فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۹٬۷۳۹ مورد.
منبع:
مطالعات دینی رسانه دوره ۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۲
157 - 185
حوزههای تخصصی:
هدف: این مقاله قصد دارد بررسی کند که آیا در فرآیند رسانه ای شدن دین، رسانه نقش پیشرو و تعیین کننده دارد و دین را مطابق با خود تغییر می دهد یا بالعکس.روش شناسی پژوهش: این پژوهش کیفی بوده و از طریق مطالعه کتابخانه ای انجام می شود. برای این منظور، به بررسی و مقایسه دو نظریه مهم در مطالعات رسانه، یعنی جبرگرایی فناورانه و جبرگرایی اجتماعی-دینی پرداخته شده و مسیر را به سوی نتیجه گیری هموار خواهیم کرد.یافته ها: این پژوهش از این ادعا دفاع می کند که استدلال جبرگرایانه در رابطه میان دین و رسانه معتبر است و این رسانه است که نقش تعیین کننده دارد. درنهایت به بررسی جایگزین های موجود برای نظریه رسانه ای شدن دین خواهیم پرداخت.بحث و نتیجه گیری: تحلیل جدیدی از نظریه یروارد نشان می دهد که برخلاف تصور عمومی، جبرگرایی همچنان کارکرد دارد و نقش مهمی در ارتباط بین رسانه و مذهب ایفا می کند.
نوجوانان اینستاگرامی و هویت دینی
منبع:
مطالعات دینی رسانه دوره ۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۳
1 - 32
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی چگونگی بازنمایی ابعاد و مؤلفه های هویت دینی در محتواهایی است که نوجوانان از خود و بدن رسانه ای خود در شبکه اجتماعی اینستاگرام به اشتراک می گذارند. روش شناسی پژوهش: در این پژوهش با استفاده از روش نشانه شناسی بارت، محتواهای منتخب از 35 صفحه متعلق به نوجوانان اینستاگرامی، با نمونه گیری از میان پست ها، هایلایت ها و استوری های هر صفحه تحلیل شده اند.یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش حاضر، محتوای مرتبط با بعد احساسی هویت دینی، با آیین های شیعی ارتباط و نسبت مستقیمی داشته است. در بعد معرفتی هویت دینی -که با عقیده و باور کاربران نوجوان مرتبط است- رویکردهای فرادینی و درون دینی به صورت همزمان وجود داشته است، گرچه شناخت عمیقی که در پی تعمق و استدلال به دست می آید، کمتر دیده می شود؛ اما بعد ارزشی هویت دینی، به دلیل تکرار تصاویر و ویدئوهایی با پوشش های بی حجاب و یا باز و نیز ژست ها، حرکات و رفتارهای نامتعارف به ویژه از سوی دختران نوجوان، تضعیف شده است.بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش، نوجوانان اینستاگرامی برخی مؤلفه های دینی را انتخاب کرده و برخی دیگر را کنار نهاده اند. ایم امر بیانگر نوعی سبک دینداری انتخاب گرایانه در میان آنان است. همچنین پیوند بین هویت دینی و نمایش «خود»، نشان دهنده «نمایشی شدن دین» در میان کاربران نوجوان شبکه اجتماعی اینستاگرام می باشد.
بررسی رابطه حمایت، دینداری و کنترل خانواده با آسیب های خانوادگی فضای مجازی (مورد مطالعه: دانش آموزان دختر شهر اراک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال ۲۵ زمستان ۱۴۰۳شماره ۶۸
207 - 233
حوزههای تخصصی:
خانواده یکی از نهادهای اصلی و مهم در جامعه است که با گسترش فضای مجازی درگیر تغییرات و آسیب های جدی شده است. هدف از تحقیق حاضر بررسی آسیب های خانوادگی فضای مجازی در دانش آموزان دختر متوسطه اول شهر اراک بوده است. برای بررسی موضوع از روش پیمایش استفاده شد. جامعه آماری تحقیق، دانش آموزان دختر متوسطه اول شهر اراک بودند که 365 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش نمونه گیری به صورت تصادفی طبقه ای و خوشه ای چند مرحله ای بود. ابزار جمع آوری اطلاعات در این بخش پرسشنامه بود. نتایج تحقیق نشان می دهد که میانگین متغیر آسیب های خانوادگی فضای مجازی در حد 29/2 از 5 می باشد که در حد متوسط قرار دارد. متغیر آسیب های فضای مجازی با متغیرهای دینداری، حمایت اجتماعی و کنترل خانواده رابطه منفی و معنادار دارد. قوی ترین پیش بینی کننده های متغیر آسیب های خانوادگی فضای مجازی به ترتیب متغیرهای، دینداری (بتا=0.21-)، حمایت اجتماعی (بتا=0.20-) و کنترل خانواده (بتا=0.19-) می باشند.
