فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۰۱ تا ۸۲۰ مورد از کل ۸۴۷ مورد.
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۱
453 - 478
این مطالعه درصدد بررسی اثرات آرایش و تعامل متقابل بین دولت-بازار-جامعه مدنی بر کاهش نابرابری های اقتصادی (تراکم درآمد و ثروت) است. اساس تحقیق بر روش تطبیقی-کمّی سامان یافته است که در آن از داده های ثانویه برای 100 کشور در حال توسعه از سال 2000 تا 2019 استفاده شده است. تحلیل داده ها با استفاده از الگوسازی معادلات ساختاری و لوکالیزه (زمینه مند کردن) آن انجام شد. نتایج تحقیق حاضر نشان داد هر یک از سه ضلع دولت-بازار-جامعه مدنی در کاهش نابرابری اقتصادی مؤثر بوده است. مکانیسم بازار با افزایش رشد و توسعیه اقتصادی و ازدیاد فرصت های شغلی؛ مکانیسم دولت با افزایش سیاست های تنظیمی و تعدیلی (از جمله وضع مالیات برای ثروت مندان و تخصیص خدمات رفاهی) و جامعه مدنی با افزایش کانال ها و انجمن هایی برای بسط گفتمان های منطقی و مستدل. هرچند که شواهدی تجربی مبنی بر ارتباط متقابل بین سه بعد مزبور یافت نگردید؛ به طوری که در منطقه شرق، جنوب و جنوب شرق آسیا و آمریکای لاتین، تنها دو بعد بازار و دولت و در منطقه شمال آفریقا و خاورمیانه و آفریقای زیرصحرا هم دو بعد بازار و جامعه مدنی با یکدیگر ارتباط متقابل داشتند. در اروپای شرقی، هیچ یک از اقطاب مزبور، رابط، متعاملی با یکدیگر نداشتند. این درحالی است که حفظ استقلال و نفوذ متقابل سه بعد مذکور در کاهش نابرابری اقتصادی، اهمیتی بسیار دارد.
تبیین جامعه شناختی تاثیر دینداری بر اشکال و موضوعات بیگانگی (از خود، از جامعه و از سیاست) در نزد شهروندان بالغ تهرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲
185 - 208
دین و نقش و تاثیر آن در ابعاد مختلف جامعه و از جمله آسیب های اجتماعی از جمله موضوعات مورد نظر بسیاری از صاحب نظران در حوزه های مختلف فکری بوده است. به همین منظور در این مقاله به بررسی تاثیر دینداری بر اشکال و و موضوعات بیگانگی (از خود، از جامعه، از سیاست) پرداخته شده است. روش پژوهش پیمایش و تکنیک گردآوری اطلاعات پرسشنامه بوده است. جامعه آماری آن شامل شهروندان بالغ شهر تهران می باشد که از این جامعه 384نفر به روش نمونه گیری احتمالی چند مرحله ای انتخاب شده اند. در این پژوهش برای بررسی اشکال بیگانگی از نظریه سیمن و کنیستون و برای سنجش موضوعات بیگانگی از مقیاس دین، نتلر و فیوئر، اسرول و شوارتز استفاده شده است. شاخص دینداری نیز با توجه به مقیاس گلاک و استارک در 4بعد احساس، اعتقاد، عمل و پیامد مورد سنجش قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان داد بین متغیر دینداری و بیگانگی اجتماعی رابطه ای وجود نداشته است ولی بین متغیر دینداری و بیگانگی سیاسی و بیگانگی از خود و اشکال بیگانگی رابطه معنی دار و معکوس مشاهده شده است. در میان ابعاد دینداری، بعد پیامدی با تمامی موضوعات بیگانگی رابطه معنی دار داشته است و بیشترین همبستگی آن نیز با بیگانگی از خود نشان داده شده است. بیشترین تاثیرگذاری در اشکال بیگانگی را نیز بعد پیامدی داشته است و بیشترین همبستگی نیز میان این بعد با تنفر از خویشتن به دست آمده است.
بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر اعتیاد در بین افراد متأهل شهر آران و بیدگل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۴ پاییز و زمستان ۱۳۹۲ شماره ۲
155 - 186
در این پژوهش رابطه بین اعتیاد به مواد مخدر و برخی عوامل اجتماعی در بین معتادان متأهل شهر آران و بیدگل، با استفاده از روش پژوهش پیمایشی، بررسی شده است. نمونه آماری پژوهش، با استفاده از فرمول کوکران، 300 نفر بوده است. آزمون های آماری نشان دادند که بین جنسیت، شغل، محل سکونت، درآمد، تحصیلات، شرایط نابهنجار اجتماعی، ارتباطات خانوادگی ضعیف، دوست یابی نادرست، عدم موفقیت اجتماعی و اعتیاد رابطه معنادار وجود دارد. بین متغیرهای سن، تعداد افراد خانوار و فقدان تفریحات سالم و اعتیاد رابطه معنادار وجود ندارد. در تحلیل چند متغیره و تحلیل مسیر نیز ملاحظه شد که از میان چهار متغیر مستقلی که رابطیه معنادار با متغیر وابسته پژوهش داشته اند، یعنی، دوست یابی نادرست، ارتباطات خانوادگی ضعیف، شرایط نابهنجار اجتماعی و عدم موفقیت اجتماعی، دو متغیر دوست یابی نادرست و ارتباطات خانوادگی ضعیف تأثیر مستقیم بر اعتیاد به مواد مخدر داشته اند.
مطالعه جامعه شناختی پدیده زیست غیررسمی کارتن خوابان در خانه پاتوق های شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
287 - 328
پدیده بی خانمانی باتوجه به اهمیت ویژه آن در مسائل اجتماعی امروزه ایران، قابلیت پژوهش از جهات گوناگون را داراست. دراین راستا، پژوهش حاضر در زمینه خانه پاتوق هایی انجام گرفته که درقامت یکی از الگوهای زیست خیابانی مورد توجه کارتن خوابان بوده و به رغم اهمیت ویژه آن مورد غفلت واقع شده است. این پژوهش درپی ارائه تصویری بالنسبه ژرفانگر از پدیده خانه پاتوق است. پرسش اصلی تحقیق حاضر چنین بوده که اساسا چه عواملی منجر به گزینش خانه پاتوق جهت مراجعه روزمره و یا اسکان موقت درمیان کارتن خوابان شده است؟ بدین منظور از رویکرد کیفی و روش نظریه زمینه ای استفاده شده است. جامعه نمونه شامل گروه های بی خانمانی بوده که در اشکال مختلف، به خانه پاتوق های شهر مشهد مراجعه کرده اند. ساکنان موقت، مراجعان روزانه، مالکان و متصدیان خانه پاتوق ها و درنهایت واسطه گران مواد مخدر، شامل این جامعه بوده اند. گردآوری یافته ها بر اساس نمونه گیری نظری و با استفاده از نمونه گیری گلوله برفی انجام شده است. در پژوهش حاضر، 15 خانه پاتوق مورد بررسی قرار گرفته و در نهایت با مردان و زنان بی خانمان ساکن موقت یا مراجعه کننده روزانه، مالکان خانه پاتوق ها، فروشندگان مواد مخدر، واسطه گران کالاها و مطلعین کلیدی مصاحبه انجام گرفته است. علاوه بر انجام 30 مصاحبه، در پژوهش حاضر از مشاهده نیز بهره گرفته شده است. تحلیل داده ها به روش نظریه زمینه ای انجام شده است. برمبنای یافته ها، خانه پاتوق به مثابه پناهگاه و ضمانت بخش امنیت نسبی کارتن خوابان، به عنوان پدیده محوری ذکر شده است. شرایط علّی شامل زیست مسالمت آمیز پاتوق؛ تقابل با جرم انگاری، غریبگی با گرم خانه ها و خانه پاتوق ها؛ و مقوّم درآمدزایی بوده است. شرایط زمینه ای شامل خانه پاتوق در قامت مهمان خانه کارتن خوابی، بهره مندی از اطلاعات خیابان خوابی و تمایل به پنهان سازی هویت خویش بوده و شرایط مداخله ای شامل عضویت در شبکه معتادان خانه پاتوق، روابط عاطفی و تسهیلات حوزه مواد مخدر است. استراتژی های استمراربخشی به تعاملات شبکه ای درآمدزا، کنش های مخاطره آمیز ضمانت بخش اعتبار، درآمدزایی در امر اسکان، واسطه گری و قاعده مندسازی رفت وآمد شناسایی شده است. درنهایت پیامدها شامل محرومیت از خدمات سازمان های مردم نهاد، آسیب پذیری زنان و تشدید اعتیاد است. نتایج حاکی از آن است که رواج الگوهای درآمدی و شبکه ای و ازسویی شکل یابی شبه مهمان خانه معتادان، نقش مهمی در استقبال از خانه پاتوق ها ایفا کرده است. درنهایت غریبگی با گرم خانه و نامتناسب دانستن آن با جایگزینی به نام خانه پاتوق پاسخ داده شده است.
همگون گزینی در جامعه ناهمگون: تبیین گرایش عام به همسان همسری در بین جوانان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۷ پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲
105 - 132
دغدغه ما از نگارش این مقاله پرکردن خلایی بود که از دو پژوهش پیشین ما پیدا شده بود. پس از مطالعه دو حوزهمرتبط با این موضوع (بازتولید محافظه کاری ارزشی و تفاوت های جنسیتی در همسریابی اینترنتی) به این نتیجه رسیدیم که محوریت بحث ترجیحات همسرگزینی جوانان ایرانی، با همگون گزینی آنان در جامعه ای ناهمگون است،که همین موضوع نیز دغدغه اصلی این مقاله به شمار می آید.بنابراین از آنجایی که تحلیل های جامعه شناختی بر مبنای نظریه همسان گزینی و یا همسان همسری بخش قابل توجهی از ادبیات مربوط به انتخاب همسر را به خود اختصاص داده است و با توجه به ظهور شکل های جدید همسریابی و ابعاد و اثرات مختلف آن مانند همسریابی اینترنتی در جامعه ایران این نکته حائز اهمیت است که بدانیمکه آیا ترجیحات افراد در همسریابی اینترنتی در ایران نیز از الگوی رایج همسان گزینی تبعیت می کند یا خیر؟ و اینکه آیا پدیده عام و فراگیر همگون گزینی و همسان همسری در ترجیحات همسرگزینی افراد در دنیای واقعی، در بستر و فضای مجازی نیز قابل رویت است؟ برای پاسخ گفتن به این پرسش اساسی در این مقاله از داده های مندرج در پروفایل 84 هزار کاربر سایت همسریابی طوبی بهره گرفته شده است و نتایج آن در قالب جداول آماری ارائه شده است.
