فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۹٬۷۳۹ مورد.
منبع:
مطالعات میان رشته ای ارتباطات و رسانه دوره ۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۵
121 - 146
حوزههای تخصصی:
مفهوم مشارکت سیاسی دربرگیرنده گروهی از راهبرد ها، مفاهیم، اندیشه ها و سازمان های نوینی است که تأمین کننده نیازهای اجتماعی است. از طرفی شبکه های اجتماعی در ارتقا و یا کاهش شاخص های آن نقش بسیار موثر دارند زیرا میزان تأثیر شبکه های اجتماعی بر فضاهای روستایی، تصویر متفاوت و متنوعی را ارئه می دهد که تحقیق حاضر سعی داشت جنبه مشارکت سیاسی ساکنین را در نواحی روستایی مورد مطالعه، بررسی کند. تحقیق برمبنای هدف کاربردی و از حیث امکان کنترل متغیرها، از نوع تحقیقات شبه تجربی بود، زیرا با توجه به پس رویدادی بودن تحقیق امکان کنترل متغیرها به نحو کامل وجود ندارد. در این تحقیق با مطالعه ادبیات نظری و تحقیقات گذشته، متغیرها و ابعاد تحقیق در 3 بعد کلی مشخص گردید. نگرش انتخاباتی، تاثیرپذیری از کاربران و رفتار انتخاباتی که تفسیر آن در کلیّت مشارکت سیاسی در نواحی روستایی شهرستان ملکان، مورد توجه بود. نتایج حاکی از آنست که بیشترین معیار نگرش انتخاباتی و کم اهمیت ترین معیار رفتار انتخاباتی در تبیین و پیش بینی متغیر وابسته(مشارکت سیاسی) نقش دارد. تحقیق توجه به شبکه های اجتماعی را در قالب افزایش اثرات آن و بهبود معیارهای مشارکت سیاسی در نواحی روستایی مورد مطالعه بیان می دارد.
تحلیل بازتاب اخبار عملیات «وعده صادق» ایران در رسانه های ترکیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم خبری سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
66 - 90
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تحلیل بازتاب خبری عملیات «وعده صادق» در سه سایت خبری مهم کشور ترکیه شامل آناتولی، حریت و جمهوریت صورت گرفته است. عملیات "وعده صادق" در واکنش به حمله رژیم صیهونیستی(اسرائیل) به کنسول گری ایران در دمشق، در ساعات پایانی ۲۵ و بامداد ۲۶ فروردین ۱۴۰۳(۱۴ آوریل 2024)، به عنوان یک رویداد مهم در اخبار رسانه های منطقه ای، فرامنطقه ای و بین المللی منعکس شد. رسانه های ترکیه به دلیل اهمیت این کشور در منطقه از نظر قدرت اقتصادی، سیاسی، همجواری با ایران، نقش فعال داشتن در موضوعات بین المللی و منظقه ای، اشتراکات فرهنگی با ایران و ارتباطات اقتصادی و سیاسی با اسرائیل و برخورداری از تنوع رسانه ای به عنوان جامعه مورد بررسی این پژوهش انتخاب شده است.روش: این پژوهش با استفاده از روش تحلیل محتوای به توصیف، تحلیل و مقایسه مقولات جهت گیری خبر، ، منبع خبر، ارزش خبر، قالب خبر، دلایل و پیامدهای عملیات «وعده صادق» در این سه سایت خبری می پردازد. دستورالعمل کدگذاری بر مبنای موضوع و هدف تحقیق تهیه و بر مبنای آن اخبار مورد نظر استخراج و کدگذاری گردید. محتواهای مرتبط با عملیات «وعده صادق» در سایت های خبری آناتولی، حریت و جمهوریت، از تاریخ 25 فروردین (13 آوریل) تا 28 فروردین (16 آوریل) به عنوان جامعه آماری این پژوهش انتخاب گردید. بر این اساس، تعداد 202 محتوای مرتبط با موضوع پژوهش استخراج و تجزیه و تحلیل گردید.یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد، سبک "خبر" (88/6درصد) مهمترین قالب ارائه محتوای و "گزارش" و "مقاله" به عنوان سایر سبک های مورد استفاده رسانه های ترکیه در موضوع مورد بررسی بوده است. در تحلیل منبع اخبار انتشار یافته در رسانه های ترکیه، استناد به منابع رژیم صهیونیستی با 21/26 درصد مهمترین منبع خبری و سپس کشور ایران(17/14درصد) و کشور آمریکا و کشورهای عضو ناتو(16درصد) قرار دارند. عمده ترین دلیل توجه رسانه های مورد بررسی در کشور ترکیه به اخبار عملیات "وعده صادق" ، توجه به ارزش های خبری "برخورد" و "دربرگیری" با تاثیر در 88/5 درصد محتواهای مورد بررسی بوده است. از نکات حائز اهمیت در انتشار اخبار، گزارشات و مقالات رسانه های مورد بررسی کشور ترکیه در خصوص عملیات "وعده صادق"، نوع جهت گیری تیتر این رسانه ها بوده است. "جهت گیری خنثی" با 58/5 درصد مهمترین رویکرد و همچنین برتری حدود 4 برابری "جهت گیری منفی"(33 درصد) بر جهت گیری مثبت(5/8درصد) در تیترهای مرتبط با این عملیات بوده است. در همین راستا، یافته های پژوهش تایید می کنند که تنها 17درصد تیترهای رسانه های ترکیه در جهت حمایت از عملیات مورد نظر انتشار یافته و در مقابل حدود 52 درصد عملیات مذکور را حمایت ننموده اند.نتیجه: در یک نتیجه گیری کلی می توان گفت که اگرچه ممکن است رسانه های مورد بررسی در خصوص رویدادهای داخلی کشور ترکیه دارای رویکردهای نسبتاً متمایز باشند اما در خصوص رویداد خارجی عملیات "وعده صادق" دارای رویکرد نزدیک به یکدیگر و دارای جهت گیری "منفی" بوده و با استفاده فراوان از واژه "حمله" سه پیام "تهدیدات پاسخ رژیم صهیونیستی(اسرائیل) علیه ایران"، "دعوت به خویشتنداری دو کشور" و "حمایت آمریکا از رژیم صهیونیستی(اسرائیل)" را برای مخاطبان خود برجسته نموده اند.
