فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۶۱ تا ۵۸۰ مورد از کل ۳٬۳۲۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
هویت قومی، یکی از مسائل اساسی در جامعه امروزی است که تحت الشعاع ارزش های گوناگون می باشد. مفهوم طرد اجتماعی نیز خلاف تصور رایج فقط در معنای رانده شدن توسط دیگران و جامعه نیست؛طرد اشکال گوناگونی دارد: بعضی دیده نمی شوند لیکن احساس می گردند، برخی دیگر رؤیت می شوند، اما کسی درمورد آن صحبت نمی کند و بالاخره بعضی شکل های آن کاملاً پنهان بوده و ما حتی وجود آن را حدس نمی زنیم. طرد اجتماعی فراتر از ابعاد مادی و اقتصادی بر دامنه متنوعی از محرومیت های اجتماعی – فرهنگی نیز دلالت دارد. تحقیق حاضر در برگیرنده ماهیت اجتماعی و فرهنگی طرد اجتماعی بوده و به نقش فعال افراد گروه قومی (عاملیت ها) در قضاوت پیرامون هویت قومی شان، تأکید دارد. بنابراین هدف اصلی در این مقاله، هشدار نسبت به از بین رفتن اهمیت هویت قومی به عنوان سرمایه فرهنگی اقوام و تأکید بر ضرورت هماهنگی میان آموزه های عاملان جامعه پذیری (خانواده، رسانه) درمورد قومیت و جلوگیری از ایجاد خطوط تمایزاتی و تبعیض قائل شدن در مورد اقوام است. پژوهش حاضر به صورت پیمایشی، در سال 1393با حجم نمونه 384 نفری در بین قوم سن، جنس و تحصیلات بااحساس طرد اجتماعی بوده است. متغیرهای جامعه پذیری، همبستگی و هنجارهای قومی با متغیرملاک ارتباط معکوس و معنادار می باشد. به علاوه متغیرتبعیض قومی با احساس طرد اجتماعی رابطه مستقیم و معنادار دارد. عرب شهرستان اهواز، انجام پذیرفته است. نتایج تحقیق نشان دهنده ارتباط معنادار
بازنمایی و تبیین نقش اوقات فراغت در اعتیاد به سیگار در میان دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دانشجویان، بخش مهمی از سرمایه انسانی جامعه محسوب می شوند که هزینه های زیادی صرف حفظ و ارتقای سلامت آنها می شود. باوجود زیان های شناخته شده سیگار برای سلامتی، جوانان و دانشجویانی هستند که در اوقات فراغت خود سیگار مصرف می کنند. این پژوهش به دنبال تبیین نقش اوقات فراغت در اعتیاد به سیگار دانشجویان، براساس نحوه ادراک این کنش معنادار اجتماعی نزد آنان است. با توجه به هدف مطالعه، در پژوهش حاضر از روش تحقیق کیفی و راهبرد نظریه زمینه ای استفاده شده است. برای گردآوری داده ها نیز از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. جامعه مورد مطالعه را دانشجویان پسر خوابگاهی دانشگاه یزد تشکیل می دهند که تعداد 50 نفر به شیوه غیرتصادفی و هدفمند در مصاحبه ها مشارکت داشتند. با تحلیل داده ها در چارچوب کدگذاری نظری، پنج مقوله اصلی (نبود نظارت خانواده، محدودیت امکانات ورزشی، تفریح قهوه خانه ای، فراغت منفعلانه، مصرف دخانیات) و یک مقوله هسته (اوقات فراغت بستر بروز رفتار مصرف محور) استخراج شد. در پایان مدل پارادایمی مستخرج از داده ها طرح شد.
بررسی آداب و رسوم سوگواری در شاهنامه فردوسی و مقایسه آن با آداب مذکور در بین اقوام لر بختیاری و لر کوچک(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در فرهنگ سنتی ما همواره مراسم آیینی و اسطوره ای با مفاهیم متنوع برگزار شده اند. سوگواری از اعمالی است که دنباله رو آیین کهن و بازتاب اساطیر کهن ایران است. این آیین در شاهنامه به صورت گسترده در میان داستان های شورانگیز بیان شده است. به دنبال کشته شدن و یا مرگ شخصیتی در شاهنامه ناله و خروش و نوحه سرایی به شکلی جانسوز بیان می شود. همچنین دیگر اعمال سوگواری از جامه دریدن و نگونسار کردن کوس و تبیره تا آتش برسرریختن و گنج و کاخ را به آتش کشیدن و ... همچنین آداب مربوط به تدفین و خاکسپاری به طور کامل نشان داده شده است. سوال های اساسی در این مقاله آن است که چه همانندی و ناهمانندی هایی بین روایات داستانی شاهنامه و واقعیت های تاریخی درباره آیین های سوگ نزد اقوام کهن و باسابقه ایرانی بختیاری ها وجود دارد. نتیجه این تحقیق بیان مشابهت این سنت ها و مراسمی است که با ارایه شواهد در این دو فضا رخ می دهد.
بررسی هویت قومی و تأثیر آن براحساس طرد اجتماعی (مورد مطالعه: عرب های شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی فرهنگ
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی انسان شناسی انسان شناسی فرهنگی انسان شناسی قوم شناختی قومیت ها
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی انسان شناسی انسان شناسی فرهنگی انسان شناسی کاربردی انسانشناسی شهری انسان شناسی توسعه
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی مفاهیم علوم اجتماعی (هویت، سرمایه اجتماعی و ...)
هویت قومی از مفاهیمی است که تحولات آن به ویژه در جوامع درحال گذار و در شرایط تنوع و پیچیدگی ارزش ها، مانند سایر واقعیات اجتماعی که متأثر از عوامل گوناگونی هستند، حوزه های مختلف زندگی فردی و اجتماعی را تحت تأثیر قرار داده است. طرد اجتماعی نیز از مباحث مطرح در حوزه علوم اجتماعی است که در آن، طرد فقط در معنای راندن یا رانده شدن فرد یا گروهی توسط دیگران و جامعه نیست، بلکه اشکال گوناگون طرد وجود دارد. این مقاله دربرگیرنده ماهیت روان شناسی، اجتماعی و فرهنگی هویت قومی و تأثیر آن بر احساس طرد است که به نقش فعال افراد گروه قومی و قضاوت آنان پیرامون هویت قومی می پردازد. به این منظور، فرضیه هایی به آزمون نهاده و رویکرد کمی اتخاذ شد. قوم عرب خوزستان (شهر اهواز) به عنوان جامعه آماری با حجم نمونه 384 نفر مورد بررسی و مشاهده قرار گرفت. نتایج حاصل از آزمون فرضیه نشان داد: متغیرهای تعصب قومی، تعلق قومی، نگرش به هنجارهای قومی رابطه معکوس و معناداری با متغیر ملاک (احساس طرد اجتماعی) دارند.
زنان افغان مهاجر و چالش های بازگشت به وطن (مطالعه موردی: زنان مهاجر افغان ساکن شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بزرگ ترین مهاجرت افغان ها به ایران بعد از روی کار آمدن دولت جمهوری دمکراتیک افغانستان در 1978 و به واسطه درگیری های گسترده داخلی آغاز شد. این سیل مهاجرتی در طی سال ها همواره با فرازوفرودهای فراوانی مواجه بوده است. گرچه دلیل اصلی مهاجرت افغان ها هرگز نگرش جنسیتی نبوده است اما همواره سایه مسائل جنسیتی همچون نبود امنیت برای زنان، صیانت از ناموس و ... به عنوان مؤلفه های بازدارنده نقش اساسی ایفا کرده اند. در این پژوهش تلاش شده دلایل عدم تمایل به بازگشت افغان ها از دید زنان مورد بررسی قرار گیرد. با استفاده از نظریه دافعه و جاذبه مهاجرت و از طریق مصاحبه ساختارمند با 16 زن مهاجر در شهر مشهد و طی دو دوره زمانی مختلف پرسش های اصلی تحقیق بررسی شد. جاذبه های ایران برای دختران و زنانی که در ایران متولد شده اند بیشتر از زنانی است که بخش عمده ای از عمر خود را در افغانستان گذرانده اند. تغییر ساختار معیشتی و محیط جغرافیایی افغان های مهاجر به ایران که عموماً از قوم هزاره هستند موجب شده نظام پدرسالار سنتی کارایی خود را از دست داده و از جامعه ایرانی متأثر شود. دلایل عدم بازگشت زنان افغان در دو دسته کلی قابل تقسیم بندی است: 1) مسائل درون فرهنگی که بازتاب دهنده مشکلات و موانع موجود در ساختار اجتماعی و سنتی افغانستان است و عملاً به عنوان یک دافعه در بازگشت زنان نقش ایفا می کند گرچه تغییرات رخ داده بعد از شکل گیری جمهوری اسلامی افغانستان بارقه امیدی نیز در دل آن ها تابانده است و 2) مسائل برون فرهنگی که ناشی از جاذبه ها و دافعه های جامعه ایرانی برای ایشان است خصوصاً برخورداری از آزادی و امنیت بیشتر در ایران برای زنان افغان علی رغم مشکلات و موانع تحصیلی و اجتماعی، به عنوان یک مؤلفه مؤثر در عدم بازگشت عمل می کند.
