبار انسان شناسی های غیرنقلی، به ویژه انسان شناسی عرفانی، بخش هایی از ادعاهای مقاله مزبور را نقل و بررسی کرده ایم.
ارزش جانوران در نگاه صوفیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۳
۲۳۲-۲۰۵
حوزههای تخصصی:
طبیعت و بخش های مختلف زیست بوم به علت بی توجهی انسان، به سرعت در حال تخریب و نابودی هستند و پژوهش ها در راستای ارزش نهادن به جانوران و حفظ حقوق آنان ضروری است. اخلاق محیط زیست از شاخه های مهم بحث حفاظت از محیط زیست است و هدف از این تحقیق، ارائه رویکرد اخلاقی صوفیان در احترام و ارزش نهادن به حیوانات است تا به عنوان الگوی اخلاقی عملی، قابل طرح و کاربرد باشد. در شرح حال صوفیان، تذکره های عرفانی و آثار و روایات عرفانی نوشته ها و حکایات بسیاری از سیره قولی و فعلی آنان در شفقت، ارزش گذاری و علاقه مندی به جانوران مشاهده می شود، که نشان از علاقه و احترام ژرف صوفیان نسبت به جانوران است. دوستداری و ارزش نهادن به جانوران در این مقاله شامل چند عنوان اصلی می شود که به آن پرداخته شده است: همنشینی با جانوران اهلی و غیراهلی، پندگیری از جانوران، اجتناب از آزار جانوران و ترک گوشت خواری، الفت و شفقت با جانوران، مؤانست و خدمت جانوران به عارفان، گفتار و نصایح عارفان در تکریم جانوران، گفتار عارفان در باب رعایت حقوق جانوران، اثر ایجابی نیکی و ستم به جانوران و اثر سلبی نیکی و ستم به جانوران. روش انجام این تحقیق کتابخانه ای است و توصیف و تحلیل داده های جمع آوری شده نشان می دهد که صوفیان جزء گروه خاصی از دینداران بوده اند که از دیرباز در رفتار اخلاقی خود، به حیوانات علاقه ویژه ای داشته و به حقوق آن ها احترام گذاشته و ارزش ذاتی برای آنان قائل بوده اند.
مقابله مقامی و کنشی حضرت محمد(ص) با دیگر پیامبران در شرح التعرف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۸
85 - 110
حوزههای تخصصی:
شرح التعرف، از جمله آثار پدید آمده در حوزه عرفان تعلیمی به زبان فارسی است که مستملی آن را بر التعرف کلابادی نوشته است. وی در این اثر، جهت تبیین دیدگاه ها و تشریح مبانی فکر و نظری خود، اثر خود را در پیوند بینامتنی با قرآن کریم قرار داده و از آیات و روایات قرآنی داستان انبیاء استفاده کرده است. داستان ها و روایات منسوب به پیامبر(ص) از برجسته ترین موارد کاربردی در این اثر است که در بیشتر موارد به صورت تقابلی و مقایسه ای با داستان سایر پیغمبران آورده شده است. در این نوع کاربرد، مقایسه در دو حوزه کنش و مقام انجام شده که نوع مقابله مقامی با بسامد بیشتری در این اثر آورده شده است. نویسنده در التعرف، بسیاری از پیامبران را در نقطه مقابل پیامبر(ص) قرار داده که این میزان تقابل با این دامنه تنوع در این اثر تقریباً کم نظیر است. هدف نهایی مستملی در استفاده از این شیوه، بیش از آنکه به منظور تشریح و تبیین اصول و مبانی و اصطلاحات عرفانی باشد تأکید صریح یا ضمنی بر برتری و فضیلت حضرت محمد(ص) بر سایر پیامبران و در نتیجه برتری امت او بر دیگر امت ها است.
بررسی مفهوم استغناء در منطق الطیر عطار و تأثیر آموزه های کلامی بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۴ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
41 - 19
حوزههای تخصصی:
در این مقاله ابتدا معانی مختلف استغناء در ادبیات صوفیه و سپس تعریف عطار، مبنی بر استغناءِ حق بررسی شده و ریشه های کلامی این مفهوم مورد بحث قرار گرفته که چگونه این مفهوم از آموزه های ابوالحسن اشعری برخاسته است و همان معنی نزد اشاعره از بی علتی حق و موقوف نبودن حق به علت و اغراض در اشعار عطار، در قالب مفهوم استغناء دیده می شود. سپس به ذکر نمونه های مشابه یا عینی این مفهوم در دیگر آثار عرفانی چون گلشن راز شبستری، پرداخته شده است. عطار برای اولین بار به صراحت چنین مفهومی را جزئی از مقامات هفت گانه سلوک قرار داده است، با این حال برخی، تعبیر نادرستی از استغناءِ مورد نظر عطار داشته اند و منظور از آن را استغناءِ سالک دانسته اند. برای درک استغناء، ابتدا مفاهیم زمینه ای چون مالک الملک بودن، مشیئتِ مطلقِ حق و بی علّتی در کنار حکمت آن واکاوی گردید. استغناءِ نزد عطار، استغناءِ حق است؛ چنان که او را وجودی بی نیاز به تصویر می کشد و این بی نیازی به نتایجی چون خوف از سرانجام خود و حیرت سالک از فعل الهی، کم رنگ شدن نقش ریاضات و عبادات می انجامد.
بررسی میزان دلالت برخی آیات قرآن بر وحدت شخصی وجود(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
وحدت شخصی وجود در صدد بیان این مطلب است که یک وجود واحد بسیط لایتناهی کل نظام عالم را در برگرفته است و موجودات، مظاهر و آیات آن یک حقیقت واحداند که هر کدام به اندازه سعه وجودی خود آن را می نمایانند ازاین رو قول به حلول و اتحاد، همه خدایی و هیچ و پوچ بودن غیر خدا، ناشی از سوء برداشت از این مسئله است و انحراف از مسیر توحید می باشد. قرآن مجید که دریای بی کران معارف توحیدی است، این حقیقت را در آیات ناظر به توحید ذات با تعابیری همچون صمد بودن حق، آیه و نشانه بودن ماسوی الله، حضور وجودی حق در مظاهر و مجالی، معیت ذاتی حق ، و احاطه علمی و وجودی حق بیان می دارد؛ ازاین رو این آیات با دلالت مطابقی یا التزامی، بر این مبنای گران سنگ توحید صمدی دلالت دارند و هر گونه وحدت عددی را از ساحت مقدس الهی نفی می نمایند.
تحلیل دین شناختی و اسطوره شناختی آیین ایرانی قربانی گاو در اسفنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
451 - 425
حوزههای تخصصی:
بهار هر سال در آبادی اسفنجان از توابع شهرستان اسکو استان آذربایجان شرقی آیینی بر محور قربانی گاو انجام می شود که متضمن عناصر مهمی از باورها و آیین های ایرانی است. بر اساس این سنت دیرینه مردم این آبادی، گاو نری را که از مدت ها قبل در نظر گرفته شده خریداری و صبح پنجشنبه ای که 36 روز از بهار گذشته باشد، در آبادی گردانده و نذورات مردم را از درب خانه ها دریافت می کنند. پس از اینکه آب قنات آبادی را به گاو نوشاندند، آن را به زیارتگاه پیر سنگ که در رأس تپه ای در کنار آبادی قرار دارد برده و گرد آن می گردانند. آنگاه از تپه سرازیر شده و قربانی را به بالای تپه قربانگاه در جانب دیگر روستا هدایت می کنند و نزدیک نقطه سنگ چینی که باور دارند محل غیبت دختری است، ذبح می کنند تا خون گاو از طریق شیاری به گودال سنگ چین فرو رود و در پی آن باران ببارد. مطالعات مقاله به دو صورت میدانی و اِسنادی شامل توصیف آیین و تحلیل دینی و اسطوره ای آن است که بر اساس آن طلب باران، اسطوره غیبت دختر و قربانی گاو سه وجه اصلی این آیین بر بن مایه های فرهنگ ایرانی استوار است و برگزاری آن در حدود 40 روز پس از نوروز نیز، قابل مقایسه با گاهنبار «میدیوزرم گاه» یا «میان بهار» زرتشتیان است. همچنین این آیین در تنوع عناصر آیینی نمونه ای بی مثال است و به جز عناصر اصلی دربردارنده حاجت خواهی، جمع آوری نذورات، گرداندن گاو در آبادی، جاری کردن خون در محل غیبت دختر، استفاده از خون قربانی جهت مشکل نازایی، تقسیم و پخت گوشت قربانی است.