بازی های دیجیتال: کارکرد مثبت بازی های جدی در جامعه
حوزههای تخصصی:
بازی های دیجیتال با مخاطب سه میلیاردی در دنیا و 34 میلیونی در ایران مهم ترین رسانه عصر حاضر برای انتقال پیام به شمار می روند. چه ازنظر نرخ رشد پذیرش این رسانه در میان مردم و چه از منظر شیب فزاینده درآمدزایی آن در میان صنایع خلاق و فرهنگی توجه به بازی های دیجیتال به عنوان ابزاری برای سرگرمی حیاتی است. بازی های جدی یا بازی های هدفمند دسته ای از بازی های دیجیتال هستند که با اهدافی فراتر از سرگرمی و به منظور اهدافی مانند آموزش، سلامت یا تبلیغات تولید می شوند. این بازی ها که تبدیل به موج پژوهشی جدیدی از ابتدای سال 2000 در دنیا شدند، مبتنی بر تحقیق و توسعه ساخته می شوند، تعامل قابل توجهی را با انسان برقرار کرده که به وی در زیست بهتر کمک می کنند. بازی های جدی به عنوان شبیه سازی از دنیای واقعی، طی دو دهه گذشته بسیار موردتوجه قرار گرفته اند. هدف از این پژوهش مروری بر مطالعات صورت گرفته درزمینه بازی های جدی به ویژه در حوزه آموزش، سلامت، تبلیغات و اثرات اجتماعی است که چگونه به انسان برای تغییرات مثبت کمک کرده اند. روش این پژوهش کتابخانه ای است و داده ها از طریق فیش برداری تهیه و تحلیل و توصیف شده اند. نتایج مطالعات نشان داد که بر اساس اهداف موردنظر توسعه دهندگان بازی های جدی، گروه مخاطبان هدف و زمینه کاربردی بازی ها با یک رسانه غیرقابل انکار، جذاب، تعاملی و سرگرم کننده مواجه هستیم که از قدرت بسیار بالایی برای القای مفاهیم آموزشی برخوردار است. تعداد بازیکنان در ایران و جهان نشانگر یک جامعه بزرگ مبتنی بر فناوری، همراه با خرده فرهنگ های متعلق به خود است که می توان از قابلیت های مثبت بازی برای آموزش، فرهنگ پذیری و توانمندسازی این نسل به درستی استفاده کرد. این پژوهش به مرور و بررسی مهم ترین و اثرگذارترین بازی های جدی تولیدشده در جهان در زمینه های آموزش، درمان و سلامتی و همچنین تبلیغات پرداخته و سعی بر اشاره به نیازهای جدید ایجادشده در این حوزه ها دارد.
خوانش جامعه شناختی تأثیر مصرف رسانه ای بر سبک زندگی؛ با تأکید بر نقش پایگاه اقتصادی- اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه باهدف بررسی رابطه بین مصرف رسانه ای در فضای مجازی با سبک زندگی با توجه به نقش متغیرهای جمعیت شناختی و پایگاه اقتصادی- اجتماعی انجام شده است. به لحاظ روش شناختی، این پژوهش از نوع مطالعات کمّی، مقطعی و کاربردی و در قالب پیمایش است که دارای رویکردی توصیفی و تحلیلی بوده و به ارزیابی مسئله اصلی پژوهش در میان جوانان شهر تهران می پردازد. جامعه آماری، جوانان 18 تا 34 ساله شهر تهران و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 400 نفر بوده که این افراد با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و تصادفی در 10 محله از 5 منطقه (1، 4، 6، 15، 22) در میان مناطق 22گانه شهر تهران انتخاب شده اند. داده های به دست آمده از پرسش نامه از طریق نرم افزار Spss مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که متغیرهای «مصرف رسانه ای در فضای مجازی و ابعاد سازنده آن (دیداری-شنیداری و نوشتاری) و مدت استفاده از فضای مجازی، میزان استفاده از شبکه های اجتماعی و میزان استفاده از رسانه های مختلف» رابطه مستقیم و معناداری با سبک زندگی جوانان دارند. همچنین بین مصرف رسانه ای در فضای مجازی و سبک زندگی جوانان بر حسب جنس، وضعیت تأهل، سن، منطقه زندگی و میزان درآمد و متغیر پایگاه اقتصادی- اجتماعی تفاوت معناداری وجود ندارد، از طرفی بین مصرف رسانه ای در فضای مجازی و سبک زندگی جوانان بر حسب تحصیلات و شغل تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین مصرف رسانه ای زمینه تغییر سبک زندگی از سنتی به میانه (ترکیبی) و از میانه به مدرن (غربی) را فراهم می آورد.
ارزیابی نظام رسانه ای افغانستان در راستای ملت سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۲۰ زمستان۱۴۰۳ شماره ۷۷
35 - 65
حوزههای تخصصی:
این مطالعه بر اساس این باور که رسانه های جمعی از قدرت نمادین برخوردار هستند و با ایجاد ظرفیت انسجام اجتماعی و تقویت افکار عمومی می توانند در راستای ملت سازی مؤثر باشند، به ارزیابی اسناد مرتبط و همسو با زمینه های فعالیت رسانه ای به این پرسش پاسخ می دهد که چرا در افغانستان باوجود فعالیت آزاد رسانه ها هنوز ملت سازی در این کشور تحقق نیافته است. طبق انتظار رسانه های افغانستان که نزدیک به دو دهه با حمایت های قانون اساسی و قانون رسانه های همگانی به آزادی بیان و تکثر رسانه ای دست یافتند، می توانستند با ایجاد یک حوزه فرهنگی یا ادبی به حوزه سیاست اثرات شگرفی داشته باشند و با جلوگیری از سیاست های قوم مدارانه در ساختار قدرت دگرگونی عظیمی را در جامعه موجب شوند. عدم تحقق این مهم ما را بر آن داشت تا از روش تحقیق کیفی با رویکرد انتقادی بهره ببریم تا به این پرسش پاسخ دهیم که چرا در طول بیش از یک ونیم دهه با حضور و فعالیت رسانه های آزاد و متکثر در افغانستان، هنوز هویت ملی مشترک شکل گرفته است و نظام رسانه ای در این خصوص چه نقصی داشته است. ازاین رو، از نظریات توسعه رسانه های جمعی و الگو های ملت سازی و همین طور از روش از مطالعه اسنادی و با فنون تحلیل مضمونی استفاده شده است. نتیجه ی اتخاذ چنین رویکردی، تضاد ها و خلأهای موجود درزمینه و بستر فعالیت های رسانه های جمعی افغانستان بیش ازپیش هویدا ساخته است و همین طور رابطه ای بین نظام سیاسی و رسانه ای کشور را.
تبیین اعتیاد به بازی های رایانه ای (گیم) بر اساس نیازهای بنیادین روان شناختی با نقش واسطه ای رضایت از زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۱
101 - 132
حوزههای تخصصی:
از معضلاتی که استفاده مفرط از فناوری و اینترنت از طریق افزایش استفاده از تلفن های هوشمند، تبلت ها و لپ تاپ ها ایجاد کرده است، اعتیاد به بازی-های رایانه ای است. بنابراین هدف پژوهش حاضر آزمون مدل رابطه بین نیازهای بنیادین روان شناختی و اعتیاد به گیم با نقش میانجی گری رضایت از زندگی بود. روش پژوهش، توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان شهرستان کرج در سال تحصیلی 1402-1401 بود که نمونه ای به حجم 374 نفر با استفاده از روش تصادفی خوشه ای انتخاب شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامههای نیازهای بنیادین لاگوردیا و همکاران (2000)، رضایت از زندگی شریفی فرد و همکاران (1400) و اعتیاد به بازی های آنلاین خزل و همکاران (2007) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزارهای SPSS نسخه 27 و LISREL نسخه 8.8 استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد، مدل پژوهش با داده ها برازش مناسبی دارد. در بررسی نتایج مشخص شد نیازهای بنیادین (شایستگی و ارتباط) بر اعتیاد به بازی (اثر مستقیم) منفی و معنادار و بر رضایت از زندگی اثر مثبت و معنادار بود. اثر مستقیم نیاز خودمختاری بر اعتیاد به بازی معنادار نبود. اثر رضایت از زندگی بر اعتیاد به بازی منفی و معنادار بود (01/0p< ). همچنین نتایج نشان داد، رضایت از زندگی در رابطه بین نیازهای بنیادین روان شناختی و اعتیاد به بازی نقش واسطهای معناداری دارد (01/0p< ). بر اساس نتایج پژوهش حاضر می توان بیان کرد نیازهای بنیادین در افزایش رضایت از نقش داشته و افزایش رضایت از زندگی در کاهش اعتیاد به گیم اثرگذار است.
بررسی سواد رسانه ای گروه های مرجع (معلمان، استادان دانشگاه، مدیران و فعالان فرهنگی- هنری) و عوامل مؤثر بر آن در استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۳۷)
49 - 76
حوزههای تخصصی:
امروزه بسیاری از افراد بخش مهمی از زندگی روزمریه خود را به رسانه ها اختصاص می دهند. در این وضعیت سنجش وضعیت سواد رسانه ای شهروندان، به ویژه آن هایی که قدرت سیاست گذاری دارند یا رهبران فکری جامعه هستند از اهمیت ویژه ای برخوردار است. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر بررسی سواد رسانه ای گروه های مرجع استان گلستان و عوامل مؤثر بر آن است. روش پژوهش حاضر از نوع پیمایشی و جامعیه آماری آن چهار گروه مرجع عمده در استان گلستان یعنی استادان دانشگاه، مدیران، معلمان و فعالان فرهنگی هنری بوده و از میان آن ها به روش نمونه گیری طبقه بندی متناسب 1278 نفر جهت پاسخگویی به سؤالات پرسش نامه انتخاب شده اند. سواد رسانه ای در این تحقیق مطابق با مدل کمیسیون اروپا تعریف شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که به طور کلی سواد رسانه ای گروه های مرجع اندکی بیشتر از حد متوسط است و در زمینیه ابعاد آن نیز نمریه بعد مهارت های دسترسی و استفاده از رسانه ها و بعد درک انتقادی رسانه ها در پاسخگویان بیشتر از متوسط و نمریه بعد توانایی های ارتباطی کمتر از متوسط است. اعضای هیئت علمی دانشگاه ها بالاترین میزان سواد رسانه ای را دارند و بعد از آن به ترتیب فعالان فرهنگی، معلمان و مدیران در رتبه های بعدی قرار گرفته اند. همچنین میزان سواد رسانه ای گروه های مرجع با تحصیلات و سن همبستگی معنادار دارند که این همبستگی با تحصیلات مثبت و با سن منفی است. اما رابطه ای بین جنسیت، وضعیت تأهل و زبان مادری با سواد رسانه ای در جامعیه مورد مطالعه وجود ندارد.
تخریب مبانی تمدنی در بستر ژورنالیسم اندیشه سایبری
منبع:
مطالعات دینی رسانه دوره ۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۳
87 - 109
حوزههای تخصصی:
علم و فرهنگ ازجمله مسائل هستند که همواره با یکدیگر ارتباط داشته و نظریه پردازان مختلف به دنبال کشف نوع ارتباط بین آن ها هستند. بر اساس دیدگاه فلسفه اسلامی، علم به عنوان پایه و مبنای فرهنگ و تمدن جوامع بشری معرفی می شود که برای قضاوت آن تمدن باید به بررسی مبانی علمی آن پرداخت. از این رو در صورت تخریب یا تزلزل مبانی علمی یک فرهنگ و تمدن، قابل دفاع بودن شعارها و آرمان های آن از بین رفته و پای تحریف به عرصه آن باز می گردد. یکی از مهمترین عوامل تزلزل ساختمان علم، تنزل مقام صدور آن از جایگاه متافیزیکی و سقوط آن به ورطه زبان و پدیده های اجتماعی است. این تنزل که نتیجه ای جز ورود مقوله نسبیت به ساختمان علم ندارد، هنجارهای فرهنگی برآمده از آن علم را نیز متزلزل ساخته و آن ها را عصری می نماید. ژورنالیسم اندیشه مدرن یکی از مهمترین ابزارهایی است که با تنزل ساحت علوم به ادبیات سطحی و مبتذل، با وجود همراه سازی توده جامعه با خود، ریشه های علمی تمدن جوامع را نشانه می رود. مدل سایبری و معاصر این نوع از ژورنالیسم نیز به دلیل ویژگی های خاصی همچون برساختی بودن محتوا، اقتضایی و زمانمند بودن، غلبه فردگرایی، ابتنای بر مولتی مدیا، محوریت زبان و مخاطب محوری، نسبت به مدل های پیشین تاثیرگذاری بیشتری در مسیر تنزل ساحت علم و تخریب مبانی تمدنی دارد. در کشور ما نیز ژورنالیست های اندیشه فعال، در تحلیل مسائل مختلف ابتدا به سراغ ناموجه نشان دادن مبانی اندیشه ای نهفته در عناصر و هنجارهای فرهنگی رفته و درنهایت به صورت غیرمستقیم، اصل ایدئولوژی اسلام و انقلاب را نشانه می روند. مقاله پیش رو سعی دارد تا با استفاده از روش تجربه نگاری فضای مجازی، فرآیند این تخریب را تبیین نماید.
دین و صلح پروری در رسانه های نوین
منبع:
مطالعات دینی رسانه دوره ۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۳
140 - 168
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش فهم این مسئله است که در عصر کنونی، رسانه های نوین چگونه می توانند ابعاد چندگانه و فرآیندهای درهم تنیده دین و صلح را در جامعه (جهانی) کنار هم بنشانند؟ همچنین دین چگونه می تواند با بهره گیری از رسانه های نوین، صلح را در جهان فراگیر کرده و گروه های مختلف اجتماعی و فرهنگی را همگرا نماید.روش شناسی پژوهش: مقاله حاضر با بهره گیری از ظرفیت های نظری و پژوهشی موجود در دین پژوهی و مطالعات ارتباطی و رسانه ای، با روش کتابخانه ای و رویکرد تحلیلی و با مثلث سازی مفهومی بین سه نظریه «وساطت معنا»، «الگوی گیرتز؛ دین به مثابه یک سامانه فرهنگی» و «هرم صلح سازی لدرچ» درصدد پاسخگویی به سؤالات پژوهش و وصول هدف پژوهش برآمده است.یافته ها: رسانه های نوین می توانند معانی مفاهیم را تغییر دهند و با ارتقای دانش و آگاهی و فراهم کردن بستر گفت وگوهای سازنده و بسیج کنشگران مدنی و نمایش آسیب دیدگان جنگ، حمایت عمومی را برای حل وفصل منازعات جلب کنند. دین نیز به عنوان یک منبع فرهنگی می تواند با همکاری رسانه های نوین، کنشگران دین دار و سکولار را حول محور صلح گرد هم آورد و بر محدودیت های رسانه ها مانند فیلترینگ و نشر اخبار جعلی غلبه کند.
