درخت حوزه‌های تخصصی

جامعه شناسی خانواده

ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴۱ تا ۴۶۰ مورد از کل ۱٬۹۹۳ مورد.
۴۴۵.

جایگاه اجتماعی سالمندان در خانواده با تأکید بر نقش تلویزیون: بررسی دیدگاه های سالمندان تهرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جایگاه اجتماعی سالمندان سالمندان تهرانی نقش رسانه

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی خانواده
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات مطالعات سینمایی، موسیقی و بصری مطالعات سینمایی
تعداد بازدید : ۲۱۱۶ تعداد دانلود : ۷۵۸
مطالعة حاضر با هدف کنکاش نقش تلویزیون در تغییر جایگاه اجتماعی سالمندان در شهر تهران به روش کیفی صورت گرفته است. جامعة آماری این مطالعه، سالمندان بوده اند و پژوهشگر با سی نفر از سالمندان مصاحبه هایی انجام داده که طول زمانی آنها به طور متوسط بیش از یک ساعت است. این مقاله حاوی مهم ترین نتایج حاصل از این تحقیق است. سؤال اصلی تحقیق، عبارت است از اینکه سالمندان تهرانی برای خود در خانواده شان چه جایگاهی قائلند؟ آنها نقش تلویزیون را در این جایگاه چگونه تبیین می کنند؟ نتایج به دست آمده از مصاحبة عمیق با سالمندان تهرانی ای که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند، حاکی از این است که سالمندان در حیطة جایگاه اجتماعی، اقتصادی و جسمی شان، تا حدی از خانواده ها ابراز یأس کرده اند و در حیطة علت کاهش منزلت سالمندان، مقولة مهم کمرنگ شدن ارزش های دینی و فرهنگی خودنمایی می کند. عدة کمی از سالمندان برای خودشان در خانواده جایگاه محوری قائل بودند و عدة بیشتری معتقد بودند از احترامی که استحقاق آن را دارند، برخوردار نیستند و در خانواده جایگاهی حاشیه ای دارند. همچنین سالمندانی که خانواده هایشان زیاد تلویزیون یا ماهواره می بینند، معتقدند کمتر مورد توجه فرزندانشان هستند. در زمینة نقش رسانه در جایگاه سالمندان نیز مهم ترین مقوله ها نشان می دهد که عملکرد تلویزیون در «برنامه سازی» و «ارائة الگو به منظور ارتقای منزلت سالمندان» ضعیف بوده است. همچنین در زمینة مهم ترین دلایل سپردن سالمندان به مراکز نگهداری، مشارکت کنندگان ابراز کرده اند که ناسپاسی فرزندان و مشکلات اقتصادی آنها مهم ترین دلایل هستند. سالمندان بررسی شده در این تحقیق به ترتیب حفظ حرمت سالمندان، آموزش و برنامه سازی رسانه در زمینة سالمندی، تأمین مسائل اقتصادی سالمند، و ایجاد مراکز تفریحی و بهداشتی را مهم ترین انتظارات خود از جامعه عنوان کرده اند.
۴۴۶.

نقش به کارگیری مهارت های مدیریت تنوع فرهنگی مدیران در ارتقای سطح مشارکت اجتماعی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مهارت مشارکت اجتماعی تنوع فرهنگی مهارت های مدیریت تنوع فرهنگی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی فرهنگ مطالعات فرهنگی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی خانواده کودک و نوجوان
تعداد بازدید : ۲۱۱۱ تعداد دانلود : ۱۲۲۳
هدف از این پژوهش، مطالعه «نقش به کارگیری مهارت های مدیریت تنوع فرهنگی مدیران دبیرستان های شاهین شهر در ارتقای سطح مشارکت اجتماعی دانش آموزان در سال تحصیلی 89-1388» بود. نتایج پژوهش نشان داد میانگین مشارکت اجتماعی دانش آموزان بر حسب میزان به کارگیری مهارت های مدیریت تنوع فرهنگی تفاوت معناداری داشت و با افزایش مهارت های مدیریت تنوع فرهنگی مدیران، میزان مشارکت اجتماعی دانش آموزان نیز ارتقا یافته بود. از طرفی میانگین مشارکت اجتماعی دانش آموزان بر حسب میزان به کارگیری مهارت های مدیریت تنوع دینی ـ مذهبی و بر حسب میزان به کارگیری مهارت های مدیریت تنوع قومی ـ نژادی نیز متفاوت و معنادار بود؛ از این رو می توان عامل به کارگیری مهارت های مدیریت تنوع فرهنگی (در ابعاد تنوع قومی ـ نژادی و تنوع دینی ـ مذهبی) توسط مدیران را در افزایش سطح مشارکت اجتماعی دانش آموزان مؤثر دانست.
۴۴۷.

بررسی وضعیت ازدواج و طلاق در استان ایلام طی سال های 1385-1392(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استان ایلام میزان ازدواج میزان طلاق نسبت طلاق به ازدواج

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی مطالعات زنان آسیب شناسی مسایل زنان آسیب شناسی اجتماعی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی خانواده
تعداد بازدید : ۲۱۱۴ تعداد دانلود : ۷۶۴
بالا رفتن سن ازدواج و میزان طلاق، سبب شده است که مسئله ی ازدواج و طلاق، موردتوجه گروه زیادی از کارشناسان، قرار گیرد. بررسی این مسئله در جامعه به منظور برنامه ریزی، وامدارِ آگاهی یافتن از شاخص های ازدواج و طلاق است؛بر این اساس مقاله ی حاضر در راستای مطالعه ی شاخص های ازدواج و طلاق در استان ایلام، طی سال های 1385 تا 1392 و مقایسه ی آنها با شاخص های کشوری، نگاشته شده است. روش تحقیق از نوع توصیفی اسنادی و با تکیه بر تحلیل ثانویه بوده که از طریق آن به بررسی چگونگی وقایع ازدواج و طلاق در استان، پرداختهشده است. نتایج به دست آمده، گواه این است که: میانگین سن ازدواج برای زوج ها در اولین ازدواج، نزدیک به 28 سال است که به طور متوسط 5 سال با زوجه اختلاف دارند(23 سال در مقابل 28 سال). در استان ایلام نسبت طلاق به ازدواج در مقایسه با متوسط کشوری، پایین تر است. به طوری که در اکثر آمارگیری ها این نسبت در کشور، بیش از دو برابر استان ایلام بوده است. در سال 1392 مقدار این نسبت برای استان ایلام و کل کشور به ترتیب برابر با 4/9 و 1/20 بوده است. سن طلاق در بین زنان، پایین تر از مردان است. میانگین سن طلاق برای زنان، نزدیک به 27 سال و برای مردان 34 سال است. در اکثر طلاق های صورت گرفته، سن زوج بیشتر از سن زوجه است که نمای آن، مربوط به چهار سال اختلاف سن زوج نسبت به سن زوجه است. در اکثر موارد، اختلاف سن زوج به زوجه در زمان طلاق، کمتر از 4 سال بوده است؛ البته مقایسه ی میزان دوام زندگی مشترک در استان ایلام با میانگین کشوری، نشان می دهد که در سال 1392 در استان ایلام 7/54 درصد طلاق ها مربوط به زوج هایی بوده است که کمتر از 4 سال زندگی مشترک داشته اند؛ اما متوسط کشوری در سال مذکور، برابر با 8/42 درصد بوده است؛ درواقع می توان چنین بیان کرد که در استان ایلام، میزان دوام زندگی مشترک، کمتر از متوسط کشوری است. در سال 1392 به طور متوسط، طول مدت زندگی مشترک در کشور 9/7 سال بوده است که استان های اردبیل و ایلام به ترتیببا میانگین 5/5 و 6/5، کمترین طول مدت دوام زندگی را در بین استان های کشور، دارا بوده اند. میانگین سن طلاق در بین دختران، پایین تر از پسران است که در استان ایلام، طی سال های موردبررسی، روندی کاهشی داشته و پایین تر از میانگین کشوری بوده است.
۴۴۸.