مطالعه جامعه شناختی مشاغل غیر رسمی در مناطق محروم شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
167 - 199
هدف پژوهش، بررسی جامعه شناختی مشاغل غیر رسمی محلات محروم شهر کرمانشاه بوده است. برای بررسی مشاغل غیر رسمی پیمایشی با نمونه 2084 نفری از محلات محروم انجام شده و برای بررسی علل شکل گیری و پیامدهای مثبت و منفی مشاغل غیر رسمی با فعالان مشاغل غیر رسمی مصاحبه بعمل است. نتایج نشان داد درصد مشاغل غیر رسمی در محلات محرومِ چمن (8/80 درصد) ، دره دراز (2/72 درصد) باغ ابریشم (6/69 درصد) و جعفرآباد (5/62 درصد) نسبت به بقییه محلات، زیاد بوده است. فراوانی مشاغل غیر رسمی کارگر ساختمانی، مسافرکشی و دست فروشی بیشتر از بقیه مشاغل بوده است. فعالان مشاغل غیر رسمی، ویژگی های فردی، اجتماعی و اقتصادی متفاوتی از فعالان مشاغل رسمی دارند و نابرابری اجتماعی، قومی و مذهبی بر شکاف اقتصادی در محلات محروم منطبق شده است. پیامدهای مثبت (فردی، خانوادگی و اجتماعی) مشاغل خانگی زنان، کارگر کشاورزی، کارگر ساده، کارگر ساختمانی و ماهر ساختمانی نسبت به مشاغل ضایعاتی، دست فروشی و دامداری بیشتر است.
بنابراین مشاغل ضایعاتی در محلیه جعفرآباد، دامداری در محلیه دره دراز و دست فروشی در محلیه شاطرآباد با توجه به آسیب های اجتماعی و اقتصادی برای شاغلان و محلات، نیازمند توجه سیاست گذاران شهری کرمانشاه است. برآیند تحلیل کمّی و کیفی نشان داد که سرریز جمعیتی که در محلات محروم سکنی گزیده اند از اقتصاد غیر رسمی شهر نهایت استفاده کرده و با خوداشتغالی از درون آسیب های اقتصادی و اجتماعی تأمین معیشت کرده است. بنابراین اقتصاد غیر رسمی بار عمده تأمین معیشت حداقلی افراد محلات محروم را بر دوش گرفته و نتیجیه چنین ساختار اقتصادی، پیامدهای ناخواسته اجتماعی و اقتصادی برای فرد، خانواده و جامعه است.
بررسی جامعه شناختی رابطه سرمایه اجتماعی و سلا مت روانی در زوجین شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف این تحقیق، بررسی جامعه شناختی رابطه سرمایه اجتماعی خانواده و سلامت روان میان زوجین شهر کرمان است. روش تحقیق پیمایشی بوده و از طریق پرسشنامه خود اجرا انجام شده است. جامعه آماری مورد مطالعه، همسران 45-18 ساله است که تعداد 382 نفر از این جمعیت به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده اند. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان می دهد بین سلامت روانی و متغیر های سرمایه درون گروهی، برون گروهی و نهادی شناختی، منزلت فرد در روابط قدرت خانواده، رضایت زناشویی، احساس رضایت از زندگی، سن ازدواج فرد و همسرش، درآمدفرد ودر آمد همسرش رابطه معنی داری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان می دهد که از میان ابعاد متغیر سرمایه اجتماعی و متغیر های زمینه ای چهار متغیر سرمایه درون گروهی شناختی، برون گروهی شناختی، رضایت از زندگی زناشویی و منزلت فرد در روابط قدرت خانواده مهمترین تبیین کننده های سلامت روانی همسران هستند.
وضعیت نشاط اجتماعی و عوامل موثر بر آن در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۱
159 - 195
مقاله حاضر با هدف بررسی نشاط اجتماعی و عوامل موثر بر آن، انجام گردیده است. در این مطالعه برای توصیف و تبیین نشاط اجتماعی و عوامل موثر بر آن، از تئوری های همبستگی دورکیم، برابری آدامز، نیاز مازلو، حمایت ساراسون، اعتماد زیمل و نظریات اسلامی بوعلی سینا استفاده شده است. روش تحقیق، پیمایشی و جامعه آماری کلیه افراد ۱۸ سال به بالای شهر تهران در سال ۱۴۰۳ تشکیل می دهد و حجم نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران برابر با ۳۰۰ نفر برآورد گردید و شیویه نمونه گیری تصادفی ساده بوده است. تحلیل داده ها از طریق نرم افزار spss 24 و آزمون های همبستگی پیرسون، f و رگرسیون صورت گرفته است. یافته ها نشان می دهد که تمام مولفه های سرمایه اجتماعی، روابط خانوادگی، حمایت خانوادگی، طبقه اجتماعی، رضایت شغلی و رفتارهای دینی بر نشاط اجتماعی تاثیرگذار هستند و تنها مولفه های میزان تحصیلات و وضعیت تأهل بر نشاط اجتماعی است که رابطیه آماری معنادار را نشان نمی دهد.از دیرباز، دقیق از زمان آغاز تمدن انسانی، نشاط ، یک نیاز اساسی در تمام فرهنگ ها به شمار می رفت؛ لیکن با وجود درک متفاوت این مقوله در طول تاریخ، تلاش هایی برای تعریف و فهم آن صورت گرفت. برخی معتقدند که نشاط یعنی رضایت از زندگی، نبود عاطفه منفی و وجود عاطفه مثبت است که نوعی دوری از احساس اندوه و افسردگی به شمار می آید؛
بررسی عوامل اجتماعی گرایش به مصرف تنباکو با تأکید بر سبک زندگی: مورد مطالعه شهروندان شهر بوکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۶ پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲
353 - 372
مصرف مواد دخانی از جمله سیگار، قلیان، پیپ و ... تعداد زیادی از مردم را تحت تأثیر قرار داده و به طور روزافزونی در حال تعامل با سایر آسیب های اجتماعی و تبدیل شدن به تهدیدی شالوده شکن است. هدف مقالیه حاضر، بررسی میزان گرایش شهروندان بوکانی به مصرف تنباکو در سه بعد شناختی، عاطفی و رفتاری و عوامل اجتماعی مؤثر بر آن است. در این زمینه، پس از بسط فضای مفهومی موضوع، از رویکردهای نظری سبک زندگی و اوقات فراغت وبر، زیمل و بوردیو استفاده شد. روش تحقیق، پیمایش بود که با استفاده از پرسشنامیه محقق ساخته انجام گرفت، در این پیمایش نمونه ای از شهروندان 18سال و بالاتر شهر بوکان مطالعه شد. اعتبار پرسشنامه به شیویه صوری و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد. نتایج تحقیق نشان داد بین متغیرهای ارزیابی وضعیت اجتماعی- اقتصادی، گذران اوقات فراغت به صورت مدرن، سلیقیه مصرف مشترک، سن و میزان درآمد، با گرایش به مصرف تنباکو رابطیه معنادار و مثبت وجود دارد؛ بدین معنا که با افزایش سطح این متغیرها، میزان گرایش به مصرف افراد نیز بیشتر می شود؛ اما بین متغیرهای گذران اوقات فراغت به شکل سنتی و مصرف کالاهای فرهنگی با گرایش به مصرف تنباکو رابطیه معنادار و منفی مشاهده شد و لذا می توان گفت با تغییر تفریحات به شکل سنتی تر و استفاده از کالاهای فرهنگی انتظار می رود گرایش به مصرف کاهش یابد. همچنین، آزمون رگرسیون چند متغیره بیانگر تبیین 53 درصدی تغییرات متغیر وابسته به وسیلیه متغیرهای مستقل است.
مطالعه جامعه شناختی ادراک از فساد اداری و عوامل اجتماعی مرتبط با آن در جوامع با فرهنگ خاص گرایی (مورد مطالعه شهر خرم آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
241 - 262
در مطالعات جامعه شناختی، پیامدهای مثبت و منفی فراوانی برای موضوع خاص گرایی در جامعه مطرح شده است، اما رسوخ خاص گرایی در نظام اداری تبدیل به طاعونی برای این نظام می شود. این موضوع، که در جوامع طایفه ای به خویشاوندگرایی نیز نامیده می شود، یکی از ابعاد فساد اداری است و سبب تسریع در رشد سایر ابعاد فساد اداری می شود. برداشت ذهنی شهروندان یا ادراک از میزان فساد اداری بیش از میزان عینی این نوع از فساد مهم است. برهمین اساس پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به دو سؤال است. وضعیت ادراک شهروندان شهر خرم آباد به مثابه یک جامعیه خاص گرا از فساد اداری و ابعاد مختلف آن چگونه است؟ مهم ترین عوامل اجتماعی مرتبط با آن چیست؟ برای پاسخ به این دو سؤال اصلی و سؤالات فرعی مشتق از آن از رویکرد بی سازمانی اجتماعی با تأکید بر دیدگاه های نظری دورکیم، مرتون و پارسونز استفاده شده است. روش پژوهش پیمایش با تکنیک پرسش نامه و جمعیت نمونه 400 نفر می باشد که با نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده اند. یافته ها نشان می دهد که بیش از نیمی از پاسخگویان معتقدند که میزان فساد اداری در شهر خرم آباد در سطح بالایی قرار دارد و ادراک حدود نیمی دیگر نیز در سطح متوسط می باشد. براساس یافته ها خویشاوندگرایی و سوءاستفاده از موقعیت اداری مهم ترین عوامل مرتبط با فساد هستند. میزان پایبندی دینی کارکنان ادارات، سرماییه اجتماعی آنها، نظارت اداری و شفافیت و پاسخگویی با ادراک شهروندان از فساد اداری رابطیه معناداری دارند. دو متغیر نظارت اداری و سرماییه اجتماعی کارکنان بیش از سایر متغیرها واریانس ادراک از فساد اداری را تبیین می کنند. گسترش ادراک شهروندان شهر خرم آباد از فساد اداری، احتمال ارتکاب به این عمل را در صورت فراهم شدن موقعیت برای شهروندان افزایش می دهد. چنین وضعیتی نمی تواند دورنمای مناسبی از کارایی اداری را فراهم آورد.
