فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۶۱ تا ۶۸۰ مورد از کل ۱٬۰۸۸ مورد.
نقش دانشگاه در مهندسی فرهنگی کشور
حوزههای تخصصی:
فرهنگ اشاره به آداب، رسوم، عقاید، ارزشها، باورها و هنجارهایی دارد که در زندگی فردی و اجتماعی آحاد جامعه ظهور می کند. رهبران برای اینکه بتوانند از عناصر فرهنگ صیانت کرده و به تناسب شرایط زمانی و محیطی، آنها را بارور کرده و از خطرات در امان نگهداشته و به رشد و بالندگی برسانند، تلاش می کنند با تعیین چارچوبی معین و سیستمی پویا، تعامل فرهنگ با دیگر مؤلفه های قدرت ملی را به چنان هم افزایی و بسترسازی ای برسانند که تمام مؤلفه ها از عناصر فرهنگی جهت و محتوا و هویت گرفته، جامعه را در مقابل هجمه های فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و نظامی به استحکام و ثبات رسانده، به پیش ببرد. این همان نقشه ای است که بعد از تبیین مهندسی فرهنگ و مهندسی فرهنگی خودنمایی می کند و دانشگاه به جهت اینکه مرکزی است که این عناصر در آن نهادینه و به روز می شوند، سهم بسزایی در روند توسعه و تعمیق عناصر فرهنگ و کیفیت تعامل آن با دیگر مؤلفه های قدرت ملی دارد. دانشگاه با طرح مبانی و ارزشهای برخاسته از جهان بینی و متاثر از شرایط محیطی، فضای لازم را برای شکل گیری مهارتهای رفتاری مهیا می سازد.
سنجش و ارزشیابی یادگیری الکترونیکی
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱ پاییز ۱۳۸۷ شماره ۳
73 - 88
حوزههای تخصصی:
بیش از یک قرن است که شکل غالب آموزش در نظام آموزش عالی مبتنی بر کلاس و معلم محوری است. امروزه این رویکرد سنتی در باره یادگیری با حضور فناوری های نوین مانند چندرسانه ای ها، ارتباطات از راه دور و اینترنت دچار چالش های اساسی شده است. فناوری اطلاعات و ارتباطات و همچنین محیط های مجازی یادگیری به صورت رایج مورد استفاده قرار می گیرند. هدف از مقاله حاضر، بررسی یادگیری الکترونیکی، فرایند و چگونگی سنجش و ارزشیابی آن است. مقاله حاضر، در دو بخش تنظیم شده است: در بخش نخست آن، مفهوم یادگیری الکترونیکی، مبانی فلسفی یادگیری الکترونیکی و تعامل مورد بحث و بررسی قرار گرفته است؛ در بخش دوم مقاله، سنجش یادگیری الکترونیکی، کارکردهای سنجش، سنجش کیفیت، سنجش مشارکت، فعالیت های سنجش، سنجش تاییدی، مشارکت دانشجویان و ارزشیابی کل فرایند یادگیری الکترونیکی بر اساس یک الگوی ارزشیابی جهانی تشریح شده است.