مروری بر تاریخچه پیدایش، رویکردهای سیاستی و مؤلفه های عملکردی ساختارهای قرآنی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال ۲۵ بهار ۱۴۰۳شماره ۶۵
7 - 43
حوزههای تخصصی:
انتقاد درباره وجود ناکارآمدی و موازی کاری در نهادهای فرهنگی و از جمله ساختارهای قرآنی امری شایع و نیازمند بررسی علمی است. بر این اساس، مقاله پیشِ رو سیاستگذاری قرآنی در جمهوری اسلامی ایران را مورد مطالعه قرار داده و برای انجام این مهم از روش تحلیل اسنادی استفاده شده است. همچنین، برای جمع آوری داده ها به اساسنامه، ساختار اداری و گزارش عملکرد هریک از نهادها و سازمان های مورد مطالعه مراجعه شده است. بر اساس یافته های تحقیق، نهادهای فعال در حوزه های قرآنی سه دسته هستند: الف) ساختارهای نسبتاً مستقل قرآنی، ب) ساختار های قرآنی که زیرمجموعه دستگاه های فرهنگی دیگر قرار داشته و به لحاظ اداری به آنها وابستگی کامل دارند، ج) ساختارهای فرهنگی که بخشی از فعالیت آنها قرآنی است. مطابق بررسی صورت گرفته، مسایل ساختاری در حوزه فعالیت های قرآنی، سازماندهی نامناسب دستگاه های ذی ربط، هم افزا نبودن تنوع میان زمینه های پیدایش نخبگی در امور قرآنی و متمرکز نبودن مسئولان ارشد سازمان های مربوطه بر فعالیت های قرآنی ازجمله چالش های موجود ساختارهای قرآنی در کشور است. تحلیل داده ها مشخص می کند به رغم ظرفیت های موجود در کشور فاصله زیادی تا دستیابی به اهداف تبیین شده توسط رهبر انقلاب در حوزه قرآن وجود دارد. مردمی کردن و تعامل پویا با ظرفیت های مردمی قرآنی مهم ترین راهکار پیشنهادی است لکن به منظور اصلاح وضعیت موجود، ساماندهی ساختارهای قرآنی می تواند از طرق زیر پیگیری شود: 1. ادغام ساختاری دستگاه های دسته نخست،2. هماهنگی و جهت دهی ساختارهای دسته دوم ازطریق تعریف همکاری های مشترک، و در نهایت3. همسوسازی ساختارهای گروه سوم با ایده های کلان نظام در این حوزه به واسطه حضور و مشارکت در شورای برآمده از ساختارهای ادغام شده.
تحلیلی بر ساختار و محتوای صفحات گروه های پاپ کره ای(K-POP) در اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش تحلیلی بر ساختار و محتوای صفحات گروه های پاپ کره ای(K-POP) در اینستاگرام است.روش: این پژوهش از نظر هدف در زمره تحقیقات کاربردی است و از روش تحلیل محتوای کمی استفاده شده است. در تحلیل محتوای کمی با استفاده از دستورالعمل کدگذاری به بررسی ساختار و محتوای پلتفرم اینستاگرام پرداخته شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل صفحات گروه های پاپ کره ای در پلتفرم اینستاگرام تشکیل می دهد که تعداد آنها بیش از 1000 صفحه فعال و غیر فعال می باشد. در این جامعه نمونه گیری از نوع تصادفی ساده است. بنابراین تعداد نمونه به دست آمده در این پژوهش 50 صفحه اینستاگرامی است که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد و با استفاده از روش تحلیل محتوای کمی و کدگذاری داده ها به منظور دستیابی به نتایج قابل تحلیل مورد مطالعه قرار گرفت و سپس به وسیله نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل داده ها انجام شد. پس از بررسی های انجام شده، داده های به دست آمده در 120 کد و کدهای مذکور سرانجام در 6 مقوله و 31 زیرمقوله مرتبط با مقولات دسته بندی شدند.یافته ها: . نتیجه کدگذاری و تحلیل محتوای کمی مقوله محتوای صفحات اینستاگرامی نشان داد که 6درصد مقوله محتوای صفحات اینستاگرام را زیرمقوله همجنسگرایی، 10درصد از مقوله محتوا را زیرمقوله خشونت کلامی و رفتاری، 4 درصد را زیرمقوله شیطان پرستی، 30 درصد از مقوله محتوا را زیرمقوله خوش گذرانی و تجملات و در نهایت 50 درصد از مقوله محتوای صفحات را زیرمقوله توجه به مدگرایی، زیورآلات و پوشش تشکیل داده است.نتیجه: نتایج بررسی ها نشان داد که 35 درصد مقوله «اصول و قواعد مطرح شده در صفحات گروه کی پاپ» به زیرمقوله اغراق و بزرگ نمایی، 0/5 درصد به زیرمقوله سلامتی و زیبایی، 22 درصد به زیرمقوله احساسات و عواطف، 13 درصد به زیرمقوله سرایت روانی، 9 درصد به زیرمقوله ارزش های انسانی، 7 درصد به زیرمقوله ارائه دلایل منطقی و درنهایت 10 درصد به زیرمقوله سایر اصول تعلق داشت که بیشترین درصد متعلق به اغراق و بزرگ نمایی و کمترین درصد مربوط به سلامت و زیبایی بوده است. نتیجه اینکه حضور و دنبال کردن کاربران جوان از صفحات اینستاگرامی گروه های کی پاپ، بر اساس زمینه های روانی و اجتماعی مختلف و متفاوتی انجام می شود که باعث می شود انگیزه ها و اهداف متفاوتی را از دنبال کردن این صفحات جستجو کنند. آنها بر اساس انگیزه ها و منافع خود از این شبکه ها استفاده می کنند و فعال هستند و صفحات گروه های کی پاپ تاثیرات مخربی بر سبک زندگی آنها خواهد داشت.