آثار نظم و تضاد خانواده بر خشونت علیه کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۱۰ تعداد دانلود : ۱۱۲۳
"به نظر می رسد تحقیقاتی که در زمینه خشونت علیه کودکان انجام گرفته، به خصوص در ایران، به نظریه هایی که خشونت را نتیجه تعاملات آشفته و مشکل ساز می دانند کمتر توجه نموده اند. پژوهش حاضر سعی دارد با توجه به سایر عوامل، تاکید اصلی خود را بر عوامل رابطه ای درون خانوادگی (نظم و تضاد) معطوف کند. این مطالعه تحقیقی پیمایشی است که روی 300 خانواده تهرانی انجام گرفته است. برای تحلیل داده ها از رگرسیون چند متغیره و مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شده است. یافته ها نشان می دهند که متغیر نظم و تضاد در خانواده به ترتیب اهمیت، اثرات موثر و معنی داری بر خشونت علیه کودکان در خانواده ها دارند."
۴۴۹.

تعیین عوامل پیش بینی کننده صمیمیت زناشویی زنان شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مهارت های ارتباطی ویژگی های شخصیت سبک های دلبستگی الگوهای ارتباطی صمیمیت زناشویی سبک های حل تعارض آسیب شناسی ارتباط با خانواده همسر

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی شخصیت
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی مناسبات انسانی در محیط خانواده
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی خانواده زنان
تعداد بازدید : ۲۱۰۶ تعداد دانلود : ۲۵۷۷
هدف پژوهش حاضر تعیین عوامل پیش بینی کننده صمیمیت زناشویی در زنان شهر اصفهان بود. روش پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه مورد مطالعه، زنان متأهل شهر اصفهان در سال 1391 بودند که از میان آن ها به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای تعداد 200 زن متأهل انتخاب شدند. سپس پرسشنامه های صمیمیت زناشویی، پنج عاملی شخصیت فرم کوتاه، مقیاسدلبستگیبزرگسالکولینزورید، مهارت هایارتباطی، الگوهایارتباطی، سبک های اداره تعارض بین فردی، آسیب-شناسیتعاملیزوجینباخانوادههمسر و فرماطلاعاتجمعیتشناختی در اختیار آنان قرار گرفت. نتایج با استفاده از ضریبهمبستگی،رگرسیونچندگانه و نرم افزار SPSS-19 تجزیه و تحلیل شدند.نتایج همبستگی نشان داد ویژگی های شخصیت، سبک های دلبستگی، مهارت های ارتباطی، الگوهای ارتباطی، سبک های حل تعارض و آسیب شناسی ارتباط با خانواده همسر و سن زنان با صمیمیت زناشویی همبستگی معنادار داشتند. هم چنین نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که عوامل مذکور جزء عوامل پیش بینی کننده صمیمیت زناشویی بودند. در نهایت معادله پیش بینی صمیمیت زناشویی براساس ضرایب به دست آمد.می توان نتیجه گرفت ویژگی های شخصیت، سبک دلبستگی، مهارت های ارتباطی، الگوهای ارتباطی، سبک های حل تعارض، آسیب شناسی ارتباط با خانواده همسر و سن زنان جزء عوامل پیش بینی کننده صمیمیت زناشویی می باشند.
۴۵۰.

بررسی عوامل مرتبط با تعارضات زناشویی در شهر شیراز(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: خانواده ازدواج تعارضات زناشویی زوجین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۰۶ تعداد دانلود : ۹۹۸
هدف از مطالعه حاضر بررسی عوامل مرتبط با تعارض زناشویی در شهر شیراز است. روش پژوهش پیمایشی و جامعه آماری زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره است. آزمودنی های این پژوهش شامل 100 نفر است که با نمونه گیری تصادفی در دسترس گزیده شده اند. ابزارهای پژوهش عبارت است از پرسشنامه که با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ پایایی آن برابر با 9/8 شده است. همچنین برای تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده شده و یافته هایحاصل از پژوهش نشان داد که بین تعارض زناشویی با تحصیلات زوجین، اشتغال زنان، فاصله سنی زوجین، طول مدت ازدواج، رضایتمندی جنسی، میزان اعتماد به نفس، دخالت خانواده ها و عدم تفاهم و عدم تجانس فرهنگی و اعتقادی و همچنین اعتیاد رابطه ای معنادار وجود دارد.
۴۵۱.