مطالعه سلامت روانی و عوامل فردی و محله ای مؤثر بر آن(مورد مطالعه: شهروندان تهرانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف بررسی ارتباط بین برخی عوامل فردی و عوامل سطح محله با سلامت روانی شهروندان تهرانی 18 45 ساله، به روش پیمایشی و با جمع آوری داده از 448 شهروند تهرانی ساکن 25 محله مختلف این شهر با کاربرد روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انجام یافته است. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفته اند. برای بررسی تأثیرات توأمان عوامل سطح فرد و سطح محله، از مدل رگرسیونی دوسطحی در تحلیل های چندمتغیره استفاده شده است. براساس نتایج، سطح سلامت روانی پاسخ گویان در حد 46/4 (در یک مقیاس 2/1 تا 6 واحدی) و متوسط به بالا بوده و براساس تحلیل های دومتغیره، تمام متغیرهای سطح فرد شامل؛ پایگاه اقتصادی اجتماعی (مثبت)، سن (مثبت) و سبک زندگی سالم (مثبت)، وضع تأهل (به نفع متأهل ها) و جنس (به نفع مردان) رابطه معناداری با سلامت روانی پاسخگویان داشته اند. نتایج حاصل از برازش مدل دوسطحی (فرد محله) نشان داد که همه متغیرهای سطح اول، به استثنای سن، تأثیر معنادار خود در مدل نهایی دوسطحی را حفظ کرده اند. شرایط اجتماعی مساعد در سطح محله نیز با کنترل اثر متغیرهای سطح اول، به شکل مثبت و معناداری بر سلامت روانی پاسخگویان تأثیر گذاشته است. متغیرهای سطح فرد 23/13 درصد و متغیرهای سطح محله 89/33 درصد از واریانس سلامت روانی را به ترتیب در سطوح اول و دوم مدل دوسطحی تبیین کرده اند.
بررسی اثربخشی برنامه زندان مرکزی سنندج در کاهش گرایش زندانیان به تکرار جرم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از شیوه های پیش گیری از جرم، پیش گیری از تکرار جرم است که به وسیله اجرای برنامه های مختلف در زندان های کشور انجام می گیرد. در این برنامه ها تلاش می شود زندانیان در کنار تحمل حبس به منزله مجازات، تحت آموزش هایی قرار گیرند که گرایش آنان به تکرار جرم را کاهش دهد. از سوی دیگر، از مهم ترین شاخص های اثربخشی سیاست های کیفری، میزان تکرار جرم است. این پژوهش در پی پاسخ گفتن به این سؤال است که آیا برنامه های مرتبط با پیش گیری از تکرار جرم، که در زندان مرکزی سنندج اجرا می شود، اثربخش است؟ برای پاسخ به این سؤال، دو گروه 100 نفری آزمایش و کنترل (جمعاً 200 نفر) از زندانیان به روش تصادفی نظام مند انتخاب شدند. برنامه آموزشی پیش گیری از جرم در طی دو ماه برای افراد گروه آزمایش به اجرا درآمد و نهایتاً پرسش نامه گرایش به تکرار جرم در میان هردو گروه تکمیل شد و نتایج با هم مقایسه شد. بر اساس نتیجه آزمون تفاوت میانگین، گرایش به تکرار جرم در دو گروه آزمایش و کنترل با احتمال خطای کمتر از 1 درصد معنی دار است؛ بنابراین، فرضیه پژوهش تأیید می شود. به عبارت دیگر، اجرای برنامه آموزشی پیش گیرانه در زندان مرکزی سنندج اثر بخش بوده است.
بررسی سنت سفال منقوش گودین III در درّه هُلیلان بر اساس یافته های مکشوفه از کزآباد A(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف مطالعه، بررسی و معرفی سنت سفال منقوش گودین III در درّه هُلیلان بر اساس یافته های سفالی مکشوفه در جریان مطالعات باستان شناسی محوطه کزآباد A به نگارش درآمده است. این محوطه، بزرگترین محوطه تاریخی درّه هُلیلان از توابع شهرستان چرداول است که در شمال استان ایلام قرار دارد. در این تحقیق، نگارنده علاوه بر مطالعه و بررسی نتایج پژوهش های پیشین، به بررسی باستان شناسی محوطه کزآباد A نیز پرداخته است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که تپه کزآباد A در برگیرنده نهشت های باستانی همه مراحل پیاپی و متوالی دوره گودین III است. یافته های مکشوفه نیز حاکی از آن است که در دوره مفرغ، سنّت سفال منقوش گودین III در درّه هُلیلان رواج داشته است. اندازه محوطه کزآباد A، موقعیت مکان گزینی آن و توالی نهشت های باستانی آن نشان می دهد که این محوطه احتمالاً مرکز محلی مهمی در طول دوره مفرغ در زاگرس مرکزی بوده است. یافته های باستان شناسی، درّه هلیلان را به گروه درّه های بخش شمالی حوزه توزیع سنّت سفال منقوش یکرنگ گودین III مانند ماهیدشت و کنگاور پیوند می دهد.
بازسازی اجتماعی مناطق جنگ زده: روایت شکل گیری مجدد اجتماعات هویتی روستایی در سه روستای نژمار، قلاجی و قلعه گاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از مسائل مهم در دوران بعد از فاجعه ها از جمله جنگ ها، مسئله بازسازی ویرانی ها و همچنین برپایی حیات اجتماعی در جامعه آسیب دیده است. مقاله حاضر به بررسی ابعاد فرایند بازسازی اجتماعی جوامع جنگ زده می پردازد. مطالعه میدانی در سه روستای جنگ زده استان کردستان (نژمار، قلاجی و قلعه گاه) انجام شد. پژوهش با به کارگیری روش های کیفی تجربه خانواده هایی را در کانون مطالعه قرار می دهد که به طور مستقیم از جنگ متأثر گشته اند. رویکرد مطالعه، روایت شناسی مردمی است که در آن از نگرش های کلان و از بالا به پایین فاصله گرفته و بر تجربه های و روایت های بومی تمرکز شده است و پویش های اجتماعی و فرهنگی را مد نظر قرار می دهد. در این مطالعه بازسازی اجتماعی بر اساس شش مؤلفه اعتماد اجتماعی، همزیستی اجتماعی، تعهد به اجتماع، سرمایه اجتماعی، همبستگی اجتماعی و سرمایه فرهنگی بررسی شده است. یافته ها حاکی از سلطه رویکرد فیزیکی و مادی به بازسازی است؛ اما با وجود غیاب تعهدات بوروکراتیک در اهتمام به ابعاد اجتماعی و فرهنگی، شاهد نوعی بازسازی اجتماعی خودجوش و بومی بوده ایم که وامدار درجه های بالایی از سرمایه اجتماعی، اعتماد اجتماعی، تعهد اجتماعی، همبستگی اجتماعی و همزیستی اجتماعی درون گروهی بوده است. در این میان نقش همبستگی قومی و دانش بومی در تداوم حیات اجتماعی پررنگ است. از نکته های مهم در زمینه زندگی و روابط اجتماعی در روستاهای مورد بررسی اهمیت فراوان یکپارچگی و صلح پیش از فاجعه است. پی ریزی یک جامعه محکم و پایدار، در کنار ساخت وسازهای اصولی مقاوم در برابر مخاطرات شامل برقراری همبستگی اجتماعی و احساس تعهد اجتماعی، یکپارچگی و وحدت و صلح میان افراد و گروه های متفاوت اجتماع نیز است.