نقش و اهمیت گفت وگو در ارتباطات میان فرهنگی و فهم تفاوت های هویتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۳۴)
7 - 28
حوزههای تخصصی:
در این مقاله تلاش داریم تا به تحلیل و ارزیابی نقش گفت وگو در ارتباطات میان فرهنگی و پیامدهای آن بر صورت بندی هویت بپردازیم. با نشان دادن وضعیت کنونی جهانی و درهم آمیختگی بیش از پیش فرهنگ ها، نژادها، گروه های قومی و ... ، به این موضوع پرداخته ایم که هرگونه ارتباطات بین فرهنگی مبتنی بر پذیرش و فهم دیگری و تفاوت، به ضرورت نیازمند گفت وگو با دیگری است. از سوی دیگر رویکردهای چندفرهنگ گرایی و همچنین بین فرهنگ گرایی به عنوان دو دیدگاه اصلی در زمینه جهانی شدن امروز و اختلاط بیش از پیش فرهنگ ها مورد توجه قرار گرفته است. در خلال این امر و با استفاده از دیدگاه های دو نظریه پرداز اصلی این حوزه، "بوبر" و "باختین"، نشان داده ایم که گفت وگو ذات و ماهیت هرگونه ارتباط بین انسان ها، فرهنگ ها و گروه های مختلف است و چنین وضعیتی نیازمند فهم عمیق تر از دیگری و جایگاه آن در شکل گیری هویت و چیستی خویشتن خواهد بود. همچنین نشان می دهیم که هویت ها، همواره امری رابطه ای بوده و در نسبت ما با دیگری است. نسبت با دیگری تنها در گفت وگویی است که از حالت خصمانه به پذیرش تفاوت منجر می شود. اما آنچه اهمیت دارد مفصل بندی چنین گفت وگویی در زمینه ای جهانی است که تضادها ممکن است جایگزین تفاوت ها شود. بنابراین در کنار مفصل بندی گفت وگو، باید بتوان پیکربندی نوینی از جایگاه "من" و در عین حال "دیگری" ارائه کرد که به واسطه آن گفت وگو امکان پذیر شود. این مقاله اشکال مختلف چنین مفصل بندی را ارزیابی کرده و تلاش دارد تا بر ساخت هویت بر مبنای چنین وضعیتی را تبیین کند.
سیاست گذاری فضای مجازی در آمریکا: تحلیل بی طرفی شبکه در زمینه تحولات تاریخی، حقوقی و سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۳۵)
81 - 104
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله مطالعه و تحلیل قانون گذاری و تنظیم مقررات مربوط به اصل بی طرفی شبکه در آمریکا است. این اصل به طور ساده به معنای تضمین دسترسی آزادانه و برابر ارائه کنندگان محتوا، خدمات و برنامه های کاربردی و نیز مصرف کنندگان اینترنت و به عبارت دیگر نگاه یکسان شرکت های ارائه کننده خدمات اینترنتی به مشتریان از منظر محتوایی است که آن ها انتقال می دهند. در یک طرف، مدافعان بی طرفی شبکه بر اهمیت این اصل در تأمین دسترسی غیرتبعیض آمیز، امکان ایجاد فضای رقابت برای شرکت های تازه وارد و صیانت از آزادی بیان تأکید می کنند اما از طرف دیگر، مخالفان این اصل، نوآوری و سرمایه گذاری در زیرساخت را به عنوان علت های عمده مخالفت خود برمی شمارند. نتایج این مقاله نشان داد که به رغم ادعای دسترسی به اینترنت آزاد و باز در آمریکا، گرایش های حزبی و منافع سیاست مداران در این کشور نقش به سزایی در اصل بی طرفی شبکه دارد. در نتیجه، شرکت های فناوری هزینه بسیاری را صرف لابی گری برای جلب نظر قانون گذاران می کنند. از سوی دیگر، به دلیل تأثیرگذاری جهانی سیاست گذاری ارتباطات راه دور و اینترنت در آمریکا، بی طرفی شبکه می تواند دارای پیامدهایی برای شهروندان و کاربران جهانی باشد.
راهکارهای قرآنی مواجهه رسانه ملی با اخبار جعلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال ۲۵ بهار ۱۴۰۳شماره ۶۵
67 - 92
حوزههای تخصصی:
طی سال های اخیر مواجهه و مقابله با اخبار جعلی به یکی از اصلی ترین کارویژه های رسانه های رسمی از جمله صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران تبدیل شده است. در این راستا بهره گیری از مضامین قرآنی می تواند راهگشا باشد، زیرا قرآن کریم الگوی موفقی در مواجهه با اینگونه اخبار و اطلاعات است. تحقیق حاضر نحوه این مواجهه را شناسایی و چگونگی به کار بستن آن در رسانه ملی را بررسی نموده است. این تحقیق با رویکرد کیفی و به روش تحلیل مضمون انجام شده و داده های این تحقیق از نوع کتابخانه ای است. یافته های پژوهش نشان می دهد مواجهه قرآن کریم با اخبار جعلی در حوزه شناختی از طریق «تبیین»، «تکذیب»، «تنزیه» و «دشمن شناسی»، در حوزه احساسی از طریق«تحذیر»، «تحقیر»، «توبیخ»، «تهدید» و «روحیه بخشی» و در حوزه رفتاری از طریق «آمادگی و استطاعت»، «الگودهی و الگوسازی»، «تبیّن»، «تغییر موضوع» ، «تنبه»، «ترمیم» و «مماثلت» صورت گرفته است. نتایج تحقیق و تفسیر یافته ها حاکی از این است رسانه ملی باید از طریق «تبیین»، «تکذیب»، «آموزش/ ارتقای سواد رسانه ای»، «استفاده از جاذبه های رسانه ای اقناعی»، «مدیریت صحیح پوشش خبری»، «مطالبه گری و مطالبه سازی»، «بهره گیری از قالب های گوناگون برنامه سازی»، «ایجاد واحد ویژه اخبار جعلی» و «ایجاد سکوی دیجیتال» با اخبار جعلی مواجهه نماید.
سیاست گذاری های ناکارآمد در حوزه مسجد و مدرسه؛ تأملی بر شکاف میان کارکردهای تربیتی دو نهاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال ۲۵ پاییز ۱۴۰۳شماره ۶۷
103 - 140
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش پیش رو، تأملی بر سیاست گذاری های ناکارآمد حوزه کارکردهای تربیتی دو نهاد مسجد و مدرسه در ایران پس از انقلاب اسلامی است. برای دستیابی به این هدف، داده های پژوهش به روش اسنادی جمع آوری شده و مورد تحلیل محتوای کیفی قرار گرفته اند. جامعه آماری پژوهش شامل برنامه های توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی اول تا هفتم پس از انقلاب و نقشه مهندسی فرهنگی کشور به عنوان اسناد عمومی و قوانین و اسناد بالادستی هر یک از دو نهاد مسجد و مدرسه به عنوان اسناد اختصاصی می شود. این داده ها به روش تحلیل مضمون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. یافته های پژوهش حاکی از آن است که برنامه های توسعه، قوانین و اسناد بالادستی اختصاصی این دو نهاد پس از انقلاب اسلامی ایران، از نقشه جامعی برای تربیت که کارکردهای تربیتی کلیه بازیگران رسمی و غیررسمی را مورد نظر قرار داده باشد و از تمامیت خواهی و بخشی نگری هر نهاد جلوگیری نماید، برخوردار نیستند. در نتیجه، برخی از سیاست ها منجر به تقویت یک جانبه یکی از دو نهاد مسجد و مدرسه و به تبع آن تضعیف دیگری می شود. همچنین با توجه به عدم التفات کافی به کارکردهای هر دو نهاد در کنار یکدیگر در ایفای نقش، تلاش های صورت گرفته به منظور اتحاد میاد این دو نهاد، به شکست انجامیده و روز به روز بر عمق شکاف میان آن ها افزوده شده است.
نقش و ویژگی های اینفلوئنسرهای توییتر در تصویر یک سازمان (مطالعه موردی: دانشگاه آزاد اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ظهور اینترنت و در پی آن ظهور شبکه های اجتماعی جهان را وارد عصر جدیدی کرد که معادلات و ساختار زندگی بشر را به کلی دگرگون کرد. از یک سو تعاملات اجتماعی بشر متحول گردید و ارتباطات بشر روزافرزون و انعطاف پذیر گردید. کاربران پرنفوذ به عنوان یکی از عناصر مهم در شبکه های اجتماعی از یک سوی و از سوی دیگر تصویری که از داده های منتشر شده این کاربران از یک سازمان شکل می گیرد در تصویر سازی کل آن سازمان در شبکه های اجتماعی و افکار عمومی نقش بسزایی دارد. از همین روی هدف این پژوهش بررسی ویژگی ها و نقش اینفلوئنسرهای توییتر فارسی به ویژه نقش این کاربران در تصویر یک سازمان مانند دانشگاه آزاد اسلامی است. این پژوهش با استفاده از تکنیک داده کاوی به تحلیل داده های خام شبکه اجتماعی توییتر پرداخته است. در واقع داده های خام از شبکه اجتماعی توییتر استخراج شد و پس از پالایش داده های خام به داده های ساختاریافته تبدیل و بر روی داده ها تحلیل صورت گرفت. نتایج این پژوهش مبتنی بر سه مولفه کارکرد، رویکرد سیاسی و دنبال کننده اینفلوئنسرها است. از سوی دیگر همین کاربران محتوایی که در مورد دانشگاه آزاد منتشر کرده اند نشان می دهد تصویر سازی سیاسی و فساد از دانشگاه سهم اصلی را دارد و سهم مسائل و مشکلات دانشجویی مانند شهریه یا مباحث علمی و پژوهشی ناچیز است.
سلبریتی ها و جذب افکار عمومی: بررسی نقش الگوهای مورد استفاده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مقاله ضمن بررسی شاخص های عینی به دنبال درک رفتار سلبریتی ها در فضای مجازی است که چگونه بر مخاطبان و افکارعمومی تأثیر می گذارند. مطالعه پیشینه تحقیقات منجر به استخراج شاخص های دهگانه ای شد که سلبریتی ها برای ایفای نقش در شبکه اجتماعی و جذب طرفداران استفاده می کنند. فرض پژوهش این است که بین این الگوها و جذب افکار عمومی رابطه وجود دارد.روش پژوهش: روش پژوهش از نوع پیمایشی است. جامعه ی آماری پژوهش کاربران ایرانی فعال در اینستاگرام و دنبال کننده 10 نفر از سلبریتی های فعال و شاخص می باشند. از فرمول کوکران برای محاسبه حجم نمونه جوامع نامعین استفاده شد. پژوهشگر پرسشنامه را برای 40 نفر از دنبال کننده های هر سلبریتی ارسال نمود که در مجموع 400 پرسشنامه تکمیل و دریافت شد که مشخص شد هر کاربر میانگین 9/5 سلبریتی را دنبال و 3/5 ساعت را در شبکه های اجتماعی می گذراند.یافته ها: براساس یافته ها بین الگوهای مورداستفاده سلبریتی ها و جذب افکارعمومی به میزان 0/759در مقیاس همبستگی پیرسون رابطه معنادار وجود دارد، که براساس جنسیت تفاوت معنادار نیست، اما براساس سطح تحصیلات تفاوت معنادار است و افراد با تحصیلات پایین تر بیشتر از افراد با تحصیلات بالاتر تحت تأثیر سلبریتی ها قرار می گیرند. از شاخص های دهگانه "تقلید و الگوبرداری" و "سبک زندگی" قوی ترین ارتباط و بیشترین تأثیر را بر افکارعمومی می گذارند.نتیجه گیری: یافته ها نظریات چارچوب نظری همچون جامعه نمایشی، مصرف فرهنگی و رابطه فرااجتماعی را تایید می کند و سلبریتی ها در بستر رسانه های اجتماعی جدید، نه تنها منشا سرگرمی هستند، بلکه با تأثیر زیاد بر نگرش و افکارکاربران، نقش قابل توجهی در جذب و شکل دهی افکارعمومی ایفا می کنند. موضوعاتی که سلبریتی ها مطرح می کنند ازنظر افکارعمومی بااهمیت است و میزان حضور در شبکه های اجتماعی و دنبال کردن صفحات سلبریتی ها می تواند برای کاربران الگوسازی کند و نه تنها در شکل دهی به جریان افکار عمومی موثر هستند، بلکه آن ها را تقویت یا تضعیف می کنند بنابراین لزوم توجه به این مسئله و پیامدهای آن برای سیاستگذاران و متخصصان رسانه را آشکارتر می سازد.
سازوکارهای پالایش محتوا درپلتفرم های ویدئویی؛ مطالعه موردی یوتیوب
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، مطالعه نحوه پالایش محتواهای زیان آور در پلتفرم کاربرمحور و ویدئویی یوتیوب است. امروزه موضوع حکمرانی و تنظیم گری محتوایی پلتفرم ها به یک موضوع چالش برانگیز تبدیل شده است. این مسئله به ویژه در پلتفرم هایی که مبتنی بر ویدئو فعالیت می کنند، چالش های بیشتری ایجاد کرده است. پخش زنده محتوای ویدئویی و نیز انواع محتواهای ویدئویی کذب همانند جعل عمیق که در پلتفرم های ویدئو، مبنا به اشتراک گذاشته می شوند، مقابله و جلوگیری از انتشار محتواهای ویدئویی زیان آور، غیرقانونی و غیراخلاقی را دشوارتر کرده است. این تحقیق با استفاده از روش مطالعه موردی و تحلیل محتوای کیفی، خط مشی های یوتیوب، دستورالعمل های انجمن و کردارهای عملی تعدیل محتوا در یوتیوب را بررسی می کند تا مشخص شود این پلتفرم چگونه محتوای تولیدشده توسط کاربر را پالایش می کند. نتایج این مقاله در کل، بیانگر پیچیدگی نظارت برمحتوای ویدئویی، کاربرد روزافزون هوش مصنوعی برای تعدیل محتوای ویدئویی و مخاطرات ناشی از آن است. برخلاف تصور عموم و برخی سیاست گذاران در ایران، پلتفرم های جهانی سازوکارهای پیچیده و دائماً به روزشونده ای را برای حفاظت از اجتماع کاربران خود ایجاد کرده اند تا فضای امنی را برای تعامل کاربران و تداوم سودآوری و حفظ وجه خود به وجود آورند. همچنین با توجه به اینکه پلتفرم های بومی در ایران در حال توسعه هستند، سازوکار تعدیل محتوا در پلتفرم یوتیوب جهانی یوتیوب می تواند الگویی برای پلتفرم های ایرانی باشد.
نقش فناوری های نوین رسانه در اقتصاد کشور
منبع:
جامعه شناسی ارتباطات سال ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۵
59-80
حوزههای تخصصی:
پیشرفت فناوری اطلاعات و در کنار آن تکنولوژی رسانه ، باعث ایجاد شکل نوینی از اقتصاد به نام اقتصاد رسانه شده است. اگر چه این مفهوم، چندان واژه جدیدی نیست با این حال در سال های اخیر و با گسترش رسانه های آنلاین به عنوان ابزارهای اطلاع رسانی مدرن، اهمیت دو چندانی پیدا نموده است. هدف پژوهش حاضر بررسی اقتصاد بنگاه های رسانه ای دیجیتالی است. پژوهش از نوع آمیخته (کیفی-کمی) بوده است. در این پژوهش گردآوری اطلاعات با دو روش کتابخانه ای و میدانی انجام شده است. از روش کتابخانه ای برای جمع آوری اطلاعات در زمینه پیشینه مطالعاتی داخلی و خارجی استفاده شده است و از روش میدانی برای جمع آوری داده از مصاحبه نیمه ساختار یافته تا رسیدن به اشباع نظری استفاده شده است. یافته های این پژوهش نشان داد که چهار مقوله اصلی به عنوان نقش رسانه های نوین در اقتصاد کشور شناسایی شد که عبارتند از: بهبود کسب و کارها، بهبود اقتصاد رسانه، تاثیر در متغیرهای کلان اقتصادی و اشتغال زایی. همچنین یافته ها نشان می دهد که کاهش نابرابری های اقتصادی، نوآوری در مشاغل و افزایش امنیت ملی برای بهبود کسب و کارها مهمترین راهبردهای رسانه های نوین در بهبود کسب و کارها هستند. بر همین اساس رسانه های نوین از طریق فروش محتوای آموزشی ، افزایش مشارکت در تبلیغات همسان، افزایش تعداد مخاطبان و افزایش کارکردهای رسانه می توانند در بهبود اقتصاد رسانه تاثیرگذار باشند. یافته ها همچنین نشان داد که رسانه های نوین با تاثیر بر اقتصاد از طریق تحلیل های اقتصادی، بهبود اقتصاد از طریق توسعه ملی ، افزایش دانش اقتصادی مردم و بهبود اقتصاد از طریق ایجاد شغل می توانند در متغیرهای کلان اقتصادی هم تاثیرگذار باشند. و نهایتا رسانه های نوین با افزایش شغل و تنوع روش های درآمد زایی می توانند منجر به اشتغال زایی در کشور شوند. در نهایت می توان نتیجه گرفت که رسانه ها با استفاده از روش هایی همانند آگهی های تبلیغاتی، تولید محتوا علاوه بر اینکه خود می توانند درآمدزایی نمایند بلکه شرایطی را برای گسترش کسب و کارها و رونق آنها فراهم ساخته و از این طریق براقتصاد کشور تاثیرگذار باشند. با گسترش رسانه های دیجیتال و حذف محدودیت های جغرافیایی برای کسب وکارها، امروزه درصد بسیار زیادی از کسب و کارهای خرد و خانگی نیز از تبلیغات و آگهی های تبلیغاتی در رسانه ها استفاده می کنند که این پتانسیل می تواند با یک مدیریت قوی اقتصادی باعث رشد و توسعه اقتصادی در کشور، اشتغال زایی، بهبود امنیت ملی، کارآفرینی و نوآوری در مشاغل گردد.
تحلیل علم سنجی رسانه های اجتماعی در بازاریابی محتوایی
منبع:
جامعه شناسی ارتباطات سال ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۷
92-115
حوزههای تخصصی:
رسانه های اجتماعی به عنوان بستری نوین و مؤثر در بازاریابی دیجیتال، نقشی حیاتی در پیاده سازی استراتژی های محتوایی و ارتقاء تعامل میان برندها و مصرف کنندگان ایفا می کنند. پژوهش حاضر با هدف تحلیل ساختار مفهومی، روندهای زمانی و جغرافیایی تحقیقات علمی در این حوزه، از روش علم سنجی بهره گرفته است. برای این منظور، تعداد ۲۵۰ مقاله علمی منتشر شده بین سال های ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۵ با استفاده از ترکیب منطقی کلیدواژه های مرتبط از پایگاه داده ساینس دایرکت استخراج و پس از اعمال معیارهای ورود و خروج استاندارد، مورد تحلیل قرار گرفت. داده ها در قالب فرمت های BibTeX و RIS به نرم افزار VOSviewer منتقل شده و تحلیل ها در سه محور هم رخدادی کلیدواژه ها، خوشه بندی مفاهیم و تحلیل زمانی انجام پذیرفت. نتایج تحقیق نشان داد که پژوهش ها عمدتاً بر محورهایی چون تولید و توزیع محتوا، تعامل و تجربه مصرف کننده، فناوری های دیجیتال و استراتژی های برند تمرکز داشته اند. خوشه بندی مفاهیم، اهمیت راهبردهایی نظیر ارزش آفرینی برند، شخصی سازی محتوا، و اصالت برند را در افزایش سطح تعامل مصرف کننده برجسته ساخت. همچنین روند زمانی مفاهیم، توجه فزاینده به رویکردهای احساسی، مشارکتی و فناوری محور را در سال های اخیر نشان داد. تحلیل جغرافیایی نیز تمرکز تولید علم در کشورهای توسعه یافته و چالش های مشارکت علمی در کشورهای درحال توسعه را آشکار ساخت. یافته های این پژوهش می تواند به تدوین استراتژی های اثربخش تر بازاریابی محتوایی در فضای دیجیتال کمک کرده و مسیر تحقیقات آینده در حوزه های میان رشته ای بازاریابی، فناوری و رفتار مصرف کننده را روشن تر نماید.
تأثیر شبکه های اجتماعی بر اقناع تبلیغات انتخاباتی (مطالعه موردی انتخابات مجلس دهم در تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دین و ارتباطات سال ۳۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۶۶)
793 - 830
حوزههای تخصصی:
نقش روزافزون شبکه های اجتماعی آنلاین در شکل گیری کنش های اجتماعی-سیاسی افراد، اهمیت مطالعه تأثیر این شبکه ها بر انتخابات را به عنوان مهم ترین عرصه رقابت سیاسی آشکار می سازد. این پژوهش به بررسی نحوه اثرگذاری کاربری شبکه های اجتماعی بر تصمیم گیری افراد در فرایند چارچوب سازی رسانه ای در زمان انتخابات می پردازد. سؤال اصلی پژوهش این است که آیا کاربری شبکه های اجتماعی، اثرپذیری از چارچوب سازی مراجع و فرایندهای سنتی اثرگذار بر کنش سیاسی رأی دهندگان را متحول ساخته است؟ برای پاسخ از روش کیفی استفاده شده است. تجربه زیسته رأی دهندگان از تأثیر فضای مجازی بر شکل گیری چارچوب های گفتمانی مؤثر بر کنش سیاسی و نحوه رأی دهی آنان، از طریق مصاحبه های عمیق جمع آوری و با روش تحلیل گفتمان "پدام" تحلیل شده است. پژوهش بر دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی در تهران متمرکز بوده و نمونه گیری از کنشگرانی که به لیست اصلاح طلبان (لیست پیروز) رأی داده اند، صورت گرفته است.نتایج تحلیل نشان می دهد در زمینه هویت یابی، فضای مجازی نقش تأسیسی کمرنگی در مورد هویت سیاسی در انتخابات مجلس دهم داشته و باید نقش تقویتی آن را بیشتر مدنظر قرار داد. با این حال، با توجه به ماهیت هیجانی و زودگذر رقابت های انتخاباتی، همین میزان از هویت سازی نیز می تواند قابل توجه باشد. شواهدی از تأثیر فضای مجازی در برساختن هویت اعتدالی یا تعدیل گرایش های سیاسی نیز مشاهده شده است. این یافته ها حاکی از تقویت جریان "مقاومت تفسیری" در برابر چارچوب سازی فضای مجازی است. به این معنا که کاربران شبکه های اجتماعی، صرفاً پذیرنده منفعل پیام های سیاسی نیستند، بلکه به طور فعال در تفسیر و بازتعریف این پیام ها مشارکت می کنند. این نتایج نشان می دهد که رابطه بین استفاده از شبکه های اجتماعی و رفتار سیاسی پیچیده تر از آن است که صرفاً بتوان آن را به تأثیرگذاری یک طرفه تقلیل داد. در عوض، این رابطه متقابل و پویا است، که در آن کاربران نقشی فعال در شکل دهی به گفتمان های سیاسی و تصمیم گیری های خود ایفا می کنند.