موانع و راهکارها در اندازه گیری و بهبودبهره وری آموزش عالی
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱ پاییز ۱۳۸۷ شماره ۳
9 - 32
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر، موانع و راه کارهای ممکن برای اندازه گیری و بهبود بهره وری در آموزش عالی را مورد بررسی قرار می دهد. ارزیابی بهره وری در آموزش عالی مستلزم اندازه گیری کارایی و اثربخشی است. بهره وری در آموزش عالی، می تواند برحسب استانداردها، مانند نسبت استاد به دانشجو یا برحسب ارزش ها مانند شایستگی دانش آموختگان تعریف شود. سازمان های آموزشی، برای اینکه بتوانند بهره وری آموزش عالی را بهبود بخشند، باید روش های تدریس و سازمان یادگیری را ارتقاء دهند، اما قبل از اقدام اندازه گیری یا بهبود بهره وری، باید چند مسئله اساسی در این زمینه روشن شود که عبارت اند از: تعیین اهداف آموزشی، تعریف درون دادها و برون دادها، اندازه گیری بهره وری و ارائه نشانه های بهبود در بهره وری؛ پس از مشخص شدن این موارد، راه کارهای بهبود بهره وری می تواند تحلیل شود. اندازه گیری میزان بهره وری حتی در بخش صنعتی و دولتی مشکل است و آموزش عالی نیز قطعاً از این قاعده مستثنا نیست؛ از طرف دیگر، دست اندرکاران، باید تصمیم بگیرند که بهره وری در چه سطح یا سطوحی از سازمان اندازه گیری شود. نکته مهم دیگر، در اندازه گیری بهره وری، این است که معیارها نباید قبل از تعیین اهداف تهیه شوند. انجام چنین کاری، دست اندرکاران آموزش عالی را به جای اندازه گیری مقولات با ارزش، به اهمیت دادن به مواردی که قابل اندازه گیری است، هدایت می کند. راه کارهای مختلفی برای بهبود بهره وری در آموزش عالی وجود دارد که شامل: خصوصی سازی، تمرکززدایی، بهبود کیفیت یادگیری دانشجویان و افزایش انعطاف پذیری در شاخص های اعضای هیئت علمی است. بیشتر این راه کارها، نیازمند تغییر در فرهنگ اداری و ذهنیت اعضای هیئت علمی و مدیران عالی رتبه است. اجرای این راه کارها ممکن است با مقاومت و حتی چالش های قانونی از طرف سازمان ها و انجمن های حرفه ای مختلف رو به رو شود. نگارندگان معتقدند که بهبود بهره وری، یک مفهوم چند وجهی و دارای سطوحی چندگانه است و نظریه های مربوط به بهره وری در بخش های صنعتی و دولتی پس از بررسی و پژوهش می تواند با موفقعیت مراکز آموزش عالی منطبق شود و مورد استفاده قرار گیرد. در پایان بحث، الگویی برای بهبود بهره وری نظام آموزش عالی در سطوح مختلف پیشنهاد شده است.
برآورد ویژگی های سوال با استفاده از مدل همگنی مضاعف در رویکرد ناپارامتریک نظریه سوال پاسخ
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱ تابستان ۱۳۸۷ شماره ۲
63 - 77
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، برآورد ویژگی های سوال با استفاده از مدل همگنی مضاعف در رویکرد ناپارامتریک نظریه سوال پاسخ است. بدین منظور، پاسخنامه های داوطلبان رشته ریاضی فیزیک آزمون ورودی دانشگاه های کشور در سال 1384، در بخش آزمون اختصاصی درس ریاضی مورد استفاده قرار گرفت. از بین کلیه داوطلبان شرکت کننده در این رشته، با توجه به نرم افزار مورد استفاده در سازمان سنجش، به روش نمونه گیری سیستماتیک یک گروه نمونه 3000 نفری و سپس از میان آنها، دو نمونه 800 و 80 نفری به طور کاملاً تصادفی انتخاب شدند و دو سوال این پژوهش، بر روی این دو گروه مورد بررسی قرار گرفت. به منظور مقایسه شاخص های برآوردشده سوال ها در دو گروه، از آزمون t وابسته و ضریب همبستگی استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که بین شاخص های محاسبه شده سوال با استفاده از مدل همگنی مضاعف در رویکرد ناپارامتریک نظریه سوال پاسخ، در دو نمونه تفاوتی وجود ندارد و این مدل در نمونه های کم نیز قابل استفاده است.