بررسی بنیادهای اساطیری و باستانی در فرهنگ عامه مردم ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با بازنمایی نقش اساطیر و باورهای باستانی و کُهن در هویت قومی- محلی و ذکر مصادیقی از کاربرد آنها در زندگی جاری یک قوم، در صدد پاسخ به این پرسش ها برآمد که اساطیر و باورهای کُهن در دنیای سیال و ماشینی امروز تا چه میزان زنده و پویا هستند؟ و کدام باورها و اعتقادات عامه، ریشه در اساطیر و باورهای دیرین دارند؟ بررسی و تبیین نقش اساطیر و باورهای کُهن در میان یکی از اقوام جامعه امروز ایران، نشان داد که اساطیر و باورهای کُهن، گروه های مردم را در این ایده که به کُلیت واحدی به نام ملت تعلق دارند و از آینده مشترکی برخوردارند، متفق می سازد؛ چراکه اساطیر، برآیند روح جمعی و میراث نیاکان گذشته یک ملت است. روش این پژوهش، توصیفی- تحلیلی و بر مبنای مطالعه کتابخانه ای بود، ضمن اینکه مبنای نظری آن را کتابها و مقالات مرتبط با اسطوره و عقاید عامه تشکیل می داد. این مقاله، پس از بیان کُلیتی از ارتباط اساطیر با فرهنگ عامه، به تداعی و بیان اساطیری و باستانی باورهای عامیانه مردم ایلام پرداخت تا نشان دهد که اساطیر و باورهای عامیانه مربوط به هستی، تا چه میزان در عصر مدرنیته و ماشینی امروز برجای مانده و مقام اساطیر و باورهای کُهن تا چه میزان در باورهای گروندگان به آنها، تکوین و رشد یافته است.
مردم نگاری شهری روشی برای واکاوی مسائل اجتماعی و فرهنگی شهرها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مردم نگاری شهری به مثابه ی یکی از روشهای تحقیق کیفی که برآن است که برای مطالعه ی شهر باید از رویکرد انسان گرایانه استفاده کرد زیرا این انسانها هستند که شهر را می سازند؛ در واقع مردم نگاری به مشاهده ی جهان براساس چارچوب مرجع افراد مورد بررسی می پردازد و محقق به گونه ای فعال در زندگی افراد و موقعیت مورد مطالعه مشارکت می کند؛ مشاهده ی وقایع عادی و فعالیت های روزمره به گونه ای که در محیط های طبیعی رخ می دهد. افزون بر آن، وقایع غیرعادی نیز مورد مشاهده قرار می گیرد. محقق به طور مستقیم در زندگی افراد مورد مطالعه مشارکت می ورزد و شخصا فرایند زندگی اجتماعی روزمره را در محیط و میدان تحقیق تجربه می کند. تاریخچه ی مردم نگاری شهری از شهر شیکاگو آغاز می شود. تامس نخستین چهره ی برجسته و بنیانگذار مکتب شیکاگو بود که تحقیقات اجتماعی خود را در زمینه ی مشکلات شهر شیکاگو به ویژه موضوع هایی چون مهاجران، زنان، گروه های اقلیت قومی، انحرافات اجتماعی و غیره پیش از جنگ جهانی اول آغاز کرده بود. در واقع او بر آن بود که برای مبارزه با انحرافات اجتماعی و مشکلات زندگی شهری چاره ای جز شناخت دقیق سازوکارهای آنها و تحلیل این سازوکارها وجود ندارد. آنچه به نظر وی اهمیت داشت این بود که برداشت و نگرش افراد را نسبت به موقعیتی که در آن قرار گرفته اند بشناسیم تا بتوانیم جهت گیری های ذهنی آنها را در جامعه درک کنیم.
آسیب شناسی سیاست گذاری آب در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع آب در ایران امروز به «مسئله ای» نیازمند اقدام تبدیل شده است و ضروری است که از طریق گفتگوهای عمومی همه ذی ربطان صاحب نظران به شناخت چیستی علل و راهکارهای برخورد با آن بپردازیم. در این چارچوب، مقاله حاضر در بخش اول مروری بر تطور حکمرانی آب در ایران دارد. در بخش دوم با هدف مسئله شناسی تحلیلی به ترسیم سیمای کمی و کیفی و مصرف آب با استناد به گزارشات متعدد ملی و بین المللی می پردازد و وضعیت آب ایران را با سایر کشورها مقایسه می کند. بخش سوم با استفاده از تفسیر دکترین و چارچوب مفهومی مرجعیت در سیاست گذاری عمومی به تبیین مهم ترین چالش های بخش و فرابخش می پردازد. مدعای این قسمت آن است که علت وضعیت کنونی آب فراتر از ضعف های بخشی، معطوف به سطح مرجعیت و فلسفه و دکترین است که بر مبنای احترام به طبیعت و توسعه پایدار شکل نگرفته است. بخش نهایی با اتکا به چالش های احصاءشده، اختصاص به ارائه راهکارهای سیاستی دارد.
مطالعة جامعه شناختی پیامدهای اقتصادی بازار و تجارت مرزی (اتنوگرافی انتقادی بازار مرزی بانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، پیامدهای اقتصادی ظهور و گسترش بازارهای مرزی از منظر درک، تفسیر و تجربة مردم بررسی می شود. واقعیت آن است که بازارهای مرزی مناطق کردنشین ایران، بعد از تحولات عراق در یک دهة اخیر رونق و شکوفایی زیادی پیدا کرده اند. از این رو، مطالعة پیامدهای ظهور و گسترش این نوع بازارها، از دیدگاه جامعه شناختی حائز اهمیت بسیار است. با توجه به هدف مذکور، در بخش نظری مطالعة حاضر، از دیدگاه انتقادی نظریه پردازانی مانند بوردیو، زیمل، پولانی و سندل استفاده شده و در بخش روشی نیز متناسب با پارادایم انتقادی، اتنوگرافی انتقادی به کار رفته است. جامعة مورد مطالعه بازار مرزی بانه است. در این مطالعه، با استفاده از نمونه گیری نظری و روش های مصاحبه، گفت وگو، فوکوس گروه و تحلیل اسنادی، اطلاعات تحقیق جمع آوری شد. یافته ها نیز به روش کدگذاری باز و محوری تحلیل شدند و در دو سطح توصیفی و تحلیلی ارائه شدند. در سطح توصیفی، ارائه یافته ها در دو مقولة محوری تاریخ تجارت و بازار مرزی در بانه و نیز رشد و گسترش فضاهای تجاری و مصرفی صورت گرفت. نتایج نشان داد از نظر پاسخگویان، مهم ترین پیامدهای اقتصادی بازار و تجارت مرزی عبارت اند از خدماتی شدن جامعه، افزایش مهاجرپذیری، هژمونیک شدن پول، تضعیف شیوه های تولید سنتی، تضعیف طبقه متوسط، پیدایش قشر تاجر سرمایه دار نوظهور، افزایش فاصلة اقتصادی و کالایی شدن فضا. در پایان مقاله، ارتباط یافته های پژوهش حاضر با تحقیقات پیشین و مبانی نظری تحلیل می شود.
ارزیابی سیاست های جمهوری اسلامی ایران در خصوص تغییر اقلیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جمهوری اسلامی ایران به دلیل بهره مندی از منابع هیدروکربنی و قرار گرفتن در کمربند بیابانی زمین، از جمله کشورهای مهم تأثیرگذار و تأثیرپذیر از موضوع تغییر اقلیم است. بر اساس تعهد داوطلبانه جمهوری اسلامی ایران، کشور متعهد به کاهش 4 الی 12 درصد از انتشارگازهای گلخانه ای و همچنین اقدامات مهمی در زمینه افزایش سازگاری است. شناسایی توان ساختاری، نقاط قوت و ضعف، چالش ها و توانمندی های کشور جهت حصول به یک برنامه راهبردی کارآمد موضوع مقاله حاضر است. در این مقاله، ضمن شناسایی چالش های کلان متأثر از تغییر اقلیم در کشور که منتجه از سیاست ها و برنامه های توسعه گذشته تا کنون کشور است، بر اساس اجماع خبرگان سعی در تشریح اجزاء برنامه ای راهبردی در جهت کاهش انتشار گازهای گلخانه ای و سازگاری با اثرات آن نموده است. این برنامه در چهار جزء کاهش انتشار، مدیریت منابع آب، امنیت غذایی و کشاورزی، منابع طبیعی و تنوع زیستی (منابع زیستی) به بررسی چالش ها و نقاط قوت و ضعف پرداخته و در قالب ساختاری مفهومی راه برون رفت خویش را در دو سطح سیاست های کلان و اجرایی ارائه نموده است.