فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۰۱ تا ۳۲۰ مورد از کل ۱٬۹۹۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر تحلیلی بر ادبیات پژوهشی ایمنی کودکان در ایران است. حوادث یکی از مهم ترین علل مرگ و معلولیت های کودکان ایرانی است. به منظور بهبود شرایط ایمنی کودکان بررسی علمی موضوعاتی چون میزان وقوع حوادث کودکان در ایران، علت وقوع حوادث و آموزش های ارائه شده جهت پیشگیری از حوادث کودکان ایرانی ضروری است. بررسی مطالعات و پژوهش ها نشان می دهند که کودکان زیر 5 سال بیشتر در معرض خطر حوادثی چون سوختگی ها، مسمومیت و سقوطند، در حالی که ایمنی کودکان بزرگتر از 5 سال بیشتر با تصادفات خیابانی به خطر می افتد.مطالعات معدودی به بررسی عوامل حوادث کودکان پرداخته اند و بدین ترتیب نتیجه گیری های پژوهش فعلی باید با احتیاط صورت گیرد. بررسی ها بیانگر آنند که شرایط پرخطر محیطی عامل مهمی برای رخ دادن بسیاری از حوادث کودکان است. سطح تحصیلات والدین نیز عاملی مرتبط در بروز حوادث کودکان می باشد. آموزش های ایمنی مربوط به کودکان، از طریق مدرسه، والدین، کتاب ها و برنامه های تلویزیونی ارائه می شوند. والدین مهم ترین منبع آموزش ایمنی کودکانند، در حالی که آن ها رسانه های گروهی را بهترین منبع آموزش ایمنی کودکان برای خود مطرح می کنند. هم چنین، آموزش های مربوط به ایمنی کودکان به والدین در کتاب ها گنجانده شده است. به طور کلی برنامه آموزشی جامع و مشخصی برای بهبود سطح ایمنی کودکان در کشور وجود ندارد. اما باید اشاره کرد که موضوع ایمنی کودکان هم در مجامع علمی و هم در مجامع برنامه ریزی و سیاست گذاری مورد غفلت واقع شده است.
بررسی میزان سرمایه اجتماعی در بین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی مشهد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف بررسی میزان و علل سرمایه اجتماعی در بین دانشجویان انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق، دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی مشهد و روش نمونه گیری آن چند مرحله ای می باشد و رشته های منتخب عبارتند از رشته های: ریاضی، زمین شناسی و کامپیوتر، عمران، برق، الهیات، ادبیات فارسی و ادبیات عرب، مطالعات خانواده و پزشکی که حجم نمونه آن به صورت جدول نمونه گیری کوکران 400 نفر تعیین و برای گردآوری اطلاعات از ابزار پرسشنامه استفاده شده است.نتایج پژوهش نشان می دهد با توجه به اینکه در جامعه آماری 177 نفر، یعنی 44.3% پسر و 223 نفر یعنی 55.7%دختر هستند و اینکه 82% آنها مجردند و 89% بومی هستند متوسط سرمایه اجتماعی در نمونه مورد بررسی در حد پایین است ( میانگین=1.857) و دانشجویان از لحاظ سرمایه اجتماعی به هم شبیه نیستند و به طور متوسط 0.27 با میانگین فاصله دارد. اعتماد در بین دانشجویان در حد متوسط ( میانگین=3.42) و دانشجویان از حیث سرمایه اجتماعی در بعد اعتماد به هم شبیه هستند.میزان ارتباط اجتماعی در بین دانشجویان نیز درحد متوسط ( میانگین=3.2291 و نمره ارتباط دانشجویان مورد بررسی به طور متوسط 0.57873 با میانگین فاصله دارد.(انحراف معیار)میزان آگاهی و اطلاعات دانشجویان به طور متوسط در حد کم است (میانگین=2.5203) نگاهی به مقدار ضریب چولگی نشان می دهد که چولگی منفی و به چپ است یعنی اکثریت دانشجویان میزان مطالعه آزاد کمی دارند (چولگی=0.127-) و این دانشجویان از حیث سرمایه اجتماعی در بعد آگاهی و اطلاعات منفی و به هم غیرشبیه می باشند (کشیدگی=0.345-)همکاری و مشارکت دانشجویان به طور متوسط در حد کم است (میانگین =1.4461) و چولگی مثبت و راست است یعنی اکثر دانشجویان همکاری و مشارکت کمی دارند (چولگی=3.530) و دانشجویان در بعد همکاری به هم شبیه اند (کشیدگی=15.401)در این تحقیق با توجه به نتایج آن آزمون فرضیه های تاثیر معدل کل و تحصیلات مادر و محل سکونت دانشجویان با سرمایه اجتماعی با اطمینان 95? معنادار درآمده و قابل تعمیم به جامعه آماری است هر چند که تاثیر این فرضیه ها بر سرمایه اجتماعی در حد خیلی ضعیفی می باشد و در نتیجه تاثیر بسیار کمی بر سرمایه اجتماعی می گذارد. در دیگر فرضیه های تحقیق مثل: جنس، سن، دانشکده و ... هیچ رابطه معناداری یافت نشد.
بررسی نقش خانواده در کاهش انحرافات اجتماعی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
بشر از زمانی که زندگی گروهی را برگزید، همواره با مشکل ناهمنوایی و رفتارهای انحرافی برخی از همنوعان خود روبرو بوده و همواره در شناسایی علت پدیداری آن و راه حل و یا گریز از آن، تلاش کرده است. در این میان، در همه اعصار جهل و نادانی اصلی ترین علت ناهنجاری های اجتماعی شناخته شده و اندیشمندان بر آگاهی بخشی از طریق جامعه پذیری و فرهنگ پذیری در این زمینه تأکید داشته اند. البته شیوة فرهنگ پذیری را در آگاهی بخشی مطمئن تر و کارسازتر دانسته اند.
این مقاله، نقش بی بدیل خانواده را در حل و یا کاهش معضل انحرافات و کجروی اجتماعی بررسی می کند. پس از بهره گیری از تحقیقات به عمل آمده محققان و آموزه های دینی، نشان داده است که خانواده تنها عاملی است که در کاهش انحرافات اجتماعی نقش برجسته و انکار ناپذیری دارد. می توان با بهره گیری از شیوه صحیح و تایید شده دینی، رفتار فرزندان را مطابق ارزش های حاکم شکل داد و یا در اثر سوء تدبیر و سخت گیری و یا سهل انگاری در روش تربیت، راه انحراف و کجروی رفتاری و ناهمنوایی را توسط فرزندان در جامعه هموار ساخت.
نهاد خانواده، سبک زندگی و گرایش به حجاب
حوزههای تخصصی:
داشتن پوشش مناسب در محافل و انظار عمومی از دغدغه های اصلی جامعه اسلامی ایران است. عدم گرایش به حجاب مناسب و منطبق با هنجارهای اسلامی، از مسائل مهم جامعه محسوب می شود. پژوهش حاضر با رویکردی جامعه شناختی به بررسی رابطه سبک های زندگی مدرن و سنتی با گرایش به حجاب پرداخته است. این مطالعه، به صورت پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته با حجم نمونه 400 نفر در بین دختران و زنان 15 تا 64 ساله کلان شهر تبریز در سال 1392 با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انجام شده است. یافته ها نشان داد که میزان گرایش به حجاب در دختران و زنان با سبک زندگی سنتی در حد بالا و در افراد با سبک زندگی مدرن در حد پایین و در افراد دارای سبک زندگی تلفیقی (سنتی و مدرن) در حد متوسط بوده است. همچنین بین میزان استفاده از رسانه های داخلی با گرایش به حجاب رابطه ای مستقیم و بین میزان استفاده از رسانه های خارجی با گرایش به حجاب همبستگی معکوسی وجود داشت.