بچه افغانی: شکل گیری تصور از خود و دیگری در تجربه زندگی روزمره نوجوانان افغان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توافق تفاهم دیگری خود داغ ننگ فاصله گیری تعاملات روزمره نوجوان افغان

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی انسان شناسی انسان شناسی زیستی روان شناسی اجتماعی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی خانواده کودک و نوجوان
تعداد بازدید : ۲۰۹۶ تعداد دانلود : ۷۴۵
مسئلة اصلی این پژوهش مطالعة مشکلات نوجوانان افغانستانی در تعاملات روزمره و تأثیر این مشکلات و تنگناها بر شکل گیری تصور از خود و دیگری در آن هاست. ملاحظات نظری براساس نظریات متفکران مکتب کنش متقابل نمادین و با استفاده از سازة مطرودیت اجتماعی تدوین شده است. این پژوهش از نوع پژوهش های کیفی است، گردآوری داده ها با استفاده از مصاحبه های نیمه ساخت یافته و مصاحبه های روایی صورت گرفته است. تحلیل داده ها نیز با استفاده از نظریة داده نگر انجام گرفته است. برای انجام دادن این پژوهش درمجموع با 21 نفر از نوجوانان (12 تا 16 ساله) افغانستانی دختر و پسر ساکن شهر تهران مصاحبه شد. یافته ها بیان می کند افراد مورد مطالعه در جریان تعاملات روزمرة خود با ایرانیان مورد تحقیر و بی احترامی بوده اند و به آن ها برچسب اَفی (افغانی) زده شده است. مصاحبه شوندگان نیز به منظور اجتناب از برخوردها «فاصله گیری» را به عنوان استراتژی کنش برگزیده اند. تصور افراد مورد مطالعه از ایرانیان به عنوان دیگری، خودبرتربین، ضدافغانی و عموماً مشتمل بر بی اعتمادی بوده است. این تصور از دیگری بر تصور از خود افراد مورد مطالعه تأثیر داشته است و در کنار سایر عوامل سبب شده است آن ها خود را افرادی متفاوت از ایرانیان تلقی کنند. احساس تفاوت با ایرانیان در ذهن افراد مورد مطالعه درواقع همان تصوری است که ایرانیان دربارة آن ها داشته اند. آن ها خود را نسبت به ایرانیان متفاوت می دانند؛ چراکه از سوی ایرانیان افرادی متفاوت و به عنوان دیگری تعریف شده اند.
۴۵۲.

بررسی علل و انگیزه های مؤثر بر ازدواج افراد 45 - 25 سال شهر بیرجند و رابطه آن با میزان رضایت از زندگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ازدواج رضایت از زندگی زناشویی همسر انگیزه علل مؤثر بر ازدواج

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۹۶ تعداد دانلود : ۱۱۱۶
" مسئله ازدواج و انتخاب همسر و علل و انگیزه‌های سوق‌دهنده مؤثر بر آن، یکی از مسائل اساسی جامعه در حال گذار امروزی ایران است که بدون آگاهی همه‌جانبه درباره چگونگی کمیت و کیفیت آن نمی‌توان نظری کامل وکافی داشت. در این مقاله به بررسی علل و انگیزه‌های مؤثر بر ازدواج افراد و رابطه آن با میزان رضایت از زندگی زناشویی آن‌ها پرداخته شده است. درتبیین علل و انگیزه‌های ازدواج و رضایتمندی از زندگی زناشویی ازچارچوب نظریی مشتمل بر نظریات و تئوری‌های نیاز، محرومیت نسبی، میدانی لوین، همسان‌همسری، نیازهای مکمل، مبادله،کنش متقابل نمادین و عادتواره گیدنز استفاده شده است. نتایج این تحقیق پیمایشی که از یک نمونه 300 نفری، به‌صورت نمونه‌گیری خوشه‌ای و از طریق فرمول کوکران از جامعه آماری557/41 نفری از زوجین45-25 سال شهر بیرجند انتخاب شده‌اند، نشان می‌دهد که متغیرهای نیاز به انتخاب همسر ، فشار محیط در انتخاب همسر ، عامل تکمیل‌کنندگی شخصیت، همخوانی عادت‌ها، میزان اهمیت ادراک از پایگاه همسر در هنگام ازدواج و سن همسر، تاثیر معنی داری بر رضایت از زندگی زناشویی داشته‌اند. تحلیل چند متغیره نیز نشان می‌دهد که متغیرهای همخوانی عادت‌ها، فشارمحیط، ادراک از پایگاه همسر درهنگام ازدواج، تعداد فرزند و تحصیلات همسر، در جهت مثبت بر رضایتمندی اثر می‌گذارند،یعنی با افزایش آن‌ها (به‌صورت مرتبط با هم) میزان رضایتمندی نیز افزایش می‌یابد. اما با توجه به علامت منفی ضریب بتا در مورد متغیرهای سن همسر و مدت زمان زندگی مشترک، در صورتی که میزان این متغیرها افزایش یابد (با درنظرگرفتن اثر همه متغیرها) میزان رضایـتمندی از زندگی زناشویی کاهش پیدا می‌کند و عکس این رابطه نیزصادق است. درکل، این هفت متغیر توانسته‌اند که 49/0 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین کنند. "
۴۵۳.

رابطه بین کلیشه های جنسیتی احساس قدرت زوجین و متغیرهای جمعیت شناختی با چرخه ارتباط زناشویی تقاضا - کناره­ گیری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قدرت کلیشه های جنسیتی متغیرهای جمعیت شناختی چرخه ارتباط زناشویی تقاضا کناره گیری

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی خانواده کودک و نوجوان
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی خانواده زنان
تعداد بازدید : ۲۰۹۴ تعداد دانلود : ۱۲۷۶
مقدمه: چرخه ارتباط زناشویی تقاضا – کناره­گیری یکی از رایجترین الگوهای تعاملی میان زوجین است که در آن یکی از زوجین، خواستار افزایش صمیمیت است و به همسر خود نزدیک شده و از سردی و فقدان ابراز محبت او شکایت می­کند، و همسر دیگر از صمیمت اجتناب کرده، با کناره­گیری و انفعال واکنش نشان می­دهد. این الگوی تعاملی که معمولاً به شکل زن متقاضی – مرد کناره­گیر بروز می­کند، به مرور زمان تشدید و باعث نارضایتی زوجین از زندگی زناشویی می­شود. با توجه به پیشینه­های موجود، برخی از عوامل اجتماعی مانند کلیشه­های جنسیتی و تفاوت سطوح قدرت میان زنان و مردان، در شکل گیری این الگوی تعاملی نقش مؤثری داشته، زوجین را به سمت این الگو سوق می­دهد. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه متغیرهای جامعه­شناختی و چرخه ارتباط زناشویی تقاضا – کناره­گیری است تا میزان رابطه کلیشه­های جنسیتی، احساس قدرت زوجین و متغیرهای جمعیت شناختی با چرخه مذکور تعیین شود. روش: در پژوهش حاضر رابطه متغیرهای کلیشه ­ های جنسیتی، احساس قدرت زوجین و متغیرهای جمعیت شناختی با چرخه تقاضا – کناره­گیری با استفاده از روش آمار توصیفی (رگرسیون و همبستگی) بررسی شد. یافته­ها: نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیرهای کلیشه­های جنسیتی، احساس قدرت و تعداد فرزندان به طور معناداری قادر به پیش­بینی چرخه مذکور هستند. نتایج آزمون همبستگی نشان داد که افزایش تفکر کلیشه­ای و تعداد فرزندان، باعث افزایش احتمال شکل­گیری چرخه تقاضا – کناره­گیری در روابط زوجین می­شود و احساس قدرتِ بیشتر با «کناره ­ گیری» و احساس قدرتِ کمتر با «متقاضی شدن» همبستگی مثبت دارند. نتیجه­گیری: نتایج فوق اهمیت توجه به متغیرهای مذکور در تحلیل علل و عوامل چرخه مذکور را نشان می­دهد و به دست اندرکاران مسائل خانوادگی و اجتماعی کمک می­کند که با شناسایی عوامل مؤثر بر این چرخه، زمینه بهبود ارتباطات زوجین را فراهم کنند.
۴۵۵.

بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر میزان گرایش به طلاق در شهر یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گرایش به طلاق معیار انتخاب همسر انرژی عاطفی تفاوت تحصیلی اختلاف سنی مراوده با خویشاوندان رضایت جنسی و عاطفی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۹۲ تعداد دانلود : ۱۰۷۶
هدف از انجام تحقیق حاضر، بررسی عوامل اجتماعی مؤثّر بر میزان گرایش به طلاق در شهر یاسوج است. جامعه آماری تحقیق، خانوارهای شهر یاسوج و روش تحقیق از نوع پیمایشی است. ابزار جمع­آوری اطّلاعات، پرششنامه و شیوه نمونه­گیری تحقیق، نمونه­گیری خوشه­ای چندمرحله­ای بود و حجم نمونه بر حسب فرمول کوکران، 384 نفر انتخاب شدند. متغیّر وابسته تحقیق، میزان گرایش به طلاق بود که 9 متغیر مستقل شامل تفاوت تحصیلی زوجین، اختلاف سنی زوجین، میزان مراوده با خویشاوندان، میزان رضایت جنسی و عاطفی از همسر، اختلاف طبقاتی خانواده زوجین، میزان وفاداری همسر، معیار انتخاب همسر بر حسب اولویت اوّل ازدواج، میزان شناخت از همسر قبل از ازدواج، سطح انرژی عاطفی در خانواده، در رابطه با آن آزمون گردید. یافته­های تحقیق نشان داد که بین متغیّرهای میزان مراوده با خویشاوندان، میزان رضایت جنسی و عاطفی از همسر، میزان شناخت از همسر قبل از ازدواج، میزان وفاداری همسر و سطح انرژی عاطفی در خانواده، با متغیر میزان گرایش به طلاق رابطه معکوس و معنی­دار وجود دارد و بین متغیّرهای تفاوت تحصیلی زوجین، اختلاف سنی زوجین و اختلاف طبقاتی خانواده زوجین با متغیّر میزان گرایش به طلاق، رابطه مستقیم و معنادار وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون ­چند­گانه نشان داد، متغیرهای مستقل مجموعأ 44 درصد از واریانس متغیّر وابسته را تبیین می­کنند.
۴۵۶.

مساله اجتماعی خاموش و نامرئی: کاهش شانس ازدواج برای دختران روستایی (با تاکید بر یافته هایی از نقاط روستایی همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سن ازدواج کاهش شانس ازدواج گزینش جنسیتی مهاجرت دختران روستایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۸۶ تعداد دانلود : ۱۴۹۰
با توجه به تحولات جمعیتی و اجتماعی در طول دهه های اخیر در ایران، مسئله اجتماعی تاخیر سن ازدواج یا به تعبیر برخی، پیامدهای منفی ناشی از این امر پدید آمده است و با توجه با بافت اجتماعی، در صورت استمرار میتواند به بحران تبدیل شود و حیات جامعه را تهدید کند. میزان سن در اولین ازدواج یا احتمالاً پیوستن بخشی از دختران به مجردین قطعی در همه نقاط کشور، طبق آمارهای رسمی در حال افزایش است. علاوه بر مناطق شهری، در نواحی روستایی نیز این مشکل به طور جدی جلوه کرده است و با توجه به شرایط دختران روستایی و محرومیت آنها از بسیاری از حقوق و خدماتی که در نقاط شهری وجود دارد و انگ ها و ننگ های ناشی از عدم ازدواج و خطر پیوستن به خیل مجردان قطعی در جوامع سنتی و بسته روستایی، این معضل از اهمیت بیشتری برخوردار است. اما مساله این است که مانند سایر مسائل اجتماعی، نگاه ها در ایران «شهرمحور» و «شهرزده» است و جامعه روستایی در درجه دوم اهمیت و اولویت قرار دارد و صدای محرومیت مضاعف دختران روستایی به گوش برنامه ریزان نمی رسد. در این مطالعه، از چهارچوب نظری مدل انگیزه مهاجرتی زنان (سادانی و تودارو)، نظریه تغییرات الگوی ازدواج (گود، بکر و لستاقی) و نظریه مهاجرت های مبتنی بر گزینش جنسیتی (بهرمن و ولف) استفاده شده است. روش تحقیق در بررسی حاضر، تحلیل داده های ثانویه و مطالعه میدانی نگارنده با تکنیک ارزیابی مشارکتی در روستاهای استان همدان در قالب سه پروژه (توسعه محلی، توسعه پایدار و بررسی اشتغال دختران روستایی) است. جامعه آماری، زنان و دختران نواحی روستایی استان همدان است و مناطق روستایی منتخب در شهرهای رزن، بهار، فامنین و نهاوند قرار دارند. یافته های تحقیق، بیانگر همسویی الگوهای همسرگزینی شهری- روستایی، دلایل عمده تاخیر سن و کاهش شانس ازدواج در روستاها ناشی از افزایش تحصیلات مردان جوان روستایی، مهاجرت جوانان به شهر (گزینش جنسیتی).
۴۵۹.

شیوع خشونت های خانوادگی تجربه شده در کودکان فراری و غیر فراری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: کودک آزاری فرار از منزل کودکان خیابانی دختران فراری خشونت خانوادگی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی مسایل اجتماعی و انحرافات
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی خانواده
تعداد بازدید : ۲۰۸۶ تعداد دانلود : ۱۱۸۵
"طرح مساله: تجربه خشونت خانوادگی از عوامل عمده فرار دختران و کودکان خیابانی از منزل به شمار می رود. پژوهش حاضر به بررسی مقایسه ای میزان شیوع و نوع خشونت های خانوادگی در میان دختران و پسران فراری و غیرفراری پرداخته است. روش: در این پژوهش آزمودنی ها از دو گروه دختران فراری و کودکان خیابانی پذیرش شده در مراکز بهزیستی به عنوان گروه ملاک، و پسران محصل مقطع ابتدایی و راهنمایی و دانش آموزان دختر مقطع دبیرستان و پایان راهنمایی به عنوان گروه مقایسه انتخاب شده، آزمودنی های دو گروه ملاک و مقایسه از حیث عامل سن و جنسیت کنترل شدند. به منظور سنجش میزان و نوع خشونت تجربه شده، مقیاس CTS توسط آزمودنی ها تکمیل گردید. یافته ها: تحلیل داده حاکی از معنی دار بودن تفاوت تجربه خشونت خانوادگی میان دختران فراری با غیرفراری ها و کودکان خیابانی با کودکان عادی می باشد. نتایج: با توجه به فراوانی بسیار بالای تجربه خشونت جسمی و روانی از جانب والدین در فراریان، ممکن است تجربه تنبیهات جسمانی و تحقیر و سرزنش های روانی یکی از عوامل مهم فرار کودکان از منزل باشد. همچنین، تجربه زیاد شاهد خشونت بین والدین بودن در کودکان فراری نشان دهنده متشنج و استرس زا بودن محیط خانوادگی آنان می باشد که این مساله در فرار کودکان بسیار موثر می باشد. "

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان