آیات 257-255 سوره بقره معروف به آیةالکرسی است که به علت کثرت قرائت و روایات متعدد در منابع فریقین، به یکی از پرکاربردترین و برجسته ترین آیات قرآن نزد مسمانان تبدیل شده و توجهی ویژه را می طلبد. این مقاله با رویکردی ریشه شناختی، به بررسی و نقد هشت ترجمه مشهور فارسی پس از انقلاب اسلامی از آیةالکرسی پرداخته است. بررسی و دقت در این ترجمه ها نگارنده را به این نتیجه می رساند که هیچ یک از مترجمان، ترجمه دقیقی برای این سه آیه ارائه نداده و هر یک از آنها در ترجمه فرازهایی لغزش داشته اند. بیشترین لغزش مترجمان در ترجمه واژه های «قیوم»، «کرسی» و «طاغوت» بوده است. رویکرد ریشه شناختی در تعیین معنای دقیق این واژگان، بسیار یاری رسان است و می تواند در نقد روشمند ترجمه های موجود کارآمد باشد و حتی اگر پاسخ قاطعی برای این گونه مسائل به دست ندهد، دست کم از ابهام ها و تاریکی های فراروی امر ترجمه می کاهد و ابزار نقد قابل توجهی برای آشکار کردن مرزهای قوت و ضعف کار مترجم به دست می دهد. در این نوشتار با استفاده از تفاسیر معتبر و نقد و بررسی ترجمه ها، در هر فراز از آیات، لغزش های مترجمان بیان و ترجمه دقیق تر آورده شده است.
اگرچه تاریخِ ترجمه قرآن کریم عمری هزار و دویست ساله دارد، ولی نهضت ترجمه ای که ظرف سی سال اخیر در کشور به راه افتاده، نیز در جای خود بسیار امیدوار کننده است. از اولین ترجمه فارسیِ قرآن در دهه شصت شمسی به وسیله عبد المحمد آیتی، تا امروز که سه دهه از انتشار آن می گذرد، ده ها ترجمه دیگر هم به میراث فرهنگی و معنوی کشور افزوده شد که قطعاً در فرایند ترجمه قرآن تا رسیدن به یک ترجمه مطلوب و آرمانی تأثیر گذارند. یکی از این ترجمه ها به دست غلامعلی حداد انجام شد که نه ترجمه ای آزاد است و نه تحت الفظی، بلکه ترجمه ای مفهوم گرایانه است که مترجم سعی کرده مفهوم آیات را در قالب الفاظ و عبارات فارسی به خواننده منتقل سازد و اگرچه تلاش نموده جانب امانتداری را هم مراعات کند، ولی ناخواسته، القای معانی، اولویتِ اولِ ترجمه شد و در موارد متعددی امانت، تحت الشعاعِ شیوایی قرار گرفت که شاید بارزترین نمود آن را بتوان در تغییر زمان و ساختمان افعال مشاهده کرد که به وفور انجام شده است.و به همین دلیل، علی رغم دارا بودن محاسن زیاد، از جهات متعددی نیازمند بازنگری و اصلاح است که در مقاله حاضر، تنها بخشی از آن آمده است.
یکى از مباحث قرآنى مورد بحث اندیشمندان مسلمان ترجمه پذیرى و ترجمه ناپذیرى قرآن است. برخى قایل به ترجمه پذیرى آن و گروهى نیز آن را امرى غیر ممکن و حرام تلقى نموده اند. هر دو دیدگاه در میان متقدمان و متأخران طرفدارانى دارد. این مقوله از جنبه شرعى و نیز از جنبه زبان شناختى و امکان برگردان متن قرآن به زبان هاى دیگر قابل بررسى است. مقاله حاضر، به ترجمه پذیرى و ترجمه ناپذیرى قرآن از منظر زبانى پرداخته است.
در این مقاله، نقش دستور زبان عربی و ساختار آن که به نوعی موجبات اختلاف در ترجمه های فارسی قرآن کریم را فراهم نموده است، مورد بررسی قرار گرفته است.تعیین مواضع اختلاف در ترجمه ها و پرداختن به زمینه های آن و مقایسه و ارزیابی ترجمه ها و انتخاب ترجمه یا ترجمه هایی برتر. از جهت گیری های اصلی این نوشتار به شمار می رود.