موانع و چالش های شکل گیری دانشگاه کارآفرین در ایران
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱ پاییز ۱۳۸۷ شماره ۳
89 - 103
حوزههای تخصصی:
دانشگاه کارآفرین، به عنوان مرکز تولید علم و فناوری و محل کاربردی نمودن دانش، می تواند نقش بسزایی در پیشرفت و توسعه کشور در عرصه های جهانی داشته باشد. موضوع دانشگاه کارآفرین، چندی است که در کشور مورد توجه قرار گرفته است، ولی این کار، به معنای واقعی، شکل گیری دانشگاه کارآفرین محسوب نمی شود. در این زمینه، موانع مختلفی که بر ایجاد دانشگاه کارآفرین در ایران تاثیر دارند، می توان به پنج گروه مرتبط به هم، شامل: موانع آموزشی و پژوهشی، اقتصادی و مالی، فرهنگی و اجتماعی، ساختاری و تشکیلاتی و در نهایت مشکلات ارتباطی و اطلاعاتی تقسیم بندی کرد.مقاله حاضر، با هدف شناخت مقدماتی از کارآفرینی و دانشگاه کارآفرین و نیز برخی موضوعات مهم مرتبط با آنها، بیان مختصری از تعاریف، اهمیت و ضرورت ایجاد دانشگاه کارآفرین را مطرح می کند و همچنین با ارائه مدلی مفهومی از موانع اجرای دانشگاه کارآفرین در کشور، به بررسی چالش هایی که دانشگاه های کشور در استقرار و توسعه آن مواجه اند، می پردازد و در پایان مقاله نیز، موارد مذکور جمع بندی و در قالب بحث و نتیجه گیری، کاربردهای مدیریتی و پیشنهادهای مرتبط با آن، برای پی گیری تحقیقات مشابه در آینده ارائه شده است.
بررسی رابطه بین روحیه و خود کار آمدی مدرسان مراکز تربیت معلم
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱ زمستان ۱۳۸۷ شماره ۴
133 - 148
حوزههای تخصصی:
روحیه و خودکارآمدی از مفاهیم مهم در حوزه مدیریت محسوب می شوند . هدف اصلی این پژوهش ، بررسی وضعیت روحیه مدرسا ن مراکز تربیت معلم و رابطه آ نان با خودکارآمدی است. برای این منظور، ۵۵ نفر از مدرسان مراکز تربیت معلم شهر تهران از طریق نمونه گیری طبقه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند . روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است و ابزار گردآوری داده ها شامل دو پرسشنامه است: پرسشنامه روحیه (محقق ساخت) دارای قابلیت اعتماد85/۰ و پرسشنامه خودکارآمدی عمومی (شرر) و همکاران(1982) با قابلیت اعتماد 86/0 است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی، آزمونt گروه های مستقل، همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس یکراهه استفاده شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که میزان روحیه مدرسان در حد متوسط بوده و بالاترین و پایین ترین میانگین به ترتیب مربوط به مؤلفه های (رضایت از تعامل و روابط با همکاران) و (رضایت از حقوق و مزایا) بوده است؛ همچنین بین روحیه مدرسان مراکز تربیت معلم و خودکارآمدی آنان رابطه مثبت معنی داری وجود دارد . بین میانگین روحیهمدرسان مرد و زن تفاوت مشاهده نشده است و اینکه براساس تحلیل نتایج واریانس یکراهه تفاوتی بین میانگین روحیه مدرسان براساس میزان سابقه خدمت و مدرک تحصیلی آنان مشاهده نشده است .
ارزیابی درونی عوامل کیفیت بخش به فعالیت های گروه علوم تربیتی دانشگاه پیام نور
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱ زمستان ۱۳۸۷ شماره ۴
9 - 31
حوزههای تخصصی:
دانشگاه پیام نور به دلیل ماهیت وجودی آموزش از راه دور و به عنوان یکی از پرمخاطب ترین دانشگاه ها در ایران به دنبال کسب رضایت متقاضیان و تضمین کیفیت خدمات آموزشی ، ملزم به استفاده از الگوی اعتبارسنجی در برنامه های آموزشی است. برای همینمنظور ، گروه علوم تربیتی دانشگاه با استفاده از رهیافت ارزیابی درونی اقدام به اعتبارسنجی فعالیت های آموزشی کرده است . برای جمع آوری اطلاعات ، ۴۲ نفر هیئت علمی، ۱۰۰۰ نفر دانشجو از میان دانشجویان ترم ۴ به بالا و ۵۰۰ دانش آموخته از ۵۰ مرکز به طور تصادفی انتخاب شدند و در حیطه های هیئت علمی، دانشجویان، ساختار سازمانی و مدیریتی، فرایند تدریس و یادگیری، تجهیزات و امکانات (از دید دانشجو و استاد) و دانش آموختگان به سه پرسشنامه (دانشجو – استاد- دانش آموخته) مشتمل بر ۱۷۳ سؤال با ضریب همبستگی ۸۳ درصد و روائی صوری محتوایی بالا پاسخ دادند . نتایج در سه وضعیت کلی ( مطلوب، نسبتاً مطلوب و نامطلوب) پس از امتیازبندی هر مورد از پرسشنامه طبق مقیاس ۵ بخشی لیکرت (بسیار کم (1) تا بسیار زیاد (5)) به شرح زیر حاصل شد:
۱ . عامل هیئت علمی و دانشجو نسبتاً مطلوب ارزیابی شد؛
۲ . عامل امکانات و تجهیزات از نظر هیئت علمی و دانشجو نامطلوب ارزیابی شد؛
۳ . عامل ساختار سازمانی از نظر هیئت علمی نسبتاً مطلوب ارزیابی شد ؛
۴. فرایند تدریس و یادگیری و وسایل کمک آموزشی از نظر هیئت علمی مطلوب و از
نظر دانشجویان نامطلوب ارزیابی شد؛
۵ . دوره های آموزشی از دید هیئت علمی و دانشجو و دانش آموخته نسبتاً مطلوب ارزیابی
شد ؛
۶. وضعیت دانش آموختگان از نظر تولید آثار علمی و مشارکت در مجامع نامطلوب و
معدل کل آنا ن مطلوب ارزیابی شد.
مزایا و محدودیت های هزینه یابی مبتنی بر فعالیت بر اساس تجارب دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی در کشورهای مختلف
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱ تابستان ۱۳۸۷ شماره ۲
27 - 46
حوزههای تخصصی:
تحولات ساختاری در نظام های آموزش عالی اکثر کشورها باعث شده است که تحلیل های هزینه ای این بخش از چند جنبه مورد توجه اساسی قرار گیرد. اگرچه برآورد هزینه سرانه دانشجویی با روش های کمابیش ساده برای تخصیص منابع دولتی از گذشته مورد استفاده بوده است، اما الزامات جدید به ویژه افزایش کارایی، کنترل و ارزیابی، هزینه یابی کامل در دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی و روش های بدیع نیل به آن را مطرح کرده است. یکی از روش های مذکور، هزینه یابی مبتنی بر فعالیت(ABC) است. تجارب کاربرد این روش در دانشگاه ها، زوایای گوناگونی از مزیت ها و در عین حال پیچیدگی های آن را آشکار ساخته است که برای کاربران جدید آن از جمله موسسات آموزش عالی ایران می تواند مفید باشد. این مقاله به بیان این تجارب اختصاص دارد. در کنار مزایای فراوان این روش، عمده ترین محدودیت های کاربرد آن، جمع آوری داده های مربوط به محرک های هزینه، مسائل فرهنگی(مقاومت در برابر) اعلام حجم کار اختصاص یافته به هر فعالیت از سوی پرسنل، نقص سیستم های حسابداری و مسائل فرهنگی ناشی از مقایسه هزینه بری فعالیت های مشابه در دپارتمان های مختلف یک دانشگاه و یا دانشگاهی با دانشگاه دیگر بوده است؛ به طوری که در مجموع، مشکلات اجرای این روش اغلب فرهنگی بوده است تا تکنیکی.
بررسی موانع توسعه کارآفرینی در دانشگاه شاهد از نظر اعضای هیات علمی در سال تحصیلی 87-1386
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱ زمستان ۱۳۸۷ شماره ۴
33 - 50
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، موانع توسعه کارآ فرینی در دانشگاه شاهد را از نظر اعضای هیئت علمی این دانشگاه نشان می دهد . بدین منظور، موانع توسعه کارآفرینی در دانشگاه شاهد، حول سه محور درون زا، برون زا و ترکیبی(درون زا + برو ن زا) که شامل ۸ سؤال اصلی بوده، مورد بررسی قرار گرفته است . روش پژوهش، توصیفی از نوع پیمایشی بوده است . جامعه آماری شامل کلیه اعضای هیئت علمی دانشگاه شاهد بوده که با توجه به حجم اعضای جامعه آمار ی ( ۲۷۹ نفر) و با استفاده از نمونه گیری تصادفی با استفاده از جدول مورگان تعداد ۱۵۰ نفر به عنوان نمونه آماری پژوهش انتخاب شدند . ابزار پژوهش، پرسشنامه بوده و داده های حاصل به دو شیوه توصیفی و استنباطی تحلیل آماری شده است . عمده ترین یافته های پژوهش نشان داد که طبق آزمون رتبه بندی ( فریدمن) ، نخست موانع درون زا بیشترین نقش بازدارندگی را در توسعه کارآفرینی در دانشگاه شاهد دارند؛ پس از آن، موانع برون زا و در رتبه سوم موانع ترکیبی قرار دارد؛ دوم ، بین میزان اهمیت موانع درون زا تفاوت معنادار وجود ندارد و با توجه به میانگین رتبه های حساب شده، نقش مدیریت ارشد مهمترین مانع درون زای کارآفرینی در دانشگاه است و بعد از آن، به ترتیب، نقش پیچیدگی اهداف، و در نهایت نقش منابع انسانی، مهم ترین مانع درون زای کارآفرینی در دانشگاه است؛ سوم، بین میزان اهمیت موانع برون زا تفاوت معنادار وجود ندارد؛ با توجه به میانگین رتبه های محاسبه شده، نقش عوامل علمی و تحقیقاتی، مهم ترین مانع برو نزای کارآفرینی در دانشگاه است و پس از آن، به ترتیب، عوامل فرهنگی، عوامل سیاسی اجتماعی، و در نهایت، عوامل اقتصادی و مالی مهمترین موانع برون زای کارآفرینی در دانشگاه است؛ چهارم، با توجه به میانگین رتبه محاسبه شده، نقش و ضریب کوشش نیز مانع ترکیبی کارآفرینی در دانشگاه است.
بررسی و مقایسه بین مولفه های رهبری چندگانه مدیران گروه های آموزشی دانشگاه اصفهان و دانشگاه علوم پزشکی اصفهان
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱ تابستان ۱۳۸۷ شماره ۲
79 - 92
حوزههای تخصصی:
رقابت، پدیده غیر قابل اجتنابی است که دانشگاه ها با آن روبه رو هستند، و در رقابتی فشرده با دانشگاه های داخل و خارج از کشور قرار دارند. انجام موفقیت آمیز نقش ها و وظایف و همچنین رویارویی منطقی در رقابت-ها ، ایجاب می کند که دانشگاه ها از یک رهبری موثر برخوردار باشند ، رهبر ی که با استفاده از راهکارهای موثر بتواند یادگیری و فعالیت های دانشگاهی را بهبود بخشد. هدف از این پژوهش، بررسی مقایسه بین مولفه های رهبری چندگانه در دانشگاه اصفهان و دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بوده است. جامعه آماری شامل اعضای هیئت علمی دانشگاه اصفهان و علوم پزشکی اصفهان بوده است. به منظور نمونه گیری ، پس از برآورد آماری و مشخص شدن حجم نمونه تعداد 105 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه اصفهان و 197 نفر از دانشگاه علوم پزشکی اصفهان با بهره گیری از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم انتخاب شدند. برای گردآوری داده های مورد نیاز از پرسشنامه استاندارد MLQاستفاده شد. پرسشنامه دارای 3 مولفه است که شامل رهبری تحولی ، تبادلی و عدم مداخله گر می باشد. برای تعیین پایایی پرسشنامه رهبری چند گانه از فرمول آلفای کرونباخ استفاده گردید که مقدار آن 89/0 = برآورد شد. این پرسشنامه دارای روایی محتوایی و صوری است ، از نظر انطباق سال های پرسشنامه ، با موضوع و هدف پژوهش مورد تایید متخصصان قرار گرفت . تجزیه و تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه نشان داد که از مجموع مولفه های تشکیل دهنده رهبری تحولی، نفوذ آرمانی با میانگین15/3 از بالاترین جایگاه در دانشگاه اصفهان برخوردار است و از مجموع مولفه های تشکیل دهنده رهبری-تحولی ، ملاحظه گرایی فردی با میانگین 13/4 از بالاترین جایگاه در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان برخوردار است . نتایج همچنین نشان داد که بین میانگین نمر ات دانشگاه اصفهان و علوم پزشکی اصفهان در سبک رهبری تحولی تفاوت معناداری وجود دارد.
نهادینه کردن آموزش کارآفرینی در نظام آموزش عالی
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱ بهار ۱۳۸۷ شماره ۱
49 - 63
حوزههای تخصصی:
از اهداف هر نوع آموزش، می توان به تغییر در دانش، بینش و ایجاد و پرورش توانایی ها و مهارت هایی در فراگیران اشاره کرد تا این تغییرات به بهتر زندگی کردن فرد کمک نماید. از جمله مباحث جدیدی که امروزه در آموزش علوم مختلف وارد شده، بحث کارآفرینی است. توانا سازی دانشجویان برای ایجاد کسب و کار جدید، نیاز به آموزش در زمینه مهارت های کسب و کار و مهارت های کارآفرینی دارد؛ بنابراین، مقاله حاضر که به روش کتابخانه ای انجام شده، درصدد است تا به بحث در خصوص نهادینه کردن آموزش کارآفرینی در نظام آموزش عالی بپردازد. در این قالب، موضوع هایی نظیر مفهوم کارآفرینی، سابقه آموزش کارآفرینی در نظام آموزش عالی، اهداف آموزش کارآفرینی و... مورد بحث و بررسی قرار می گیرد.
مفهوم شناسی فرهنگ به مثابه یک نظام پیوندی
حوزههای تخصصی:
هرگونه تعامل فرهنگی مستلزم ارائه تعریفی صریح، جامع و کامل از مقوله فرهنگ است. تعریف فرهنگ به عنوان مفهومی عام که همچون چتری بر کلیه روابط انسانی سایه افکنده است، زمینه ساز درک عمیق از فرهنگ و تحولات منتج از آن می گردد. پیرامون چیستی و مفهوم فرهنگ، تعاریف و برداشتهای گسترده ای به عمل آمده است که در اغلب آنها فرهنگ در برگیرنده مجموعه عناصری است که بیشتر در قالب حفظ وضع موجود و به تعبیر بهتر؛ در راستای حفظ تعادل نظام عمل می کند. به نظر می رسد در این تعاریف دو موضوع مورد غفلت واقع شده است؛ نخست: تمرکز بر رابطه و پیوند عناصر سازنده فرهنگ و دوم: تمرکز بر هدف تعالی سازی جامعه به وسیله فرهنگ. بنابراین، رسالت امر ایجاب می کند مهندسی فرهنگی با در نظر گرفتن این الزامات و عدم چشم پوشی از این تغافلات، ضمن ارائه تعریفی با صلابت و در عین حال منعطف، شفاف و سیال از مقدمه فرهنگ، تعالی دنیوی و اخروی جامعه را در برنامه ریزی های راهبردی فرهنگی مد نظر قرار دهد.
آسیب شناسی خلاقیت و نوآوری در دانشگاه
حوزههای تخصصی:
امروزه دانشگاهها کارکرد زیادی در جهت توسعه همه جانبه به ویژه فرهنگ حاکم بر جامعه دارند. دانشگاهها که مقدرات کشور در دست محصولات آنهاست، کارکردهای اساسی در زمینه تولید، اشاعه و تربیت نیروهای کارامد و همچنین گسترش فرهنگ اصیل اسلامی دارند. بنابراین، آسیب شناسی موانع خلاقیت و نوآوری از این جهت اهمیت دارد که به شناسایی عوامل بازدارنده خلاقیت و نوآوری در دانشگاه کمک می کند و شناسایی این موانع نیز به بهبود و بازسازی، رفع موانع و افزایش بهره وری آنها فایده می رساند. بنابراین، در این مقاله، به تشریح مؤلفه های خلاقیت، عوامل رشد و نوآوری، فرایند خلاقیت، ویژگی های دانشگاه خلاق، ویژگی های دانشگاه نوآور، الگو های آسیب زای خلاقیت فردی، اجتماعی، آموزشگاهی و خانوادگی، موانع بازدارنده خلاقیت به لحاظ فردی، سازمانی، اجتماعی، اقتصادی، محیطی پرداخته و راهکارهای لازم برای رفع موانع ارائه شده است