واکاوی نظریه انسان شناسی شناختی لوسن و مکالی درباره نظام مناسک دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
280 - 261
حوزههای تخصصی:
انسان شناسی شناختی می کوشد با ابزارهای علوم شناختی به مطالعه موضوعات و مسائل فرهنگ بشری بپردازد، و نظریه تامس لوسن و رابرت مکالی درباره نظام مناسک دینی از نظریات پیشگام و دوران ساز این حوزه است. آن ها می کوشند تحلیلی شناخت گرایانه از صورت نوعی ساختار نظام مناسک دینی ارائه دهند. به باور آن ها، چنین تحلیلی از توانش مناسکی مشارکت کنندگان، دانش عمدتاً ناخودآگاه و قضاوت های شهودی آن ها درباره ماهیت و کیفیت مناسک، پرده برمی دارد. مطابق تحلیل آن ها، مناسک دینی کنش اند، نظیر سایر کنش های بشری، جز اینکه در آن ها کارگزاران فرابشری نقشی محوری دارند. اجرای مناسک دینی منوط به دانش الاهیاتی نیست و تحلیل نظام بازنمایی کنش و سایر نظام های مسئول برای خردورزی درباره کارگزاران و کنش ها برای شناخت قضاوت شهودی مشارکت کنندگان کافی است. این نظریه دست کم شش یافته شناختی دارد که به باور خود آن ها هم قدرت پیش بینی رفتار مشارکت کنندگان را به ما می دهند، هم به لحاظ تجربی آزمون پذیرند.
بازتبیین ماهیت و خلقت ابلیس با رویکردی تفسیری- عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
386 - 367
حوزههای تخصصی:
در مورد ماهیت و خلقت ابلیس نظرات مختلفی وجود دارد. عارفان به وجود مبدأ آسمانی و امریِ حتمی در خلقت ابلیس باور دارند ولی تعدادی او را همان نفس اماره، تعدادی وهم و بعضی هم یکی از دو قطب هستی و تجلی اسم مضلّ الهی می دانند. در این پژوهش، از روش توصیفی و تحلیل محتوای متون با تأکید بر منابع تفسیری-عرفانی، با هدف وصول به شناختی نو از ماهیت و خلقت ابلیس، استفاده شده که بیان می کند ظهور وی در قالب شیطان و هم زمانی اش با خلقت انسان مختار نشان می دهد که از شئون وجودی انسان کامل است؛ زیرا او جامع تمام مراتب وجود است. از منظر تعابیر دوگانه عرفان اسلامی در مورد انسان - نظیر «انسان کبیر»، «انسان صغیر»- یا تعبیر «کون جامع»، بسته به اینکه از چه ساحتی به شیطان بنگریم، می تواند هم در درون، هم در بیرون انسان باشد، اما در هر دو حالت، وابسته به وجود انسان است.
معادشناسی عرفانی در مرصاد العباد با رویکرد معناشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۳
۱۷۰-۱۴۵
حوزههای تخصصی:
فانی بودن جهان مادی و لزوم توجه به زندگی پس از مرگ، بسیاری از جمله اهل معرفت را متوجه مقوله معاد ساخته و هرکس به فراخور درک و دریافت و روش خود بدان پرداخته است. نجم رازی از عرفای صاحب نام قرن هفتم، در مرصاد العباد با ارائه مکتب عرفانی تفسیری خود، نمونه ای از شیواترین روش های معادشناسی را به دست داده است. یکی از ابعاد این نگرش عرفانی، معناشناسی معاد است؛ دانشی نوین در دنیای غرب که زیرمجموعه زبان شناسی محسوب می شود و در پی مطالعه معنا با روش علمی است. این مقاله با هدف بررسی معناشناسی معاد در مرصاد العباد و به شیوه توصیفی نوشته شده است. مهم ترین یافته ها که با بهره گیری از روش معناشناسی نوین در قالب روابط همنشینی و تقابل معنایی به دست آمده، نشان دهنده هنر و توانمندی کم نظیر و خیال انگیز رازی در معرفی و تفسیر عرفانی ادبی معاد، معاد طبقات مختلف انسان ها، کیفیت بازگشت به خود برای نفوس و ارواح چهارگانه و شرح هفت خان معرفت است. ترسیم فضای رعب انگیز در معاد اشقیا و فضای جذاب و دل انگیز در معاد اتقیا و صاحبان نفس مطمئنه و نشان دادن تقابل های معنایی و مرتبتی از توانمندی های زبانی ادبی رازی در معرفی و معناشناسی مباحث مربوط به معاد است.
واکاوی کرامت و آزادی انسان در عرفان و شریعت اسلامی با تأکید بر حریم خصوصی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۹
387 - 406
حوزههای تخصصی:
کرامت انسان یکی از موضوعات بسیار مهم در قلمرو فلسفه، حقوق، اخلاق و عرفان است.کرامت انسانی، به منزله یک حق یا مجموعه ای از حقوق غیر قابل سلب و محور و مبنای حقوق بشر تلقّی می شود که جامعه اسلامی، ملزم به رعایت آن است. براساس آیات قرآن و روایات، اصل اولیّه کرامت انسانی این است که کسی بدون اجازه حق ورود به حریم خصوصی انسان دیگری را ندارد مگر موارد خاصی که دلیل معتبر عقلی یا نقلی بر جواز آن دلالت کند. داشتن حریم خصوصی یا حق خلوت یکی از منزل های مورد تأکید عرفان است و از سرچشمه های خودشناسی و خداشناسی می باشد. از بررسی آیات و روایاتی که جهت اثبات حریم خصوصی انسان بیان گردید به دست می آید که مبانی و خواستگاه های حقوقی در حیطه حریم خصوصی انسان شامل: تأمین امنیت، آزادی، آرامش و حفظ آبرو، کرامت و عزت انسان، احساس مسؤولیت و تکلیف، حرمت انسان، اوامر و نواهی اخلاقی می باشد و از آنجا که براساس آیه شریفه «... إِنِّی جَاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَهً... » ( بقره/ ۳۰ ) و آیه ( وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ ... ).( اسراء/ ۷۰) انسان اشرف مخلوقات و شایسته احترام است. طبعاً باید کرامت، عزت و امنیت او حفظ شود از سوی دیگر، حفظ این امور مستلزم آن است که حریم خصوصی او هتک نگردد از این رو، خدای متعال هر کاری را که مستلزم هتک حریم خصوصی انسان باشد ممنوع ساخته است.
روش شناسی کاربست احادیث نبوی در آثار عرفانی هفت قرن نخست(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۷۰
23 - 46
حوزههای تخصصی:
حدیث نزد عارفان و صوفیان، از اهمیت بالایی برخوردار است؛ چنانکه در تبیین چارچوب های فکری خود هم به صورت تالی تلو آیات قرآن و هم به صورت مستقل آمده اند. کاربست بیش از ده هزار «حدیث» و «شِبه حدیث» مؤید همین کارکرد و جایگاه است. این در حالی است که در بخشی از این کاربست ها، گاه با یک نظام منسجم و مدوّن مواجه می شویم و در بخش دیگر، که از نظر کمّی بیشتر است، هیچ و ترتیب و آداب ظاهری لحاظ نشده است و صرفاً کارکرد معنایی «حدیث» مدنظر قرارگرفته است. عارفان و صوفیان، اگر آشنا به حدیث و حتی فراتر از آن، از جمله «محدّثان» باشند، به دلیل جهان بینی و روش خاصشان، «تلقّی» و «کاربستی» منحصربه خود دارند. این «انحصار در روش» به معنای وجود «رویکرد واحد» در مواجهه با حدیث نیست؛ چنانکه گروهی از ایشان نقل حدیث را مشروط به تحقق اموری مانند «تزکیه نفس» کرده اند و گروهی دیگر سختگیرانه قائل شده اند هیچ گونه نقل حدیثی ممکن نیست. در این مقاله با تکیه بر منابع کتابخانه ای، به بررسی کمّی و کیفی احادیث به کاررفته در اهمّ آثار منثور عرفانی هفت قرن نخست پرداخته شده است. اینکه استناد به روایات درطی هفت قرن روبه فزونی گذاشته است و عرفا و صوفیه، بیش از آنکه درصدد تبیین روش شناسی خود در تلقی و مواجهه با حدیث باشند، با نظر به کارکرد اثبات گرایانه «حدیث نبوی» در تثبیت تعالیم و اهدافشان از آن ها بهره برده اند از مهمترین نتایج مقاله حاضر است.
تبیین تطبیقی نگرش ابن سینا، سهروردی وابن عربی درباره علم و ادراک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۸
131 - 162
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر درصدد تبیین علم و ادراک و انواع و مراتب آن از دیدگاه دو حکیم بزرگ،ابن سینا (370- 428ه .ق) و شیخ شهاب الدین سهروردی (549-587 ه .ق) وپدر عرفان نظری، محیی الدین عربی (560-638ه . ق)، معروف به شیخ اکبر است. این بزرگواران هر کدام علم و اداراک را به گونه ای تعریف کرده اند.ابن سیناهمچون طبیعیون، قائل به انطباع صور مرتسمه نزد ذهن است و سهروردی در باب ابصار، نظریه انطباع ابن سینا و نظریه خروج شعاع (دیدگاه ریاضیون)را رد کرده و اشراق حضوری نفس را ملاک رؤیت، و اساس علم و ادراک را حضور و ظهور شیء می داند. به نظر ابن سینا، علم و ادراک شامل چهار نوع: حسی، خیالی، وهمی و عقلی است ولی سهروردی آن را سه نوع می داند و علم وهمی را در خیال مندرج می نماید. ابن سینا قائل به این است که نفس، اشیاء محسوس و متخیل را از طریق آلات، ادراک می کند و مجردات و کلیات را به ذات خود درک می کند. وی قائل به مادی بودن حواس ظاهری و قوای باطنی است و برای هر کدام در مغزجایگاه خاصی قائل است.(ابن سینا، 1364: ص159) ولی عقل راغیر مادی می داند و مدرک هم در هر صورت غیر مادی است ولی سهروردی ادراک خیالی را نیز مجرد می داند و برای صور خیالی جایگاه مادی قایل نیست و از طریق آن عالم مثال را نیز ثابت می کند.ابن عربی نیز نظریه انطباع را رد می کند و برای صور خیالی جایگاه مادی قایل نیست. وی بنا بر نظریه ی خلق مدام می گوید، علم، تجلی دائم خداوند بر دلهایی است که سرگرمی های دنیا آن ها را محجوب نکرده باشد. علم حقیقی همراه با عمل است و نتیجه آن بهشت معنوی است. وهیچ چیز نورانی تر از علم نیست که بر آن نوری بتاباند و جایگاه آن قلب آدمی است.
تحلیل رابطه معرفت امام به نورانیت با معرفت خداوند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۸
225 - 242
حوزههای تخصصی:
برخی از روایات ائمه معصومین از نظر معاریض کلام و عمق آن جزء احادیث صعب مستعصب و دشواریاب است که برای درک حقیقت آن نیاز به فحص و دقت در روایات رسیده از لسان ائمه هدی علیهم السلام است. حدیث معرفت به نورانیت امیرالمؤمنین علیه السلام دارای فرازهایی است که برای دریافت صحیح آن باید با دقت و حوصله به استخراج منظور آن پرداخت. در این مقاله سعی ما بر این است تا از مطلع روایت نورانیت فراز «مَعرِفَتِی بِالنُّورَانِیهِ مَعرِفَهُ اللهِ وَ مَعرِفَهُ اللهِ مَعرِفَتِی بِالنُّورَانِیهِ وَ هُوَ الدِّینُ الخَالِصُ» را مورد بررسی و کاوش قرار دهیم چه اینکه بعضاً برداشت های سوء از این روایت موجب استیحاش افراد ناآشنا به زبان روایات و کلام اهل بیت علیهم السلام می شود و قطعاً با تأمل و دقت در روایات می توان بسیاری از این معاریض را با دلالت روشن گره گشایی نمود. زیرا نحوه صحیح تفسیر و ترجمه این گونه روایات باید مبتنی بر عدم تساوی معرفت خالق و مخلوق، تفاوت معنی و معانی اسماء و مخلوق بودن اسماء الله به نص و تصریح روایات باشد.
واکاوی توصیفات عرفانی در دو اثر «آواز پرجبرئیل» و «رود راوی» از ابوتراب خسروی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۷
9 - 26
حوزههای تخصصی:
جهان و آن چه پیرامون آن است پیوسته در حال دگرگونی و تحول است. یکی از علومی که به صورت مبسوط از دیرباز به شناخت هستی و تغییرات مداوم آن می پردازد علم عرفان است. به هر میزان که قوه عقلانی و روحانی بشر پرورش می یابد مبناهای شناخت حقیقت و وجود نیز تغییر و تکامل می یابد. ابوتراب خسروی از جمله نویسندگان معاصری است که به مقوله عرفان از دریچه نگاه انسان معاصر نگریسته است. طریقه شناخت، کشف، شهود و ذوق وصال به حقیقت که از مبانی عرفان است با زبان و دریافتی متفاوت در دو اثر «آواز پر جبرئیل» و «رود راوی» تحلیل و تبیین می شود. چهار مبحث بنیادی «آفرینش»، «وحدت وجود»، «اساطیر» و «نور و رنگ» در این دو اثر از منظری بدیع بررسی شده است. مداقه روایت های داستانی او از جهت بن مایه های عرفانی و تأثیر آن بر شگردهای توصیفی، حائز اهمیت است که این پژوهش به آن می پردازد. شیوه این جستار (توصیفی - تحلیلی) می باشد. پرسش اصلی این تحقیق مبتنی بر این مطلب است که آیا با مطالعه آثار عرفانی ابوتراب خسروی، می توان به دیدگاهی نو در زمینه عرفان و به تبع آن واکاوی بافت های متفاوت توصیفی در متن دست یافت؟ نتایج این بررسی نشان می دهد که آثار عرفانی ابوتراب خسروی، توانایی نمود رگه های بدیعی از عرفان و واکاوی زنجیره های نوین توصیفی را در خود دارد.
فتوّت و جوانمردی در سیره و کلام حضرت علی (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۷
125 - 146
حوزههای تخصصی:
فتوّت شعبه ای از علم تصوف است که راه و رسم های آن ساده، عملی و درخور فهم عامه مردم است. حضرت علی (ع) فتوّت و جوانمردی را بهترین جلوه دین و زیباترین زینت انسان می دانند. آنچه که حضرت علی (ع) را برای جوانمردان و اهل فتوّت در جایگاه قطب فتوّت نشانده، ویژگی های اخلاقی آن حضرت است که در اعمال و کلام آن بزرگوار پدیدار است. ویژگی های اخلاقی آن امام همام از دیرباز مورد توجه علمای اخلاق و نگارندگان بوده است لذا در بسیاری از متون دینی و فتوّت نامه ها به سیره پاکیزه آن بزرگوار استناد و استدلال نموده اند. در این پژوهش شرایط، نشانه ها، آیین و اصول فتوّت و جوانمردی در سیره و کلام آن حضرت مورد بررسی قرار گرفته و به صفات و خصلت های امیرالمؤمنین به عنوان قطب فتوّت و سرمشق جوانمردان پرداخته شده است.