ارائه الگوی پیام رسان داخلی کارآمد با تأکید بر نقش سواد رسانه ای کاربران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ۱۰ زمستان ۱۴۰۳شماره ۴۰
241 - 201
حوزههای تخصصی:
پیام رسان ها از ابزارهای اصلی برقراری ارتباطات اجتماعی و سازمانی محسوب می شوند. باتوجه به اینکه استفاده آگاهانه از پیام رسان ها منوط به برخورداری از سواد رسانه ای است، بنابراین پژوهش حاضر، اصول و شاخص های کلیدی پیام رسان امن، کاربرپسند و آموزشی را شناسایی نموده، نسبت به ارائه الگوی یک پیام رسان داخلی کارآمد با تأکید بر نقش سواد رسانه ای کاربران اقدام نمود. به این منظور، بومی سازی شاخص ها با استفاده از تکنیک دلفی فازی و تدقیق آن بر اساس نظر خبرگان صورت گرفت. از میان 66 شاخص شناسایی شده، تعداد 51 شاخص، مبنای تصمیم گیری در فضای فازی قرار گرفت که طی 3 جلسه نظرسنجی خبرگانی با روش دلفی (14 تن از خبرگان و اساتید حوزه رسانه)، شاخص های مؤثر بر سواد رسانه ای به 7 دسته مجزا تفکیک شد. نتایج این پژوهش، بیانگر ضرورت توجه ویژه به فراهم نمودن شرایط دسترسی آسان و عادلانه به منابع، باهدف ایجاد بسترهای همکاری اجتماعی برای ایجاد یک پیام رسان کارآمد داخلی بود. همچنین، با اولویت بهبود عملکرد فنی و سازگاری با نیازهای روز کاربران، پایداری و کیفیت خدمات، حفاظت از داده ها و حریم خصوصی کاربران، مورد تأکید قرار گرفت. پیشنهاد شد به منظور افزایش سواد رسانه ای کاربران نسبت به ایجاد و توسعه پلتفرم های آموزشی، برگزاری کارگاه ها و وبینارهای آموزشی، به روزرسانی مستمر ابزارهای رسانه ای و پیاده سازی سیستم های امنیتی قوی برای حفاظت از داده ها و حریم خصوصی کاربران اقدام شود تا شرایط برای توسعه و پیاده سازی یک پیام رسان داخلی مؤثر و قابل اعتماد در جهت تأمین نیازهای ارتباطی و بهبود سواد رسانه ای کاربران فراهم شود.
کاربرد اصول بین المللی اخلاق حرفه ای روزنامه نگاری در اخبار صدا و سیما(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۲۰ زمستان۱۴۰۳ شماره ۷۷
295 - 319
حوزههای تخصصی:
با هدف شناخت میزان و چگونگی استفاده از اصول بین المللی اخلاق حرفه ای روزنامه نگاری در بخش های خبری20 شبکه خبر و20:30 شبکه دوم سیما، 4 اصل کلی انصاف و بی طرفی، به حداقل رساندن آسیب ها، استقلال، دقت و عینیت بوسیله 46 کد اخلاقی استخراج شده از 30 کشور جهان، به روش های اسنادی و تحلیل محتوا بررسی شده و با استفاده از نظریه دروازه بانی خبر تحلیل شدند. نتایج تحقیق نشان داده است اصل به حداقل رساندن آسیب ها با میانگین 87/2 بالاترین و اصل استقلال با میانگین 2 پایینترین میزان رعایت را به خود اختصاص داده اند. یافته های تحقیق همچنین نشان می دهد اصل به حداقل رساندن آسیب ها در 9/69 درصد اخبار بین 50 تا 70 درصد رعایت شده که به نسبت سایر اصول اخلاق حرفه ای، بیشتر رعایت شده است. اصل استقلال در 100 درصد اخبار بین 30 تا 50 درصد و اصل دقت و عینیت در 6/67 درصد اخبار بین 30 تا 50 درصد رعایت شده است. انصاف و بی-طرفی نیز در 9/57 درصد از اخبار بین 30 تا 50 درصد رعایت شده است.
واکاوی مؤلفه های اثربخش تئاتر تلویزیونی در رسانه های دوران پساتلویزیون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تئاتر همواره بر مبنای ارتباط زنده و رو در رو با مخاطب اجرا می شده است تا اینکه با ورود به تلویزیون و ایجاد قالبی به نام تله تئاتر، مسیر تولیدات این رشته در پیوند با قواعد تلویزیونی تغییر کرد. رشد تکنولوژی و تعدد قالب های دراماتیک در اواخر قرن بیستم از اهمیت این گونه برنامه سازی تلویزیونی در دنیا کاست، اما ورود به دوره پساتلویزیون، افزایش هم گرایی رسانه ها، تغییرات پخش شبکه ها و از همه مهم تر، تعطیلی سالن های تئاتر در دوران همه گیری کرونا، باعث احیای تئاتر تلویزیونی با قواعد جدید و استقبال مخاطبان شد. پرسش پژوهش این است که تئاترهای تولیدشده در بستر تلویزیون های اینترنتی و رسانه های نوین، چگونه و با کدام مؤلفه های جدید تئاتر، به مخاطبان عرضه شده اند؟ این پژوهش با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی، به بررسی تله تئاترهای منتخب شبکه های صداوسیما، انگلستان، لهستان و آمریکا (2019-2023) می پردازد و درصدد دست یافتن به مؤلفه های اثربخش تله تئاتر در رسانه های شکل گرفته در دوره پساتلویزیون است. براساس یافته ها، سه رویکرد اصلی تله تئاتر در این دوران، وابسته به ویژگی های ذاتی و جدید رسانه ها و مخاطبان متفاوت آنها شکل گرفته است: 1- تله تئاتر های بازسازی شده در استودیو با ابزار های بصری و دیجیتالی، 2- تئاتر های تولیدشده برای سینما؛ و 3- ضبط تئاتر های صحنه ای به طور زنده و غیرزنده. در این پژوهش و در ادامه شناسایی این رویکرد ها، مهم ترین مؤلفه های اثربخش تله تئاتر دوران پساتلویزیون در دو حوزه محتوایی و فرمی تبیین شده اند. روایت بصری نمایش نامه، توجه به دوربین، وقفه و اشتراک مجازی، دانش فنی تلویزیونی، تصویربرداری از فاصله نزدیک، جلوه های بصری و بازیگری تئاتری/ تلویزیونی از جمله ویژگی های تله تئاتر در این دوران هستند.
تحلیل انسجام درونیِ بر ساخت مفهومیِ دین داری سنت گرا و عقل گرا در اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تحلیل انسجام درونی عناصر سبک های دین داری سنت گرا و عقل گرا براساس برساختی که در شبکه اجتماعی اینستاگرام داشتند، انجام شده است. در این راستا، صفحات پرمخاطبی که تولیدکننده محتوای دینی هستند، انتخاب شده اند و از نتنوگرافی یا مردم نگاری آنلاین برای تشخیص مقوله های دین داری سنت گرا و عقل گرا استفاده شده است. در گام دوم، برای ارزیابی انسجام درونی دین داری سنت گرا و عقل گرا، روش تحلیل محتوا به کار گرفته شده است. براساس یافته ها، دین داری سنت گرا با ۱۰ مقوله- که پای بندی به اصول دین در آن محوریت داشت و واجبات دینی با تأکید بر نماز، در آن دارای ارجحیت بود- بازتعریف شده است. در ارزیابی انسجام درونیِ دین داری سنت گرا، مهم ترین تضاد درونی، تلاش برای رهایی از موضوعات تفرقه برانگیز است. همچنین پای بندی به اصول دین و اجتناب از فرقه گرایی- که به حاشیه سازی برای دین و تفرقه افکنی میان پیروان دین منجر می شو د- موردتأکید جدی این نوع از دین داری است. دین داری عقل گرا نیز با ۸ مقوله بازشناسی شده که محوریت مقوله ها را عقلانیت، اندیشیدن و استدلال منطقی تشکیل می دهند. مهم ترین تضاد درونی دین داری عقل گرا، ناشی از ته نشست مفاهیم سایر گونه های دین داری در اذهان حامیان این سبک از دین داری است که انسجام درونیِ این نوع از دین داری را با چالش مواجه کرده است.
بررسی تطبیقی عوامل مؤثر بر مدیریت «توجه» مخاطب در هنرهای تصویری و در شعر فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، شناخت عوامل مؤثر در مدیریت و کنترل توجه مخاطب در لحظه مواجهه با یک تصویر، همچنین دستیابی به فصل مشترک تصویر ذهنی در ادبیات و تصویرسازی گرافیکی است. در هنرهای تصویری و نیز ادبیات و مقوله شعر، با تصویر سازی روبه رو هستیم. گاهی این تصویر آن قدر مهم جلوه می کند که گروهی معتقدند بدون تصویرگری، هیچ هنری- به ویژه هیچ شعری- وجود ندارد. هر نشانه تصویری باید برای بیننده تصویر، معنا یابد. آنچه باعث می شود بیننده از بین نشانه های متعدد در یک تصویر، بر روی یک یا چند نشانه، بیشتر متمرکز شود، مدیریت هنرمند در کنترل این عوامل است که در تصویرسازی برای دریافت مخاطب اهمیت دارد. این پژوهش، مطالعه ای تطبیقی است که با روش کیفی تحلیل تصویر، عوامل مؤثر بر جلب توجه مخاطب در دو مقوله تصویر و شعر را مورد بررسی قرار داده است. نمونه گیری، به روش هدفمند و براساس اهداف تحقیق بوده است. در این راستا، 15 مورد از قوانین مؤثر در جلب توجه مخاطب استخراج و در برخی تصاویر و اشعار مورد بررسی قرار گرفتند. براساس یافته های پژوهش، تجسم، توجه و ماندگاری تصویر ذهنی، باعث انتقال بهتر و تأثیرگذارتر پیام در ذهن مخاطب می شود و ماندگارترین تصاویر، آنهایی هستند که دارای نقاط توجه جدی بوده اند و پیام هایی واضح داشته اند. این تأثیر پیام و ماندگاری تصویر در مقوله طراحی و ایجاد رفتار مشخص از سوی مخاطب جایگاه ویژه ای دارد. نتیجه ای که در نهایت حاصل می شود، ارتباط صمیمی تر بین ادبیات و گرافیک است.
حجاب و تقویت دیپلماسی عمومی گفتمان اسلامی؛ مطالعه ای از منظر برسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۵
117 - 141
حوزههای تخصصی:
دیپلماسی عمومی یکی از مهم ترین مسائل مربوط به روابط خارجی کشورها و به طور کلی روابط بین الملل است که با توجه نوسعه فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی که امروزه فاصله های زمانی و مکانی را نیز درنوردیده اند، اهمیت و کارکرد بیشتری یافته است. دیپلماسی عمومی با تاکید بر فرهنگ، مؤلفه های غیر مادی و هنجارها، به دنبال شکل دادن به هویت ها و ذهنیت افراد در دیگر جوامع است. این مؤلفه ها مشتمل بر طیف وسیعی از موضوعات و مفاهیم بوده و نمادها و ارزش های مذهبی را نیز در بر می گیرند. بر این اساس حجاب اسلامی به عنوان نماد و یک هنجار دینی، می تواند با تأثیر بر ذهن مخاطبان و بازنمایی تصویری خاص در جوامع، واجد کارکردهای دیپلماسی عمومی برای گفتمان اسلامی باشد. مقاله حاضر به دنبال آزمون این پرسش اصلی است که حجاب اسلامی چگونه می تواند موجب تقویت دیپلماسی عمومی گفتمان اسلامی شود؟ یافته ها حکایت از آن دارد که حجاب اسلامی به واسطه وجه نمادینِ خود، از طریق نماد سازیِ غیرکلامی و تصویرسازی مثبت در برابر گفتمان های رقیب، موجب تقویت دیپلماسی عمومی گفتمان اسلامی می شود. این پژوهش میان رشته ای، از نوع کیفی بوده و با استفاده از روش تبیینی با هدف شناسایی حجاب اسلامی به عنوان نماد و ابزاری غیرکلامی و بصری، در مسیر نهادینه کردن ارزش های فرهنگی گفتمان اسلامی انجام شده و نقش و تأثیر حجاب را به عنوان مقوّم گفتمان اسلامی نشان می دهد. چنین کارکردی در ذهن نومسلمانان و غیرمسلمانان جوامع اروپایی قابل ارزیابی و شناسایی بوده و یافته های پژوهش مؤیّد همین مدعاست.
مؤلفه های سواد رسانه ای از منظر کارشناسان مسلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فراگیری رسانه و افزایش روزافزون استفاده از فضای مجازی در زندگی امروز علاوه بر فرصت ها و نقاط مثبت تهدیدها و اثرت نامطلوبی نیز بر زندگی بشر گذاشته است، از سویی دیگر گریزناپذیری در استفاده از ابزارهای ارتباطی نوین چاره ای جز آموزش و یادگیری سواد رسانه ای باقی نگذاشته است، تا بتوان علاوه بر استفاده مفید و هدفمند از فضای مجازی، اثرات نامطلوب این فضا بر جامعه ایرانی را به حداقل رساند. با توجه به امتزاج فرهنگ ایرانی با آموزه های اسلامی، ضرورت ایرانی - اسلامی کردن سواد رسانه ای بیش از پیش به چشم می آید. هدف اصلی این پژوهش کشف و دستیابی به مؤلفه های سواد رسانه ای از منظر کارشناسان مسلمان است. در این پژوهش ۱۲ نفر از صاحب نظران و کارشناسان حوزه رسانه و دین که نمایانگر سطح قابل توجه از سابقه و مشارکت علمی و تجربی در حوزه ی موضوع تحقیق بودند، به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. این پژوهش از نوع کیفی و به روش تحلیل مضمون انجام شده است. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه نیمه ساختار یافته و برای تحلیل داده ها از نرم افزار Maxqda استفاده شد که منتج به استخراج ۷۵۰ کد اولیه گردید. در ادامه فرایند کدگذاری توصیفی تفسیری و ترکیب و ادغام سه سطح از مضامین شامل ۶۹ مضمون پایه و۱۶ مضمون سازمان دهنده باور توحیدی، قانون محوری، زیبایی شناسی، محتوای ایرانی اسلامی، هویت مندی دینی، مالکیت و کنترل حوزه های تولید و نشر و در نهایت ۵ مضمون فراگیر مؤلفه های سواد رسانه ای از منظر کارشناسان مسلمان در حوزه های هدف، هویت، مخاطب، محتوا و قالب احصاء شد.