ارائه الگوی ارتقای عملکرد رسانه ملی در شرایط بحران (مطالعه موردی: همه گیری کرونا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در نظر داردبه این سؤال پاسخ دهدکه عوامل مؤثربرنتیجه بخشی مدیریت عملکرد در رسانه ملی درزمان همه گیری بیماری(مطالعه موردی بیماری کرونا) چیست؟درواقع این تحقیق قصد داردبه اکتشاف مؤلفه های مدیریت عملکرد رسانه ملی درزمان همه گیری بیماری کرونابپردازد.پژوهشی آمیخته اکتشافی که در آن ازروش کیفی گراندد تئوری وکمی پیمایش برای دستیابی به الگوی مدیریت اثربخش عملکردرسانه درشرایط همه گیری بیماری کرونا استفاده شده است.جامعه آماری روش کیفی را30 نفر ازصاحب نظران آشناباموضوع تشکیل می دهد ومصاحبه با آنهابرای استخراج الگو انجام شده است.جامعه آماری پیمایش رانیز کارشناسان ومدیران رسانه ملّی تشکیل می دهند که ازبین آنها 368 نفر به عنوان نمونه نهایی انتخاب شده اندتا میزان تأیید مؤلفه هایی که از روش گرندد تئوری استخراج شدند،تعیین شود. نتایج نشان می دهد در مجموع 27 مؤلفه که تأیید خبرگان و کارشناسان رسانه را داشت به عنوان عوامل علّی یا پیش شرط (6 مؤلفه)، مقوله محوری (4 مؤلفه)، عوامل مداخله گر (5 مؤلفه)،عوامل بسترساز (4 مؤلفه)،راهبردها (3 مؤلفه) و پیامدها (5 مؤلفه) شناسایی شدند.برخی از این مؤلفه ها عبارتند از؛ضرورت توجه ویژه به وظایف رسانه ملّی با نگاه سلامت محور، توجه مستمر به آموزش سلامت محور آگاهی بخش، تقویت شبکه ها و برنامه های مرتبط با عملکرد سلامت محور رسانه، بکارگیری شیوه های مؤثر آموزش سلامت محور، پرهیز از امنیتی کردن بحران هایی مانند همه گیری کرونا، تولید محتوای متناسب با دستورالعمل های خاص شرایط بحران، ارتقای آموزش های رسانه ای با استانداردهای جهانی، ارتقای سبک ها و شیوه های آموزشی با هدف جلب توجه مخاطب، باورپذیری در مخاطب نسبت به اطلاعات بهداشتی و توجه به نیازهای بهداشتی و معیشتی مردم در شرایط بحران.
مرور نظام مند پژوهش های حوزه برندسازی ملی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برندسازی ملی از حوزه های پژوهشی نوپدید و میان رشته ای و درعین حال بسیار راهبردی است که طی سال های اخیر مورد توجه جدی دانشگاهیان و سیاست گذاران قرار گرفته است. بررسی و مرور پژوهش های داخلی انجام شده در این حوزه ی نوپا می تواند تصویر دقیقی از وضعیت تولید دانش و رویکردهای پژوهشی غالب بر آن، فراهم آورد. بدین منظور، در این نوشتار 50 مقاله ی علمی منتخب در حوزه ی برندسازی ملی (طی سال های 1389 تا 1402) با هدف شناخت چهارچوب ها و ویژگی های نظری، روشی، رویکردی و شکلی، با استفاده از روش مرور نظام مند واکاوی شده اند. یافته ها، نوپابودن حوزه ی برندسازی ملی و شکل نگرفتن چهارچوب ها و مرزهای آن به عنوان یک حوزه ی مطالعاتی و پژوهشی مستقل را نشان می دهند. همچنین پژوهش در این حوزه ، هنوز به مسئله ای فراگیر در کشور تبدیل نشده و جامعه ی دانشگاهی ایران را در سطوح و مقاطع مختلف و از منظرهای علمی گوناگون درگیر نکرده است. افزون بر این، ضعف جدی ادبیات مفهومی و نظری و نیز خلأ استفاده از برخی روش های پرظرفیت در این حوزه مشهود است. با توجه به وضعیت کنونی پژوهش های حوزه ی برندسازی ملی در ایران، مهم ترین راهکارهای پیشنهادی به منظور غنابخشی به پژوهش های آینده عبارتند از: اهتمام به پژوهش های مفهومی، برندسازی این حوزه از طریق نشریه ها و همایش های علمی، پژوهشگری از منظرها و رشته های علمی مغفول و پرظرفیت، توجه بیشتر به شاخص های جهانی مربوطه، حرکت به سوی واکاوی رویکردهای گفتمانی در عرصه ی برندسازی ملی و بهره گیری از روش های فراتحلیل و فراترکیب به منظور ارزیابی و یکپارچه سازی نتایج پژوهش های سیاستی پیشین.
علل استفاده دختران جوان تهرانی از اپلیکیشن های موبایلی دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال ۲۵ زمستان ۱۴۰۳شماره ۶۸
235 - 262
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف علل استفاده دختران جوان تهرانی از اپلیکیشن های موبایلی دینی انجام گرفته است. روش پژوهش از نوع پیمایشی و ابزار گرداوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دختران جوان 18 تا 25 ساله شهر تهران می باشد که با روش نمونه گیری خوشه ای، تعداد 384 نمونه انتخاب شدند. جهت محاسبه روایی از برخی از اساتید و خبرگان و ناظر به پایایی آلفای کرونباخ (92/0 = آلفا) به کار گرفته شده است. در این پژوهش از آمار توصیفی و استنباطی (آزمونهای تی استیودنت و رگرسیون خطی) استفاده شده است. یافته ها نشان داد که علل استفاده از اپلیکیشن های موبایلی دینی در جامعه مورد مطالعه نسبتا مطلوب (در حد متوسط) می باشد. دو مولفه ی وفاداری و حریم خصوصی به ترتیب با میانگین 45/3 و 42/3 بیشترین علل استفاده دختران تهرانی از اپلیکیشن های موبایلی دینی و دو مولفه کارایی و محتوای کاربردی به ترتیب با میانگین 59/1 و 14/2 کمترین علل استفاده آنان از اپلیکیشن های مذکور می باشد. با توجه به نتایج ضریب رگرسیون خطی می توان اشاره نمود که از دیدگاه دختران جوانی تهرانی متغیرهای مورد بررسی به ترتیب شامل محتوای کاربردی (84/0)، کارایی (80/0)، رضایمندی (78/0)، حریم خصوصی (74/0) و وفاداری (73/0) بیشترین تاثیر مثبت و معناداری را داشتند. بنابراین طراحان اپلیکیشن های موبایلی دینی می توانند اطلاعات محصول خود را با توجه به برنامه های فراوانی با هدف پاسخگویی به نیازهای متنوّع فرهنگی و دینی مد نظر مخاطبان خود پیش بینی و برنامه ریزی کنند.