بررسی جامعه شناختی سهم مولفه های سرمایه اجتماعی در تبیین رفتارهای مخاطره آمیز (مورد مطالعه: جوانان 34-15 شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۸ پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲
75 - 101
پژوهش حاضر با هدف بررسی سهم مولفه های سرمایه اجتماعی در تبیین رفتارهای پرخطر در بین جوانان صورت گرفته است. روش تحقیق پیمایش و جامعه آماری کلیه افراد واقع در سنین 34-15 سال شهر تبریز به تعداد 579694 نفر است. از این تعداد، 630 نفر با استفاده از فرمول آماری کوکران و شیوه خوشه ای چندمرحله ای به عنوان حجم نمونه تعیین شدند. جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته و جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزارهای SPSS 22 و Smart-PLS استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که همبستگی معکوس و معنی داری بین تمامی مولفه های سرمایه اجتماعی شامل حمایت اجتماعی، مشارکت اجتماعی، آگاهی اجتماعی، انسجام اجتماعی و اعتماد اجتماعی با بروز رفتارهای پرخطر در سطح معناداری کمتر از 01/0 وجود دارد. نتایج حاصل از مدل معادلات ساختاری پژوهش نیز نشان داد که متغیرهای حاضر در مدل مسیر توانسته اند 6/17 درصد از تغییرات متغیر وابسته رفتارهای مخاطره آمیز را تبیین نمایند
بررسی شرایط آنومیک و مشارکت اجتماعی جوانان در دو جامعه ایران و تاجیکستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۵ بهار و تابستان ۱۳۹۳ شماره ۱
141 - 165
متن حاضر درصدد بررسی شرایط آنومیک و مشارکت اجتماعی جواناندر دو کشور ایران و تاجیکستان بوده است. از این منظر، پس از بسط فضای مفهومی موضوع، از رویکردهای نظری آنومی اجتماعی امیل دورکیم، تئوری بی سازمانی اجتماعی رابرت مرتن و تئوری احساس از خود بیگانگی ملوین سیمن برای تبیین موضوع استفاده شده است. با کاربرد روش پیمایش و با استفاده از تکنیک پرسشنامه بر روی 768 نفر از جوانان 20 29 ساله که از طریق روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از دو شهر تهران و دوشنبه انتخاب شده بودند، اطلاعات مورد نیاز جمع آوری شد. برای به دست آوردن اعتبار شاخص ها از اعتبار محتوایی صوری،برای به دست آوردن روایی شاخص ها از ضریب آلفای کرونباخ با دامنیه صفر تا یک استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد علاوه بر اینکه بین مشارکت اجتماعی جوانان در دو جامعیه ایران و تاجیکستان تفاوت معناداری مشاهده شده است، متغیرهای احساس نابهنجاری اجتماعی، احساس بیگانگی اجتماعی سیاسی و احساس از خودبیگانگی رابطیه معناداری را با مشارکت اجتماعی جوانان نشان دادند و در مجموع 69درصد از واریانس مشارکت اجتماعی جوانان را در دو جامعیه ایران و تاجیکستان تبیین کردند.
بررسی رابطه سرمایه فرهنگی و گرایش والدین به تبعیض جنسیتی (مطالعه موردی والدین شهرستان جوانرود)(مقاله علمی وزارت علوم)
در مطالعه حاضر به بررسی رابطه میان سرمایه فرهنگی والدین و گرایش آن ها به تبعیض جنسیتی پرداخته شده است. به جهت اهمیت و گستردگی نقش سرمایه فرهنگی بسیاری از تحلیلگران و نظریه پردازان اجتماعی از آن به عنوان یک منبع مهم در تعیین ساختار اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی یاد کرده اند. وجه دیگر این تحقیق سنجش میزان گرایش به تبعیض جنسیتی است که از نظریات فمینیستی برای فراهم آوردن چهارچوب نظری این مفهوم استفاده شده است. داده های پژوهش از طریق پرسشنامه و از یک نمونه 384 نفری از والدین شهرستان جوانرود گردآوری شده است. نتایج به دست آمده از این پژوهش بیانگر وجود رابطه ی معنادار بین دو متغیر سرمایه فرهنگی والدین و گرایش آن ها به تبعیض جنسیتی در سطح اطمینان 95 درصد است. بر این اساس بین میزان سرمایه فرهنگی والدین و گرایش آن ها به تبعیض جنسیتی نسبت به فرزندانشان رابطه معکوس وجود دارد به این معنی که گرایش به تبعیض جنسیتی در میان والدین با سرمایه فرهنگی پایین تر، بیشتر از والدین با سرمایه فرهنگی بالاتر است.
رابطه فرهنگ رشته ای با انواع فرهنگ های دانشگاهی: مورد مطالعه دانشگاه تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۶ پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲
281 - 304
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطیه فرهنگ رشته ای با انواع فرهنگ های دانشگاهی بر اساس رویکرد برگ کوئیست است. بدین منظور رابطیه فرهنگ های دانشگاهی معرفی شده توسط برگ کوئیست با فرهنگ رشته ای در سه بعد 1. ایفای نقش محقق؛ 2. همکاری های دانشگاهی و 3. جو حمایتی برای فعالیت های پژوهشی و همچنین با دسته بندی علوم از نظر تونی بچر بررسی شده است. روش تحقیق این مطالعه پیمایشی بوده و از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. جامعیه آماری این مطالعه شامل 690 نفر اعضای هیئت علمی دانشگاه تبریز است. به سبب احتمال تمایل اندک اعضای هیئت علمی در پاسخگویی به پرسشنامه ها و برای جلوگیری از افت تعداد نمونه، پرسشنامه ها در میان همیه استادان پخش شد. در نهایت 156 نفر از اعضای هیئت علمی به پرسشنامه های فرهنگ های دانشگاهی (ACI) و فرهنگ رشته ای پاسخ دادند. آزمون تفاوت میانگین ها نشان داد که میان فرهنگ دانشگاهی حاکم بر دانشکده های مختلف دانشگاه تبریز تفاوت معناداری وجود دارد؛ به طوری که دانشکده های علوم تربیتی و روان شناسی، دامپزشکی، مکانیک، برق، فیزیک و شیمی، همانند فرهنگ حاکم بر کل دانشگاه، فرهنگ مشارکت پذیر؛ دانشکده های انسانی و علوم اجتماعی، ادبیات و زبان های خارجی، کشاورزی، عمران و علوم پایه فرهنگ وکالتی و دانشکدیه ریاضی فرهنگ توسعه ای دارند. همچنین مشخص شد که فرهنگ مشارکت پذیر با ویژگی های بارزی همچون تولید و تفسیر دانش، پژوهش های مورد حمایت هیئت علمی، آزادی عمل دانشگاهی، امکان مطالعیه استادان در حوزیه تخصصی خود، تسلط عقلانیت و استقلال، فرهنگِ حاکم بوده است. تحلیل داده ها با استفاده از رگرسیون گام به گام آشکار ساخت که ضریب تعیین مدل نهایی برای فرهنگ دانشگاهی در دانشگاه تبریز 5/34 درصد بوده است
تبیین جامعه شناختی تاثیرات مردسالاری بر احساس محرومیت نسبی و احساس بیگانگی زنان از خود و از زندگی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
در تحقیق حاضر با استعانت از نظریه های مردسالاری آبدا سلطانا (2010)، هشام شرابی (2010)، جودیت باتلر (1990)، سیمن (1959)، سیوتلاس (2010)، والدفوگل (2001) و نظریه های احساس محرومیت نسبی دیویس (1959)، دیوب و گیموند (1986)، واکر و مان (1987)، تیرابوسکی و ماس (1998) می کوشد تاثیرات مردسالاری بر احساس محرومیت نسبی، احساس بیگانگی از خود و احساس بیگانگی از زندگی زناشویی را در زنان متأهل بسنجد. جامعه آماری تحقیق را کلیه زنان متأهل ساکن در 14 منطقه شهر اصفهان (54921=N) بر اساس سرشماری سال 1390 تشکیل می دهد. نمونه آماری بر اساس فرمول کوکران و جدول کرچی و مورگان 384 نفر محاسبه شده است. با استفاده از ابزار پرسشنامه و کاربرد روش تحقیق پیمایش اطلاعات مورد نیاز جمع آوری گردید. متغیرهای مردسالاری، احساس محرومیت نسبی، احساس بیگانگی از خود و از زندگی زناشویی در جامعه تحت مطالعه از طریق ساخت مقیاس و شاخص با روایی و پایایی قابل قبول سنجیده شده است. یافته های تحقیق نشان داد: -رابطه معنی داری میان متغیرهای مردسالاری در خانواده و احساس محرومیت نسبی زنان وجود دارد.- رابطه معنی داری میان متغیرهای مردسالاری در خانواده و احساس بیگانگی زنان از خود وجود دارد.- رابطه معنی داری میان متغیرهای مردسالاری در خانواده و احساس بیگانگی زنان از زندگی زناشویی وجود دارد.- رابطه معنی داری میان احساس محرومیت نسبی و احساس بیگانگی از خود در زنان وجود دارد.- رابطه معنی داری میان احساس محرومیت نسبی و احساس بیگانگی از زندگی زناشویی در زنان وجود دارد.- متغیرهای مردسالاری و احساس محرومیت نسبی براساس تحلیل رگرسیون چندگانه 58 درصد از تغییرات متغیر بیگانگی از خود و 63 درصد از تغییرات متغیر بیگانگی از زندگی زناشویی را تبیین می کنند.
بررسی عوامل اجتماعی و روان شناختی مؤثر بر گرایش به خودکشی: نمونه موردی زنان 16 تا 40 ساله شهر یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۴ پاییز و زمستان ۱۳۹۲ شماره ۲
209 - 233
خودکشی پدیده ای چند بعدی و فرایندی است که از ناراحتی، تمایلات به خودکشی، خودکشی نافرجام تا خودکشی کامل را شامل می شود. اکثر پژوهش های پیشین، با اتکای بر متغیرهای جامعه شناختی یا روان شناختیِ صرف با تکیه بر آمارهای رسمی و داده های سری های زمانی، تنها خودکشی کامل را مورد توجه قرار داده و گرایش به خودکشی را نادیده گرفته اند. از این رو، مقاله حاضر با در نظر گرفتن هر دو دسته متغیرهای جامعه شناختی و روان شناختی، و با روش پیمایشی مقطعی به بررسی میزان گرایش به خودکشی زنان 16- 40 ساله ساکن شهر یاسوج پرداخته است. بر اساس نتایج پژوهش مجردها نسبت به متأهل ها، جوانان نسبت به میان سالان، و بیکاران و دانشجویان نسبت به شاغلان و خانه داران گرایش بیشتری به خودکشی داشته اند. همبستگی متغیرهای دینداری و افسردگی با گرایش به خودکشی، به ترتیب، منفی و مثبت بوده است. مهم ترین متغیر تأثیر گذار بر گرایش به خودکشی افسردگی و تأثیر دینداری بر گرایش به خودکشی بیشتر غیر مستقیم بوده است. در نهایت دو متغیر افسردگی و مجرد بودن توانسته اند بیش از نیمی از واریانس (53 درصد) گرایش به خودکشی پاسخ گویان را تبیین کنند.
مسئله اقتدار ارزش های اخلاقی در جامعه ایران: تنزل یا تداوم؟(مقاله علمی وزارت علوم)
امروزه به کرات شاهد ادعای تضعیف ارزش های اخلاقی و از دست رفتن اقتدار آنها در جامعه هستیم؛ یافته های پیمایش های مختلف نیز در جهت تأیید این مدعا است. آیا واقعاً این اتفاق رخ داده و ارزش های اخلاقی در جامعه تضعیف شده اند؟ چنین مدعایی بر این پیش فرض استوار است که اقتدار آنها در گذشته بیش از امروز بوده است. مقاله حاضر به بررسی این ادعا می پردازد و بدین منظور از دو دسته داده استفاده می کند: نخست، داده های تاریخی که در سفرنامه ها و کتاب های تاریخ اجتماعی آمده و دوم یافته های پیمایش هایی است که در چند دهیه اخیر انجام شده اند. یافته ها نشان می دهند که ضعف اقتدار ارزش های اخلاقی در ایران مسئله ای خاص دوریه کنونی نیست و دارای ریشه های تاریخی است. مقاله دو دسته عوامل را در تضعیف ارزش های اخلاقی و تشدید آنها مورد تأکید قرار داده است: نخست نظام های حکم رانی و نوع تعامل آن با جامعه؛ بدین معنا که نبود تعامل مناسب بین نظام حکم رانی با جامعه و نیروهای اجتماعی، ارائه قرائتی سیاسی و ایدئولوژیک از اخلاق، بهره گیری از قدرت در راستای منافع شخصی و گروهی، ضعف نهادهای اجتماعی سامان بخش و فقدان توافق عام اجتماعی درباره ارزش های اخلاقی سبب مخدوش شدن عدالت اجتماعی، سرکوب آزادی های فردی، و تحمیل تعهدات شخصی بر افراد شده که پیامد گریزناپذیر آن ممانعت از تقویت ارزش های اخلاقی در جامعه بوده است. دوم سرایت ارزش های بازاری به حوزه های اجتماعی و اخلاقی در دوره اخیر که عدم اقتدار ارزش های اخلاقی را تشدید کرده است.
معنای اجتماعی سیل (یک مطالعه کیفی از سیل زدگان مناطق بندر امام خمینی و جراحی در استان خوزستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
135 - 149
در این پژوهش، به مطالعیه اجتماعی معنای سیل و استراتژی های مواجهه با آن در بین سیل زدگان استان خوزستان (مناطق بندر امام خمینی و جراحی)، پرداخته شده است. روش استفاده شده در این پژوهش، نظرییه داده بنیاد بوده است. داده های این تحقیق از طریق انجام مصاحبه های عمیق و با نمونه گیری نظری از 20 نفر از افراد که متشکل از آسیب دیدگان و سیل زدگان بوده اند، گردآوری شد و تا اشباع نظری کامل پیش رفت. برای تحلیل داده ها از سه مرحلیه کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری گزینشی، استفاده شده است. پس از مرحلیه کدگذاری، 7 مقوله ی اصلی و 1 مقوله ی هسته از داده ها استخراج شد که نتایج این پژوهش، در قالب الگوی پارادایمی و طرح واریه نظری ارائه شده است. نتایج نشان داد که معنای سیل در بین سیل زدگان به طور عمده از طریق عواملی همچون نادیده انگاری، احساس طرد شدگی و بازتولید ذهنیت منفی نسبت به عملکردهای مسئولان و همچنین هم افزایی مشکلات، برساخته می شود. البته ناگفته نماند که سیل زدگان در برابر سیل، «راهبرد ترکیبی شکننده» را هم بر گزیدند. در نهایت، نظرییه پژوهش نشان داد که سیل منجر به «از جا کندگی مکانی و هویتی سیل زدگان» شده است.
توسعه یافتگی انسانی و کارآفرینی: بررسی منابع آزادی و ناآزادی در تحقق قابلیت کارآفرینی در ایران در دو دهه اخیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۱
49 - 88
هدف از انجام این پژوهش، شناخت تجربه ی زیسته کارآفرینان بخش خصوصی در مواجه با منابع آزادی و ناآزادی و بهره مندی از فرصت ها و توانمندی های بنیادین اولیه در روند تحقق قابلیت کارآفرینی، در جهت نزدیک شدن به شناخت عمیق وضعیت کلان روایت توسعه یافتگی انسانی در جامعه ایران در قالب یک پژوهش کیفی است. بدین منظور ما برای پاسخ بدین پرسش که: کارآفرینان در جامعه ی ما در مسیر تبدیل قابلیت بالقوه کارآفرینی خود به بنگاه های کارآفرینی از چه منابعی از آزادی بهره مندند و از چه ناآزادی ها و موانعی رنج میبرند، از روش تحلیل مضمون و در قالب مصاحبه های نیمه ساختار یافته با کارآفرینان فعال در بنگاه های کوچک و متوسط فعال در شهر تهران، استفاده کردیم. در نهایت یافته های ما از خلال بررسی امکان ها و امتناع های پیشاروی این افراد در سه مرحله خلق ایده و میل به کارآفرینی، شروع و ایجاد کسب و کار، و در نهایت تداوم و گسترش کسب و کار، بیانگر تاثیر پنج منبع اصلی شامل نهاد خانواده، نهاد آموزش، هنجارها و باورهای اجتماعی، دولت و بازار، و مولفه های شخصیتی فرد کارآفرین، به عنوان منابع اصلی آزادی و ناآزادی پیش روی این افراد، بود که در سه سطح مضامین پایه (پانزده مورد)، مضامین سازمان دهنده(پنج مورد) و مضمون فراگیر(یک مورد) به دست آمد.
ارائه یک مدل شبکه عصبی فازی ، جهت پیش بینی سلامت عمومی زنان از طریق رابطه مولفه های تاثیرگذار انگیزه مشارکت ورزشی و فرهنگ بدن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۸ بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱
233 - 251
ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﺣﺎﺿﺮ ﺑﺎ ﻫﺪف پیش ﺑیﻨ ی ﺳ ﻼﻣﺖ ﻋﻤ ﻮﻣی ﺑﺮاﺳﺎس انگیزه مشارکت ورزشی و فرهنگ بدن انجام شد. نمونه آماری را تمامی زنان پرسنل شاغل در معاونتهای دانشگاه علوم پزشکی کرمان که شامل549 نفر بودند تشکیل می داد. ﺑﺮای ﺟﻤﻊ آوری داده ﻫﺎ از ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ ﺳﻼﻣﺖ ﻋﻤﻮﻣی (GHQ-28)، پرسشنامه انگیزه مشارکت ورزشی (گیل و همکاران، 1983) و پرسشنامه محقق ساخته فرهنگ بدن استفاده گردید. برای کسب اعتبار علمی از روش روایی صوری و محتوایی استفاده شد. میزان پایایی پرسشنامه ها نیز از طریق ضریب آلفای کرونباخ تعیین گردید. چارچوب نظری تحقیق از طریق شبکه عصبی فازی در نرم افزار MATLAB طراحی شد. با بهره گیری از سیستم استنباط عصبی – فازی تطبیقی (ANFIS) ؛ بین متغیرهای ورودی؛ انگیزه مشارکت ورزشی و فرهنگ بدنی و متغیر خروجی؛ سلامت عمومی، رابطه ای برقرار شد. نتایج نشان داد که با توجه به همبستگی بالا بین ورودیهای شبکه و خروجیهای آن و نیز میزان خطای بدست آمده، مدل ANFIS مدلی بسیار مناسب برای پیش بینی سلامت عمومی تلقی میشود و بهترین حالت مدل جهت ارتقا سلامت عمومی زمانیست که فرهنگ بدن در حد متوسط باشد.