ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۳٬۳۲۸ مورد.
۸۱.

بازپژوهی در انگیزه و شیوه اجرای آداب اجتماعی زورخانه با تفحص در تناسب کارکرد و ساختار کالبدی فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: آداب اجتماعی تعامل اجتماعی زورخ‍ان‍ه ساختار کالبدی نحو فضا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۵ تعداد دانلود : ۲۱۰
زورخانه جزئی از مردمی ترین اندام واره های شهر به مثابه مکانی فراورزشی، میراث معنوی فرهنگ و معماری ایرانی و آموزه های تربیتی آن متضمن منشی پسندیده در روابط فردی و اجتماعی است. ازاین رو تناسب کارکرد و ساختار کالبدی در معماری زورخانه، موضوع پژوهش حاضر است که با هدف بازپژوهی در آداب اجتماعی و ارتقای تجربه تعاملات اجتماعی در نمونه های معاصر به ارزیابی مؤلفه های شکل دهنده آداب و کارکردها و نیز رویکردهای کالبدی مؤثر بر انجام پذیری این آداب در نمونه های مطالعاتی می پردازد. سؤال تحقیق آن است که عناصر سازمان کالبدی فضایی زورخانه چه نقشی در انگیزه و شیوه اجرای آداب اجتماعی آن دارد؟ کدام ویژگی ها و رویکردهای کالبدی فضایی در تسهیل شکل دهی به آداب اجتماعی زورخانه اثرگذارند؟ روش تحقیق شامل ترکیبی از رویکرد کیفی به صورت تحلیل و تفسیر اطلاعات کتابخانه ای پیرامون نظریه محیط و تعامل اجتماعی و نیز رویکرد کمی/کیفی و نرم افزاری برمبنای نمونه موردی است که به صورت مشاهده و تحلیل با شبیه ساز رایانه ای دپت مپ و ای گراف جهت بررسی چیدمان فضایی زورخانه های تاریخی ایران انجام گرفته است. نمونه ها شامل 8 زورخانه شاخص از 3 دوره تاریخی صفوی، قاجار و پهلوی در شهرهای تهران، یزد، اصفهان، قزوین، آران و بیدگل و خرم آباد است. عوامل مؤثر بر شیوه اجرای آداب اجتماعی در زورخانه های تاریخی ازطریق بررسی تطبیقی نمونه ها به روش استدلال منطقی و قیاسی ارزیابی و استنتاج شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که موقعیت و ارتباط عناصر در سازمان کالبدی فضایی زورخانه نقش مؤثری در تسهیل اجرای آداب اجتماعی آن دارد؛ به طوری که جایابی سردم در مسیر زنجیروار فضاهای ورودی، موقعیت گود در عمیق ترین لایه های پیکربندی و چیدمان غرفه های پیرامونی گود و رابطه بصری/ فیزیکی عناصر با یکدیگر بر شیوه شکل دهی به آداب اجتماعی زورخانه اثرگذار است.
۸۲.

واکاوی علل و عوامل سیاست جابه جایی کردها در دوره شاه عباس اول(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: صفویه شاه عباس ایلات کرد مهاجرت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۴۱ تعداد دانلود : ۳۴۴
جغرافیای سرزمینی متعلق به کردها در دوران صفویه شامل نواحی غرب و شمال غربی ایران و قسمت هایی از شرق قلمرو دولت عثمانی بوده است. دولت صفویه در مواجهه با کردها سیاست های خاصی را از برخوردهای صلح آمیز گرفته تا سرکوب یا استفاده از آنها در سیاست داخلی و خارجی خود اتخاذ کرد. جابه جایی ایلات کرد در عهد شاه عباس صفوی، متأثر از شرایطی چند است که این ایلات در آن قرار داشتند. یکی از علل خارجی مؤثر، مجاورت جغرافیای زیست ایلات کرد با مرزهای دولت عثمانی بود که موجب می شد هم به عنوان رعایای ایران تحت فشار دولت عثمانی باشند و هم به عنوان دستاویزی برای حمله به قلمرو شاه عباس مورد استفاده قرار گیرند یا به وسیله دولت عثمانی برای شورش علیه دولت مرکزی تحریک شوند. از دیگر علل خارجی محرک شاه عباس در کوچاندن ایلات کرد به شرق ایران، تهاجمات ازبکان به خراسان بود. مقاله حاضر با روش توصیفی- تحلیلی، عوامل درونی و بیرونی جابه جایی کردها در عصر شاه عباس اول را تبیین نمود. یافته های این پژوهش نشان داد که جابه جایی ایلات کرد علل چندگانه داشت که سیاست تخلیه غرب ایران جهت مهار دولت عثمانی، انتقال کردها برای مقابله با اقوام مهاجم به شرق و شمال شرق ایران، جلوگیری از تراکم ایلات کرد در غرب ایران، ترمیم کمبود جمعیت در دیگر نقاط قلمرو صفوی و احیای کشاورزی و اقتصاد مرزهای شرقی ایران از جمله این علل است.
۸۴.

فرهنگ موسیقایی مجالس زنانه تهران: مطالعه ی موردی روضه خوانی و مداحی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آیین های زنانه روضه خوانی سفره های نذری مجالس مذهبی مداحی موسیقی آیینی مولودی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۶ تعداد دانلود : ۲۴۷
پژوهش حاضر متمرکز بر درک جایگاه و کارکرد موسیقی در مجالس مذهبی زنانه شهر تهران است. همگام با تحلیل موسیقایی و ارائه دسته بندی این مجالس با محوریت موسیقی (آوازی یا آواز به همراه ساز) تلاش شده است تا نقش کلیدی موسیقی در این جلسات و شکل گیری آن ها بررسی شود. پس از بررسی مناطق گوناگون شهر تهران، محله سنگلج به علت داشتن بافت فرهنگی و طبقاتی متنوع و همچنین تحولات فرهنگی-اجتماعی منطقه در سال های اخیر به عنوان میدان پژوهش انتخاب شد. در این پژوهش از روش مردم نگاری از طریق مشاهده مشارکتی استفاده شد و با شرکت در جلسات و مصاحبه با افراد شرکت کننده، روش تحقیق کیفی به شکل مطالعه موردی به عنوان ابزاری برای فهم موضوع در بازه زمانی مشخص چهارده ماه به کار رفت. به این ترتیب که در تمامی مراسم های مبتنی بر تقویم شیعی (اعم از سور و سوگ) مشاهده مشارکتی انجام شده است. در بخش پیشینه تاریخی از روش مطالعه کتابخانه ای و بررسی اسناد، سفرنامه ها و روزنامه خاطرات استفاده کردیم. به منظور بررسی و تحلیل موسیقایی، قطعات خوانده شده در این مراسم، آوانگاری و دسته بندی شدند. همچنین برمبنای تحلیل داده ها، طبقه بندی هیئت های زنانه با توجه به موسیقی صورت گرفت. به علت ملاحظات مذهبی و سنتی مبنی بر ممنوعیت خواندن زنان در جامعه ایران، مناسک و آیین های زنانه به دور از رسانه، دوربین و ضبط و پخش عمومی برگزار می شود. با وجود چند پژوهش انجام شده درمورد مجالس مذهبی زنانه، پژوهش حاضر با درنظرگرفتن موسیقی به عنوان بخش اصلی این مراسم، از زاویه ای جدید به این مجالس می پردازد.  
۸۶.

نراق، نگین شهری رو به زوال در کویر: پژوهشی در جمعیت شناسی تاریخی- انسان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تغییر ساختار سنی جمعیت شناسی تاریخی جمعیت شناسی مردم شناختی سالخوردگی شهر تاریخی نراق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۰ تعداد دانلود : ۲۰۹
جمعیت شناسی مردم شناختی به عنوان حوزه ای نو ظهور با هدف مطالعه ی عمیق تر پدیده های جمعیتی توسعه یافته است. پژوهشگران از دریچه ی آن در تلاش هستند تا با تلفیق داده های کمّی و کیفی به آنچه که جان کالدول آن را "تجربه ی شفاف" می نامد، رهنمون شوند. هدف از این مطالعه، بررسی علل تغییرات جمعیتی و افزایش سالخوردگی جمعیت در شهر تاریخی نراق است. با توجه به رویکرد جمعیت شناسی مردم شناختی حاکم بر این مطالعه، روش های پژوهشی مورد استفاده، مجموعه ای از داده های چند شکلی و یافته های مردم شناسی اعم از مردم نگاری و مطالعات در زمانی است. نتایج حاصل از این مطالعه بیانگر سهم عوامل تاریخی همچون قحطی، شورش نائب خان کاشی در نراق، بلایای طبیعی از جمله زلزله، و اختلافات دینی فرقه ای از منظر جمعیت شناسی کلان و سهم عوامل دیگری نظیر فرهنگ و مضیقه های نهادی-اجتماعی نظیر جنسیت و اقتصاد حاکم بر این منطقه از منظر جمعیت شناسی خرد نگر است. در مجموع تمامی عوامل خرد و کلان فوق الذکر در طول زمان منجر به مهاجرت شمار چشمگیری از جمعیت این منطقه، رشد منفی جمعیت، تحول در ساختار سنی در جهت سالخورده شدن جمعیت در شهر نراق شده است.
۸۷.

مطالعه تطبیقی تاثیرات سیاست های حمایت از خانواده بر افزایش میزان باروری کل در کشورهای دارای باروری زیر سطح جانشینی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: سیاست های حمایت از خانواده تعادل کار - زندگی زیر سطح جانشینی خدمات مادر - کودک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۸ تعداد دانلود : ۵۰۳
هدف اصلی این مقاله، مطالعه تطبیقی تاثیرات سیاست های حمایت از خانواده بر افزایش سطح باروری در جوامع با باروری زیر سطح جانشینی است. روش تحقیق مطالعه تطبیقی، اسنادی و مدل سازی آماری است. منبع داده ها بانکهای بین المللی داده از جمله داده های سازمان ملل، بانک جهانی و کشورهای OECD می باشد. نتایج سه دسته اثرات اقدامات سیاستی شامل: سیاست های نسبتاً موثر در افزایش باروری، سیاست های مؤثر در حفظ ثبات باروری و سیاست های غیر مؤثر در حفظ ثبات یا افزایش باروری را نشان می دهد. سیاست های جمعیتی برخی از کشورهای اروپای غربی (1G) و شمالی (2G) که بر ارتقاء یا حفظ ثبات سطح باروری کل مؤثر بوده اند، سیاست هایی صریح، شفاف و در ضمن کارآمد حمایت از خانواده ارزیابی شده اند و سهم خدمات خانواده از بودجه عمومی دولت قابل توجه بوده است. همچنین خدمات حمایتی و مراقبتی کودکان و برنامه های تعادل کار-زندگی خانوادگی در این کشورها بطور موثرتری اجرا شده است. در مقابل، کشورهای آسیای شرقی (3G) که سیاست های حمایتی آنها در افزایش باروری اثربخشی کمتری داشته است، برنامه های حمایتی و خدمات مراقبت از مادر - کودک ضعیف تری داشته اند، همچنین اشتغال زنان و مادران دارای فرزند در بخشهای رسمی و غیررسمی اقتصاد با موانع جدی روبرو بوده است، بعلاوه سیاست های تعادل کار- زندگی در بین آنها بطور مؤثر اجراء نشده است. برازش مدل رگرسیونی اقدامات دولتی تعیین کننده سطح باروری در کشورهای با باروری زیر سطح جانشینی، نشان می دهد که که درصد سهم خانواده از GDP و نیز میزان مزایای مراقبت از کودک به درصد از کل GDP در یک خانواده دو فرزندی، به ترتیب با ضریب بتای 98/0 و 293/0 بیشترین تاثیر را بر افزایش سطح باروری کل داشته اند. بطور کلی، سهم خدمات حمایت از خانواده از بودجه عمومی دولت، سیاست های تعادل کار- زندگی خانوادگی و حمایت های مادر - کودک بویژه برنامه های مراقبت رسمی از کودکان اقدامات سیاستی موفق در زمینه حمایت از خانواده در جهت افزایش باروری بوده اند.
۸۸.

تحلیل سلسله مراتب نظام شهری استان آذربایجان غربی بر مبنای عامل جمعیت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظام شهری سلسله مراتب شهری مدل رتبه اندازه استان آذربایجان غربی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۱ تعداد دانلود : ۲۳۶
عدم توجه به سلسله مراتب نظام شهری و نحوه پراکنش مراکز و کانون های شهری در پهنه سرزمین از یک سو و رشد شتابان جمعیت شهری از سوی دیگر، به گسیختگی و عدم انسجام در ساختار فضایی منجر خواهد شد. در چنین شرایطی بسیاری از سیاست های توسعه در سطح ملی و منطقه ای کارآمدی خود را از دست داده و نتایج مورد انتظار را به همراه نخواهند داشت. هدف این مقاله تحلیل و بررسی سلسله مراتب نظام شهری استان آذربایجان غربی بر مبنای عامل جمعیت است. روش تحقیق به صورت تحلیل محتوا و آماری می باشد. اطلاعات مورد نیاز به صورت اسنادی و کتابخانه ای گردآوری شده و ضمن پردازش و طبقه بندی داده ها به بررسی سلسله مراتب نظام شهری استان آذربایجان غریی با مدل های مختلف مثل؛ مدل حد اختلاف طبقه ای، مدل رتبه- اندازه و شاخص های نخست شهری پرداخته شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که شهر ارومیه به دلیل مرکزیت سیاسی، اداری و مالی به عنوان نخست شهر برتر در نظام شهری استان قرار دارد و نقش شهرهای میانی و کوچک در سیستم شهری استان بسیار کم است. در مجموع هنوز سلسله مراتب شهری در نظام شهری استان با مدل رتبه اندازه و شاخص های نخست شهری متعادل فاصله دارد. لذا با ارائه خدمات و تقویت شهرهای کوچک و میانی در استان آذربایجان غربی، می توان باعث توزیع بهینه جمعیت و خدمات شهری در سطح استان گردید.
۸۹.

پیامدهای دسترسی زنان به منابع آبی در ساختار اجتماعی (مطالعه موردی: سامانه فرهنگی وقف در سال ها ی 1250-1302ه.ش -کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دسترسی زنان فرهنگ قاجار کرمان منابع آبی وقف

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۳ تعداد دانلود : ۲۴۸
مسئله اصلی این جستار شناخت پیامدهای دسترسی زنان به منابع آبی در رابطه با ساختار اجتماعی در بخشی از موقعیت اقلیمی خشک فلات مرکزی ایران است. هدف این پژوهش تمرکز بر مطالعه پایگاه جنسیتی زنان برای شناخت پیامدهای دسترسی این کنشگران به منابع آبی در ساختار است. پرسش اصلی پژوهش چنین است: پیامدهای دسترسی زنان به منابع آبی در میدانِ سامانه فرهنگی وقف در ارتباط با ساختار اجتماعی در دوره قاجار چیست؟ میدان و قلمرو این تحقیق، سامانه فرهنگی وقف در کرمان است که بنا به رویکرد تاریخی، گردآوری یافته ها مبتنی بر اسناد انجام شده است. داده های این مطالعه با نمونه گیری هدفمند از «دفتر ثبت موقوفات ایالت کرمان» در برش زمانی1250-1302ه.ش، با تمرکز بر پایگاه جنسیتی زنان و وجود رقبات آبی در وقف نامه ها و اسناد شبکه ای از مجموعه اسنادِ متولیان موقوفات جامعه هدف تا رسیدن به اشباع نظری صورت گرفته است. روش تحلیلی این پژوهش، کیفی، استقرائی و مبتنی بر تحلیل مضمون است. نتیجه این جستار، شناختِ دلالت های دسترسی به منابع آبی در قلمرو مورد مطالعه است. تحلیل مضمونِ داده های این تحقیق، پیامدهای دسترسی–بهره مندی از حق ِّدارائی- زنان به منابع آبی را در مضامینی نظیر «پیوند کنشگر و ساختار» و نیز «پاسخ فرهنگی به نیازهای فردی، فیمابینی و ساختار اجتماعی»، «کنش منطبق بر ضرورت های بنیادین ساختار اجتماعی» و نیز «عملکرد کنشگران گونه ای واگشتی از ساختار» نمایش می دهد.
۹۵.

بررسی و تحلیل قالیچه های طرح محرابی بلوچ از منظر انسان شناسی هنر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: انسان شناسی بلوچ قالیچه محراب هنر هویت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۹ تعداد دانلود : ۲۰۴
قالیچه ها، یکی از مهم ترین مؤلفه های هویتی و فرهنگی قوم بلوچ و از برجسته ترین ساحت های مستعد مطالعه و واجد بررسی و تحلیل در منظومه انسان شناسی و رویکرد انسان شناسی هنر می باشد. در این میان، معرفی قالیچه های محرابی(جانمازی، سجاده ای) ایشان به عنوان هویت هنری و مصداق های تصویری از نظام بافندگی و هم چنین شناخت و رسیدن به فهم و درک معنای فرهنگی طرح ها و نقش های قالیچه ها از منظر و دیدگاه آفریننده این نقوش و ارتباط آن ها با مؤلفه هایی چون فرهنگ، اساطیر، عقاید و باورها، آداب و رسوم که مقصد و منظور انسان شناسی هنر است، هدف این پژوهش است. چه این که محتوای قالیچه های بلوچ در سایه و با تکیه بر درک، اندیشه و باور بافندگان آن ها معنا و مفهوم می یابد. بر این مبنا پرسش اصلی این است که قالیچه های محرابی بلوچ از دیدگاه انسان شناسی هنر، دارای چه ویژگی ها و شاخص هایی هستند و چگونه می توان از گذار این دیدگاه و زمینه-های فرهنگی به فهم معنایی و زیبایی نقوش این قالیچه ها پی برد؟ برخی از یافته های پژوهش چنین است. این قالیچه ها در ساحت کارکردشناختی دارای ظرفیت کاربردی، نمادین و تزئینی است. در بُعد معناشناختی، بازنمایی نقوش با شیوه غیر شمایلی(البته بر مبنای ارجاع به گذشته و مصداق بیرونی) صورت گرفته و مفاهیم و نقوشی هم چون محراب(دروازه و درگاه بهشت)، درخت زندگی[مقدس](نماد جاودانگی و معاد) و طاووس، بر کیفیت هرچه بیش تر این بُعد، افزوده است. در وجه زیباشناختی نیز، بافنده با بهره گیری از سبک هندسی(انتزاعی و تجریدی) و آفرینش نقوش انتزاعی و تجریدی با رنگ های گرم، تند و تیره، تشخص و هویتی خاص به فضای قالیچه ها بخشیده است. این پژوهش از نوع کیفی و بنیادین و روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است.
۹۶.

تحلیلی تاریخی بر عکاسی و انسان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: انسان شناسی عکاسی انسان شناسانه عکاسی انسان گرا عکاسی قوم نگاری عکاسی مستند اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۴ تعداد دانلود : ۲۰۰
عکاسی از زمان پیدایش اش در اواسط قرن نوزدهم، بسیار مورد توجه شاخه های نوین دانش قرار گرفت و بازویی توانمند شد در توسعه و پیشبرد اهداف گوناگون علمی. انسان شناسان و قوم نگاران از عکس ها برای کشف، ضبط و مطالعه ی جوامع گوناگون بهره بردند و عملاً عکاسی جزئی تفکیک ناپذیر در مسیر مطالعات و پژوهش ها شد و بسیار بعدتر در حدود دهه سوم قرن بیستم، انواع شاخه های عکاسی اجتماعی (همچون عکاسی مستند اجتماعی) از دلِ این عکس های مساحی، زمین نگاری، قوم شناختی و انسان شناسانه به وجود آمد. سوال اما این جاست که انسان شناسی، تا چه میزان بر ویژگی های ذاتی رسانه ی عکاسی (ضبط و ثبت عینی ومستقیم) پایبند ماند؟ پاسخ به این پرسش از آن رو پر اهمیت به نظر می رسد که به برخی از نتایج استفاده ی هدفمند از چنین عکس هایی در حوزه های شرق شناسی و استعماریِ جوامع غربی نظری افکنیم. بدین منظور و برای رسیدن به پاسخ دقیق تر، در تحقیق حاضر به روش تحلیل تاریخی، به تعریف و مطالعه ی انواع عکس های انسان شناسانه، انسان گرایانه و قوم نگارانه خواهیم پرداخت و به شکلی انتقادی آن را در بستر مطالعات اجتماعی تاریخی تحلیل می کنیم. به این نتیجه می رسیم که برداشت های مختلف از عکس ها عموماً و بیشتر حاصل منافع مشخص و معلومی است که انسان شناسان غربی در پی آن بوده اند؛ درحالی که در عکس های قوم نگارانه که مستلزم تعامل و روابط با افراد بر اساس اعتماد متقابل و تجربه ی احساسی و عقلانی محیط است، آشنایی با هویت فرهنگی، تعاملات عمیق انسانی و حضور و تشخیص حواس در ثبت عکس، به لحاظ ثبت استنادی انسانی، فرهنگی و تاریخی، ویژگی های نمایه ای عکاسی را عمیق تر و دقیق تر عرضه می کنند.
۹۷.

سوژه تراجنس به مثابه سوژه زبان و میل: تحلیل انسان شناختی از برساختِ اجتماعی جنسیت به مثابه اجراگری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اجراگری امر واقع سوژه تراجنس سوژه میل هویت تخیلی/ نمادین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۷ تعداد دانلود : ۳۱۱
این مقاله تلاش دارد نحوه برساختِ فرهنگی-اجتماعیِ جنسیت و تحقق ناپذیریِ امر جنسیتی را بواسطه نظریاتِ ژک لکان و جودیت باتلر با تمرکز بر سوژه تراجنس بررسی کند. ابتدا از طریق برهم کنشی نظم هایِ سه گانه لکان (تخیلی، نمادین و واقع) به چگونگی شکل گیریِ سوژه تراجنس بواسطه شکاف میانِ هویت تخیلی (منِ آرمانی) و هویت نمادین (آرمانِ من) پرداخته می شود. سپس به فرایندِ گذار جنسی از طریق عمل جراحی تطبیق جنسیت به منظور راهی برای به رسمیت شناسیِ میلِ سوژه توسط دیگری/دیگری بزرگ اشاره می شود. لکان تفاوت جنسی را ورای اندام های جنسی و مبتنی بر دال های زبانی بعنوان ایده آل های هنجارین و باتلر آن را به مثابه ساختارهایِ گفتمانی می داند که بطور زمان مند بدن ها را شکل داده و در قالب اجراگری بیان می شود. روش تحقیق این مقاله، کیفی است و داده ها بوسیله مصاحبه گردآوری و در قالب روایت پژوهی از طریق مفاهیم نظری تحلیل شده است. میدان تحقیق، شهر تهران و مشارکت کنندگان، هفت نفر از افراد تراجنس است که بصورت هدف مند با روش گلوله برفی انتخاب شده اند. یافته ها نشان می دهد ناممکن بودگیِ تحقق جنسیت به مثابه مدلول، جنسیت را تنها از طریق دالِ بدنی و در قالب اجراگری ارائه می دهد. تلاشِ سوژه در نظم نمادین (عمل جراحی تطبیق جنسیت) برای همسویی با جنسیت تخیلی (آنچه سوژه از خودِ جنسیتی در ذهن دارد) در برخورد با امر واقع، شکافی پُرناشدنی است؛ که تمرکزِ تفاوت/هویت جنسیتی بر محوریت دال/بدن در نظم نمادین موجب می شود تا فقدانِ جنسیت از طریق اجراگری در قالب فانتزی همزمان سوژه را ساخت و تخریب کند. در نتیجه، جنسیت بیش از آنکه امری درون ماندگار باشد، امری زبان شناختی و اجراگرایانه است.  
۹۸.

فیلم مستند و عدالت زیست محیطی: تحلیل مستندهای مرتبط با بحران آب در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارتباطات زیست محیطی بحران آب عدالت زیست محیطی فیلم مستند

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۴ تعداد دانلود : ۲۸۴
در جهان بصری امروز، فیلم های مستند می توانند جنبه هایی از زیست انسان، تلقی اجتماع و نگرش تمدن بشری را درباره آن آشکار کنند. هر چارچوبی موضوعات زیست محیطی را به شیوه ای روایت و چارچوب بندی می کند. همچنین هر چارچوبی تأثیرهای متفاوتی بر رفتارهای مسئولانه در موضوع محیط زیست دارد و می تواند نشانه ای از نگرش اجتماعی یا رسانه ای به موضوع باشد. این پژوهش به کمک نظریه و روش تحلیل چارچوب، به تحلیل 22 فیلم مستند دهه های 1380 و 1390 می پردازد تا به این سؤال پاسخ دهد که مستندهای بحران آب در ایران چگونه این موضوع را در چارچوب عدالت زیست محیطی قرار می دهند و این چارچوب را به چه نحو و با چه جزئیاتی ارائه می کنند. این تحلیل نشان می دهد چارچوب عدالت زیست محیطی در این فیلم ها فراوانی چندانی ندارد. در آن دسته از فیلم هایی که موضوع را در چارچوب عدالت زیست محیطی ارائه می کنند، محور «نابرابری در علل اجتماعی شرایط زیست محیطی» مبتنی بر دلایل طبیعی و مقصردانستن محیط زیست به مثابه امری خودبنیاد، مستقل، قدرتمند و خارج از اختیار انسان بدون اشاره به دلایل انسان ساز خشکسالی است. این چارچوب در ضلع «نابرابری در تبعات شرایط زیست محیطی»، تقسیم نابرابر منافع توسعه یا تغییرات اقلیمی را با نشان دادن جزئیات زیست مردم محلی و با مقایسه وضعیت پیش و پس از لحظه فاجعه در زندگی آنان نشان می دهند. در اینجا محیط زیست «منبع استفاده» مردم است که به نحو نابرابر نقصان یافته است و مردم آسیب دیده مردمی ناتوان و منفعل اند. محور «نابرابری در عواقب سیاست ها و مدیریت های زیست محیطی» غایب است و مشکلات و تنازع اجتماعی بر سر سیاست های جبرانی محیط زیستی در چارچوب ارائه مستندها جایی ندارد. چارچوب کلی مستندها در تعریف «ما و دیگری» اغلب براساس تقسیمی جغرافیایی در درون یک واحد ملی بنا شده است.
۱۰۰.

پردازش و درک پارادایمی از انسان ممسنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اثباتی انتقادی انسان ممسنی پارادیم های شناختی پست مدرن تفسیری کیش شخصیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲۵ تعداد دانلود : ۲۲۰
شهرستان ممسنی، زیستگاه انسانِ ممسنی است. این انسان از بدو مهاجرت به قلمرو جغرافیایی شولستان و تغییر نام قلمرو اخیر به ممسنی به کنش گری در بستر ساختار ایلی عشیره ای پرداخته است. از این حیث، انسانِ ممسنی و فضای زیست ایشان به طور متقابل به یکدیگر قوام بخشیده اند. هرگونه شناخت علمی از انسان، نیازمند استفاده از چارچوب پارادایمی معینی است. تحلیل و پردازش انسانِ ممسنی سوای از این امر نیست و نیازمند پارادایم خاصی است. از این رو هدف از پژوهش حاضر پردازش و درک پارادایمی انسان ساکن در فضای جغرافیایی ممسنی است. بنیان پژوهش کنونی بر این سؤال استوار است که پردازش و درک پاردایمی از انسان ممسنی چگونه بوده و چه نتایجی به همراه دارد؟ برای این منظور نویسندگان ضمن بررسی و تجزیه و تحلیل این انسان از منظرهای گوناگون تاریخی، جغرافیایی، فرهنگی، اجتماعی، روانشناختی، اقتصادی، سیاسی و ژئوپلیتیک با اتکا بر پارادایم های اثباتی، تفسیری، انتقادی و پست مدرن به تبیین پارادایمی از این انسان پرداخته است. پژوهش حاضر از ماهیتی بنیادی برخوردار است و داده کاوی به صورت توصیفی تحلیلی و گردآوری اطلاعات مبتنی بر داده های کتابخانه ای و یافته های میدانی (مصاحبه و مشاهده) است. نتایج تحقیق نشان داد چنین پارادایم های شناختی در پردازش انسانِ ممسنی و نیل ایشان به کیش شخصیت تأثیرگذار هستند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان