فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۲۱ تا ۸۴۰ مورد از کل ۱٬۸۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
چکیده هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین دو متغیر رضایت شغلی و تعهد سازمانی با کارایی کارکنان شرکت فولاد یزد بود. تعهد سازمانی بر اساس مدل الن ومیر به عنوان یک سازه شامل سه مولفه تعهد عاطفی، تعهد مستمر و تعهد هنجاری و سنجش رضایت شغلی با استفاده از مدل اسمیت، کندال و هالین، شامل هفت مولفه ماهیت کار، رفتار مدیر،تعهد شغلی، پرداخت ها ، رفتار شهروند سازمانی، رفتار همکار، ترفیع و ارتقا، شناسایی و عملیاتی گردید ؛ و پنج مولفه نیل به هدف، زمان کمتر، هزینه کمتر، تولید بیشتر و کیفیت بالاتر به عنوان مولفه های کارایی در نظر گرفته شد. جامعه آماری پژوهش کلیه کارکنان شرکت فولاد یزد(139 نفر) بود که از طریق نمونه گیری تصادفی یک نمونه 80 نفری ازآن انتخاب گردید.. ابزارجمع اوری داده ها پرسشنامه است.برای تجزیه تحلیل داده ها از روشهای آمار توصیفی شامل جدول توزیع فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار، نمودارها و در سطح آمار استنباطی از آزمون کولموگروف اسمیرنوف، آزمون فریدمن، معادلات ساختاری و جدول توافقی استفاده شده است. مولفه رفتار همکار از سازه رضایت شغلی ،مولفه هدف در کارایی و مولفه تعهد عاطفی ازتعهد سازمانی بیشترین و قویترین ابعاد در این سازه ها می باشند. تجزیه تحلیل داده ها نشان دادکه رضایت شغلی که با شدت 78% بر تعهد سازمانی اثر معنا داری دارد با ضریب مسیر 59/0 بر کارایی کارکنان شرکت تاثیر می گذارد. همچنین ضریب تعیین تعهد سازمانی و رضایت شغلی بر کارایی کارکنان 56/0 می باشد.
رابطه ی عدالت سازمانی بارضایت شغلی وتعهَد سازمانی در کارکنان بیمارستان های منتخب دانشگاه علوم پزشکی اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اجراى عدالت یکى از نیازهاى اساسى و فطرى انسان است که همواره در طول تاریخ وجود آن بسترى مناسب جهت توسعه ی جوامع انسانى فراهم کرده است. به موازات گسترش و پیشرفت جامعه بشرى نظریَات مربوط به عدالت تکامل یافته، و دامنه ی آن از ادیان و فلسفه به تحقیقات تجربى کشیده شده است. عدالت سازمانی پیش بینی کننده ی بسیاری از متغیَرهای دیگر سازمانی ست . یکی از مهمترین پیامدهای عدالت سازمانی که بتازگی مورد توجَه قرار گرفته ، تعهَد سازمانی ، حیطه های مختلف آن و رضایت شغلی کارکنان است . هدف پژوهش حاضر بررسى رابطه ی عدالت سازمانی بارضایت شغلی وتعهَد سازمانی در کارکنان بیمارستان های منتخب دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بود.
روش بررسی :این بررسی به روش توصیفی- همبستگی صورت گرفته ؛ نمونه ی مورد پژوهش کارکنان بیمارستان های منتخب شهر اصفهان می باشند.ابزار جمع آورى داده ها پرسشنامه بوده ؛و براى تحلیل داده ها از آمار توصیفى و تحلیلى با نرم افزار SPSS استفاده شده است.
یافته ها: میانگین نمره ی عدالت سازمانی دربیمارستان های مورد پژوهش ( 1/1± 45/3 ) و میانگین نمره ی تعهَد سازمانی ( 1± 05/3)و میانگین رضایت شغلی (7/.±3/3) می باشد. بین عدالت سازمانی و تعهَد سازمانی (p=0.00 r=0.46) و همچنین بین عدالت سازمانی و رضایت شغلی (p=0.029 r=0.66 )رابطه ی ازلحاظ آماری معنی دار وجود دارد.
نتیجه گیری: میزان عدالت سازمانی با اختلاف کمی در بیمارستان های خصوصی بیشتر است . میزان رضایت شغلی کارکنان بیمارستان خصوصی از بیمارستان دولتی بیشتر بوده ؛ در بیمارستان های دولتی تعهَد سازمانی بیشتری نسبت به بیمارستان خصوصی مشاهده گردید. کلید واژه ها: عدالت سازمانی ، تعهَد سازمانی ، رضایت شغلی ، بیمارستان آموزشی
"
مدیریت بازار کار
حوزههای تخصصی:
پژوهشی پیرامون عوامل فردی موثر بر قابلیت استخدام کارکنان در بخش دولتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه پارادایم مدیریت دولتی نوین با بکارگیری شیوه های مدیریت بخش خصوصی در بخش دولتی و مولفه هایی چون ساختاردهی مجدد، کوچک سازی، خصوصی سازی، برون سپاری، در اندیشه و تفکرات علمی و عملی مدیریت ریشه دوانیده است. در قالب این پارادایم، قرارداد روانشناختی با ویژگی های استخدام مادام العمر و امنیت شغلی به چالش کشیده شده است، و با جهت گیری به سمت استخدام قراردادی، موقتی و انعطاف پذیری، امنیت شغلی کارکنان را به خطر انداخته است. قابلیت استخدام مفهومی است که در این مقاله برای مواجهه با عدم امنیت شغلی در استخدام مطرح شده و تا حدودی می تواند جایگزین امنیت شغلی شود. بر این اساس پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این سوال است: عوامل فردی موثر بر قابلیت استخدام کارکنان در سازمانهای دولتی کدامند؟ برای پاسخ به این سوال در این مقاله تعریف جامعی از قابلیت استخدام کارکنان مطرح می شود و پس از بررسی مبانی نظری، عوامل فردی موثر بر آن در سازمانهای دولتی شناسایی و به کمک مدل معادلات ساختاری ارتباط آن عوامل با قابلیت استخدام کارکنان تبیین می شود.
توانمندسازی کارکنان: محتوا، ماهیت، روشها و کارکردها
حوزههای تخصصی:
امروزه سازمان ها هم از درون و هم از بیرون مورد هجوم قرار می گیرند. از نظر بیرونی ،جهانی شدن ،ظهور پدیده فناوری اطلاعات و ارتباطات ،تجارت الکترونیک و... پاسخ گویی سریعی را از سازمان ها می طلبد. از جنبه درونی ،کارکنان توقع خود را از سازمان افزایش داده اند و طالب کار غنی تر ،خودیابی و خود شکوفایی بیشتر هستند.در این میان، داشتن نیروی انسانی توانا و کارامد که بنیاد ثروت ملی و دارایی های حیاتی سازمان به حساب می آیند ،منافع بسیاری برای سازمان ها ،شرکت ها و بنگاه های اقتصادی به دنبال خواهد داشت. در نوشتار حاضر، ابتدا سیر تاریخی مفهوم توانمندسازی پرداخته شده و عوامل مؤثر بر موفقیت برنامه های توانمندسازی را بررسی قرار گرفته است.در عین حال، راهبردهای منتخب همراه با شاخص های آن ها بر اساس مطالعات میدانی، به معرض نظرخواهی کارکنان جامعه آماری مورد نظر گذاشته شده است. در نهایت نیز، راهبردهای مورد نظر همراه با شاخص ها و رتبه بندی آن ها به عنوان چارچوبی برای سیاست گذاری های آینده معرفی شده اند.
پیش بینی میزان اهمال کاری تحصیلی براساس راهبردهای خودتنظیمی در یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی پیش بینی اهمال کاری تحصیلی براساس راهبردهای خود تنظیمی در یادگیری انجام شده است. نمونه ای مشتمل بر 400 دانشجو 242) دختر و 158 پسر) رشته های مختلف از هشت دانشکده دانشگاه شیراز که به شیوه نمونه گیری خوشه گیری چند مرحله ای با واحد نمونه ای کلاس انتخاب شدند، دو پرسشنامه راهبردهای انگیزشی برای یادگیری (پینتریچ و دی گروت، (1990 و مقیاس اهمال کاری تحصیلی (سولومون و راث بلوم، (1984 را گروه نمونه تکمیل کردند. برای تحلیل اطلاعات از روش آماری رگرسیون استفاده شد. به طور کلی، نتایج حاکی است که راهبردهای خود تنظیمی به طور منفی و معنی دار، اهمال کاری تحصیلی را پیش بینی می کنند. در مورد مولفه های راهبردهای انگیزشی نیز نتایج بیانگر آن بود که خودکارآمدی، ارزش درونی، اضطراب امتحان و راهبردهای شناختی، پیش بینی کننده منفی اهمال کاری تحصیلی می باشند. همچنین، مشخص شد که بین میانگین های راهبردهای خود تنظیمی برای یادگیری، راهبردهای شناختی و اهمال کاری تحصیلی در دو جنس دختر و پسر تفاوت معنادار وجود دارد، بدین صورت که دختران نسبت به پسران از راهبردهای خود تنظیمی و راهبردهای شناختی بیشتر و اهمال کاری تحصیلی کمتری برخوردار هستند. یافته ها با توجه به تحقیقات پیشین به بحث گذاشته و پیشنهادهایی برای انجام پژوهش های بیشتر در این زمینه مطرح شده است.
بررسی رابطه بین مهارت های مدیران و اثربخشی مدارس متوسطه و پیش دانشگاهی ناحیه 3 شهرستان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظام آموزش و پرورش به منظور تحقق اهداف فردی و اجتماعی به وجود آمده است. سازمان های آموزشی در سرتاسر دنیا مسوولیت مهم تامین نیروی انسانی مورد نیاز جامعه برای رشد و توسعه اجتماعی را بر عهده دارند. مدیریت واحدهای آموزشی از اهمیت زیادی برخوردارند، زیرا که مدیران مدارس می توانند در راستای هدایت فعالیت ها و رهبری فرایندهای آموزش و پرورش، نقش تعیین کننده ای داشته باشند. در تحقیقی که توسط (مک میلان و شولر) انجام شده است، این نتیجه به دست آمد آنچه که در توسعه منابع انسانی و اثربخشی سازمانی موثر است، دانش و مهارت های نیروی انسانی است (مشبکی، (361:1377. فردلوتانز (1375) نیز بر مهارت های مدیران به عنوان عامل اساسی براثر بخشی سازمان ها تاکید دارد. با توجه به اهمیت این موضوع، پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه بین مهارت های مدیران و اثربخشی مدارس متوسطه و پیش دانشگاهی ناحیه 2 شهرستان کرمان انجام گرفته است. محققان با در نظر گرفتن هشت بعد اثربخشی و سه جنبه مهارت های مدیران به انجام تحقیق پرداخته اند. روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی است. در این زمینه سوال اصلی بدین صورت مطرح شده است: آیا رابطه ای بین مهارت های مدیران و اثربخشی مدارس متوسطه و پیش دانشگاهی ناحیه 2 شهرستان کرمان وجود دارد؟ به منظور جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه های مهارت مدیران و اثربخشی مدارس در اختیار 105 نفر از مدیران شهرستان کرمان قرار گرفت. داده های به دست آمده با استفاده از روش های غیرپارامتریک از جمله ضریب همبستگی اسپیرمن و تاو b کندال و آزمون من- ویتنی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. همچنین از نمودارهای پراکنش و جعبه ای برای نشان دادن نتایج استفاده شد. نتایج نشان داد که رابطه قابل ملاحظه ای بین مهارت های مدیران و اثربخشی مدارس متوسطه و پیش دانشگاهی ناحیه 2 شهرستان کرمان وجود دارد.