مدل روابط علی عوامل خانوادگی، محیطی و فردی در مصرف مواد در میان نوجوانان در روستاهای شهر کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مصرف مواد در نوجوانان یکی از مهم ترین چالش های بهداشتی و روانی- اجتماعی جوامع می باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی مدل علی روابط عوامل والدینی، همسالان، سبک مقابله، عزت نفس و پرخاشگری (عوامل خانوادگی، محیطی و فردی) با مصرف مواد در میان نوجوانان در روستاهای شهر کرج انجام شده است. شرکت کنندگان پژوهش شامل 447 نفر (239 دختر و 208 پسر) از نوجوانان مقطع متوسطه ی بخش مرکزی کرج در سه دهستان گرمدره، محمدآباد و کمال آباد تشکیل می دهد که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل خرده مقیاس های پیوند عاطفی با والدین و وضعیت گروه همسالانِ پرسشنامه ی عوامل خطرساز و حفاظت کننده ی مصرف مواد (RAPI)، پرسشنامه ی رفتارهای پرخطر، پرسشنامه ی پرخاشگری (AQ)، مقیاس عزت نفس روزنبرگ و پرسشنامه ی سبک مقابله با فشار روانی (CISS) بودند. از روش تحلیل مسیر برای ارزیابی مدل علی برگرفته از مدل یادگیری اجتماعی مصرف مواد توسط نوجوان (سیمون و رابرتسون، 1989) استفاده شد. بر اساس شاخص های نیکویی برازش (عدم معناداری خی دو، پایین بودن خطا و...) با کنترل کردن مفروضه ی ثابت ماندن واریانس مانده ها، مدل پیشنهادی از برازش کامل برخوردار بود. طبق این نتایج، متغیرهای ارتباط با همسالان منحرف و پرخاشگری رابطه ی مستقیم و طرد والدینی رابطه ی غیرمستقیم با مصرف مواد داشتند. هم چنین طرد والدینی با پرخاشگری، عزت نفس و ارتباط با همسالان منحرف رابطه ی مستقیم داشت. داشتن ارتباط با همسالان منحرف و پرخاشگری علاوه بر رابطه ی مستقیم با مصرف مواد در نوجوانان، نقش میانجی نیز در رابطه ی طرد والدینی و مصرف مواد داشتند. عوامل خطرساز خانوادگی مانند طرد والدینی، پرخاشگری و ارتباط با همسالان منحرف از مهم ترین متغیرهای پیش بینی کننده ی مصرف مواد در نوجوانان می باشند. از این رو طراحی مداخلات پیشگیرانه برای بهبود روابط نوجوانان با همسالان سالم و تقویت پیوند عاطفی نوجوان با والدین و کاهش رفتارهای پرخاشگرانه ی نوجوانان می تواند مصرف مواد را در آنان کاهش داده و جلوگیری کند.
رفاه کودکان: فقر کودک: تعریف ها و تجربه ها(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
رابطه عوامل اقتصادی، فرهنگی و آموزشی با توانمندسازی زنان سرپرست خانوار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مطالعه ی جامعه شناختی دلایل و پیامدهای جراحی های زیبایی زنان و مردان ساکن شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در گذشته بدن واقعیتی بود که فرد در هر شرایطی با آن می ساخت، اما امروزه بدن قابل دست کاری و برساخت شده است، توجه به بدن و دست کاری آن از حالت طبیعی خود فاصله گرفته و به یک مسئله ی اجتماعی تبدیل شده است. هدف از انجام این پژوهش، بررسی و فهم جامعه شناسانه ی انجام جراحی های زیبایی زنان و مردان است. پژوهش با رویکرد کیفی و روش گراندد تئوری انجام شده و ابزار استفاده شده برای گردآوری داده ها، مصاحبه ی نیمه ساخت یافته بوده است. برای انتخاب افراد مصاحبه شونده از روش نمونه گیری هدفمند و برای تشخیص تعداد افراد از نمونه گیری نظری استفاده شده است. جامعه ی بررسی شده، مردان و زنان ساکن شهر تهران هستند که جراحی زیبایی داشته اند. تعداد نمونه ی بررسی شده، 15 نفر از مردان و 27 نفر از زنانی است که تجربه ی جراحی زیبایی داشته اند. بر اساس یافته ها، شرایط عل ی این پژوهش برای مردان حقارت و خودکم بینی و برای زنان ترس از طرد شدن و تصویر ذهنی منفی نسبت به بدن بوده است. پدیده ی محوری برای مردان همنوایی با خواسته های جامعه است که در بستر شرایط اقتصادی پدید می آید و برای زنان میل به زیبایی و ابراز بدن است که در بستر ارزش های اجتماعی و شرایط خانوادگی اتفاق افتاده است. شرایط تسهیل گر این پدیده در هر دو گروه مردان و زنان حس تعارض به عنوان شرایط مداخله گر و تبلیغات و ترغیب دیگران به جراحی است. پیامدها و آثار جراحی زیبایی برای مردان احساس رضایت از خود و تأیید دیگران و برای زنان، افزایش اعتماد به نفس، صرفه جویی در زمان و صرفه جویی اقتصادی است.
بررسی تأثیر جنبه های منفی شبکه های اجتماعی و روابط آنلاین بر دانش آموزان نوجوان با تأکید بر زورگویی سایبری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زورگویی گونه ای از پرخاشگری همسالان است که اغلب در مدارس رخ می دهد و به نظر می رسد پدیده ای جهانی است که تقریباً در همه کلاس های درس مدارس، دیده می شود. از زمان گسترش استفاده از فنّاوری های اطلاعاتی و ارتباطی، نگرانی های اجتماعی مرتبط با آثار منفی این شبکه ها به ویژه بر نوجوانان وجود داشته است. در این پژوهش که با روش اَسنادی و مراجعه به پژوهش های پیشین انجام شده است درپی بررسی و پاسخگویی به این پرسش ها بوده ایم که عبارتند از: زورگویی سایبری چیست؟ چه تفاوت ها و شباهت هایی با زورگیر آفلاین یا سنتی دارد؟ پیامدهای زورگویی برای قربانیان آن چیست؟ ویژگی های شخصیتی افراد زورگو و قربانی چیست؟ چه اندازه زورگویی سایبری رواج دارد و پیامدهای آن چیست؟ براساس نتایج در زورگویی سایبری برخلاف زورگویی سنتی جدایی فیزیکی متجاوز و قربانی امکان پذیر است؛ سوء استفاده کننده در فضای مجازی اینترنت، احساس گمنامی دارد و اغلب بر این باور است که خطر ناچیزی برای ردیابی بدرفتاری او وجود دارد. اقدام به خودکشی، اختلال تغذیه، فرار از خانه، افسردگی، اخراج از مدرسه و رفتارهای پرخاشگرانه در بزرگسالی از جمله پیامدهای قربانیان زورگویی است. بنابراین زورگویی و زورگویی سایبری ارتباط نزدیکی با هم دارند و در بسیاری موارد با زورگویی در مدرسه یا محله آغاز می شود و در فضای مجازی گسترش می یابد.
شیوه های توانمندسازی زنان سرپرست خانوار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
بررسی عوامل زمینه ساز طلاق در بافت اجتماعی فرهنگی شهر تهران، پژوهشی کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی عوامل زمینه ساز طلاق در بافت اجتماعی فرهنگی شهر تهران انجام شد. این مطالعه از نوع پژوهشهای کیفی است که با استفاده از روش نظریه داده بنیاد انجام شده است. بدین منظور با روش نمونه گیری هدفمند و با استفاده از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته داده ها جمع آوری شد و تا رسیدن به اشباع نظری 22 نفر از واجدان شرایط مورد بررسی قرار گرفتند. برای دستیابی به عوامل، تحلیل داده ها با استفاده از فنون استراوس و کربین انجام شد که شامل شناسه گذاری مفاهیم و شکل دادن به نظریه است. تجزیه و تحلیل داده ها در شناسه گذاری باز، به شناسایی عوامل اصلی، مؤلفه ها و زیرمؤلفه ها منجر شد. نتایج نشانگر این است که عدم عشق و صمیمیت، مقوله مرکزی الگوی یافته های پژوهش است. مقوله عدم آمادگی برای ازدواج و طی نکردن درست فرایند ازدواج جزء شرایط علّی برای ازدواجهای در حال فروپاشی است؛ مسائل فرهنگی و مسائل اقتصادی در زیر شرایط مداخله گر قرار گرفت و مقولاتی از قبیل اعتیاد، ساختار نامناسب خانواده کنونی، عدم سازگاری زناشویی، عوامل و مشکلات جنسی، ارتباط نامناسب با خانواده های اصلی، پیشینه خانوادگی و مشکلات شخصیتی از جمله عوامل زمینه ای مؤثر در طلاق بود. نتایج نشان داد که به کارگیری راهبردهای ارتباطی و هیجانی ناکارامد به پیامدهایی همچون احساس خستگی، تنهایی، ناامیدی و احساس تنفر از همسر و در نهایت میل به طلاق منجر شد.
بررسی نقش خشونت بر میزان طلاق در میان زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طلاق مهم ترین پدیده حیات انسانی است که دارای ابعادی به تعداد تمامی جوانب و اضلاع جامعه انسانی است نخست این که پدیده ای روانی است. دوم پدیده ای اقتصادی است و سوم عاملی تأثیرگذار بر تمامی جوانب جمعیتی به لحاظ کمیت و کیفیت می باشد. در این بررسی از نظریه های گوناگونی مانند، نظریه طلاق و قشر بندی اجتماعی، یادگیری اجتماعی، حساسیت، خویش یافتگی، کارکردگرایی و ... بهره گرفته شده است. هدف اصلی پژوهش، نقش خشونت بر میزان طلاق در میان زنان ازدواج کرده20- 25 سال شهر قم می باشد. در این پژوهش از روش پیمایشی و از ابزار پرسشنامه بهره گرفته شده است. جامعه آماری این بررسی کلیه زنانی که مورد خشونت همسران خود طلاق گرفته و یا با تشکیل پرونده در دادگاه خانواده شهر قم که قصد جدایی و متارکه دارند. از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای استفاده شده و حجم نمونه 444 نفر می باشد. برای سنجش از دو نوع اعتبار محتوا و اعتبار سازه و برای محاسبة پایایی از آزمون آلفای کرونباخ استفاده و نتایج پژوهش نیز با استفاده از نرم افزار آماری SPSS در دو سطح توصیفی و تحلیلی استخراج شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که : 1) خشونت خانگی در ابعاد گوناگون آن، یکی از مهم ترین فاکتورهای افزایش طلاق در سطح جامعه و از جمله شهر قم می باشد گو این که دارای ابعادی دو سویه هم چون کاهش اعتماد به نفس زنان، رواج ترس و نگرانی دایمی بین آن ها و رویارویی با مشکلات، افزایش میزان انحرافات در شهر و آمار کودکان طلاق و ... می باشد. 2) بین تربیت جوان و طلاق، بین مشورت با والدین در هنگام ازدواج اقدام به جدایی رابطه معناداری وجود دارد. 3) در حالی که بین قبح اجتماعی و طبقه اجتماعی و اقدام به جدایی رابطه ای وجود ندارد .
تبیین نگرش دانشجویان دختر نسبت به خشونت علیه زنان: آزمون تجربی دیدگاه یادگیری اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی تحقیق حاضر تبیین نگرش دانشجویان دختر نسبت به خشونت بر ضدّ زنان است. روش تحقیق، پیمایشی و ابزار جمع آوری اطلاعات نیز پرسش نامه بوده است که پایایی (78/0) و اعتبار آن از طریق اعتبار سازه تأیید شده است. جامعة آماری تحقیق، متشکل از دانشجویان دختر دانشگاه مازندران بوده است. در مجموع 450 نفر از دانشجویان به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی متناسب انتخاب شدند. چهارچوب نظری تحقیق، دیدگاه یادگیری اجتماعی بوده است. متغیرهای مستقل مدل تحلیلی که در پی تبیین متغیر وابسته (نگرش نسبت به خشونت بر ضدّ زنان) بوده اند، شامل جامعه پذیرشدن با نقش های جنسیتی، تشویق و تنبیه متفاوت، مشاهده روابط خشونت آمیز، تجربة خشونت و تقلید از والد هم جنس بوده است. بر اساس تحلیل داده های تحقیق، تمامی فرضیه های نه گانه تحقیق تأیید شدند. از میان پنج متغیر مستقل، متغیر تجربه خشونت (47/0) قوی ترین و مهم ترین پیش بینی کننده (مستقیم) نگرش نسبت به خشونت علیه زنان است. بعد از آن به ترتیب متغیر های جامعه پذیری (23/0)، مشاهده خشونت (22/0)، الگوی پاداش و تنبیه (14/0) و تقلید (11/0) بیشترین تأثیر را بر نگرش نسبت به خشونت بر ضدّ زنان داشته اند.
نقش مولفه های امر به معروف و نهی از منکر در بهبود سرمایه اجتماعی دانشجویان دختر (با تاکید بر شرایط آمران و ناهیان، شیوه ها و آثار آن)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی مطالعات زنان زن، اجتماع و خانواده مشارکت زن در اجتماع
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق عملی (اخلاق دستوری)
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق معاشرت[اجتماعی]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و جامعه
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی خانواده جوانان
نقض حقوق کودکان در ایالات متحده امریکا؛ هشدار دیده با حقوق بشر درباره وضعیت بد کودکا در امریکا
حوزههای تخصصی:
کودکان به جهت ضعف قوای جسمی، روحی و عدم استقلال، نیازهای ویژه خود را دارند که رفع آنها محتاج مراقبت و حمایت خاص خانواده و جامعه است. در این راه قرن نوزدهم آغاز حرکتی به سوی تدوین مقرراتی جهت حمایت از حقوق کودکان بود. ولی ایالات متحده آمریکا هیچ تعهدی به این قوانین و مقررات ندارد و همواره حقوق کودکان نقض می شود. در این مقاله سعی می شود که موارد نقض حقوق کودکان در آمریکا مورد بررسی قرار گیرد. فقر نسبی کودکان، حبس ابد برای کودکان، آزار جنسی و تجارت کودکان، قتل کودکان، مجازات کودکان در دادگاه های بزرگسالان از جمله اقداماتی است که در این کشور علیه کودکان صورت می گیرد.
آسیب شناسی و ارزیابی پدیده بیوگی در شهر تهران - تحلیلی از دیدگاه جامعه شناسی
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر در جستجوی جنبه های مختلف دوران بیوگی زنان است که عموماً و به طور اجتناب ناپذیری در این شرایط قرار می گیرند. در این مقاله پژوهشگر در پی دست یابی به وجوه اشتراک بین زنانی است که عموماً در سال های آخر زندگی با آن مواجه می گردند. در این تحول و طی این دوره است که بسیاری از نقش های قدیمی بیوگان از میان رفته و نقش های جدید بین آن ها ظاهر می گردد. مقاله حاضر همچنین در پی این است که چگونه می توان زندگی بیوگان امروز و فردا را توام با موفقیت، بهبود و نشاط کرد. در حالی که بیوگی به عنوان معلول انحلال زندگی زناشویی در تمامی جهان منعکس می گردد، در مواردی به دنبال طلاق بوقوع می پیوندد، ولی در اغلب موارد به عنوان یک واقعه طبیعی حادث می شود. زنان بیوه دچار بسیاری از نارسایی های روانی، افسردگی، از دست دادن اعتماد به نفس، شک و غیره نیز می گردند. مجموعاً دوره پایانی زندگی برای بیوگان در جوامع و فرهنگ های مختلف به اشکالی متفاوت نمود پیدا می کند. روش تحقیق به کار رفته در این پژوهش از نوع میدانی و همراه با پرسشنامه و مصاحبه است.
بررسی تاثیر برخی عوامل اجتماعی ، جمعیت شناختی بر پذیرش مسئولیت اجرایی تنظیم خانواده در جمعیت شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف بررسی تاثیر برخی عوامل اجتماعی و جمعیت شناختی بر میزان پذیرش مسوولیت اجرایی تنظیم خانواده و در پی پاسخ گویی به سوالات زیر صورت گرفته است: - پذیرش مسوولیت اجرایی تنظیم خانواده به عهده کیست (زن، مرد یا هر دو)؟ - چه عوامل اجتماعی و جمعیت شناختی می تواند بر پذیرش مسوولیت اجرایی تنظیم خانواده از سوی زن یا مرد تاثیر گذار باشد؟ - آیا نابرابری قدرت تصمیم گیری پیرامون امور زندگی مشترک بر پذیرش مسوولیت اجرایی تنظیم خانواده تاثیر گذار می باشد؟ بوردیو نابرابری را حاصل ترکیب نسبی انواع سرمایه (اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و نمادی) در یک میدان و میزان سهم هر فرد در این ترکیب و از هر نوع خاص سرمایه می داند. وی معتقد است اگر قشربندی جنسیتی را به درون روابط خانوادگی بیاوریم می توان با تعیین میزان سهم بری هر یک از زوجین از سرمایه های مختلف، موقعیت وی را مشخص کرد. در واقع نحوه سهم بری افراد از این سرمایه ها میزان نابرابری جنسیتی را مشخص می کند. بسیاری از جامعه شناسان معتقدند که الگوهای فرهنگی و سنتی برای زنان و مردان نقش های متفاوتی قائل است و بسیاری از جوامع پذیرش مسوولیت اجرایی تنظیم خانواده را از جمله وظایف و مسوولیت های زنان می دانند. در حالی که عدالت توزیعی در واقع به توزیع منافع و بار مسوولیت ها گفته می شود و این که آیا این توزیع به حق صورت گرفته است یا نه. در بعد نظری برای رسیدن به اهداف تحقیق از نظریه های جامعه شناسی پی یر بوردیو و بلوم برگ در خصوص نابرابری جنسیتی استفاده شده است. این تحقیق به صورت پیمایشی و با ابزار پرسش نامه در بین زنان متاهل در سنین باروری مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر اهواز در سال 86 انجام شده است. روش نمونه گیری خوشه ای بوده و حجم نمونه پژوهش 384 نفر می باشد. یافته های تحقیق نشان می دهند که زنان به گونه ای محسوس بیش از مردان مسوولیت اجرایی تنظیم خانواده را بر عهده دارند. میزان قدرت تصمیم گیری پیرامون امور مشترک زندگی و پذیرش مسوولیت اجرایی تنظیم خانواده بین قومیت های مختلف به طرز معناداری متفاوت می باشد. نتایج حاصل از ضریب همبستگی r پیرسون نشان دهنده وجود رابطه معکوس و معنادار بین متغیرهای مستقل قدرت تصمیم گیری، پایگاه اجتماعی، اقتصادی و متغیر وابسته پذیرش مسوولیت اجرایی تنظیم خانواده می باشد.
بررسی تاثیر ازدواج دانشجویی بر روی ابعاد کارکردی عام نظام اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی آثار ازدواج های دانشجویی که با حمایت و تشویق دانشگاه ها به صورت سالانه برگزار می شوند، می پردازد. به طور اساسی این مطالعه قصد دارد به این سؤالات پاسخ دهد که: آیا ازدواج های دانشجویی از ثبات برخوردار بوده اند؟ و در حوزه آموزشی و حفظ انگاره های فرهنگی و در ابعاد دیگر (انطباق با محیط، دست یابی به هدف، حفظ انسجام و نظام شخصیتی)، منجر به ایجاد و بروز تاثیرات مثبت شده اند؟ برای پاسخ به این سؤالات و تبیین موضوع مورد مطالعه از طریق مرور ادبیات نظری مرتبط با پژوهش حاضر یک مدل نظری منسجم ارائه گردید.و برای آزمون تجربی مدل نظری مورد اشاره از روش پیمایش استفاده شد. اطلاعات از طریق ابزار نیاز از جمعیت نمونه شامل 602 نفر از دانشجویانی که در جشن های ازدواج دانشجویی در 5 واحد دانشگاهی آزاد اسلامی شرکت کرده بودند، جمع آوری گردید. نتایج نشان می دهند که ایفای نقش تسهیلی و تشویقی از سوی دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی برای ازدواج دانشجویان اگرچه می تواند از یک سو منجر به آثار مثبت در انطباق با محیط، دست یابی به هدف، حفظ انسجام به عنوان ابعاد کارکردی نظام عام اجتماعی و نظام شخصیتی گردد، اما از سوی دیگر این امر دارای آثار دوگانه متضاد در ایفای نقش ذاتی مراکز آموزش عالی در امر آموزش افراد می باشد.
بررسی رابطه مهارت های اجتماعی و رفتارهای پرخطر جوانان: مطالعه موردی شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با استفاده از نظریه کنترل اجتماعی تراویس هیرشی به عنوان چارچوب نظری پژوهش به بررسی رابطه بین مهارت های اجتماعی و رفتارهای پرخطر جوانان پرداخته است. بر مبنای روش پیمایشی، داده های پژوهش به وسیله پرسشنامه از تعداد 600 نفر از جوانان 15 تا 29 ساله شهر شیراز به روش نمونه گیری چندمرحله ای مختلط گردآوری شد. نتایج آزمون فرضیات نشان داد بین درآمد، دلبستگی به خانواده و دوستان، تعهد به هنجارها، مشارکت، باور به اصول اخلاقی، مهارت های اجتماعی و رفتارهای پرخطر رابطه معناداری وجود دارد. همچنین، به لحاظ رفتارهای پرخطر، بین جنس، وضعیت تأهل، طبقه اجتماعی، ساختار خانواده تفاوت معناداری وجود داشت. اما بین سن، تحصیلات و رفتارهای پرخطر رابطه معناداری مشاهده نشد. معادله رگرسیونی مربوط به تحلیل چند متغیره متغیرهای مستقل برای پیش بینی متغیر وابسته رفتارهای پرخطر نیز نشان داد که در مجموع، چهار متغیر تعهد به هنجارها، جنس (مرد)، باور به اصول اخلاقی و مهارت های اجتماعی توانستند 43 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین نمایند.
ساختار اشتغال زنان شهری قبل و بعد از انقلاب اسلامی
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی دوم اجتماعی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی انقلاب اسلامی اجتماعی
- حوزههای تخصصی اقتصاد اقتصاد خرد اقتصاد جمعیت و اقتصاد کار عرضه و تقاضای کار اشتغال زنان
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی سیاسی و انقلاب و جنگ جامعه شناسی انقلاب
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی کار و شغل
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی خانواده زنان