روایی و پایایی نسخه فارسی مقیاس اختلال رسانه های اجتماعی در دانشجویان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ۱۰ بهار ۱۴۰۳شماره ۳۷
229 - 193
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رواسازی و اعتباریابی مقیاس اختلال رسانه های اجتماعی در دانشجویان ایرانی انجام شد. این پژوهش یک مطالعه توصیفی-تحلیلی از نوع ارزشیابی بود. نمونه شامل 404 نفر، از دانشجویان استان تهران در سال تحصیلی 1400-1401 بودند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. دانشجویان پرسشنامه های اختلال رسانه های اجتماعی، اعتیاد به اینترنت و عزت نفس را تکمیل کردند. ویژگی های روان سنجی مقیاس اختلال رسانه های اجتماعی از طریق آزمون تحلیل عامل تأییدی، روایی واگرا، روایی همزمان، همبستگی پیرسون و ضریب آلفای کرونباخ در نرم افزار R نسخه 1/4 در سطح معناداری 05/0 تحلیل شد. ساختار نه عاملی مقیاس اختلال رسانه های اجتماعی با استفاده از تحلیل عامل تأییدی بررسی و تأیید شد (99/0=CFI، 03/0=RMSEA). در بررسی روایی ملاکی همزمان و واگرا، همبستگی مقیاس اختلال رسانه های اجتماعی با مقیاس اعتیاد به اینترنت مثبت و معنادار بود. همچنین رابطه اختلال رسانه های اجتماعی با عزت نفس نیز منفی و معنادار بود. ضریب آلفای کرونباخ برای نمره کل مقیاس اختلال رسانه های اجتماعی 94/0 و برای ابعاد آن 74/0 تا 92/0 به دست آمد. یافته ها بیانگر روایی سازه ای و پایایی قابل قبول مقیاس اختلال رسانه های اجتماعی است و ساختار چندبعدی این مقیاس می تواند به منظور تشخیص اختلال رسانه های اجتماعی کمک کند.
مطالعه اعتماد و اعتبار اخبار رسانه ملی در بین «نسل زد» از نظر خبرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، ارائه الگویی برای اعتماد و اعتبار رسانه ملی در «نسل زد» است. این مطالعه، از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، کیفی است، یافته های آن، از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته به دست آمده و با تحلیل محتوا و کدگذاری مقوله ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. خبرگان تحقیق، شامل استادان حوزه ارتباطات، سردبیران و خبرنگاران و کارشناسان حوزه نسل Z با نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. یافته های پژوهش در کدهای محوری اعتبارزایی و اعتمادزایی در این نسل، دسته بندی شده اند. نتایج نشان می دهند که نسل زد، مخاطبانی دوجهانی هستند که از ابتدا به اینترنت و رسانه های مختلف دسترسی داشته اند و اگر چه رسانه ملی گام هایی را در جهت جذب مخاطب در میان این نسل برداشته، اما لازم است با ارائه محتوای موردعلاقه آنها، همچنین با ایجاد بخش های خبری ویژه این نسل و حضور در سکوهای برخط که این نسل در آن حضور دارد، در جهت جذب مخاطب نسل زد و اعتماد و اعتبار رسانه ملی اقدام نماید.
ارائه الگوی مسئولیت اجتماعی برای روابط عمومی های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئولیت اجتماعی را می توان مجموعه ی وظایف و تعهداتی دانست که یک نهاد یا سازمان بایستی در راستای کمک و یاری و همین طور حفاظت، صیانت و مراقبت از جامعه ای که در آن فعالیت می کند، انجام دهد. هدف این پژوهش ارائه الگوی مسئولیت اجتماعی برای روابط عمومی های ایران است. این پژوهش با روش کیفی و استفاده از روش گراندد تئوری سیستماتیک اشتراوس وکوربین استفاده شده است. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختارمند عمیق و برای پردازش داده ها ازکدگذاری سه مرحله ای باز، محوری و گزینشی استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش استادان، متخصصان، صاجب نظران و مدیران روابط عمومی های شهر تهران می باشد که به روش نمونه گیری غیراحتمالی هدفمند و نمونه گیری نظری انتخاب و با 13 نفر مصاحبه انجام شده است که پس از رسیدن به اشباع نظری از ادامه مصاحبه خودداری شد. با استخراج 107کد باز و 46 کد محوری در نهایت با گزینش کدهای نهایی، مدل بدست آمده در بخش پایانی ارائه شده است.یافته ها نشان داد که اجرای مسئولیت اجتماعی سازمانی در حوزه روابط عمومی با توجه به شرایط زمینه ای، علّی و مداخله گر، با تدوین استراتژی های تأمین اعتبار، هم فهمی با مخاطب، پایداری برنامه ها، اقناع مدیران برای اجرای مسئولیت اجتماعی، تخصصی شدن مسئولیت اجتماعی و برجسته سازی فعالیت های مرتبط با مسئولیت اجتماعی در افکار عمومی، پیامدها و نتایجی همچون «افزایش سرمایه نهادی»، «منفعت دوسویه و متقابل برای سازمان و مخاطب»، «توسعه و تعالی سازمانی در تولید»، «ایجاد اشتغال» و «حفاظت و صیانت از محیط زیست» را به همراه دارد.
درک معنایی بحران کم آبی زاینده رود با تأکید بر تفاوت های فرهنگی استان های اصفهان و چهارمحال و بختیاری
منبع:
جامعه شناسی ارتباطات سال ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۵
23-44
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش برساخت معنایی بحران کم آبی و خشکسالی زاینده رود از طریق تجربه زیسته کشاورزان اصفهان و چهارمحال و بختیاری مورد بررسی قرار گرفته است. روش پژوهش مطالعه حاضر کیفی و نحوه نمونه گیری مبتنی بر نمونه گیری هدفمند از نوع متجانس بوده است. بر این اساس دو گروه کشاورزان اصفهانی(10 نفر) و چهارمحال و بختیاری(10 نفر) مصاحبه به عمل آمد و در طول مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته، تجربه زیسته خود راجع به کم آبی و خشکسالی زاینده رود را به طور کامل بیان کردند. در تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش کیفی از نوع پدیدارشناسی و جهت تعیین اعتبار یافته ها از معیارهای قابلیت اعتبار، قابلیت اطمینان و مطابقت با عینیت داشتن، استفاده شد. بحران کم آبی زاینده رود از دید کشاورزان اصفهان شامل: مدیریت منابع آب، عدم متوازن سازی، حق آبه، مطالبه گری و روش انتقال آب بود، اما از دید کشاورزان استان چهار محال و بختیاری با تفاوت دیدگاهی مهمترین بحران کم آبی زاینده رود عبارت از: مدیریت کنترل آب، مناقشات قومی، ناکارآمدی سیاست های مدیریت آب، الگوی کشت نامناسب بود.
راهبردهای رسانه ای انتشار گفتمان سلفی: مطالعه سه نسل گروه های سلفی جهادی- تکفیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رسانه ها به طور عام و در سال های اخیر فضای مجازی به طرز چشمگیری مورد بهره برداری جریان های سلفی جهادی- تکفیری بوده است. پژوهش حاضر با نگاهی مقایسه ای به نقش رسانه ها و فضای مجازی در انتشار گفتمان سه نسل گروه های سلفی جهادی- تکفیری، درپی پاسخ به این پرسش اصلی است که نسل های سه گانه گروه های سلفی جهادی - تکفیری چگونه از رسانه ها و فضای مجازی برای انتشار گفتمان خود و برساختن سوژه های سلفی استفاده کرده اند؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که بهره گیری از رسانه ها (عمدتا به دلیل تفاوت زمانی و شکاف نسلی) در نسل اول و دوم به مراتب کمتر از نسل سوم بوده و «داعش» به عنوان نسل سوم گروه سلفی جهادی - تکفیری در به کار گرفتن رسانه ها و فضای مجازی موفق تر از همتایان خود عمل کرده است. کارآیی این رسانه ها برای این گروه به مثابه «سلاحی» در «نبردهای نامتقارن» و در راستای تبلیغات برای انتشار مبانی گفتمان سلفی جهادی تکفیری، دعوت به جبهه های جنگ و عضوگیری برای انجام عملیات انتحاری بوده است. رویکرد مقایسه ای با محوریت موضوع رسانه در بررسی عملکرد سه نسل جریان سلفی جهادی- تکفیری نوآوری پژوهش حاضر به شمار می آید. روش پژوهش کیفی، از نوع تبیین علی و روش گردآوری داده ها، کتابخانه ای و استفاده از منابع معتبر فضای مجازی است.
اخبار جعلی در توئیتر فارسی: سنجش میزان اثرگذاری و نفوذ نیروهای سایبری در هسته و مرکزیت شبکه گفتگوی توئیتر در دوران کرونا و شناسایی جغرافیای سیاسی نیروها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق، شناخت جغرافیای سیاسی نیروهای سایبری در توئیتر فارسی و سنجش وضعیت اثرگذاری این کاربران در شبکه گفتگوی دوران کرونا است. پرسش پژوهش این است: آیا اخبار جعلی منتشر شده توسط نیروهای سایبری در دوره کرونا اثرگذار بوده و در توئیتر فارسی برجسته شده است؟ در این راستا بیش از چهار میلیون توئیت استخراج و مورد تحلیل و تفسیر قرار گرفته است. با شناسایی نیروهای سایبری در 11خوشه و تحلیل شبکه آنها، حضور و اثرگذاری برجسته نیروهای سایبری و جعلی در خوشه های: سلطنت طلبان، اصول گرایان، سازمان مجاهدین خلق (معروف به منافقین)، عرفان حلقه، خوشه طرفداران مدعی مهدی موعود، و خوشه ای مخالفان حکومت مشخص شد. یکی از یافته ها نشان می دهد یکی از خوشه های اصول گرایی که با 80 درصد حضور نیروهای سایبری، به طور کلی جعلی شناسایی شده و خوشه دیگر نیز با حضور بیش از 40 درصدی این نیروها، وضعیتی بحرانی دارد. حضور پرشمار نیروهای سایبری خوشه سلطنت طلبان در هسته و مرکزیت شبکه و اثرگذاری برجسته آنها یکی دیگر از از یافته ها است. در مجموع، مطابق یافته های این پژوهش و طبق شاخص های مرکزیت شبکه ای، نیروهای سایبری و جعلی تقریباً در عموم خوشه ها به عمق و هسته هر خوشه نفوذ کرده اند و ما با یک حوزه عمومی آلوده به نیروهای سایبری جعلی در توئیتر فارسی مواجه هستیم.