مدل مدیریت ارتقاء عملکرد سازمان
منبع:
علوم مدیریت ۱۳۸۷ شماره ۴
حوزههای تخصصی:
ارزیابی عملکرد مدیریَت منابع انسانی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بر اساس مدل تعالی بنیاد اروپایی مدیریَت کیفیَت با دو رویکرد پرسشنامه و پروفرما(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی عملکرد فرآیندی است منظم ، و جامع که در آن فعَالیَت ها ، فرایندها و نتایج حاصله با اهداف و معیارهای تعیین شده سازمانی مقایسه می شود و بر اساس یافته های حاصله می توان نسبت به بهبود وضعیت سازمان بر اساس یک مدل تعالی مانند EFQM اقدام کرد. فرایند ارزیابى به سازمان اجازه مى دهد به طور شفاف نقاط قوت و زمینه هاى قابل بهبود را شناسایى کند و برنامه هایى جهت بهبود ابعاد مختلف تدوین کند. هدف این پژوهش مقایسه ی نتایج ارزیابی عملکرد مدیریَت منابع انسانی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بر اساس مدل تعالی EFQM با دو رویکرد پرسشنامه و پروفرما بود. روش بررسی: پژوهش حاضرازنوع توصیفی- مقطعی و کاربردی ست. جامعه ى پژوهش 32 نفر مدیران ستادی و معاونان آنان در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال 1386 است که به صورت سرشماری انتخاب شدند. داده ها توسط دو رویکرد پرسشنامه و پروفرما بر اساس مدل تعالی EFQM جمع آوری؛ و امتیازات کسب شده بر اساس منطق رادار و نرم افزارهای SPSS و EFQM تحلیل شد . یافته ها : مدیریَت منابع انسانی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در این ارزیابی بر اساس رویکرد پرسشنامه و پروفرما به ترتیب 550 و 516 امتیاز کسب نمود . درصد امتیاز هر کدام از عوامل نه گانه به ترتیب بر اساس رهیافت پرسشنامه و پروفرما به این صورت به دست آمد : رهبرى 65و61 درصد ، سیاستگزاری80 و 75 ، کارکنان 60 و 58 ، منابع 50 و52 ، فرآیند ها 60 و53 ، نتایج مشترى 50 و 43 ، نتایج کارکنان 30و29 ، نتایج جامعه 60 و 55 ، و نتایج کلیدى عملکرد50 و52 درصد. نتیجه گیری: با ارزیابی عملکرد بر اساس مدل تعالی EFQM می توان به تشخیص نقاط قوت و فرصتهاى بهبود دست یافت تا فعالیَتهاى الگو بردارى روى حوزه هایى متمرکز شود که بیشترین منافع را براى سازمان دارند، و با مداخله در حوزه های بهبود، و پیگیریِ تغییرات لازم می توان در مسیر تعالی گام نهاد .
مدیریت سرمایه فکری ضرورتی برای سازمانهای عصر دانایی محور
حوزههای تخصصی:
در عصر اقتصاد مبتنی بر دانش و در پی تغییرات وسیع اقتصادی – اجتماعی، موفقیت سازمان ها به کسب منابع مالی و مادی محدود نمی شود، بلکه منوط به دست یابی به سرمایه های نامشهودی است که به کمک آن ها می توان به برتری رقابتی پایدار رسید. در محیط راهبردی جدید، سازمان هایی پیشرفت خواهند کرد که خود را سازمانی یادگیرنده بدانند که هدفش بهبود مداوم سرمایه فکری است، زیرا سازمانی که قادر به افزایش سرمایه فکری خود نباشد، قادر به بقا نیست. لیکن علی رغم اهمیت فزاینده سرمایه فکری به عنوان منبع حیاتی برتری رقابتی سازمان ها، درک محدودی از آن وجود دارد. این در حالی است که مدیریت سرمایه فکری به مدیران سازمان ها اجازه خلق، پرورش، کنترل و حفظ یک منبع مستحکم مزیت رقابتی را می دهد؛ آن چه که به سادگی به تصرف رقبا در نخواهد. آمد مقاله حاضر چیستی و چگونگی مدیریت سرمایه فکری را در سازمان ها بررسی کرده است.
بررسی مهارت های فنی، انسانی و ادراکی مدیران مدیریت جهاد کشاورزی استان تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشگر ۱۳۸۷شماره ۱۰
حوزههای تخصصی:
بررسی میزان رضایت کارکنان کارگاههای صنعتی شهر گرمسار از برخی عوامل مرتبط با نظام نگهداشت نیروی انسان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشگر ۱۳۸۷شماره ۱۰
حوزههای تخصصی: